ازدواج، فرایندى از تعامل بین زن و مرد است که از مسائل حیاتى و سرنوشت ساز محسوب مى‏شود. ازدواج، پیوندى است مقدس که خاستگاه همه انسان‏ها بوده و ریشه در طبیعت آنان دارد. از ثمرات مهم ازدواج، تشکیل جامعه آرمانى، بقاى نسل، پیوند زدن نسل‏ها و تحویل نسل نو به جهان است.
ازدواج موفق مى‏تواند مایه آسایش جسم و آرامش روان گردد و اساس سعادت و بهروزى پسران و دختران را بنیان نهد. بر عکس، ازدواج ناموفق ممکن است منشأ بزرگ‏ترین نگرانى‏ها و ناراحتى‏ها شود و بناى بدبختى و تیره روزى جوان را پایه گذارى کند.
یکى از اندیشمندان مى‏نویسد: «زناشویى، در ردیف نظم هایى قرار دارد که آفریدگار جهان، اساس آن را بنا نهاده است. هیچ امرى در زندگى نمى‏تواند به اندازه ازدواج، بهروزى یا تیره بختى به بار بیاورد، و در جهان، براى هیچ چیز دیگرى به اندازه ازدواج لازم نیست که انسان روح و قلب خود را آماده سازد».(1) از این رو اسلام به مسئله ازدواج اهمیت داده و با عزوبت و تجرد مخالفت کرده است.
این نوشتار مى‏کوشد بعضى از محورها را بررسى کرده و برخى دیگر را به عنوان « محورهاى پژوهشى» معرفى نماید تا علاقه‏مندان به مقاله نویسى، در باره آنها تحقیق و پژوهش کنند.

الف) اهداف ازدواج‏


ازدواج، اهداف متعددى دارد که به بعضى از آنها اشاره مى‏شود:
1.آرامش روح و روان: از تعالیم اسلام استفاده مى‏شود که یکى از مهم‏ترین و شاید اولین انگیزه ازدواج، ایجاد آرامش روح و روان است. ازدواج موجب مى‏شود زن و مرد احساس آرامش کنند، زیرا زنان آرامش دهنده روانى مردانند و زن و مرد به دوستى با هم نیازمندند. قرآن، یکى از فلسفه‏هاى ازدواج را آرامش روانى بیان کرده است.(2)
2.تأمین نیازهاى جنسى: انسان داراى مجموعه‏اى از نیازها و غرایز است که عدم ارضا یا ارضاى غیر صحیح هر کدام از آنها، شخصیت او را متزلزل کرده و پیامدهاى منفى را در پى دارد. یکى از نیرومندترین غرایز، غریزه جنسى است که از طریق ازدواج تأمین مى‏گردد،(3) زیرا ازدواج، بر آوردن خواهش طبیعت و پاسخ گویى به نداى فطرت است.
از آن جا که ازدواج‏هاى سالم، نقش بنیادى در تشکیل جامعه آرمانى داشته و زن و مرد را از انحراف و گناه مصون مى‏دارد، بر این اساس، تنها وسیله طبیعى و مشروع ارضاى این غریزه، ازدواج شمرده شده است.
3.بقاى نسل: فرزندان، میوه‏هاى شیرین بوستان ازدواج هستند. شخصیت زن و مرد با برخوردار شدن از فرزند، کامل شده و حیات آنان با نسل نو ادامه مى‏یابد. وجود فرزند، باعث گرمى، پویایى و صفاى کانون خانوادگى مى‏شود.
از دیدگاه اسلام نیز وجود فرزند صالح، براى پدر و مادر، یک عمل نیک محسوب مى‏شود. امام زین‏العابدین‏علیه السلام‏فرمود: «من سعادة الرّجل ان یکون له ولد یستعین بهم؛(4) از سعادت انسان، داشتن فرزندانى است که از آنان استعانت جوید.»
در آموزه‏هاى دینى به این مسئله بسیار توجه شده است، تا آن جا که پیشوایان اسلام، داشتن زن شایسته را از سعادت‏هاى مرد شمرده(5) و از آن به عنوان نعمت یاد کرده‏اند.(6) افزون بر آن، ازدواج را عامل حفظ و کامل شدن دین دانسته‏اند.(7) پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله‏فرمود: «هیچ کانونى در اسلام بر پا نشده است که نزد خدا محبوب‏تر از کانون ازدواج باشد.»(8)
استاد شهید مطهرى نیز در باره اهمیت و نقش ازدواج مى‏نویسد: ازدواج، اولین مرحله خروج از خودِ طبیعىِ فردى و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است...(9) یک پختگى هست که فقط در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا مى‏شود. این پختگى در مدرسه، در جهاد با نفس، در نماز شب، و حتى با ارادت به نیکان هم پیدا نمى‏شود؛ این را فقط در ازدواج باید به دست آورد.(10)
علامه محمدتقى جعفرى‏رحمه الله‏فرمود: «برتراند راسل (فیلسوف مشهور) به من نوشت: چرا اسلام این قدر به ازدواج بها داده و برایش قانون وضع کرده است؟ در جواب او نوشتم: مسئله انسان است؛ با ازدواج مى‏خواهد انسان به وجود آید.»(11)

ب) موانع و مشکلات ازدواج‏


هر جوانى به طور طبیعى به ازدواج و تشکیل خانواده علاقه‏مند است. غریزه جنسى از انسان مى‏خواهد هر چه زودتر این نیاز طبیعى را اجابت کند، لیکن در خارج چنین نیست؛ بدین معنا که اغلب ازدواج‏ها در سنین طبیعى و مطلوب انجام نشده و عملاً به تأخیر مى‏افتد.
حال این پرسش مطرح مى‏شود که با توجه به اهمیت ازدواج و خواست جوانان، چرا ازدواج‏ها به تأخیر مى‏افتد؟ حتى بعضى از جوانان - بر خلاف میل طبیعى خود - چندان به آن رغبت ندارند؟
آنچه باعث شده ازدواج‏ها به تأخیر بیفتد، وجود موانع و مشکلاتى است که مى‏توان آنها را به دو نوع خیالى و واقعى تقسیم نمود. البته میزان تأثیر گذارى این موانع، یک سان نبوده و برخى از آنها مشکلات جدى محسوب شده و برخى دیگر، تأثیر گذارى کمترى دارند. در این مقاله، به طور اختصار به بعضى از موانع اشاره مى‏شود:
1.اختلافات والدین: جوانان، کودکان دیروز هستند که در کنار پدر و مادر خویش بزرگ شده و شاهد دعواها و درگیرى آنان بوده‏اند. این کشمکش‏ها و اختلافات در جوانان تأثیر مى‏گذارد و آنها را از تشکیل خانواده ناامید مى‏سازد، زیرا تصور مى‏کنند سرنوشت زندگى مشترک، همین چیزى است که والدینشان به آن رسیده‏اند.
برخى جوانان در پاسخ این سؤال که چرا ازدواج نمى‏کنید؟ اختلافات خانوادگى و ازدواج ناموفق والدین خود را علت آن ذکر مى‏کنند.
2.ازدواج‏هاى ناموفق: یکى از مشکلات ازدواج، تشکیل خانواده‏هاى ناموفق است. هنگامى که جوان پا به عرصه اجتماع مى‏گذارد، با ازدواج‏هاى شکست خورده روبرو مى‏شود که نگرش او را به ازدواج تغییر مى‏دهد، زیرا احساس مى‏کند ثمره ازدواج‏ها، شکست و به جاى گذاشتن فرزندان طلاق است.
براى رفع این مشکل، باید ازدواج‏ها بر اساس معیارهاى علمى و ارزش‏هاى دینى صورت گیرد تا جوانان شاهد این گونه ازدواج‏ها نباشند. البته جوانان عزیز نیز باید با بینش عمیق، مسائل اجتماعى را پى‏گیرى نموده و ازدواج‏هاى شکست خورده را به اصل ازدواج ربط ندهند. افزون بر آن، همان گونه که در جامعه ازدواج‏هاى ناموفق وجود دارد، ازدواج‏هاى آرمانى و موفق نیز وجود دارد که جوانان مى‏توانند آنها را الگو قرار دهند.
3.ادامه تحصیلات: عاملى دیگر که موجب تأخیر ازدواج مى‏شود، ادامه تحصیلات پسر یا دختر است. اغلب پسران و دختران علاقه دارند تحصیلاتشان را ادامه دهند. از طرف دیگر، ازدواج را با درس خواندن ناسازگار مى‏دانند، زیرا ازدواج، مسئولیت آفرین است و تأمین هزینه زندگى براى پسر، و رسیدگى به امور خانه براى دختر، مانعى بر سر راه تحصیل آنان است و فرصت درس خواندن را از آنان مى‏گیرد.
براى رفع این مشکل، نخست باید فرهنگ سازى کرد؛ به این معنا که جوانان معتقد شوند با ازدواج کردن نیز مى‏توانند ادامه تحصیل دهند. افزون بر آن، والدین نیز مى‏توانند تدبیرى اتخاذ نمایند که ازدواج فرزندانشان مانع تحصیل آنان نشود. همچنین حکومت مى‏تواند با به کار گرفتن شیوه‏هاى مناسب، جوانان را در رفع این مشکل یارى نماید.
4.مشکلات اقتصادى: یکى از موانع جدى ازدواج، فقر و مشکلات اقتصادى خانواده هاست که در موارد زیر بیشتر ظهور و نمود پیدا مى‏کند و موجبات به تأخیر افتادن ازدواج را فراهم مى‏کند:
1-4.مخارج عروسى؛
2-4.تهیه مسکن؛
3-4.تأمین مخارج زندگى؛
4-4.تهیه جهیزیه و لوازم منزل.
متأسفانه به دلیل وجود مشکلات اقتصادى، بسیارى از جوانان اوقات جوانى خود را در حال تجرد به سر مى‏برند. این گروه از جوانان با وضع بسیار دشوارى روبرو هستند. از یک طرف میل دارند مانند سایر جوانان ازدواج کنند و از طرف دیگر، امکانات و قدرت مالى آن را ندارند.
هر چند مشکلات اقتصادى از عوامل مهم تأخیر ازدواج مى‏باشد، ولى مى‏توان با اتخاذ سیاست‏هاى منطقى، این مشکل را کم رنگ نمود؛ بدین صورت که هزینه‏هاى ازدواج کاهش داده شود و ازدواج‏ها بدون تشریفات و هزینه‏هاى کمر شکن صورت گیرد. آیا نمى‏توانیم جشن ازدواج را به جاى تالارها در خانه‏ها و به صورت ساده و با صفاتر برگزار کنیم؟! آیا نمى‏توانیم در ازدواج، از چشم و هم چشمى‏ها و رقابت‏ها پرهیز کرده، سیره معصومان‏علیهم السلام‏را الگو قرار دهیم تا هم خود و هم فرزندان جوانمان با آرامش خیال، زندگى مشترک را شروع کنند.
البته دولت نیز مى‏تواند با اتخاذ سیاست‏هاى راهبردى مانند: دادن وام، واگذارى مسکن و... مشکلات را حل کند.
جوانان عزیز نیز باید توجه داشته باشند که بسیارى از زنان و مردان در ابتداى زندگى، صاحبِ خانه، ماشین و... نبودند، بلکه به تدریج این امکانات را به دست آورده‏اند؛ حتى بعضى از آنها هنوز این امکانات را هم ندارند؛ با وجود این به خوبى و خوشى زندگى خود را ادامه مى‏دهند.
5.بیکارى یا شغل نامناسب: بعضى از جوانان بدان دلیل ازدواج نمى‏کنند که شغل مناسبى ندارند. در جامعه ما داشتن شغل به صورت یکى از معیارهاى ازدواج در آمده است. یکى از پرسش‏هاى اساسى که در هنگام خواستگارى مطرح مى‏شود، مربوط به شغل پسران است. از سوى دیگر، جوانان نیز تصور مى‏کنند که مسئولیت تأمین همسر و زندگى، جز با داشتن شغل مناسب امکان‏پذیر نیست. در این راستا، هم والدین و هم حکومت وظیفه دارند جوانان را در رفع این مشکل یارى نمایند.
6.عدم شناخت صحیح از همسر آینده: یکى دیگر از مشکلاتى که بر سر راه جوانان قرار دارد، «مشکل انتخاب همسر» است؛ بدین معنا که دختران و پسران نمى‏دانند چه کسى را با چه معیارها و خصوصیاتى به عنوان همسر خود انتخاب نمایند.(12) واقعیت این است که مسئله فوق، از مسائل بزرگ و مهمى است که جوانان با آن مواجه هستند، مخصوصاً آن گروه از جوانان که در امر ازدواج وسواس داشته و در صددند همسر آرمانى و ایده آلى داشته باشند. طبق یک نظرسنجى انجام شده از بعضى دانشجویان، یکى از موانع جدى ازدواج را عدم شناخت صحیح از همسر آینده دانسته‏اند.(13) براى رفع این مشکل، راه کارهایى وجود دارد؛ مانند: مشورت با صاحبان تجربه و مد نظر قرار دادن معیارها و ویژگى‏هایى که در اسلام براى انتخاب همسر ذکر شده است.
7.باورها و سنت‏هاى غلط: بى‏تردید ازدواج باید بر اساس باورها و سنت‏هاى دینى به وجود آید. متأسفانه گاهى اوقات سنت‏ها نادیده گرفته شده، آداب و رسوم غلط جایگزین آن مى‏شود. این سنت‏ها در قالب‏هاى مختلف ظهور مى‏کند: مهریه‏هاى سنگین، جهیزیه‏هاى گران قیمت و لوکس، خرج‏ها و تشریفات زاید و... از نمونه‏ها و مصادیق سنت‏هاى غلط هستند. در برخى از اقوام، این نگرش حاکم است تا زمانى که دختر و پسر بزرگ‏تر در خانه وجود دارد، نباید دختر و پسر کوچک‏تر ازدواج نمایند. در برخى از مناطق دیگر این فرهنگ حاکم است که ازدواج‏ها حتماً باید به صورت فامیلى باشد. سخت‏گیرى‏هاى غیر منطقى والدین و اطرافیان نیز، از مشکلات جدى ازدواج محسوب مى‏شود. متأسفانه در بعضى از موارد، پدر و مادر و اطرافیان دختر یا پسر از روى خود خواهى و باورهاى غلط، مانع ازدواج فرزندان خویش مى‏شوند و عملاً تیشه به ریشه آنان مى‏زنند. دخالت‏هاى بى جا و اعمال نظر غیر معقول آنان موجب شده است که بعضى دختران، خواستگارهاى مناسب خویش را از دست داده و خانه نشین شوند. چه بسا پسرانى که در اثر رفتار والدین و یا سنت‏هاى غلط حاکم در جامعه، ازدواج‏هاى ناموفق انجام داده و یا اصلاً موفق به تشکیل خانواده نشده‏اند. طبق یک نظر سنجى که از بعضى جوانان به عمل آمده، مشخص شده سنت‏هاى غلط و رفتار والدین، مانع بزرگ ازدواج جوانان بوده است.(14) بر این اساس، براى از بین بردن باورها و سنت‏هاى غلط، باید فرهنگ سازى شود تا ازدواج‏ها بر اساس سنت‏ها و باورهاى دینى صورت گیرد.
8.ارضاى نامشروع: کشش جنسى، یک واقعیت خدادادى و طبیعى است که باید ارضا شود. منتها ارضاى آن ممکن است به دو صورت قانونى و غیر قانونى صورت گیرد. اگر زمینه‏هاى ازدواج جوانان فراهم نشود، به ارضاى غیر قانونى و نامشروع روى مى‏آورند و در این صورت، از رونق ازدواج کاسته شده و آن را به تأخیر مى‏اندازد، زیرا با این عمل، آتش شهوت خاموش مى‏گردد.
در آموزه‏هاى دینى، ازدواج، تنها راه صحیح ارضاى تمایل جنسى شمرده شده است.(15) اسلام جوانان را از هر گونه ارضاى غیر قانونى غریزه جنسى بر حذر داشته است. پیامبر گرامى اسلام‏صلى الله علیه وآله‏خطاب به جوانى فرمود: «اى جوان! ازدواج کن و از زنا بپرهیز، که زنا ریشه‏هاى ایمان را از دلت بر مى‏کَند.»(16)
9.ضعف باورهاى دینى: یکى از ویژگى‏هاى اسلام این است که به انسان‏ها امید مى‏دهد. اگر امید نباشد، زندگى بى معنا خواهد بود و انسان‏ها از هر گونه تلاش و کوششى در رفع نیازهاى خود دست بر مى‏دارند. در آموزه‏هاى دینى سفارش شده که اگر جوانان ازدواج کنند، خداوند مشکلات آنان را حل مى‏نماید. قرآن مى‏فرماید: «جوانان بدون همسر را همسر دهید... اگر فقیر باشند، خداوند با فضل و رحمت خود، آنان را غنى و بى نیاز مى‏کند...»(17). پیامبرصلى الله علیه وآله‏فرمود: «همسر بگیرید که به یقین، رزق شما را زیاد مى‏کند».(18) امام صادق‏علیه السلام‏نیز همسر را موجب افزایش رزق دانسته است.(19) پیامبرصلى الله علیه وآله‏فرمود: «کسى که ازدواج را از ترس فقر و نادارى ترک کند، همانا به خداوند گمان بد برده است، زیرا خداوند مى‏فرماید: اگر فقیر باشند، خداوند با فضل و رحمت خویش آنان را بى نیاز مى‏سازد.»(20)
تجربه و شواهد تاریخى نیز نشان مى‏دهد کسانى که ازدواج کرده‏اند، مشکلات اقتصادى آنان کمتر شده است. متأسفانه امروزه باورهاى دینى رو به ضعف نهاده است. هر گاه از جوانان سؤال مى‏شود چرا ازدواج نمى‏کنید؟ بدون آن که از وعده‏هاى الهى سخن به میان آورند، مشکلات اقتصادى و موانع دیگر را مطرح مى‏نمایند؛ در حالى که یک مسلمان باید به وعده‏هاى الهى امیدوار باشد، زیرا وعده‏هاى الهى تخلف‏ناپذیر است.

پی‏نوشت‏ها:


1.ما و فرزندان ما، ص 84؛ به نقل از: محمد تقى فلسفى، بزرگسالان و جوانان، ج 2، ص 231 - 237.
2.روم (30) آیه 21.
3.شکوه نوابى نژاد، مشاوره ازدواج، ص 6.
4.وسائل الشیعه، ج 15، ابواب احکام الاولاد، ح 1.
5.کافى، ج 1، ص 327.
6.وسائل الشیعه، ج 14، ص 23.
7.مکارم الاخلاق، ص 99.
8.وسائل الشیعه، همان، ص 3، ح 4.
9.تعلیم و تربیت در اسلام، ص 251 - 252.
10.همان، ص 398، با اندکى تغییر.
11.على اکبر مظاهرى، جوان و انتخاب همسر، ص 7.
12.همان، ص 71.
13.شکوه نوابى نژاد، همان، ص 18.
14.همان.
15.محمد تقى فلسفى، بزرگسالان و جوانان، ج 2، ص 234.
16.مکارم الاخلاق، ص 99.
17.نور (24) آیه 32.
18.وسائل الشیعه، ج 3، ص 7.
19.تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 599.
20.وسائل الشیعه، همان، ص 5.


نویسنده:علیرضا انصارى

دسته ها : مذهبی
دوشنبه 1388/2/14 9:4
X