احمد طاهری در حضور دیگر میهمانان ایرانی با تجلیل از عزت‌الله سحابی گفت: ‌ایشان از مخالفان شدید حاکمیت روحانیت و ولایت فقیه است. او از خانم مهرانگیز کار به عنوان " ژاندارک ایران " یاد نمود و گفت: خانم مهرانگیز کار روشنفکری سکولار است. در ادامه با شجاع خواندن اکبر گنجی درباره او گفت: " گنجی کسی است که یکی از قدرتمندترین مردان جمهوری اسلامی ایران یعنی هاشمی رفسنجانی را از اریکه قدرت به پایین کشید ".10 ولی با توجه به تعریف‌ها و توصیف‌هایی که در مورد این افراد شد، شرکت‌کنندگان ضد انقلاب خارج از کشور آنها را مورد تمسخر و انتقاد قرار دادند.


" پروژه براندازی خاموش " یا " استحاله از درون " در پاییز 1368 توسط علی امینی در تلویزیون جام جم لس‌آنجلس علنی شد. بعد از آن بود که این پروژه، استحاله از دورن، به فاز اجرایی منتقل گردید. علی امینی در این باره گفته بود: "با در خارج نشستن و تظاهرات کردن و اعلامیه دادن، که کاری از پیش نمی‌رود... از اول هم گفته‌ام که هر کاری برای تغییر اوضاع ایران بشود باید در داخل مملکت صورت گیرد و حتی اگر از خارج هم می‌کنیم باید در داخل کشور پایگاه عمده داشته باشیم».1 این اولین باری نبود که آمریکا برای از بین بردن انقلابی که با منافع او سازگار نیست، دست به یک براندازی خاموش می‌زد، لازم به ذکر است آمریکا این طرح را در اتحاد جماهیر شوروی و همچنین در نیکاراگوئه تجربه کرده بود.

برای اجرای پروژه استحاله از درون، چند نکته حائز اهمیت می‌باشند که بوسیله آنها می‌توان طرح براندازی را به خوبی اجرا نمود: 1ـ ایجاد ستاد هماهنگی غیر آشکار به منظور وحدت رویه در میان کلیه مخالفین؛ 2ـ ایجاد هماهنگی و یکپارچگی و همسان‌سازی عملیات در میان نیروهای یک طیف و جریانات ضد انقلاب و ضد رژیم با دیدگاه‌های مختلف و متضاد یکدیگر؛ 3ـ برقراری ارتباط هدفمند میان عناصر ضد انقلاب و استحاله شده داخل و مقیم خارج ازکشور؛ 4ـ چهره‌سازی و شخصیت پروری با استفاده از رسانه‌ها، تأسیس رادیو، تلویزیون، روزنامه و... به منظور سرعت بخشیدن به امر براندازی و... .2

بنابراین برای اجرای موفق طرح براندازی، همزمان همه این موارد بر اساس یک استراتژی و طرح مدون و تعیین شده به مرحله اجرا گذاشته می‌شود.

-جزییات و اهداف برپایی کنفرانس برلین

کنفرانس برلین تحت عنوان " ایران پس از انتخابات " با ابتکار بنیاد " هانریش بل " که وابسته به حزب سبز آلمان می‌باشد، از تاریخ 19 فروردین 1379 به مدت 3 روز در سالن خانه فرهنگ‌های جهان در برلین بر پا شد. به غیر از این بنیاد آلمانی، تعدادی از ضد انقلابیون نشاندار نیز در تدارک کنفرانس دخالت داشته و در طراحی و اجرای آن یاری کرده بودند.

بنیاد هانریش بل تا این روز حمایت‌های بسیاری از نویسندگان و پناهندگان ایرانی کرده و ضمن دعوت از آنها برای تبلیغ و اظهار نظر علیه جمهوری اسلامی ایران، کمک‌های مالی لازم را نیز برای نویسندگی و قلم زنی علیه حکومت ایران به بعضی از آنها کرده است؛ به عنوان مثال، " عباس معروفی " و " فرح سرکوهی " از سوی بنیاد هانریش بل حمایت مالی و سیاسی می‌شوند و از سوی همین بنیاد نیز محل اقامتی در اختیارشان گذاشته شده و جلسات متعددی نیز برای تبلیغ آنها علیه جمهوری اسلامی ایران ترتیب داده است.3

بنیاد هانریش بل در جزوه‌ای رنگی که در آن برنامه کنفرانس برلین و عکس هفده سخنران مهمان آمده بود، به روشنی هدف خود را از برپایی این کنفرانس بیان کرده بود. نام کنفرانس " ایران پس از انتخابات پارلمانی " و " پویایی اصلاحات در جمهوری اسلامی " بود.

این بنیاد علاوه بر دعوتنامه‌ای عام که برای شرکت مردم در کنفرانس انتشار داده بود، اطلاعیه‌ای نیز به زبان آلمانی و فارسی در مورد محتوای کار کنفرانس و اوضاع کنونی ایران پخش کرد که در آن موضع گردانندگان بنیاد درباره امور جاری ایران روشن شده بود. افزون بر این، به گفته مدیران بنیاد، آنها می‌خواستند با بزرگزاری این کنفرانس و اقدامات بعدی، پلی بین اندیشمندان، منتقدان و اصلاح‌گرایان داخل کشور و فعالان سیاسی و گروه‌های مخالف خارج کشور بر پا سازند.4 قابل ذکر است که قبل از برگزاری کنفرانس برلین دو عضو نهضت آزادی، ابراهیم یزدی و محمد توسلی، میهمان این بنیاد بودند تا زمینه‌ی برگزاری این اجلاس و انتخاب افرادی برای دعوت مهیا گردد.

حزب سبز آلمان که تحت نفوذ صهیونیست‌های این کشور می‌باشد، طی چند سال اخیر وظیفه اتصال تجدیدنظر طلبان داخل و ضد انقلاب خارج ایران را به طور فعال بر عهده گرفتند. حزب سبزهای آلمان که بنیاد هانریش بل وابسته به آن است، از گذشته دشمنی‌های متعددی با جمهوری اسلامی ایران داشته است و یکی از اعضای مرکزیت آن، یوشکا فیشر کی‌باشد، که در زمان برگزاری کنفرانس وزیر خارجه دولت آلمان بود. وی از دوستان نزدیک و صمیمی مسعود رجوی سرکرده منافقین است و ارتباطات گسترده‌ای با او داشت.5 یوشکا فیشر با تشکیل این کنفرانس کوشید تبلیغ جدایی دین از سیاست در امور داخلی ایران دخالت نماید. در همین حال روزنامه " تاکس ساتیونگ " چاپ آلمان به نقل از " میشل آلوارس "، عضو حزب سبزها و سخنگوی کنفرانس برلین، نوشت: " بنیاد هانریش بل در نظر دارد با برگزار چنین کنفرانس‌هایی در ارتباط با دیدگاه‌های گوناگون درباره لیبرالیزه کردن نظام فعلی ایران بحث و تبادل نظر شود و سعی می‌کنیم با برپایی چنین کنفرانس‌هایی میان نیروهای اصلاح طلب در داخل و خارج ارتباط برقرار شود. این روزنامه در ادامه از اکبر ـ‌گاف به عنوان فردی یاد کرده که رنگ عوض نمود و به شدت از منتقدان رژیم ایران حمایت می‌کند ".6

در این راستا، " گری سیک " به عنوان یکی از اعضای برجسته سازمان سیا می‌گوید: " من چگونه خوشحال نباشم از اینکه در ایران موج تازه‌ای بر پا شده است که مصمم است طومار حکومت اسلامی را در هم پیچیده و حکومتی نظیر حکومت ایران در دوران شاه و عربستان سعودی را روی کار بیاورد ".7

یوشکا فیشر درباره‌ی این کنفرانس اینگونه اظهار نظر کرده بود: " برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ما موفق شدیم گفتگویی را در آلمان میان سکولارها و اصلاح گرایان دینی سازمان بدهیم و برگزاری این اجلاس به صورت عمومی و سهل برای علاقمندان از این جهت ضروری بود که آشکارا با تئوری‌های تفسیر کننده و جذاب توطئه در تعارض بود ". وی با تأکید بر اینکه " باید در ایران تغییر بنیادین ایجاد شود " گفته بود: " این مسأله که در داخل ایران قوای سیاسی نیز حامی این تغییر بنیادین است، نکته‌ای است که اجلاس آن را بطور واضح اثبات کرد ".8

ـ در جلسات کنفرانس برلین چه گذشت؟

در اولین روز برگزاری کنفرانس و در همان دقایق اولیه، درگیری‌های لفظی در میان حاضران روی داد؛ بطوری که برخی از مخالفان خواستار براندازی نظام و گروهی دیگر که شمارشان بسیار بیشتر از گروه اول بود، خواستار جدایی دین از سیاست و فروپاشی نظام ولایت فقیه در ایران از طریق اصلاحات بودند. در ادامه این جلسه دست اندرکاران کنفرانس از حاضران خواستند که برای کشته‌شدگان ضد انقلاب که در ایران اعدام شده‌اند یک دقیقه بایستند و ادای احترام نمایند.

پس از این مراسم، عضو هیأت رییسه بنیاد هانریش بل در حضور میهمانان ایرانی گفت: من به انتقاد کنندگان به برگزاری این سمینار می‌گویم که هیچ کس از روش‌های سرکوب‌گرانه جمهوری اسلامی دفاع نمی‌کند، که با تشویق حاضرین مواجه شد. فوکس درباره حوادث 18 تیر 1378 گفت: ما امیدوار بودیم که این حرکت دانشجویی بتواند مقدمه‌ای برای تحولات عمیق در جامعه ایران شود. وی در پایان سخنرانیش تصریح نمود خواست همه‌ی ما باید این باشد که دست در دست هم از اصلاحات ایران حمایت کنیم.9

در ادامه جلسه احمد طاهری در حضور دیگر میهمانان ایرانی با تجلیل از عزت‌الله سحابی گفت: ‌ایشان از مخالفان شدید حاکمیت روحانیت و ولایت فقیه است. او از خانم مهرانگیز کار به عنوان " ژاندارک ایران " یاد نمود و گفت: خانم مهرانگیز کار روشنفکری سکولار است. در ادامه با شجاع خواندن اکبر گنجی درباره او گفت: " گنجی کسی است که یکی از قدرتمندترین مردان جمهوری اسلامی ایران یعنی هاشمی رفسنجانی را از اریکه قدرت به پایین کشید ".10 ولی با توجه به تعریف‌ها و توصیف‌هایی که در مورد این افراد شد، شرکت‌کنندگان ضد انقلاب خارج از کشور آنها را مورد تمسخر و انتقاد قرار دادند؛ به طوری که حمیدرضا جلایی‌پور صرفا به علت عضویت سابق در سپاه پاسداران متهم به قتل 39 نفر در کردستان شد. در مورد دیگر، یوسفی اشکوری در جلسه بعد از ظهر روز یکشنبه پس از ورود به سالن فرهنگ‌های جهانی به خاطر برداشتن لباس سیاه که ـ نشانه عزاداری در ماه محرم بود ـ مورد تمسخر حاضران قرار گرفت. اما سخنگوی بنیاد هانریش بل در پی اعتراض عناصر ضد انقلاب با حالتی عصبی به حاضران گفت: " شما مانع از سخنان کسی می‌شوید که به رغم روحانی بودن، شب گذشته به من گفت که قاطعانه به دنبال جدایی دین از سیاست است ".11 یوسفی اشکوری در این کنفرانس گفت: گروهی از داعیه‌داران اصلاحات در جبهه دوم خرداد ممکن است به دلایلی چون عدم اعتقاد لازم به آزادی، دمکراسی و یا سطحی دیدن مطالبات مردمی و یا فقط منافع طبقاتی و یا جناحی، ‌یا محافظه‌کاری، مردم را رها کنند... ". اظهارات آقای یوسفی اشکوری در کنفرانس برلین آنچنان عوامل ضد انقلابی را ذوق زده کرده بود که در یک مورد صادق صبا، گزارش‌گر و تحلیل‌گر شبکه‌ی خبری بی.بی.سی اعلام کرد: " این یکی از هیجانی‌ترین جلساتی بوده که در سال‌های پس از انقلاب در خارج از ایران برگزار شد ".12

در این سمینار عزت‌الله سحابی نیز طی سخنانی گفت: " مشهود است مردم در انقلاب سال 57 می‌دانستند چه نمی‌خواهند ولی نمی‌دانستند چه می‌خواهند اما آنها در انتخابات مجلس ششم نشان دادند که چه می‌خواهند و رأی " نه " و منفی به جریانات حاکم بر کشور دادند. " وی ادامه داد: " این انتخابات توانست که پس از 20 سال جناح انحصارطلب و خشونت‌گرای حاکمیت را به گوشه‌ی انزوا بکشاند ".13

شهلا لاهیجی، مدیر یک مؤسسه انتشاراتی در تهران و دیگر مسافر کنفرانس برلین، نیز آقای خاتمی را متهم به " سانسور " کرد و با محکوم نمودن هر گونه نظارت بر مطالب کتاب‌ها گفت: " ممیزی یکی از ابزار خشونت است ". وی در موضعی غیر دیندارانه اظهار داشت: " باید این باور در حاکمیت پدید آید که دوران کمربندهای عفت گذشته است ".14

چنگیز پهلوان از اعضای کانون ضد انقلابی نویسندگان نیز در کنفرانس برلین ضد انقلابی‌ترین مواضع را گرفت. او بحث گفتگوی تمدن‌های آقای خاتمی را " گفتاربرداری " از دیگران دانست و گفت که به همین دلیل این حرکت او دارای عمق نیست. او در ادامه، جمهوری اسلامی را یک " کودک عقب افتاده " خواند و مدعی شد عمر جریان دوم خرداد کوتاه است. زیرا شما (جلایی‌پور) از عهده مسایل اجتماعی بر نمی‌آیید و با حذف مردم نمی‌شود یک جریان را مدنی قلمداد کرد.

در این میان، فردی از جلایی‌پور پرسید که شما با این حرف‌هایی که می‌زنید، چنانچه این کشور (ایران) و ساختارهای آن تغییر کند، چه چیزی از ولایت فقیه و جمهوری اسلامی باقی خواهند ماند؟ شما اگر این تغییر را انقلاب نام نمی‌نهید پس نام آن چیست؟ که جلایی‌پور به این سؤال پاسخ نداد.15

در پایان کنفرانس، ولفگانگ ایشنیگر، معاون وزیر خارجه آلمان به جمع‌بندی کنفرانس پرداخت و گفت بحث سکولاریسم در ایران ابعاد ویژه‌ای دارد و بسیار حساسیت برانگیز است. وی افزود ما امیدواریم ایران در مسأله روند صلح خاورمیانه به گونه مساعدی عمل کند. اکبر گنجی نیز پس از پایان کنفرانس مصاحبه‌ای ضد انقلابی با روزنامه تاگس اشپیگل انجام داد.16

معرفی هویت دست‌اندرکاران ایرانی کنفرانس

به جز دو تن از سران نهضت آزادی، برای تدارک سمینار تعدادی از ضد انقلابیون نشان‌دار نیز در تدارک و طراحی و اجرای کنفرانس نقش داشتند، که عبارتند از:
بهمن نیرومند که مترجم مورد اعتماد اکبر گنجی در مصاحبه با روزنامه تاگس اشپیگل معرفی شده بود. وی قبل از انقلاب یکی از فعالین کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور (وابسته به احزاب کمونیست) بود. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1359 به ایران آمد و به سازماندهی نیروهای چپ در کشور پرداخت. نیرومند در سال 1360 به دنبال ورود گروهک‌ها به فاز نظامی از کشور گریخت و فعالیت ضد جمهوری اسلامی را در آلمان پی گرفت. بهمن نیرومند پس از فرار از کشور به همراه سرکرده منافقین، شورای به اصطلاح مقاومت ملی منافقین را تشکیل داده، در جهت براندازی جمهوری اسلامی فعالیت نمود. وی پس از پایان جنگ تحمیلی و شکست فاحش منافقین در عملیات مرصاد از شورای مقاومت ملی استعفاء داد، و بعد از آن با همکاری دولت آلمان و دیگر احزاب این کشور به ویژه حزب سبزها وارد فاز دیگر مقابله با جمهوری اسلامی، سیاسی ـ‌فرهنگی، شد. نیرومند در کتابهایش حملات شدیدی علیه حضرت امام خمینی (ره) داشت.17

مهدی سردانی طارمی، از دیگر دست‌اندرکاران اصلی کنفرانس برلین سال‌ها پیش از انقلاب در دانشگاه‌ بوخوم مشغول تحصیل بود و به عضویت اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا درآمد. سردانی پس از انقلاب به همراه همسرش به فعالیت‌های ضد اسلامی پرداختند، به همراه منافقین و با تخریب شخصیت شهید بهشتی علیه انقلاب اسلامی فعالیت می‌کرد. او ارتباطات گسترده‌ای را با نفوذی‌های مطبوعات ایران برقرار کرده و مقالات ضد انقلابی آنها را در آلمان ترجمه و به چاپ می‌رساند. نوید کرمانی، همسر کتایون امیرپور، نیز یکی از گردانندگان اجلاس برلین بود. او خبرنگار روزنامه " فرانکفورتر الگمانیه " است و مقالات خود را علیه جمهوری اسلامی ایران در این روزنامه به چاپ می‌رساند. احمد طاهری یکی دیگر از دست‌اندرکاران کنفرانس نیز از مخالفان شدید نظام جمهوری اسلامی ایران است که برای سومین روزنامه مهم آلمان، " فرانکفورتر روند شاو " مطالب ضد ایرانی تهیه می‌کرد.18

علاوه بر این، عده‌ای افراد دیگر نیز از کشور آلمان در تدارک این سمینار نقش داشتند، از جمله: کلاوس پارتمن (مدیر عامل اتاق بازرگانی ایران و آلمان)، هاینر بیلدفلت (دین شناس)، توماس درگرد (خبرنگار روزنامه تاگس ساتیونگ)، برت فراگز (استاد دانشگاه)، رابرت فوکس (عضو هیأت ریئسه بنیاد هانریش بل)، وریتا گریس هابرد (از حزب سبزها و عضو کمیسیون خارجی پارلمان آلمان).

واکنش‌های داخلی کشور در برابر برگزاری کنفرانس

پس از پخش گزیده‌ای مختصر از ماوقع کنفرانس برلین از سیمای جمهوری اسلامی ایران، مردم در مقابل این عمل منافقانه موضع‌گیری سختی در پیش گرفتند. البته واکنش‌هایی نیز در میان مردان و گروههای سیاسی بلند پایه‌ی کشور صورت گرفت که مخالفت و نفرت خود را از این کنفرانس اعلام داشتند. همچنین تمام گروه‌ها و احزاب مختلف با پخش بیانیه‌هایی انزجار خود را از چنین ضد انقلابی اظهار نمودند که در اینجا به طور خلاصه و بسیار کوتاه و در اندازه حوصله این مقاله به برخی از این موضع‌گیری‌ها و واکنش‌ها اشاره می‌گردد.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، در خطبه دوم نماز جمعه تهران در تاریخ 9/2/1379 ضمن اعلام این مطلب گفت: " افرادی را به نمایندگی از جناج‌ها و اقشار مختلف، اعم از نویسنده، شاعر، حزب چی، روزنامه چی، حقوقدان، و لیبرال را دعوت کرده بودند تا به قول خود همه شئون انقلاب را محامه کنند. از سوی دیگر، صحنه‌ای درست کرده بودند که باز و کبوتر درست کنند و در این میان بازها بخواهند اصل انقلاب برچیده شود. خیلی‌ها هم که رفتند شاید فریب خوردند. تحقیقات باید این مسأله را روشن کند ".19

آیت‌الله مقتدایی، دادستان وقت کل کشور،‌ در مراسمی که برای ابراز انزجار نسبت به برگزاری کنفرانس برلین برگزار گردیده بود، گفت: " در این حرکت، حرکت مسموم به سوی براندازی نظام و مسموم کردن افکار جوان‌های عزیز این ملت است و با این تبلیغات زهر‌آگین می‌خواهند مسیر انقلاب را منحرف کنند... که با واکنش مراجع تقلید و بزرگان قم و اساتید و روحانیت معزز حوزه‌های علمیه روبرو شده... و ما برای اعتراض به شرکت جمعی از ایران در کنفرانس برلین و نیز تأیید اقدام بجا و به موقع صدا و سیما در پخش این فیلم در این جا گردهم آمده‌ایم ".20

آیت‌الله امامی کاشانی نیز در این باره گفت: " نفس پذیرفتن و شرکت در این گونه مراسم حرام است و این حرکت بی‌حرمتی به ارزش‌های انقلابی و اسائه ادب به ملت بزرگ ایران می‌باشد ".21

آیت‌الله مصباح یزدی در جمع هزاران نفر از طلاب، فضلا و روحانیون حوزه‌ی علمیه قم عنوان داشت: " همه ما به خاطر احساس وظیفه در این مکان مقدس جمع شده‌ایم تا اعتراض خود را به این مسئله اعلان داریم که چرا از بیت‌المال مسلمین کسانی را به کنفرانس لندن و قبرس می‌فرستند و در آنجا شستشوی مغزی می‌شوند و سپس در کشور آموخته‌های خود را اجرا می‌کنند که آخرین آن شرکت عده‌ای در کنفرانس برلین بود ".22

اعتراضات و بیانیه‌ها به این‌ها ختم نشد، بلکه تشکل‌های دانشجویی و دانشگاهی با صدور بیانیه‌های مختلف تأکید می‌کردند که: متهمان دگراندیشی در سال‌های متمادی پس از انقلاب فرصت مناسبی برای ارضای جاه‌طلبی و قدرت‌طلبی نداشتند امروزه تمامی محض و کنیه خود را با سوء استفاده از فضای سیاسی موجود بیرون می‌ریزند. بسیج دانشجویی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی نیز طی بیانیه‌ای با اشاره به سخنان مفتضح برخی افراد شرکت‌کننده در کنفرانس برلین یاد‌آور شد که " اعتراضات افراد مبنی بر اینکه از 16 سال پیش برای جدایی دین از سیاست می‌کوشند، انسان را به تأمل وا می‌دارد که شاید آنان از بقایای باند جنایت پیشه مهدی هاشمی باشند که رفقا و یارانشان محبوس و محکوم گشته‌اند ".23

در پایان بایستی خاطرنشان ساخت که پخش نیم ساعته کنفرانس برلین در فضای سیاسی ایران کش و قوس‌هایی را بوجود آورد. عده‌ای به حمایت از پخش افشاگرانه‌ی کنفرانس پرداختند و گروهی دیگر این عمل صدا و سیما را مورد انتقاد قرار دادند.


پی‌نوشت‌ها:
1- روزنامه کیهان 12/2/1382
2- جهت مطالعه بیشتر مراجعه کنید به: واقعیات پنهان: نگاه عمیق و موشکافانه به عوامل و جریان‌های نفاق در ایران، مجتمع فرهنگی شهید آیت‌الله بهشتی (یه) ، تهران: انتشارات دفاع ،‌1383
3- مرتضی قمری وفا، براندازی در سکوت : آسیب‌شناسی دوران گذار به جامعه مردم سالار دینی (1380-1368) ، تهران:‌انتشارات کیهان، 1381، ص 99
4- پیام امروز ، شماره 39 ، ص 51 (ذکر منبه دقیق)
5- مرتضی قمری وفا، همان
6- روزنامه کیهان 22/2/1379
7- هویت ، چراغ ،‌کنفرانس برلین، تهران: دفتر تحقیق و پژوهش انتشارات واژگان، تابستان 1379
8- واقعیات پنهان : نگاه عمیق و موشکافانه به عوامل و جریان‌های نفاق در ایران ، پیشین ، ص 246
9- مرتضی قمری وفا ، پیشین ، ص 102
10- روزنامه کیهان 23/1/1379
11- روزنامه کیهان 6/2/1379
12- روزنامه کیهان 21/1/1379
13- واقعیات پنهان: نگاه عمیق و موشکافانه به عوامل و جریان‌های نفاق در ایران، ص 253
14- مرتضی قمری وفا ، پیشین ، ص 104
15- همان ، صص 05-106
16- جهت مطالعه بیشتر مراجعه کنید به: واقعیات پنهان، نگاه عمیق و موشکافانه به عوامل و جریان‌های نفاق در ایران ، پیشین ، صص 263-266
17- روزنامه کیهان 6/2/1379
18- همان
19- روزنامه کیهان 10/2/1379
20- روزنامه کیهان 12/2/1379
21- همان
22- روزنامه کیهان 5/2/1379
23- روزنامه کیهان 10/1/1379


نویسنده: احمد فریدونی

دسته ها : سیاست
چهارشنبه 1388/2/2 20:33
X