تعداد بازدید : 4574129
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
باراک اوباما با شعار تغییر در انتخابات پیروز شد در همین راستا آمریکا جدول زمان بندی خروج نیروهای خود از عراق را اعلام کرد اما بر خلاف عراق در رابطه با افغانستان اوباما نه تنها برنامه ای برای خروج از این کشور ارائه نکرد بلکه تصمیم اعزام 17 هزار نیروی دیگر به افغانستان را نیز اعلام نمود. هیلاری کلینتون نیز بر حضور طولانی مدت نیروهای آمریکائی در افغانستان تاکید نمود. با این اوصاف این سوال مطرح می شود که چرا آمریکا علی رغم شعار تغییر و خروج از عراق تصمیمی برای خروج از افغانستان اتخاذ نکرده است.؟
وضعیت ژئوپلتیکی افغانستان
افغانستان در مجاورت و نزدیکی چهار کشور چین ، هند ، ایران و روسیه (کشورهای چ.ه.ا.ر) قرار دارد. لذا دارای موقعیت ژئوپلتیکی و نظامی مهمی است.
- افغانستان و چین
از مناطق شمال شرق افغانستان به ایغورستان چین راه های زمینی وجود دارد که به علت کوهستانی و صعب العبور بودن آن برای فعالیت های چریکی بسیار مناسب می باشد.
سرزمین وسیع ایغورستان در اصل متعلق به چین نیست بلکه میراث امپراتوری مغول ها است که به تصرف مائوئیست ها درآمد.دولت چین با ایغور های مسلمان و ترک نژاد مشکلاتی دارد، تجربه تاریخی نشان داده است که ایغورها برخلاف تبتیها قومی سلحشور هستند.به عبارتی احتمال جنگ و درگیری تبتیها با چین کم است ولی ایغورها ممکن است وارد کارزار با چین شوند. آمریکا میتواند از افغانستان به جنگجویان ایغور کمک مالی و نظامی کند و چین را تحت فشار قرار داده و گناه آن را به گردن افراطیون و مجاهدان افغانی بیاندازد.
در رابطه با نگاه آمریکائی ها به چین باید به مقاله هانتینگتون در این مورد اشاره نمود. هانتینگتون در مقاله خود (ترجمه آن توسط مجتبی امیری در ماهنامه اطلاعات سیاسی و اقتصادی منتشر شد) چین را خطرناک ترین رقیب بالقوه آمریکا دانسته است که مسائل بسیاری با آن دارد. تجارت ، حقوق بشر ، فروش اسلحه، گسترش سلاح های کشتار جمعی ، تبت ، تایوان و... از جمله مواردی است که هانتینگتون در یادداشت خود از آن به عنوان چالش های موجود در روابط آمریکا و چین یاد کرده است. لذا بر اساس نظر هانتینگتون ضربه زدن به چین می تواند برای آمریکا بسیار پر اهمیت باشد.
- افغانستان و هند
علاو بر چین در مقاله هانتینگتون به هند و برخی دیگر از قدرت های منطقه ای نیز به عنوان اهدافی که طمع و حس اعمال قدرت و برتری آمریکا را بر می انگیزد اشاره شده است. هانتینگتون بر این باور است که نگاه هندی ها و دیگر قدرت های منطقه ای به آمریکا نگاهی پر از تهدید و بی اعتمادی است .
افغانستان در مجاورت کشمیر مسلمان نشین است. هندیها با کشمیریها مشکلاتی دارند.هند به لحاظ قومی منسجم نیست. می توان گفت از اقوامی که حاضر به کارزار با نیروهای دولتی هند باشند تنها مسلمانان هستند لذا اگر به جنگ جویان کشمیر کمک مالی و نظامی شود ممکن است بحرانی طولانی مدت در شبه قاره هند بوجود آید.
افغانستان بهتر از پاکستان می تواند عهده دار این نقش باشد چرا که پاکستان به دلیل داشتن مرز طولانی و همسایگی با هندوستان خود را در معرض تهدید و انتقام جویی این کشور می بیند. لذا پاکستان دارای محدودیت است ولی نیروهای کشمیری میتوانند در افغانستان پایگاه داشته باشند و از حمایت مجاهدان افغانی برخوردار باشند. و با این روش نظامی- سیاسی ، هند تحت فشار قرار خواهد گرفت و برای ورود به جرگه ابرقدرت ها و رقابت با سایر قدرت های جهانی با مشکلات فرسایشی مواجه خواهد شد.
- افغانستان و جمهوری اسلامی ایران
از نظر آمریکا ایران نباید نماینده جهان اسلام و مدافع منافع کشورهای اسلامی بخصوص خاورمیانه باشد. آمریکا همواره در صدد مهار و ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران بوده است و اعلام کرده که در راستای مهار ایران حتی ابزارهای نظامی و تجهیز اپوزیسیون نیز برای آمریکا قابل استفاده می باشد.
افغانستان با ایران و مناطق سنی نشین آن همسایه است.آمریکا می تواند از افغانستان به گروه های سلفی معارض با جمهوری اسلامی ایران کمک مالی و نظامی نماید.
هم اکنون گروه های تروریستی سلفی در برخی مناطق سنی نشین ایران فعالیت می کنند مانند گروهگ جند ال.. به سرکردگی ریگی. این گروهک دارای مخفی گاه هائی در داخل خاک افغانستان می باشد. تروریست های جند الله به دفعات پس از انجام عملیات و کشتار در شهرهای ایران به مخفی گاه های خود در افغانستان و مناطق همجوار آن خزیده اند.
علاوه بر جند ال.. جنگجویان طالبان نیز میتوانند با فشاری که به شیعیان در افغانستان و پاکستان وارد میکنند آتش خشم شیعیان ایران را شعله ور کنند و ایران را به درگیریهای قومی و مذهبی در افغانستان و پاکستان و حتی جنگ مذهبی در داخل خود ایران بکشانند.
در این صورت آمریکا می تواند ایران را از تعقیب آرمان مصالح جهان اسلام باز دارد و مشغول جنگ شیعه و سنی نماید. همچنین در صورت تحقق این وضعیت گناه تروریسم و آدمکشی به گردن مسلمانان و اختلافات شیعه و سنی خواهد افتاد. و با این روش آمریکا می تواند با موج گسترده گرایش به اسلام در جهان مقابله کند.
- افغانستان و روسیه
از سرتاسر مناطق شمالی افغانستان مسیری های مختلفی به دره فرغانه وجمهوریهای ترک نژاد و مسلمان آسیای مرکزی و روسیه وجود دارد. دره فرغانه میان ازبکستان ، قرقیزستان ،تاجیکستان و قزاقستان قرار دارد و کانون گروه های سلفی و افراطی آسیای مرکزی است.
همچنین دولت های آسیای مرکزی دارای اقتدار و حاکمیت مطلق و کاملی بر سرزمین های پهناور خود نیستند. با این وجود آمریکا می تواند بواسطه افغانستان گروه های سلفی را در فرغانه و دیگر مناطق آسیای مرکزی تجهیز و تقویت کند و از طریق آنان نیز به مجاهدین در جمهوری های مسلمان نشین روسیه کمک مالی و نظامی نماید.
اگر در روسیه قومی یافت شود که حاضر به کارزار باشد حتماً ترک های مسلمان خواهند بود چراکه میتوان با استفاده از تبعیضات نژادی و سیاسی که نسبت به مسلمانان در روسیه وجود دارد ، زمینه سوء تفاهمات را بین مسلمانان و قدرت حاکمه فراهم کرد و به اغتشاشات طولانی مدت دامن زد. می توان گفت افغانستان پایگاهی برای آموزش نیروهای تروریستی و پشتیبانی مالی و تسهیلاتی از آنها خواهد بود تا به دولت روسیه فشار وارد شود.
اگر این برنامه خوب پیاده شود می تواند به تجزیه روسیه منجر شود که در نتیجه آن ، استراتژی گالیوری آمریکا در زمینه تجزیه و کوچک سازی کشورهای بزرگ ، در رابطه با روسیه محقق می شود. که این امر برای آمریکا و انگلیس بسیار مطلوب خواهد بود.
- افغانستان و تولید و قاچاق مواد مخدر
همچنین اشاره به این نکته ضروری است که تولید و قاچاق مواد مخدر یکی از منابع اصلی تامین نیروهای طالبان و القائده است.بعد از حضور آمریکا تولید مواد مخدر در افغانستان نه تنها کاهش نیافته بلکه 20 بیست برابر هم افزایش یافته است.پر واضح است که قاچاق مواد مخدر از افغانستان به کشورهای همجوار مانند ایران ، روسیه ، چین و هند ضربات سختی به جوامع آنها می زند.لذا می توان مواد مخدر را یکی از ابزارهای مهار قدرت های چهار دانست.
- عامل اسرائیل و حمایت صهیونیسم بین الملل
در این میان اسرائیل هم از استراتژی مهار چهارگانه آمریکا و افزایش تنش و درگیری در افغانستان و مناطق همجوار آن سود می برد و از آن حمایت می کند. چراکه با وجود منازعات اسلامی در افغانستان و صدور آن به مناطق همجوار ، توجه و افکار عمومی مسلمانان از مسئله فلسطین و قدس شریف به نزاع سلفی ها و القائده در افغانستان و کشور های حاشیه آن متمرکز میشود. جالب توجه است که طالبان و القائده تاکنون حتی یک عملیات علیه اسرائیل انجام نداده اند.
- نقش ترکیه در این منازعات
در ترکیه شعاری هست که می گویدNerede Türk varsa orada Türkiye vard?r (هرجا که ترک وجود داشته باشد در آنجا ترکیه حضور دارد).
علی رغم تفاوت های قابل توجهی که بین ترکی استانبولی و زبان های آسیای مرکزی و ایغوری که از شاخه زبان های ترکی و اورال آلتائیک می باشد وجود دارد ،اما ترکیه به واسطه پیوندهای نژادی ، مذهبی و تا حدودی قرابت زبانی که با ایغورها و ملل ترک نژاد آسیای مرکزی دارد ، همواره به تحریک و تسلیح گروه های مبارز این مناطق علیه چین و روسیه مبادرت نموده است. از لحاظ ارتباط با نیرو های داخلی افغانستان نیز ژنرال دوستم رهبر ازبک های افغانستان مراودات و رفت و آمدهائی با ترکیه دارد.
ترکیه با حمایت از گروه های مبارز در ایغور و آسیای مرکزی و قفقاز در واقع با کارت آنها برای نفوذ و کسب امتیاز از چین و روسیه بازی می کند. ترکیه با همین سیاست توانسته است امتیازات تجاری و اقتصادی قابل توجهی از روسیه بگیرد.
علاوه بر این ترکیه در مسائل متعدد دیگری نیز با آمریکا و انگلیس اتفاق نظر دارد از جمله مسائل بالکان و کوزوو ، حمایت از گرجستان ، خدشه دار کردن محوریت فرانسه و آلمان در اتحادیه اروپا و...
با این اوصاف می توان ترکیه را از گذشته تا کنون متحد طبیعی و سنتی آمریکا ، انگلیس و اسرائیل در این منطقه و برخی مناطق دیگر دانست. فلذا مشخص است که ترکیه یکی از ابزارهای آمریکا در عملی کردن استراتژی مهار چهارگانه در افغانستان و مناطق همجوار آن است.
نتیجه گیری
با توجه به موارد یاد شده افغانستان دارای موقعیت ژئوپلتیکی و نظامی مهمی است که آمریکا از طریق آن میتواند به چهار رقیب قدرتمند خویش یعنی چین ، هند ، ایران و روسیه فشار بیاورد.
آمریکا به بهانه دستگیری اسامه بن لادن و سرکوب طالبان در افغانستان مستقر شد اما علی رغم داشتن ارتش و سازمان جاسوسی قوی ، اظهار می کند که نمی تواند القائده و طالبان را نابود کند.
چنانچه آمریکا وارد افغانستان نمی شد این امکان برای چین ، هند ، ایران و روسیه وجود داشت که با همکاری هم طالبان را نابود کنند و مانع از تولید مواد مخدر شوند.اما آمریکا با استقرار در افغانستان عملاً مانع از هرگونه اقدام احتمالی این چهار قدرت برای نابودی طالبان و جلوگیری از تولید مواد مخدر در افغانستان شده است.
با این اوصاف می توان این احتمال را مطرح نمود که آمریکا طالبان را برای ضربه زدن به قدرت های چهار (چین هند ، ایران و روسیه) در افغانستان مستقر کرد و پس ازآن که امکان افزایش فشارهای چهار قدرت مذکور علیه طالبان و همکاری آنها برای سرکوب آن رژیم قوت می گرفت ، آمریکا پیش دستی کرده و برای ممانعت از نابودی کامل طالبان وارد افغانستان شده است.؟
بنابر این آمریکا علاقه مند به استقرار طولانی مدت در افغانستان است. برای این کار با طالبان و سلفی ها همکاری میکند و افغانهای بسیاری را در دانشگاههای خود آموزش دهد تا در آینده افغانستان جای پا داشته باشد.
آمریکا به وسیله امثال طالبان نهتنها می تواند خود را از دست داشتن در این جنایات مبرا کند بلکه خود را بهعنوان کشوری پیشتاز در امر مبارزه با پدیده تروریسم کور، مطرح مینماید.
اهمیت افغانستان در تحقق استراتژی مهار چهارگانه به اندازه ای برای آمریکا زیاد است که باراک اوباما با آن همه کوبیدن بر طبل تغییر ، اعلام می کند از عراق خارج می شویم اما از افغانستان نه تنها خارج نمی شویم بلکه نیروهای خود را در آن کشور افزایش هم می دهیم.
از سویی دیگر همزمان با اعلام دستور اوباما مبنی بر اعزام 17 هزار سرباز دیگر به افغانستان ، خبرهائی از موافقت با عضویت دائم ایران در سازمان همکاری های شانگهای منتشر شد. اعضای دائم و ناظر شانگهای از همسایگان و کشورهای نزدیک به افغانستان میباشند و از ناحیه گسترش تروریسم و تولید مواد مخدر در این کشور آسیب پذیر هستند. لذا میتوان یکی از کارویژه های شانگهای را مقابله با خطر تروریسم و تولید مواد مخدر در افغانستان دانست. به عبارتی تقویت شانگهای میتواند آمریکا و انگلیس را در افغانستان محاصره کند و استراتژی مهار چهارگانه را خنثی نماید.