شما بدانید که اینجا مملکت آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم است کسانی که تشخیص بدهند خائنین در راس کار حکومت میکنند دیر یا زود آنها را از روی زمین به یاری خدا برمِیاندازند. رزمآرا شخصی بود که در دوران ستاد ارتش که در رأس آن قرار گرفته بود،قضیه جنگ آذربایجان را به وجود آورد. رزمآرا کسی بود که یک مشت مسلمان را وادار به جدال کرده و در دوران نخستوزیری خود برخلاف عقیده ملت و به خلاف قوانین خدایی، ملت ایران را پیش دول اروپا،خواه روس و یا انگلیس و یا آمریکا،پست و بیکفایت و بیکاره و عاری از هر قدرت و علمی معرفی نمود. کسی که از حقایق اسلام تجاوز نمود و در مقابل این گونه اشخاص،آبروی ششهزار ساله ملت ایران را برد...
"این عمل ]هلاکت رزمآرا[ به نفع ملت ایران بود و آن گلوله و ضربه عالیترین و مفیدترین ضربهای بود که به پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران وارد آمد. " 1
از مصاحبه آیتآلله کاشانی (رحمةالله علیه) با حسنین هیکل
تاریخ معاصر کشور ایران،بیانگر این است که در بسیاری از هنگامههای بحرانی و سیاسی اجتماعی، آنگاه که حرکت نیروهای مردمی با دشواریهای جدی روبرو است. گروهی از منادیان راستین اسلام محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) در تمسک به آیات سبحانی و اشارات نبوی،هشدارهایی چون "... انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی وفرادی... " 2 و "لاتظلمون و لاتظلمون "3 را به گوش جان شنوده و دستورهای مردآزمایی چون "وقاتلوهم حتی لاتکون فتنه ... " 4 را با ایثار و فداکاری برپا داشتهاند و با این همت،موانع ساخته دشمن را فرو ریخته و بارقههای امید را در دل امت مسلمان شکوفا کردهاند.
نمونه آشکار این ایثارگریهای سرنوشتساز را میتوان در خروش توفتنده و ضربات کوبنده "فداییان اسلام " طی سالهای 34-1324 مشاهده کرد. آنها در فضایی مهآلود،آشفته و پرمدعی،شجاعانه بر چهرهها و جناحهای شیطانی پرداختند و با استقبال از شهادت و نثار خون خود،سر زهرآلود مارهای بدعت، خیانت،و وابستگی را کوفتند و ستمگران را به وحشت افکندند.
در این میان،اعدام انقلابی رزمآرا، دست نشانده انگلستان که آخرین سد راه ملی کردن صنعت نفت به شمار میآمد،به جهت تأثیر تاریخی این اقدام از ویژگی خاصی برخوردار است.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی با توجه به رسالت خود و اسناد و مدارکی که در اختیار دارد، بر خود لازم میداند که با پرداختن به این خوف تاریخی و زدودن شبهه انتساب قتل رزمآرا به محافل دیگر از جمله دربار،که باعث بیرنگ یا کمرنگ جلوه دادن نقش فدائیان اسلام و نیروهای مذهبی در جریان ملی کردن صنعت نفت است قسمتی از حقی که این بزرگواران به گردن ملت ایران دارند را – گر چه اندک – ادا کند. تا با تکیه بر اسناد و مدارک موجود و قرائن و شواهد،این ادعای فدائیان اسلام را که میگویند: "قتل رزمآرا مولود غیرت دینی و ایمان راسخ طهماسبی و علاقه او به استقلال کشور اسلامی ایران و نجات ملت مسلمان از دست اجانب بوده، ارتباطی با هیچ سیاست چپ و راستی نداشته است،تنها به فرمان اسلام و وظیفه دفاعی انجام داده است. " 5 بر جویندگان حقایق اثبات گردد.
شایان ذکر است که پرونده محاکمه فداییان اسلام در سال 1334 در اختیار این مرکز است. که شامل پرونده محاکمه شهید خلیل طهماسبی در به هلاکت رساندن رزمآرا نیز هست با توجه به اینکه 20 دی ماه امسال چهلمین سالگرد شهادت فداییان اسلام است،بخشی از این پرونده،به چاپ میرسد و به خواست خداوند متعال در شماره بعد نیز تحلیلی مستند بر محتویان این پرونده به خوانندگان عرضه خواهد شد.
و اینک به نقل گزارش اداره آگاهی درباره اعدام انقلابی رزمآرا میپردازیم: 6
محترما به عرض می رساند ساعت 11 و ربع روز 16/12/29 اتومبیل جناب آقای رزمآرا 7 نخستوزیر،جلو مسجد شاه واقع در ابتدای خیابان شرقی بوذرجمهری متوقف، شخص معظمله با جناب آقای علم وزیر کار از آن پیاده و از پلههای جلو خان پایین آمده و پس از گذشتن از درب بزرگ، دالان را طی و از سمت راست به صحن مسجد وارد موقع رسیدن به جلو حوض بزرگ،ناگاه شخص کوتاه اندامی از طرف راست محوطه از میان جمعیت پشت سر پاسبانان با سرعت خود را پشت معظم له رسانیده و با اسلحه کمری که در دست داشته، بیدرنگ سر معظم له را از پشت سر هدف قرار و به ضرب 3 گلوله مشارالیه را از پای در آورده که مامورین مراقب (اللهیار جلیلوند – لطیف طاحونی – مصطفی پازوکی)اسلحه او را اخذ و مرتکب که قصد فرار را داشته به وسیله حیدری و محمد پاسبان مامور محل دستگیر و به کلانتری بخش 8 اعزام و در وارسی بدنی یک جلد قرآن مجید که روی جلد آن قطرات خون مشهود است با یک برگی که عبارات عربی و فارسی در فضیلت جهاد نوشته با یک قبضه کارد کشف و با خود او به این اداره اعزام و جسد مرحوم رزمآرا در بیمارستان سینا مورد معاینه پزشک قانونی واقع و پس از صدور جواز دفن به مسجد سپهسالار و از آنجا به آرامگاه خانوادگی فرستاده و به خاک سپردند. از مرتکب که طبق گواهی شهود،شخصا به قتل مرحوم رزمآرا اقدام نموده بود با حضور آقای دادستان بازجویی شده،بدوا خود را عبدالله رستگار نجار و از جریان منکر ولی در جلسه دوم که با حضور آقای بازپرس شعبه 1 و شخص دادستان وقت تهران بازجویی شده،صریحا به ارتکاب قتل مرحوم رزمآرا اعتراف و در مورد انکار اولیه چنین اظهار داشت: "علت عدم اظهارم برای آن است "که رفقا و عائلهام گرفتار نشوند. من خلیل طهماسبیان فرزند ابراهیم،شغل نجار هستم.
من نمیگویم سمندرباش یا پروانهباش چون به فکر سوختن افتادهای مردانه باش بلی من طهماسبی هستم و باکی از کشته شدن ندارم. برای اینکه خدای متعال میفرماید:
و لا تحسبن الذین ]قتلوا[8 فی سبیل ]الله[9 امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون 10
پس شما این را مسلم بدانید کسی که شخصیتی را تشخیص داد خائن به دین و مملکت است،ترس از کشته شدن ندارد. آنها زندهاند. ما معتقد به این حقایق هستیم. شما مسلما بدانید این دنیا حکم کاروانسرایی دارد که یک مسافرت ده فرسخی،انسان را وا میدارد یک شب در آن منزل کند و کسانی که برای خوشگذرانی دو روزه شکم کثیف خود را آلوده به همه نوع کثافتی میکنند و مرتکب هر نوع جنایت نسبت به دین و مملکت میشوند،آنها اشخاص پست و خیلی ناتوان و قوه فکری آنها ضعیف است. آنها فکر نمیکنند که خداوند روز حساب گریبان آنها را گرفته و به کیفر اعمالشان میرساند. این را شما بدانید که اینجا مملکت آل محمد ]صلی الله علیه وآله وسلم[ است کسانی که تشخیص بدهند خائنین در راس کار حکومت میکنند دیر یا زود آنها را از روی زمین به یاری خدا برمِیاندازند. رزمآرا شخصی بود که در دوران ستاد ارتش که در رأس آن قرار گرفته بود،قضیه جنگ آذربایجان را به وجود آورد. رزمآرا کسی بود که یک مشت مسلمان را وادار به جدال کرده و در دوران نخستوزیری خود برخلاف عقیده ملت و به خلاف قوانین خدایی، ملت ایران را پیش دول اروپا،خواه روس و یا انگلیس و یا آمریکا،پست و بیکفایت و بیکاره و عاری از هر قدرت و علمی معرفی نمود. کسی که از حقایق اسلام تجاوز نمود و در مقابل این گونه اشخاص،آبروی ششهزار ساله ملت ایران را ببرد و بگوید ملت ایران قابل ساختن لوله هنگ نیست و یک کارخانه سیمان را نمیتواند اداره کند و برخلاف میل ملت،شاهرخ جاسوس انگلیس را که چندی قبل در برلن به ایران و ملت ایران فحش میداد، در رأس کار بیاورد و هر روز از اجتماعی به نام طرفداران صلح، که عبارت از تودهایها هستند،دفاع کند و نفت که مال ملت ایران است، رزمآرا به نمایندگی چنین اشخاصی میگوید ما نمیتوانیم بهرهبرداری کنیم و مانند فروهرهای خائن را پشتیبانی میکند و مانند دکتر طاهریها را حمایت میکند؛ پس چنین اشخاصی که در جامعه مایه فساد و برهم ریختن فراد مردم و نابودی مردم هستند، مانند سرطانی میباشند که اگر به یک نقطه ریشه بدواند سایر اعضای بدن را مجروح خواهد کرد و یا مانند مرض سیاهزخمی میباشند که اگر سربند را قطع نکنند، ممکن است به نقاط بالاتر بدن سرایت کرده و یک عضو نفس محترمی را از بین ببرد.
من چون تشخیص دادم رزمآرا مردی خائن و وطنفروش است در صدد برآمدم تا شرش را از سر یک عده مسلمانان کوتاه کنم تا امثال آنها نتوانند برای یک مشت ملت فقیر ایران گربه رقصانی کنند. شما یقین بدانید اگر مطابق قوانین اسلام در این مملکت حکمفرمایی شود،اشخاصی هستند که پی به این آیه برده باشند (پیکار کنید تا به جای لکههای مذلت دامن خود را به خون آغشته کنند.)11 مانند حسین بن علی (\)که در 12 هراز و سیصد سال قبل مبارزه کرده، علیه ظلم و بیدادگری یزید پلید،که مانند او و پیروانش در این وطن خراب و در این محیط بیتقوی حکومت میکند،قیام فرمود الخ بنابراین شرایط که پیشوایان بزرگ عالم اسلام مانند علی (ع) برای ما راه را بازگذاردهاند.
شما آقایان بدانید که این عمل را بنده کردهام و همین عمل که رزمآرا را کشتم و قصدم جز برای خدا چیز دیگری نبوده. من بیش از 26 سال یا 27 سال است که از عمرم میگذرد و فرضا 26 یا 27 سال دیگر با این مذلت و بدبختیها که ناظر جریان آن هستم به زندگی ادامه دهم. چون یک فرد این جامعه هستم در خیابان لالهزار مردم را دسته به دسته می بینم که در پی اعمال زشت و رقاصی در کابارهها 13 و سینماها میروند و شکم کارد خورده خود را آلوده به شراب و کنیاک میکنند و زنان فاحشه را در کابارهها لخت میرقصانند،فکر نمیکنند که اینجا مملکت اسلامی است. برخلاف قانون اساسی و قرآن قدم برمیدارند. با گفتن دروغ و گرفتن رشوه و یا برای گرفتن یک درجه و یا تحصیل مقام ریاست یک اداره و مدیر،کلی زن خود را به پیشگاه مافوق خود میبرند و با چشم خود این همه خیانتها را مرتکب میشوند و ناظر این هستند که مردم گرسنه و لخت،شبها در گوشه خیابانها با خوردن گرد و خاک اتومبیل یک مشت وطنفروش بیجا و بیدوا و بیغذا شب را صبح میکنند. آخر اینها خجالت نمیکشند که نام خود را مسلمان میگذارند؟ امیرالمومنین علی (ع) در دوران زمامداری خود شبها با گرسنگی به سر میبرد و میفرمود شاید یک مسلمانی در یمن گرسنه بخوابد. من هم زمامدار آنها هستم باید گرسنه بخوابم تا با آنها تشریک مساعی کرده باشم. فرقی با زمامداران امروزه ما ندارد. مطابق قانون اساسی ما شاه،وزیر، وکیل، کارمند، پاسبان، سرباز، قسم میخورند و مِیگویند ما شیعه اثنی و عشریه هستیم و مروج مذهب اسلام میباشیم. آیا شراب فروسی و یک رسومات یک کیلومتر در یک کیلومتر مسافت جزء کدام یک از تعالیم قرآن و قانون اساسی است که دولت مالیات آنها را گرفته و حقوق پاسبان و سرباز را از آن بدهد. آیا این مسائل قابل تطبیق با قرآن است؟ اینها که میگویند ماها میآییم، اینطور از قرآن حمایت میکنند که در شب رحلت حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام به عوض قرآن در رادیو ساز و آواز و موسیقی بزنند. واقعا شرمآور است که اینها میگویند ما مروج دین اسلام و شیعه ]اثنی و عشری[ 14 هستیم. فعلا دیگر عرضی ندارم.
راجع به روز قتل اظهار میدارد صبح ساعت 9 آن روز آمدم مسجد شاه. از اواسط حکومت رزمآرا ناظر این جریان بودم به طوری که در صفحات قبل ذکر کردم که این شخص مرتکب چه عملیاتی شده است از آن موقع این نوع جنایات را در مغز خود جمع کرده و در صدد بودم تا به وسیلهای او را از پای درآورم و شر او را از سر شیعیان علی ]علیهالسلام[ 15 کم کنم یک روز در صفاییه با چند نفری که هویت آنها را نمیدانم پنج ماه قبل تقریبا نشسته و مشغول صحبت در اطراف جنایاتی که هیئت حاکمه مینمایند شده ]به[ یکی از از اشخاص مزبور که برای اولین مرتبه آنها را دیده بودم گفتم اگر وسیله داشتم او را به جهنم میفرستادم و خود را از نظارت این جنایتها راحت میکردم و در همین گفتگو بودیم که آن چند نفر رفتند جز یک نفر که شخصی بلند بالا و سفید چهره و مو زرد بود به من گفت اگر تو وسیله بخواهی من یک پارابلوم دارم میفروشم گفتم چند؟ گفت یکصد و هشتاد تومان. من او را تا صد و بیست تومان حاضر کردم و او از من قول گرفت که هفته دیگر در همان سرزمین به او پول بدهم و او هم در عوص پارابلوم را بدهد. من چون دکانی پشت مسجد سپهسالار داشتم و با تقی خرمی شریک بودم،شرکت خود را به او واگذار و وجهی برای امرار معاش خود از او گرفته که از آن پول یکصد و بیست تومان دادم و اسلحه را گرفتم. مدت یک ماه این اسلحه با من بود. چند مرتبه درب منزل رزمآرا رفتم که او را هدف قرار دهم. موفق نشدم تا دیروز در مسجد سلطانی که شب آن روز به وسیله روزنامه اطلاعات مطلع شدم که در آنجا مجلس ترحیم است، حاضر شدم و رزمآرا را در آنجا دیدم. وقت را فرصت دانستم و جلو رفته با تشخیص خودم که با فکرم تطبیق کرده بود او را از پشت سر تیر زدم. سر او را هدف قرار دادم. چون شلوغ شد فرار کردم و مرا گرفتند و به کلانتری بردند.
پس از رسیدن تحقیقات به اینجا اسلحه کمری که از او به وسیله مامورین مربوطه در مسجد شاه گرفته شده بود به او ارائه گردید. پس از ملاحظه دقیق و مراجعه مختصری به شمارههای اسلحه مزبور اظهار کرد این اسلحه من است که با او رزمآرا را هدف قرار دادم. نظر به کشف یک جلد قرآن مجید و یک برگ کاغذی که در آن به عربی و فارسی احادیثی در فضیلت جهاد در راه خدا نوشته شده و در قسمت بالای آن با مداد قید گردیده (آزاد 2435) به دست آمده بود، مورد توجه واقع و در آن خصوص تحقیق شده،معلوم گردید شماره مزبور شماره تلفن آقای مهندس کشاورز برادر آقای کشاورز صدر میباشد علی هذا از طرف بازپرس شعبه 1 تهران قرار بازداشت موقت او صادر و پس از ابلاغ و اعتراض او از طرف دادگاه شعبه 19 جنحه تأیید گردید.
در روز وقوع قضیه و فردای آن روز طبق دستورات آقایان دادستان و بازپرس مربوطه برای دستگیری و تعیین همدستان خلیلالله طهماسبی اقدامات لازم معمول و مالا معلوم شد،خلیل نامبرده یکی از فداییان اسلام و به نام اعتراض به تبعید آقای کاشانی از نقطه نظر مخفی شدن نواب صفوی و انتخابات ]دوره[ 16 شانزدهم که نیز آغاز گردیده بوده با همدستان و یاران خود به منظور ملاقات علما به شهرستان قم رفته و با مزاحمت حضرت آیتالله بروجردی تقاضای عودت آقای کاشانی را نموده و بعد از مراجعت به تهران از طرف دادسرای نظامی تحقیق و به واسطه عدم وقوع بزه آزاد و متعاقب آن قضیه، تقل مرحوم هژیر به میان آمد و سیدحسین امامی قاتل خود را وابسته و هواخواه اقلیت و یکی از طرفداران سازمان نظارت بر انتخابات دوره شانزدهم، که از طرف اقلیت تأسیس شده بود، معرفی نمود و در محل مورد بحث جمع و یکی از آنها نیز خلیل طهماسبی بوده از طرف فرمانداری نظامی مورد تحقیق و بازجویی قرار و بعدا به واسطه عدم دلیل آزاد گردیده و در سال 29 هم به علت نزاع با سیدمحمد حایرینیا محصل دانشکده معقول و منقول، که نسبت به آقای کاشانی اظهاراتی کرده بوده، نزاع کرده و از طرف مقامات قضایی به قید کفیل آزاد شده بوده بنابراین پروندههای مزبور جمعآوری و ضمیمه گردیده است و نیز از هر یک تقی خرمی و مامورینی که در محل بودهاند بازجویی شده تقی خرمی در مورد شرکت با خلیل و فسخ شرکت خود با او به واسطه اینکه سر کار حاضر نمیشده و به دکان نمیرفته، تأیید و هر یک از اللهیار جلیلوند و لطیف طاحونی و مصطفی پازوکی گواهی دادند که خلیل،مرحوم رزمآرا را ترور نموده و آنها آن را تصدیق و اسلحه او را گرفته و در اثر ازدحام جمعیت قصد فرار را داشته که سایر مامورین او را دستگیر نمودند. هر یک از حیدری و محمدی مامورین نیروی احتیاط کلانتری انتظامی و سرپاسبان خوشکلام نیز گواهی به مراتب ارتکاب خلیل در حضور آقای بازپرس ابراز داشتند. در جریان اقدام روزنامه اصناف شماره 15 و نبرد ملت شماره 19 و هر یک از روزنامههای باختر و امروز و آهنگران و روزنامه شماره 244 به سوی آینده و آتش مطالبی در اطراف خلیل طهماسبی و محرکین،او که جمعیت فداییان و رهبر آنان نواب صفوی است، باشند انتشار دادند و نظر به اینکه مفاد مندرجات روزنامههای نامبرده محرز نمودند که سید ]مجتبی[ 17 نواب صفوی با عده ]ای[ از پیروان خود ]اذهان[ 18 عمومی را به وسیله نشر بیانیه و اعلامیه و منعکس نمودن نامه دایر به برکناری جناب آقای علاء نخستوزیر وقت از هیئت دولت مشوب کرده و متعاقب قتل مرحوم رزمآرا دکتر زنگنه نیز در دانشگاه مقتول گردید و پس از اعلام حکومت نظامی و وصول اطلاعات دقیقی که از اجتماع نواب صفوی و عبدالحسین واحدی و حسین کرباسچیان مدیر نبرد ملت در منزل حسن باباعلی حاکی بوده و اعلام اینکه اجتماع مزبور برای آن است که جهت قتل تیمسار سرلشگر حجازی و سایرین توطئه و ]مرخصه[ 19 می نمایند و مالا ممکن است که عدهای از سناتورها از قبیل نصرتالله صباء]،[ مؤید ثابتی حشمتالدوله و محمدعلی مقدم و ابوالقاسم نجم به سرنوشت دکتر زنگنه دچار شوند،طبق نامه شماره 26 فرمانداری نظامی مامورین مربوطه به منزل حسن باباعلی واقع در نزدیکی قبرستان دولاب مراجعه،سیدعبدالحسین واحدی، سیدهاشم حسینی، امیرعبدالله کرباسچیان مدیر روزنامه نبرد ملت، حسن باباعلی و محمد وابوالقاسم نامان نوری و سیدحسین کمالی با دو قبضه اسلحه کمری به قرار صورت مجلسهای مربوطه پس از مختصر مقاومت و شلیک یک تیر دستگیر و چون نواب صفوی و رفیعی و همدستان دیگر آنها حضور نداشتند،عده مذکور را به اداره آگاهی جلب و به استناد ماده 5 قانون حکومت نظامی بازداشت و مقداری اسناد و مدارکی که حاکی از نام عده ]ای[ از فداییان اسلام و مسلمانان مجاهد و اشخاص که متقبل قتل عده ]ای[ شده بودند، به شرح مندرجه در اوراق مربوطه که ضمیمه پرونده عمل و نام خلیل طهماسبی نیز در ضمن آنها قید بوده از جیب سیدعبدالحسین واحدی کشف که خلاصه قسمتی از آنها به شرح زیر درج و مفروض میدارد: دانشگاه، دارالفنون، احرار، و قدوسی خیابان اسلامبول و لالهزار غلامعلی جعفری، مسجد شاه و بازار بزازها و سبزه میدان، اصغر کفاش، بازار استاد خلیل که عمل خود را در مسجد شاه نسبت به مرحوم رزمآرا انجام داده. چهارسو کوچک اسمعیلی – چهارسو بزرگ طلاچی – سینماهای مهم سیدجعفر پسر عمو- ناصرها و پس از احضار رضای قدوسی و علیاصغر ذوالفقاری و حسین اکبری و سیدمحمد واحدی برادر سیدعبدالحسین و عباس جلایی و علی احرار که به موجب دستور کتبی فرماندار نظامی مورد تعقیب بودند با پرونده کار به دادسرای نظامی تسلیم و به لحاظ کشف اوراق و اسناد مورد نظر از سیدعبدالحسین واحدی و سیدمحمد واحدی و مدیر نبرد ملت به وسیله سیدحسین کمالی،نماینده و مخبر روزنامه نبرد ملت بوده و دو فقره فیلم کمالی و عده فداییان اسلام و اینکه کلیه اسناد مزبور مخصوصا عین نامه که نواب صفوی خطاب به جناب آقای علا نوشته و در روزنامه سابقالذکر منعکس بوده،حاکی از همکاری اشخاص مورد بحث با نواب صفوی و خلیل طهماسبی بوده و چون در صورت مکشوفه هر یک از رضای قدوسی و علی احرار را با تعیین محل عملیات آنان را نام برده بودهاند و مخصوصا با ذکر کلیه این قبول کردهاند در صورت مکشوفه قید شده بوده به استناد نامه شماره 96 آقای دادستان تهران دخالت آنها در جریان قتل مرحوم رزمآرا و توطئه بر علیه حکومت ملی مسلم گردیده بود علی هذا عباس و کمالی آزاد و از طرف آقای بازپرس شعبه 1 هم مورد تعقیب قرار ]داده[ 20 خلاصه اظهارات آنها ذیلا به عرض میرسد:
1. خلیل طهماسبیان معروف به طهماسبی 26 ساله بدون عیال و اولاد،دارای شناسنامه شماره 302 یا 304 شغل نجار، کوته اندام ساکن خیابان نایبالسلطنه منزل پدری فزرند ابراهیم دارای سواد مختصر به قدر خواندن قرآن و امضا مسلمان، تبعه ایران صریحا به ارتکاب قتل مرحوم رزمآرا در روز 16 اسفند ماه هزار و سیصد و بیست و نه اعتراف و اسلحه خود را پس از ملاحظه شمارههای آن شناخته و اقرار کرده که با آن مبادرت به قتل مورد بحث نموده و ضمنا علاوه نمود که اسلحه مورد بحث را از شخص بلنداندامی که موی آن زرد بوده به مبلغ هزار و دویست ریال خریده است. با تفهیم تبصره و آخرین دفاعیات طبق قرار،موقتا بازداشت گردیده است.
2. امیرعبدالله کرباسچیان فرزند محمدباقر دارای عیال و اولاد و سواد و شناسنامه شماره نمیداند، ساکن خیابان امیریه کوچه قلمستان، بلنداندام مو زرد، مدیر روزنامه نبرد ملت 26 ساله، در بازجویی مراتبی را که در روزنامه نبرد ملت منعکس نموده بوده اعتراف و نسبت به آشنایی با نواب صفوی و واحدی و حسین اذعان نموده و مدعی است از هشت ماه به این طرف با آنها آشنا شده ولی از شناسایی خلیل قاتل اظهار بیاطلاعی کرده و در مورد اعلامیه فداییان و نوشتجات نواب صفوی میگوید برای او ارسال و در صندوق پست نبرد ملت انداخته بودهاند. آقای کرباسچیان در بازجویی نسبت به مرحوم21 رزمآرا کتبا جنبه خیانت را نسبت داده و مخالفت با او را صریحا اعلام ]و اضافه[ نموده که مرحوم رزمآرا قصد کودتا داشته و سخنرانی و شرکت در میتیگهای فداییان را نیز اعتراف و دو حلقه فیلم را که در دفترش بوده از میتینگها و اجتماعات برداشته و همچنین نسبت به نامه نواب صفوی خطاب به جناب آقای علاء که در روزنامه نبرد ملت منعکس نموده بوده مقرر و چون علائم فروشنده اسلحه را خلیل طهماسبی شخص بلند اندام و مو زرد اعلام داشته بوده و با کرباسچیان نیز مطابقت مینموده و مندرجات روزنامه نبرد و اظهاراتی که در بازجویی خود نسبت به مرحوم رزمآرا کرده بوده،مؤید نظر اینکه نامبرده در تمام عملیات نواب صفوی و نقشههای او دخالت داشته گردیده، قرار بازداشت او از طرف آقای دادیار تقاضا و آقای بازپرس شعبه 1 قرار اخذ کفیل را درباره او تجویز و چون اختلاف حاصل گردیده به دادگاه شماره 19 مراتب ارجاع و از طرف دادگاه مذکور با نظر بازپرسی تایید گردید.
علی هذا اقرار آزادی مشارالیه به قید معرفی کفیل دویست هزار ریال صادر و ابلاغ گردید و تا معرفی کفیل بازداشت میباشد. آخرین دفاع و تبصره انجام و تفهیم شده است.
3. سیدهاشم حسینی فرزند سیدجواد، طلبه عموم معمم 35 ساله اهل تهران ساکن بخش 8 خانه شخصی در عباسآباد دارای شناسنامه شماره نمیداند با وصفی که عکس او ضمن افراد فداییان منعکس و شب 1/1/30 با عبدالحسین واحدی و یاران نواب صفوی در منزل حسن علی بابا با دو قبضه اسلحه که در آن اتاق بوده دستگیر شده و در قتل مرحوم هژیر نیز طبق اظهارات میرحسین در تحریک و توطئه بیدخالت نبوده و نامههایی که در این مورد رسیده بوده مشارالیه از بین برده و مدتی هم در قم مخفی بوده و بنا به اظهاراتی که شفاها مینماید و صورت مجلسهایی که در این خصوص به دادستان نظامی تسلیم شده، کلیه حکایت از همکاری او میکرده معذلک در بازجویی منکر و از بیان حقیقت گویی از بیم کیفر خودداری و نسبت به آشنایی با واحدی و نواب صفوی و کرباسچیان و غیره اعتراف و از جریان قتل مرحوم رزمآرا و اینکه دخالتی داشته است، اظهار بیاطلاعی مینماید. طبق قرار بازپرس شعبه 1 بدوا بازداشت و بعدا که از طرف دادگاه شماره 19 جنحه رای به فسخ آن صادر گردید قرار آزادی او پس از انجام آخرین دفاع و تبصره به قصد پانصد هزار ریال کفیل صادر و تا معرفی کفیل خود بازداشت است.
4. سیدعبدالحسین واحدی فرزند مرحوم سیدمحمدرضا دارای عیال ساکن قم روبروی فلکه و در تهران خیابان لرزاده بیست و هشت ساله باسواد طلبه قدیمه خود را در بازجویی از فداییان اسلام و از دوستان و یاران نواب صفوی معرفی و نسبت به اسناد و اوراقی که از او به دست آمده اعتراف ولی از قتل مرحوم رزمآرا و توطئه آن منکر و در مورد شرکت در متینگها وسخنرانی را اعتراف نموده. شخص مزبور چون مطابق اوراقی که از جیبش به دست آمده بود مؤید نظر دخالت او در قتل مرحوم رزمآرا را مینموده و در مورد توطئه علیه تیمسار سرلگشر حجازی رییس فعلی شهربانی نیز مدارکی از او کشف گردیده که صحت آن را میرسانیده،طبق قرار صادره بازداشت گردیده و پرونده او هم که در مورد توطئه قتل امراءارتش و علیه حکومت ملی صادر شده بوده به دادسرای نظامی تسلیم و به دو سال محکوم گردید. سیدعبدالحسین واحدی مورد بحث علاوه بر مراتب فوق در توطئه قتل کسروی و همچنین مرحوم هژیر دخیل بوده و چنان که در بازجویی خود22 و در حضور بازپرس نسبت به آشنایی با سیدحسین امامی اظهار داشته چو مشارالیه نسبت به کسروی بدبین ]بوده است او را[ از پای در آورده و به نظر بزرگی او را مینگریسته و او را دوست داشته و شفاها نیز امامی را شهید لقب داه و عملیات قاتل مرحوم هژیر را منطبق با موازین شرع تشخیص میدهد، کما اینکه از آن اوان نیز مورد تعقیب بوده و از نظر مامورین مخفی و فراری گردیده بود. شخص نامبرده از لیدرهای جمعیت فداییان اسلام و نزدیکترین افراد به نواب صفوی بوده که اسناد دقیق و محرمانه نواب نزد او کشف شده که قسمتی از مدارک مزبور به طور فهرست از لحاظ محترم میگذرد:
1. صورت نود نفر از فداییان اسلام و مسلمانان مجاهد که در راس آنها خلیل طهماسبی قرار گرفته.
2. صورت عده از کسبه ساکنین خیابان سلسبیل که بنام بهایی قلمداد کرده و تیمسار سرتیپ بلتی یکی از آنان است.
3. صورت عده از نمایندگان مجلس سنا و شورای ملی.
4. نامه به خط نواب صفوی که صورت عده از افراد فداییان که حاضر به اجرای نیات سوء آنها شده بودهاند.
5. نامه به خط نواب صفوی خطاب به جناب آقای علاء.
6. یک برگ نقشه و نشانی منزل سرلشگر حجازی که ضمیمه پرونده کار به دادسرای نظامی تسلیم شده بوده است.
7. نامه خطاب به مسلمانان جهان حاکی از اقدامات فداییان و عدم موافقت آقای کاشانی و اقلیت با قسمتی از آنها، کشف اوراق مزبور به خوبی مسلم نموده که سیدعبدالحسین واحدی علاوه بر اینکه شخصا یک نفر از ماجراجویان است و از افراد موثر جمعیت فداییان نیز محسوب میگردد،مشاور و معاضد آقای نواب صفوی بوده و در تمام جریانات مربوطه به قتلهای سابقالذکر دخالت تام داشته است و حتی میتوان گفت در آینده هر گاه آزاد شده و مجددا خود را به حوزههای مربوطه برساند و سیدهاشم حسینی از قید فعلی رهایی یابد،به تحریک و آشوب مبادرت ورزیده و از هیچ عملی خودداری نخواهند نمود و پیوسته مردم ساده را با کلمات فریبنده خود اغفال و آماده ]اغتشاش[ 23 مینمایند،چنانکه همین عبارت و الفاظ دو نفر مزبور را خلیل طهماسبی در بازجوییهای خود ضمن منطق24 قوی اظهار داشته است. به هر حال بدوا قرار بازداشت موقت او صادر و چون اعتراض به آن داده بود به دادگاه جنحه شماره 19 ارسال و از طرف شعبه 1 بازپرسی تهران قرار مجدد او را به قید معرفی کفیل و پانصد هزار ریال صادر و به او ابلاغ گردید و تا صدور قرار قبلی بازداشت میباشد.
5. سیدمحمد واحدی فرزند سیدمحمدرضا اهل کرمانشاهان با سواد بدون عیال و اولاد دارای شناسنامه شغل محصل ساکن قم و تهران خیابان لرزاده برادر سیدعبدالحسین واحدی که یکی از افراد جوان و فعال فداییان اسلام و رابط بین نواب صفوی و سایر یاران او بوده و حتی او را موظف کرده بودند که برای افرادی که مورد نظر میباشند، وجه تهیه و آنها را به طرفی بفرستند. طبق دستور کتبی فرمانداری نظامی و به استناد ماده 5 آیین فرمانداری مزبور ]...[ 25 وارسی بدنی از اوراق و مدارکی که حاکی از شرکت او در جمعیت فداییان و همدستی او با خلیل طهماسبی و نشر اعلامیه فداییان و تحویل اعلامیههای مزبور به پست و ارسال به کشورهای خارجه و یک نسخه از نامه که نواب صفوی خطاب به جناب آقای علا و صورت برخی از اشخاص که نواب میخواسته با آنها ملاقات کند و شرحی که نواب برای طهماسبی نوشته بوده که وکیل برای خود بگیرد و نیز شرحی که دستور داده، نواب وجه برای واحدی ارسال دارند و از زندانیان فدایی ملاقات کنند و یک برگ شرحی که ابوالقاسم رفیعی با مداد نوشته بوده و از انعکاس روزنامه نبرد ملت در اذهان26 مردم کشف و ضمنا به بازجویی از او ادامه مشارالیه صریحا رفتن روز 16 اسفند سال 29 به مسجد شاه و تماس با خلیل طهماسبی و ایستادن پشت سر او تا انجام قتل مرحوم رزمآرا و دستگیری خلیل طهماسبی اعتراف ولی از بیان عملیات رضای قدوسی به علت ترس27 و واهمه از او خودداری نموده و به موجب قرار صادره از طرف شعبه اول بازپرسی موقتا بازداشت گردیده و پس از اعتراف به قرار مزبور از طرف دادگاه شعبه 19 جنحه تأیید و به زندان موقت تسلیم گردید.
این شخص28 نیز از افراد موثر فداییان و طبق اقاریرش صبح روز قتل، ناظر تمام جریان و با خلیل طهماسبی تماس گرفته و بطوری که از موارد مربوطه استنباط میگردد شب قبل از قتل مشارالیه با خلیل بوده و سپس به اتفاق او به مسجد شاه وارد و خلیل از پشت سر صف پاسبانان مراقب توسط خط و پشت سر مرحوم رزمآرا راهنمایی نموده است. شخص نامبرده مدعی است که در اثر بیکاری و احتیاجات مادی از کرمانشاهان به تهران آمده و ]با[ 29 برادر خود به جلسات فداییان و نواب صفوی رفته و در سلک طلب علوم دینی در آمده و مادرش نیز در قم میباشد.
6. حسن بابا علی فرزند کاظم، شغل بقال، ساکن دولاب دارای عیال و اولاد که در تمام میتینگهای فداییان اسلام شرکت داشته و از منزل او متهمین فوقالذکر دستگیر دو قبضه اسلحه نیز از منزل او کشف شده بود، در غالب عکسها نیز مشهود گردیده و در اثر کشف توطئه در منزلش از طرف دادگاه نظامی محکوم شده است و شخصی است که در منزل او نیز تمرین اسلحه خود را فداییان مینمودهاند. طبق دستور فرمانداری نظامی دستگیر و به استناد ماده و قرار صادره از بازپرس نظامی به واسطه عدم توزیع وجهالضمان بازداشت است. و رد بازجویی قرار مشارالیه از تمام موارد اتهام مربوطه اظهار بیاطلاعی نموده که قرارش از طرف شعبه 1 بازپرسی تهران موقتا بازداشت و در اثر اعتراض و ارجاع پرونده به شعبه 19 دادگاه جنحه فسخ و قرار مجدد او از طرف بازپرس شعبه 1 به قید کفیل پانصد هزار ریال صادر و ابلاغ شده و تا معرفی کفیل و صدور قرار قبولی آن بازداشت است.
7. حسین اکبری حلبیساز، معروف به آهنکوب، فرزند علیاکبر دارای عیال و اولاد و سواد مسلمان تبعیه ایران ساکن تهران بخش – خانه شخصی است – که علاوه بر مخفی نمودن نواب صفوی را در خانه خود به نام سیدحسین خراسانی چنانکه سیدمحمد واحدی مراتب را کتبا اعلام وخدمت بازپرس تقدیم داشته، یکی از طرفداران جمعیت مزبور و عضو موثر آنها بوده و عکس او را هم میتوان در غالب فیلم و میتینگها ملاحظه نمود و از دکان او عکس امامی قاتل مرحوم هژیر کشف و به موجب اسناد مکشوفه مشارالیه یکی از فداییان و محل اخفای نواب صفوی که ]از[ همدستان او بوده،جزء اشرار و ماجراجویان محسوب و طبق قرار صادره بدوا بازداشت و بعدا به قید کفیل باید آزاد شود که تا معرفی کفیل خود بازداشت است. شناسنامه 26688
8. رضا قدوسی فرزند علیاکبر، دارای عیال و اولاد، میکانیک که یکی از افراد فداییان و از ماجراجویان و شرور و در وارسی یک قبضه کارد و یک برگ اعلامیه سال گذشته فداییان دایر به قتل وزرا و وکلا از او کشف و به موجب اسناد مکشوفه متقبل اجرای نیات فداییان در دانشگاه و دارالفنون گردیده بوده، مورد تعقیب قرار و چون عکس او نیز با خلیل طهماسبی مشهود و ضمیمه پرونده عمل است، طبق قرار بدوا بازداشت و بعدا به قید کفیل باید آزاد شود که تا معرفی بازداشت است. شناسنامه 2263.
9. علیاصغر ذوالفقاری سمنانی فرزند علیاکبر 35 ساله، که به موجب مدارک موجود یکی از فداییان اسلام و مطابق مدارکی که از سیدمحمد واحدی نیز به دست آمده، عامل قوی و حتی قبوض چندی در مورد کتابهای فداییان و توزیع روزنامه نبرد ملت دریافت داشته و در صورتهایی که از سیدعبدالحسین واحدی کشف گردیده نیز همکاری او مسلم و به قرار اطلاع با علی نام احرار در خرید و تحویل اسلحه به فداییان سهم بزرگی را عهدهدار بوده که به موجب دستور کتبی فرمانداری نظامی دستگیر و در وارسی بدنی او مقداری شعار صنعت نفت ملی شود و اوراق مربوط به آن به دست آمده و در عکسهای مربوط به فداییان نیز مشابه بالا دیده میشود و در صورت دیگری که از سیدعبدالحسین کشف شده و در راس آن نام خلیل قرار گرفته،اسم ذوالفقاری قید ولی در بازجویی از هر یک اتهامات مربوطه اظهار بیاطلاعی نموده و با کلمات موهنی به جمعیت فداییان ابراز داشته مدتی است با آنها آشنایی ندارد. بنابراین از طرف آقای بازپرس شعبه 1 تهران قرار بازداشت موقت،صادر و پس از اعتراض و ارجاع به دادگاه جنحه 19 از طرف دادگاه به فسخ قرار مذکور رای صادر شد. مجددا از طرف آقای بازپرس شعبه 1 قرار آزادی علی ذوالفقاری به قید معرفی کفیل پانصد هزار ریال صادر و ابلاغ شده و تا معرفی کفیل و صدور قرار قبولی آن بازداشت است.
10. علی احرار 29 ساله فرزند حاجی محمد اسماعیل راننده اتومبیل،بدون عیال و اولاد دارای شناسنامه که به موجب نامه شماره 26 فرمانداری نظامی تهران یکی از افرادی است که در توطئه علیه مصالح کشور معرفی شده بود باید دستگیر شود. چندی متواری بوده روز 26/1/30 دستگیر و با وصفی که به موجب صورت موجوده که از جیب سیدعبدالحسین واحدی کشف شده بود،یکی از افراد موثر فداییان و نیز متقبل اجراءمنظور سوء آنها در خیابانهای اسلامبول و دارالفنون و دانشگاه گردیده بوده و بنا به قول خود با زدن یک نفر افسر شهربانی که قصد دستگیری او را داشتهاند، متواری شده در بازجویی منکر شناسایی فداییان گردیده و به صرف انکار از ترس کیفر از بیان حقیقت خودداری و چون قرار بازداشت او از طرف بازپرس شعبه 1 صادر شده، اعتراض داده و مالا از طرف دادگاه مربوطه شعبه 11 جنحه به فسخ آن رای ندادند و از طرف آقای بازپرس شعبه 1 تأیید قرار را نمودند، لذا کماکان به موجب برگ شماره 72 در زندان موقت بازداشت است و اتومبیل او به مادرش مسترد شده است.
11. ابراهیم کریمآبادی فرزند اسماعیل کریمآبادی مدیر روزنامه اصناف ساکن خیابان سیروس بدون عیال و اولاد که در روزنامه شماره 25 اصناف خود کلیشه قتل مرحوم رزمآرا و ترور او را تحت عنوان آخرین بوسه منعکس و در صفحات 1 و 2و 5و 8 ضمن گراور عکس نواب صفوی و خلیل طهماسبی و امامی قابل هژیر و با درج اعلامیه فداییان که قتل و ترور مرحوم رزمآرا را منتسب به خود کرده بودهاند، مطالبی که عینا از نظر میگذرد، درج و منعکس کرده و بر طبق مفاد نامه شماره 96 آقای دادستان تهران احضار و مورد بازجویی قرار مشارالیه آشنایی با نواب صفوی و سایرین را که نیز در یک جا عکس آنها را گرفته بودند از هشت ماه به این طرف اعتراف و مندرجات روزنامه خود را نیز معترف شده و چون ورود نواب صفوی را به منزل خود در شب 1/1/30 و قصد مذاکره تلفنی او را با دربار به لحاظ اعتراض به حکومت نظامی اعتراف ولی مدعی گردید که ورود او در غیاب من بوده، مراوده و ارتباط مشارالیه با جمعیت فداییان و دخالت در توطئه نسبت به قتل رزمآرا به خوبی مبرهن شده از طرف آقای بازپرس شعبه 1 به قید کفیل آزاد گردیده است. بهره آخرین دفاع استماع وتبصره تفهیم او شده است.
12. فضلالله اسماعیلی فرزند غلامحسین، صاحب شناسنامه شماره 10 صادره از قم که خود را دستفروش و دارای سواد و ساکن تهران چهار راه مولوی کوچه ارامنه منزل رضای قمی مسلمان و تبعه ایران معرفی مینماید و به موجب مدارک مکشوفه از سیدعبدالحسین واحدی و صورتهای موجوده یکی از فداییان و از اشخاصی است که متقبل اجرای نیات سوء نواب صفوی شده بوده و چون هنگام توزیع آگهی فداییان اسلام در مسجد شاه و خیابان بوذرجمهری بین مردم توزیع میکرده، دستگیر و در وارسی بدنی مقداری اسکناس که روی آنها کلمات موهنی نوشته شده بود و مخصوصا روی یکی از اسکناسها نسبت به احمد شفیق اهانت و او را کلیمی معرفی و در برگ دیگر که ترور کردن نفت فروش را منعکس نموده بوده، کشف و در بازجویی از شناسایی فداییان اظهار بیاطلاعی نموده و در مورد اوراق مورد بحث اظهار داشته که شخص ناشناسی با دادن هشت ریال به او تقاضای توزیع آنها را نموده است و چون با مدارک موجوده ضمیمه پرونده عمل معلوم گردید که فضلالله مورد بحث از بیم کیفر منکر و اظهارات مربوطه را نموده، علیهذا به موجب قرار صادره از طرف آقای بازپرس به واسطه عدم معرفی کفیل بازداشت میباشد.
13. سیدهادی فرزند سیدجواد میرلوحی 22 ساله باسواد و شناسنامه،بدون عیال و اولاد، ساکن خیابان امیریه منزل سیدمحمود میرلوحی دایی خود که به موجب اوراق بازجویی هوشنگ و اصغر نامان اوراق اعلامیه فداییان را به آنها داده بوده و به موجب صورت مجلس که سیدمحمود دایی او صریحا اقرار کرده که برادر سیدمجتبی نواب صفوی میباشد و به واسطه اینکه محل اختفای او را نشان ندهد از بیان حقیقت خودداری نموده و در بازجویی صریحا خود را از فداییان معرفی و کتبا به خط خود مدعی گردیده که شخصا مامور طبع چاپ اعلامه فداییان به وسیله چاپخانه کیهان بوده و مدت ده روز پیش نیست که از شیراز آمده است و در شیراز هم در حزب برادران به رهبری آقای سیدنورالله شیرازی عضویت داشته است و نظر به اینکه از بیان حقیقت خودداری نموده، طبق قرار صادره از طرف آقای بازپرس شعبه 1 تهران به واسطه عدم معرفی کفیل بازداشته است.
14. محمد قادری فرزند جعفر، دارای زن و بچه و شناسنامه شماره 17325 صادره بخش 7 شغل قهوهچی ساکن محله صبان،توی تکیه داخل کوچه درب روبرو منزل شخصی که به موجب مدارک مکشوفه نیز یکی از افراد فداییان اسلام و از اشخاص معرفی شده بود که قصد ترور جمعی را داشته و از نظر مامورین خود را مخفی و ضمنا شوهر خواهر حسن باباعلی بقال بوده. روز 7/2/30 به استناد نامه شماره 26 فرمانداری نظامی و مفاد نامه شماره 96 دادستان تهران جلب و مورد بازجویی قرار مشارالیه بودن شوهر خواهر باباعلی نام بقال را معترف ولی از شناسایی نواب صفوی و سایرین اظهار بیاطلاعی نموده و مدعی است از اول سال پس از دستگیری حسن و مهمانان او به قم رفته و بعدا که آمده بستری و بیمار بوده است. بنابراین طبق قرار صادره از طرف آقای بازپرس شعبه 1 دادسرای تهران به قید کفیل باید آزاد شود تا معرفی کفیل خود در زندان موقت بازداشت است.
نظر به مراتب معروضه و اسناد مکشوفه و مندرجات هر یک از روزنامههای اصناف و نبرد ملت و باختر امروز و شاهد و شورش و اعلامیههایی که پس از قتل مرحوم رزمآرا از طرف فداییان و قبل از قتل از طرف جمعیت مزبور انتشار یافته بوده و کلیه حاکی از قتل اشخاص مورد بحث بوده به خوبی محرز است که جمعیت مزبور به وسیله عده که مورد تعقیب قرار گرفتهاند بر علیه آحاد مردم و اشخاص سادهلوح و افراد بیسواد را انتخاب و از صفت سادگی آنها استفاده نموده و با تلقین آیات قرآنی و احادیث مختلف آنان را وادار به کشتن مردم نموده ولی خود را از انظار مخفی مینمایند چنان که از مجموع بازجویی و اطلاعات خارجی که به اداره آگاهی رسیده است معلوم شده که شب قبل از مقتول شدن مرحوم رزمآرا آقایان نواب صفوی و سیدعبدالحسین واحدی و سیدهاشم حسینی و کرباسچیان و سیدمحمد واحدی و حسن باباعلی و رضا قدوسی و علی احرار خلیل طهماسبی قاتل را به منزل ابوالقاسم رفیعی برده که خود او نیز در آنجا حضور داشته و از سادگی و تعصب مذهبی خلیل طهماسبی استفاده کرده و او را پس از تصمیم به قتل رزمآرا که در همان محل گرفته شده برای اینکه مبادا خلیل طهماسبیان از عمل خود پشیمان گردد او را تا صبح در منزل ابوالقاسم رفیعی نگهداری و صبح با سیدمحمد واحدی او را روانه به مسجد سلطانی کرده و به قتل مرحوم رزمآرا وادارش نموده که منجر به جنایت مورد بحث میگردد. نظر به اینکه خلیل طهماسبی در بازجویی مدعی است پنج ماه قبل از وقوع قتل با عدهای در صفاییه وارد مذاکره شده و از یکی از آنها اسلحه مورد قتل را خریداری و از آن تاریخ به کشتن مرحوم رزمآرا کمر بسته بوده کاملا با حقیقت موضوع مغایرت تام دارد زیرا در پنج ماه قبل به هیچ وجه معلوم نبوده که مرحوم رزمآرا در مورد نفت چه کارهایی را انجام خواهد داد بلکه طبق مدارک مربوطه فکر قتل مرحوم رزمآرا انا برای جمعیت فداییان اسلام و نواب صفوی و ابوالقاسم رفیعی و سایر لیدرهای آنان پس از مذاکرات نفت در مجلس پیشامد کرده و به فاصله مدت کمی از طرف جمعیت مذکور خلیل مامور اجرای آن گردیده که اسناد مربوطه نیز موید این نظریه میباشد و علاوه بر قتل مرحوم رزمآرا بطوری که مدارک موجوده حاکی است، قتل عده دیگری نیز پیشبینی شده و اشخاص مورد نظر را چنان که قبلا به عرض رسانیده نامزد نموده بودهاند که هر یک از افراد برای انجام عملی انتخاب شده و چنانکه به اوراق و مدارکی که به خط و امضای نواب صفوی با دقت ملاحظه شود، به خوبی مسلم میگردد که شخص مزبور ابوالقاسم رفیعی و پیروان او عده ماجراجویی ]بیش[ 30 نبوده و به منظور اجرای مقاصدی که به آنها اعلام شده اظهار نظر خاصی میکرده و خودخواهی آنان نیز در شرحی که برای درج در روزنامههای خود تهیه کرده بودهاند و مخصوصا علیه اقلیت مجلس و آیتالله کاشانی نیز اهانت و سوءنظر ابراز داشتهاند به خوبی واضح و مسلم میدارد که این دسته و جمعیت تا چه اندازه از تهمت به اشخاص به اجرای عملیات سوء بیباک و از اجرای هر عملی که به پیشرفت آنها کمک نماید خودداری نکرده و مالا در برگ اعلامیه آخری نواب صفوی که اخیرا صادر کرده به خوبی مبرهن نموده که تا چه حدی علاقهمند به ناامنی و اغتشاش و تشویش اهالی دخیل و منظور غایی خود را هم بازاری خلیل طهماسبی و سایر متهمین اعلام نموده است.
با وصفی که مدارک کاملی علیه فردافرد متهمین مورد بحث به دست آمده و هر یک از نواب صفوی و ابوالقاسم رفیعی خود را از انظار مخفی مینمایند و از لحاظ بیم کیفر متواری گردیدهاند، مع ذلک برای دستگیری آنان اقدامات لازمه به عمل آمده و بعدا در تعقیب اعزام خواهند شد.
در خاتمه به عرض میرساند که چون دو نفر نامبرده تا کنون دستگیر نشدهاند، هر گاه افراد مورد نظر که فعلا بازداشتهاند آزاد گردند و با نواب صفوی و ابوالقاسم رفیعی تماس بگیرند طبعا موجب ناامنی بیشتری خواهند گردید. با وصف مراتب معروضه قرارهای صادره علیه هر یک از عبدالحسین واحدی و حسینی و باباعلی و اکبری و ذوالفقاری و قدوسی از طرف شعبه 19 دادگاه جنحه شکسته و دستور اخذ تعلیم صادر و پس از معرفی کفیل به کمیسیون تشدید مجازاتها مراتب اعلام و قرارهای صادره علیه سیدمحمد واحدی و علی احرار و خلیل طهماسبی به قوت خود باقی و هر سه به زندان موقت تسلیم و بازداشتهاند و ضمنا رونوشت گزارش مربوط به قضیه مرحوم کسروی به لحاظ اینکه فداییان اسلام من حیثالمجموع توطئه بر علیه هر یک از کسروی و هژیر و مرحوم رزمارا دخالت قطعی داشتهآند برای روشن شدن نظر شعبه 1 بازپرسی با برگهای مربوطه و صورت مجلس مربوط به معاینه یک قبضه اسلحه مأخوذه از خلیل طهماسبی که با آن قتل صورت عمل به خود گرفته و معلوم گردید که سه تیر از آن شلیک و چهار عدد فشنگ سالم باقی مانده است، ضمیمه پرونده عمل گردیده اسلحه در موزه جنایی و اشیاء مرحوم رزمآرا در ....31 ضبط شد که عینا تقدیم تا در جواب نامه شماره 408 شعبه 1 بازپرسی فرستاده شود.
امضاءرییس شعبه اول 8/2/30
پی نوشت ها:
1 . تاریخ سیاسی معاصر ایران،سیدجلالالدین مدنی، جلد اول، ص 196.
2. سوره شریفه سبا،آیه 46.
3 . سوریه شریفه بقره،آیه 279.
4 . سوره شریفه بقره،آیه 193.
5. روزنامه اطلاعات،24 تیر 1331.
6 . مرکز اسناد انقلاب اسلامی،پرونده شماره 156/703.
7 . در اصل رزمآراء (در متن اصلی در غالب موارد "رزمآرا " آمده است.)
8. در اصل: قتلو.
9 .در اصل: اله.
10 . آل عمران، آیه 169.
11 . در اصل: کنند.
12 . در اصل: دو.
13 . در اصل: کابارها.
14 . در اصل: اثنی و عشریه.
15 . در اصل: علیه (ع)
16 . در اصل: دورزه.
17 . در اصل: مصطفی.
18 . در اصل: ازهان.
19 .در اصل: ناخوانا.
20 . در اصل: ده.
21 . در متن دو بار تکرار شده است.
22 . در اصل: خودردر.
23 . در اصل: ناخوانا.
24 . در اصل: منطبق.
25 . در اصل: ناخوانا.
26 . در اصل: ازهان.
27 . در اصل: ترش.
28 . در اصل: ناخوانا.
29 . در اصل: یا.
30 . در اصل: پیش.
31 . در اصل: ناخوانا.
چهارشنبه 1387/12/28 13:32