تکاپوى صهیونى در ایران
تکاپوى سازمانها و کانونهاى صهیونیستى در ایران،در چهار محور خلاصه مىشود.
محور اول شامل تحرکات تشکلها و انجمنهایى است که از سوى جامعه یهود ایران شکل گرفته بود.
دوم؛بهره بردارى صهیونیسم از موقعیت بسیار ممتاز اجتماعى و اقتصادى یهودیان ایران بود.
سوم؛سازمانها و مؤسساتى که از سوى مراکز و مجامع صهیونیستى خارج از کشور در ایران تأسیس شده بود و با پشتیبانى،حمایت و هدایت آن مراکز و مجامع فعالیت مىکرد.
محور چهارم شامل حضور و فعالیت دولت اسرائیل در ایران در عرصههاى مختلف سیاسى، اطلاعاتى،اقتصادى و فرهنگى بود.
1.تشکلهاى یهود ایران
"تشکیلات صیونیت ایران "یکى از قدیمىترین تشکلهاى جامعه یهود ایران است که بلافاصله پس از صدور اعلامیه بالفور در سال 1917 م/1296 ش،شکل گرفت.همان گونه که پیش از این اشاره شد،تشکیلات صیونیت ایران زاییده آلیانس اسرائیلیت اونیور سال یا اتحادیه جهانى اسرائیلى با مرکزیت فرانسه بود.
اعضا و عناصر تشکیلات صهیونیسم ایران اگر چه از میان یهودیان ایرانى بودند،اما،این تشکل در طول تاریخ پرفراز و نشیب تشکیلاتى خود،همواره تحت نظر و هدایت کانونهاى صهیونیستى خارج از ایران،به ویژه سازمانهاى اسرائیلى قرار داشت.این انجمن با عنوان "مجمع مرکزى تشکیلات صیونیت ایران "تا زمان سقوط رژیم پهلوى به فعالیت خود ادامه داد.
اگر چه به لحاظ ساختارى و تشکیلاتى در عمر 61 ساله خود همواره دچار فراز و نشیب فراوان بود.
تشکیلات صهیونیسم ایران،به ویژه از زمان تأسیس رژیم صهیونیستى در سال 1948 م/1327 ش،تا سال 1978 م/1357 ش،طى مدت سى سال به طور کامل و اساسى تحت هدایت و کنترل رژیم صهیونیستى قرار گرفت.افرادى چون موسى کرمانیان که در دورهاى سمت دبیر تشکیلات صیونیت ایران را به عهده داشت؛حبیب القانیان،دکتر کرمانشاهچى،صالح چیتایات،یوسف کهن (نماینده یهودىها در مجلس شوراى ملى) ،لطف اله حى (نماینده یهود در مجلس شوراى ملى) ،منوچهر امیدوار (با تابعیت دو گانه ایرانى و اسرائیلى) و...،از جمله اعضاى اصلى و فعال تشکیلات صهیونیسم بودند که تحت فرمان کانونهاى صهیونى،به ویژه آژانس یهود و سفارت اسرائیل قرار داشتند.
انجمن کلیمیان تهران از دیگر تشکلهاى نسبتا قدیمى جامعه یهود ایران بود.این انجمن از سال 1326 شمسى،یعنى یک سال قبل از تأسیس رژیم صهیونیستى،با اخذ مجوز از مراجع دولتى،فعالیت رسمى خود را آغاز کرد.اما آنچه قطعى است این انجمن دهها سال پیش از این در میان جامعه یهود ایران فعالیت داشت.آنچه از ظواهر امر بر مىآید،اداره امور قبرستانها، قصابخانهها،بررسى و رسیدگى به امور و مسائل روزمره یهودىها چون ازدواج،طلاق،ارث، اختلافات زناشویى،امور فرهنگى و آموزشى،برپایى مجالس دینى و سخنرانى و...از جمله وظایف انجمن کلیمیان تهران بوده است.تشکیلات مزبور پیشتر با عنوان "حبرا " "وعد هقهیلا "و سپس "بت سفر "در میان جامعه یهود ایران معروف بود.
افراد ذیل در سال 1276 شمسى جزو اعضاى "حبرا "بودند: رحیم ملاباخاج،سلیمان داود مرادى،آقا بابا موشه دیان،ملا یعقوب بن لوى،نهوراى آباروخ آشرکاشى،حکیم ابراهیم روفه،حاج موشه میخائلى،یاقوتئیل اسحق،آقا ذکریا آشرقاطان، حزقیا یوسف حقانى،ملا ابراهام ربانى،آقا داود مردخاى و اسحق مردخاى.
در دوران بعد نیز افراد ذیل به عنوان عضو "حبرا "در میان جامعه یهود ایران مشهور بودند: ملا آهارون،یهودا هارونیان،افندى فامیلى،سلیمان ناقى،آقاجان بخشى،میرزا موسى خان طوب،موسى سلیم،سلیمان ارسطوزاده،میرزا آقا ماشیح،اسماعیل یرمیان،رحیم کهن (رحمین ملاهرون) ،عبد اله گلشن،یحزقل لاهیجانى،عزیز برال،البو نهوراى،یوسف دایىزاده،حییم ماشى (رهبان) ،داود بخور،نور اله داود مرادیان،حبیب اله یودعیم،رحیم هارونیان،نعمت مسنن،شلمو داود مرادى،رحیم قندى زلیخائیان و...
پس از اعلام تأسیس رژیم صهیونیستى و برقرارى ارتباط میان اسرائیل و رژیم پهلوى و افزایش حضور کانونها و مأموران اسرائیلى و صهیونیستى در ایران،انجمن کلیمیان تهران به عنوان یک تشکیلات فعال و مؤثر در میان جامعه یهود،مورد طمع و هدف اسرائیل قرار گرفت.
از جمله اعضاى اصلى انجمن کلیمیان تهران در دوره پهلوى مىتوان به اسامى ذیل اشاره کرد: حبیب القانیان،لطف اله حى،یوسف کهن،موسى کرمانیان،منصور کرمانیان،ابراهیم موره، حشمت اله کرمانشاهچى،لقمان امینى،باروخ بروخیم،جمشید کشفى،ابراهیم راد،عزیز دانش راد،نور اله حى،روح اله کهنیم،نصرت اله منتخب،مراد اریه،روح اله مناسبیان،عنایت اله منتخب،اسحق بروخیم،یعقوب سهیم،ابراهیم یاشار،ایوب الیهو،موسى الیاسیان،عبد اله گلشن،یعقوب یاشار،حبیب برال،حبیب اله درویش پور،ابراهیم عافار،شموئل خرسندى، عبد اله ذهابیان،امیر مولیون (موسى زاده) ،میرزا عزیز کهن،داود امید،سلیمان آقایى و...
گفتنى است برخى از اعضاى انجمن کلیمیان عضو تشکیلات صهیونیسم ایران نیز بودند و همچنین با دیگر کانونهاى یهودى یا صهیونیستى داخل و یا خارج کشور نیز ارتباط داشتند.
موسى کرمانیان،لطف اله حى،یوسف کهن،حبیب القانیان و...نمونه بارز این افراد بودند که بعضا سالها ریاست این انجمن کلیمیان تهران را نیز به عهده داشتند.
در دوران ریاست این قبیل افراد در انجمن کلیمیان تهران بود که انجمن به عنوان ابزار و آلت دست،کاملا در اختیار نمایندگى اسرائیل در تهران یا شعبه آژانس یهود مستقر در تهران قرار داشت و از تمامى اهرمها و امکانات انجمن در مسیر اهداف صهیونیسم جهانى بهرهبردارى مىشد.به گونهاى که انجمن کاملا در مسیر خواستها و برنامههاى اسرائیل در میان جامعه یهود ایران عمل و اقدام مىکرد.انجمن کلیمیان تهران در دوران مزبور نه فقط کاملا تحت حمایت و پشتیبانى رژیم پهلوى قرار داشت،بلکه دستگاه حاکمه،از شخص محمد رضا تا دیگر سران و مقامات حکومت از هیچ گونه مساعدت در جهت برنامهها و اهداف آن نیز دریغ نمىورزیدند.
شعبهاى از نمایندگى اسرائیل در ایران و یا بخشى از سازمانها و کانونهاى صهیونیستى فعال اقدام مىکرد.تشکیل جلسات گوناگون براى حمایتهاى مالى و سیاسى از رژیم صهیونیستى امرى عادى و رایج در انجمن کلیمیان تهران بود.
این حمایتها نه فقط به انحاء مختلف به منظور جمعآورى کمکهاى مالى براى خزانه و ماشین جنگى رژیم صهیونیستى عمل مىکرد،بلکه پا به پاى آژانس یهود در تشویق و ترغیب یهودىهاى ایران براى انتقال به فلسطین اشغالى از هیچ تلاش و اقدامى کوتاهى نمىورزید.
در شرایطى که کانونهاى صهیونیستى براى رژیم صهیونیستى وضعیت ویژه و اضطرارى اعلام مىکردند،انجمن کلیمیان تهران موظف به ارایه کمکهاى همه جانبه به اسرائیل مىشد.
وضعیت مزبور،به ویژه در جنگ سال 1967 م/1346 ش،و جنگ سال 1973 م/1352 به گونهاى بود که از طریق این تشکیلات،دهها میلیون تومان پول نقد،طلا و جواهرات براى ماشین جنگى اسرائیل جمع آورى و ارسال گردید.نفوذ بعضى کانونها و سازمانهاى صهیونیستى در انجمن کلیمیان تهران به حدى بود که در انتخابات این تشکیلات که ظاهرا هر چهار سال یکبار انجام مىشد،عمده اسامى بر اساس نظر و دخالت سفارت اسرائیل و شعبه آژانس یهود در تهران، انتخاب و به عنوان رئیس،نایب رئیس و اعضاى اصلى انجمن گمارده مىشدند.
به دلیل ارتباط تأثیر گذار و نفوذ انجمن کلیمیان تهران بر پارهاى از انجمنهاى محلى و تشکلهاى یهودى و گردانندگان آنها در مناطق مختلف کشور،بعضى جوامع کوچک محلى نیز در خدمت مطامع صهیونیستها،به خصوص شعبه آژانس یهود قرار گرفته بودند که این وضعیت در شیراز و اصفهان به دلیل کثرت جمعیت یهود،بیش از همه مصداق عینى داشت و مشهود بود.
حمایت بىچون و چراى انجمن کلیمیان تهران از استبداد پهلوى و رژیم شاهنشاهى در ایران و مساعدت همه جانبه حکام پهلوى از این تشکیلات موجبات ایجاد روابط بسیار نزدیک و صمیمى انجمن مزبور با حاکمیت پهلوى را فراهم آورده بود به گونهاى که ارتباط ویژه برخى سران انجمن با دربار و مقامات بلند پایه ایران شاهنشاهى کاملا آشکار بود.این ویژگى از یک سو،و همگرایى انجمن کلیمیان تهران با برنامهها و اهداف صهیونیستى در جامعه ایران از سوى دیگر، موقعیت ممتازى را براى این تشکل فراهم آورد به طورى که از قبل این شرایط،شمارى از سران یهود ایران ثروت فراوانى انباشته و در داخل و خارج کشور،به ویژه در فلسطین اشغالى مشغول سرمایه گذارى بودند.
انجمن کلیمیان تهران با کنگره جهانى یهود نیز ارتباط ویژهاى داشت.کنگره جهانى یهود طبق معمول همواره از نمایندگان انجمن کلیمیان تهران براى شرکت در گردهمایىها و کنفرانسهاى خود دعوت به عمل مىآورد و سران و نمایندگان انجمن نیز معمولا در این محافل حضور مىیافتند.
به هر روى تبلیغ آرمان صهیونیسم در جامعه یهود ایران و ترغیب و تشویق آنها،به ویژه نسل جوان یهودى براى انتقال به فلسطین و تلاش همه جانبه براى جمع آورى پول براى اسرائیل با هدف کمک به خزانه جنگى رژیم صهیونیستى و ایجاد پیوند بین یهود ایران و رژیم غاصب اسرائیل از برنامهها و اقدامات شاخص،عمده و اساسى انجمن کلیمیان تهران بود.
از دیگر تشکلهاى یهودى در این راستا،سازمان بانوان یهود ایران بود که نه به لحاظ گستردگى،بلکه از نظر ماهیت و عملکرد،مشابه انجمن کلیمیان بود.
این سازمان در ظاهر با پوشش انجام امور خیریه،توسعه فرهنگ و بهداشت،و تلاش در بهبودى وضع اجتماعى زنان یهودى ایران و...تشکیل شده بود،اما بتدریج در خدمت اهداف و برنامههاى صهیونیسم قرار گرفت.
سازمان بانوان یهود در میان هزاران نفر از بانوان یهود تهران و شهرستانهاى مختلف آرمان صهیونیسم را تبلیغ مىکرد و در امر جمعآورى کمکهاى مالى و تشویق و ترغیب بانوان یهود ایران براى انتقال کودکان و نوجوانانشان به فلسطین اشغالى فعالیت دامنهدارى داشت.
سخنرانى شمسى حکمت (مرادپور) رئیس وقت این سازمان درباره سفر تعدادى از اعضاى کمیته مرکزى این تشکیلات به اسرائیل،در این باره قابل تأمل است.این سخنرانى در تاریخ 1334/7/26 در مجلس ضیافتى که از طرف شعبه آژانس یهود در ایران (سخنوت) برپا گردید انجام شد: مفتخرم بدوا از طرف خود و سایر خواهران عزیزم که در این مسافرت همراه من بودند از اداره سخنوت ایران[آژانس یهود]که وسایل سفر به اسرائیل را فراهم کرد و از سخنوت اسرائیل[آژانس مرکزى یهود]که برنامه کامل و جامعى براى مدت مدت سه هفته براى ما ترتیب داده بود که از سراسر اسرائیل دیدن نمائیم و همچنین از زنان میزراحى اسرائیل و آمریکا که وسایل پذیرایى ما را در مؤسسات و مدارس خود در طى یک مسافرت[فراهم]نموده بودند صمیمانه تشکر و سپاسگزارى مىنمایم.
شمسى حکمت در نقش صهیونیستى دو آتشه،در این سخنرانى چنان از رژیم صهیونیستى تعریف و تمجید به عمل مىآورد و جنایات و اشغالگرى صهیونیستها را مورد ستایش قرار مىدهد که نه تنها،مستمعین یهودى مراسم را تحت تأثیر قرار مىدهد که بن نیسان رئیس آژانس یهود شعبه ایران را نیز دچار شگفتى مىکند.
ملیحه کشفى (سپیر) ،همسر جمشید کشفى،یکى دیگر از بانوان یهودى میهمان آژانس یهود در مسافرت به اسرائیل بود.او در سخنرانى خود ضمن تبلیغ آرمان صهیونیستى و ستایش از اسرائیل،زنان یهود ایران را براى اعزام و انتقال کودکان یهودى به اسرائیل مورد ترغیب و تشویق قرار داد و از حضور تعداد کم اطفال یهود ایران در فلسطین اشغالى انتقاد و حتى از آژانس یهود در خواست کرد تا در این باره چاره اندیشى کند.او در این باره افزود: در اکثر مؤسسات و مدارس و کودکستانها که مورد بازدید قرار دادیم به افراد و کودکان [یهود]ایرانى کمتر برخورد کردیم و در مدارس و کودکستانها وقتى علت را از اولیاء امور جویا مىشدیم به ما اظهار داشتند که کمى عده ایرانىها اولا به علت آغاز فصل تعطیل و در مرخصى بودن دانش آموزان و کودکان بوده و در ثانى مادرها[یهودى ایرانى]اغلب حاضر نیستند بچههایشان را از خود دور کنند.البته در آنجا[اسرائیل] و در بیشتر مجالس که از طرف سران سخنوت تشکیل مىگردید براى رفع این مشکل تذکراتى داده مىشد و من مخصوصا از این فرصت استفاده کردم و از جناب آقاى بن نیسان[رئیس آژانس یهود ایران]تقاضا مىکنم که نسبت به این مسأله توجه بیشترى مبذول داشته و آن طور که لازم است توجه اولیاء سخنوت اسرائیل را نیز براى بهبود وضع فعلى جلب نمایند. ارتباط و پیوند سازمان بانوان یهود ایران با دستگاه حاکمه پهلوى و مقامات دربار و رژیم پهلوى و نیز همگرایى این تشکیلات با سازمانها و کانونهاى اسرائیلى و صهیونیستى،همانند انجمن کلیمیان تهران بود.
"سازمان جوانان یهود ایران "و "سازمان دانشجویان یهود ایران "از دیگر تشکلهاى فعال در میان نسل جوان جامعه یهود بود.این تشکلها نیز کاملا تحت نفوذ عناصر صهیونیست و کانونهاى اسرائیلى قرار داشتند.دخالت و حضور مأموران سازمانهاى صهیونیستى در این دو سازمان،موجب شده بود تا این تشکلها کاملا در خدمت اهداف رژیم صهیونیستى قرار گیرد.
تبلیغ آرمان صهیونیسم در میان جوانان یهود ایران و تشویق و ترغیب آنها براى انتقال به فلسطین اشغالى مؤثر واقع شده و همه ساله تعدادى از آنان،به خصوص جوانان دانشجو و فارغ التحصیل با هدایت آژانس وارد فلسطین اشغالى مىشدند.علاوه بر این این دو سازمان نقش فراوانى در تبلیغ و ترویج اندیشه صهیونى در میان جوانان یهود مناطق مختلف کشور نیز داشتند.
"کانون فرهنگى کورش کبیر "از دیگر تشکلهاى یهودى ایران بود که از سوى یکى از عناصر صهیونیست به نام منوچهر امیدوار رهبرى و هدایت مىشد.این تشکیلات نیز گر چه با پوشش ایرانى اما کاملا تحت نظر و کنترل جریانهاى صهیونى خارج از ایران قرار داشت و به طور کامل در مسیر خواست،مطامع و اهداف صهیونیستى در ایران فعالیت مىکرد.این تشکیلات نیز به نوبه خود در میان جوانان یهود مناطق مختلف یهودى نشین ایران نفوذ و دخالت داشت و از احساسات آنها به نفع اسرائیل بهره بردارى مىکرد.
منوچهر امیدوار و برخى دیگر از اعضاى اصلى کانون فرهنگى کوروش کبیر،خود،نه تنها عضو سازمانهاى متعدد اسرائیلى و صهیونیستى بودند،بلکه هماهنگى و همگرایى سازمانى کامل نیز با سفارت اسرائیل در تهران و شعبه آژانس یهود مستقر در ایران داشتند.
کانون فرهنگى کورش کبیر به سرکردگى منوچهر امیدوار نه فقط در جذب و ترغیب جوانان یهودى ایران،بلکه در جلب و اعزام تعدادى از جوانان مسلمان به فلسطین اشغالى نیز با سازمانهاى صهیونیستى همکارى مستمر داشت.
در میان جامعه یهود ایران انجمنها و کانونهاى کوچک دیگرى نیز فعالیت داشتند که بعضى از آنها خالى از نفوذ و حضور عناصر صهیونیست نبودند.در این نوشتار به منظور پرهیز از تطویل بحث از ذکر و شرح آنها خوددارى شده است.
پنج شنبه 1387/12/22 17:28