معرفی وبلاگ
دسته
آرشیو
طراح قالب
Tebyan
در مدح حضرت ولی عصر عجل الله فرجه
جمعه 2 9 1386 20:33
در مدح حضرت ولي عصر عجل الله فرجه

دلبرا دست اميد من و دامان شما |
سرِ ما و قدم سرو خرامان شما |
خاك راه تو مژگان من ار بگذارد |
ناوك غمزده يا خنجر مژگان شما |
شمع آه من و رخساره چون لاله تو |
چشم گريان من و غنچه خندان شما |
لب لعل نمكين تو مكيدن حظيست |
كه نه طالع شوَدَم يار نه احساس شما |
رويم از نرگس بيمار تو چون ليمو زرد |
به نگردد مگر از سيب زنخدان شما |
نه در اين دائره سرگشته مهم چون پرگار |
چرخ سرگشته چو گويي ست بچوكان شما |
درد عشق تو نگارا نپذيرد درمان |
تا شوم از سر اخلاص بقربان شما |
خضر را چشمه حيوان رود از ياد اگر |
ز سرش رشحهاى از چشمه حيوان شما |
عرش بلقيس نه شايسته فرش ره تست |
آصف اندر صف اطفال دبستان شما |
نبود ملك سليمان همه با آن عظمت |
مورى اندر نظر همت سلمان شما |
جلوه ديدِ كليم الله از آن ديد جمال |
نغمهاى بود انا الله ز بيابان شما |
طائر سدره نشين را نرسد مرغ خيال |
بحريم حرم شامخ الاركان شما |
قاب قوسين كه آخر قدم معرفت است |
اولين مرحله رفرف جولان شما |
فيض روح القدس از مجلس انس تو و بس |
نفحه صور صفيريست ز دربان شما |
گر چه خود قاسم الا رزاق بُود ميكاييل |
نيست در رتبه مگر ريزه خور خوان شما |
لوح نفس از قلم عقل نميگردد نقش |
تا نباشد نفَس منشى ديوان شما |
هر چه در دفتر مُلكست و كتاب ملكوت |
قلم صُنع رقم كرده بعنوان شما |
شده تا شام ابد دامن آفاق چو روز |
زده تا صبح ازل سر ز گريبان شما |
چيست تورات ز فرقان شما؟ رمزى و بس |
يك اشارت بود انجيل ز قرآن شما |
هست هر سوره بتحقيق ز قرآن حكيم |
آيه محكمهاى در صفت شأن شما |
آستان تو بود مركز سلطان هما |
قاف عنقاء قدم شرفه ايوان شما |
مهر با شاهد بزم تو برابر نشود |
مه فروزان بود از شمع شبستان شما |
خسروا گر به مديح تو سخن شيرين است |
ليكن افسوس نه زيبنده و شايان شما |
ايكه در مكمن غيبى و حجاب ازلى |
آه از حسرت روى مه تابان شما |
بكن اى شاهد ما جلوهاى از بزم وصال |
چند چو ن شمع بسوزيم ز هجران شما |
مسند مصرِ حقيقت ز تو تا چند تهى |
اي دو صد يوسف صديق به قربان شما |
رخش همت بكن اي شاه جوانبخت تو زين |
تا شود زال فلك چاكر ميدان شما |
زَهرهي شيرِ فلك آب شود گر شنود |
شيهه زهره جبين توسن غُران شما |
مفتقر را نه عجب گر بنمائى تحسين |
منم امروز در اين مرحله حسان شما |
(از ديوان شعر آيت الله محمد حسين غروى اصفهانى (كمپانى
برچسب ها :