معرفی وبلاگ
دسته
آرشیو
طراح قالب
Tebyan
پیغام ماهی ها
سه شنبه 19 4 1386 17:46
پیغام ماهی ها
رفته بودم سر حوض
تا ببینم شاید ، عکس تنهایی خود را در آب
آب در حوض نبود
ماهیان می گفتند:
ظهر دم کرده تابستان بود،
پسر روشن آب ، لب پاشویه نشست
وعقاب خورشید
آمد او را به هوا برد
که
برد......
به درک راه نبردیم به اکسیژن آب
برق از پولک ما رفت
که
رفت......
ولی آن نور درشت ،
عکس آن میخک قرمز در آب
که اگر باد می آمد دل او، پشت چین های تغافل می زد
چشم ما بود
روزنی بود به اقرار بهشت
تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی ، همت کن
و بگو ماهی ها ، حوضشان بی آب است »
باد می رفت به سر وقت چنار
من به سر وقت خدا می رفتم.
سهراب سپهری
برچسب ها :