وابستگي برابر نيست با دلبستگي
با ذكر اين مطلب كه وابستگي يك نيازي است كه ارضاي آن نياز ايمني را بر آورده مي كند و حتي شكست در ارضاي آن به خود شيفتگي ( نارسيسم ) مي انجامد . ( افراد خود شيفته فقط و فقط افكار و احساسات و نياز هاي خودشان را واقعي مي بينند . چون تمام حواسشان فقط متوجه خودشان است ).
ولي باز هم بايد متذكر شد كه ارضا ء بيش از حد اين نياز خطرناك است طوري كه فرديت را از ما مي گيرد افراد وابسته كاري از دستشان براي خود بر نمي ايد . به محض آنكه تنها مي مانند از اضطراب و وحشت عاجز هستند .بعضي به اشتباه واژه دلبستگي را با وابستگي اشتباه مي گيرند.
- دلبستگي ارتباط مهر ورزي است در جاي خود ولي فرديت راو موجوديت را زير سؤال نمي برد.
- دوست داشتن در دلبستگي يعني ما را براي هستي يكتاي مان پذيرفته اند . در اين حال براي كسي كه دوستمان مي دارد موجودي ضروري و بي جانشين مي شويم .
- دلبستگي يكي از وجوه عشق است ولي وابستگي خير .
- در دلبستگي طرفين رابطه مي توانند فرديتشان را حفظ كنندولي در عشق به ديگري جذب و گم نمي شوند .