عيد ميلاد جواد الائمه
| |
گل آمد و زد خيمه به گلزار ببينيد | |
شد ماه رخ يار پديدار ببينيد |
|
گسترد به دامان چمن فرش زمرّد | |
فراش صبا در قدم يار ببينيد |
|
از نفخه باد سحر و عطر رياحين | |
صحراست مگر کلبه عطار ببينيد |
|
خورشيد و مه و مشتري و زهره و بهرام | |
ماتند ز نور رخ دلدار ببينيد |
|
اين رشته جان در کف و آن تاج مرصع | |
بر يوسف عشقند گرفتار ببينيد |
|
قمري به نواخواني و بلبل به تغزل | |
در پنجه عشق اند گرفتار ببينيد |
|
سبزي خط عارض گلنار کليم است | |
يا سرزده گل از شجر نار ببينيد |
|
خورشيد بر آورده سر از مشرق اميد | |
يا آمده گل بر سر بازار ببينيد |
|
عيد نو و عيد ظفر و عيد جواد است | |
اي خلوتيان حرم يار ببينيد |
|
بر دامن ريحانه ي ريحانه ي طاهر | |
ريحانه اي از عترت اطهار ببينيد |
|
رخسار جواد النقب چون گل خورشيد | |
طالع شده از خيمه زرتار ببينيد |
|
ميثم صفت از دار فنا چشم ببنديد | |
تا طلعت حق را به سردار ببينيد |
|
مُهر نهم از دايره ي مهر الهي | |
رخشان شده اي صاحب انصار ببييند |
|
بر سفره ايجاد ز نعمات خداوند | |
آن مائده را چون گل بي خار ببينيد |
|
تا چند اسير زر و تزوير و غروريد | |
در لوح قضا گر شده يک بار ببينيد |
|
گر از شرر آه ستمديده نترسيد | |
پس عاقبت کار ستمکار ببينيد |
|
در دايره امن خداوند بپاييد | |
جود و کرم و بخشش و غفار ببينيد |
|
مرداني شيدا شده بيمار محبت | |
او را به غم عشق گرفتار ببينيد |
|
چو مردمک ديده به چشم نگرانش | |
جاي قدم يار وفادار ببينيد |
|
يک دم مژه بر هم نزند بو که نشنيد | |
بر ديده اش آن يار دل آزار ببينيد |
|
"محمد علي مرداني" |