معرفی وبلاگ
سپاس از خدایی که آسمان آبی را بالای سر گلهای قرمز آفرید. bnd sport saman_bnd10@yahoo.com
دسته
Pleas witt.....
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1347901
تعداد نوشته ها : 337
تعداد نظرات : 80
Rss
طراح قالب
GraphistThem264
بیوگرافی دروازبان محبوب و محجوب رئال مادرید
ایکر کاسیاس فرناندز در 20 می 1981 در منطقه ی موستولس شهر مادرید (منطقه یی در حومه ی شهر مادرید) به دنیا آمد. ایکر در مسابقات برگزار شده در همه ی گروه های ششگانه ی حضور یافته در یورو 2004 تنها 4 بار گل دریافت کرد و پس از آن در هر دو نیمه ی بازی مقابل تیم نروژ در اولسو دروازه اسپانیا را بسته نگه داشت و موجب راهیابی تیم خود به فینال جام ملت های اروپای سال 2004 شد.
ایکر انتخاب اول تیم ملی کشورش در جام جهانی 2006 بود. در پایان آن رقابت ها اسپانیا با شکست 3-1 درمقابل فرانسه از رسیدن به قهرمانی بازماند. در طول این مسابقات ایکر دو بار به عنوان کاپیتان تیم اسپانیا به زمین رفت.
افتخارات و جوایز:
داخلی:
لیگ اسپانیا: 2001، 2003 و 2007
سوپر کاپ اسپانیا: 2003
در سطح قاره اروپا:
لیگ قهرمانان UEFA: 2000 و 2002
سوپر کاپ اروپا: 2002
کاپ بین الملل (اینترنشنال): 2002
در سطح جهانی:
جام جهانی نوجوانان فیفا: 1999
دسته ها :
هفتم 6 1387 3:16 بعد از ظهر
جی‌جی بوفون) روز 28 ژانویه سال 1978 در (کارارا) و در یک خانواده ورزش‌دوست و ورزشکار به دنیا آمد. مادرش (ماریا استلا) در رشته پرتاب دیسک فعالیت می‌کرد و پدرش (آدریانو) وزنه‌بردار بود. او دو خواهر به نام‌های (ورونیکا) و (جوندالینا) دارد که والیبالیست می‌باشند و دایی‌اش (آنجلو ماسوکو) یک بسکتبالیست است. او با دروازه‌بان سابق ایتالیا و تیم آث.میلان که (لورنزو بوفون) نام داشت نیز نسبت فامیلی دارد. لورنزو پسرعموی پدربزرگ جیانلوئیجی می‌باشد
فعالیت حرفه‌ای
بوفون در کودکی هافبک تیم بود. وقتی چهارده ساله شد یک روز به اجبار دروازه‌بان تیم شد زیرا در آن روز هر دو دروازه‌بان تیم مصدوم شده بودند و نمی‌توانستند در زمین بازی کنند. دو هفته بعد او دروازه‌بان اول تیمش بود. در سال 1995 وقتی هفده سال داشت با تیم مطرح (پارما) قرارداد بست و اولین بازی قهرمانی سری A خود را مقابل (آث.میلان) بازی کرد.
مدتی بعد او یکی از بهترین‌های تیم پارما شد و اولین کاپ را درتیم ملی ایتالیا و در نوزده سالگی در دست گرفت. در آن زمان او در بازی پلی‌آف جام‌جهانی 1998 جانشین دروازه‌بان مصدوم تیم ملی کشورش (جیانلوکا پاگلیوکا) شد و در مسکو برابر تیم روسیه بازی کرد. البته بوفون خود برای تیم ملی ایتالیا در آن جام‌جهانی انتخاب شده بود ولی حتی در یک مسابقه هم ظاهر نشد و در تمام بازی‌ها خود (جیانلوکا) دروازه‌بان بود.
بوفون پس از پایان بازی‌های مقدماتی یورو 2000 در سال 2001 از (پارما) به (یوونتوس) رفت. قیمت او در این انتقال 32 میلیون پوند بود که تعجب همگان را برانگیخت. زیرا با وجود این‌که بوفون دروازه‌بان بسیار خوبی بود ولی تاکنون هیچ باشگاهی این مقدار پول را برای خرید یک دروازه‌بان هزینه نکرده بود. او در آن زمان در مصاحبه‌ای گفت (این پول برای یک بازیکن خیلی زیاد است ولی من احساس ناراحتی نمی‌کنم و به خاطر آن تحت فشار روحی نیستم.) بوفون نخستین بازی ملی خود را در جام فیفا 2002 انجام داد و در سال 2003 از سوی یوفا برنده جایزه (باارزش‌ترین بازیکن) و (بهترین دروازه‌بان) شد.
(پله) فوتبالیست سرشناس برزیلی به (بوفون) توجهی خاص دارد و او را یکی از 125 پدیده فوتبال زنده دنیا می‌داند. (بوفون) در سال‌های 2004 و 2005 در چهار فصل بازی‌ها برای یوونتوس دروازه‌بانی می‌کرد. در تابستان 2005 بوفون در بازی سالانه به افتخار (لوئیجی برلوسکونی) با (کاکا) برخورد شدیدی کرد و در نتیجه این اتفاق، استخوان کتفش در رفت و مجبور شد تن به عمل جراحی بدهد. عمل او موفقیت‌آمیز بود ولی او را مدتی از بازی‌ها دور کرد. بوفون در نوامبر همان سال دوباره به زمین برگشت ولی فقط توانست در یک بازی حاضر شود زیرا ناراحتی‌اش دوباره تجدید و او اجبارا تا ژانویه نیمکت‌نشین شد
دسته ها :
هفتم 6 1387 3:12 بعد از ظهر
۱۹۸۰: در ۲۱ ماه مارس این سال در پورتو الگره برزیل به دنیا مى آید. نام کامل او رونالدو آسیس دوموریرا است.
1۹۹۷: با برزیل فاتح جام جهانى نوجوانان مى شود و خودش به مقام آقاى گلى این رقابت ها مى رسد.
۱۹۹۸: اولین بازى خود را در سطح حرفه اى با پیراهن گرمیو برزیل انجام مى دهد و در ۵ مسابقه این تیم شرکت مى کند.
۱۹۹۹: اولین بازى ملى اش را براى برزیل در روز ۲۶ ژوئن این سال در برابر لتونى انجام مى دهد و با این تیم فاتح کوپا آمه ریکا در آن سال مى شود و اولین گل ملى اش را در برابر ونزوئلا به ثمر می رساند.
۲۰۰۱: با پارى سن ژرمن فرانسه قراردادى ۵ ساله مى بندد و از ماه مارس این سال به پاریس کوچ مى کند، اما مجبور به صبرى ۴ ماهه براى انجام اولین بازى اش براى این تیم مى شود. زیرا اختلاف و ستیز مالى بین سن ژرمن و گرمیو بر سر قیمت او ادامه دارد.
۲۰۰۲: با تیم ملى برزیل فاتح جام جهانى در شرق آسیا مى شود و در این راه یک گل جالب از فاصله ۳۵ مترى و با یک ضربه آزاد قوس دار و بلند به تیم انگلیس در مرحله یک چهارم نهایى مى زند.
2002-2003: به بازى براى پارى سن ژرمن ادامه مى دهد، اما رابطه خوبى با لوییز فرناندز مربى این تیم ندارد.
۲۰۰۳: وقتى سن ژرمن به پیکارهاى اروپایى راه نمى یابد او از قصد خود براى ترک این تیم صحبت مى کند. برادر او که مدیر برنامه هاى وى نیز هست، بر سر انتقال او به منچستریونایتد با سران این باشگاه انگلیسى مذاکره مى کند اما بارسلونا زرنگ تر است و با استفاده از تردید منچستر او را جذب خویش مى کند.
۱۹ جولاى همان سال (۲۰۰۳): قرارداد ۵ ساله او با بارسا به بهاى ۲۵ میلیون یورو امضا مى شود.
۲ سپتامبر: اولین گلش را براى این تیم کاتالونیایى در تساوى 1-1 برابر سویا مى زند. او از درون زمین خودى به حرکت در مى آید و به پیش مى رود و از ۲۵ مترى با شوتى دقیق دروازه را باز مى کند.
15 اکتبر: موقعى که بارسلونا در جام یوفا تیم پوچوف اسلواکى را 8 بر صفر در هم مى کوبد، ۳ گل مى زند. اولین فصل حضورش در نوکمپ با زدن ۱۴ گل پایان مى گیرد و این تیم با بى شکست ماندن در ۱۷ بازى متوالى به مقام نایب قهرمانى لالیگا مى رسد.
جولاى: به او استراحت داده مى شود تا در کوپا آمه ریکا شرکت نکند.
نوامبر: با درخشش او بارسلونا در ال کلاسیکو 3 بر صفر بر رئال مادرید فایق مى آید.
دسامبر: از سوى فیفا به عنوان مرد سال (۲۰۰۴) فوتبال جهان انتخاب مى شود اما در انتخابات توپ طلا پشت سر آندرى شوچنکو و دکو قرار مى گیرد.
می ۲۰۰۵: بارسلونا را پس از ۶ سال فترت فاتح لالیگا مى کند.
ژوئن: با برزیل جام کنفدراسیون ها را فتح مى کند و در بازى فینال که کشورش آن را با نتیجه 4-1 از آرژانتین مى برد، گلزنى مى کند.
۳۱ آگوست: موافقت مى کند که قراردادش با بارسا تا ۲۰۱۰ تمدید شود.
سپتامبر: از سوى اتحادیه فوتبالیست هاى حرفه اى جهان (FiFpro) مرد سال شناخته مى شود.
۱۹ نوامبر: بارسلونا را دوباره به سوى پیروزى 3-0 بر رئال مادرید رهنمون مى شود و این بار دو گل انفرادى حیرت انگیز مى زند.
۲۸ نوامبر: در انتخابات توپ طلاى اروپا اول مى شود.
دسامبر: برای دومین سال متوالی به عنوان بهترین بازیکن جهان انتخاب می شود.

دسته ها :
هفتم 6 1387 3:3 بعد از ظهر
کاکا از جمله بازیکنانی است که فوتبال را در سن کم آغاز کرده است و در همان آغاز فوتبال را با گل زدن شروع کرد.وقتی که ۱۸ سال سن داشت در هنگام تعطیلات به خانه مادر بزرگش رفت و در استخر روی دایو پرش یک لحظه تعادلش رو از دست داد و با کناره ی استخر برخورد کرد که در اثر این برخورد شش مهره ی ستون فقراتش شکست.وهمین اتفاق میتونست که کاکا رو از رویایش یعنی فوتبال برای همیشه از دست بده ولی با اعتقاد به خدا و عیسی مسیح(ع) سلامتی خودش رو به دست آورد چون در اون زمان وقت بیشتری برای خواندن کتاب های دینی داشتو در حال حاضر هم بعد از هر گل دستاش رو به سمت آسمان بلند می کنه و از مسیح تشکر می کنه و همین امر نشون میده که کاکا یک انسان متعصب و مذهبی هست.
کاکا در یک بازی دوستانه و در مقابل تیم رئال مادرید بود که در قالب تیم منتخب ستارگان جهان به میدان رفته بود و با گلی که به ثمر رسوند خودش رو به فوتبال جهان معرفی کرد.کاکا از جمله بازیکنان برزیلی است که بر خلاف سایر ستارگان برزیلی دیگر در یک خانواده ثروتمند و متمدن متولد شده است و فوتبال خود را از سیستم جوانان سائوپائولو شروع کرد و وقتی دیگر هم تیمی های خود را که با فقر زندگی می کردند مشاهده می کرد متاثر می شد.ودر سال ۲۰۰۲ توانست توپ طلای برزیل را کسب کند.ودر سال ۲۰۰۳ به تیم میلان پیوست.
در جام جهانی 2002 حدود 19 دقیقه مقابل کاستاریکا بازی کرد . و در اولین بازی مقدماتی جام جهانی مقابل بولیوی به میدان رفت که اتفاقا گل هم زد.اما در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان یکی از ارکان تیمش به حساب می اومد که به رویای قهرمانی نرسید
باشگاه-----------فصل----------------تعداد بازی-------تعداد گل زده
میلان---------2006-2005---------------35-------------------14
میلان---------2005-2004-----------------36-----------------7
میلان---------2004-2003-----------------30-----------------10
ساپائولو----------2003---------------------9------------------2
ساوپائولو---------2002--------------------22------------------9
ساوپائولو---------2001--------------------27-----------------12
افتخارات
یک بار قهرمانی جام جهانی در سال 2002
یک بار قهرمانی جام کنفدراسیون ها در سال 2005
یک بار قهرمانی در سوپر کاپ اروپا در سال 2003
یک بار قهرمانی لیگ ایتالیا در سال 2003
یک بار قهرمانی در سوپر کاپ ایتالیا در سال 2004
یک بار گرفتن توپ طلای برزیل در سال 2002
دو بار انتخاب به عنوان بهترین بازیکن خارجی ایتالیا در سال های 2004 و ۲۰۰۶
یک بار انتخاب به عنوان بهترین هافبک اروپا در سال 2005 و 2007
انتخاب به عنوان بهترین بازیکن جهان در سال 2007
دسته ها :
هفتم 6 1387 3:1 بعد از ظهر
آنفیلد یکی از ورزشگاه های فوتبال در ناحیه آنفیلد واقع در شهر لیورپول می باشد . ورزشگاه چهار ستاره آنفیلد خانه تیم لیورپل ، قهرمان 18 بار لیگ انگلستان و 5 بار جام باشگاه های اروپا است که علاوه بر بازی های لیورپول ، بعضی از بازیهای ملی انگلیس و اکثر بازی های باشگاه های معروف بریتانیا در این ورزشگاه برگزار می شود . استادیوم به خاطر جایگاه معروف کپ در ناحیه جنوب غربی زمین در انگلستان و اروپا معروف است . هواداران پرشور و دو آتشه لیورپول در این قسمت از زمین مستقر می شوند که با سرو صداها ی فراوان و سرود های مهیج و با نشاطی که می خوانند باعث ترس و اضطراب در روحیه حریفان لیورپول می شوند ، در واقع هواداران جایگاه کپ مظهر تعصب و غیرت تیم به حساب می آیند که در سخت ترین و بحرانیترین شرایط ،تیم محبوب خود را تنها نمی گذارند . آنها همواره با سرود معروف خود (هرگز تنها نخواهی رفت...) به تیم در هنگام مسابقه روحیه می دهند.
دسته ها :
هفتم 6 1387 2:56 بعد از ظهر

ملودرام خاکستری

پخش هر شبه یک داستان در قالب یک سریال ویژگی‌های خاصی را می‌طلبد.

 به عبارت دیگر برخلاف اینکه سریال‌هایی برای پخش هفتگی ساخته می‌شوند اما هر شب پخش می‌شوند، باید‌ سریال‌های هر شبه با دیدگاه و برنامه‌ریزی پخش هر شب ساخته شوند. سریال «ترانه مادری» از ابتدا  با این قصد ساخته شد.

 این سریال در مدت پخش خود هم طرفداران خودش را پیدا کرد و هم مخالفانش را. به بهانه پخش این سریال با کارگردان آن گفت‌وگو کرده‌ایم.

• «ترانه مادری» بعد از سریال «نرگس» دومین سریال ملودرام روتین است. خصوصیت این نوع کارها پیچاندن یک موضوع ساده است مثل جدا کردن دو تا برادر که پدر و مادرشان را وقتی بچه بود‌ه‌اند از دست داده‌اند و هیچ دلیلی هم نداشته که از هم جدایشان کنند. با این حال همین موضوع ساده باعث اختلافات متعدد شده و هر شب میان دو نفر دعوایی در می‌گیرد و قهر و آشتی و دوباره روز از نو، اما آقای سهیلی‌زاده! سؤال این است که تکرار این صحنه‌ها با توجه به شرایط و نوع پخش که‌ زحمت مضاعفی را هم می‌طلبید برای شما ملال‌آور نبود؟

راستش سریال «نرگس» در زمان خودش بازتاب خیلی خوبی در جامعه داشت و مسلما هر کارگردانی دوست دارد کاری را بسازد که بازتاب آن را به طور وسیع در جامعه ببیند،  پس این انگیزه خیلی خوبی بود. البته روزی 18-17 ساعت کار کردن برای گروه فیلمسازی خیلی مشکل است و جلوی خیلی از خلاقیت‌ها را ممکن است بگیرد اما خوشبختانه باتوجه به اینکه ما گروهی خیلی حرفه‌ای داشتیم  (هم در پشت صحنه و هم جلوی دوربین)، توانستیم از پس آن بربیاییم. تکرار صحنه‌ها هم طبیعتا به خاطر این است که ما جدال میان 5-4نفر را می‌بینیم که اتفاقا باعث جذابیت کار بود و این تنش‌ها   قصه را جلو می‌برد. ضمنا کار ما در مقایسه با سریال نرگس در تولید متفاوت بود. آن مجموعه ساخته شد، ‌سپس روی آنتن رفت اما تصویربرداری ترانه مادری همزمان با پخش پیش می‌رفت و  بعد از 55 روز از شروع کار فیلمبرداری، ‌پخش هم شروع شد.

• این شرایط سخت را شما در سریال «آخرین گناه» تجربه کردید؛ مجموعه‌ای که ماه رمضان دو سال پیش از شبکه دوم پخش شد.

بله اما «آخرین گناه» قدری متفاوت بود. آن سریال را سه ماه قبل از شروع ماه مبارک کلید زدیم و30 قسمت 30‌دقیقه‌ای گرفتیم‌ در حالی‌که در ترانه مادری باید 50قسمت35 دقیقه‌ای می‌گرفتیم.

• البته در هر قسمت ده دقیقه از قسمت قبل پخش می‌شود!

بله، مجبور شدیم این کار را هم انجام بدهیم. واقعیت این است که باتوجه به فرصت کم و نوع پخش، هیچ کاری نمی‌توانستیم انجام بدهیم ! همین که ما توانستیم متن‌های موجود را به تصویر بکشیم و بازتاب خوبی هم داشته باشیم راضی کننده است؛ تا به امروز سریالی که درام باشد، به صورت تک دوربین و به این شکل به پخش برسد، نداشته‌ایم.

• چند قسمت از متن هنگام شروع تصویربرداری آماده بود و شما چقدر در جریان داستان و نگارش متن‌ها بودید؟

قصه پیوستن من به این پروژه به این ترتیب بود که اواسط اسفند سال گذشته آقایان ایرج محمدی و مهران مهام (تهیه‌کنندگان سریال) با من تماس گرفتند، نشستی با هم داشتیم و قرار شد کاری برای تابستان امسال در 50 قسمت آماده کنیم. در آن زمان ما یک طرح کلی داشتیم که حدود 19قسمت آن به صورت سیناپس آماده بود و هنوز متن دیالوگی نوشته نشده بود. پس از آن عملا کار در فروردین‌ماه وارد پیش تولید شد و 7 قسمت از متن‌ها را هم به طور کامل آماده کرده بودیم. روز 21 اردیبهشت هم که کلید زدیم متن‌ها به 15قسمت رسیده بود.

• بنابراین در نگارش متن‌ها دخالت داشتید.

طبیعی است که کارگردان هم نظراتی راجع به قصه داشته باشد و آن را با نویسنده در میان بگذارد.

• پسرها از اول هم قرار بود نقش محوری و پررنگی داشته باشند یا بازتاب کار باعث شد‌آنها پر و بال بیشتری بگیرند؟

نه. از اول، قصه ما قصه دو برادر بود و ما به خاطر بازتاب، چیزی را تغییر ندادیم.

• ولی از آغاز به نظر می‌آمد مادر،  نقطه اصلی پرگار باشد پس چرا  یکباره با اتفاق پیش پاافتاده‌ای حذف شد؟

بالاخره قصه‌ها متفاوت‌اند.  باید ببینیم در چه ژانری داریم کار می‌کنیم. وقتی درام می‌سازیم شوک هم برای بیننده لازم است. در ضمن ما از اول طراحی‌مان همین بود.

• یعنی در طراحی روز اول قرار بود مادر در قسمت شانزدهم حذف شود؟

در قسمت پانزدهم.

• اما در قسمت بیست‌و هشتم حذف شد!

قصه ‌ما را تا آنجا پیش برد. به هر حال باید این قصه به نقطه‌ای می‌رسید که مادر احساس کند باید حقیقت را آشکار کند؛ در این مرحله هم درام ایجاب می‌کرد که این شخصیت دیگر نباشد، چون اگر می‌ماند قصه تمام می‌شد.

•  ولی بیشتر از مادر، سمیرا چنین هدفی داشت اما عجیب است که بعد از مرگ مادر همه، آدم‌های دیگری شدند. واقعا این تغییر شخصیت‌ها را هم درام ایجاب می‌کرد؟!

به دلیل تسلط کاملی که مادر بر همه افراد داشت، طبیعی است که بعد از مرگ او شرایط برای همه، شرایط دیگری باشد. اینجا باید اشاره کنم که ما اتفاقا نکته‌ای را خیلی خوب در این کار پرورش دادیم و آن خاکستری بودن کاراکترهاست. همه آدم‌ها در موقعیت‌های مختلف تصمیم‌ها و در نتیجه رفتارهای متفاوتی دارند.

• ولی در عین حال نباید هر شخصیتی چنان از حد انتظار بیننده فراتر برود که با تعریفی که از خودش در آغاز ارائه کرده متفاوت بشود و آن شخصیت در ذهن بیننده به هم بریزد؛‌مثلا بدجنسی‌های فرخ گاهی واقعا غیر  قابل درک است.

این غلط مصطلح سینما و تلویزیون ماست که یا باید یک نفر را سیاه ببینیم یا سفید.

• اتفاقا من فکر می‌کنم همین خاکستری دیدن کاراکترها هم به تازگی بابی شده برای اینکه ما هر طرفی خواستیم آنها را هدایت کنیم، طوری که سیاه نیستند،  سفید هم نیستند و البته خاکستری هم نیستند. بلکه گاه سفیدند و گاه سیاه؛ یعنی بعضی مواقع خیلی خوب می‌شوند و مواقعی هم خیلی بد. در یک کلام بوقلمون‌صفت هستند.

این‌طور نیست. بوقلمون صفت نیستند. اصلا خود شما تا به حال نشده با یک نفر خوب باشید و بعد شرایطی پیش بیاید که بد شوید؟

•  نه اینقدر آنی و مکرر. فرخنده و سمیرا، فرخ و فرخنده، بهرام و لیلا گاهی با هم به مهربانی صحبت می‌کنند و گاهی چنان دشمن می‌شوند که دلیلش اصلا مشخص نیست.

خب این درام است دیگر. اصلا ممکن نیست که یک نفر همیشه رفتارش یکدست باشد. اشتباه ما این است که چون فرخ را منفی دیده‌ایم به نظرمان حتی آب خوردنش هم باید منفی باشد.

• حرف من این است که چرا همه شخصیت‌ها تا پیش از مرگ مادر خوب پیش می‌رفتند، همه خودشان بودند و به قول شما خاکستری بودند. سمیرا، سمیرا بود. فرخ،‌فرخ و فرخنده، فرخنده بود  اما زمامشان  یکباره انگار بعد از مرگ مادر از دست پردازنده خارج شد.

حرف من هم این است که دلیلش شرایط است. مرگ مادر،‌شرایط همه این آدم‌ها را عوض کرد. اصلا بحث اصلی ما همین است که شرایط چه تاثیری بر آدم‌ها دارد و دو تا برادر که از هم جدا شده‌اند و در شرایط خاص تربیتی رشد کرده‌اند چقدر رفتارشان متفاوت است.

• بسیار خب، فراموش کنید. سؤال دیگر درباره این قصه، معضلی است که همه سریال‌های بلند ما دارند و آن هم نتیجه است. شما که در این 40قسمت این همه مسئله برای این خانواده‌ ایجاد کردید، قصد دارید تمام این مشکلات را در هشت قسمت حل کنید؟

به نظر من گره‌های قصه ما تقریبا باز شده و فقط پایان قصه باقیمانده.

• نه، منظورم پی بردن بهرام و پویا به رازشان، حل شدن مسئله خانه، حل اختلاف فرخ با برادر شوهر فرخنده و پدرزنش، ازدواج پویا، مشکل پویا با مادرش و... است.

بله، مگر هشت قسمت کم است؟!

•  نمی‌دانم!

در هشت قسمت یک سریال می‌سازند.

• ریتم چنین سریالی باید از همان آغاز خیلی تندتر از سریال 50قسمتی باشد. به هر حال امیدوارم یک‌دفعه سر و ته ماجرا را هم نیاورید.

نه یک‌دفعه‌ای نمی‌شود، مطمئن باشید، چون همه چیز از قبل طراحی شده.

• خودتان فکر می‌کنید این سرعت و شرایط سخت که بارها به آن اشاره کردید به کدام بخش از کار لطمه بیشتری وارد کرده؟

فکر می‌کنم بازی‌ها را خوب توانستیم به کمک آقای حاتمی هدایت کنیم. تکنیک را هم نادیده نگرفتیم و فکر می‌کنم تنها فضاسازی سریال قدری لطمه‌دیده، طبیعتا وقتی با سرعت کار می‌کنیم قدری فضاسازی از دست می‌رود.

• مخصوصا در دانشگاه. راستی این چه جور دانشگاهی است؟ استاد همیشه همان استاد و دانشجوها همان و درس هم همان!

 این را البته اصلاح کردیم. الان دیگر اگر دقت کنید چند وقتی است که درس‌های متفاوتی تدریس می‌شود و استاد هم عوض شده است (‌با خنده). خب، یک محدودیت‌هایی همیشه در کارها وجود دارد. ما دو نفر برای نقش استاد داشتیم که خوب هم اجرا کردند. یا برای دانشجوها هم یک تعدادی را می‌توانستیم در اختیار داشته باشیم. در ضمن مهم این بود که تماشاگر فضا را گم می‌کند اگر مدام با تغییر و تحول روبه‌رو شود چون ما به طور پیوسته در دانشگاه نبودیم. با این حال حالا دیگر استادها سه تا شدند!

• به محمدحاتمی اشاره کردید که به عنوان بازیگردان هم در «ترانه مادری» با شما همکاری داشتند؛  حضور بازیگران مخصوصا برای چنین سریال طولانی و پرزحمتی تدبیر بسیار خوبی بوده و انصافا بازی‌های چشمگیر و متفاوتی هم از بازیگران این مجموعه خصوصا دانیال حکیمی، فاطمه گودرزی و سیاوش خیرابی شاهد بودیم. انتخاب بازیگران به چه ترتیب بود و محمد حاتمی چقدر در بازی خوب آنها موثر بود؟

در مورد انتخاب بازیگران من همیشه روشم این بوده که با گروهم یعنی گروه کارگردانی و تهیه‌کننده مشورت می‌کنم و برای تک تک شخصیت‌ها کاندیداهایی داریم. در مورد این گروه هم ما در پیش تولید با هم مشورت کردیم و طی یک ماه بازیگران انتخاب شدند. برای نقش‌های پسرها (بهرام و پویا) هم ما حدود 150نفر را تست زدیم.

محسن افشانی را برای نقش پویا، دستیارم آقای حمزه‌ای پیشنهاد داد. اجرایش را در برنامه‌ای دیدم، دو،‌ سه بار تست شد و نهایتا انتخابش کردیم. از سیاوش خیرابی هم تله فیلم تلخون آقای امینی را دیدم که در آن بازی خوبی داشت. او را هم تست کردیم و انتخاب شد. بقیه دوستان هم به همین ترتیب متناسب با نقش انتخاب شدند.  در این میان آقای محمدحاتمی به عنوان بازیگردان خیلی کمک کردند. بازیگران از زمان انتخاب یک ماه تمرین داشتند تا زیر نظر ایشان رفته رفته جا افتادند؛ مخصوصا این دو بازیگر جوان نقش بهرام و پویا که البته بچه‌های خیلی باهوشی هستند و خوب نقش را فهمیدند  و به کمک ایشان توانستند بازی‌های جذاب و قابل‌توجهی ارائه دهند.

• این اواخر چند قسمت از پخش جلوتر بودید و تدوین به چه شکل انجام شد؟

تدوین هم طبقه بالای همین لوکیشن انجام می‌شود ولی خوشبختانه ما به روز پخشی اصلا نرسیدیم و تقریبا چهار قسمت از پخش جلوتر هستیم. ما به صورت رجی کار می‌کنیم و از اول پنج قسمت به پنج قسمت رج زدیم و جلو رفتیم.

دسته ها :
هفتم 6 1387 2:41 بعد از ظهر

دارنده 2 مدال طلای المپیک و عنوان قویترین مرد جهان در 6 سال پیاپی، کسب مدال طلای هادی ساعی در بازیهای المپیک 2008 پکن را تبریک گفت.

به نقل از ایسنا، حسین رضازاده کسب سومین مدال المپیک هادی ساعی تکواندوکار شایسته کشورمان را در بازیهای المپیک 2008 پکن تبریک گفت و افزود: هادی از دوستان خوب و ورزشکاری با اخلاق است که در کنار داشتن روحیات پهلوانی و جوانمردی در زمینه فنی و تکنیکی نیز ورزشکاری استثنایی به حساب می آید.

وی ادامه داد: کسب سومین مدال المپیک (دومین مدال طلا) را به ساعی و جامعه ورزشی تبریک گفته و امیدوارم وی در تمامی مراحل زندگی نیز م

دارنده 2 مدال طلای المپیک و عنوان قویترین مرد جهان به عملکرد وزنه برداران ایران در المپیک اشاره کرد و اظهار داشت: وزنه برداری ایران بعد از آن فاجعه و بحران بزرگ امیدی به بازگشت و حضور در عرصه های بین المللی نداشت اما بدون اغراق، افشارزاده مدیر با تجربه ورزش ایران با 20 ماه کار شبانه روزی توانست این رشته را از بن بست بزرگ خارج سازد.

حسین رضازاده در پایان گفت: وی در طول این 2 سال ضمن کسب عناوین قهرمانی آسیا در تمامی رده های سنی برای اولین بار عنوان سومی جهان را نیز با تیم ملی جوانان بدست آورد که در نوع خود بی نظیر بود. در طول این مدت اردوهای تیم ملی تعطیل نشد تا در پایان 3 ملی پوش به نمایندگی از ایران راهی پکن شوند که انصافا هر 3 آنها زحمت خود را کشیدند و در حد انتظار ظاهر شدند. اما نباید فراموش کرد که بضاعت و پتانسیل ما بعد از بحران همین ها بودند.

وفق و موید باشد.

دسته ها :
هفتم 6 1387 2:39 بعد از ظهر
دسته ها :
هفتم 6 1387 2:34 بعد از ظهر
تلاش آندو برای اثبات شایستگی
هفتم 6 1387 10:47 صبح

توقف پرسپولیس، صدرنشینی برق

 

فوتبال، توره، پرسپولیس، ذوب آهن

هفته چهارم رقابت های فوتبال لیگ برتر با پیروزی و صدرنشینی برق شیراز، توقف پرسپولیس و ذوب آهن، پیروزی سپاهان، سایپا و استقلال اهواز و همچنین شکست استقلال به پایان رسید.

به نقل از مهر، هفته چهارم رقابت های لیگ برتر باشگاه های کشور عصر روز یکشنبه سوم شهریورماه با برگزاری 9 دیدار برگزار شد که با توجه به توقف تیم های ذوب آهن و پرسپولیس، تیم برق شیراز دست به کار بزرگی زد و با شکست پاس همدان در ورزشگاه حافظیه شیراز بار دیگر به صدر جدول رده بندی این مسابقات بازگشت.

همچنین جدال تفکرات پرویز مظلومی و امیر قلعه نویی در کرمان با پیروزی یک بر صفر تیم مس به پایان رسید تا آبی پوشان تهرانی دومین شکست خود در لیگ برتر را تجربه کنند.

صباباتری هم که در این فصل نتوانسته است نتایج قابل قبولی را کسب کند مهمان سپاهان اصفهان بود و در نهایت برابر این تیم تن به شکست 2 بر صفر داد تا شاگردان فیرات را از یک بحران کوچک نجات دهد.

لیتبارسکی سرمربی سایپا تهران پس از تحمل دو شکست، در نیمه مربیان توانست باخت یک بر صفر تیمش را برابر راه آهن با پیروزی دو بر یک عوض کند، گرچه شاگردان مهابادی به گل مردود شده خود و گل دوم سایپا اعتراض کردند.

اما در یکی از حساسترین دیدارهای روز گذشته اکبر میثاقیان با تیم جدیدش استقلال اهواز به مشهد رفت و با گل دقیقه 90 احتشام ساسانی که از روی نقطه پنالتی به ثمر رسید، شب تلخی را برای ابومسلم، تیم پیشین خود رقم زد.

فوتبال، استقلال اهواز، ابومسلم

نتایج کامل دیدارهای هفته چهارم رقابت های لیگ برتر باشگاه های کشور به شرح زیر است:

* مس کرمان یک - استقلال تهران صفر

گل: فرزاد حسینخانی (30) برای مس کرمان

* سپاهان اصفهان 2 - صباباتری قم صفر

گل ها: عمادرضا (45 و 65) برای سپاهان اصفهان

* راه آهن شهر ری یک - سایپا کرج 2

گل ها: آلوارو پینتا(25) برای راه آهن شهر ری - ایمان رزاقی راد(46) و عیسی ترائوره(82) برای سایپا

* پگاه گیلان یک - پیام خراسان یک

گل ها: افشین چاوشی(12) برای پگاه گیلان - مهدی هاشمی نسب(56-پنالتی)

* برق شیراز 2 - پاس همدان صفر

گل ها: فرید عابدی(65) و حمید جعفری(80) برای برق شیراز

* پیکان قزوین 2 - مقاومت سپاسی شیراز 2

گل ها: علی قربانی(47) و مهدی سیدصالحی(4+90) برای پیکان - امین متوسل زاده (70 و 73) برای مقاومت

* ابومسلم خراسان صفر- استقلال اهواز یک

گل: احتشان ساسانی(90-پنالتی) برای استقلال اهواز

* پرسپولیس 2 - ذوب آهن اصفهان 2

گل ها: ابراهیم توره(29) و کریم باقری(37) برای پرسپولیس - محمدرضا خلعتبری (12 و 76) برای ذوب آهن

* فولاد خوزستان صفر - ملوان بندرانزلی یک

گل: محمد نزهتی (89) برای ملوان بندرانزلی

ردیفتیم
دسته ها :
چهارم 6 1387 1:11 بعد از ظهر

جمعه -  8/6/87

هفته پنجم:

* استقلال تهران - برق شیراز، ساعت 16:45، ورزشگاه آزادی تهران

* سایپا تهران - فولاد مبارکه سپاهان، ساعت 17:15، ورزشگاه انقلاب کرج

* پیکان قزوین - ابومسلم مشهد، ساعت 17:15، ورزشگاه ایران خودرو

* پاس همدان - راه آهن شهرری، ساعت 17:15، ورزشگاه قدس همدان

* پیام خراسان - استقلال اهواز، ساعت 17:15، ورزشگاه ثامن الائمه مشهد

* ملوان بندرانزلی - مس کرمان، ساعت 17:15، ورزشگاه تختی انزلی

* ذوب آهن اصفهان - صباباتری قم ، ساعت 17:15، ورزشگاه فولاد شهر اصفهان

* مقاومت سپاسی شیراز- پگاه گیلان، ساعت 17:15، حافظیه شیراز

* فولاد خوزستان - پرسپولیس، ساعت 19:15، ورزشگاه تختی اهواز

دسته ها :
چهارم 6 1387 1:6 بعد از ظهر
X