تعداد بازدید : 318570
تعداد نوشته ها : 585
تعداد نظرات : 45
فاجعه بشرى و نسل کشى آشکارى که این روزها در نوار غزه از سوى رژیم
صهیونیستى علیه 1.5 میلیون فلسطینى رقم مى خورد نمى تواند با نتایج و
مصوبات کنفرانس اخیر ادیان در نیویورک بى ارتباط باشد. کنفرانسى که سه
هفته گذشته در پوشش «دین» و با حضور سیاست بازانى چون جورج بوش، شیمون
پرز، تزیپى لیونى و... احداث دالان مخفى عادى سازى روابط اعراب و اسرائیل
و تطهیر جنایات و تجاوزات رژیم صهیونیستى را در دستور کار خود قرار داد و
اینک با کشتار ددمنشانه مردم گرسنه و تشنه فلسطین در نوار غزه، چهره واقعى
آن نمایان تر شده است.
تنها یک روز پس از کنفرانس ادیان، رژیم صهیونیستى با حمله موشکى به منطقه
اى در شمال غربى غزه دور تازه اى از حملات وحشیانه اش را علیه فلسطینى ها
کلید زد و امروز ابعاد این بحران انسانى آنچنان دهشتناک و حزن انگیز است
که نمونه آن در دهه هاى گذشته تاریخ بشریت نادر و کمیاب است.
در هزاره سوم و در شرایط و فضایى که نداى حقوق بشر کشورهاى غربى گوش فلک
را کر کرده است و مدام در هر اجلاس و کنفرانس و نشستى در نقاط مختلف دنیا
مدعیان مبارزه با خشونت وتروریسم بر طبل صلح مى کوبند و سرود انسانیت مى
سرایند و آهنگ مذاکره مى نوازند؛ رژیم صهیونیستى به پشتوانه آمریکا و
متحدانش با بستن گذرگاه ها و جلوگیرى از ورود سوخت و مواد غذایى و حملات
گسترده به مردم بى گناه، وقیحانه و آشکارا به قتل عام ساکنان این منطقه
مبادرت مى ورزد.
محاصره و تحریم غزه و نبود دارو، آرد، غذا، سوخت و مایحتاج اولیه از سویى
و تعطیلى نیروگاه هاى برق و مراکز درمانى و بهداشتی، آلودگى آب هاى
آشامیدنى و تجاوزات و حملات رژیم غاصب صهیونیستى از سوى دیگر؛ وضعیت
اسفناکى را بوجود آورده که تحمل آن براى مردم مظلوم این منطقه بیرون از
توان و طاقت است.
بدیهى است اقدامات ضد انسانى رژیم صهیونیستى در نوار غزه و کشتار و مرگ
تدریجى زنان، مردان، کودکان و سالخوردگان بى سلاح و بى دفاع مصداق عینى
نقض قوانین بین المللى و ارتکاب جرم و جنایت علیه بشریت است که در پرتو
ائتلاف با قدرت هاى غربى انجام مى شود. اما آنچه در این میان گستاخى و بى
شرمى رژیم صهیونیستى را موجب شده است نقش خیانتکارانه و سازشکارانه پاره
اى دول عربى است. بطورى که ایهود اولمرت نخست وزیر مستعفى رژیم صهیونیستى
در همین ایام و در حالى که این رژیم برخلاف تعهداتش به پروژه هاى شهرک
سازى در فلسطین ادامه مى دهد و تمامى گذرگاه هاى نوار غزه از جمله گذرگاه
«ناحل عوز» ویژه سوخت رسانى به غزه را بسته است و بر شدت تجاوزاتش افزوده
است؛ با خوش بینى خاصى از سازش و صلح با فلسطینى ها خبر مى دهد!
در همین راستا، چند ماه قبل احمدابوالغیط وزیر امور خارجه مصر براى آنچه
او توقف مناقشه اسرائیلی- فلسطینى خوانده بود پیشنهاد داد نیروهاى عربى به
نوار غزه اعزام شوند. این پیشنهاد- که با مخالفت قاطع حماس و بیشتر گروه
هاى فلسطینى مواجه شد- در واقع در جهت مشروعیت بخشیدن به رژیم صهیونیستى و
رو در رو کردن فلسطینى ها با اعراب و در نهایت تشدید اختلافات داخلى
فلسطینى صورت گرفت و به دنبال آن طرح هاى دیگرى - بخوانید ترفند- نیز مطرح
شد. لیکن این خدعه و نیرنگ به برکت بیدارى گروه هاى فلسطینی- خصوصاً حماس-
در نطفه خفه شد و «خط مقاومت» تداوم یافت.
پروژه متوقف کردن «خط مقاومت» ماه گذشته و با هدف مباح ساختن «خط سازش و
تسلیم» و عادى کردن روابط اعراب و اسرائیل در قالب کنفرانس ادیان و با
مباشرت بى دریغ عربستان رقم خورد و آنچنان اسرائیلى ها از همراهى ملک
عبدالله به وجد آمده بودند که روزنامه صهیونیستى «یدیعوت آحارونوت» به نقل
از بان کى مون دبیرکل سازمان ملل نوشت: «این اجلاس کاملا منحصر به فرد بود
چرا که در ضیافت شام آن شیمون پرز به عنوان رئیس رژیم صهیونیستى در کنار
پادشاهان و سران عرب نشست و آنان در کنار هم و با یکدیگر غذا خوردند.»
بدین ترتیب آنچه امروز بیش از همه سبب تجاوزات و گستاخى هاى رژیم
صهیونیستى مى شود ناشى از خیانتى است که بعضى کشورهاى عربى به همراه
تشکیلات خودگردان فلسطین براى هموارسازى خط سازش و تسلیم مرتکب شده اند.
مقارن با این فضا، رژیم صهیونیستى از فرصت بدست آمده استفاده مى کند و با
تشدید حملات و تجاوزات به نوار غزه درصدد است ابتکار عمل «صلح در مقابل
زمین» را عینیت بخشد. چرا که با توجه به شکست این رژیم در جنگ 33 روزه از
حزب الله لبنان و افزایش دامنه اختلافات میان سران رژیم صهیونیستی، چالش
هاى این رژیم تا جایى ادامه یافت که ایهود اولمرت نه تنها از کابینه
استعفا کرد، بلکه صراحتا اعتراف کرد که تحقق آرزوى دیرین از نیل تا فرات
غیرممکن است. از همین روی، اولمرت در توضیح نظریه «خاورمیانه جدید»
استراتژى «برترى اقتصادی» را به جاى «سلطه نظامی» اعلام کرد و براى این
استراتژى جدید رژیم صهیونیستى تاکتیک «صلح در برابر زمین» را با محاصره
غزه عملیاتى کرد. بنابراین امروز بستن گذرگاههاى نوار غزه از سوى رژیم
صهیونیستى بدان امید است که فلسطینى ها مقاومت شان را در مقابل باز کردن
این گذرگاهها و مرزها کنار بگذارند. این بازى کثیف گرچه برخاسته از افکار
پلید صهیونیست ها و غربى ها است اما متاسفانه بازیگران اصلى بعضى کشورهاى
عربى هستند که مدتها است در زمین دشمن دوست نماى خود - اسرائیل- بازى مى
کنند و سران سست عنصر آنها باید در برابر جهان اسلام پاسخگوى اعمال
خائنانه و سازشکارانه خود باشند. این ضعف و سستى و محافظه کارى کشورهاى
عربى و تن دادن به سازش و فاصله گرفتن از «خط مقاومت» در حالى است که رژیم
صهیونیستى براى حفظ و موجودیت خود به لطایف الحیل متوسل شده تا با شکل
گیرى چهار ضلعى «صلح با اعراب»، «ایجاد جبهه متحد با اعراب علیه ایران»،
«آتش بس با سوریه و الحاق آن به جبهه اعراب سازشکار» و «جلوگیرى از اتحاد
استراتژیک حماس، حزب الله و ایران» از بحران هاى عمیق داخلى و بن بست حیات
در برابر خط مقاومت و جنبش انتفاضه نجات یابد.
از باب نمونه مى توان به سخنان چندى پیش شیمون پرز در سیزدهمین سالمرگ
اسحاق رابین (نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی) اشاره داشت که تصریح مى
کند: «این رژیم دچار یک بحران داخلى عمیق است که آن را در معرض فروپاشى
قرار داده است.»
انتظار این است در این برهه حساس کشورهاى اسلامى در برابر جنایات امروز
غزه - به عنوان خط مقدم مقاومت- کوتاه نیامده و سکوت پیشه نکنند و با تمام
ظرفیت و پتانسیل براى شکستن محاصره غزه تلاش کنند. چرا که در این شرایط
انفعال و خمودگى گناهى نابخشودنى و تاریخى خواهد بود. آنچه باید نصب العین
سران کشورهاى اسلامى باشد الگوى مقاومت لبنان در برابر تجاوزات رژیم
صهیونیستى است و در این صورت است که پروژه متوقف کردن «خط مقاومت» ناکام
خواهد ماند.
رهبر بصیر انقلاب سه شنبه گذشته در دیدار با میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان
با تأکید بر تداوم الگوى حزب الله در جهان اسلام و ملت هاى مسلمان تصریح
ورزیدند: «برخى تصور مى کنند بازگشت فلسطینى ها به سرزمین خود محال است
اما این مسئله اتفاق خواهد افتاد.»
رخدادهاى اخیر در منطقه نشان داده است تنها راهى که معادلات شیطانى غربى
ها و صهیونیست ها را در منطقه نقش برآب مى کند و ایده سازش و تسلیم را از
مخیله اعراب سازشکار دور مى سازد تمسک جستن بر الگوى «مقاومت» است.
دسته ها :
شنبه نهم 9 1387