اگه میخواید ببینید بمب هسته ای چطوری کار میکنه و بمب های هیروشیما و ...
خصوصیتهای قابل توجه
اورانیوم هنگام عمل پالایش به رنگ سفید مایل به نقره ای فلزی با خاصیت رادیو اکتیوی ضعیف می باشد که کمی از فولاد نرم تر است. این فلز چکش خوار ، رسانای جریان الکتریسیته و کمی PARAMAGNETIC می باشد. چگالی اورانیوم 65% بیشتر از چگالی سرب میباشد. اگر اورانیوم به خوبی جدا شود به شدت از آب سرد متاثر شده و در برابر هوا اکسید میشود. اورانیوم استخراج شده از معادن می تواند به صورت شیمیایی به دی اکسید اورانیوم و دیگر گونه های قابل استفاده در صنعت تبدیل شود.اورانیوم در صنعت سه گونه دارد:
• آلفا (ORTHOHOMBIC) که تا دمای 667.7 درجه پایدار است.
• بتا (TETRAGONAL) که از دمای 667.7 تا 774.8 درجه پایدار است.
• گاما (BODY-CENTERED CUBIC) که از دمای 774.8 درجه تا نقطه ذوب پایدار است. ( این رساناترین و چکش خوارترین گونه اورانیوم می باشد.)
دو ایزوتوپ مهم ان U235 و U238 می باشند که 235 Uمهمترین ایزوتوپ برای راکتورها و سلاحهای هسته ای است. چرا که این ایزوتوپ تنها ایزوتوپی است که در طبیعت وجود دارد و در هر مقدار ممکن توسط نوترونهای حرارتی شکافته میشود. ایزوتوپ U238 نیز از این جهت مهم است که نوترونها را برای تولید ایزوتوپ رادیو اکتیو جذب کرده و آن را به ایزوتوپ PU239 پلوتونیوم تجزیه می کند. ایزوتوپ مصنوعی U233 نیز شکافته شده و توسط بمباران نوترونی THORIUM232 بوجود می آید.
اورانیوم اولین عنصر یافته شده بود که می توانست شکافته شود. برای نمونه با بمباران آرام نوترونی ایزوتوپ U235 آن به ایزوتوپ کوتاه عمر U236 تبدیل شده و بلا فاصله به دو هسته کوچکتر تقسیم می شود که این عمل انرژی آزاد کرده و نوترونهای بیشتری تولید می کند. اگر این نوترونها توسط هسته U235 دیگری جذب شوند عملکرد حلقه هسته ای دوباره اتفاق می افتد و اگر چیزی برای جذب نوترونها وجود نداشته باشد به حالت انفجاری در می آیند. اولین بمب اتمی با این اصل جواب داد «شکاف هسته ای » نام دقیقتر برای این بمبها و بمب های هیدروژنی« آمیزش هسته ای» سلاحهای هسته ای می باشد.کاربردها:
فلز اورانیوم بسیار سنگین و پرچگالی می باشد.اورانیوم خالی توسط بعضی از ارتشها برای ساخت محافظ برای تانکها و ساخت قسمتهایی از موشکها و ادوات جنگی استفاده می شود. ارتشها همچنین از اورانیوم غنی شده برای سوخت ناوگان خود و زیردریایی ها و همچنین سلاحهای هسته ای استفاده می کند. سوخت استفاده شده در راکتورهای ناوگان ایالات متحده معمولا اورانیوم U235 غنی شده می باشد. اورانیوم موجود در سلاحهای هسته ای به شدت غنی می شوند که این مقدار بصورت تقریبی 90% می باشد.
مهمترین کاربرد اورانیوم در بخش غیر نظامی تامین سوخت دستگاههای تولید نیروی هسته ای است که در آنها سوخت U235 به میزان 2الی3% غنی می شود. اورانیوم تخلیه شده در هلیکوپترها و هواپیماها به عنوان وزن متقابل بر هر بار استفاده می شود.دیگر کاربردهای این عنصر عبارتند از :
• لعاب ظروف سفالی از مقدار کمی اورانیوم طبیعی تشکیل شده است (که داخل فرایند غنی سازی نمی شود) که این عنصر برای اضافه کردن رنگ با آن اضافه می شود.
• نیمه عمر طولانی ایزوتوپ اورانیوم 238 آن را برای تخمین سن سنگهای آتشفشانی مناسب می سازد.
• U235 در راکتورهای هسته ای BREEDER به پلوتونیوم تبدیل می شود. و پلوتونیوم نیز در ساخت بمبهای هیدروژنی مورد استفاده قرار می گیرد.
• استات اورانیوم در شیمی تحلیلی کاربرد دارد.
• برخی از لوازم نوردهنده از اورانیوم و برخی در مواد شیمیایی عکاسی مانند نیترات اورانیوم استفاده می کنند.
• معمولا کودهای فسفاتی حاوی مقدار زیادی اورانیوم طبیعی میباشند. چراکه مواد کانی که آنها از آنجا گرفته شده اند حاوی مقدار زیادی اورانیوم می باشند.
• فلز اورانیوم برای اهداف اشعه ایکس در ساخت این اشعه با انرژی بالا استفاده می شود.
• این عنصر در وسایل INTERIAL GUIDANCE و GYRO COMPASS استفاده می شود.تاریخچه:
استفاده از اورانیوم به شکل اکسیدطبیعی آن به سال 79 میلادی بر می گردد یعنی زمانی که از این عنصر برای اضافه کردن رنگ زرد به سفال لعابدار استفاده شد (شیشه زرد با یک در صد اورانیوم در نزدیکی ناپل ایتالیا کشف شده است.)
کشف این عنصر به شیمیدان آلمانی به نام مارتین هنریچ کلاپرس اختصاص داده شد که در سال 1789 اورانیوم را به صورت قسمتی از کانی که آن را PITCHBLENDE نامید کشف شد. نام این عنصر را بر اساس سیاره اورانوس که هشت سال قبل از آن کشف شده بود برگزیدند.این عنصر در سال 1841 به صورت فلز جداگانه توسط EUGNE MELCHIOR PELIGOT استفاده شد.
در سال 1896 HENRI BECQUEREL فیزیکدان فرانسوی برای اولین بار به خاصیت رادیو اکتیویته آن پی برد.
در پروژه MANHATTAN نامهای TUBALLOY و ORALLOY برای اورانیوم طبیعی و اورانیوم غنی شده بکار برده شد. این اسامی هنوز نیز برای اورانیوم غنی شده و اورانیوم طبیعی بکار برده می شوند.
در آغاز قرن بیستم تفحص و جستجو برای یافتن معادن رادیو اکتیو در ایالات متحده آغاز شد. منابع رادیوم که حاوی کانی های اورانیوم نیز می بودند برای استفاده آنها در رنگ ساعت های شب نما و دیگر ابزار جستجو شدند. در طی جنگ جهانی دوم اورانیوم از نظر اهداف دفاعی اهمیت پیدا کرد. در سال 1943 UNION MINES DEVELOPMENT CORPORATION کنگره ای را در کلرادو به منظور استفاده ارتش از قدرت اتمی در پروژه MANHATTAN تشکیل داد.
برای اطمینان از ذخایر کافی اورانیوم این کنگره US ATOMIC ENECRY ACT OF 1946 را ایجاد و کمیسیون انرژی اتمی را بوجود آورد. در دهه 1960 ملزومات ارتش تزلزل یافت و در اواخر سال 1970دولت برنامه تهیه اورانیوم خود را کامل کرد. همزمان با همین مساله بازار دیگری به وجود آمد که درواقع همان کارخانه های نیروگاه های هسته ای اقتصادی بود.
ترکیبات:
تترا فلوروئید اورانیوم UF4 که به نمک سبز معروف است یک محصول میانی هگزافلورید اورانیوم می باشد. هگزا فلورید اورانیوم UF6 جامد است که در دمای بالای 56 درجه سانتیگراد بخار می شود. UF6 ترکیب اورانیوم است که برای دو فرایند غنی سازی GASEOUS DIFFUSION و CENTRIFUGE استفاده می شود. و در صنعت با نام ساده HEX خوانده می شود.
YELLOWCAKE اورانیوم غلیظ شده است. نام این عنصر بدلیل رنگ و شکل آن در هنگام تولید میباشد اگرچه تولید امروزه YELLOWCAKE بیشتر به رنگ سبز مایل به سیاه میگراید تا زرد. YELLOWCAKE تقریبا 70 تا 90 درصد اکسید اورانیوم دارد. U3O8
DIURANATE آمونیوم محصول جنبی تولید YELLOWCAKE میباشد که رنگ آن زرد درخشان میباشد. که گاهی اوقات باعث اشتباه شده و YELLOWCAKE نامیده می شود اما این نام درست این محصول نمی باشد.
پیدایش:
اورانیوم عنصر طبیعی است که تقریبا در تمام سنگها آب و خاک به میزان کم یافت می شود. و به نظر می رسد که مقدار آن از ANTIMONY، برلیوم، کادیوم، جیوه، طلا، نقره و تنگستن بیشتر باشد و این فراوانی در حد آرسنیک و مولیبدنیوم است. این عنصر در بیشترکانی های اورانیومی از قبیل PITCHBLENDE،URANINITE ،AUTUNITE,، URANOPHANE, TOBERNITE و COFFINITE یافت می شود.
مقدار بیشتری از اورانیوم در موادی از قبیل صخره های فسفاتی و کانیهای مانند LIGNITE و MONAZITE یافت میشود. که بیشتر برای مصارف اقتصادی از همین منابع استخراج می شود. از آنجا که اورانیوم نیمه عمر رادیو اکتیوی طولانی 4.47X109 سال برای U-238 دارد مقدار آن همیشه در زمین ثابت می ماند.
بنظر میرسد که فرو پاشی اورانیوم و واکنشهای هسته ای آن با توریوم همان منبع گرمایی عظیمی است که در هسته زمین، باعث ذوب شدن قسمت خارجی هسته زمین گردیده و باعث ایجاد حرکت پوسته ای زمین می شود.
معدن اورانیوم صخره ای است که تمرکزهای اورانیومی می باشد که مقدار اقتصادی ان یک تا چهار پوند اکسید اورانیوم در هر تن می باشد که تقریبا 0.05 تا 0.20 درصد اکسید اورانیوم دارد.
تولید و توزیع:
اورانیوم اقتصادی از طریق تقلیل هالیدهای اورانیوم با خاک فلزات قلیایی تولید می شود. همچنین فلز اورانیوم می تواند از طریق عمل الکترولیز 5KUF یا UF4 که در CACL2 و NACL حل شده است به دست آید. اورانیوم خالص نیز از طریق تجزیه حرارتی هالیدهای اورانیوم حاصل می شود.
در سال 2001 مالکان راکتورهای هسته ای غیر نظامی آمریکا از این کشور و منابع خارجی 21300 تن اورانیوم خریداری کردند. قیمت پرداخت شده برای هر کیلوگرم اورانیوم حدودا 26.39 دلار بود که در مقایسه با سال 1998 16% کاهش داشت. در سال 2001 ایالات متحده 1018 تن اورانیوم از 7 عملیات معدنی در غرب رود میسیسیپی تولید کرد. اورانیوم بیشتر توسط فرانسوی ها در کشورهای جهان توزیع شده است.
معمولا کشورهای بزرگتر اورانیوم بیشتری در مقایسه با کشورهای کوچکتر تولید می کنند. چراکه گسترش و توزیع اورانیوم در جهان یک شکل و یکنواخت است. کشور استرالیا ذخایر بسیار زیادی از این عنصر دارد که تقریبا 30% ذخایر دنیا را شامل می شود.
ایزوتوپها:
اورانیوم طبیعی از 3 ایزوتوپ U-238, U-235, U-234 تشکیل شده است که U-238 فراوان ترین آنها (99.3%) میباشد. این سه ایزوتوپ رادیو اکتیو بوده که نیمه عمر آنها عبارت است از U-235 4.5*109 سال که پایدارترین آنها می باشد. U-235 7*108 سال و U234 2.5*105 سال.
ایزوتوپهای اورانیوم می توانند از هم جدا شوند تا تمرکز یک ایزوتوپ بر دیگری را افزایش دهند. این فرایند "غنی سازی" نام دارد. وزن U-235 برای غنی شدن باید 0.711 درصد افزایش یابد. اورانیوم م235 برای استفاده در سلاحهای هسته ای و نیروگاه های اتمی مناسب تر است . این فرایند مقادیر بسیاری اورانیوم بوجود می آورد که در U-235 تخلیه میشوند و خالصترین اورانیوم یعنی U238 اورانیوم خالی یا DU نام دارد. اگر ایزوتوپ 235 بخواهد تخلیه شود باید وزنش 0.711 درصد کم شود.هشدار ها:
اورانیوم ممکن است که درطریق تنفس یا بلع و یا در موارد استثنایی از طریق شکافی روی پوست وارد بدن شود. اورانیوم توسط پوست جذب نمی شود و ذرات آلفای ساطع شده از این عنصر نمی تواند به پوست نفوذ کند. بنابراین اورانیومی که خارج از بدن باشد نمی تواند به اندازه اورانیوم داخل بدن مضر و خطرناک باشد. اگر اورانیوم به بدن وارد شود ممکن است موجب سرطان شده یا به کلیه ها آسیب برساند.
تمام ترکیبات اورانیوم سمی و رادیو اکتیو هستند. سمی بودن این عنصر می تواند کشنده باشد. در مقادیر بسیار کم خاصیت سمی بودن این عنصر به کلیه آسیب می رساند. خواص رادیو اکتیوی این عنصر نیز سیستماتیک و نظام مند است. در کل ترکیبات اورانیوم به سختی جذب روده و ریه میشوند و خطرات رادیولوژیکی آن باقی می ماند. فلز خالص اورانیوم نیز خطر آتش سوزی به همراه دارد.
فرد ممکن است با تنفس غبار اورانیو م در هوا یا خوردن و آشامیدن آب و غذا در معرض این عنصر قرار بگیرد. البته بیشتر این عمل از طریق خوردن آب و غذا صورت می گیرد. جذب روزانه اورانیوم در غذا 0.07 تا 1.1 میکروگرم می باشد. مقدار اورانیوم درهوا معمولا بسیار ناچیز است. افرادی که در کنار تاسیسات هسته ای دولت و یا معادن استخراج اورانیوم زندگی می کنند بیشتر در معرض این عنصر قرار می گیرند
ماسکهایی که ازانواع میوه ها و گیاهان تهیه می شود برای تغذیه پوست، روشن و باز شدن رنگ پوست و بستن منافذ آن بکار می رود. این ماسکها همچنین باعث مرطوب شدن و تنظیم چربی پوست می شوند.
جهت تهیه ماسک از گیاهان تازه حدود 2 مشت از پر گیاه تازه را مخلوط کرده و خرد می کنیم. ترکیبات دیگری که باید به این مخلوط اضافه کنیم عبارتند از: سفیده تخم مرغ، ماست، زرده تخم مرغ، شیر، عسل، لیموترش، سرکه، سبزیجات، روغنهای گیاهی، گیاهان دارویی که بر اساس نوع ماسک یک یا چند نوع از این مواد اضافه می شود.
ابتدا صورت را با آب ولرم شسته و پوست را خشک نمی کنیم. زمانی که پوست کمی مرطوب است ترکیبات آماده شده را به صورت لایه ای روی پوست می مالیم بطوریکه به اطراف چشم مالیده نشود. پس از انجام اینکار دراز کشیده و پاهای خود را کمی بالا نگه می داریم تا جریان خون حفظ شود. این ترکیبات حدود 30-20 دقیقه روی صورت می ماند که بر اساس حساس بودن پوست این زمان متغیر است.
پس از گذشت زمان مورد نظر با کمی پنبه ماسک صورت را به آرامی پاک کنید. در صورت خشک شدن ماسک از پنبه مرطوب استفاده می شود. پس از پاک کردن صورت را با آب ولرم شستشو می دهیم.
ماسکهای صورت گیاهی باعث زیبایی و طراوت پوست می شوند.لازم به ذکر است استفاده از ماسکهای طبیعی بعد از پاکسازی عمیق پوست و بخور دادن پوست می باشد.
نوع ماسک باید بسته به نوع پوستی که فرد دارد انتخاب شود. استفاده از ماسک حدود یک بار در هفته ضرورت دارد، زیرا سلولهای مرده سطحی پوست با شستشوی ساده با آب و صابون ممکن است از بین برود و باعث تیره شدن پوست و از بین رفتن شادابی و طراوت پوست شود.
گفت وگو با معاون برنامه ریزی و امور بین الملل سازمان انرژی اتمی - 1
مکر خداوند پوشیده و پنهان است. درست زمانی و از آن جایی سر می رسد و نابکاران را در بر می گیرد که هرگز گمانش را هم نمی کردند. ایران هسته ای برای دنیای غرب همواره کابوسی هول انگیز بوده است اما تا همین چندی پیش هر وقت این کابوس به سراغشان می آمد خود را اینگونه دلداری می دادند که «خیالبافی است!»، «مگر امکان دارد؟!»، «نمی شود» و... امروز اما آن کابوس در مقابل چشمان ناباور و متحیر دنیای غرب به تمامی محقق شده است و ایران اسلامی فناوری هسته ای را نیز به مؤلفه های انسانی و سرزمینی قدرت استراتژیک خود افزوده است. غرب می تواند حضور و وجود یک ایران هسته ای را بپذیرد و خود را با آن وفق دهد و همچنین این اختیار را هم دارد که همچون بسیاری موارد دیگر رویاروی اراده و خواست ملت ایران بایستد و به عاقبتی گرفتار آید که چندان متفاوت از فرجام دیگر رویارویی های ایران و غرب در سال های پس از پیروزی انقلاب نخواهد بود.
دکتر محمد سعیدی معاون برنامه ریزی و امور بین الملل سازمان انرژی اتمی و عضو کمیته راهبری مذاکرات ایران و اروپاست. در میان حجم انبوه کارهایش فرصتی به ما اختصاص داد تا کمی از تاریخ گذشته بدانیم و اندکی هم در باب دورنمای آینده این پرونده، گفت وگو کنیم. حاصل این دیدار حامل پیامی خوش برای همه کسانی است که فرازوفرودهای این پرونده را تا امروز تعقیب کرده اند. سعیدی در این گفت وگو تأکید می کند که «هیچ کس حق معامله بر سر فناوری تولید سوخت را در کشور ندارد» و همچنین وعده می دهد که دوره سخت و ناگوار تعلیق به زودی به سر خواهد آمد. خواندن این گفت وگو بی گمان برای کسانی که مایلند بدانند چیزی به نام فناوری هسته ای چگونه در ایران شکل گرفت، بی فایده نخواهد بود.
مهدی محمدی
mohammadi@kayhannews.ir
¤ اگر بخواهیم یک رویکرد تاریخی به موضوع فعالیت های هسته ای در ایران اتخاذ کنیم، می دانیم که سابقه موضوع باز می گردد به پیش از انقلاب. ایده های اولیه فعالیت هسته ای همان موقع در ذهن برخی مسئولان شکل گرفت و حتی معاهده NPT را هم ما در 1970، هنگامی امضا کردیم که فعالیت هسته ای چندان جدی در کشور انجام نمی شد. سؤال این است که پیشینه برنامه هسته ای ایران قبل از انقلاب چگونه بوده، چه تصمیماتی اتخاذ شده و تا چه مرحله ای اجرا شده است؟
- دغدغه دست یابی به فناوری هسته ای و ساخت نیروگاه های اتمی از اوایل دهه 50 در ایران قوت می گیرد. با توجه به نیاز کشور به انرژی هسته ای و لزوم تنوع بخشیدن به منابع تامین انرژی، مسئولان همان موقع به فکر توسعه این فناوری در داخل می افتند. برآوردها آن زمان نشان می داده است که منابع انرژی فسیلی رو به اتمام است و به هیچ وجه نمی تواند به عنوان یک منبع مطمئن تامین انرژی در بلندمدت در نظر گرفته شود. بنابراین قبل از انقلاب برنامه ای تنظیم می شود که بر مبنای آن ظرف 20 سال (تا سال 1374) می بایست 23هزار مگاوات برق هسته ای وارد مدار شود. این برنامه حدود سال 1354 تنظیم می شود.
¤ در قالب چند نیروگاه؟
- این را که تنوع و ظرفیت نیروگاه ها چگونه باشد به مطالعات بعدی موکول شده بود. به همین جهت مذاکرات برای ساخت نیروگاه های اتمی با دو کشور آلمان و فرانسه آغاز و منجر به امضای دو قرارداد می شود. در قرارداد اول شرکت زیمنس آلمان متعهد می شود دو نیروگاه در بوشهر بسازد و در قرار داد دوم فرانسوی ها تعهد می کنند دو واحد نیروگاهی 900 مگاواتی در دارخوین احداث کنند؛ که البته این پایه ای بوده است برای امضای قراردادهای دیگر پس از تکمیل این پروژه ها. در کنار برنامه ریزی برای احداث نیروگاه، یکی دیگر از دغدغه های جدی سازمان انرژی اتمی پیش از انقلاب، این بوده است که برای تامین سوخت این نیروگاه ها هم فکری جدی بکند. یعنی ایده ایجاد چرخه تولید سوخت هسته ای پیش از انقلاب شکل می گیرد، آن هم با این استدلال که مهم ترین رکن فناوری هسته ای کشور چرخه سوخت است و اگر چرخه سوخت در کشور ایجاد نشود، نوعی وابستگی دائمی به سوخت خارجی برای نیروگاه ها در کشور باقی خواهد ماند. دلیل این موضوع هم این است که فعالیت هسته ای تا حد زیادی یک مسئله سیاسی است و کشورها به دلایل سیاسی ممکن است هر لحظه از تحویل سوخت امتناع کنند. لذا قبل از انقلاب، بحث چرخه سوخت به طور جدی مطرح می شود و مذاکراتی را در این زمینه با آمریکایی ها و اروپائیها آغاز می کنند. بالاخره پس از چند دور مذاکره در اواخر سال 55 آمریکایی ها راضی می شوند درباره انتقال بخشی کوچکی از فناوری چرخه سوخت به ایران وارد مذاکره بشوند، که آنهم نافرجام می ماند.
¤ کدام بخش؟
-تحقیقات و تولید بخشی از مواد اولیه سوخت، نه بخش غنی سازی.
¤ یعنی UCF؟
- بله، آن هم نه به طور کامل. مثلا در حد تولید کیک زرد یعنی همان کاری که کم وبیش در کره جنوبی هم انجام دادند. الان کره ای ها هم فقط یک بخش بی اهمیتی از چرخه سوخت یعنی بخش تبدیلات شیمیایی اورانیوم را دارند نه بخش های حساس مربوط به غنی سازی و بالاخره مذاکرات درباره چرخه سوخت با آمریکا به نتیجه نمی رسد و به ناچار مذاکراتی را با فرانسوی ها شروع می کنند. در نتیجه آن توافقنامه ای میان ایران و فرانسه در تاریخ اردیبهشت 1354 امضا می شود که فرانسوی ها یک مرکز تحقیقات هسته ای در اصفهان بسازند که تامین کننده نیازهای تحقیقاتی در زمینه سوخت نیروگاه هایی باشد که بنا بوده در ایران ساخته شود. بنابراین بحث چرخه سوخت قبل از انقلاب هم یک چالش جدی بین ایران و غرب بوده است و البته مسئله لاینحل باقی می ماند.
براساس موافقتنامه همکاری های صلح جویانه اتمی میان ایران و فرانسه در سال 1354 دولت فرانسه هفت مورد مشخص را متعهد می گردد. اول: تأسیس یک مرکز تحقیق و توسعه اتمی در ایران. دوم، تربیت نیروی متخصص ایرانی در زمینه هسته ای با ایجاد و توسعه مؤسسات هسته ای. سوم، تحویل ظرفیت برق اتمی تا قدرت 5000 مگاوات از طریق ایجاد راکتورهای قدرت آب سبک 900 و 1000 مگاواتی. چهارم، در مورد تأمین سوخت نیروگاه های اتمی ایران فرانسه متعهد می گردد یک مرکز صنعت ملی برای تولید مواد اورانیوم در ایران ایجاد نماید. و امکان ایجاد چنین تأسیساتی را بطور مشترک در کشورهای ثالث مورد بررسی قرار دهند. نکته جالب توجه در اینجا این است که در آن دوران نیز اعتماد لازم برای تأمین سوخت وجود نداشته است و ایران برای اطمینان بیشتر جهت تأمین سوخت نیروگاه های خود ناچار می شود 10% سهام شرکت «ارودیف» (تولیدکننده سوخت فرانسه) را خریداری نماید و برای تأمین اورانیوم طبیعی خود درصدی از سهام شرکت «راسینگ» نامیبیا را نیز خریداری نماید. پنجم، فرانسه متعهد می گردد که همکاری در زمینه راکتورهای فوق زاینده را در ایران به لحاظ کمک به استقلال ملی از لحاظ انرژی مورد بررسی قرار دهد و ششم، همکاری در زمینه ایجاد تأسیسات آب شیرین کن با استفاده از نیروگاه های اتمی. متعاقب این موافقتنامه قرارداد ساخت دو واحد 900 مگاواتی در سال 1356 امضاء می شود و همچنین لازم است از موافقتنامه ای که ایران با دولت آلمان در سال 1356 در زمینه همکاری های هسته ای امضاء می کنند یاد کنم که در آن موافقتنامه نیز دولت آلمان در زمینه توسعه و تحقیقات هسته ای ساخت نیروگاه های اتمی و سایر تأسیسات هسته ای و تحقیقاتی، آموزش و تربیت نیروی انسانی، امنیت و حفاظت از تأسیسات هسته ای و نهایتاً سوخت اتمی به ایران متعهد می گردد.
¤ حالا به عقیده شما نگرانی غرب درباره تبدیل شدن ایران به یک کشور بهره مند از فناوری هسته ای در دوره طاغوت، تا چه حد واقعی بوده است. با توجه به اینکه می دانیم رژیم پهلوی، رژیمی نبود که بخواهد یا بتواند برای غرب دردسر درست کند.
- نکته ای که وجود داشته این بوده که غربی ها تصور می کرده اند ایران به عنوان یک کشور بزرگ شیعی در منطقه با پیشینه تمدنی عظیمی که دارد و با توجه به پتانسیل انسانی و سرزمینی آن، اگر صاحب قدرت هسته ای بشود، می تواند معادلات منطقه را به هم بریزد. علاوه بر این غربی ها و به خصوص آمریکا سرمایه گذاری اصلی شان را در این خصوص بر روی اسراییل انجام داده بودند و نمی خواستند اسراییل رقیبی پیدا کند.
¤ پس قبل از انقلاب هیچ عملیات اجرایی بر روی سیکل سوخت در کشور انجام نشد؟
- نه، فقط مذاکراتی انجام می شود که آنها هم ناتمام باقی می ماند.
¤ در زمینه انتقال دانش نظری یا مهندسی چرخه سوخت به ایران هم اقدامی نشد؟
- نه، به هیچ وجه.
¤ آقای دکتر، درباره اینکه وقتی پروژه بوشهر متوقف شد و زیمنس کار در آنجا را ادامه نداد، واقعاً چه میزان کار در آنجا انجام شده بود و پروژه دقیقاً در چه مرحله ای قرار داشت، برآوردها کمی متناقض است. گاهی حتی گفته شده است که بوشهر تا 90 درصد تکمیل شده بود. شما اطلاعات دقیق تری در این باره دارید؟
- عدد دقیقی نمی شود ارائه داد. چون بخش اصلی ساخت تجهیزات باید در خود آلمان و توسط شرکت های آلمانی انجام می شد و آنچه ما در این زمینه در اختیار داریم صرفاً یک آمار تقریبی است نه تحقیقی. در مرحله انجام تأسیسات نیروگاه در بوشهر، در بخش ساختمانی مربوط به واحد اول و دوم می توانیم بگوییم کار تا حدود 60-50 درصد انجام شده بود. البته تجهیزات زیادی در آلمان ساخته شده بود که هیچ گاه به ایران منتقل نشد. سوخت فاز اول نیروگاه هم آماده شده بود و در آلمان نگهداری می شد که البته آن را هم هرگز به ایران تحویل ندادند. بعد از انقلاب هیچ موقع برآورد و ارزیابی دقیقی در مورد پروژه بوشهر انجام نشد، عمدتاً به این دلیل که قرارداد به گونه ای بود که اطلاعات مربوط به پروژه می بایست نزد طرف آلمانی نگهداری می شد و چون آلمانی ها هرگز این اطلاعات را در اختیار ما قرار ندادند، امکان انجام یک برآورد دقیق هم به وجود نیامد.
¤ تصمیم درباره ادامه نیافتن کار زیمنس در بوشهر پس از انقلاب توسط ما اتخاذ شد یا توسط آلمانی ها؟
- آنچه که از اسناد برمی آید این است که آلمانی ها در یک دوره ای که پس از انقلاب که تا سال 1361 ادامه می یابد اعلام می کنند که ما حاضر به ادامه ساخت نیروگاه بوشهر نیستیم به این دلیل که مکان پروژه ایران در منطقه جنگی قرار دارد.
¤ بعد از انقلاب، پیش از مقطع سال 61، هیچ مذاکره ای با آلمانی ها صورت نگرفته بود؟
- مذاکرات بدون نتیجه ای وجود داشته است.
¤ اسناد چه می گوید؟
- اسناد این مطلب را تأیید می کند که ایران هم در همان موقع برای تکمیل نیروگاه اعلام آمادگی می کند، اما آلمان ها نمی پذیرند تا اینکه در حدود سال 1361 آلمانی ها اعلام می کنند به این دلیل که بوشهر در یک منطقه جنگی قرار گرفته است، حاضر به ادامه کار نیستند.
¤ به این ترتیب آلمانی ها از انجام تعهداتشان قرارداد ساخت نیروگاه بوشهر سرباز زده و قرارداد را به طور یک جانبه فسخ کرده اند. آیا در قرارداد خسارتی برای چنین کاری در نظر گرفته شده بود؟
- بله، در قرارداد موضوع فسخ قرارداد به داوری ارجاع داده شده بود که این کار انجام شد. متأسفانه در مسیر داوری ما موفقیت چندانی نداشته ایم و الان رسیدگی به موضوع در مراحل پایانی خودش قرار دارد.
¤ موضوع هنوز ادامه دارد؟
- بله، رسیدگی به پرونده همچنان ادامه دارد و در مراحل پایانی خود قرار دارد.
¤ دورنمای آن را چگونه می بینید؟
- قطعاً به نفع ایران نخواهد بود. چون داوری در مجموع به نفع ما رای نداده است.
¤ این به دلیل ضعف های قرارداد بوده یا به دلیل سیاسی عمل کردن دادگاه های غربی؟
- من نمی توانم در این باره داوری دقیقی بکنم. اما آنچه مهم و قطعی است این است که غرب نمی خواست ایران صاحب فناوری نیروگاه های اتمی بشود و طبیعتاً حاضر نبود در این باره خسارتی هم به ایران بپردازد.
¤ آیا آلمانی ها کل پول قرارداد را یک جا از ایران گرفته بودند؟
- بله، بخش قابل توجهی از آن را گرفته بودند.
¤ و چیزی از آن را برنگرداندند؟
- نخیر، هیچ چیز.
¤ بسیار خوب. آقای دکتر، ما پس از انقلاب دقیقاً از چه زمانی و با چه استدلالی به فکر دست یابی به فناوری چرخه سوخت افتادیم؟ آژانس در یک گزارش تفصیلی که اوایل بحران هسته ای ایران درباره مجموعه فعالیت های هسته ای کشورمان منتشر کرد، ادعا می کند تلاش ایران برای کسب فناوری چرخه سوخت در آن ابتدای کار، در حالی که ایران نیروگاه آماده ای نداشته، سوءظن برانگیز است. ما کارمان را در زمینه چرخه دقیق از کی و چگونه آغاز کردیم؟
- ببینید، در آغاز بحث سیکل سوخت مطرح نبوده است. از اواسط دهه 1360 سیاست نظام این بوده است که به فناوری صلح آمیز هسته ای دست پیدا کند. فناوری هسته ای شامل نیروگاه های هسته ای و تامین سوخت آنها می شود. شاید کشور هرگز تصور نمی کرد که آلمانی ها تحت هیچ شرایطی حاضر به تکمیل نیروگاه بوشهر نباشند. ایران در این مدت همواره به دنبال این بوده است که آلمانی ها را متقاعد کند که بیایند و کارشان را به سرانجام برسانند. حتی در حال حاضر از آلمان ها خواسته ایم بیایند و واحد دوم بوشهر را تکمیل کنند. وقتی آلمانی ها به صراحت اعلام کردند که کار را در بوشهر متوقف خواهند کرد، کشور به دنبال جایگزین گشت و بهترین جایگزینی که پیدا کرد، روسیه بود. پس بنابراین، اینگونه نبوده است که برنامه ساخت نیروگاه های هسته ای در ایران هرگز متوقف شده باشد. ما بعد از انقلاب همواره به دنبال تکمیل نیروگاه بوشهر بوده ایم، چون ما همواره برنامه ساخت نیروگاه را تعقیب کرده ایم، این نگرانی هم به موازات آن وجود داشته است که سوخت این نیروگاه ها با رفتاری که غربیها در گذشته داشته اند، چگونه تامین خواهد شد. این نگرانی مختص ما هم نیست. همه کشورهایی که برنامه تولید برق هسته ای دارند اما از فناوری چرخه سوخت بی بهره اند، چنین نگرانی دارند. زیرا سیاستها و دولتها در خارج دائماً در حال تغییر هستند ممکن است امروز متعهد به تحویل سوخت شوند و فردا از دادن آن استنکاف نمایند. بنابراین ما به دنبال این بودیم که در کنار برنامه ساخت نیروگاه، برای تامین مطمئن سوخت آن هم فکری بکنیم. اما توجه به این نکته در اینجا لازم است که تحقیقات در مورد چرخه سوخت، لزوماً و مستقیماً به معنای انجام دادن اقداماتی برای تولید سوخت نیست. ما در اواسط دهه 60 که کار تحقیقات برروی تولید سوخت را آغاز کردیم، در آغاز کارمان صرفاً جنبه آزمایشگاهی و تحقیقاتی داشت و به هیچ وجه صنعتی نبود. شما می دانید فناوری هسته ای از نوع فناوری های فوق العاده سطح بالا (high tech) است و امروز اگر شما کاری را در این زمینه شروع بکنید، 10سال بعد نتیجه می دهد. لذا ما ناچار بودیم که مطالعاتی را در زمینه تولید سوخت آغاز کنیم. تولید سوخت هم مراحل مشخصی دارد. مرحله اول تولید مواداولیه سوخت است یعنی 6UF و مرحله بعدی غنی سازی آن. غنی سازی هم روش های مختلفی دارد، که ما از میان آنها روش ماشین های سانتریفیوژ را برگزیدیم. اگر بخواهم به سؤال شما بازگردم اینطور می توانم بگویم که ما در اواسط دهه 60 کار تحقیقاتی و آزمایشگاهی را برروی تولید سوخت آغاز کردیم و در گام اول برای اینکه اساساً با قطعات ماشین های سانتریفیوژ آشنا شویم، مجبور بودیم این قطعات را وارد کنیم و برروی آنها آزمایش هایی انجام بدهیم.
¤ برای تهیه قطعات چه اقداماتی انجام شد؟
-باوجود اینکه استفاده از فناوری هسته ای برای مقاصد صلح آمیز طبق ماده 4 معاهده NPT حق ماست، متأسفانه این امکان برای ما وجود نداشت که نیازمندی هایمان را از بازار رسمی تأمین کنیم. علاوه بر این طبق موافقتنامه پادمان لزومی نداشته است که ما فعالیت های تحقیقاتی مان را در زمینه تولید سوخت به آژانس اعلام کنیم. بالاخره کار مطالعاتی برروی تولید سوخت آغاز شد و در کنار آن در سفری که در سال 1372 آقای هاشمی رفسنجانی به چین داشتند، قراردادی برای تامین مواداولیه سوخت با آن کشور منعقد گردید. در آن سفر، قرارداد ساخت دونیروگاه تحقیقاتی 300مگاواتی با چینی ها امضا شد و علاوه بر آن چینی ها متعهد شدند برای تامین مواد اولیه سوخت این نیروگاه ها پروژه UCF را در اصفهان بسازند.
¤ قرار بود چینی ها UCF را در حد صنعتی برای ما بسازند یا آن هم تحقیقاتی بود؟
-نه، UCF قرار بود در حد صنعتی ساخته بشود. همین نشان می دهد که برنامه ما از همان ابتدا کاملاً شفاف بوده است. وقتی ما قرارداد احداث دو نیروگاه 300 مگاواتی را به طور علنی و رسمی با یک کشور امضا می کنیم و در کنار آن به دنبال سیکل سوخت می رویم، روشن است که سوخت را برای همان نیروگاه ها می خواهیم نه برای اهداف دیگر.
¤ درباره قطعاتی که ما از بازار آزاد خریداری کرده بودیم، نکته ای هست. از قرار معلوم خیلی از این قطعات اولاً چندان به درد خور نبود و بلااستفاده ماند و ثانیاً این قطعات حامل آلودگی هایی بود که الان برای ما گرفتاری درست کرده است. چرا آن روز که این قطعات خریداری می شد، در این باره دقت کافی به عمل نیامد؟
-ببینید، وقتی شما جنسی را از بازار آزاد می خرید، طبعاً همه شرایطی را که معمولاً برای یک معامله عادی و رسمی در نظر گرفته می شود، نمی توانید در آن لحاظ کنید. در معاملات عادی وقتی شما قصد خرید کالا یا قطعه ای را دارید می توانید به محل تولید آن بروید، جنس را بینید، فروشنده جنس را برای شما باز می کند و تست می کند و حتی کارشناسان شما می توانند بروند و نحوه به کاربردن آن را آموزش ببینند. بعد که کاملاً از سلامت آن اطمینان حاصل کردید، جنس را می آورید و بقیه مبلغ قرارداد را می پردازید. اما در معاملات بازار آزاد اصلا اینگونه نیست. فروشنده به شما می گوید من این جنس را دارم با این قیمت، همین. مثلاً شما قطعات سانتریفیوژ را در نظر بگیرید. شیوه درست این است که موقع خرید مکانی وجود داشته باشد تا خریدار بتواند این قطعات را در آنجا نصب، تنظیم و تست کند. خب، در بازار آزاد مطلقاً چنین امکانی وجود ندارد و اصلاً بسیاری از فروشنده ها از حداقل دانش و تخصص لازم برای این کارها بی بهره اند. پس بنابراین در آن دوران ناچار از خرید قطعات با آن شرایط بودیم.
¤ فکر نمی کنید یک مقدار از مشکل هم به ضعف دانش مهندسی هسته ای نزد ما در آن مقطع باز می گردد؟
-قطعاً همینطور است. من می خواهم عرض کنم که در نیمه دوم دهه 60 ما فقط مفهومی از ماشین سانتریفیوژ را که در کتاب های دانشگاهی موجود بود در اختیار داشتیم و شاید مهندسان و دانشمندان ما حتی یک بار هم این ماشین را ندیده بودند. حتی قریب به اتفاق آن بخش از متخصصان ما که در خارج از کشور تحصیل کرده بودند، به تاسیسات تولید سوخت و حتی تاسیسات نیروگاهی راه نداشته اند.
¤ پس آنچه ما ابتدای کار از بازار آزاد خریدیم، قطعات ماشین های سانتریفیوژ نوع P1 بود؟
-بله، دقیقاً.
¤ نقشه هم خریداری شد؟
-یک سری نقشه های اولیه و کاملاً نامفهوم ماشین های P1 هم بود که به هیچ وجه نمی توانست برای مونتاژ و نصب این ماشین ها به ما کمکی بکند. به همین دلیل ما در یک مقطعی کلیه این قطعات و نقشه ها را کنار گذاشتیم و به مهندسی داخلی خودمان روی آوردیم. در واقع در اوایل دهه 70 تلاش ما این بود که خودمان در داخل این قطعات را طراحی کنیم و بسازیم. در آن زمان البته ما موفق نشدیم و مسایل در حد همان مطالعات ، تحقیقات و بعضی آزمایشها باقی ماند تا رسیدیم به سال .1376 لازم به ذکر است تا سال 76 زحمات بسیار ارزشمندی در زمینه تحقیقات و آزمایش این ماشین ها صورت گرفته بود.
¤ آیا ما هرگز یک ماشین سانتریفیوژ کامل نصب شده هم وارد کرده ایم؟
-نه، آنچه ما وارد کرده ایم همواره در حد قطعه بوده است.
¤ حالا می توانیم وارد این بحث بشویم که فناوری سیکل سوخت چگونه در کشور ما با تکیه بر توان دانشمندان و مهندسین داخلی شکل گرفت و توسعه یافت. در این باره احتمالاً باید ناگفته های بسیاری وجود داشته باشد.
-بله، در دهه 70 یک توانمندی قابل توجهی با توجه به کارهایی که مهندسین ما انجام می دهند در کشور شکل می گیرد اما این توانمندی در حد آزمایشگاهی باقی می ماند و هرگز شکل صنعتی به خود نمی گیرد. تا سال 1376 که کشور تصمیم گرفت ظرف 20 سال 7هزار مگاوات برق هسته ای تولید کند و سازمان انرژی اتمی هم موظف شد کارهای مقدماتی برای تامین سوخت این نیروگاه ها را انجام بدهد، چه در بخش تامین مواداولیه و چه در بخش غنی سازی.
همانطور که می دانید قرارداد پروژه UCF که قرار بود چینی ها در اصفهان بسازند به دلایل مختلف در سال 1375 فسخ شد و ما ناچار شدیم خودمان مطالعات مقدماتی و امکان سنجی های لازم را انجام بدهیم که آیا اساساً متخصصان داخلی ما توان انجام این پروژه را دارند یا خیر. آن موقع تعداد بسیار اندکی در داخل کشور باور داشتند که انجام این کار با تکیه بر توان داخلی شدنی باشد. به هر حال کار جدی در این زمینه از سال 1379 آغاز شد. شاید یکی از نکات بارز در این پروژه این است که در تقریبا تمامی پروژه هایی که در بخش های مختلف مانند نفت، گاز و پتروشیمی اجرا شده است ما منابع (reference) مختلفی در اختیار داشته ایم. مثلا اگر صنعت خودروسازی در کشور ما رشد کرده با کمک مبانی بوده که ما از کمپانی های غربی گرفته ایم و در داخل توسعه داده ایم. اما در فناوری هسته ای نه هیچ کشوری حاضر به همکاری با ما بود، نه هیچ شرکت خارجی و نه حتی منابعی که وجود داشت که اطلاعات مهندسی در اختیار ما بگذارد. نکته دیگر این است که معمولا تاسیسات (plant) هسته ای در دنیا رفرنس های مشخصی دارند. مثلا اگر غنی سازی به روش سانتریفیوژ بخواهد در کشوری پیاده شود، معمولا رفرنس آن شرکت غنی سازی «یورنکو» یا در موارد دیگر شرکت «یورودیف» فرانسه است. یعنی اطلاعات و نقشه های مهندسی از آنجا می آید و با تغییرات اندکی پیاده می شود. اما ما به دلیل محدودیت هایی که با آنها مواجه بودیم در همه زمینه های کار هسته ای یعنی UCF، غنی-سازی، راکتور تحقیقاتی و آب سنگین، هیچ رفرنسی در اختیار نداشتیم. در واقع هیچ اطلاعات دقیقی در اختیار ما قرار نداشت و ما مجبور بودیم همه طراحی های مهندسی را خودمان از صفر انجام بدهیم و این کار بسیار سختی بود به طوری که در سال 1377 که این پروژه در حال بررسی و مطالعه بود، تعداد کسانی که باور داشتند این کار قابل انجام است، به عدد انگشتان یک دست هم نبود. آن دوره برای کشور دوره بسیار دشواری بود چرا که کشور در حال اتخاذ تصمیمی بود که هیچ تصویر روشنی از جزئیات یا حتی دورنمای آن در اختیار نداشت. فضای پیش روی ما کاملا تیره بود. اتفاقی که در بخش هسته ای در کشور ما رخ داده می تواند الگویی برای رشد و توسعه کشور در آینده باشد. ما در حالی کارمان را شروع کردیم که باوری برای توسعه بومی فناوری هسته ای در کشور ما یا وجود نداشت یا اینکه عده بسیار قلیلی به آن باور داشتند. این ناباوری شاید تا سال گذشته هم نزد خیلی ها ادامه داشت.
¤ خارجی ها هم که اصلا باور نمی کردند.
- آنها اصلا تصورش را هم نمی کردند که ایران بتواند در تمامی زمینه های مربوط به سیکل سوخت به پیشرفت هایی چنین چشمگیر دست پیدا کند. به همین جهت هم شما می بینید عمده تبلیغاتی که غرب درباره فعالیت های ما آغاز می کند از سال 1381 به بعد است که تازه متوجه می شوند ایران در حال دستیابی به فن آوری هسته ای است.
¤ شاید بهتر باشد برای بحث درباره پروژه ها تک تک به سراغ آنها برویم. گمان می کنم حق تقدم با UCF باشد.
- CUF یک پروژه حیاتی و اساسی برای ما بود. وقتی چینی ها در سال 1375 رسماً و نهایتاً پس از دو سال مذاکره در سال 1377 اعلام کردند که حاضر به اجرا و تکمیل این پروژه نیستند، من و یکی دیگر از معاونان سازمان بارها به چین سفر کردیم تا شاید بتوانیم آنها را راضی کنیم که لااقل بخشی از کار را انجام بدهند یا طراحی های کامل UCF را به ما بدهند تا ما بتوانیم خودمان بر مبنای آنها پروژه را انجام بدهیم. اما آنها به هیچ وجه حاضر به این کار نشدند. در یک مرحله ای ما برای تامین بعضی تجهیزات کلاس 3 که دارای فناوری فوق العاده سطح بالاست، دچار تنگناهای شدید شده بودیم و مطالعات اولیه ای هم که انجام داده بودیم نشان می داد امکان ساخت این تجهیزات در داخل کشور وجود ندارد و ناچار باید آنها را از خارج وارد بکنیم. به چینی ها و بسیاری کشورهای دیگر روی آوردیم تا شاید بخشی این تجهیزات را به ما بدهند اما هیچ کدام حاضر به انجام این کار نشدند. شاید حتی یک جاهایی چینی ها ما را به مسخره می گرفتند که شما در حد این کار نیستید. یکی از روزهای سخت ما در پکن آن روزی بود که چینی ها با حالت تمسخر به ما گفتند شما قادر به انجام این پروژه نخواهید بود، اگر هم بتوانید کاری بکنید فقط تا مراحل اولیه جلو خواهید رفت و در بخش های بعدی که مراحل high tech پروژه است دچار مشکل خواهید شد، همچنان که خود ما (چینی ها) در آن مراحل به مشکل برخوردیم و روس ها به کمک ما آمدند. شنیدن این حرف ها برای ما واقعا دشوار بود. اما این برخورد چینی ها شاید یکی از مؤثرترین شوک های شیرینی بود که به سازمان انرژی اتمی وارد شد و ما را متقاعد ساخت که باید خودمان تاسیسات UCF را طراحی کنیم و بسازیم.
¤ آیا چینی-ها به خاطر فسخ قرارداد UCF به ما خسارت پرداخت کردند؟
- بله، ما به لطف خدا توانستیم از چینی ها هم اصل پول را پس بگیریم و هم خسارت دریافت کنیم. چین در ابتدای مذاکرات فسخ قرارداد حتی حاضر نبود مبالغی را که ما به عنوان پیش پرداخت، به آنها داده بودیم به ما برگرداند. حرفشان هم این بود که ما طراحی-های بخشی از پروژه را به شما داده ایم و در ازای آن پولی دریافت کرده ایم. بنابراین شما دیگر طلبی از ما ندارید. در حالی که ما عملا نصف مبلغ قرارداد را به طرف چینی داده بودیم.
¤ کل مبلغ قرارداد چقدر بود؟
- 110 میلیون دلار، که ما نزدیک 50درصد آن را به چینی ها داده بودیم. با مذاکراتی که انجام شد و تصمیماتی که در کشور اتخاذ شد، ما هم توانستیم اصل پول پرداختی مان را از طرف چینی پس بگیریم و هم علاوه بر آن حدود 17 میلیون دلار به عنوان خسارت دریافت کردیم. این برای کشور ما که معمولاً در داوری های بین المللی موفق نبوده، توفیق بزرگی بود. نهایتاً ماچیزی در حدود 62 میلیون دلار از چین گرفتیم. عرض کردم که برخورد چینی ها شوک بزرگی به ما وارد کرد. در آن اوایل کار وقتی مهندسین، نقشه های ابتدایی را باز کردند تا ببینند آیا توان انجام این کار را دارند یا نه، بسیاری از مهندسان ما از پیچیدگی این کار وحشت کرده بودند. اما به عقیده من یک تصمیم شجاعانه ای در آن مقطع (سال 1378) توسط مدیریت سازمان گرفته شد. اگرچه خیلی ها تصمیم سازمان را باور نداشتند و عقیده داشتند که مدیران سازمان جاه طلبانه برخورد می کنند. ولی خب مسئولین سازمان این ریسک را پذیرفتند. آن روز شاید کمتر کسی باور داشت که سازمان بتواند چنین کار بزرگی را به سرانجام برسانید. اما امروز باید این را عرض کنم که در همه آفات (لحظه ها) این پروژه این لطف و عنایت مخصوص خداوند بود که راه ما را باز می کرد و مشکلات پیش رویمان را می گشود براساس کریمه شریفه من عتیق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب. خداوند متعال انسانهایی که در مسیر او حرکت کنند هیچگاه در بن بست قرار نمی دهد و بگونه ای به آنها عطا خواهد کرد که محاسبات مادی نتوانند آنرا محاسبه کنند. در یک مرحله ای ما در بخش طراحی مهندسی به مشکلاتی بسیار پیچیده ای برخوردیم ولی خیلی زود به نحو معجزه آسایی همه مشکلات محاسباتی ما حل شد. یا در مورد همان تجهیزات کلاس 3 دارای فناوری سطح بالا که عرض کردم از چینی ها می خواستیم آنها را به ما بدهند و آنها می گفتند این تجهیزات در انبار است اما آنها را به شما نخواهیم داد، ما مجدداً یک امکان سنجی کردیم و معلوم شد می توانیم بخش عمده ای از آنها را در داخل بسازیم. باز این ریسک انجام شد که شرکت های داخلی را شناسایی کردیم و ساخت این تجهیزات را به آنها سفارش دادیم. در ادامه این کار ما به تدریج متوجه شدیم تمام این تجهیزات را می توانیم در داخل بسازیم. یعنی لطف خدا اینطور بود که کاری را که ما در یک مقطعی تصورش را هم نمی کردیم که بتوانیم در داخل انجام بدهیم، سال بعد فهمیدیم صددرصد در داخل و توسط بعضی شرکت های خصوصی و دولتی انجام شدنی است. جالب این است که بعضی از این شرکت ها خودشان هم نمی دانستند که قادر به انجام چنین کاری هستند، به خاطر اینکه در طول عمر کاری شان اساساً با چنین نقشه هایی مواجه نشده بودند. اما بعد که وارد کار شدند از آنجایی که صنعت هسته ای دارای بالاترین استانداردهای ایمنی و تضمین کیفیت است، مجبور شدند استانداردهای جدیدتری را وارد بکنند و خودشان را با آنها وفق بدهند و همین موضوع منجر به ارتقای فوق العاده سطح کار آنها شد. پس از اینکه ما از این مرحله ساخت قطعات و تجهیزات عبور کردیم، وارد مرحله نصب شدیم که خود این مرحله یک دنیای کاملاً جدیدی برای مهندسین ما بود. مهندسین ما تا آن موقع هرگز تجربه نصب قطعات و تجهیزات در یک کارخانه کامل هسته ای را نداشتند چرا که کارهایمان تا آن زمان صرفاً در حد آزمایشگاهی بود. ما با همان متخصصینی که کارهای طراحی و ساخت قطعات را انجام داده بودند، وارد مرحله نصب شدیم. کار نصب آغاز شد و به گونه ای پیش رفت که ما در بهمن سال 1382 به مسئولان عالی رتبه کشور اعلام کردیم که این پروژه آماده راه اندازی است. این واقعیتی است که همان موقع هم خیلی از افراد باور نمی کردند که راه اندازی این پروژه امکانپذیر باشد. مسئولین کشور آن موقع تصمیم گرفتند که این پروژه راه اندازی بشود. ما در 24 اسفند 1382 بعد از شورای حکام مارس 2004 با توکل به خداوند و توجهات امام عصر(عج) این پروژه را راه اندازی کردیم.
¤ یعنی مواد اولیه را به UCF تزریق کردید؟
- دقیقا. اولین مرحله ای که ما انجام دادیم تبدیل اکسیداورانیوم تا AUC بود... این اولین تجربه یک کار بزرگ و صنعتی هسته ای در کشور ما بود، باز خیلی ها باور نمی کردند که ما موفق بشویم. من می توانم خدمت شما بگویم آن ایامی که متخصصین، به طور شبانه روزی برای تولید AUC و بعد تبدیل آن به 2UO و 4UF تلاش می کردند، شباهت بسیار زیادی به شب های عملیات در دوران دفاع مقدس داشت. مهندسان ما با شور و شوقی غیرقابل وصف کار می کردند درحالی که می دانستند چه کار خطرناکی انجام می دهند. اگر در مرحله نصب در کار ما اشکالی وجود داشت و پس از تزریق، مواد اورانیومی از جایی نشت می کرد، جان همه به خطر می افتاد. متخصصین ما در شرایطی بودند که مرگ را جلوی چشم خودشان می دیدند. اما به هر حال توکل به خداوند در دل های آنها چنان اعتماد و استحکامی پدید آورده بود که توانستند کار را به خوبی جلو ببرند و ما نهایتاً در 15 فروردین 1383 توانستیم برای اولین بار ماده 4UF را در کشور تولید بکنیم. یعنی مرحله رسیدن از کیک زرد به 4UF فقط حدود 20 روز طول کشید این کار بسیار عظیمی بود و عظمت آن را قبل از هر کسی مقام معظم رهبری و بعد دیگر مسئولان عالی نظام دریافتند. بعد از تولید 4UF بود که متخصصان ما به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند و لطف و تفقد ایشان در آن دیدار روحیه آنها را چنان ارتقا داد که تصمیم گرفتند به سرعت به سمت تولید 6UF که ماده نهایی پروژه UCF است، حرکت کنند. باز عده ای در آن مقطع می گفتند ما شاید بتوانیم 4UF تولید بکنیم اما موفق به تولید 6UF نخواهیم شد چون کار فوق العاده دشواری است و نیاز به دست یابی به سطوح بسیار بالای دانش مهندسی هسته ای دارد. یک ساعت بعد از دیدار با رهبر معظم انقلاب بود که جلسه ای در سازمان انرژی اتمی به ریاست جناب مهندس آقازاده تشکیل شد و تصمیم گرفته شد که تأسیسات برای تولید 6UF مهیا بشوند. بعد از آن در خرداد 1383 ما توانستیم برای اولین بار در کشور 6UF تولید بکنیم که خشم فوق العاده شدید غربی ها را به همراه داشت و شما به یاد می آورید که حجم سنگینی از تبلیغات علیه ما در آن مقطع آغاز شد.
¤ آیا فعالیت های ما در UCF به اطلاع آژانس رسیده بود؟
- بله، در سال 2000 زمانی که تأسیسات UCF در اصفهان درحال خاک برداری بود، آقای البرادعی از آن بازدید کرد و ما آنجا رسماً به آقای البرادعی گفتیم ما می خواهیم در این مکان کارخانه UCF را که چینی ها قرار بود بسازند و نساختند، احداث کنیم. درواقع ما 9 ماه قبل از موعدی که موافقتنامه پادمان برای اعلام این تأسیسات به آژانس معین کرده بود، آن را به آژانس اطلاع دادیم. من یک نکته دیگری را هم درباره UCF خدمت شما بگویم. در قراردادی که برای ساخت UCF با چینی ها منعقد شده بود، قرار بر این بود که آنها ظرف مدت 11 سال از 1372 تا 1383 پروژه را تحویل ما بدهند. اما ما خودمان که کار را شروع کردیم؛ در اواخر سال 1379 احکام عملیاتی و اجرایی این پروژه را به گروه های کاری دادیم، در اواخر سال 1382پروژه را شروع به راه اندازی کردیم، مراحل راه اندازی به طور کامل در خرداد 1383 انجام شد و شروع بهره برداری این پروژه در شهریورماه 1383 بود. یعنی کل کار مجموعا حدود 4 سال طول کشید. در این جا لازم است به مدیریت دلسوزانه جناب آقای مهندس آقازاده و مدیریت شایسته جناب آقای دکتر قنادی معاونت تولید سوخت سازمان اشاره نمایم که یکی از مبانی تحقق پروژه UCF بوده است.
دانشمندان و نویسندگان و جامعه اهل سنت زینب کبری را عزیز و گرامی میدارند و با تمام وجود در برابر شخصیت آن حضرت کرنش مینمایند و اعتقاد درونی خویش و خضوع و خشوع خود را بر زبان و قلم اظهار میکنند. از تاریخ درخشان و سراسر شورآفرین زندگی این بانوی سترگ و قهرمان، نزدیک به 1352 سال میگذرد و طبق پژوهشی که انجام گرفته بیش از یکصد و هفتاد کتاب مستقل4 و صدها مقاله نوشته شده است. اساس این امر دو مطلب ذیل میتواند باشد:
اول: زینب کبری تربیت یافته بیت رسالت و نبوت و آیینه تمامنمای عفت فاطمی و اصالت محمدی و شجاعت علوی است. او دختر امیرمؤمنان و خلیفه رسول خداست و نواده پیامبر بوده، رسول گرامی اسلام او را تکریم نموده و بر او ارج نهاده، سخن و کلام او را میشنیده و بر آن تحلیل داشته است. در روایات آمده: آخرین روزهای عمر پیامبر که زینب کبری حدود 5 سال داشت خدمت آن حضرت آمد. عرض کرد: «جد بزرگوار دیشب در عالم خواب دیدم که تندباد سیاهی همه جا را فرا گرفت به طوری که همه جا تاریک شد و آن باد تند مرا نیز جابجا نمود. خود را به درخت تنومندی رساندم و پناهنده شدم. فاصلهای نشد که آن درخت نیز از جا کنده شد و بر زمین افتاد. من به یکی از شاخههای قوی آن درخت متمسک شدم که او هم قطع گردید. دوباره شاخه قوی دیگری را گرفتم که آن تندباد او را هم شکست. از خواب بیدار شدم». رسول خدا سخنان زینب را شنید و اشکهای مبارکش جاری شد. بعد فرمود: آنچه را در خواب دیدهای واقعیتی است که آن را توضیح میدهم. سپس فرمود: «آن درخت بزرگی را که بدان تکیه کرده بودی، جد توست و بعد هم شاخه قوی بزرگ مادرت، فاطمه زهرا، است و شاخه بزرگ دیگر پدرت، علی بن ابیطالب، است و دو شاخه بعد از آن حسن و حسین میباشد.
صبر و مقاومت، پاکدامنی و عفاف، پشتکار و ایمان، زهد و پارسایی و ... زبانزد خاص و عام گردیده است. اینک از باب ذکر نمونه سخنان بعضی از شخصیتهای اهل قلم جامعه اهل سنت را میآوریم:
الف) جلالالدین سیوطی در رساله «زینبیه» خویش مینویسد: «زینب در زمان جدش رسول خدا پا به عرصه جهان گشود و در دامن وی پرورش یافت. او هوشمندی توانا و دوراندیش و دارای قلبی پرقوت و پرصلابت بود». سپس میافزاید: حسن بن علی هشت سال قبل از رحلت پیامبر خدا و حسین بن علی هفت سال قبل از آن و زینب کبری نیز پنج سال قبل از رحلت آن بزرگوار به دنیا آمدهاند، پس زینب پنج سال از عمر خویش را در کنار پیامبر خدا گذرانده و تربیت یافته است».
ب) شیخ عزالدین معروف به ابن اثیر جزری مینویسد: «زینب دختر علی بن ابیطالب، مادرش فاطمه دختر رسول خدا بود. او در زمان پیامبر خدا بدنیا آمد و مقداری از زندگی آن حضرت را درک نمود. زینب تنها خانم متفکر و دانشمندی بود که از قوت فکر بالایی برخوردار بود. پدرش وی را به ازدواج عبداللّه بن جعفر درآورد خداوند به وی فرزندانی عنایت کرد که نام آنان علی، عون اکبر، عباس، محمد و امکلثوم بوده است. او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن علی بود. بعد از شهادتش بهمراه قافله روانه شام گشت و در برابر یزید بن معاویه خطبهای شیوا و پرمعنی ایراد کرد که در کتابهای تاریخی ذکر شده. ایراد آن خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالای قلبی وی را میرساند.»6
ج) استاد محمد فرید وجدی: «زینب، دختر علی بن ابیطالب، از جمله زنان بافضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حسین بن علی در واقعه کربلا حضور داشت به امر یزید بن معاویه آن خانم را به همراه دیگر اسراء به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید خطبهای غراء خواند.»7
د) محمد غالب شافعی مصری: او که از نویسندگان مقتدر مصری است در مجله «الاسلام» سال اول شماره 27 علاقه و عشق خود را به زینب چنین مینگارد:
«یکی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوی و آیینه سر تا پا نمای رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی بن ابیطالب میباشد که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود. به حدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنیهاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوی و پرهیزگاری معروف بود.»8
تو گویی که زهرا بود در نماز به راز و نیاز و به سوز و گداز
به راز و نیاز و به سوز و گداز به راز و نیاز و به سوز و گداز
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ ریاحین الشریعة، ج3، ص33؛ زینب کبری در پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجرت به دنیا آمد، بعضی ولادت آن حضرت را اوائل شعبان سال پنجم هجرت و بعضی ماه رمضان و یا اواخر ربیعالثانی همان سال دانستهاند. (که به طور معمول مرجح خاصی برای اقوال فوق وجود ندارد).
2 ـ تفسیر نورالثقلین، الهویزی، ج5، ص191، ح17؛ مناقب، ابنآشوب، ج3، ص319.
3 ـ زینب الکبری، علامه جعفر نقدی، ص17 ـ 16.
4 ـ فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی، ج2، ص636ـ637.
5 ـ مجله آیینه پژوهش، سال سوم (1371)، شمارههای 15 ـ 14، ص160 ـ 154.
6 ـ زینب الکبری، علامه جعفر نقدی، ص19 ـ 18.
7 ـ اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ابن اثیر، ج7، شماره 6961.
8 ـ دائرة معارف القرن العشرین، ج4، ص796 ـ 795
انقلاب حضرت مهدى (ع) هم چون دیگر انقلاب ها،بدون مقدمه وزمینه سازى به وجود نمى آید، بلکه در آستانه ظهور، حرکت هایى پا مى گیرد وزمینه را براى ظهور آن حضرت فراهم مى آورد. بخش عمده اى از روایاتى که درباره رویدادهاى پیش از ظهور ویاران حضرت مهدى (ع)آمده است، درباره ایران و ایرانیان است که با تعبیرات گوناگونى مانند: اهل فارس، عجم، اهل خراسان، اهل قم، اهل طالقان، اهل رى و... بیان شده است.
با بررسى مجموع این روایات به این نتیجه مى رسیم که درکشور ایران، پیش از ظهور، نظامى الهى و مدافع ائمه معصومین (ع)و برپا مى گرددکه مورد نظر امام زمان (ع) است و نیز مردم ایران، نقش عمده اى در قیام آن حضرت دارند
(1) رسول خدا(ص) مى فرماید: مردمى از مشرق زمین قیام مى کنند و زمینه را براى قیام حضرت مهدى (ع) فراهم مى سازند. (2) نیز مى فرماید: پرچم هاى سیاهى از سمت مشرق خواهد آمدکه دل هاى آنان همانند پاره هاى آهن است پس هرکس از حرکت آنان آگاهى یافت، به سوى آنان برود وبا آنان بیعت کند هر چند لازم باشدکه بر روى یخ حرکت کند (3)امام باقر(ع) مى فرماید:گویا قومى را مى بینم که در مشرق قیام کرده اند و حق را مى طلبند، ولى حق را به آنان نمى دهند .بار دیگر طلب مى کنند ولى باز به آنان واگذار نمى کنند.در این حالت، شمشیرها را از نیام کشیده، بر شانه مى گذارندکه در این هنگام، دشمن خواسته آنان را مى پذیرد، ولى آنان نمى پذیرند وقیام مى کنند وحق را واگذار نمى کنند، مگر به صاحب امر. کشتگان آنان شهیدند واگر من آنان را درک مى کردم، خودم را براى صاحب این امر آماده مى کردم.(4)
در این روایات، به روشنى از برپایى قیام ها و انقلاب هابى در آستانه ظهور حضرت مهدى (ع) خبر داده شده است. همه روایات بر این نکته اتفاق دارند که پیش از ظهور مهدى (ع) حکومتى به رهبرى یکى از صالحان، که گمان مى رود از فرزندان پیامبر(ص) هم باشد، در ناحیه مشرق تشکیل مى گردد و زمینه ظهور را مهیا مى سازد و این حکومت، تا ظاهر شدن حضرت مهدى (ع) وتسلیم آن به حضرت ایشان ادامه مى یابد.بر همین اساس، برخى تشکیل دولت شیعى مذهب صفویه راکه پس از قرن ها استیلاى حاکمان مستبد و متعصب عامى مذهب، روى کار آمد، همان دولتى دانسته اندکه در روایات، از جمله زمینه سازان حکومت مهدى (ع) به شمارآمده است .(5)
در زمان ما نیز، برخى با استناد به ویژگى هایى که در روایات آمده، انقلاب اسلامى ایران را که در سال 1357 هـ. ش به رهبرى امام خمینى (ره) به پیروزى رسید، همان دولتى دانسته اند که زمینه را براى ظهور وقیام مهدى (ع) آماده مى کند. در هر صورت، گر چه قرائن فراوانى این احتمال را قوت مى بخشد، ولى دلیل قطعى که ثابت کند منظور از حکومت زمینه ساز، انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى (ره) است، در دست نیست.