در 3 سال گذشته از آقای هاشمی و دیگر حامیان و یاران ونزدیکان ایشان مکرر شنیدهایم که عدالت را به توزیع فقر و گداپروری تشبیه نموده اند. هاشمی رفسنجانی اظهار داشت:
اینکه بگوییم تامین اجتماعی با دادن چند سهم به مردم عدالت اجرا می کند کار درستی نیست.نباید فرهنگ صدقه خور و گداپروری را بر مردم خود تحمیل کنیم
احمدى نژاد دو روز بعد در جمع مردم زنجان:
برخی با مسئله هدفمند کردن یارانه ها مخالف هستند و میگویند که اگر یارانهها را هدفمند کنیم این گداپروری است، ولی من خطاب به آنها میگویم که هدفمند کردن یارانه ها عین عدالت است.
به ملت ایران توهین نکنید، اگر این یارانهها را امثال شما که جیبها و شکمهایتان پر است تخصیص یابد، خوب است؟شما از ملت فاصله گرفتهاید، شما ملت را خانواده، اطرافیان و هم حزبی هایتان میدانید، ولی اینگونه نیست. دولت مصمم است که ریشههای اصلی مشکلات اقتصادی کشور را به مردم معرفی و علاج کند و علیرغم بد اندیشی برخی افراد اقتصاد را معالجه کند
هاشمی رفسنجانی:
عدالت توسعه فقر نیست، عدالت توسعه غنا است که آن هم بدون توسعه امکانپذیر نیست. این هدف مسیرهای علمی و روشن دارد و با شعارهای پر زرق و برق امکانپذیر نیست
.
احمدی نژاد:
من یادم هست هر موقع که میگفتیم عدالت ،عده ای که یک سری تئوریهای وارداتی رابه زور تحمیل می کردند، می گفتند آقا این ها میخواهند فقر راتوزیع بکنند. چه کسی گفته که اجرای عدالت با فقر و توزیع فقر مساوی است ؟چرابه خدا دروغ می بندید؟ اجرای عدالت دستور خداست ،یعنی خدا فقر را می خواهد ؟به چه استدلالی؟ چرا به پیامبران دروغ می بندید؟شما چه کسی هستید که فکر میکنید خیلی می فهمید؟چراتئوری های شما به پیشرفت بنیادین کشور منجر نشد؟ البته سرمایه گذاری های دولت سر جایش هست دولت زیر ساخت ها را درست میکند،اما اسم این پیشرفت نیست. پیشرفت کشور زمانی است که همه استعدادهای انسانی این کشور فضا برای رشد پیدا بکند،نه اینکه فکر بکنیم که آن قدر جاده،پل و فرودگاه با پول بیت المال زده ایم. اجرای عدالت یعنی دادن فرصت کافی و یکسان به همه استعدادها، نه فقط به قشر و طبقه ای خاص. 30/7/84
هاشمی رفسنجانی:
عدالت، توسعه، غنا و رفاه برای مردم بدون برداشت درست و توزیع صحیح منابع نفت بدست نمی آید، این که نفت را از چاه ها بیرون بیاوریم و بفروشیم که عدالت نیست.
۲۹ اردیبهشت در گفت و گو با خبرگزاری «موج» گفت: «ساختن اقتصاد کشور با شیوه گداپروری جواب نمی دهد و لذا باید در عرصه تولید قدم های مهم و اساسی برداریم.»
احمدی نژاد:
اجرای عدالت یعنی فرصت های کشور به طور عادلانه برای مردم توزیع بشود. اجرای عدالت یعنی بستن راه درمقابل کسانی که با اتصال به قدرت ، باند ، گروه وجناح فرصت های بیشتری را در اختیار می گیرند
کسانی که از اجرای عدالت متضرر می شوند نمی آیند بگویند که دست ما از بیت المال کوتاه شده ،به همین دلیل دائم فریاد می زنند و فشار می آورند.8/8/84
ما می گوییم عدالت. البته خوشبختانه دیگر نمی گویند و تکرار نمی کنند، اخیراً دیدم فقط یکی دو نفر مدعی هستند و حرفهایی زده اند. عدالت را به توزیع فقر تشبیه می کنند یا می گویند که اگر دنبال عدالت باشی کشور عقب می افتد. یا من دیده ام یکی گفته که با یک لقمه نان بخور نمیر
نمی شود عدالت برپا کرد، برای اینکه اصل عدالت را پایین بیاورند. اگر بخواهیم جواب معمولی و به اصطلاح خیلی چکشی بدهیم، باید بگوییم مثل اینکه شما نعوذ بالله از خدا بیشتر می فهمید. خدا همه پیامبران را برای برپایی اول توحید و بعد عدل فرستاد. مأموریت پیامبران بعد از ابلاغ توحید برپایی قسط و عدل بود. چطور شما می گویید عدالت موجب عقب افتادگی است؟ ما می گوییم بر عکس آن است. اگر شما بدون عدالت جلو بروید امکان شکوفایی استعدادها وجود ندارد. امکان ندارد که بدون عدالت به قله برسی. در دنیا می بینیم بدون عدالت به کجا رسیده اند. در همین کشور خودمان، پانزده شانزده سال عده ای فریاد می زدند که بابا عدالت را باید وسط کار بیاورید. می گفتند شما می خواهید فقر را توزیع کنید. نه بابا ما می خواهیم هم ثروت تولید کنیم و هم درست توزیع کنیم.
ما می گوییم پیشرفت کشور همراه با عدالت امکان پذیر است. ما عدالت را با پیشرفت و پیشرفت را با عدالت می خواهیم. هر دو اینها را می خواهیم و هر دو هم شدنی است. هر دو با هم هستند. کسانی که آن حرفها را می زنند بروند حاصل کار خودشان را ببینند. شما الان می دانید، من نمی خواهم آمار بدهم که چقدر خانوار در این کشور هستند که تا قبل از این دولت ماهی هجده هزار تومان دریافتی آنها بود که حالا از پارسال ماهی 36 هزار تومان شده است و آنها با همین زنده اند. نرفته اند ببینند که در خراسان جنوبی چه خانواده های فراوانی کل درآمد ماهیانه آنها 50 هزار تومان است؛ همین الان.
بلوکه کردن ثروتها و توانمندیهای کشور فقط با عدالت باز می شود . سیاستهایی که در آن عدالت نباشد، فقط تمرکز ثروت در جیب یک عده خاص نیست که این هست اما فقط این نیست. ثروتهای جامعه در مسیر انحرافی به کار گرفته می شود. مثال آن همین وضعیت قیمت برجهای تهران است. یک ساختمان متری سیصد چهارصد پانصد تومان در می آید، اما متری چهار پنج میلیون خرید و فروش می شود. خب این ثروت آنجا بلوکه شده، این پول باید در جامعه بچرخد و ثروت و آبادانی تولید کند. اما چون مناسبات عادلانه نیست آفات دارد. حالا تبعات اجتماعی و فرهنگی و .... بماند که من نمی خواهم وارد بشوم.
بله شما وقتی بخواهی در مسیر عدالت بروی، امتیازها را قطع کنی و … یک عده سر و صدایشان در می آید، خب بیاید. یک دوستی چند روز پیش آمده بود به من می گفت فلانی تو چه کار داری می کنی؟ خیلی داری اشتباه می روی. گفتم چرا؟ گفت فلانی، فلانی، فلان گروه و همه از دستت ناراحت هستند، خراب کردی. دستش را گرفتم گفتم حالا بنشین اینجا یک آب خنکی بخور. مگر معیار حق اینها هستند؟ اینها که شما گفتی که خودشان منشأ بسیاری از نابسامانیها در کشور ما هستند. ریشة بسیاری از نابسامانیها در کشورند. کجا معیار حق شده اند؟ خب ناراحت باشند، ما کدام کار خلافی کردیم که ناراحت هستند؟ از اینکه این تیم، این معاونین وزرا، وزرا و دولت به جای اینکه هشت ساعت کار کنند و بروند خانه هایشان، دارند شانزده ساعت کارمی کنند ، این چیز بدی است؟ از این ناراحت اند؟ از اینکه راه افتاده اند جانشان را کف دستشان گرفته اند و دارند همة ایران را میگردند و کار میکنند، از این ناراحت اند؟ این کار بدی است؟ از این که می گویند دین، خدا و عدالت، این چیز بدی است؟ از اینکه می گویند سود بانکی را پایین بیاوریم تا تولید راه بیفتد، این چیز بدی است؟ از اینکه سرمایه گذاری در این دو سال اخیر به شدت در کشور رشد کرده، این چیز بدی است؟ از اینکه صادارت زیاد شده، چیز بدی است؟ آخر چه چیز این بد است؟ آخر اینها چه کار خطایی کرده اند که شما می گویید بد است؟ بالاخره بگویید این جمع چه کار خطایی کرده اند؟ حق کسی را خورده اند؟ به مردم ظلم و بی احترامی کرده اند؟ چه کرده اند؟ خب ایشان چیزی نداشت بگوید. نه اینکه شماها و بنده اشکال نداریم. بالاخره ما هم آدم هستیم، اما باید مقایسه کرد.
به نظر من علل بى عدالتى اینهاست:
1. رویکردها، یعنى جهت گیریهاى اقتصادى و برنامه اى؛
2. عدم تخصیص مناسب منابع و حمایتهاى دولتى؛
3. سود بانکى بالا؛
4.تمرکز در تهران و برخى کلانشهرها؛
5. هزینه هاى مصرفى بالاى دولت؛
6. برخی عملکردهای غلط غیر قانونی.
7. برخی امتیاز جویی ها و رانت خواریهای ویژه
.در همین چند ماهه که بحث عدالت مطرح شد، گفتند اینها مى خواهند فقر را توزیع کنند. ما مى گوییم اتفاقاً عدالت یعنى توزیع ثروت. یا اینهایى که مى گویند با عدالت مى خواهند رشد اقتصادى را کند کنند. ما مى گوییم اتفاقاً عدالت باعث افزایش رشد اقتصادى مى شود، چون همه استعدادها شکوفا مى شود و همه فرصت تحرک پیدا مى کنند. تا مى گویى عدالت، مى گویند اینها ضد سرمایه دار و سرمایه گذار و ضد فلان اند. نه، چه کسى چنین حرفى را زده است؟ مردم باید سرمایه گذارى کنند تا کشور پیشرفت کند. مفهوم عدالت مخالفت با [سرمایه گذارى نیست]. اتفاقاً مفهوم عدالت یعنى آماده کردن زمینه ها براى سرمایه گذارى. و اتفاقاً وقتى عدالت راکنار مى گذاریم، استعدادها مى سوزد و رشد اقتصادى کاهش پیدا مى کند و بعد مجبوریم که مرتب عددسازى کنیم. یک آقایى که در تهران یک برج مى سازد و 3 میلیارد تومان هزینه مى کند و 15 میلیارد تومان دریافت مى کند، این را هم جزو رشد اقتصادیمان مى آوریم و منظور مى کنیم. در صورتى که اتفاقى در زندگى مردم نمى افتد. نمى گویم کسى نباید ساختمان بلند یا چه بسازد، باید به گونه اى اداره کنیم که اگر 3 میلیارد تومان گذاشت، 4 میلیارد تومان بردارد، نه 15 میلیارد. اینکه رشد اقتصادى نیست. این جمع کردن پول از دست عموم مردم و کردن آن به جیب چند نفر است. با این کار کشور پیشرفت نمى کند...[سخنرانى در جمع استانداران و مدیران عامل بانکها - یکشنبه 13 آذر 1384]
هاشمی رفسنجانی:
طبق زمان بندی در اجرای طرح خصوصی سازی و بر اساس اصل 44 قانون اساسی دولت باید طی پنج سال فعالیتهایی را که خارج از موارد در صدر این قانون بوده را باید به بخش خصوصی واگذار می کرد اما می بینیم که هنوز بسیاری از آنها در دست دولت است. این یک برنامه گام به گام بود نه سند چشم انداز که افق را مد نظر داشته باشد طرح خوبی بود که اجرای آن تا دولت آقای خاتمی هم ادامه یافت اما با تغییر دولت و شروع به کار آن معلوم بود که آنها در این مسیر حرکت نمی کنند
.احمدی نژاد:
برنامه ریزی و مبانی اندیشه خودش را دارد و ساز و کارهایش هم برخاسته از آن منابع است. وقتی می رویم در ادبیات توسعه آن وقت ربای شانزده درصدی را با هزار استدلال توجیه می کنیم و رنگ و لعاب دینی هم به آن می زنیم. بالاخره یک پوسته کشیدن که کاری ندارد. در صورتی که همین بلای جان جامعه است.
ما می گوییم تعالی جامعه، تعالی جامعه هم پیشرفت مادی و هم پیشرفت معنوی در آن هست. هر دو آنها با هم است، باید رشد کند و این الگو را باید طراحی کنیم. می گویند سخت است. بله سخت است.
می گویند نمی شود؟ می گوییم نه خیر می شود. چرا می گویید نمی شود؟ چرا خودتان را راحت می کنید؟ الگوهایی را برداشته اند که هر کس خلاف آن الگوهای یا متفاوت با آن الگوها حرف زد، بلافاصله می گویند غیرعلمی است. زود یک مارک می چسبانند و خیال خودشان را راحت می کنند. اتفاقاً عالمانه ترین احکام زندگی احکام اسلام است، چون خدای متعال فرستاده است. چه کسی عالم تر از خدا؟ ما باید عرضه داشته باشیم اینها را عملیاتی کنیم و نترسیم. نه اینکه در جا بزنیم بگوییم بسیار خوب و جالب است بعضیها برای گرفتن 500 میلیون دلار از مثلاً صندوق بین المللی پول صد تا شرط اساسی را می پذیرند، اجرا می کنند، بنیادهای اقتصادی خودشان را زیر و رو می کنند، اما خدای متعال این همه به آنها ثروت و امکانات داده ولی حاضر نیستند دو تا شرط خدا را اجرا کنند.ما دنبال ساختن کشور همراه با عدالت [هستیم] و این ها شدنی است. نگویند نشدنی است.
هاشمی رفسنجانی:
ساختن اقتصاد کشور با شیوه گداپروری جواب نمی دهد و لذا باید در عرصه تولید قدم های مهم و اساسی برداریم.تا کنون دولت در این زمینه [خصوصی سازی] موفق نبوده است و نتوانسته به تعهدات خود در این زمینه عمل کند. علناً بخش خصوصی هم وارد عرصه نشده،درجا زدن و شعار دادن آینده را تامین نمیکند و باید با کار کارشناسی و استفاده بهینه از منابع و نیروهای انسانی، به فکر پیشرفت و توسعه کشور بود.
دکتر احمدی نژاد اسفند ماه 1385 پس از یک سخنرانی انتقادی رفسنجانی از دولت خود در زمینه خصوصی سازی::
ما می دانیم شما از چه چیزی عصبانی هستید و علت عصبانیت خود را نمی گویید ولی می آیید و می گویید که این دولت واگذاری نمی کند، کسانی که در زمان خود اجازه نمی دادند که مردم بقالی داشته باشند و می گفتند که باید فروشگاههای زنجیره ای دولتی ایجاد شود و مردم از این فروشگاههای زنجیره ای وسائل مورد نیاز خود را بخرند، حالا مدعی شده اند".
وی در انتقاد از سیاستهای دولت اکبر هاشمی رفسنجانی افزود: "از پانزده سال پیش بحث سرمایه گذاری مطرح شد ولی طبق آمار، سرمایه گذاریهای جدید دولتی در طول این سالها پانصد برابر مقدار واگذاریها بوده است، این یعنی ایجاد محدودیت برای مردم و بازدهی کمتر".
من خیلی می بینم این روزها مرتباً می گویند آقا سیاستهای اقتصادی دولت چیست؟ سیاستهای خارجی دولت چیست؟ یا بعضیها می گویند دولت سیاست اقتصادی ندارد. اولاً آن کسی که این سؤال را می پرسد اساس سؤالش غلط و ضمناً خلاف واقع است. چرا غلط است؟ وقتی در کشور قانون برنامه و بودجه و چشم انداز می نویسیم، یعنی همه باید این را اجرا کنند. معنا ندارد که هرکسی بیاید بگوید همه اینها بروند کنار، ما می خواهیم چیز جدیدی راه بیندازیم. این غلط است. سؤال غلط است. بعضی از اینها خودشان کسانی هستند که قانون برنامه را نوشته اند و معلوم است که متوجه نشده اند چه نوشته اند یا اصلاً تصوری که از یک قانون برنامه دارند تصور درستی نیست. قانون برنامه یعنی سیاستها و خط مشها اجرایی بشود و وقتی قانونی شد یعنی همه باید همین را دنبال کنند. اما غیر واقعی است برای اینکه دولت سیاستهای روشنی را دارد دنبال می کند که همان سیاستهای انقلاب و نظام است.
انقلاب اسلامی جنسش جنس نهضت انبیا و کربلاست. برای همین است که می ماند و اثر دارد. این نیست که حالا یک انقلابی شده است، یک عده بروند کنار و ما سرکار بیاییم. خب حالا ما برای عالم وجود تخم دو زرده کرده ایم که همة عالم بیاید، خدا هم کمک کند که اینها کنار بروند و ما بیاییم؟! حالا ما هم آمدیم، ما هم می خواهیم ببینیم غربیها و شرقیها چه می گویند، فلان کتاب چه می گوید، ما هم می خواهیم اقتصاد درست کنیم. می خواهیم مثلاً یک اقتصاد سرمایه داری یا نظام سیاسی لیبرال را در این کشور برپا کنیم. این نیست.
انقلاب شد برای تحقق ارزشهای اسلامی و حرکت در مسیر آرمانهای اسلامی. مهم نیست چقدر جلو برویم. مهم این است که در این مسیر قرار بگیریم، وقتی در این مسیر قرار گرفتیم دیگر همه عالم همراه ماست. دیگر در مسیر هستیم. امروز ما مأموریتی جز تحقق ارزشهای انقلاب نداریم که البته ساختن کشور هم جزء ارزشهای انقلاب است. اصلاح ساختارهای اقتصادی هم جزء ارزشهای انقلاب است. حالا شما اینها را بهتر از من می دانید. من بیش از این اینجا بحث نمی کنم. حواسمان باشد که کجا باید برویم، والا راه را گم می کنیم. آن کسی که دیپلمات است می رود در این هزار توی شبکة دیپلماسی جهان راه را گم می کند و یک مرتبه می بینید مکرر حرفهایی شده که مرتباً در دنیا دارند پرت و پلا پخش می کنند. آن کسی که اقتصاددان ماست یک مرتبه می بینید توجیه گر نظام ضد بشری سرمایه داری می شود، آن که سیاستمدار ماست توجیه گر نظامات سیاسی سلطه می شود. حواسمان باشد کجا می خواهیم برویم
گروهها، دسته ها و مجموعه هایى هستند که باور کرده اند باید حق بیشترى بگیرند. اینها در مبارزه با دشمن بیرونى همراه هستند. در دفاع از استقلال کشور همراه هستند. چه بسا در دفاع از آزادى هم همراه باشند، اما در اجراى عدالت صفها جدا مى شود. خیلى وقتها آدم ممکن است مجبور باشد با برادر و یار بیست ساله و بیست و پنج ساله خودش هم به خاطر اهمیت ندادن و رد کردن توقعات بیجا و تقاضاهاى غیرقانونى برخورد بکند. مطمئن باشید کسانى که عادت کرده اند طى پانزده بیست سال با یک تلفن، با یک ارتباط و با یک تقاضاى معمولى همه نیازهاى خود و دوستانشان را برطرف کنند، وقتى مشاهده مى کنند که این راه به لطف الهى و به دست قدرتمند ملت ایران بسته شده است، حتماً ناراحت و نگران مى شوند...
[سخنرانى در جمع دانشجویان دانشگاه بیرجند - پنج شنبه 19 آبان 1384]
در دیدار با مردم بهار - پنج شنبه 1 تیر 1385]
امروز علت عمده هیاهوهایى که علیه ملت ما هست، به خاطر پیگیرى این رویکرد انقلابى، اسلامى و علمى است. اجراى عدالت دست بسیارى را از بیت المال کوتاه خواهد کرد. دست بسیارى را از دست اندازى به منابع بانکى و ملى کوتاه خواهد کرد. کسانى که یک شبه ره صد ساله را طى کردند، این فرصت از آنها گرفته خواهد شد. به بعضى از عزیزان عرض کردم، بنده را نهى کردند. بنده عرض کردم امروز فهرست بلندى از دست اندازیهاى بعضى از عناصر به بیت المال در اختیار بنده است. من مى خواستم در محضر شما به بعضى از اینها اشاره کنم، اما دوستان شفیق گفتند حالا بگذار کنار، نمى خواهد بگویید. کارتان را بکنید. ما هم نصیحت دوستان مشفق را پذیرفتیم، گذاشتیم به شرایط دیگرى.
کسانى که - شما بهتر از من مى دانید، چون شماها هم درگیر این فشارها هستید به همان اندازه که دولت درگیر است، چه بسا بیشتر، چون حوزه تماس مردمى شما بیشتر است، اطلاعات به روزتر دریافت مى کنید و عکس العمل نشان مى دهید. فشارها را همه مى شناسید - از اجراى عدالت متضرر مى شوند نمى آیند بگویند که دست ما از بیت المال کوتاه شده، به همین دلیل دائم فریاد مى زنند و فشار مى آورند.
[سخنرانى در مراسم رأى اعتماد نمایندگان مجلس به وزراى پیشنهادى نفت، آموزش و پرورش و رفاه - یکشنبه 8 آبان 1384