دکتر غلامحسین الهام وزیر دادگستری و سخنگوی دولت دکتر احمدی نژاد در مصاحبه ای به مسائل مهمی پیرامون وضعیت جاری کشور اشاره نموده است که در ادامه از خوانندگان دعوت می نماییم که به مشروح این مصاحبه توجه نمایند.
سوال: الآن با توجه به 40 هزار سیاهنمایی که علیه دولت اسلامی انجام گرفته دولت چه تدبیری برای مقابله با این سیاهنمایی اندیشیده و اگر امکان دارد مواردی از این ها را فهرستوار ذکر بفرمایید.
دکتر الهام: اعتقاد دولت این است که سیاهنماییها با کار، ارتباط فعال، شفاف و زنده با مردم خنثی میشود. اینها هم از همین نگرانند. بهطور طبیعی در محدودهی همان طراحان حزبی، جریانی و باندی محدود میماند، با یک ارتباط زنده مستقیم آقای احمدینژاد با مردم، در واقع فضا اگر هم اثری داشته است خنثی میشود. آنها هم از این جهت نگرانند، البته تداوم این مسائل میتواند اثرگذار باشد و نمیخواهیم نفی اثر بکنیم، ولی آنها به سرعت نتیجهای که میخواهند نگرفتند. مجبورند تداوم بدهند، لذا سیاست اصلی، بحث تداوم کار است که این همان مسیر فکری و مبنایی انقلاب اسلامی و اسلام است. آن موارد مختلف است. مثال میزنم. بحث ایستادگی در برابر دشمن مطرح میشود، مقاومت در برابر زیادهخواهیها، در یک فاز القای نگرانی تحریک دشمن هست، تشنجسازی در روابط بینالملل، از یک طرف وقتی تعاملات سیاسی، سازمانیافته کاملاً هدفمند و با استقلال و استغناء و عزت اسلامی دنبال میشود، میگویند سازشکاری! زمانی که بحث هستهای با قوت جلو میرود نگرانی ایجاد میکنند، و از طرف دیگری پیروز نهایی که مسلّم شد میگویند ارتباطی به این دولت ندارد. گاهی مشکلاتی پیش میآید میگویند این ناشی از ضعف این دولت است. در طرح تحول اقتصادی دولت با جرأت حرکتی برای هدفمندکردن یارانهها دنبال میکند، اعلام میکنند اینها بیتدبیری است، مشکل ایجاد میکند، شوک ایجاد میکند و چنان میکند. در این موضوع نگرانی ایجاد میکنند.
دولت که رها میکند، میگویند قانون برنامه را زیر پا گذاشته و عمل نمیکند! و از این دست مسائل فراوان وجود دارد.
اعتبارات عمرانی کشور برای ساختن و سازندگی بالا میرود که این حرکت دولت است. مرتب من شاهد بودم که آقای احمدینژاد در دیدار با نمایندگان مجلس اصرار میکنند شما یک ریال بودجه جاری که دولت به مجلس می دهد افزایش ندهید! کمک کنید به دولت طرحهای عمرانی برای استانها اجرا بشود و این را افزایش دهیم اما در جواب این مسئله میگویند پمپاژ پول ، تورمزایی میکند.
دولت میآید سراغ اشتغال، اشتغال را فعال میکند باز آن را برخوردار از مشکل نقدینگی و تورم میدانند. رها میکند می گویند دولت نسبت به اشتغال جوانان بی توجه است!
خودشان بالاخره فضای روشنی ندارند و اعلام نمی کنند که در سیاست اقتصادیشاان دنبال رفع مشکل اشتغالند یا میخواهند فقط نقدینگی و تورم را کنترل کنند؟ بلکه تنها شعار می دهند که دنبال رفاه مردم باید بود!
شب عید یا در اوج زمستان گوجهفرنگی به علت سرمازدگی و مشکلاتی از این قبیل، افزایش قیمت پیدا میکند این افراد در حد اسقاط دولت کار میکنند. در یکجایی در فضای شب عید که مردم علاقهمند هستند راحت باشند، بخش خصوصی را آزاد میگذاریم و میوه و پرتقال وارد میکنیم میگویند هزینه منابع ارزی کشور را صرف واردات میوه میکنید. واردات را کنترل میکنیم میگویند اصل 44 را زیر پا گذاشتهاید و نمیگذارید بخش خصوصی فعال شود.
یعنی این نشان میدهد که یک جور خرده گیری به دولت و بهانهگیری کردن در رفتار آن ها وجود دارد به نحوی که دولت عملا هیچکاری نباید انجام بدهد و مشکل اینجاست که این افراد خودشان هم روشن نیست که میخواهند چهکار کنند.
اصل 44 با لوازمش باید رعایت شود مانند: سرمایهگذاری و هدایت منابع نفتی به سمت سرمایهگذاریهای پایه، کاهش هزینههای دولت، کاهش اتّکا به بودجه نفت، عزت، استقلال، حفظ کرامت و مصلحتی که در سیاستهای خارجی و ... وقتی در این مسیر حرکت میکنیم یکجور برخورد میکنند. دولت هم که رهایش نمیتواند بکند و زمانی هم که طبیعتا در این مسیر مشکلات عادی پیش می آید، تبلیغات منفی میکنند؛ این فضایی است که هدف اصلیاش تخریب، متوقف کردن و ناکارآمد جلوه دادن دولت است. البته دولت هم اعتقادش این است که باید با کار و تلاش این تبلیغات را خنثی کند.
سوال: با توجه به فضایی که الآن موجود هست آیا تدبیر و مقدماتی فراهم شده است برای اینکه اذهان عمومی بیشتر روشن شود تا حداقل بخش عظیم مردم از این سیاهنماییها مصون بمانند؟
دکتر الهام: تدبیر جنگ، جنگ تبلیغاتی است! ابزار مقابلهاش هم ابزار تبلیغاتی است، بخشی از این ابزار تبلیغاتی گفتگوی راحت با مردم است، که رئیسجمهور این کار را هم در استانها و هم در استفاده از رسانه ملی انجام میدهد و خودش بار چنین کاری را مستقیماً به دوش میکشد که البته خیلی هم مؤثر است، ولی کافی نیست. حوزة رسانه ملی ظرفیت مؤثری برای این کار دارد. به نظر من رسانه ملی با آن اعتقاد و احساس مسئولیت ملی که رهبری انتظار دارند به میدان نمیآید.
من اعتقاد ندارم که از رسانه ملی باید مطالبه کرد، بلکه خودِ رسانه ملی، باید افکار عمومی را در جهت خنثی کردن فتنهها و سیاهنماییها مدیریت بکند، خودش باید جزء رسالتهای مستقل خود بداند. اگر دولت اینها را مطالبه کند خود این بخشی از تبلیغ است در نتیجه میگویند دولت، رسانه ملی را تحت فشار قرار داده است. به نظر من رسانه ملی باید خودش را در برابر چنین تعهدی مستقلا و به دور از تبلیغات، با مطالبات رهبری ارزیابی کند. به نظرم میتواند توانمندتر کار کند. چنان که در بعضی عرصهها وقتی وارد شده، فوقالعاده بوده است.
سوال: همانطور که حضرتعالی میدانید صدا و سیما نود درصد و سایر رسانهها ده درصد پوشش دارند، آیا امکان دارد که با مطالبه رهبری از صدا و سیما این فتنه را ریشهکَن کرد؟
دکتر الهام: به نظر من نیاز به مطالبه مستقیم رهبری از صدا و سیما نیست! رهبری در مباحث عمومی و مباحث خاصّش با خود رسانه و با قشرهای مختلف مردم انتظاراتشان را بیان کردند. آنها باید به میدان بیایند و جواب دهند. من فکر میکنم یک مقدار مشکل ساختاری در رسانه ملی داریم. رسانه ملی حوزه پاسخگویی مشخصی ندارد! نه با دولت است نه با رهبری است، با رهبری که میگویم منظورم از نظر ساختاری است!
در حوزه ارتباط با رهبری یک وقت هست که مثل نیروهای مسلّح، رهبری، فرماندهی نیروهای مسلّح را بعهده دارد و لذا مستقیماً زیرنظرشان هستند و اعمال مدیریت و فرماندهی میکنند. در این حالت نیروهای مسلح پاسخگویی در برابر ایشان دارند، و رهبری آنها را هدایت میکند! اما این تعریف نسبت به صدا و سیما وجود ندارد. اگرچه بعضی درصدد این القاء هستند که رهبری هدایت کننده صدا و سیما هستند اما این غلط است و خود رهبری هم فرمودند اینجوری نیست!
نسبت صدا و سیما با رهبری مثل قوه قضائیه و قوه مجریه با رهبری است. منتهی قوه مجریه یکجور پاسخگویی در برابر بخشهایی مثل مجلس و غیره دارد که صدا و سیما این را هم ندارد. لذا نظارت کارآمدی بر آن وجود ندارد. بله شورای نظارت بر صدا و سیما وجود دارد اما متأسفانه شورای کارآمدی نبوده است. بیشتر به نظر من جنبه صوری داشته است تا یک نظارت واقعی و کارآمد. که البته یک مقدارش هم ضعفهای مقررات و قوانین بوده است. میدانم که آنها یک حرکتی در این جهت انجام دادهاند ولی به هر حال رسانه ملی یک سازمان و نهاد پرقدرت است(چون آنها خودشان را قدرت چهارم در برابر قوا تعریف میکنند، من نمیگویم قدرت چهارم بلکه قدرت اول است منتهی پاسخگو نیست.)
سوال: کمیسیون تحقیق و تفحص در مورد سفرهای ریاست جمهوری بهنظر شما در چه راستایی است؟ با اینکه این سفرها منشأ خدمات فوقالعادهای بوده است؟
دکترالهام: این حرفی که زده شده یک مقدار بار تبلیغی دارد. چون به هر حال در بحث تحقیق و تفحص باید یک پیشنهادی بیاید در مجلس مطرح شده و تصویب شود، از طرفی دیگر مسؤول اجرای آن باید مشخص گردد که چه گروهی، چه کمیسیونی و چه افرادی در مجلس هستند. در واقع این در راستای القاء شبهه است. یعنی یک چیزی گفته میشود و بعد هم دامن میزنند و پشتسرش تعاریفی میآورند که دولت موافق است، دولت مخالف است تا یکی از مؤثرترین ابتکارات دولت را که سفرهای استانی است و در واقع نقطه ضعفی از آن نمیشود گرفت تبدیل کنند به یک پدیده منفی با تردیدهای فراوان!
میگویند هزینههای دولت از کجاست؟ منابعش کجاست؟ در حالی که بحث سفرهای استانی شفافترین بخشهاست. من عرض کردم تا حالا سابقه ندارد جلسات دولت در منظر صدا و سیما از ابتدا تا انتها شکل بگیرد. تنها جایی است که جلسات سفر استانی تماماً توسط اصحاب رسانه ضبط میشود و این که نمایندگان مجلس در جلسات دولت حضور دارند هم برای اولینبار است که بعد از انقلاب اتفاق افتاده است. حتی اظهارنظر میکنند البته در تصمیم گیری های دولت دخالت نمی کنند، ولی نظر میدهند و در بحثها مشارکت دارند. در جلسات هم حتی پیشنهاداتی را برای بحث در دولت راجع به استان عنوان میکنند. در پایان جلسات هم شخص رئیسجمهور گزارش مصوبات را ارائه میکند.
در کارگروههایی که قبل از این جلسات تشکیل میشود غالباً نمایندگان مجلس دعوت میشوند. با بخشهای کارشناسان دولت، مورد به مورد مصوبات را ارزیابی میکنند، کارشناسی میکنند. حتی در دور دوم سفرها قبل از جلسات دولت کارگروههای مختلفی راجع به صنعت، کشاورزی و امثال اینها شکل میگیرد و در آنجا باز نمایندگان استان حضور دارند. یکبار دیگر ارزیابی میشود. مسائل جدید باز مطرح و کارشناسی میشود. در یک فرآیندی که همهاش سرشار از کار کارشناسی و شفافیت بوده و مصوباتش هم مکتوب در اختیار است و منتشر میشود و حتی امکان ارزیابی برای عموم دارد چه جای ابهامی وجود دارد؟ اصلاً چه موضوعی دارد برای تحقیق و تفحص؟ به نظرم این یک جنگ تبلیغاتی است. جنگ روانی است برای القاء شبهه.
سوال: اگر سفرهای استانی تأخیر می افتاد چا اتفاقی روی می داد؟
دکتر الهام: اگر یک زمانی مردم حتی فکر کنند تأخیری وجود دارد فشار میآورند و مایلند این سفرها تحقق پیدا کند. نه تنها از حوزه مردم بلکه نمایندگان مردم، خواص و مسؤولین استانی، شخصیتهای فکری و فرهنگی، اجرایی همه میدوند تا سفرهای استانی حوزه خودشان به تأخیر نیفتد. حتماً یک آثار مثبتی در آن هست. جالب آن است که رویکرد مردم یعنی حضور مردم در سفرهای دوم قویتر است. در بعضی از استانها، مسؤولین اجرایی بسیار تعجّب میکنند. برای خود آنها که سالهاست در آن محیط هستند و با مردم مأنوسند، استقبال مردم و رویکرد آنان برایشان تعجب برانگیز است. این مسأله نشان میدهد که ارتباط زندهای بین دولت و مردم برقرار شده است. ضمن اینکه میدانید این سفرها، سفرهای واقعاً کنترلشدهای در ارتباط با مردم نیست. مردم وقتی حضور پیدا میکنند راحتند؛ نه کسی میآوردشان، نه کسی اذیتشان میکند، نه کسی تطمیعشان میکند و نه کسی تهدیدشان میکند بلکه واقعاً خودجوش میآیند و در آن فضا حرف خودشان را میزنند. تابلوی خودشان را میآورند. مشکل خودشان را میگویند، حتی مشکل جزئیشان را میگویند. آب است، نان است، آرد است، کار است! و بیتکلّف هم هستند. وسط حرف رئیسجمهور سخنان وی را قطع میکنند و حرف خودشان را میزنند. با رئیسجمهور هم در حرفها، جهتگیریهای کلّی نظام و کشور و ساختار کشور همراهی و همدلی میکنند، همگرایی میکنند. یعنی استان و مجموعه کشور تبدیل شده است به یک خانواده که با رئیسجمهور به مثابه پدر خانواده، بزرگ خانواده یا برادر بزرگ خانواده، (هرچه که تلقّی بکنید) راحت و شفاف است. حمایت میکنند، احترام میگذارند، روحیه میدهند، تشویق میکنند، مطالبه میکنند، انتقاد میکنند، پرخاش میکند، بد اخمی میکند. یعنی واقعاً احساس راحتی میکنند با او. و این یک پدیده بسیار ارزشمندی است برای بقاء یک حکومت مردمی. این نوع رویکرد بهعنوان یک دموکراسی جدید در بین غربیها موضوع شده و آنها علاقهمندند تحقیق بکنند، فیلم بسازند، مستندسازی کنند. باید ببینیم پدیده ارتباط چیست؟ من بعضی روزنامهنگاران را میبینیم با یک اشتیاقی مایلند بیایند این را کالبدشکافی بکنند تا اعماقش بروند. به هر حال یک الگوی جدیدی است که همه بازخوردها نشان میدهد که ابتکار قابل اقتباسی است. من فکر میکنم هر دولتی که سر کار بیاید ناچار است که ادامه دهد، یعنی این سفرها یک توقعی برای مردم و یک تعریفی از حکومت اسلامی و دولت اسلامی ارائه نموده است که رها کردنش برای آن هزینهبر است، همانطور که تشریفاتی کردن آن هزینهبر است.
دولتهای دیگر بخواهند رویکردی دیگر داشته باشند مشکل برای شان بوجود می آید. دیدید که بعضیها هم که البته شاید هدف دیگری داشته باشند، گفتهاند: کار برای دولتهای بعدی سخت است. بله کار برای دولتهای دیگر سخت است چرا که این دولت از نظر ادبیات، روش و گفتمان، رویکردی جدید ایجاد کرده است که مردم آن را می پسندند.
سوال: آقای دکتر یک خطری که الآن دولت را تهدید میکند این می باشد که تلّقی عموم مردم این است که دولت در برابر مرجعیت و روحانیت ایستاده است. در حالی که با توجه به شناختی که از شخصیت آقای دکتر احمدی نژاد داریم ایشان فردی بسیار متدین، ولایتمدار و علاقهمند به مرجعیت هستند.
دکتر الهام: شکاف بیبن دولت و مرجعیت از همان سیاهنماییها و بهتر بگوییم از فتنههاست! شبهه شکاف بین رئیسجمهور و نهاد مرجعیت که همیشه اتّکا ملت و منشاء قدرت عظیم معنوی در جامعه هستند فتنه ای بزرگ است. من فکر میکنم باید یک مقداری با هوشمندی بیشتر برخورد نمود، به خصوص این زکاوت در بین کسانی که میتوانند حاملین این ارتباطات باشند باید با ظرافت بیشتری همراه باشد. طلابی که دولت را میشناسند، طلابی که فرصتهای بیشتری برای حضور در محافل علماء و حوزههای علمیه دارند، حقایق را منتقل کنند و جلوی سیاهنماییها و فتنهگریها را بگیرند. در حوزه ارتباط و تعامل با روحانیت و مراجع، از نظر حجم ارتباطات امروز به طور قاطع میگویم بیشتر از همه دولتها این ارتباط برقرار بوده است. بعضی وقتها دولتها خودشان روحانی بودهاند و دیدگاههای حتی ویژهای هم داشتند. بدترین تضعیفها علیه مرجعیت در زمان خود آنها اتفاق افتاد. من هرگز فراموش نمیکنم بعضی از وزرای دولتهای پیشین، در مورد تذکرات و انتقادات مراجع رسماً و آشکارا به این بزرگواران اهانت میکردند.
در این دولت بعضی مواقع مسائل و تصمیماتی از دولت بهصورت به اصطلاح، ناتمام منتقل میشود، یعنی کامل گفته نمیشود، طبیعی است ممکن است این بزرگواران اظهار نگرانی بکنند، دولت هم باید بخصوص با کمک حوزههای مشاورین روحانی و کسانی که در این عرصه هستند با ارتباط بیشتر، اگر شبههای وجود دارد، زودتر رفع نمایند.
یک عده از مخالفین هستند دنبال این هستند که کمترین شایعه و شبهه را بزرگ کنند و به آن دامن بزنند. البته توجه به این مسأله ضروری است که یک سری از مسائل واقعاً اختلافی است. در مسئله اختلافی ممکن است دو نظر کاملاً مغایر با هم باشند و این عمل، ایستادن در مقابل دین و مرجعیت نیست!
درون خود حکومت هم همینطور است. مثلاً شورای نگهبان، فقهایش نظر میدهند اما سه نفر از فقها مخالفند و آن را خلاف شرع میدانند، کارشان این است! اما آن مصوبه شرعی تلقی میشود، اجرا هم میشود. ما اگر بخواهیم به محک نظرات هر کدام از اینها بسنجیم، عمل خلاف شرع است.
گاهی یکسری مسائل حکومتی پیش میآید که خود مراجع هم قبول دارند که حاکم یعنی ولی امر باید تصمیم بگیرد. این مسائل در حوزه حکومت است.
بسیاری از تصمیمات مجمع تشخیص مصلحت با احکام اولیه شرعی مغایر است منتهی بنابر مصلحت حکم میشود به اجرا و دولت هم موظف است آن ها را اجرا کند. ما باید یک مقداری افکار عمومی را که چنین تلقی هایی دارند، روشن بکنیم که برخی مسائلی که شبهه می شود که دولت در حال انجام کار خلاف است یا به خاطر شبهه افکنی و القائات یک عده است و یا مسئلهای است که مربوط به حکومت است.
دولت از نظر تشرّعش در بسیاری از مسائل پیشتاز است. در اصلاح سیستم بانکی برای خیلی از شائبههائی که دغدغه مراجع بوده هیچ دولتی به این اندازه پیگیر کار نبوده و حساسیت روی این موضوع نداشته است. در ارتباط با سیاست خارجی هم، هر چیزی که نه تنها در محیط ایران بلکه در محیط جهانی اسلام، باعث سلطه بیگانه، حتی تسلط نظری اوست و ضربهای به عزّت مسلمین میزند، ، دولت به جدیّت روی آن حساس بوده است. من به طور قاطع میگویم جایی وجود ندارد که از مسلّمات باشد که امری خلاف شرع هست و دولت دنبال آن رفته باشد.
بالاخره باید دانست که رهبری در این نظام اجازه نخواهد داد که خلاف شرعی مبین انجام شود. مواردی که اختلافنظر هست باید خود اهلنظر و روحانیون و بزرگان، برای مردم و برای بدنه که نگرانی دارند روشن کنند و شخص مراجع فکر نمیکنم نگرانی داشته باشند و در این نگرانیها آنها هم وظیفه دارند تذکراتشان را بدهند و قطعاً این تذکرات برای دولت مفید و مؤثر است. دولت میشنوند، اهمیت میدهد، توجه میکند. مانعی در ارتباط مستقیم رئیسجمهور با مراجع وجود ندارد. سابقه هم دارد خودشان تماس داشتهاند، رئیسجمهور تماس داشته است ولی خوب چارچوب حکومتداری هم مشخص است.
سوال: آقای دکتر اگر شما به عنوان شهروند، بخواهید رأی به آقای دکتر بدهید چه معیارهایی دارید؟
دکتر الهام: رأی دادن اصل و اساسش بر این است که ما باید تداوم انقلاب اسلامی را در حوزه اندیشه امام و رهبری حفظ کنیم یعنی انتخاب و رأی دادن ریل عوض کردن نیست، خط انقلاب عوض کردن نیست، ما باید توجه داشته باشیم در انتخابات فضا برای عوض کردن ریل شدید میشود، از بیرون و داخل انتخابات را تغییرنظام میدانند، ما باید توجه کنیم انتخابمان برای انقلاب باشد، این مهمترین ملاک است. ملاک ما در سوابق افراد همیشه فرمایش امام که میفرمودند ملاک حال فعلی افراد است، باشد. نباید مجذوب و مرعوب شخصیت افراد شویم، ما در حوزه انتخاب مسئولیت شرعی فردی داریم. اگر امر مشتبه است اهلنظر هستند، خطوطی که رهبری میدهند مشخص است، ولی مسیر با خود ماست و خودمان باید تشخیص بدهیم. به هرحال باید توجه داشت میزان حال فعلی افراد است، چه افرادی که منحرف بودهاند و حالا اصلاح شدهاند و چه افرادی که صالح بودهاند اما الآن فاسد شدهاند. در هر دو حوزه باید بسنجیم. اساس را باید بگذاریم بر حفظ اسلام و انقلاب. کسانی باید انتخاب شوندکه این گفتمان را در عمل بتوانند اجرا و پیاده کرده و کارآمدی نظام اسلامی را در عمل نشان دهند.