در ادامه مناظره های تلویزیونی نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شنبه شب آقایان دکتر "محمود احمدینژاد" و حجت الاسلام و المسلمین "مهدی کروبی" با هم به مناظره پرداختند که بهطور مستقیم از شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.
مهدی کروبی در ادامه مناظره تلویزیونی با محمود احمدی نژاد، تصریح کرد: خوب ببینید، آقای احمدی نژاد ما روی همین مساله اول ماندیم واقعا ببینید این آمار و ارقامی که حضرتعالی می دهید، حالا من اصلا ادعای کارشناسی ندارم اما با همه کارشناسان که می گوییم، آنها اشکال دارند.
اشکال های جدی دارند. حضرتعالی هم آدمی هستید که جرأت وشجاعت شما زیاد است و اسم می برید. ولی من اینجا نمی توانم اسم افراد را به زبان بیاورم. برای مثال، شما یکباره به یک آقایی مثل آقای مهندس میرحسین موسوی می گویید؟ یک خانمی است بگویم. بگویم. بگویم. من به شما جوانان بگویم که زهرا رهنورد کسی است که نام ونشانش ازخود مهندس موسوی بیشتر بود. دو تا کتاب داشت. برو و بیایی داشت اصلا اهل فکر و اندیشه بود. بعد از انقلاب خوب با آن خصوصیاتی که دارد.
وقتی سال 65 طرح مدارس شاهد را در همان فروردین برای من تنظیم کردند قرار شد برای بررسی آن همه بیایند تنها خانمی که ازمجموعه فرهنگی دعوت کردیم همین خانم زهرا رهنورد بود که آمد و چقدرموثر هم بود و چقدر هم توانست درطرح مدارس شاهد خدمت کند. واقعا من آن شب گفتم خدایا قضیه چیست؟ یک منفی به ذهنم آمد.گفتم نکند خدای نکرده زن بدی است. یک مثبت هم به ذهنم آمد گفتم نکند می خواهد بگوید، آقای مهندس موسوی ایشان خیلی صحبت کرد شما چرا اینقدرسکوت می کنید و حرفی نمی زنید. گفتم شاید می خواهد بگوید خوب این زهرا بنی یعقوب را آنجا،آن بلا برسرش آمد،یک خانواده مذهبی.
چقدر اشتباه می کنیم. اما وقتی گفت زهرا رهنورد. واقعا من حتی مبهوت شدم.
خوب ببینید. آقا ما که نمی توانیم ازکسی اسم ببریم. اما شما یکباره می آیید می گویید آقای هاشمی اینجوری. درحالیکه باز حوصله عبارت خواندن ندارم. یک عبارتی اینجا توی روزنامه ازحضرتعالی هست از عظمت آقای هاشمی و بزرگی ایشان درآن موقعی که شما دراردبیل تشریف داشتید.
شما می دانید من و آقای هاشمی با هم اختلاف داریم اما رفیق هستیم. ازقدیم هم باهم در زندان.مفصل. قم. همکاری سیاسی از سالهای 45 و46 و بعد دهه پنجاه و تا بحال. اما الان اینقدر اختلاف داریم که آن دفعه آمد مقابل من درانتخابات ریاست جمهوری و این دفعه آمده و مهندس موسوی را تایید می کند ومن راتایید نمی کند.اما به هرجهت یکباره حضرتعالی می فرمایید آقای هاشمی چنین وچنان.
حالا از آقای ناطق بگویم، ایشان که از دوستان قدیمی ماست و ازجمله چهره های موجه است. ما از همدیگر هم جدا و منشعب شدیم. اما دوستی ورفاقت ما سرجای خود مانده است وحتی در شهردار شدن خود شما چقدر نقش داشت.
آن وقت هم رییس مجلس بودم.ایشان بعد از اینکه با یونسی صحبت کرد به من گفت همین پرونده اردبیل. اینها زیر بار نمی رفتتد. من هم که هیچ اطلاعی نداشتم. خدا شاهد است. روحیاتم اینجوری است. اما وقتی ایشان گفت. چرا؟ به وزیر کشور وقت گفتم. خوب آقای ناطق هم ایشان را تایید می کند. گفت ایشان مشکل دارد. گفتم چه مشکلی دارد. بالاترازاین را بگویم. وقتی آقای خاتمی ایشان را دعوت نکرد. آنجا بود گفتم حالا که مبنایتان شده شهرداری حتما باید در جلسات دولت باشد آقای احمدی نژاد را چرا دعوت نکرده اید. حالا که قرار بوده ملک مدنی و الویری باشند.
اما من می خواهم بگویم که شما همینطوری اینجا آدمها را اسم می بری. من که نمی توانم بگویم در همین قضایا فلان فرد چه می گوید. اما حالا بنظرم واقعا باید دراین مورد یک فکری بکنیم. من حتی از دولت آقای احمدی نژاد افرادی را قبول دارم بیایند و درکنارافرادی بخصوص ازاین همین قوه قضاییه. این موضوع را خوب بررسی کنند که آیا این مسایل واقعیت دارد. واقعیت ندارد. این قضیه چگونه است و حالا سایر موضوعات.
جنابعالی از سیاست خارجی خودتان صحبت کردید. اما برادر محترم من آخه این عملکرد شما چه غوغایی کرده، شما تبریک هم می گویید جوابتان را نمی دهند. امام یک نامه نوشت به گورباچوف. آقای جنتی هم آمد نامه شما را مقایسه کرد با نامه امام. گورباچوف هنوز افتخار می کند،حرفهایی می زند که یک چنین نامه ای برای من ْآمد. وزیر خارجه دارای پیشینه 28سال سابقه در وزارت خارجه وقت کشورش را پیش امام فرستاد.
امام 20 دقیقه وقت ملاقات داد. وسط حرفش پاشد.گفت اصلا من چیزی نمی خواستم بگویم. تنها می خواستم دریچه ای از معنویت را به روی او بازکنم. رفت هوای شیخ اشراق و ملاصدرا و امثال اینها را فرمود. این مثل سنگینی است برای ما این کاری که شما می خواهید.
هی پز می دهیم که آقای چاوزاست.خوب من هم اگر فردا رییس جمهوری بشوم با آقای چاوز رابطه را حفظ می کنم. رفت وآمد می کنم و دوستی می کنم. آقا حیات خلوت آمریکا.
حالا شما بفرمایید از این حیات خلوت حضرتعالی، ایشان با آقای صدام. با آقای اوباما. کاری درستی هم می کند. چنان بغل گرفته صدام را و دارد فشار می دهد که ازآن فشاری که به شما داده آن فشار بیشتر است.
دراین لحظه احمدی نژاد از کروبی پرسید: آقای صدام اوباما را بغل کرده؟
کروبی ادامه داد: نخیر، آقای چاوز. من می خواهم بگویم او دنبال منافع ملی اش است که با شما می نشیند. با صدام می نشیند. با اوباما می نشیند با دیگران هم می نشیند. عکس های فراوانی دارد که من هم این عکسها را ارائه می دهم خدمت شما. کار درستی هم می کند اما چه حیات خلوتی است به این صورت. مقصد این است که می خواهم بگویم که رابطه او با دنیا به این صورت شده با همه جا بهم خورده. مشکلات جدی برای ما پیش آمده است. با ایتالیا. اروپا. خیلی کشورها. وضع ما با چهار تا کشورشده و بعد هم می آیید می فرمایید که تحریم اثری ندارد اما بعدا چیزهای دیگری می بینیم.
بنابراین ما در سیاست خارجی خود این اشکال ها را داریم. من یک عبارتی را لازم است بخوانم. چون این ملعون گفته و من می خوانم. این رییس سابق موساد است که می گوید والبته حالا من صهیونیسم می شوم اینجا. چون عبارت های او را دارم اینجا می خوانم.
" اگرصدها میلیارد دلار از سوی موساد خرج شده بود تا کسی منافع اسراییل را تامین کند، احدی بهتراز احمدی نژاد نمی توانست این خدمت را انجام دهد. وی درادامه مصاحبه خود با تلویزیون عربی اسراییل گفت: هیچ کس بهترازاحمدی نژاد تامین کننده منافع اسراییل نیست.
او درادامه مدعی شد که احمدی نژاد برای اسراییل یک معجزه ویک هدیه گرانبها وحتی الهی است. هرجمله ای که او علیه اسراییل می گوید. هرجمله احمدی نژاد برای اسراییل یک معجزه ویک هدیه گرانبها وحتی الهی است. هرجمله ای که او علیه اسراییل می گوید کار اسراییل را درجهان آسان می کند".
خوب بالاخره اینها چیه. آنها چه می گویند. آقای احمدی نژاد عزیز برادرمن وهم وخیال نیست. پیام خمینی تا پیام احمدی نژاد زمین تا آسمان فرق دارد. اینطوری نیست. یک جاییکه به ما بی اعتنایی بود به ما می گفتند نروید اگر به شما بی اعتنایی می شود.
من خودم دو تا از کشورها گفتند ما معمولمان نیست که رییس مجلس کشوری که می آِید رییس جمهور ما او را ملاقات کند. گفتم نمی آِیم.
این بود که وقتی به ایتالیا رفتم. سفیرش به وزیر وقت کشورما گفته بود که درحد رییس جمهوری از فلانی (مهدی کروبی ) تجلیل کردیم. این تجلیل ازمهدی کروبی نبوده است معنی اش تجلیل ازجمهوری اسلامی است.
حالا وقتی شما خارج می روید حوادث تلخی برای ما پیش می آید واینجور برخورد ها برای ما پیش می آید، خوب این سفرها چه برکتی دارد که شما به اینصورت می روید و بعد هم اعلام می کنید که ما داریم انقلاب می کنیم و مدیریت جهان را کردیم. می فرمایید بازهم اینجا هست، خواهش می کنم 20تا از آنها را برای ما بشمارید.می گویید ما تا الان به صد کشور جهان رفته ایم که تابحال به ما گفته اند الگوی مدیریت خودتان را به ما بگویید.
حالا به ما بگویید که الگوی ما چیست؟ چه الگویی؟ خوب قدری دراین باره برای ما توضیح بدهید واز این الگویی که شما درست کرده اید وصد کشور آن را خواسته اند قدری برای ما توضیح بدهید و 20 نمونه اش را بیان کنید.
آن وقت می بینیم که به کشورهای عربی سفرمی کنید.(عکسش این جاست ) وآنجا می روید و می نشینید وبالای سرتان می نویسند خلیج عربی.
حالا این هم عکس اجلاسی است که شما درآن شرکت کرده اید و بالای آن نوشته اند خلیج عربی. این عظمت سیاست مهم و موفق خارجی ما است. عرب ها به این اکتفا نکرده اند وکم کم اینقدر پر رو شده اند که علنا اعلام می کنند ما درصورتی حاضردر جشنواره بازی های اسلامی درایران شرکت بکنیم که نام خلیج فارس را خلیج فارس ننویسید.
وزیر پست و تلگراف و تلفن دولت میرحسین گفت: موسوی موضع خود را نسبت به فرقه ها، عوامل آشوب و بینظمی حامیانش اعلام کند.
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، مرتضی نبوی شنبه شب در جمع دانشجویان دانشگاه شیراز با اشاره به اینکه به لحاظ فکری حساب موسوی با بسیاری از همفکرانش کاملا جدا است، اظهار داشت: متأسفانه در چند شب اخیر در بعضی از شهرهای بزرگ از جمله تهران و شیراز فرقهها و گروههای منحرفی به جمع حامیان موسوی پیوستهاند که وی باید نسبت به این جریانها موضع خود را اعلام کند.
وی همچنین با اشاره به اینکه موسوی شخصیتی است که بارها در مورد ارزشهای انقلاب، جبهه و شهدا سخن گفته است و اکنون شاهد حمایت برخی از عوامل آشوب و بینظمی از او هستیم گفت: افراد بسیاری از رنگ سبز میرحسین سوءاستفاده کرده و فکر میکنند میتوانند با رنگ سبز شرایطی ایجاد کنند تا جریانی راهاندازی شود و از این طریق به اهدافشان برسند و ما باید حساب موسوی را در برخی موارد از اتفاقاتی که طرفدارانش بهوجود آوردهاند، جدا کنیم.
مدیر مسئول روزنامه رسالت همچنین با انتقاد از کسانی که طراح تئوری تشکیل کمیته صیانت از آرا هستند گفت: این گروهها به نوعی ساختارشکنی و نقض قانون را مرتکب میشوند چرا که تمام مراحل حفاظت و صیانت از آرای مردم در ساختار قانون مشخص شده است که برنامههای وزارت کشور و شورای نگهبان ناظر بر این امر است.
وی افزود: برخی تشکیل کمیته صیانت از آرا در انتخابات را برای این هدف تشکیل دادهاند تا در صورت عدم موفقیت در انتخابات کل انتخابات را زیر سئوال ببرند اما باید بدانند همین که جناحها در دولتهای مختلف مستقر و جابهجا میشوند و قدرت را به هم میسپارند نشان از سلامت انتخابات است. بنابراین همه انسانها باید در عرصه مردم سالاری علاوهبر پیروزیها شکستها را هم بپذیرند.
وی با اشاره به افشاگریهای احمدینژاد در مناظره با موسوی و در پی آن جوسازی علیه او مبنی بر اینکه او باید ابتدا در یک دادگاه صالحه این موارد را به اثبات میرساند، اذعان داشت: آیا تمام آن کسانی که احمدینژاد را متهم به دیکتاتوری، بیبرنامگی، قانونشکنی، بیتوجهی به بیتالمال و بسیاری از سیاهنماییها میکردند موارد مطرح شده خود را در دادگاه صالحه و با مدرک معتبر ارائه دادند یا فقط مغرضانه به سیاهنمایی پرداختند.
وی تأکید کرد: چگونه برخیها احمدینژاد را دیکتاتور میخوانند در صورتی که وی با افتخار دست یک کارگر را میبوسد.
نبوی ادامه داد: برخی رفتارها در جامعه ما و در مذهب ما دارای ارزش بسیار بالایی است. بنابراین انتظار میرود مقید بودن احمدینژاد به دین را که جز شعارهای الهی مسئولان حکومتی است نباید ذلیلی نفس خواند و این اشتباهی است که برخی مرتکب میشوند.
وی با اشاره به سفرهای استانی کابینه نهم یادآور شد: دولت با 60 سفر استانی مواجه بود و نتیجه این بود که ضمن تحرک قابل توجه انجام پروژهها حجم پروژهها نیز به دو برابر حجم پروژههای عمرانی دولت قبل در هشت سال بود.
وی با تأکید بر اینکه عملکرد اقتصادی این دولت با یک انرژی بسیار فوقالعاده انجام شد، تأکید کرد: امروزه بهلحاظ رشد علمی از ترکیه هم فراتر رفتهایم که این شاخص درکنار رشد سایر شاخصهای انسانی نوید پیشرفت چشمگیری را میدهد.
وی تصریح کرد: در زمان خاتمی تورم بالا نبود اما رشد اقتصادی را نیز شاهد نبودیم. چون دولت خاتمی هیچ وعده اقتصادی به مردم نداد و فقط بحث توسعه سیاسی خود را دنبال میکرد.
در ادامه مناظره چهارم نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، کروبی گفت:ببینید. سه تا مطلب یا سه نکته را درجواب فرمایش شما دارم. اولین شرط هردولتی این است که با مردم صادق باشد. بزرگترین سرمایه امام خمینی صداقت ایشان نسبت به مردم بوده است.
وی افزود: اتفاقا این صداقت را ایرانیان از زمان زرتشت تا اسلام تا امام زمان داشته و دارند و به مردم مرتب وصیت می کردند که دوتا کار را انجام ندهید. نخست اینکه دروغ نگویید دیگری اینکه نزول نخورید.
در اسلام هم هست که می گوید، بدترین کار دروغ است. نمی گوید بدترین گناه میگساری است یا نمازنخواندن است. بنابراین مقصودم این است که بگویم دولت بایستی اعتماد مردم را جذب کند و این حالتی نباشد که الان بوجود آمده است.
نکته دوم؛ من در جواب صحبت های شما این مربوط به این آماری است که دارید ارائه می دهید. حالا می انگارید که من تازه از بیابانها آمده ام و اصلا دراین باره اطلاعی ندارم.
جهت اطلاع حضرتعالی،بنده 16سال مجلسی بوده ام علاوه براین ازجمله اولین کسانی بوده ام گه وارد مجلس شده اند. درست آن زمانی که حضرتعالی بخشدار ماکو یا فرماندار شهرستان خوی بوده اید، بنده آن موقع نایب رییس مجلس بودم. حالا سنم هیچ. هیچ ادعایی هم ندارم. اینکه سابقه ام چیست و چه کاره هستم به اینها وسایراینها کاری ندارم. من این آدم هستم. به عبارت دیگر من با آمار و ارقام خودم سر و کار دارم. تمام آنهایی که دارند آمار و ارقام می دهند، نتیجه اش خلاف این آمار و ارقام شماست.
بله راه حل این است.بیایید یک کاری بکنیم.
کروبی خطاب به مجری برنامه گفت: من نمی دانم چرا گامی بر نمی دارید. چرا می ترسید. چرا اینقدر خوف دارید. خوب طرفداران احمدی نژاد بیایند بنشینند. این ریزارقام را که من الان نمی توانم بایستم وبگویم. بله ایشان الان رییس دولت است و همه چیز دردست ایشان است. من که هیچی دردست ندارم. حالا ممکن است بگویند که خوب تو نداری. آقا شما خبرندارید. توخبرنداری. می گویند به ملا گفتند وسط زمین کجاست؟ گفت همین جا که من ایستاده ام. گفتند نه. گفت پس متر کنید. بنابراین من پیشنهاد می کنم که طرفداران شما بیایند و با دوستان بنده بنشینند دراین باره باهم دردانشگاه یا جای دیگری بنشینند و دراین موارد باهم صحبت کنند. خوب این مردم هم بالاخره صاحب فهم و شعورند و صاحب تحلیل هستند. می فهمند که من حرفهای سطحی می زنم یا نه. یک نمونه اش را شما می گویید.
حتما اطلاع دارید که بانک مرکزی گفته است که تورم 25درصد و خورده ای است اما شما حالا ظرف دو روز آن را به 14 درصد رسانده ای. آن هم با یک سری محاسبات عجیب و غریب.
بعلاوه، آقای احمدی نژاد تورم بجز این مسایل علمی اش، بدانید که با شکم و زندگی مردم سروکاردارد. با این خیالیات و وهمیات همراه نیست.ننه جون من. البته من هم ننه ام مرده هم ننه جونم مرده. اون هم تورم را می فهمد. چرا، وقتی می رود گوشت بخرد می فهمد گران است.
آقای ضرغامی (رییس صداو سیما ) شما، نشینید یک وقت چی گفت؟ گفت می گویند (درخبرها آمده بود ) گوشت کیلویی شش هزار تومان، شما بگویید چهار هزار تومان. خوب ما که نمی توانیم دروغ به مردم بگوییم چهار هزار تومان. این که رییس صدا وسیمای جمهوری اسلامی است که ما توی روزنامه ها خواندیم و توی سایت ها دیدیم.
آقای احمدی نژاد شما همینطور می فرمایید پس بهترنیست که یک گروهی با هم بنشینند و روی اینها صحبت کنند و بحث کنند و دریابند که اینها چه جوری است.
حالا شما دارید همینطوری یک آمار و ارقامی نشان می دهید و همینطوری می گوید این قدرگلستان شده است، خوب ما داریم این را می گوییم ولی آنها یعنی کارشناسان می گویند، نرخ بیکاری اینقدر اضافه شده یا درمورد بقیه اینهایی که ایشان برشمردند درست عکس آن را مطرح می کنند.
نکته سوم، شما فرمودید من یک آدم انقلابی بوده ام. اشتباه نکنید من همین الان هم انقلابی هستم. همان انقلابی هستم با همان سوابق. همان خط امامی هم هستم.
من همین را مصیبت می دانم آقای احمدی نژاد، بگذارید بصراحت به شما بگویم، خط انحرافی کجی که با امام مشکل داشت الان دارد شما را هدایت می کند. من صریح و روشن وآشکار به شما عرض کنم.اتفاقا جمهوری اسلامی ایران. این سه تا کلمه امام است.
جمهوری آن را که یک محدودیت برایش قائل شدند. شما چرا دفاع نکردید ازاین همه آدمهایی که عدم صلاحیت شده است. شما رییس جمهورهستید. شما که مجری قانون اساسی هستید. دوهزار نفر را رد کرده اند ازاین گذشته. هم آن دوتا مجلسی که دوهزارنفررا رد کرده اند با شما مشکل داشته اند هم این مجلس نیزبا شما مشکل دارند. من قصد بیان اینگونه مسایل را ندارم.
کار شما با آقای لاریجانی و مکاتباتتان به جایی رسید که نوشت فرمایشات رییس جمهور شبیه طنزاست. حالا هم فراموش نشود که من خودم دوتا برنامه را درمجلس تصویب کرده ام و درمجلس کارکرده ام. آیا این آماری را که همینطوری دارید یکطرفه می فرمایید...
بنابراین ما هم می خواهیم جمهوریت و اسلامیت امام آبرومند بماند، نه به این صورتی که الان دارد بحث می شود و این را اداره می کنند.
نکته دیگر مربوط به شما، فساد مالی است. حضرتعالی ازهمان روزاولی که سرکارآمدید راجع به فساد مالی وارد شدید. خیلی خوب کاربسیارخوبی کردید. گفتید الان نام 16تا توی جیب من هست. خیلی خوب اگرمن آنجا رییس مجلس بودم، می گفتم چون من هم یکی از سران سه قوه هستم لطفا اسم این شانزده تا را به من بدهید ببینیم چه کسانی هستند.
بازهم نگفتید، نگفتید،نگفتید همینطوری فساد مالی اینها را مطرح می کنید تا اینکه داد رییس قوه قضاییه درآمد.
همه چیز بهم ریخت. عده ای رفتند. آخرکارهم نفمیدیم که اولا آیا شخص رییس جمهوری خودش همینطوری راسا بگوید و اعلام کند یا اینکه قانون صراحت دارد این کار رییس جمهور جرم است و یا اگر مدارکی داشت باید آن را بیدرنگ تحویل قوه قضاییه بدهد. یا اگریکی اززیرمجموعه های او از این فساد مالی یا جایی دیگر خبر دارند، چنانچه اطلاع ندادند اصلا این با صراحت قانون مجرم است.
بنابراین من می گویم شما همینطوربا کمک اینها جنگ روانی در جامعه راه می اندازید و همین است که این جنگ روانی کشورما را الان به اینجا رسانده است.
خوب ما الان عزای انقلاب را گرفته ایم. برای اینکه جان وعمرمان وهمه چیزمان را داده ایم. جتابعالی حالا می فرمایید نیست. اینها مدارکی است، اینها می گویند.
می فرمایید، من که دولت نبوده ام. دولت دیگران بوده اند. به هاشمی هم فرمودید به... اما می فرمایید. اموال اینجوری است. می گویند به دستورحضرتعالی 40میلیارد تومان وام داده اند به آقای محصولی که این همه پولداراست.
شما که هی می روید می گویید یک میلیون، دومیلیون وام مردم به شما نمی دهند. اینهمه حیا می کنند. می گویند، مدارک و اشخاص آن هم زنده است. ولی ما که نمی توانیم الان اسم ببریم. خوب روی این موضوع باید بحث بشود و معلوم بشود که این فرمایشاتی که آقای احمدی نژاد دارد درست است.
مطمئن باشید من اگر ببینیم فرمایشات ایشان درست اعلام بشود حاضرم بیایم و با رشادت تمام وصراحت تمام بیایم و به مردم خواهم گفت که مردم من عذرخواهی می کنم ازشما و اطلاعاتی که من دردست داشته ام غلط بود و بالعکس اگر ایشان هم معلوم شد که آمارهایش غلط بوده، ایشان هم آن موقع پیش مردم ایران بیاید و عذرخواهی کندو غلط بودن آمارهایش را اعلام کند.
خوب این موضوع باید روشن بشود. ما الان واقعا گیچ مانده ایم که باید چکارکنیم. حالا ایشان همینطوری دارد اطلاعات و آماری می دهد. همینطوری پشت سرهم. همین بانکی ها هستند که به ما آمار می دهند. همین گروهها به ما آمار و اطلاعات می دهند.
همین قوه قضاییه دارد می گوید ایشان اینقدر هیاهو می کند اما تابحال یک فقره پرونده درست وحسابی به ما نداده است. بگوید که چندتا پرونده به ما داده است. چون الان من می دانم. آقای احمدی نژاد می فرمود که من داده ام آنها رسید نداده اند. قوه قضاییه می گوید بگذارید هرچه می خواهد بگوید. کجا داده است. می گوید اصلا کارشان تسویه حساب شده است.
بایکی که دعوی دارند پرونده او را تنظیم می کنند و می دهند با یکی دعوی ندارند پرونده او را نمی دهند. آنوقت می گویند خودشان فراوان دارند. چرا دیوان محاسبات می گوید یک میلیارد دلارگم شده است. شما می فرمایید اشتباه شده، آنها دوباره می گویند نه یک میلیارد دلارگم شده است.
چرا می گویند 300 میلیارد تومان در زمانی که این آقا شهردار بوده، چند بار قراربوده بیایند بررسی کنند. من که درمجلس بوده ام. کمیسیون مربوطه دو مرتبه است که می گویند ما آورده ایم هر دو مرتبه رد شده است. خوب اگردرست است گناه دارد چرا نمی آیند مشخص کنند و بگویند آقا این مظلوم است، بی خود می گویند که نیست.
حالا پرونده نفت اردبیل. خود قوه قضاییه می گوید، جلوی این را گرفته اند.
من اگر فساد نمی شد الآن اسامی را درذهنم دارم که قوه قضاییه می گوید چه گفته چه جوری شده؟ کجا رفته، کی خواسته. حتی بعضی را باید اسمشان را ببرند. خوب همه اینها باید معلوم ومشخص بشود و معین بشود. چون ما مسوول مردم هستیم. مسئول اموال مردم هستیم. حضرتعالی الان رییس جمهور هستند. فردا روز هم ممکن است همین ملت به شما رای بدهند که چهارسال دیگر ایشان باید باشد.
مجری برنامه خطاب به مهدی کروبی گفت: در برنامه های شما بر روی چند تا واژه خیلی روش تاکید می شود، بحث عدالت اقتصادی، برنامه ریزی و بهخصوص در بحث عدالت اقتصادی موضوع هزینه کردن و توزیع درآمد نفتی به شکل یک طرح مطرح است، شما طرح خودتان را در مقایسه با طرحی که الآن در حال عمل هست یعنی طرح آقای احمدینژاد چطور مقایسه می کنید؟
کروبی گفت: عرض میکنم بحث شما بحث خوبی است و سؤال درستی است اما یک شعاری قبلاً دادم و انگیزه آمدنم را اعلام کردم، من روی آن بحث می کنم که اصلاً چرا من آمدم وانگیزه ام چه بوده، عرض کردم، من آمده ام برای تغییر و معنایش چه هست چه کار می خواهم بکنم مخصوصاً تکیه کردم، روی قوه مجریه، یعنی من آمدم برای ریاست جمهوری که مسئول اجرایی بشوم، ببخشید این طور صریح می گویم، در رقابت انتخاباتی هم جناب آقای احمدینژاد و هم جناب آقای موسوی تشریف آوردند که از دوستان خوب ما هستند، جناب آقای رضایی هم آمدند قبلاً هم صحبت آقای خاتمی بود و مدتی اعلام شد که هستند.
اما من گفتم چون حزب تشکیل دادم آمده ام برای تغییر آمده ام برای حرکت جدید و بهخصوص آمدم برای تغییر در رابطه با سیاست های اقای احمدینژاد و نحوه اداره کشور.
من دو اشکال اساسی به شیوه اداره آقای احمدینژاد دارم. حتی اوایل هم سؤال که از من می کردند من اصلا جواب نمی دادم چه به خبرگزاری های داخلی و چه خارجی، می گفتم دولت آمده کارش را شروع کرده، من معترض هم بودم اما دیگر شورای نگهبان تایید کرده و حکم تنفیذ شده دیگر بحث نمی کنیم، گاهی یک اشکالاتی می کردیم یا نقد می کردیم یک مدتی که اصلا نقد هم نمی کردم اما گاهی نقد می کردیم،.ولی ان اواخر مصمم شدیم و هم نقدمان بیشتر شده و هم خودمان را آماده کردیم برای کار بخصوص اینکه یک کار سخت ودشواری هم هست چرا چون اقایی که الان مسوول دولت است یک چهار سال بوده بارها هم گفته ام یک چهار سال دیگر هم حقش هست براساس قانون اساسی چنانچه مردم رای بدهند وپذیرفته بشود به عبارت دیگر آن مشغول است،مسلط است،حاکم براوضاع است و ما پیاده در عین حال من آمده ام در این جهت بحث کنم.
با دوستان اقای احمدینژاد،با عده زیادشان و با خودشان بحث اصولی دارم ؛ دراداره کشور کاملا نارسایی می بینم، ضعف می بینم و هم به شیوه اداره کردن هم به شخصشان وهم به شیوه شان، بخصوص اشکالات مهم شخصی ام به خود احمدینژاد است که حالا طبیعی است که من عرض می کنم و اقای احمدینژاد دفاع می کنند.
صحبت می کنم و باز هم جوابم را می دهم داوری هم با مردم است من معتقدم ابتدا من خیلی باید سریع، شفاف و روشن عرایضم را عرض کنم و اقای احمد ی نژاد شفاف وهرجور که خودشان صلاح بدانند بگویند.
حتی من بنا دارم فرداشب راجع به جناب اقای موسوی با علاقه ای که دارم راجع به ایشان هم یک سوالاتی در ذهنم هست آنها را هم مطرح کنم.
یک سلسله اطلاعاتی اقای احمدینژاد می دهند قاعدتا اطلاعات غلطی است که به ایشان می رسد یا اینکه اطلاعات غلط است یا خدای نکرده ما باید بگوییم اقای احمدینژاد خلاف می گوید ویا واقعی می گوید بنظرمن از این دوتا بیرون نیست حالا ایشان هرکجا صحبت کرد ممکن است مردم برداشت دیگری بکننداما من با قاطعیت و با صراحت عرض می کنم یا اطلاعاتی به ایشان غلط می دهند و این اطلاعات موجب می شود ایشان گمراه بشود، در این قضیه که من هم مسوول بودم می دانم به مسوولین خیلی اوقات اطلاعاتی می دهند که اطلاعات اشتباه می شود یا اینکه نه خودشان بنایشان براین است، من نمی دانم و من معتقدم از اول مسوولیت اقای احمدینژاد اگر برخوردی معقول منطقی حساب شده با آقای احمدینژاد می شد و برخورد دوستانه از بزرگان نظام، به این مسیر کشیده نمی شد. و آن ماجرای هاله نور که من وقتی شنیدم اصلا باورم نشد، به یکی که می خواهم اسم ببرم گفتم دیگر اینقدر لازم نیست در انتخابات دشمنی بکند و بیاید اصلا هرچه جعل کند به طرف نسبت بدهد گفت نه بابا تا من نرفتم و تحقیق از قم نکردم واقعا باورم نشد اما دیدم بله نشستند و ایشان صحبت می کند برای آقای آیت الله جوادی که یک فیلسوف، یک فقیه و یک عالم،ایشان آنجا شروع کردن صحبت کردن چون من هم یک بار انجا صحبت کردم در انجا خصوصیاتش را ان دیپلماتها که بیشتر رفتن می دانند ایشان چهار بار رفته انجا ولی من یکبار بعنوان رییس مجلس ششم صحبت کردم.
دیدم ایشان خیلی با صراحت می گوید بعد که من صحبتم تمام شد به من گفتند که یک هاله ای از نور تو را فرا گرفته بود و وقتی صحبت می کردم اینقدر میخ کوب شده بودند که چشم های اینها حرکت نمی کرد وهمه نگاه می کنند به چهره من و به حرفهای من درحالیکه اصلا فاصله از آنجایی که طرف شروع می کند تاکم کم جلو می رود چشم هم هرچه خوب باشد و تیز بین هم باشد و ادم همه حواسش این است ان صحبت را انجا بکند اصلا تمام وجود ادم این است که اینجا ما داریم در یک منبری صحبت می کنیم که دنیا دارد می شنود چگونه می شود که ایشان هم هاله نور را دیگران می بینند و هم خودش تمام چشمان انها را می بیند که انها هیچ تکان نمی خورند چون این برمی گشت به مسایل مذهبی من خیلی ناراحت شدم و خیلی متاثر شدم حالا اقای احمدینژاد بنظر من عنایت نکرد ولی آیت الله جوادی آملی من از قدیم به ایشان اردات داشتم اما از آن به بعد ارادتم خیلی یاد شد به او من در تشییع جنازه اقای آیت الله بهجت که ایشان نماز خواند یک گوشه نشسته بود رفتم یک عرض سلامی کردم، خوشم امد از صحبت هایی که کرد، ایشان شروع کرد عالمانه به نظر من حالا خود ایشان جواب می دهد نصیحت کرد ایشان را توجهش داد دو سه تا روایت جالب خواند که خلاصه ائمه معصومین ما با وجود پیغمبر دستور دادند بچه را هم فریب ندهید حیوان را هم فریب ندهید که حالا عصری سی دی اش را هم اورده بودند دست من ولی تا ندیدم وجویا نشدم نقل نکردم اصلا باورم نمی امد.
خیلی هم صادقانه بگویم تلویزیون ما مانع شد اما بنا داشتم آن را پخش بکنیم یعنی چه این کار و نکته دوم اینکه آقای احمدینژاد تشریف برده بودند عراق یک مرتبه امدند گفتند امریکایی ها بنا بود مرا بدزدند و ببرند اما با یک نقشه ای ما امدیم، خوب ببینید امریکا که خبیث است خبیث است استکبار است استکبار است هرچه اما اخر حسابی در دنیا کتابی دردنیا است این طوری نیست که امریکا بخواهد یک کسی را بدزدد ان محاسبات خودشان را بکنند منافع ملی شان را بکنند.
من یک بار رفتم آمریکا بیشترین حفاظت را من داشتم ، البته دعوت از سوی بین المجالس بود زمان اقای ناطق تنظیم شده بود دیگر مجلس پنجم تمام شد،مجلس ششم شد من رفتم آمریکا ، سگ هایی آورده بودند که کنترل کنند و مامورینی که می بردند و می اوردند و مراقبت هایی می کردند.
وی افزود: گاهی شوخی می کردم ،چند تا از این پاسدارها با من بودند گفتم اینها مواظبت می کنند شما هم مواظبت می کنید. ما جایی هم نرفتیم دو شب انجا بودیم ما را بردن یک کشتی گرداندند بالا سرمان هم هلیکوپتر بود همه امکانات بود بنابراین می فهمند که یک مرتبه یک رییس جمهوری را بدزدند و ببرند چه حوادثی رخ می دهد.
جالب تر اینکه چند روز بعدش باز خود اقای احمدی نژاد در روزنامه ها خواندم من چیزهایی که نقل می کنم از اقای احمدی نژاد از خودش نقل می کنم ، چند روز بعد گفت این امریکاییها دراثر برخورد های من با انها و عکس هایی که گرفتیم با انها حتی بوش خواسته بود که دیوار های صوتی ایران را هم بشکنند اطاعت نکره بودند یعنی ایشان اینقدر نفوذ کرده بود انجا که این نفوذش موجب شده بود که دیگر اصلا بوش هم فرمانش اطاعت نمی شد آن هم بوشی که دنیا را اینجور کرده و به آتش کشیده، افغانستان و عراق اینجور شد من اصلا تعجب کردم؛ این چه نوع بحثی است.
در طرف دیگر، عدم اطمینان به مواضع اعلامی، علم به ناصواب بودن آن، و نیز تعارض آن با مواضع اعمالی، فرد را با علم به درک بالای مخاطب، به سوی ایجاد فضایی سوق میدهد که منطق و استدلال کمرنگ گشته و فضای گل آلود، بهره گیری از دادههای غلط و یا مغالطه در بهرهگیری از دادههای صحیح جای آنرا پر نماید.
یکی از آمادهترین جولانگاههای این طیف، تبلیغات سیاسی و بهویژه انتخاباتی است. از آن روی که فرد میتواند در مواضع خود بهراحتی و با خیال آسوده از عواقب آن، به سیاه و سفید نمایی افراطی دست زده و با گل آلود نمودن فضا، دادههای خود ساخته را تبلیغ نماید و دادههای حقیقی را بهصورت گزینشی و کانالیزه تبلیغ نماید.
اما در این میان، مناظره و یا گفتگوی رو در رو، قافیه را برای مغالطات تاحدی تنگتر کرده و مواضع هریک از طرفین فی المجلس در میز محاکمه خواهد بود. از همین روی، این شیوهی تبلیغی در برخی کشورهای توسعه یافته جزیی لاینفک و حتی اجباری برای طرفین است.
خوشبختانه این فضای مجادله بسیار بهوقت در کشور ایجاد گردید و با استقبال شدید ملت حقیقت طلب مواجه شد. بهوقت از آن روی که، دورهی دهم انتخابات ریاست جمهوری دورهی کمرنگ شدن مرزهای ایدئولوژیک بوده و متعارضترین گرایشات سیاسی و فکری پرچم آرمانخواهی و راه امام خمینی(ره) را بلند نمودهاند و فضای آلوده تبلیغات، بیش از هر چیز به این ابهام در مرزها میافزاید.
اما در شرایطی که تمام مواضع امام خمینی(ره) و رهبر فرزانه بهراحتی و بهگونهای غیر قابل انکار قابل ارجاع است، تولد فضای مناظره که مجال سنجیدن مواضع اطراف را نسبت به این آرمانها فراهم مینماید، برای پیروان حقیقی فرصت، و برای مدعیان تهدید است.
برکت فضای شفافی به نام مناظره در حدی است که صرف صحبت از آن بسیار بهتر از هزاران شیوهی تبلیغی دیگر مبین حقایق است و آن را میتوان با مراجعه به میزان استقبال اولیهی اطراف بحث از این فضای زلال، و یا تحقیر آن فضا و تلاش در بیاهمیت جلوه دادن آن دریافت.
به هر روی خوشبختانه نامزدهای ریاست جمهوری، خواسته یا نا خواسته به میز مناظره آمدند، تا مشخص کنند که چگونه است که مواضع متناقض اطراف، داعیه پیروی از آرمانهای امام و مردم را دارند.
دومین مناظره میان نامزدهای ریاست جمهوری میان دکتر احمدینژاد و مهندس موسوی برگزار شد که به حق تمام انتظارات تبیینی پیشتر ذکر شده از یک مناظره را براورده ساخت، که نتیجهی آن را با گذر از خیابانهای شهر میتوان آشکارا ملاحظه کرد.
هرچند، عدم پذیرش شکست گویی ذاتی دوستان اصلاح طلب است که سایر نمونههای مشابه را میتوان در به زیر سؤال بردن تمام انتخاباتی که در آن ناکام ماندهاند، یافت و جالب آنجاست که حتی در زیر تیغ این خصیصهی پایدار، وزارت کشور دولت اصلاح طلب نیز سر سالم بدر نمیبرد! و البته با مراجعه به نظرسنجیها و مترقبه بودن شکستی دیگر برای این جبهه، از هماکنون مقدمات تبلور این خصیصه مهیا میگردد.
ضمن احترام به آقای مهندس موسوی، باید گفت مروری کوتاه بر مواضع تدافعی یا تهاجمی ایشان، و آمار پاسخها و فرار از پاسخها، اطلاعات کاملاً غلط و عدم ارائهی پاسخ به طرف مقابل پس از تخطئهی این دادهها و مدرک خواهی در قبال آنان، برخی مغالطات آشکار و بسیاری موارد دیگر گواه شکستی تاریخی نه برای یک فرد که برای یک جریان است.
اما شلوغ و هیجانی نمودن فضا برای دوری از توجه مردم فهیم به مستدلات، امری است که جبهه حامی مهندس موسوی همانند تمام مقاطع در پروپاگاندای خود پس از مناظره بدان وفادار میماند که نمونهی آن را میتوان در تیتر هیجانی و توهین آمیز سایت این طیف، در ادعای پیروزی و عدم تقید به ارائه یک جمله در اثبات این امر اشاره نمود و آن را نمونهای از پروپاگاندای گروهی دانست که همواره از آمار و استدلال گریزانند.
حال باید دید در این مناظره چه گذشته است که این عزیزان از در عوض ارائهی تحلیل استدلالی و آماری، همّ خود را در هرچه بزرگتر نمودن فونت تیتر شورانگیز خود مینمایند و سایر دوستان هم فکرشان که جوابی در برابر افشاگری ندارند آنرا بی اخلاقی میدانند؟
پیش از آغاز این بررسی ذکر نکاتی چند ضروری است.
تکرار یک جمله و یا موضع در آمارها تکرار نگردیده است.
در این آمار «انتقاد» به معنای پرسشها، انتقادات و ابهاماتی است که هریک از طرفین نسبت به عملکرد و یا افکار طرف مقابل، جهت شنیدن پاسخ ارائه داده اند، می باشد. تمام مواضع کلی و موردی و مصداقی جزء آمار شمرده شدهاند. تمام پاسخهای طرفین به انتقادات، اعم از مستدل یا اقناعی جزء آمار شمرده شده اند.
سؤالاتی تکراری و مواردی که پیش از طرح آن بدان پاسخ داده شده، جزء آمار شمرده نشده اند.
مروری بر متن مناظره گواه این است که آقای موسوی تلاش نموده تا از تقسیم فرصتها به زمانهای 10 دقیقهای و عدم برگزاری مناظره به سبک پرسش و پاسخ مستقیم، جهت فرافکنی و گریز از پاسخ و به پیش کشیدن مباحث جدید و نامربوط به سؤالات احمدینژاد بهره برد.
احمدینژاد در دور اول سخنان خود با غافلگیر نمودن مهندس موسوی به دور از هیپوکراسی حاکم بر روابط سیاسی و تعارفات رایج رودرروی، که کمترین شباهتی با خنجر کشیدنها در غیاب ندارد، با لحنی مطمئن و البته بهدور از توهین، پس از 4 سال تحمل بزرگترین هجمهی غیر منصفانه و مملو از اتهام به بازگویی مطالبی پرداخت که هرچند از دید بسیاری امری واضح و قدیمی بود، اما با درهم شکستن تابوهای خود ساخته در کشور، به افشای مافیای قدرت پرداخت.
احمدینژاد در وقت نخست صحبتهای خود، 7 انتقاد و سؤال صریح را در برابر موسوی و جریانی که وی به نمایندگی از آنان حضور یافته و طبق وعده های موسوی و نیز الفبای سیاست، در صورت قدرت یابی وی، به عرصه بازخواهند گشت، مطرح نمود.
موسوی که طبیعتاً پاسخی به این سؤالات صریح نداشت از تاکتیک ایجاد وقفه میان سؤالات و پاسخها استفاده کرد و با جملات احساسی و نامربوط با سؤالات احمدینژاد چون: «:من همیشه ایران را دوست دارم و این عشق به ایران در تک تک مردم ایران هم وجود دارد و هیچ ایرانی نیست که به کشور عشق نداشته باشد ولی من دوست داشتم ایران قدرت اول منطقه در همه عرصههای نظامی، علمی و فرهنگی باشد...» ذهن مخاطب را از 7 انتقاد وارده دور میسازد.
وی در برابر 7 سؤال احمدینژاد، 5 سوال را به فراموشی سپرد و تنها به 2 سؤال پاسخ داد که البته ماحصل آن تفاوتی با موضع وی در برابر 5 سوال پیشین ندارد.
وی در پاسخ به رابطهی عمیق خود با جریاناتی که وی را احیا نموده و حمایت مینمایند، با بی اعتنایی به فهم مخاطب، بهگونهای جلوه میدهد که احمدینژاد او را نماینده و سخنگوی دولت های پیشین فرض کرده لذا خود را از پاسخگویی مبرا میداند و خود را بی ارتباط با آنان معرفی میکند. این در حالی است که مقصود احمدینژاد از ارتباط دادن میان 3 جریان را چند دلیل ساده و منطقی توجیه می کند.
1. کمتر کسی است که نداند علیرغم برخی اختلافات آقای موسوی نماینده جریانی خاص میباشد و این امری است که تا پیش از مناظرهی شفاف وی بدان فخر میفروخت.
2. منبع مالی هزینهی میلیاردی تبلیغات وی از کجا بوده است؟
3. موسوی همواره به دفاع از عملکرد چه جریاناتی پرداخته و حضور آنان را موجبات بی نیازی کشور به حضور وی در سالیان اخیر دانسته؟
4. موسوی قصد دارد در صورت پیروزی چه جریانی را به قدرت برساند؟
موسوی در عمل به حمایت متقابل از جریانی پرداخته است، که انتقادات بسیاری برآن وارد است اما در مقام گفتار و مؤاخذه، پاسخ به هرگونه سؤال از ماهیت و رفتار آنان را وظیفه خود نمی داند.
اما پاسخ دوم موسوی به انتقاد احمدینژاد از رویه تخریبی و سلبی ستاد وی، در عوض ارائهی یک برنامه مشخص و خرد پسند برای حل این مشکلات باز میگردد. ایرادی که در سراسر فیلم تبلیغاتی احساسی وی و مناظره مورد بحث نمودی خاص داشته است. کل پاسخ موسوی بدین شرح است:
من برنامههای خودم را ارائه کردهام!
پنج انتقاد باقیمانده از جمله جریان مشهور بازیگر شمالی، فراموشی ریشههای مشکلات و عملکرد جریانات سابق از جمله شخص وی و کوبیدن تمام آنان بر سر دولت کنونی از جانب موسوی و ... بایکوت میگردد.
موسوی در دومین راه کار خود برای گریز از پاسخ بلافاصله موضعی تهاجمی گرفته و با باز نمودن ابواب جدید فرافکنی را آغاز مینماید. تکرار این تاکتیک در تمام مناظره این ظن را تقویت مینماید که این تاکتیک از پیش برنامه ریزی شده است.
وی 6 انتقاد صریح را به صورت مصداقی بر احمدینژاد وارد می داند که مطرح نمودن هلوکاست، جریان ملوانان انگلیسی و .. از آن جمله اند.
همان گونه که ذکر شد، بدیهی ترین ویژگی مناظره را می توان پر رنگ شدن مرز حقیقت خواند. احمدینژاد که سؤالات و نقدهایش را بی پاسخ یافته و دور اول را به سود خود سپری ساخته بود. در دومین بخش از مناظره، پاسخ هایی چنان قاطع داد که طرف مقابل کمترین دفاعی درمورد «اطلاعات غلط» خود نداشت.
احمدینژاد برعکس موسوی که دقایق نخست ادوار پاسخ گویی خود را به عشق به ایران و خاطره گویی کلی و مبهم از امام خمینی (ره) و... آغاز کرده و میان پرسش و پاسخ فاصله می اندازد، با قاطعیت و در نخستین جمله و بهدور از کلی گویی می گوید «قضاوت شما بر اساس اطلاعات غلط است» آنگاه وی مصادیقی از این اطلاعات غلط را افشا مینماید.
در پایان معلوم می گردد آنچه آقای موسوی به اذعان خود « شنیده بوده»! دعوت چند باره سران عربستان از ریاست جمهور بوده و نه خواهش و تمنا و اذن دخول احمدینژاد. و بر اساس اسنادی که در وزارت امور خارجه محفوظ است، آنچه موسوی نهیب انگلیس دانسته، همان نامهی عذر خواهی رسمی بلر بوده است.
ایشان پس از زیر سؤال بردن ساده ترین داده هایی که از یک نامزد اداره امور کشور انتظار است و افشای به خطا رفتن منابع اطلاعاتی و تحلیلی آقای موسوی، به نقدهای وی در خصوص موضع عزتمندانه و برآمده از آرمانهای امام خمینی(ره) دولت در برابر امریکا و اسرائیل و ادعای موسوی در بی آبرو دانستن ایران بهدنبال سیاست خارجی دولت نهم، پاسخی قاطع و مبسوط می دهد.
احمدینژاد تنها پس از پایان پاسخ به نقدهای مطروح است که نقدها را بهصورت مستقل آغاز می نماید. وی موضع انتقادی را در همان مبحث سیاست خارجی آغاز کرده و با تکیه بر داده هایی غیر قابل انکار، ثمره آنچه موسوی در سیاست خارجی بهدنبال آن است را به وی نشان می دهد و با تکیه بر همین اطلاعات، مقایسه میان وضعیت ذلیلانه ایران در پایان سیاست خارجی مد نظر موسوی در قضیه هسته ای را با وضعیت کنونی ایران عزتمند را به مخاطب می سپرد.
البته وی نگفت که در 4 سال قبل ما به خاکستر شدن با بمب اتم تهدید می گشتیم و اکنون رییس جمهور امریکا در کشور وهابیت از درک نیازهای ایران به انرژی مشروع سخن می گوید...
احمدینژاد در نقد سیاست خارجی غیر عزت مند، با غافلگیر نمودن طرف بحث، از وضعیت ایران در برابر 2 کشور انگلیس و عربستان در زمان زمامداری آقای موسوی نیز سخن گفت که یکی ما را وحشی می خواند و دیگری رابطهاش را از اساس قطع نمود!
موسوی و سایر همفکرانش جدای از بی عنایتی به سرنوشت ایران پس از دولت سابق و بدون توجه به سرنوشت لیبی و کره شمالی که در مقطعی برای جلب نظر غرب فعالیت های خود را معلق نموده و حتی تأسیسات را با کشتی به امریکا هدیه دادند و در آخر کمترین بهره ای نصیبشان نگشته و هر دو از دیپلماسی ذلت اظهار پشیمانی نموده اند، طرح کوتاه آمدن و بازگشتن به مواضع مشمئز کننده دفاعی سابق را که وزارت خارجهی ما را به دار التکذیب شهره ساخته بود، طرحی نواندیشانه می دانند و نام «سیاست های قجری» را لایق سیاست های موفق دولت نهم می دانند.
باید از آقای موسوی پرسید که آیا به راستی با کوتاه آمدن ما از برخی مواضع، آنان به ما دست دوستی دراز می نمایند و یا اینکه گستاخی را به اوج میرسانند. ایشان را به پاسخ صریح و غیر قابل توجیه قرآن کریم در برابر سیاست های ذلت مآبانه ارجاع می دهیم.
«ولن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم» بقره 120
«هرگز یهود و نصارا از تو خشنود نخواهند شد تا اینکه از آئیناشان پیروی کنی»
در کل، در این مقطع احمدینژاد 10 مورد انتقاد به سیاست خارجی مد نظر موسوی و یا مصادیق خروجی آن را مطرح می نماید.
یکی دیگر از موضوعات انتقادی احمدینژاد به موسوی که خود چند مصداق صریح و جداگانه را شامل است، تلاش موسوی برای قربانی نمودن دولت نهم برای توجیه ورود خود به عرصه قدرت و توجیه سالها سکوت وی در برابر ناملایمات و تنها گذاردن یاران صدیق انقلاب بود.
دکتر احمدینژاد با زیر سؤال بردن این اقدام غیر منصفانه، با ذکر مصادیقی از اوضاع اسف بار اقتصادی، سیاسی، امنیتی و سیاست خارجی کشور را در مقایسه با اوضاع کنونی، صداقت و حداقل اطلاع موسوی از اوضاع پیشین و کنونی کشور را زیر سؤال برده و علت حقیقی دم بر نیاوردن وی را جویا می گردد.
احمدینژاد با پاسخ به انتقادات و سؤالات صریح موسوی و 16 مورد سؤال و انتقاد نسبت به وی انتظار پاسخ می نشیند.
موسوی اما با پذیرش تلویحی شکست رها نمودن این 16 مصداق عینی را به صلاح دانسته و پاسخ به آنان را وظیفه خود نمی داند و از همان آغاز موضع تهاجمی را آغاز می نماید. وی ترجیح میدهد بحث را جمع کرده و در برابر مستدلات پر از مصداق احمدینژاد در قبال عزتمندی سیاست خارجی متکی به آرمانهای امام خمینی(ره) و ذلت باری سیاست های سست در برابر غرب، به ذکر یکی دو مصداق ادعایی از ضعف سیاست خارجی دولت می پردازد که ادعای بهدور از حقیقت حمایت اسرائیل از سیاست های احمدینژاد نمونه ای از آن است.
وی البته اشاره نمی دارد آیا به سایتها و شبکه های صهیونیست مراجعه نموده و آیا می داند آنان شادمانی خود را از شکست کدام آرمان علنی ساخته اند؟
وی پس از ناکامی مطلق در محاجه با سیاست خارجی عزتمندانه دولت نهم و ناکامی در توجیه شکستهای سیاست خارجی پیشین که وی حامی آن است، به کلی گویی بدون احساس نیاز به ذکر دلیل و مصداق میپردازد: این دولت شیر غران ایران را در بند کرد و البته مقصود وی همان شیر بی یال و دمی بود که درّ را با آبنباتی عوض نمود.
وی بدون پاسخ به چرایی موفقیت ایران در پرونده هسته ای در مختومه اعلام شدن هر 6 مورد این پرونده از سوی آژانس، خطای مشایی را که هم فکران وی آن را چون نقطه ای سیاه در صفحه سپید عملکرد دولت یافته را زائیده سیاست خارجی احمدینژاد میداند.
هر چند اقدام مشایی توجیه ناپذیر است اما اینکه کسانی که در سیاست خارجی همفکرانشان باید به دنبال نقطه سپید گشت و صدها بار خروجی سیاست خارجی غیر عزت مندانه آنان را به نظاره نشستیم، امروز منادی عزت ایران شده صدها بار این خطا را به فلک برده اند، خود گواهی بر کم خطا بودن این سیاست خارجی بوده و هست. آیا برای ارزیابی یک سیاست خارجی بررسی واقع بینانه تفاوت وضعیت کشور پیش و پس از آن امری مفیدتر از این مچ گیری های مصداقی نیست؟
آیا دوستان رقم سرمایه گذاری خارجی را پس از آن همه امتیازدهی و کرنش به غرب با امروز مقایسه نمودهاند؟...
اتهامات بی اساس ادامه می یابد. وی بدون نیاز به دلیل آوری و با نادیده انگاشتن تلاش شبانه روزی دولت نهم در انقلاب عمران و تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر عدم تخریبت دولت می گوید «من دلم برایم مردم میسوزد گفت: دولت متاسفانه به مسائل مربوط به رنج و درد مردم بسیار بیاعتنا است.»
آیا ایشان و یا حامیانشان معنای دیگری نیز از تخریب در ذهن دارند؟
موسوی به بحث ستارهدار شدن دانشجویان پرداخته و آن را انتقادی بر دولت نهم می داند.
وی که در مقام مجادله منطقی و استدلالی مبتنی بر ذکر مصداق رسماً عقب نشینی کرده با رها نمودن مخاطبین نخبه پوپولیسم را آغاز مینماید.
موسوی با تعمیم ناروا و سطحی هم فکران خود به همه مردم ایران و با حذف شده فرض نمودن سایرین می گوید:
هرجا می روم جوانان اعتراض می کنند.
چرا این همه هنرمند در مقابل دولتند!
....
اما جالب توجه ترین بخش از مناظره را می توان خود زنی موسوی در موضع گیری در خصوص رابطه دولت با روحانیت دانست. ضعف و بداهت خطا بودن این موضع به حدی است که بعید است وی با مشورت همفکران خود به این خود زنی دست زده باشد. وی در ناباوری مخاطبین، وضع دولت با روحانیت را «معلوم» می داند و احمدینژاد را به علت یابی «خراب» بودن رابطه اش با روحانیت دعوت می کند. هرچند احمدینژاد نیز از این خود زنی بهره برد و پاسخی قاطع به این حرف داد اما نکته ای که در سراسر گفته های موسوی متبلور است انحصار طلبی وی در تقسیم بندی ایرانیان است.
وی که احمدینژاد را در تقسیم بندی خودی و غیر خودی مورد هجوم قرار می دهد خود گام را فراتر برده و غیر خودی را از اساس و در آمارهای کشور حذف می کند.
موسوی تنها در مناظره اخیر چندین بار این نقطه ضعف بینشی را بروز داد. او، دانشجویان، مردم، هنرمندان، کارشناسان و در آخر روحانیان غیر حلقه اطراف خود را نادیده گرفت.
آیا صرف نگاهی به وضعیت موضع روحانیون اعم از موضع رسمی جامعه مدرسین، موضع ریاست و اکثریت جامعه روحانیت مبارز و بسیاری از مراجع در قبال دولت و حتی کاندیداتوری احمدینژاد، مبین خط صداقت و خط هیجان و اتهام نیست.
اگر موسوی رابطه ای غیر «خراب» با روحانیت دارد چه حاجت به سوء استفاده از به حضور پذیرفته شدن و جواب سلام شنیدن از مراجع بزرگوار در فیلم تبلیغاتی؟
موسوی در این مقطع از سخنان خود ضمن تکرار مصادیق مبتنی بر اطلاعات ناصحیح در بحث سیاست خارجی هم چون حمایت اسرائیل از احمدینژاد، چهار موضع انتقادی جدید نسبت به دولت اتخاذ می نماید که چرایی مخالفت دانشجویان روحانیت و... با احمدینژاد، عدم چاپ کتاب(؟) در چاپ شانزدهم، ورشکست شدن انتشاراتیها و ستاره دار شدن دانشجویان را در لابلای اتهامات خود مطرح میسازد.
احمدینژاد اما که از جانب مخاطبین نماینده گفتمان هیجان و تعابیری زننده با یادداشت برداری از تک تک سؤالات ضمن پاسخ به اتهامات شیوه حقیقی متانت در گفتار و احترام به درک بالای مخاطبین را آموخت.
وی بدون هیچ گفته اضافی و کلی گویی مستقیم به سراغ پاسخ گویی می رود.
مبحث ستاره دار شدن در پایان به جایی رسید که موسوی را آشکارا از پیش کشیدن موضوع پشیمان ساخت. دولت قبل مسبب این ماجرا معرفی شد و بار دیگر تأثیر دور از صحنه بودن ایشان بر اطلاعاتشان از کشور را مشخص کرد و با شنیدن پاسخ تلویحاً به غلط بودن اطلاعات خود در این زمینه اذعان داشت.
موسوی ضمن اشاره به رابطه دولت با روحانیت و به مقایسه آن با روابط موسوی در زمان انزوایش با روحانیون پرداخت و به مقایسه وضعیت کنترل بر انتشارات با دولتهای قبل اقدام کرد.
وی پس از پاسخ به این سؤالات، مواضع انتقادی خود را آغاز کرد و انتقاد موسوی بر کنترل بر نشر را با بیان وضع نشر در دولت نهم و اشاره به تاختن های موسوی به تنها روزنامه منتقد زمان وی پاسخ داد. در این مقطع، احمدینژاد به 12 مورد انتقاد از گذشته و حال موسوی و وضعیت اقتصادی همراهان وی پرداخت که انتقادناپذیری وی در برابر مجلس وقت، برداشت 95 میلیارد تومان از حساب بانک مرکزی بدون مصوبه مجلس در دولت موسوی، سوء استفاده از عنوان دکتر برای هم فکران از آن جمله اند.
موسوی اما در عوض پاسخ به 12 نقد احمدینژاد، صریح ترین شیوهی فرافکنی را به نمایش گذاشته و در عوض بیان چرایی سوء استفاده وی از عنوان دکتر بحث تکراری کردان را پیش می کشد که رئیسجمهور بارها بدان پاسخ داده بود.
موسوی که با شعار متانت وارد مناظره شده بود، در غایت احترام به احمدینژاد و مردم! هیچ یک از 12 نقد احمدینژاد را لایق پاسخ نمی داند و تهاجم را از سر می گیرد و علاوه بر بحث کردان چند نقد دیگر را بر دولت وارد می سازد. وی پس از نقد کاغذ پاره قلمداد کردن مدرک و وزیر میلیاردی دولت، دولت را قانون گریز دانسته و مصادیقی چون هزینه کردن غیرقانونی از بودجه عمومی، زیر پا گذاشتن قانون مالیات مستقیم و عدم اجرای مصوبات مجلس از آن جمله اند.
احمدینژاد به برخی از این پرسشها بهصورت مصداقی و به برخی بهصورت کلی و یا مقایسه با دولتهای پیشین پاسخ می دهد و ضمن قانونی دانستن تلاشهای دولت می گوید: «اگر شما میخواهید واقعاً قانون را اجرا کنید و معترض هستید دو خط بنویسید و به دیوان عدالت اداری ارائه کنید و ما قانون داریم که اگر دولت خلاف قانون عمل کرد میآید و آن را باطل میکند.»
احمدینژاد در پاسخ به موسوی که تلاش می کند قانون گریزی دولت را دلیل ورود خود به عرصه معرفی کند، ادامه می دهد، منصفانه برخی بی قانونی ها را اذعان نموده اما رقم آماری آن را بسیار کمتر از سابق می داند.
وی ضمن تکرار پاسخ به ماجرای کردان و اشاره به مدیران متعددی که در دوره هم اندیشان موسوی وضعی مشابه داشتند، ورق پاره دانستن مدارک را تکذیب کرده و اظهار می دارد که مدارک جعلی را شایسته این وصف دانسته است.
احمدینژاد بحث وزیر مرفه را نیز بی پاسخ نگذاشت و ضمن اشاره به فعالیت های اقتصادی وی پیش از وزارت و سالم بودن وی از جهت اقتصادی، در آمدهای میلیاردی برخی مدیران دولت میرحسین و پس از آن را به نقد کشید و در حقیقت اطرافیان وی را ملوث تر از آن دانست که او بخواهد کسی را که پیش از ورودش به دولت به کار های اقتصادی مشغول بوده، انگ زند. وی سپس سؤال ها و انتقاداتی را در خصوص منشأ مالی تبلیغات موسوی و مدرک خانم رهنورد و ... مطرح ساخت.
این سؤالات صریح تر از آن بود که با تاکتیک های پیشین بتوان فرافکنی نمود. وی ضمن اشاره به صحیح بودن مدرک همسرش، همچون گذشته فسادهای میلیاردی و هکتاری حامیانش را نامربوط به خود میداند و با نشنیده گرفتن نقد احمدینژاد به وضع اقتصادی برخی مدیران دولت وی، در عوض پاسخ گویی به چرایی همراه شدن با مافیای قدرت و ثروت در ایامی که مبارزه با فساد اقتصادی یکی از کارویژهها و وظایف مسئولین به شمار می رود، به موعظه اخلاقی احمدینژاد به اتهام بردن افشاگری می پردازد.
باید از آقای موسوی پرسید که آیا سکوت ایشان در برابر مفاسد اقتصادی و حتی هم پیالگی با برخی دوستان با آرمانهای امام خمینی(ره) متعارض است یا افشای کسی که به عقیده افشا کننده ظلم نموده است. باید به ایشان برادرانه توصیه کرد که پیش از مواعظ اخلاقی خود و مظلوم و بیدفاع دانستن افشا شدگان بار دیگر به قرآن کریم رجوع نمایند:
«لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم» نساء 148
«خداوند دوست نمی دارد به عیب خلق صدایش را بالا ببرد، مگر آنکه ظلمی بهدو رسیده باشد»
متأسفانه چیرگی احساسات تبلیغاتی پوپولیستی بر مواضع موسوی نمودی آشکار داشت که جدای از فرارهای مکرر و واضح وی از پاسخ به سؤالات صریح، ذکر و یا مرور مجدد چند مورد از جملاتی که استدلالی را برای محکم ساختن خود نمی یابد، از زبان ایشان که خود را روشنفکر نیز نامید، مبین است:
«چه کاری در دوره دولت نهم صورت گرفته است و چه بلایی بر سر دانشگاه و جوانان و مردم آمده که هر جا میرویم اعتراض است»
«چرا این همه هنرمند در مقابل دولت هستند»
«آیا وزارت خارجه و کارشناسان، این روشی را که دولت نهم در عرصه سیاست خارجی پیش گرفته است، میپذیرند. من یقین دارم که آنها این روش را تائید نمیکنند.»
در اینجا نیز مهندس موسوی نمی تواند از انحصارگرایی در دیدن غیر همفکران خود فرار کند و «کارشناسان» را نیز به سرنوشت هنرمندان، دانشجویان و... ملحق مینماید.
...
در یک نگاه کلی، مهندس موسوی بهصورت مجزا با شمارش انتقادات تحلیلی، تاکتیکی و یا مصداقی، 31 نقد و سؤال به دولت وارد ساخت و در مقابل دکتر احمدینژاد، 54 انتقاد را در مقابل وی مطرح ساخت. همانگونه که بررسی شد، موسوی کمترین وقعی به سؤالات نماینده میلیونها ایرانی ننهاد و تنها 9 مورد را پاسخ گفت که البته پاسخ هایی چون «از خود آقای هاشمی بپرسید» و «من برنامه ارائه داده ام» جزء این آمارند.
جالب اینجاست که ظاهراً وی سخنان احمدینژاد را گوش نمی داده که با بی توجهی به بی پاسخ ماندن دهها انتقاد به شخص وی که بحث برداشت 95 میلیاردی در تعطیلات تابستان تنها یک از آنهاست می گوید:
«به نظر میآید که چیزی از من نداشتهاید که به سراغ افراد و دورههای گذشته رفتهاید»!
در مقابل آقای احمدینژاد ضمن دقت تمام به نقدهای وارده و یادداشت برداری آنان به اکثریت آنان پاسخ گفت و این آمار به 23 می رسد که پاسخهایی که وی بهصورت غیرمستقیم و فحوایی بدان پاسخ گفته است، جزء این آمار نمیباشد. بدین ترتیب و بر اساس آمار، دکتر احمدینژاد با 74 درصد پاسخگویی، فاصله زیادی را با 16 در صد پاسخگویی و 84 در صد فرافکنی مهندس موسوی ایجاد نمودند.
طبیعتاً یکی از بهترین راههای شناخت نامزدها بررسی سوابق آن می باشد که این امر در خصوص نامزدهایی که کمتر به فکر ارائهی برنامه بوده اند، اهمیتی مضاعف می یابد.
موسوی که از نقدهای احمدینژاد به همفکران و حامیان امروز وی با جمله «به من چه ربطی دارد» فرار میکرد، در خصوص نقدهایی واضح نسبت به دوران زمامداریاش چه پاسخی دارد؟
تحلیل آماری مناظره نشان می دهد که دکتر احمدینژاد در 9 مورد از رفتارها و سیاست های وی را در آن دوران را متذکر شده و در خصوص آن سؤال نموده و یا نقد کرده است اما آقای موسوی به هیچ یک از موارد 9 گانه فوق کمترین اشاره ای نمی نماید که البته امری طبیعی است. از حامیان وی باید سؤال کرد که چگونه است او که از ذکر یادی از فرزند آقای هاشمی چنان برآشفته میشود، این نقدهای صریح در برداشتهای غیرقانونی میلیاردی، نابود کردن روزنامه و یا نمایندگان مخالف، قطع رابطه با عربستان، گرفتن غیرقانونی اختیارات ریاست جمهوری و... را نشنیده می انگارد؟...
بدین ترتیب بود که شکستی تاریخی برای جریانی که از ابتدا پای در هیاهو و نه صداقت گذارده و تلاش دارد قبای بزرگ آرمانهای امام خمینی(ره) را بهگونه ای، بر مواضع از تاریخ گذشته خود بپوشانند، رقم خورد.
این شکست اما تنها در منطق و استدلال و آمار نبود. جریانی که از آغاز خود را در برابر حقیقت شکست خورده می دانست، تلاش کرد برگ برنده ای چون شعار «متانت» را رو کند و با آن نماینده خود را به عرش بفرستد که با مروری بر گوشه ای از بیانات وی قضاوت را به عهده ایرانیان می گذاریم:
«رئیس بانک پارسیان را لجن مال کردید»
«سیاست های شما سیاستهای عهد قجری است»
«چنین کاری شده خیلی کار غلطی کردند و به من چه ربطی دارد»
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به سیاست انفعالی دولت اصلاحات در بخش بینالمللی گفت: در دولت اصلاحات مقابل دشمن کوتاه آمدند و اعتقاد داشتند که اگر کوتاه بیاییم غرب هم کوتاه میآید، در حالی که عکس آن را دیدیم.
به گزارش خبرگزاری فارس ، حجتالاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی عصر امروز در همایش بزرگ اصولگرایان بیرجند با بیان اینکه مردم در انتخابات آتی باید فردی باهوش، فهیم و شجاع را برگزینند، تصریح کرد: رئیس جمهور باید در برخورد با دشمنان داخلی و خارجی مقتدرانه و هوشمندانه عمل کند و نباید بگوییم در مقابل دشمنان و غربیها نرمش داشته باشیم.
وی ادامه داد: دولت اصلاحات به اعتقاد خودش در مقابل غربیها آرام و حساب شده عمل میکرد و این در حالی بود که در اواخر همین دولت اصلاحات مسئول سازمان سیا در آمریکا اعلام کرد ایران یک شرور منطقه است و سعی میکردند نام جمهوری اسلامی ایران را به کار نبرند و تلاش برای به رسمیت نشناختن نام جمهوری اسلامی ایران حاصل سیاستهای دوران اصلاحات بود.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: با آمدن احمدینژاد شیوه قبلی تغییر کرد و رئیس جمهور ما با تاسی از امام و رهبری سیاست تهاجمی در مقابل دشمن گرفت و شاهد بودیم و هستیم که امروز عزت ایران در جهان در حال افزایش است.
آقاتهرانی با بیان اینکه عزت اسلامی با کوتاه آمدن در مقابل غرب و شرق نیست و باید در مقابل دشمنان محکم ایستاد، افزود: به دنبال مناظره احمدینژاد با موسوی هم شاهد بودیم که مقام معظم رهبری در پاسخ به برخی مطالب مناظره فرمودند کوتاه آمدن در مقابل دشمن خوب نیست.
وی اضافه کرد: در دولت اصلاحات در مقابل دشمن کوتاه آمدند و اعتقاد داشتند که اگر کوتاه بیاییم غرب هم کوتاه میآید، در حالی که عکس آن را دیدیم و ما در دولت اصلاحات کوتاه آمدیم اما غربیها کوتاه نیامدند و به گونهای شد که در این دوران یک قدم به عقب آمدیم و دشمن دو قدم به جلو آمد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی یادآور شد: اگر همین کشورهای اطراف خود را بنگریم نیز شاهد هستیم که آمریکاییها به جلو آمدهاند اما عراق و افغانستان عقبنشینی کرده است و این به خاطر سیاست غلط بود.
آقاتهرانی با اشاره به اینکه آمریکاییها نمیخواهند آب خوش از گلوی ملتها پایین برود، تصریح کرد: در عراق و افغانستان آمدهاند و میگویند میخواهیم امنیت ایجاد کنیم در حالی که روزانه دهها نفر کشته میشوند و باید به آنان گفت قبل از ورود شما که این کشورها امنیت بیشتری داشتند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به حامیان کاندیدا اظهار داشت: نباید با حرکاتی موجب تنش در جامعه شد و البته کسانی که تخریب میکنند حامی هیچ کاندیدایی نیستند باید هوشیار بود که آنان را از حامیان اصلی جدا کنیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: حامیان کاندیدا باید برنامههای خود را ارائه کنند و کاری به اینکه چه کسی به چه کاندیدایی رای میدهد نداشته باشند و سعی کنند فقط به اهداف و برنامههای کاندیدای مورد نظر خود بپردازند.
رئیسشورای شهر تهران با بیان اینکه بیانضباطی مالی در دوران شهرداران سابق بسیار زیاد بود یادآور شد: البته آن زمان به دلیل اینکه شورای شهری درکار نبود که بر کار آقایان نظارت کند و یا اگر نظارتی هم بود، فرمایشی بود، کسی صدایش بلند نمیشد.
رئیس شورای شهر تهران در گفتگو با شبکه ایران ضمن تکذیب ابهاماتی که این روزها و پس از مناظره اخیر میان موسوی و احمدی نژاد در خصوص "مفقود شدن سیصد میلیارد تومان" در زمان شهرداری وی مطرح میشود، گفت: بنده به عنوان رئیس شورای شهر تهران با قاطعیت این قضیه را تکذیب میکنم و اگر لازم باشد تمام اسنادی که محل هزینههای شهرداری در زمان آقای احمدینژاد را نشان میدهد رسانهای خواهم کرد.
وی در ادامه با بیان اینکه در پایان هر سال با تفریغ بودجه شهرداری یکسری از هزینهها به دلیل فاقد برنامه بودن،"فاقد" نامگذاری میشود، تصریح کرد: این که گفته میشود هزینهها "فاقد سند" بوده است، درست نیست، چراکه تمام هزینههای "فاقد"، سند دارند.
رئیس شورای شهر تهران با عنوان این مطلب که در گذشته یکسری برنامه کلی برای شهر تهران تصویب میشد که صددر صد قابل اجرا نبوده، افزود: به عنوان مثال بودجهای برای ساخت یک بزرگراه در بودجه آورده میشد اما در طول دوره مالی متوجه میشدند که این پروژه قابل اجرا نیست و به همین علت بودجه آن را در محل دیگری صرف میکردند.
چمران در این باره، آتشسوزی مسجد ارک تهران در بهمنماه سال 1383 رامثال زد:"زمانیکه مسجد ارک آتش گرفت آقای احمدینژاد شهردار وقت بودجهای نزدیک به دو میلیارد تومان صرف بازسازی این مسجدقدیمی کردند که به عنوان هزینه "فاقد" در شهرداری شناخته میشود و اسناد محل خرج آن مشخص است."
وی در ادامه با ابراز تاسف از برخورد انتخاباتی و تخریبی نسبت به عملکرد صادقانه و مثبت دکتر احمدینژاد در زمان شهرداری تصریح کرد:در زمان آقای احمدینژاد و بعد از تفریغ بودجه مشخص شد که نزدیک به 40 میلیارد تومان از هزینهها "فاقد" هستند، ولی اسناد محل خرج تمام این هزینهها مشخص است.
رئیس شورای شهر تهران در دوره های دوم و سوم افزود: امروز باوجود پاسخهای مکرر به این شبهه، عدهای به تکرار آن اقدام می کنند که خود در هنگام تصدی پست شهرداری تهران، به عنوان یک مجرم اقتصادی به زندان و انفصال از خدمت محکوم شدند و دادگاه آنان نقطه ننگی در مدیریت نظام مقدس جمهوری اسلامی شد.
رئیسشورای شهر تهران با بیان اینکه بیانضباطی مالی در دوران شهرداران سابق بسیار زیاد بود یادآور شد: البته آن زمان به دلیل اینکه شورای شهری درکار نبود که بر کار آقایان نظارت کند و یا اگر نظارتی هم بود، فرمایشی بود، کسی صدایش بلند نمیشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد هماهنگی حمایت های مردمی دکتر احمدی نژاد، این ستاد با انتشار اطلاعیه ای از برگزاری راهپیمایی بزرگ حامیان دکتر احمدی نژاد در تهران و در طول مسیر میدان انقلاب تا میدان آزادی خبر داد.
این راهپیمایی روز چهارشنبه هفته جاری، از ساعت 9 صبح و با حضور دکتر احمدی نژاد برگزار خواهد شد.
نشست انتخاباتی ستاد سیاوش (ستاد جوانان حزب کارگزاران سازندگی حامی موسوی) در حالی برگزار شد که در ابتدای برنامه یکی از اعضای این ستاد از عدم حضور مردم و کم رنگ بودن این مراسم انتقاد کرد.
به گزارش ایرنا، این نشست به دلیل حضور کم رنگ مردم با 40 دقیقه تاخیر آغاز شد و مجری برنامه پس از عذرخواهی از مردم علت این امر را تداخل برنامه با مسابقه فوتبال عنوان کرد!
**مجری در ابتدا گفت: این ستاد در دور قبل حامی رفسنجانی بوده و این دور نیز از حامیان جدی میر حسین موسوی است.
** یکی از اعضای ستاد در این نشست گفت: ما نباید ساده بنشینیم زیرا انتخابات میدان وسیعی است شما مردم باید دفترچه تلفن هایتان را بردارید به دوستان و آشنایانتان هم بگویید به میر حسین موسوی رای دهد.
وی گفت: عطریان فر انسان کمی نیست ولی شما ببینید چند نفر در این مراسم حضور پیدا کرده اند. آن وقت توقع دارید ما برنده شویم.
** وی با اشاره به مناظره احمدی نژاد با موسوی تاکید کرد: رفسنجانی به دلیل صحبت هایی که در خصوص او مطرح شد، می خواست در نماز جمعه این هفته افشا گری کند.
** در این مراسم هیچ شعار حمایتی از میر حسین موسوی داده نشد.
** در این ستاد انتخاباتی اقلام مختلف بین دختران و پسران توزیع می شد و پسران با بستن کراوات های سبز و دختران با جلیقه ها و هدبندها و مچ بندهای سبز با گرفتن اقلام تبلیغاتی در سطح شهر به تبلیغ می پردازند.
جمعی ازهواداران محمود احمدی نژاد نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری عصر شنبه با تجمع در میدان فاطمی تهران، ضمن سردادن شعارهایی در حمایت از وی، از بابت امنیت جانی رییس دولت نهم ابراز نگرانی کردند.
به گزارش ایرنا، یکی از هواداران بلندگو بدست احمدی نژاد درحالی که از تیم دهها نفری همراه خود مستقر در پیاده رو و حاشیه خیابان ضلع شمالی میدان فاطمی می خواست که شعارهای او را در حمایت از احمدی نژاد و محکوم کردن ادعاهای رقیب اصلی او تکرار کنند، با صدای بلند گفت: امروز که احمدی نژاد دست به افشاگری زده است، نگران جان او هستیم و از همین امروز فریاد می زنیم "احمدی احمدی شهادتت مبارک".
درحالی که هواداران احمدی نژاد با در دست داشتن پرچم سه رنگ ایران، تصاویری از وی و حمل پلاکاردهایی با شعارهای حمایت از نامزده موردنظر خود، در طرفداری از رییس دولت نهم شعار می دادند، حامیان میرحسین نیز که تعدادشان تقریبا برابر با تعداد حامیان احمدی نژاد بود، با حضور در وسط میدان فاطمی و روبروی هواداران رقیب، قرار گرفتند و دو طرف ضمن حفظ احترام و خودداری از اهانت به نامزد طرف مقابل، شعارهایی در حمایت از نامزد موردنظر خود و انتقاد از نامزد رقیب پرداختند.
تجمع انتخاباتی در میدان فاطمی آن هم در ساعت اوج ازدحام رفت و آمد خودروها، ترافیک سنگینی را در خیابان های منتهی به این میدان ایجاد کرده بود.
در حالی که در این ترافیک سنگین حتی موتورسوارها هم به سختی راهی برای حرکت پیدا می کردند، "اتوبوس تبلیغاتی" احمدی نژاد که تصاویری از این نامزد انتخابات روی تمام شیشه های آن نصب شده بود، ظاهر شد و با بوق های "جاده ای" مکرر سبب شد تا هر دو گروه رقیب با شور و نشاط بیشتری به شعارها و تبلیغات خود ادامه دهند.
این تجمع فرصت خوبی برای عکاسان و تصویربرداران به ویژه از سوی رسانه های خارجی بود تا تصویر و گزارشی از حضور پرشور و نشاط مردم ایران به ویژه نسل جوان و انقلاب اسلامی را به سراسر جهان مخابره کنند.
یک خبرنگار خارجی سعی داشت با تصویر برداری از حامیان میرحسین و تهیه پلاتو در مقابل جوانان سبزپوش و سبز بدست، بطور غیرمستقیم مطلبی را به مخاطبان خارجی خود علیه دولت کنونی القا کند، غافل از اینکه حضور حداکثری و پرشور و نشاط اقشار مختلف مردم در چنین صحنه های ، صرف نظر از اینکه از کدامیک از نامزدهای مورد تایید نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت می کنند، گویای حمایت، فداکاری و علاقه فراوان ملت و به ویژه نسل جوان ایران از نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری گفت: مواضع رئیس جمهور کنونی مواضع انقلاب است، اما برخی نمیخواهند واقعیت را ببینند، امروز در جهان عرب از سیدحسن نصرالله و احمدینژاد به عنوان دو چهره محبوب یاد میکنند.
به گزارش خبرگزاری فارس ، آیتالله سیداحمد خاتمی عصر امروز در جمع خانوادههای سپاه ثارالله اظهار داشت: اصلاح یعنی آباد کردن و مکتب ما نیز برای اصلاح آمده است، اما نه اصلاح آمریکایی که نتوان زمام امور کشور را به آن سپرد.
وی افزود: فرزندان شما جان ندادند تا این جماعت لودگی کنند، ما انقلاب کردیم تا بگوییم این هرزهگریها در شان ملتهای عقب افتاده است و ما آن را نمیخواهیم.
نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: 22 خرداد روز امتحان است و کسانی در این امتحان مردود میشوند که پای صندوقهای رای نیایند و یا زمینهساز جریانهای غلط اخلاقی و فکری باشند، این جریانها بویی از انقلاب، مهدویت و انسانیت نبردهاند.
خاتمی خاطرنشان کرد: جریان اصولگرا تمام قد وارد میدان شده است و آنها نگراناند و اگر جریان اصلاحطلب جان گیرد، شاهد انبوه مشکلات هستیم.
وی بیان داشت: جامعه از مجموعه خانوادهها تشکیل شده و زیربنای جامعه خانوادههای سالم و اصلح هستند، بنابراین سفارش قرآن این است که به فکر خانوادههای خود باشید.
نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری اذعان داشت: از نگاه پیامبر اکرم (ص) سه رکن اساسی خانواده هر سه مسئولند، نخست پدر خانواده که علاوه بر تامین نیازهای مادی فرزندان باید به فکر دین و اخلاق فرزندان نیز باشد، پدر وظیفه دارد، بستر دینمداری فرزند را فراهم کند.
خاتمی خاطرنشان کرد: درجه دوم مادر خانواده است، اینکه میگویند، بهشت زیر پای مادران است، یعنی مادر بهشتی میپروراند و نخستین کلاس تربیت، دامان پاک مادر است، دامنی که سیدالشهدا (ع) به آن میبالد.
نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری عنوان داشت: انتساب مسئولیت میآورد، خانواده پاسداران منتسب به پاسدار هستند و باید افتخار کنند که همسرشان پاسدار انقلاب هست و بدانید که در هر ثوابی که همسرتان انجام میدهد، شما نیز شریک هستید.
وی تصریح کرد: دشمن برای خود فتحالفتوح میداند که بتواند دختر یک پاسدار را در زمینه اخلاقی و سیاسی منحرف کند، کسانی که میگویند، استفاده ابزاری از مقدسات نکنید، خود در این مدت چقدر از نام امام (ره) استفاده کردند.
خاتمی خطاب به همسران پاسدار تصریح کرد: رازدار و امانتدار باشید، اسرار زندگی خود را برای دیگران فاش نکنید، همسر شما انتساب به یک نهاد که سرمایه شهادت است، دارد.
امام جمعه موقت تهران ابراز داشت: دوم اینکه شما باید اهل بصیرت باشید، بصیرت شما به اندازه بصیرت پاسداران مهم است هر سخنی که شما میگویید، انتساب به پاسداران دارد.
خاتمی خاطرنشان کرد: در انتخابات نشان داده شد که دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا در مقابل هم قرار دارند و شما باید بدانید که این انقلاب و خون شهدا را ارزشهای اصولگرایی حفظ میکند.
وی تصریح کرد: آنها از اصل انقلاب احساس خفت میکنند و انتظار این بصیرت برای همسران پاسداران یک ضرورت است.
نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: کشور به انبوه کارهای عمرانی و سازندگی تبدیل شده است، یک بخش از جریان اصولگرایی رئیس جمهور است و بخش دیگر مدیرکلها و استاندارهای اصلح هستند.
خاتمی افزود: ما معتقدیم جریانی که اصالتبخش تداوم انقلاب است، جریان اصولگرایی است و تا کنون طبق نظرسنجیهای مختلف به عمل آمده، حداقل 64 درصد آرای مردم با اصولگرایی است.
وی بیان داشت: همسر یک پاسدار خود به عنوان یک ستاد است و باید کاندیدای اصلح را به دیگران معرفی کند، انتساب به پاسداران هم اقتضای رفتار و منش و هم اقتضای بینش پاسداری دارد.