میرحسین موسوی که تنها یکی از دهها اتهام وارد شده از سوی وی به دولت نهم قانونگریزی است، در مناظره تلویزیونی خود با محسن رضایی که بیشتر به یک گپ و گفت خودمانی شباهت داشت، به صورت آشکار قانون تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دهم را نقض کرد.
به گزارش رجانیوز، گفتوگوی دوستانهی موسوی و رضایی ابتدا با قرائت بیانیهای از سوی موسوی آغاز شد تا وی به جبران باخت سنگین شب گذشته خود در مناظره با احمدینژاد، این بار در غیاب وی به دفاع از عوامل و افرادی بپردازد که رئیسجمهور پیش از این وعده افشای اسامی برخی از آنها را به مردم داده بود.
بنا بر این گزارش، موسوی در بخشهای دیگری از برنامه نیز قانون تبلیغات انتخابات را که براساس آن، کاندیداها حق اظهارنظر درباره کاندیدای غایب را ندارند، نقض کرد و به بهانهی موضوعات مختلف، به دکتر احمدینژاد حمله کرد.
موسوی در اظهارات اولیه خود که به بیانیه دفاع از خاندان هاشمی شباهت داشت، پرسید چرا احمدینژاد طی این 4 سال، مسائلی را که شب قبل بیان کرد، عنوان نکرده بود. وی از این پرسش نتیجه گرفت که این اظهارات با هدف مظلومنمایی مطرح شده است.
این در حالی است که احمدینژاد شب گذشته و پیش از آن در برخی سخنرانیهایش، قبل از آنکه موسوی پس از بیرون آمدن از شوک مناظره بخواهد به این کشف بزرگ! دست بزند، تأکید کرده بود 4 سال برای منافع ملی و وارد نشدن در درگیریهای بیهوده و غفلت از پیشرفت کشور، از ورود به مجادلات پرهیز کردیم اما در این 3 هفته برای صیانت از حقوق ملت و دفاع از اهانتهایی که به آنان شد، سکوت نخواهیم کرد.
نقض قانون توسط موسوی در گفتوگوی دوستانه با رضایی در شرایطی انجام شد که مجری برنامه تنها به بیان یک تذکر غیرصریح اکتفا کرد و ترجیح داد مانند 2 مناظرهی قبلی تنها نقش تنظیمکنندهی زمان را ایفا کند.
گفته میشد عصر پنجشنبه جلسه مشترکی میان این 2 کاندیدا برگزار شده و درخصوص مسائل مورد بحث در برنامه شبانگاهی و طراحی برای هجمه به دولت نهم، تصمیمگیری شده است. بر مبنای بخشی از این طراحی، تصمیم گرفته شده بود که فضای بحث تا حدودی چالشی شود تا 2 قطبی شکل گرفته از احمدینژاد- موسوی که ضلع موسوی آن وابسته به هاشمی و جریانهای قدرت و ثروت است، شکسته شود اما در عمل تقریباً چنین چیزی اتفاق نیفتاد.
از دیگر نکات قابل توجه در این برنامه ادامه روند عدم ارائه برنامه از سوی موسوی و اکتفای وی به کلیگویی بود.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، امروز در اجتماع عظیم و پرشکوه قشرهای مختلف ملت در مراسم بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی(رض) ، برافراشتن 2 پرچم «احیای اسلام» و «عزت و سربلندی ایران و ایرانی» را 2 بعد حرکت تاریخی امام راحل خواندند و با اشاره به تلاشهای دشمنان برای جلوگیری از ادامه پیشرفت و اعتلای ملت ایران تأکید کردند: همه مردم و همه علاقه مندان به «استحکام نظام و اسلام و ملت ایران»، با همه توان و نشاط در انتخابات 22 خرداد به پای صندوق های رأی بیایند.
در این مراسم که در صحن مرحوم سید مصطفی خمینی در حرم مطهر امام برگزار شد، حضرت آیت الله خامنه ای با تسلیت سالروز مصیبت فقدان پدر عظیم الشأن ملت ایران، احساس هویت و اصالت مسلمانان در دنیا را یکی از نتایج ارزشمند برافراشته شدن پرچم احیای اسلام از جانب امام خمینی (ره) دانستند و افزودند: در نتیجه نهضت بزرگ اسلامی امام راحل، ملت فلسطین بعد از دهها سال ناکامی جان گرفت، کشورهای عربی پس از شکست های متوالی احساس امید کردند، و رژیم صهیونیستی به عنوان یک غده سرطانی که چهره شکست ناپذیری از خود نیز ترسیم کرده بود، از دست جوانان مسلمان سیلی خورد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به انتفاضه های پی در پی مردم فلسطین و ضربات پیاپی آنها به رژیم صهیونیستی، عقب نشینی رژیم اشغالگر از لبنان و شکست این رژیم در دو جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه خاطرنشان کردند: همه اینها به برکت احیای پرچم اسلام به دست امام خمینی(ره) بوده به گونه ای که رژیم صهیونیستی مجبور شده است، موقتاً شعار از نیل تا فرات را کنار بگذارد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه تبیین آثار و نتایج برافراشته شدن پرچم احیای اسلام افزودند: تلاش ملت های مسلمان برای ایجاد حکومت و نظام اسلامی، ایجاد روحیه امید در میان روشنفکران دنیای اسلام، و نرم تر شدن لحن دنیای غرب در برابر مسلمانان، همه از برکات و نتایج بیداری عمومی و ایستادگی در دنیای اسلام است.
ایشان تأکید کردند: مسلمانان در سراسر دنیای اسلام باید این تجربه موفق و مغتنم را قدر بدانند و راه خود را براساس آن تنظیم کنند زیرا تنها راه عزت و سربلندی ملت های مسلمان، ایستادگی آنان است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به نرم شدن لحن دنیای غرب در قبال مسلمانان و تلاش دولت جدید امریکا برای ارائه چهره ای جدید از خود افزودند: به طور قاطع می گویم، ایجاد تغییر و چهره جدید، با نطق و حرف و شعار به دست نمی آید بلکه نیازمند عمل و جبران حق کشی های فراوان امریکا در حق ملت ایران و ملتهای منطقه است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: دولت قبلی امریکا با اقدامات خشونت آمیز، مداخله های نظامی، تبعیض ها و مداخله های زورمدارانه خود چهره ای زشت، منفور و خشن از دولت امریکا ترسیم کرده و ملت های مسلمان از ته دل از امریکا متنفرند.
ایشان در بیان نمونه هایی از حق کشی های امریکا، افزودند: امریکا از دموکراسی و اعتبار رأی ملتها حرف زد اما آراء مردم فلسطین را در انتخاب دولت مورد نظرشان نادیده گرفت و با حمایت کامل از رژیم صهیونیستی مردم مظلوم فلسطین را اخلالگر و شریر خواند.
رهبر انقلاب اسلامی عملکرد امریکا را در قبال موضوع هسته ای کشورمان یادآور شدند و افزودند: امریکاییها در مقابل حق طبیعی و مشروع مردم ایران که خواستار دستیابی به صنعت هسته ای و استفاده از انرژی هسته ای در مسائل گوناگون صلح آمیز هستند، با دروغ گویی و کتمان حقیقت، ملت ایران را به تلاش برای ساخت بمب هسته ای متهم کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ملت ایران و مسئولان کشور بارها اعلام کرده اند که سلاح هسته ای در نظام تسلیحاتی ما وجود ندارد و حتی اعلام شد که از نظر اسلام استفاده از سلاح هسته ای حرام است اما غربی ها و به ویژه امریکا در تبلیغات دروغین خود می گویند ایران به دنبال بمب هسته ای است که این برخورد، حق کشی آشکار است.
ایشان با اشاره به اقدام رئیس جمهور نابخرد قبلی امریکا در اشغال افغانستان و عراق به بهانه مبارزه با تروریسم تأکید کردند: صداقت دولتمردان امریکا هنگامی آشکار می شود که در عمل دست به تغییر بزنند وگرنه با صدها نطق و سخنرانی و تحویل حرفهای شیرین به ملت های اسلامی، تغییری به وجود نخواهد آمد.
ایشان «احیای روح عزت و سربلندی ایران و ایرانی» را بعد دیگری از حرکت عظیم امام خمینی دانستند و خاطرنشان کردند: امام احساس حقارتی را که حکومت های وابسته و دیکتاتور و روشنفکران غرب زده در کشور القا کرده بودند، از روح ملت زدود و با دمیدن مستمر روح خودباوری و اعتماد به نفس، به ملت ایران ثابت کرد که «ما می توانیم و ما قدرتمندیم».
حضرت آیت الله خامنه ای امکانات مادی را برای پیشرفت هر کشور ضروری برشمردند اما افزودند: رکن اصلی پیشرفت و اقتدار، مؤلفه های معنوی و بویژه احساس اعتماد به نفس و عزت ملی است که می تواند، نظامهای منتخب مردم را، در مقابل زورگویان استحکام و پایداری بخشد و هر ملتی را از تأثیرگذاری در معادلات و سیاستهای بین المللی برخوردار سازد.
رهبر انقلاب اسلامی، عزت ملی را، ضرورتی بسیار اساسی دانستند و در تبیین ابعاد مختلف و عملی آن افزودند: اتکای به مردم در بعد مدیریت کشور، خودکفایی و قدرت مبادله در عرصه اقتصادی، تولید علم و داشتن سهم عمده در بنای علمی جهان، و افتخار به فرهنگ و سنتهای ملی از جمله مسائلی است که عزت ملی را معنا و مفهوم می بخشد.
ایشان احترام به فرد فرد انسانها را معنای عملی عزت ملی در عرصه اداره جامعه دانستند و افزودند: عزت ملی در سیاست خارجی یعنی برخورداری از استقلال رأی به گونه ای که هیچ قدرتی نتواند هیچ مسئله ای را بر کشور و ملت تحمیل کند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به پایبندی ملت و نظام به «اعتماد به نفس ملی» و عزت ملی به عنوان رهنمود گرانقدر امام افزودند: حرکت سی ساله کشور در این زمینه، با فراز و نشیب همراه بوده اما هیچگاه متوقف نشده است و ملت فهیم ایران، با حفظ عزت ملی در همه عرصه ها، راه رسیدن به اوج اعتلا و پیشرفت را ادامه می دهد و با اقتدار کامل به نقطه ای می رسد که دشمنان حتی جرأت تهدید او را نداشته باشند.
رهبر انقلاب اسلامی با انتقاد از کسانی که می گویند ملت ایران خوار شده است، تأکید کردند: آثار عزت این ملت بزرگ در مسائل مختلف جهانی نمایان است و حرف کسانی که می گویند ملت ایران به علت پایبندی به اصول خود، از چشم دنیا افتاده است، ابداً قابل قبول نیست.
ایشان در همین زمینه افزودند: دشمنان مداخله گر و زورگوی جمهوری اسلامی که جبهه متحدی در مقابل ملت تشکیل داده اند، با تبلیغات وسیع سعی می کنند، حقارت ملت ایران را القا کنند اما واقعیت این است که احترام به ملت بزرگ ایران و امام راحل عظیم الشأن در اعماق دل دشمنان نظام نیز رسوخ کرده است.
حضرت آیت الله خامنه ای جدا شدن از مردم، دوری از ارزشهای اسلامی و فراموشی خط مبارک امام را خطری بزرگ برای کشور دانستند و افزودند: باید با حفظ استخوان بندی مستحکم نظام که یادگار امام عزیزمان است و با تکیه بر همت مردم به ویژه جوانان، راه خود را تا پیروزی نهایی ادامه دهیم.
ایشان در بخش پایانی سخنانشان به بیان 4 نکته مهم درباره انتخابات حساس و سرنوشت ساز ریاست جمهوری 22 خرداد پرداختند.
رهبر انقلاب اسلامی در اولین نکته، با اشاره به تلاش چند ماهه رسانه های بیگانه برای مخدوش جلوه دادن انتخابات ریاست جمهوری افزودند: دشمنان ملت، گاه انتخابات ایران را انتصابات می خوانند و گاه می گویند رقابت نامزدها بازی کنترل شده درون حکومت است و انتخابات حتماً با تقلب همراه خواهد بود که البته هدف همه این تلاشها، ضربه زدن به مردم سالاری دینی و جلوگیری از مشارکت قوی مردم در انتخابات است.
حضرت آیت الله خامنه ای ملت ایران را ملتی عزیز، باهوش، بیدار و آزموده شده خواندند و افزودند: دشمن درصدد است با القای ناامیدی در مردم، نظام را از پشتوانه مستحکم خود یعنی آرای مردمی محروم کند و با کمال تأسف در داخل نیز افرادی از روی غفلت همان حرفهای دشمن را تکرار و عملاً به تحقق اهداف دشمن کمک می کنند که باید به حال آنها حقیقتاً تأسف خورد.
ایشان تعیین مسئولان مختلف نظام را از افتخارات ملت ایران دانستند و تأکید کردند: بیگانگان درصددند این افتخار و سرافرازی را از ملت بگیرند اما هرکس به استحکام نظام و به اسلام و ملت ایران علاقمند است عقلاً و شرعاً بر او واجب است که در انتخابات شرکت کند.
حضرت آیت الله خامنه ای در دومین نکته مهم سخنان خود در بحث انتخابات، حضور نامزدهای گوناگون با سلایق و شیوه های مختلف کاری و نیز طرفداری گروههای مختلف مردم از این نامزدها را جزو افتخارات نظام خواندند اما هشدار دادند همه، از جمله طرفدار سرسخت و متعصب نامزدها، مراقب باشند که این علاقمندی، به اصطکاک و اغتشاش منجر نشود و دشمن از ایمان و آرمان آنها سوء استفاده نکند.
حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه به حضور برخی جوانان علاقمند به نامزدها در خیابانها اشاره کردند و افزودند: در این مورد حرفی نمی زنم اما مبادا این مسئله به مجادله و درگیری و اغتشاش بیانجامد که اگر کسی اصرار به این مسئله داشته باشد حتماً یا خائن است یا بسیار غافل.
سومین نکته انتخاباتی سخنان رهبر انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم مردم، متوجه نامزدهای محترم انتخاباتی بود.
ایشان 4 نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری را به مراقبت کامل برای جلوگیری از بروز دشمنی و کینه توصیه مؤکد کردند و افزودند: صحیح و مورد پسند نیست که یک نامزد در سخنرانی در جمع مردم و یا نطق های تلویزیونی، برای اثبات خود، به نفی نامزد دیگر متوسل شود.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: بنده با مناظره و گفتگو و انتقاد مخالفتی ندارم ولی همه سعی کنند که در چارچوبهای درست شرعی و دینی انجام شود، مردم بیدارند، می فهمند و می دانند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: اختلاف نظر در مسائل گوناگون طبیعی است اما نامزدها و هوادارانشان در سخنرانی ها و اجتماعات بهگونه ای عمل کنند که کارها با برادری و مهربانی و بدون اشکال پیش برود.
حضرت آیت الله خامنه ای در آخرین نکته بخش انتخاباتی سخنانشان بار دیگر خاطرنشان کردند: بنده یک رأی بیشتر ندارم که کسی آن را نمی داند ضمن اینکه به هیچ کس نمی گویم که به چه نامزدی رأی بدهد یا ندهد چرا که این مسئله به خود مردم مربوط و متعلق به ملت است.
رهبر انقلاب اسلامی در جمع بندی سخنانشان تأکید کردند: آنچه من از مردم می خواهم این است که همه با «تمام قوا، توان و نشاط» در 22 خرداد پای صندوقهای رأی بروند.
از زمان اعلام کاندیداتوری حضرت عالی، شما مباحثی را پیرامون شفاف سازی قراردادهای نفتی مطرح نمودهاید که در این زمینه با توجه به برخی از اطرافیان نزدیک به شما، ملاحظاتی وجود دارد.
جناب آقای زنگنه وزیر محترم نفت در دولت اصلاحات به عنوان یکی از افراد بسیار نزدیک به شما از یک طرف و سکوت حضرت عالی در قبال گزارش مهندسان نفت جنوب کشور در زمینه تخلفات جناب آقای زنگنه در بحث قرادادهای نفتی و سایر مباحث نفتی، شائبه های بسیاری در زمینه نگاه و برنامه های شما در زمینه موضوع نفت در اذهان کارشناسان مستقل نفتی و دلسوزان این بخش به وجود آمده است.
در زیر نکاتی پیرامون دوران تصدی آقای زنگنه بر وزارت نفت مطرح می شود، البته این مطالب دلیلی بر نفی خدمات ایشان نیست.
1- چرا در 8 سال وزارت ایشان یک پالایشگاه به بهره براری نرسید؟ این امر که سبب وابستگی بیشتر به واردات بنزین و گازوئیل از خارج کشور شد و سبب خروج میلیون ها دلار ارز گردید، بر خلاف ابلاغیه مقام معظم رهبری دام ظله ادامه روند خام فروشی نفت را به دنبال داشت. از همه مهم تر اینکه وابستگی کشور به واردات بنزین و گازوئیل از خارج کشور خطرات امنیتی فراوانی داشته و دارد که نمونه آن تصمیم امریکا برای تحریم واردات بنزین به ایران می باشد که معلوم نیست آقای زنگنه ناخواسته در جهت براندازی نرم نظام بوده اند یا...
والبته خوشحالیم که با آغاز فعالیت دولت نهم ساخت پالایشگاه ها در کشور به منظور رفع نیاز از خارج آغاز شد.
2- وزارت نفت و دولت آقای خاتمی به خاطر ترس از تبعات سهمیه بندی بنزین علی رغم اینکه شعار قانونمداری می دادند از اجرای این طرح سر باز زدند و تکلیف قانونی برنامه سوم را اجرا نکردند اما دولت نهم شجاعانه این طرح را اجرا کرد که علاوه بر کنترل مصرف بنزین -که سهم عمده آن را طبقات ثروتمند جامعه مصرف می کردند- موجب جلوگیری از قاچاق میلیون ها لیتر سوخت به خارج از کشور و ایجاد عدالت اجتماعی و برخورداری یکسان از یارانه ها شد، اما به جای تقدیر از آن فقط مورد اتهام و تخریب قرار گرفت.
3- از زمان وزارت آقای زنگنه، آمار مربوط به مخازن نفتی کشور محرمانه اعلام شد که در پایان این 8 سال، میزان قابل توجهی -حدود 40 میلیارد بشکه- به شکلی نامشخص به ذخایر کشور افزوده شد که معلوم نیست مبنای آن چیست؟ نکته نگران کننده این که برنامهریزیهای بلند مدت بر مبنای این آمار جدید لحاظ شده است، می تواند اختلال جدی را در روند توسعه کشور به وجود آورد، آیا این دروغ آشکار!؟ با شعار شفاف سازی تعارض ندارد؟
4- در دوران وزارت جناب آقای زنگنه قراردادهای بیع متقابل، محرمانه اعلام گردید. این عدم شفافیت در موضوع قراردادهای بیع متقابل ، شائبه ی فساد در این قراردادها را تقویت نمود و امکان استفاده از نظرات کارشناسان و محققان را در زوایای مختلف این قراردادها از بین برد. تزریق آب به جای گاز به میدان نفتی سروش و غیر قابل استحصال شدن حدود یک میلیارد بشکه به خاطر این بی تدبیری علی رغم تذکرات مختلف کارشناسان مستقل، تنها نمونه ای از ثمرات این عدم شفافیت است. اگر قیمت هر بشکه نفت را معادل 60 دلار در نظر بگیریم، حدود 60 میلیارد دلار، تنها در این میدان به مخازن نفتی کشور، خسارت واردشده است.
5- آقای زنگنه زمینه حضور شرکت های چند ملیتی را در قالب قراردادهای بیع متقابل در ایران فراهم نمود. اما در این قراردادها به جای آنکه منافع ملی لحاظ شود، منافع شرکت های چند ملیتی لحاظ گردید. عدم تزریق گاز به میادین، عدم تولید صیانتی، تهیه mdp توسط شرکت خارجی و... که به راحتی می توانست در ساختار قراردادها اصلاح شود، این ابهام را به وجود می آورد که معلوم نیست ایشان وزیر نفت ما است یا نماینده شرکت خارجی؟
در قراردادهای بیع متقابل 3/1 میزان مندرج در کل قرار دادها تحقق یافته است، از آنجا که عدم حفظ سطح تولید ربطی به شرکت خارجی نداشته، در مجموع روزانه به قیمت نفت 60 دلار بر اساس قرار داد حفظ نشدن سطح تولید ربطی به شرکت خارجی ندارد شرکت خارجی پول را گرفته و رفته و این ما هستیم که روزانه به قیمت نفت 60 دلار، 48 میلیون دلار ضرر می کنیم که معادل ماهیانه 1،4 میلیارد دلار ضرر در قبال قراردادهای غیر کارشناسی و البته محرمانه! آقای زنگنه به کشور وارد می شود، حال چه کسی در قبال این سرمایه عظیم که به واسطه اشتباه آقایان از بیت المال می رود پاسخگو است؟
6- قرارداد کرسنت شاهکار آقای زنگنه، قراردادی که بنابر اعلام نظر ایشان، بهترین قرار داد از لحاظ قیمت و اهمیت سیاسی بوده است! حال آنکه حسن روحانی -دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی- اعلام می کند دستاورد خاصی در این قرار داد وجود ندارد!
در این قرارداد، گاز ایران به یک شرکت اماراتی به مدت 25 سال به صورت انحصاری فروخته می شود. درآمد ایران از 25 سال صادرات گاز 3،3 میلیارد دلار بوده اما انباشت سرمایه شرکت واسطه ظرف 21 روز به 78 میلیارد دلار می رسد و ارزش سهام آن حدود 220 برابر می شود. در این قرارداد، گاز ایران با قیمتی بسیار نازل تر از صادرات روسیه به اروپا و صادرات ایران به ترکیه به یک شرکت؟! و نه به یک کشور فروخته می شود. البته نام آقای ابطحی -حامی آقای کروبی- نیز به عنوان واسطه در این قرار داد دیده می شود و باز آقای زنگنه باید مشخص کند که مأموریتش تامین منافع ملی بوده و یا...
صحبت بسیار است؛ از مسائل پتروشیمی و افراد دارنده نمایندگی از شرکت های خارجی و افرادی که در این وزارت خانه کماکان خادم آقای زنگنه هستند تا...
آقای دکتر احمدی نژاد 4 سال است که با انواع مشکلات در نفت، در حال مبارزه با مافیا می باشد البته ساختار وزارت نفت به راحتی این امر را ممکن نمی سازد با نگاهی به معاونان وزارت نفت نظیر آقایان ترکان ، نعمت زاده و... متوجه این مطلب خواهید شد.
با توجه به شعار حضرت عالی در زمینه شفاف سازی از جناب عالی، این تقاضا را داریم که با توجه به جمیع مباحث فوق، لطفا نظرات خود را در زمینه کارکرد جناب آقای زنگنه، شفاف بیان نمایید.
مبحث چهارم) اصول سیاست هسته ای دولت نهم
ایستادگی دربرابر فشار و تهدید و تغییر خط قرمز شورای امنیت
اصل اساسی، اعمال حقوق مسلم ملت می باشد و هیچ چیزی نمی تواند مانع از این موضوع شود. دولت، هیچ گاه از شورای امنیت و تحریم ها استقبال نکرده است و تمام تلاش خود را نیز به کار گرفته است که با کمترین هزینه هسته ای شدن کشور را محقق نماید، اما تهدید به اعمال فشار و تحریم و حتی ارجاع موضوع هسته ای از آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سبب تعلیق یا توقف این فعالیت ها نشد. طرف مقابل به وضوح این پیام را دریافت کرد که استفاده ابزاری از شورای امنیت، مانع از ادامه برنامه صلح آمیز هسته ای ایران نخواهد شد.
مذاکره در مورد حقوق هسته ای، به مثابه خط قرمز
آنچه که به عنوان خط قرمز تعریف شده است، غیرقابل مذاکره بودن حقوق مسلم هسته ای ملت می باشد. هرآنچه که سبب شود مانع پیگیری این حق و یا ایجاد محدودیت هایی بر سر راه اعمال آن گردد، هیچ جایگاهی ندارد. در همین چارچوب، ارائه برخی پیشنهادهای اقتصادی، تجاری و فناوری توسط برخی کشورهای اروپایی در مقابل محروم شدن کشورمان از حقوق قانونی و مشروع خود در غنی سازی و چرخه سوخت هسته ای، به هیچ وجه مورد توجه و مذاکره قرار نگرفته است.
تعامل سازنده و مذاکرات عادلانه
اعتقاد به حلوفصل مسائل از طریق تعامل سازنده و مذاکرات عادلانه، یکی از اصول دیپلماسی دولت نهم بوده و می باشد و همواره بر رعایت حقوق همه طرف ها و رعایت قانون، تاکید شده است و بر این اساس، ایران معتقد است اگر براساس قانون، حقوقی به رسمیت شناخته شده، باید عادلانه تحقق یابد و اگر تعهداتی مشخص شده است، باید همه به آنها متعهد باشند.
عدم محدودیت مذاکرات به سه کشور اروپایی
تحول خاصی که در این دوران انجام شد ورود چین و روسیه به مذاکرات هسته ای می باشد. ایران، همچنین اعلام کرد که مذاکرات حتی به 5 کشور (سه کشور اروپایی، چین و روسیه) نیز محدود نمی باشد و آماده است براساس مبانی مشخص با هر کشوری مذاکره نماید. از اینرو، شاهد ورود جنبش عدم تعهد نیز به موضوع هستهای ایران می باشیم. این موضوع سبب شد که جبهه طرفدار ایران در بعد سیاسی تقویت شود و از طرف دیگر نیز از نقش سه کشور اروپایی کاسته شود.
توازن بین حقوق و تکالیف
یکی از اصول اساسی که همواره در تعامل با طرف مقابل مورد تاکید قرار گرفته است، ضرورت توازن بین حقوق و تکالیف می باشد. از این منظر، عضویت در سازمانها و معاهدات بینالمللی و متعهد شدن به تعهدات آنها، حقوق و امتیازاتی را برای اعضاء فراهم می کند و اگر قرار باشد که این حقوق و امتیازات برای اعضاء نفی شود و غیر اعضاء فراتر از آن از امتیازات ویژه ای به دلیل عدم عضویت برخوردار شوند، اساس این معاهدات و پایداری آنها زیر سوال خواهد رفت. بدین ترتیب، هیچ دولتی نمیتواند حقوقی را برای خود مقرر، اما دیگری را از آن محروم کند و یا تکالیفی را برای دیگران مقرر کند و خود به آن پایبند نباشد. جمهوری اسلامی ایران، از ابتدا بر ضرورت توازن بین حقوق و تکالیف خود براساسNPT تاکید داشته و فعالیتهایی که در گسترش برنامة هستهای صلحآمیز انجام داده است، براساس حقوق مصرح و مسلم خود در NPT بوده است و نمیتواند محروم شدن از حقوق قانونی و غیرقابل انکار خود در دستیابی و استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای شامل چرخة سوخت و غنیسازی که در معاهده عدم شاعه و اساسنامة آژانس نیز به آن تاکید شدهاست را بپذیرد.
اعتمادسازی، اقدامی دوسویه
اعتمادسازی، یک جاده دوطرفه است. از این منظر، ایران دیگر در جایگاه یک کشور متهم نیست که ملزم به انجام اقدامات یک طرفه اعتمادساز باشد، بلکه یک کشور مدعی است که علاوه بر استیفای حقوق مصرحه خود، اجرای تعهدات طرف مقابل را نیز طلب می کند. بر همین اساس بود که ایران در پاسخ خود به بسته 6 ژوئن 2006 و همچنین بسته پیشنهادی خود، خواهان این شده که موضوع پایبندی طرفهای دیگر مذاکره به معاهده عدم اشاعه (خلع سلاح، تسهیل بهره مندی کشورها از انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز و عدم ایجاد موانع در این مسیر)، بهعنوان یکی از محورهای مذاکرات در نظر گرفته شود. برگشت به اجرای تعهدات حقوقی موجود و عدم پذیرش تعهدات فراتر از آن نیز علاوه بر آن که واکنشی به اقدامات تهدید آمیز و فشارهای سیاسی با استفاده ابزاری از شورای امنیت می باشد، در چارچوب این اصل نیز قابل تحلیل می باشد.
پیگیری جدی استقلال و خودکفایی در تولید سوخت هسته ای
یک ربع قرن محرومیت ایران سبب شد که برنامة هستهای ایران بر مبنای استقلال و عدم وابستگی شکل بگیرد و اجراء شود. در نتیجه، پس از سال ها رنج و تلاش و هزینههای زیاد، ایران توانسته است در تمامی بخش های این صنعت به قابلیت های بومی دست پیدا کند. در این راستا، دولت نهم تمام تلاش خود را بر این قرار داد تا با از سرگیری فعالیت های تعلیق شده، برنامه هسته ای را در حوزه تکمیل و عملیاتی کردن چرخه سوخت هسته ای به صورت جدی پیگیری و حتی گسترش دهد.
مبحث پنجم) دستاوردهای هسته ای دولت نهم در سطح داخلی
دولت نهم، با ایستادگی و مقاومت در برابر تمامی فشارها، محدودیت ها و تهدیدها، موفق شد با از سرگیری فعالیت های هسته ای تعلیق شده، خواست ملی برای دستیابی به فناوری هسته ای در تمامی ابعاد آن را محقق سازد.
تکمیل چرخه سوخت هسته ای
رئیس جمهور در 22 فروردین ماه 1385 در آستان قدس رضوی و در کنار بارگاه ملکوتی حضرت امام رضا (ع) اعلام کرد که چرخة تولید سوخت هستهای در مقیاس آزمایشگاهی کامل شده و اورانیوم با غنای مورد نیاز برای نیروگاههای هستهای در روز بیستم فروردینماه همان سال تولیدشد. رئیس جمهور، همچنین رسما اعلام کرد که ایران به کشورهای هستهای جهان پیوسته است و براساس مقررات بینالمللی و حقوق حقة خود، مسیر خود را تا تولید صنعتی سوخت برای نیروگاهها ادامه خواهد داد. اعلام این پیشرفت بسیار مهم، حاوی چند پیام اساسی است که نباید از آن ها مغفول ماند:
-ایران، تمامی ابعاد و مراحل چرخه سوخت از استخراج اورانیوم از معدن گرفته تا تولید کیک زرد و فعالیت های تبدیل شامل تولید گاز هگزا فلوراید اورانیوم و ساخت سانتریفیوژ و تزریق گاز به آن ها را به صورت بومی و با استفاده از توان و امکانات داخلی ایجاد کرده و در حال بهره برداری از آن هاست.
-هدف نهایی، ایجاد نیروگاه های جدید و تولید سوخت هسته ای در سطح صنعتی است و این مسیر بدون هیچ وقفه ای ادامه خواهد داشت.
-تمامی فعالیت های هسته ای ایران تحت نظارت آژانس انجام شده و خواهد شد.
را ه اندازی مجتمع تولید آب سنگین در اراک
در کمتر از 5 ماه پس از دستیابی به چرخه کامل سوخت هسته ای، دستیابی به فنآوری تولید آب سنگین، گام دیگری در مسیر تعالی و توفیق ملت ایران بود. مجتمع تولید آب سنگین اراک در 4 شهریور ماه 1385 توسط رئیس جمهوری افتتاح شد. رئیس جمهور طی سخنانی، گفت: "ملت ایران، عزت، شرف، استقلال و پیشرفت خود را با هیچچیز مبادله نمیکند و حاضر نیست که ذرهای از حقوق خود بگذرد. دسترسی به انرژی هستهای و استفادة صلحآمیز از آن، یک نعمت خدادادی و حق تمامی ملتها ازجمله ملت ایران است. بهعنوان نمایندة ملت ایران، پیگیر این حقوق هستم. امروز ملت ایران میخواهد که ما به فنآوری صلحآمیز هستهای دست پیدا کنیم و من مسئول پیگیری این خواسته هستم و از آن کوتاهی نمیکنم. ما به کشورهای غربی میگوییم برای خود دردسر و زحمت درست نکنند، چرا که ملت ایران برای برداشتن گامهای بلند در این زمینه، عزم خود را جزم کردهاست."
بنا به اظهار رئیس سازمان انرژی اتمی، ظرفیت تولید این مجتمع ابتدا هشت تن بود و در زمان افتتاح، ظرفیت آن به ۱۶ تن آب سنگین با غنای 8/99 درصد رسیده است. پروژه تولید آب سنگین اراک، به عنوان یکی از شاخصه های دانش هسته ای، در پزشکی و به خصوص کنترل سرطان و کنترل بیماری ایدز نقش تعیین کننده ای دارد و به عنوان خنک کننده و کندکننده رآکتورهای آب سنگین به کار می رود. با گشایش این واحد صنعتی، ایران به عنوان نهمین کشور دارای تجهیزات تولید آب سنگین جهان مطرح می شود. کشورهای آرژانتین، کانادا، هند و نروژ نیز بزرگترین صادرکنندگان آب سنگین جهان هستند.
شایان ذکر است که از هر ۶۵۰۰ لیتر آب معمولی، تنها یک لیتر آب سنگین به دست می آید. آب سنگین، در پژوهش های علمی در حوزه های مختلف از جمله زیست شناسی، پزشکی، فیزیک و سایر حوزه ها کاربردهای فراوانی دارد. برخی از کاربردهای آن عبارتنداز: طیف سنجی تشدید مغناطیسی هسته، کند کننده نوترون، آشکار سازی نوترینو، آزمون های سوخت و ساز در بدن، تولید تریتیم.
ورود به مرحله تولید صنعتی سوخت هسته ای
7 ماه پس از دستیابی به فناوری آب سنگین و تولید آن، و 1 سال پس از اعلام تکمیل چرخه سوخت هسته ای در مقیاس آزمایشگاهی، پیشرفت بزرگ بعدی هسته ای در 20 فروردین ماه 1386 حاصل شد. جمهوری اسلامی ایران، در روز بیستم فروردینماه 1386، ورود بهمرحلة تولید صنعتی سوخت هستهای و قرارگرفتن در زمرة کشورهای تولید کنندة سوخت هستهای را با حضور رئیس جمهور، مقامات عالیرتبة کشور، دانشمندان هستهای کشور و همچنین سفرای کشورهای دوست، در مجتمع غنیسازی نطنز جشنگرفت. این روز، روز ملی فنآوری هستهای، نام گرفت.
رئیس جمهور، طی سخنانی در این مراسم گفت: "امروز، بیستم فروردینماه و روز ملی فنآوری هستهای در جمهوری اسلامی ایران است. در بیستم فروردین سال گذشته پس از تلاش پیگیر فرزندان مومن، خلاق، دانشمند و خستگیناپذیر ملت ایران، جمهوری اسلامی ایران توانست به فنآوری تولید سوخت هستهای دسترسی پیدا کند و در یکسال گذشته، با تلاش گستردة همین عزیزان موفق شد در توسعة فن آوری تولید سوخت هستهای به مرحلة تولید صنعتی برسد و امروز در سالگرد آن حادثه، در کمال افتخار اعلام میکنم که از امروز کشور عزیز ایران در زمرة کشورهای تولید کنندة صنعتی سوخت هستهای قرار میگیرد."
رئیس جمهور همچنین در 20 فروردین ماه 1387، در بازدید از تاسیسات نطنز آغاز مرحله نصب 6 هزار سانتریفیوژ را اعلام نمود. ایشان، همچنین در همین تاریخ در مراسم دومین سالروز ملی فناوری هسته ای در تهران، در جمع مقامات لشکری و کشوری و سفرای کشورهای خارجی، در ادامه پیشرفت های کشور در زمینه فناوری هسته ای اعلام کردند که امروز، دستگاههای (سانتریفیوژهای) جدیدی تحت آزمایش قرار گرفت که به فضل الهی ظرف چند ماه آینده همه آزمایشات آن با موفقیت به پایان خواهد رسید و ظرفیت آن هرکدام در ابعاد کوچک بیش از 5 برابر دستگاههای فعلی است.
حمل سوخت هسته ای بوشهر
راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، بارها به دلیل فشارهای سیاسی آمریکا و برخی کشورهای غربی به تاخیر افتاد. با شروع بحران در موضوع هسته ای ایران با نیات سیاسی چند کشور، تحقق این هدف در هاله ای از ابهام فرو رفت و موج جدیدی از فشارها بر روسیه وارد شد. با اتخاذ سیاست های درست که نتایج آن چیزی جز اثبات صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران بر همگان نبود، مبانی اقدامات سیاسی این کشورها برای اعمال فشار بر ایران فروریخت. روسیه، بالاخره تصمیم به حمل سوخت هسته ای به نیروگاه بوشهر و راه اندازی آن گرفت.حمل سوخت بوشهر در تاریخ 9 بهمن ماه 1386 کامل شد و بنابر اعلام مقامات روسی و مقامات سازمان انرژی اتمی کشورمان، این نیروگاه در سال 1388 راه اندازی خواهد شد و خواهد توانست برق هسته ای وارد مدار برق کشور نماید. از اینرو، کشورمان سی و یکمین کشوری خواهد بود که به تولید برق هسته ای می پردازد. این تحول بسیار عمده ای به شمار می رود و حاوی پیام های متعددی است: برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است و هیچ جای نگرانی از آن وجود ندارد. هدف ایران از پیگیری برنامه هسته ای، تولید برق هسته ای است. آمریکا و یکی دو کشور غربی در اعمال فشار بر ایران و پیگیری اهداف خود با موانع جدی روبرو هستند. این دستاورد جز با ایستادگی و مقاومت منطقی و اتخاذ سیاست های صحیح دولت نهم محقق نمی شد.
لازم به توضیح است که در تاریخ 7 اسفندماه 1387 نیز آزمایشات مرحله پیش راه اندازی نیروگاه بوشهر با حضور رئیس سازمان انرژی اتمی و رئیس روس اتم آغاز گردید.
راه اندازی کارخانه تولید قرص سوخت هسته ای
در مراسم سومین سالروز ملی فناوری هسته ای که در 20 فروردین ماه 1388 با حضور رئیس جمهور و مقامات لشکری و کشوری در اصفهان برگزار گردید، دستاوردهای جدید در عرصه توسعه صنعت هسته ای اعلام گردید: نصب حدود 7 هزار ماشین سانتریفیوژ در نطنز که طی برنامه پنج ساله این رقم به 50 هزار دستگاه خواهد رسید، موفقیت پژوهشگران سازمان انرژی اتمی در تولید ماشینهای سانتریفیوژ که SWU آن ها به 5 تا 6 میرسد، تولید سوخت معادل 2 هزار و 500 مگاوات از محل تولیدات مجتمع غنیسازی اورانیوم طنز برپایه برنامه پنج ساله آینده، تولید آلیاژی نوین یا زیرکونیوم در مجتمع ZPP (تولید میله سوخت)، راه اندازی کارخانه تولید قرص و مجتمع سوخت FMP که براساس برنامهریزی انجام شده، کارخانه سالانه قادر خواهد بود 10 تن سوخت طبیعی برای به کارگیری در رآکتور تحقیقاتی آب سنگین 40 مگاواتی اراک و سی تن سوخت غنی شده با غنای حداکثر 5 درصد برای استفاده در رآکتورهای هستهای آب سبک تحت فشار از قبیل نیروگاه 360 مگاواتی دارخوین یا نیروگاههای قدرت دیگر تولید کند. همچنین این کارخانه قابلیت افزایش ظرفیت برای تولید سوخت مورد نیاز 2 هزار و 360 مگاوات برق هستهای را طی برنامه پنجم توسعه دارا است.
توسعه برنامه هسته ای
توسعة نیروگاههای هستهای کشور براساس مصوبة مجلس برای تولید 20 هزار مگاوات برق هسته ای در دستورکار قرار دارد. در این راستا، مراحل طراحی و ساخت نیروگاه 360 مگاواتی دارخوین با امکانات و توان بومی با شتاب پیگیری میشود و مناقصة دو واحد هزار مگاواتی و همچنین مکانیابی برای نیروگاههای دیگر نیز در حال اجراء می باشد.
از طرف دیگر، ساخت رآکتور تحقیقاتی آب سنگین 40 مگاواتی اراک نیز با جدیت تمام ادامه دارد. این رآکتور جایگزین رآکتور تحقیقاتی 5 مگاواتی تهران که عمر آن به زودی پایان می یابد، خواهد شد. این رآکتور، تولید رادیو ایزوتوپ ها برای کاربردهای پزشکی و کشاورزی و صنعتی را بر عهده خواهد داشت. برنامه ریزی برای بهره برداری از انرژی هسته ای در حوزه صنعت، کشاورزی و پزشکی نیز ادامه دارد.
تثبیت حقوق هسته ای و رسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت
مارک لئونارد، مدیر سیاست خارجی مرکز اصلاح اروپایی در لندن، در سال 1384هدف دیپلماسی اروپا دربرابر برنامه هسته ای ایران را این گونه تشریح می کند: "هدف دیپلماسی اروپایی، کندکردن روند برنامه هسته ای تهران به اندازه ای است که این کشور به مرحله بدون بازگشت فناوری هسته ای نرسد و تغییرات سیاسی منجر به روی کارآمدن دولتی شود که خواهان مذاکره با غرب باشد. دیپلماسی اروپایی تاکنون بسیار موفق بوده و توانسته با کندکردن برنامه هسته ای ایران، راه را برای ورود بازرسان هسته ای به آن کشور باز کند، و ائتلاف دیپلماتیک جهانی علیه برنامه غنی سازی تهران ترتیب دهد."
آمریکا و غرب در تحقق اهداف خود در این زمینه ناموفق ماندند. جهان در حال حاضر، شاهد پیشرفت های بسیار چشمگیر ایران در حوزه هسته ای است. ایران به نقطه غیرقابل بازگشت در زمینه چرخه سوخت و غنی سازی رسیده و صحبت از توقف یا تعلیق این فعالیت ها بی معناست. درواقع، حقوق ملت شریف ایران در زمینه هسته ای و اعمال آن به صورت کامل تثبیت شده است و تمامی کشورها آن را به عنوان یک واقعیت موجود پذیرفته اند.
مبحث ششم) دستاوردهای هسته ای دولت نهم در سطح بین المللی
فعالکردن جنبش عدمتعهد و شکست تلاش ها برای ایجاد اجماع علیه برنامه هستهای
دفاع ایران از حقوق هسته ای تنها دفاع از حقوق خویش نبود، بلکه دفاع از حقوق هسته ای تمامی کشورهای درحال توسعه بود. طبیعتا، هرگونه برخورد و تعامل با موضوع هسته ای ایران و چگونگی سیاست ایران در این زمینه، می توانست به سیاست و نسخه ای واحد برای این کشورها تبدیل شود. از اینرو، نوعی تعامل و برقراری ارتباط و تماس های فعال بین این کشورها به ویژه در قالب عدم تعهد و ایران شکل گرفت. عدم تعهد، همواره از حقوق هسته ای ایران دفاع کرده و بیانیه هایی را نیز در این راستا صادر کرده است. این جنبش، همواره در هر اجلاس شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین، برای حمایت از برنامه هسته ای کشورمان بیانیه صادر می کند. از طرف دیگر، در سطوح عالی این جنبش نیز تاکنون شاهد صدور دو بیانیه تروئیکا، دو بیانیه وزرا و یک بیانیه سران جنبش در حمایت از برنامه هسته ای ایران می باشیم.
با این اقدام، تلاش کشورهای غربی و آمریکا برای ایجاد اجماع علیه برنامه هسته ای کشورمان با شکست مواجه شد. لازم به توضیح است مباحثی که در خصوص نگرانی های جامعه بین المللی نسبت به فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران مطرح می شود، نگرانی تعداد معدودی از کشورها از پیشرفت های ایران می باشد. بیانیه های جنبش عدم تعهد در نشستهای متعدد شورای حکام و همچنین بیانیه های تروئیکای عدم تعهد و بیانیه وزرای امور خارجه و سران عدم تعهد و بیانیه وزرای امور خارجه سازمان کنفرانس اسلامی در باکو درحمایت از فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران، گواه بر مخالفت این بخش عظیم از جامعه بین المللی (بیش از 118 کشور) با این روند تبعیض آمیز و نگرانی از ایجاد یک رویه نامشروع در محروم ساختن کشورهای در حال توسعه از دستیابی به فنآوری های برتر و انحصار آن در دست معدودی از کشورها می باشد. مقام معظم رهبری به خوبی این مساله را بیان فرموده اند: "تبلیغات رسانه های غربی در مورد اجماع جهانی بر ضد ایران، یک خدعه و فریب تبلیغاتی است. تنها اجماع جهانی که وجود خارجی دارد، اجماع بر ضد تسلیحات اتمی است که مرکز این پدیده شوم، آمریکاست و رژیم صهیونیستی خطرناک ترین دارنده سلاح اتمی به شمار می رود. بسیاری از کشورهای جهان، آرزوی داشتن فناوری هسته ای را دارند و حتی اگر اجماع جهانی هم بر ضد ایران وجود داشت، ملت ایران از حق خود نمی گذشت، اما بسیاری از ملت ها و دولت ها در بحث هسته ای، پشتیبان ملت ایران هستند."
تعدیل مواضع و عقب نشینی آمریکا و غرب از مواضع اولیه خود
آمریکا و غرب تا قبل از روی کار آمدن دولت نهم مطلقا مخالف دستیابی ایران به انرژی صلح آمیز هسته ای بودند و با استفاده از این بهانه که ایران دارای ذخایر غنی نفت و گاز است، اساسا حق ایران در دستیابی به فناوری هسته ای را نفی می کردند. اما با مشاهده استواری دولت جدید و حمایت مردمی از آن، گام به گام از مواضع خود عقب نشینی کردند. در گام اول، وجود نیروگاه و ارائه رآکتور بدون تاسیسات غنی سازی را پذیرفتند. در گام بعدی، در مقابل اقدام ایران به بازگشایی تاسیسات UCF اصفهان نیز عقب نشینی کردند و آن را به عنوان یک واقعیت پذیرفتند. در مرحله بعد، با تحقیق و توسعه برای غنی سازی کنار آمدند. امروز نیز کشور به مرحله ای رسیده است که آنها حتی حاضر به پذیرش سطح فعلی فعالیت های هسته ای شده اند، اما دولت از حق ملت در برخورداری از این فناوری کوتاه نمی آید. در این خصوص، مقام معظم رهبری فرمودند: "آمریکایی ها که یک روز حاضر نبودند حتی 5 سانتریفیوژ را در ایران بپذیرند و تا همین چند ماه پیش تاکید می کردند که ایران باید از همه فعالیت های هسته ای خود دست بردارد، اما با ایستادگی ملت ایران اکنون کار به جایی رسیده که به ناچار می گویند ایران در همین حد توقف کند و جلوتر نرود." رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز در همین زمینه گفته است: "امروز به خاطر ایستادگی در حق مسلم خود، دشمنان زورگو به نقطه ای رسیده اند که پیغام داده اند اگر در همین مرحله متوقف شوید حاضریم با شما مذاکره کنیم. در پاسخ به آنها به نمایندگی از شما ملت ایران پیغام فرستادم که ما تقاضای مذاکره نداریم و اگر بنای بر مذاکره باشد، این ملت ایران است که باید شرط و شروط بگذارد."
تداوم دیپلماسی
الگوی رفتار هسته ای ایران در این دوران، مبتنی بر سیاست دوشاخه ای می باشد. از یک طرف، دربرابر فشارها و محدودیت ها مقاومت کرده و از طرف دیگر، دیپلماسی تداوم یافته است. تلاش های آمریکا و چند کشور غربی برای انزوای ایران نیز به هیچ وجه قرین با موفقیت نبوده است.
محور قراردادن آژانس و اثبات ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای
حدود 5 سال است که موضوع هسته ای ایران بدلیل طرح ادعاها و اتهامات واهی و بی اساس از سوی چند کشور که رفتار مغرضانه آنان با ملت بزرگ ایران بر همگان مشخص شده است، در دستورکار آژانس قرار دارد. این کشورها با ارائه اطلاعات دروغ به آژانس بین المللی انرژی اتمی، سبب شدند که این نهاد فنی بین المللی در این دوره طولانی توان و امکانات خود را صرف این موضوع نماید و از انجام وظایف اصلی خود در زمینه عدم اشاعه، خلع سلاح و همچنین طراحی مکانیسمی برای نظارت بر فعالیت های هسته ای غیر اعضا (نظیر رژیم صهیونیستی) که به توسعه سلاح های هسته ای خود ادامه می دهند، باز بماند.
هرچند که جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا معتقد بود که ابهامی در فعالیت های هسته ای آن وجود ندارد، اما با اتخاذ سیاست تعامل و همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی، از هیچ تلاشی برای شفاف سازی در این فعالیت ها فروگذار نکرد. همکاری ها و صبری که جمهوری اسلامی ایران برای اثبات اظهارات خود نشان داد، در تاریخ جهان بی سابقه است.
موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران، با تفاهم آن با آژانس درخصوص شیوه های حل و فصل موضوعات باقی مانده وارد مرحله جدیدی گردید. آژانس و ایران توافق کردند تا ظرف مدت 60 روز، چارچوب حل و فصل موضوعات باقی مانده را تعیین نمایند.
باید توجه داشت که همکاری ایران و آژانس بحث تازه ای نیست، بلکه سیاست جمهوری اسلامی ایران در تعامل با آژانس اصولا مبتنی بر سیاست همکاری و رفع ابهام بوده است. ایران، تاکنون برای برطرف ساختن ابهامات و ادعاها از برنامه هسته ای خود حسن نیت و شکیبایی فراوانی نشان داده است و با اتخاذ اقدامات اعتماد ساز، با آژانس و دیگر طرف ها همکاری کرده است. انجام بیش از 3800 نفر روز بازرسی از تأسیسات و فعالیت های هسته ای، تعلیق داوطلبانه تمامی فعالیت های غنی سازی و تبدیل اورانیوم به مدت دو سال و نیم، امضای پروتکل الحاقی، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی برای بیش از دو سال، اعطای دسترسی کامل و نامحدود به تمامی مواد و تأسیسات هسته ای، اعطای دسترسی های متعدد تکمیلی بر طبق پروتکل الحاقی، ارائه بیش از هزار صفحه اظهارنامه اولیه طبق پروتکل الحاقی و روزآمد کردن آن و ارائه ابتکار هسته ای توسط رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل مبنی بر مشارکت دولت ها و شرکت های خارجی در غنی سازی در ایران، بخشی از فعالیت ها و همکاری های جمهوری اسلامی ایران در این زمینه می باشد.
در زمان شروع مذاکرات بین ایران و آژانس، چند کشور معدود حتی مفید بودن این مذاکرات و عزم ایران برای انجام توافق یاد شده برای حصول نتیجه ای به موقع را زیر سوال بردند. تدوین متن توافق در 40 روز یعنی کمتر از مدت زمان توافق شده و حل و فصل موضوعات باقی مانده از گذشته حتی جلوتر از برنامه کاری، نشان دهنده جدیت ایران در پیشبرد ابتکارش بود و درعین حال، خلاف ادعاهای این کشورها را نیز اثبات نمود.
با تفاهم ایران و آژانس درخصوص حل و فصل مسائل باقی مانده در 30 مرداد ماه 1386، دور جدیدی از همکاری های ایران و آژانس آغاز گردید. این همکاری ها پیرامون شش موضوع باقی مانده که لیست نهایی آن از سوی آژانس به ایران ارائه گردید، شکل گرفت. با آشکار شدن اولین نتایج مثبت این همکاری ها که با بستن اولین موضوع باقی مانده یعنی پلوتونیوم در ماه سپتامبر 2007 (شهریور 1386) خود را نشان داد، مخالفت ها با برنامه کاری (مدالیتی) از سوی آمریکا، انگلیس و فرانسه نیز آغاز شد. دو موضوع باقی مانده بسیار مهم دیگر یعنی سند اورانیوم فلزی و سانتریفیوژهای پی.یک و پی. دو نیز در سه ماه اول همکاری حل و فصل شده و پرونده آنها توسط آژانس در گزارش نوامبر 2007 (آبان 1386) مدیرکل آژانس به شورای حکام مختومه اعلام گردید. سه موضوع دیگر، یعنی منشا آلودگی در یکی از تجهیزات یک دانشگاه فنی در تهران، پلونیوم و معدن گچین نیز پس از سه ماه حل و فصل شدند که نتایج مربوطه به خوبی در گزارش فوریه 2008 (اسفند 386) آقای البرادعی به خوبی منعکس شده است. آقای البرادعی که از چند روز قبل انتشار گزارش فوریه 2008 خود آماج حملات و تهدیدها (حتی تهدید به قتل) قرار گرفته بود، در گزارش خود بسته شدن تمامی موضوعات باقی مانده را اعلام و خط بطلانی بر ادعاها و اتهامات آمریکا و همپیمانان آن کشید. باید یادآور شد که طبق زمان بندی تعیین شده در برنامه کاری اجرای آن 18 ماه به طول می انجامید، اما جمهوری اسلامی ایران در 6 ماه آن را به سرانجام رساند.
موضوعات باقی مانده، دلیل اصلی ادعاها و اتهامات چند کشور معدود برای ارسال موضوع هسته ای ایران به شورای امنیت و صدور قطعنامه بود. با حل و فصل مسائل باقی مانده، مبانی اقدامات غیرقانونی، غیر حقوقی، غیر فنی این چند کشور زیر سوال رفته و آنان باید از ملت بزرگ ایران به خاطر اقدامات سیاسی و تبلیغی خود عذرخواهی کنند و اقدامات اشتباه خود را جبران کنند. حل و فصل مسائل باقی مانده و تایید اظهاریه های ایران و اثبات حقانیت ایران نزد آژانس بین المللی انرژی اتمی بدون ذره ای عقب نشینی در اعمال حقوق هسته ای، دستاورد مقاومت ملت بزرگ و شریف ایران محسوب می شود که پایداری هوشمندانه، رمز این دستاورد و حمایت آحاد مردم ایران در داخل و خارج از کشور نیز موجبات آن را فراهم آورده است.
گزارش شورای اطلاعات ملی آمریکا در مورد برنامه هسته ای ایران
شورای اطلاعات ملی آمریکا، درچارچوب برآوردهای اطلاعات ملی، گزارشی را تحت عنوان «ایران: نیات هسته ای و توانمندی ها» در ماه نوامبر تهیه کرد. این گزارش که در مورخ 12 آذرماه دردسترس رسانه ها قرار گرفت، به موارد بسیار مهمی اشاره می کند که تامل در آنها حاکی از سیاست زدگی و عدم توجه به واقعیات در تصمیم گیری های استراتژیک و سیاست خارجی آمریکا می باشد. شایان ذکر است که شورای اطلاعات ملی یکی از اعضای شانزده گانه جامعه اطلاعاتی آمریکا (شامل سیا) می باشد که رئیس اطلاعات ملی، به عنوان رئیس جامعه اطلاعاتی و مشاور رئیس جمهور آمریکا نیز محسوب می شود. در تهیه برآوردهای اطلاعاتی نیز نهادهای عضو جامعه اطلاعاتی مستقیما نظر خود را ارائه می کنند و گزارش با اجماع آنها تهیه می شود. این گزارش، به ارائه هشت ارزیابی از فعالیت های هسته ای ایران می پردازد و معتقد است که ایران برنامه هسته ای نظامی ندارد.
انتشار این گزارش، دلایل مختلفی می تواند داشته باشد که دو دلیل اصلی آن عبارتند از:
-سیاست ایستادگی دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران در اعمال حقوق خود.
- تاثیر تفاهمات ایران و آژانس (مدالیتی) درخصوص حل و فصل موضوعات باقی مانده در انتشار این گزارش.
این گزارش، آثار زیر را به همراه داشته است:
-اعتراف آمریکا به صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران.
-تغییر اجباری استراتژی از تهدید به تحریم.
-زیر سوال رفتن اقدامات آمریکا در شورای امنیت و شورای حکام آژانس.
-زیر سوال رفتن نهادهای اطلاعاتی و به تبع آن اقدامات و سیاست های آمریکا.
-تایید یافته های آژانس مبنی بر عدم انحراف ایران از فعالیت های صلح آمیز.
مبحث ششم) تاثیر فشار و تهدید در پیشبرد سیاست هسته ای
دولت نهم، هیچ گاه از شورای امنیت استقبال نکرده است، اما تهدید به ارجاع موضوع هسته ای به این شورای از سوی چند کشور خاص نیز نتوانسته است دولت را از اعمال حقوق مسلم ملت بازدارد. از طرف دیگر، از آنجا که موضوع هسته ای به دلایل سیاسی و نه به دلایل فنی و حقوقی به شورای امنیت ارسال شد، جمهوری اسلامی ایران نیز توجهی به این موضوع نکرد و قطعنامه های آن را غیر قانونی خواند.
موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران، بر خلاف مفاد اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت ارجاع شده است. بر طبق بند ج ماده 12 اساسنامه آژانس، احراز عدم پایبندی (انحراف مواد و فعالیت های به سمت سلاح هسته ای) بر عهده بازرسان آژانس می باشد که باید آن را از طریق مدیر کل آژانس، به شورای حکام گزارش نمایند. این، در حالی است که تاکنون بازرسان آژانس نه تنها عدم پایبندی ایران به تعهدات خود را احراز نکرده اند، بلکه به عدم انحراف فعالیت های هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران نیز اذعان کرده اند. مدیرکل آژانس بارها بر عدم انحراف فعالیت ها و مواد هسته ای اظهار شده در جمهوری اسلامی ایران تاکید کرده است و اذعان نموده است که آژانس قادر است عدم انحراف این مواد و فعالیتها را راستیآزمایی نماید. آقای البرادعی، همچنین بارها تاکید کرده است که برنامه هستهای صلحآمیز ایران بههیچ وجه جنبه نظامی ندارد و بههمین علت بارها مورد حملات مقامات و رسانههای رژیم اسرائیل و جنگطلبان آمریکا قرار گرفته است.
ارسال موضوع هسته ای ایران به شورای امنیت، صرفا به دلیل از سرگیری فعالیت تعلیق شدهای (تحقیق و توسعه در زمینه غنی سازی) صورت گرفت که توسط شورای حکام بر موقتی، داوطلبانه و غیر الزامآور بودن آن تصریح شده بود. هیچ توجیه حقوقی، منطقی و حتی سیاسی برای مداخله و اقدام شورای امنیت در این مسئله وجود نداشته و ندارد. مایه تاسف است که آمریکا و برخی کشورهای دارنده سلاح هسته ای که به تعهدات خود تحت معاهده عدم اشاعه پایبند نبوده و نمی باشند، خود را ضامن حفظ معاهده میخوانند و برای انحراف افکار عمومی جهانی از زرادخانه های هسته ای خود، انگشت اتهام را بر اساس اطلاعات واهی و گمراه کننده به سوی کشوری نشانه می روند که سلاح های کشتار جمعی هیچ جایگاهی در استراتژی های امنیتی و دفاعی آن نداشته و ندارد. این، در حالی است که رژیم صهیونیستی با خارج ماندن از معاهدات بین المللی مربوطه، بدون هیچ گونه دغدغه خاطر، فشار جهانی و اعمال نظارت های بین المللی نسبت به فعالیت ها و تاسیسات هسته ای خود، در حال گسترش کمی و کیفی سلاح های هسته ای خود می باشد.
این نخستین باری نیست که تلاشهای جمهوری اسلامی ایران برای اتکاء به توانائیهای خویش و پیشرفت در حوزة فنآوری با مقاومت شدید و فشارهای هماهنگ برخی از اعضای دائمی شورای امنیت مواجه میشود. در واقع، ایران معاصر همواره در معرض بیعدالتیها و برخوردهای مغرضانة متعددی از سوی این قدرتها قرار داشته است. مبارزة مردم ایران برای ملیکردن صنعت نفت در پیشنویس قطعنامهای که توسط انگلیس و با پشتیبانی آمریکا و فرانسه در 12 اکتبر 1951 در دستورکار شورای امنیت قرار گرفت، بهعنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی مطرح شد. طرح چنین پیشنویس قطعنامهای در شورای امنیت، پیشدرآمد سازماندهی کودتایی توسط انگلیس و آمریکا در تلاشی بهمراتب آشکارتر برای دستیابی به همان منافع کوتهبینانهشان بود. این کودتا که دیگر نمیتوانستند آن را در پوشش زبان منشور ملل متحد و یا توجیهات دیپلماتیک پنهان کنند، حکومت سرکوبگر خودکامه را به قدرت بازگرداند. با این حال، مردم ایران در تلاش خود برای ملیکردن صنعت نفت توفیق یافتند و از این طریق، پیشگام جنبشی در جهان درحال توسعه شدند که خواستار دستیابی به حق لاینفک خود برای اعمال حاکمیت بر منابع ملی خویش بود. در گذشتة نزدیکتر نیز، تجاوز صدام حسین علیه جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور 1359 و پیشرفت سریع آن در اشغال سه هزار کیلومتر مربع از سرزمینهای ایران، آنقدرموجب نگرانی همین اعضای دائم نشد که آن را تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی قلمداد کنند یا حتی یک درخواست معمولی برای آتش بس و عقبنشینی بهعمل آورند. حتی آنها لازم ندیدند که تا هفت روز سخت پس از تجاوز صدام، قطعنامهای در مورد آن صادر کنند، با این امید که محاسبة به شدت نادرست آنها مبنی بر اینکه صدام حسین میتواند در ظرف یک هفته به جمهوری اسلامی خاتمه دهد, تحقق یابد.
مقام معظم رهبری در ضرورت پیگیری برنامه هسته ای و بهره مندی از انرژی هسته ای و عدم عقب نشینی دربرابر فشارها، سخنان گهرباری دارند که در این قسمت به آنها اشاره می شود:
"انرژی هستهای برای کشور ما یک ضرورت است، یک نیاز بلندمدت است. امروز اگر مسئولین کشور در به دست آوردن انرژی هستهای کوتاهی کنند، نسل های بعد آن ها را مؤاخذه خواهند کرد. ملت ایران و کشور ایران به انرژی هستهای و این توانایی برای زندگی - نه برای سلاح- احتیاج دارد. عدهای می نشینند همان حرف دشمن را تکرار میکنند که آقا چه لزومی دارد؟ چه لزومی دارد؟ آینده کشور را به خطر انداختن، نیاز فرداهای کشور را به کلی ندیده گرفتن، این اشکالی ندارد؟ آیا مسئولین کشور حق دارند به نسل های آینده خیانت کنند؟ امروز نفت را برداریم مصرف کنیم، یک روزی این نفت تمام خواهد شد. آن روز ملت ایران برای برق خود، برای کارخانه خود، برای گرمای خود، برای روشنایی خود، برای حرکت زندگی خود، دست نیاز دراز کند به سوی کشورهای دیگر تا به او انرژی بدهند؟ این برای مسئولین امروز کشور جایز است؟ عدهای حرف دشمن را تکرار می کنند. همان هایی که ملی شدن نفت را که به وسیله دکتر مصدق و مرحوم آیه ا... کاشانی انجام گرفت، امروز تمجید می کنند که آن کار، نسبت به این کار کوچک بود و این از او بزرگ تر است. همان ها امروز نسبت به انرژی هستهای همان حرفی را می زنند که مخالفین مصدق و کاشانی آن روز می گفتند. این ها قابل قبول نیست. ما در این راه پیش رفتیم، با ابتکار خودمان پیش رفتیم. مسئولین کشور ما هیچ بیقانونی هم نکردند. همه فعالیت های ما در مقابل چشم آژانس هستهای است، ایرادی هم ندارد، ما حرفی نداریم که زیر نظر آن ها باشد. جنجال کردن و فشار وارد آوردن روی ملت ایران برای این مسئله، استفاده ابزاری کردن از شورای امنیت سازمان ملل، برای قدرت های مقابل ملت ایران زیان به بار خواهد آورد. این را من بگویم، اگر قرار باشد بخواهند از شورای امنیت استفاده ابزاری کنند و بخواهند این حق مسلم را از این راه ندیده بگیرند، ما تا امروز آن چه را که انجام دادیم برطبق قوانین بینالمللی انجام دادیم، اگر آن ها بخواهند بیقانونی کنند و بخواهند با تهدید و اعمال زور و خشونت رفتار کنند، بدون تردید بدانند ملت ایران و مسئولین ایران در مقابل دشمنانی که به آن ها تعرض کنند، از همه ظرفیت خود برای مقابله استفاده خواهند کرد."
"حالا، تهدید شورای امنیت کردند، انگار شورای امنیت آخر دنیاست. ما هم شورای امنیت چشیده هستیم. در جنگ تحمیلی، آن روزی که عراقی ها چند هزار کیلومتر خاک ما را زیر پا داشتند، همین شورای امنیت قطعنامه صادر کرد که بایستی جنگ را تمام کنید، دفاع و مقاومت نکنید، ما هم چون برخلاف مصالح کشورمان بود، قبول نکردیم. هر وقت برخلاف مصالح کشور باشد، قبول نمیکنیم. ملت ما ایستاده است. جوانان ما ایستادهاند، خوشبختانه مسئولین ما با نشاط ایستادهاند، خدا پشتیبان ماست و اقتدار آینده کشور ما امروز در گرو تصمیم و همت مسئولان و مردم است. به توفیق الهی، به کمک همت و اراده و عزم بلند مردم و به تایید ولیعصر (ارواحنا فداه) بر این حق پافشاری خواهیم کرد و آن را با همه وجود، به چنگ خواهیم آورد."
"در 27 سال اخیر و در مقاطع مختلف، نظیر این گونه مسائل مطرح بوده است و اکنون نیز مردم و مسئولان جمهوری اسلامی ایران مقتدرتر از هر زمان دیگر، هم چون فولاد آب دیده، در مقابل هر فشار و توطئهای پایداری میکنند و با اتکال به خدا، به کارگیری عقل و تدبیر و حفظ وحدت و هم دلی، حرکت به سمت فناوری های پیشرفته از جمله انرژی هستهای را ادامه می دهند. داشتن بهانه برای ادامه جنگ روانی با نظام اسلامی و جلوگیری از پیشرفت های ایران در عرصه علم و فناوری، دو علت اصلی مخالفت آمریکا با استفاده صلحآمیز ملت ایران از انرژی هستهای است. برخورداری از ملتی مؤمن، آگاه و با تجربه، پیشرفت های روزافزون، نظام مستحکم داخلی و نفوذ معنوی عمیق در جهان اسلام، از مبانی اقتدار نظام اسلامی است. مقابله آمریکایی ها با جمهوری اسلامی ایران عملا در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران معنا پیدا می کند و جنگ روانی هم نیاز به بهانه دارد که دولتمردان آمریکایی امروز انرژی هسته ای را بهانه این کار قرار دادهاند. در مقاطع مختلف، هرگاه بهانهای به هر علت عملا پایان می یافت، سلطه گران آمریکایی بلافاصله بهانه دیگری طرح میکردند، چرا که آنان استمرار جنگ روانی با ملت ایران را راه اصلی مقابله با نظام اسلامی می دانند و به همین دلیل، اگر امروز ملت و دولت ایران از حق خود درباره انرژی هسته ای عقب نشینی کنند، ماجرا پایان نمی یابد و آمریکایی ها بهانه دیگری می تراشند. در 5/2 سال اخیر، دولت ایران همه راه ها را برای حل قضیه پیمود که در نهایت اروپایی ها گفتند برای این که به شما اعتماد کنیم، باید از هرگونه فعالیت دست بردارید. در جهان امروز، قدرت علمی مبنا و پایه قدرت اقتصادی و سیاسی است و آمریکایی ها با درک این نکته تلاش می کنند روند تبدیل ایران را به قدرتی علمی سد کنند. اگر کشور برق متکی به انرژی هستهای نداشته باشد، با مشکلات اساسی روبهرو می شود. به همین علت، تولید انرژی هستهای نیازی حقیقی است و مسئولان موظفند بدون تسلیم شدن در برابر فشارها، حرکت ایران را به سمت فناوری های پیشرفته از جمله انرژی هستهای ادامه دهند. توجه به مسیر کلی حرکت دشمن، برای درک اهداف واقعی او ضروری است و تجربههای مکرر ملت ایران و تأمل در اهداف کلی آمریکا، نشان میدهد اگر در مسئله انرژی هستهای کوتاه بیاییم، فردا بحث تحقیقات دانشگاهی را پیش می کشند. بنابراین، مسئله فقط انرژی هستهای نیست، بلکه تلاش دنبالهدار دشمن بهانهگیر برای جلوگیری از پیشرفت و اقتدار و رونق ایران است و همین واقعیات، موضوع را به مسئلهای سرنوشت ساز تبدیل می کند که باید با درک مصلحت عظیم کشور و آینده ایران برسر آن ایستاد و همچون دیگر مسائل مهم پس از پیروزی انقلاب، با تحمل مسائل و مشکلات احتمالی آن ایستادگی کرد و به پیروزی رسید."
در مورد تحریم ها نیز باید گفت که تحریم های یکجانبه نزدیک به سه دهه است که عمدتا توسط آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در جریان است. تجربه 29 ساله ایران نشان می دهد که وضع این گونه تحریم ها، ایران را در نیل به استقلال، خودکفایی و پیشرفت های علمی و تکنولوژیک مصمم تر و سرعت برنامه ها را بیشتر کرده است. تهدید به تحریم و اعمال آن، خود دلیل محکمی بر لزوم استقلال، خود کفایی و عدم وابستگی ایران به خارج از کشور می باشد. باید توجه داشت که دستاوردهای عظیم و پیشرفت های خیره کننده جمهوری اسلامی ایران در زمینه هسته ای، در اوج تحریم های یکجانبه آمریکا صورت گرفته است. از اینرو، هرگونه همراهی با آمریکا درواقع تحریم ایران نخواهد بود، بلکه تحریم همراهان آمریکا خواهد بود، چرا که پیروی از سیاست شکست خورده ای است که در طول این مدت دنبال شده است و هیچ نتیجه ای هم نداده است.
در همین چارچوب، لازم به توضیح است که به هنگام طرح مباحث درخصوص ارسال موضوع هسته ای ایران به شورای امنیت و بعد از صدور قطعنامه 1737 شورای امنیت علیه برنامه صلح آمیز هسته ای کشورمان، مجلس شورای اسلامی نیز از روی موضوع عزت اسلامی، اقدامات متقابلی را اتخاذ نمود. در اولین گام، قانون الزام دولت به تعلیق اقدامات داوطلبانه تصویب شد که در تاریخ 9/9/1384 نیز به تأیید شورای نگهبان رسید. طبق این قانون، دولت موظف شد درصورت هرگونه ارجاع یا گزارش در مورد پروندة هستهای ایران به شورای امنیت، کلیه همکاریهای داوطلبانه خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تعلیق درآورد. بر این اساس، پس از ارسال موضوع هسته ای ایران به شورای امنیت، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و تعلیق متوقف شد. در گام بعدی نیز، قانون الزام دولت به تجدیدنظر در همکاری با آژانس در مورخ 6 دی ماه تصویب شد که براساس آن، دولت موظف شد باتوجه به قطعنامة 1737 شورای امنیت، به برنامة هستهای صلحآمیز کشور سرعت بخشیده و در همکاریهای خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی براساس منافع ملت ایران، تجدیدنظر نماید.
نتیجه گیری
موضوع هسته ای، پس از جنگ تحمیلی، مهمترین مسئله ای است که جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه شده است. آمریکا و غرب با تمام قوای خود در صحنه های مختلف بین المللی ظاهر شده و با طرح اتهامات و ادعاهای ساختگی و استفاده ابزاری از سازمان ها و نهادهای بین المللی، تمامی تلاش خود را بر آن قرار دادند که مسیر هسته ای را در ایران متوقف سازند. بی تردید، مقاومتی که در برابر این تلاش ها از سوی ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران برای حفظ و گسترش دستاوردهای هسته ای خود صورت گرفت، مهمتر از نهضت ملی نفت می باشد. دشمنان قسم خورده ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران سعی کردند با طرح موضوع هسته ای در شورای امنیت، همانند موضوع ملی شدن صنعت نفت، آن را تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی جلوه دهند و به این طریق جلوی آن را بگیرند، اما از این نکته مهم غافل بودند که ملت و دولت ایران با این تهدیدها از حقوق و دستاوردهای حاصله خود نخواهند گذشت. در این رابطه، باید اذعان کرد که پیشرفت های حاصله در زمینه هسته ای، حاصل سه عامل بسیار مهم می باشد: هدایت و تدبیر مقام معظم رهبری، خواسته و حمایت ملت، ایستادگی و مقاومت دولت اصولگرا.
موضوع هسته ای، دارای ابعاد فنی، حقوقی و سیاسی می باشد. در بعد فنی، جمهوری اسلامی ایران موفق شد چرخه سوخت هسته ای را کامل و بومی نماید و در فناوری هسته ای به نقطه غیرقابل بازگشت برسد. امروز، ملت ایران فناوری هسته ای را در بالاترین سطح ممکن در اختیار دارد. در بعد حقوقی، برخی کشورهای انحصارطلب و زورگو تلاش کردند با استفاده از ابزار حقوقی، مانع بهرهمندی ایران از انرژی علوم و فناوری هسته ای شوند. اساسنامه آژانس، پروتکل الحاقی، آییننامهها، مقررات، توافقنامههای دوجانبه و چندجانبه و حتی اقدامات داوطلبانه را به عنوان یک مبنا و ابزار حقوقی برای فشار بر ایران مورد استفاده قرار دادند و تلاش کردند که با هیاهوهای فراوان، دروغپراکنیهای گسترده و پیچیده، ملت ایران را از حق مسلم خود محروم کنند. جمهوری اسلامی ایران توانست با قدرت منطق و استدلال حقوقی، همه ترفندهای غرب را خنثی کند. در این زمینه، گزارش سوم اسفندماه 1386مدیرکل آژانس که مبین حل و فصل تمامی موضوعات باقی مانده می باشد، مهر تاییدی بر حقانیت ملت ایران بود. در بعد سیاسی نیز این کشورها سعی کردند تا یک اجماع بین المللی علیه ایران شکل دهند و با فشارها و همچنین وارد کردن نهادهایی مانند شورای امنیت در موضوع هسته ای، ملت ایران را از فناوری هسته ای محروم نمایند و انحصار خود را بر این فناوری حفظ نمایند. در این زمینه نیز هیچ یک از این گام ها با موفقیت همراه نبود. امروز، موضوع هسته ای در هر سه بعد فنی، حقوقی و سیاسی بسته شده است. اینکه یکی، دو کشور هنوز حاضر نیستند حقایق موجود را بپذیرند، به روحیه خودخواهی، انحصارطلبی و توسعهطلبی¬شان برمیگردد.
باید توجه داشت که دستیابی به انرژی هسته ای و فناوری غنی سازی به منظور استفاده در اهداف صلح آمیز، حق طبیعی جمهوری اسلامی ایران بوده و مورد حمایت آحاد ملت آن است. استفاده از اهرم شورای امنیت و تحریم های اقتصادی و سایر تهدیدات نمی تواند مردم و دولت ایران را لحظه ای از تصمیمی که اتخاذ کرده اند، منصرف نماید.
درخصوص دستاوردها و پیشرفت های حاصله در زمینه هسته ای نیز همانگونه که مقام معظم رهبری فرموده اند، نقش شخص رئیس جمهور و ایستادگی های وی بارز است. معظم له، در این خصوص فرموده اند: "پایبندی مردم و مسئولان بر شاخص ها و اصول نظام اسلامی و بیان صریح و بدون هراس آنها، و ایستادگی و حضور هوشمندانه در صحنه، عامل سربلندی نظام و پیشرفت کشور در عرصه های مختلف از جمله موفقیت بزرگ در موضوع هسته ای است. یک نمونه از پیشرفت های نظام اسلامی، مسئله هسته ای است که ملت ایران در این موضوع، حقا و انصافا به یک موفقیت بزرگ و پیشرفت چشمگیر دست یافته است. همان کسانی که می گفتند باید فعالیت هسته ای ایران برچیده شود، اکنون می گویند ما حاضر به قبول پیشرفت های شما هستیم به شرط آنکه برای مدت محدودی ادامه پیدا نکند که این مسئله، پیشرفت بزرگی است که جز با استقامت به دست نمی آمد. نقش شخص رئیس جمهور و ایستادگی وی در پیشرفت موضوع هسته ای بسیار بارز است. در کنار ایستادگی ملت، مجلس هفتم نیز برخلاف تلاش عده ای در دوره قبل، واقعا در موضوع هسته ای ایستادگی و پافشاری کرد. من از قشرهای مختلف مردم، مراجع محترم، روحانیت معظم و مسئولان در بخش های مختلف به ویژه دولت و مجلس به دلیل اتخاذ مواضع صریح در موضوع هسته ای قدردانی می کنم. حضور هوشمندانه مردم در صحنه و وحدت نظر مسئولان، در هر موضوعی همواره موجب استحکام نظام اسلامی خواهد شد."
"سونامی ایرانی" عنوان فیلمنامه ای کوتاه است که 4 روز قبل از انتخابات 84 توسط ابوالقاسم طالبی کاگردان نامآشنای سینما و تلویزیون نوشته شد و 2 روز قبل از آن، در صفحهی اول روزنامه "سیاست روز" منتشر و نهایتاً توسط مردم ایران ساخته شد.
این فیلمنامه درممطبوعات و سایت های خبری انعکاس وسیعی پیدا کرد و کلمه سونامی آن، بارها توسط سیاستمداران و... تکرار شد. این فیلمنامه زیبا، با توجه تشابه فضای کنونی با سال 84، بازخوانی میشود:
ابوالقاسم طالبی
خارجی- روز- مکه
آفتاب گرمای خود را به رخ زمین می کشد. زمین تفتیده شده. پیامبر اسلام(ص) در کنار بلال حبشی ایستاده و به روی او لبخند می زند، چنان که همه بدانند بلال جزء ستاد مرکزی مرد فاتح میدان است. بلال با اشارهی رسول خدا(ص) از کعبه بالا می رود تا اذان بگوید. یاران اصیل پیامبر(ص)، مردانی با چهره های مصمم و قلبهای صمیمی و دستان آماده برای فداکاری و ساختن امپراتوری اسلام در سراسر جهان با صدای اذان بلال برای نماز آماده می شوند. دوربین به پنجره ای نزدیک می شود. یکی از سران اشراف مکه عصبی است و زیر لب مطلبی را به همسرش که کنار او ایستاده می گوید.
مرد: محمد، بلال سیاه حبشی را عزیزتر از ما می داند.
زن: محمد به قلب ها می نگرد نه به قالب ها.
دوربین بر فراز شهر مکه اوج می گیرد و سپس به طرف آسمان می چرخد. تصویری از نور خورشید قاب تصویر را سفید می کند. لحظه ای بعد دوربین به سمت زمین می چرخد.
ایران- روز- 15 قرن بعد
آفتاب تیرماه بر خیابانهای شهر تهران می تابد. مردمی از جنس همان کسانی که گرد پیامبر(ص) بودند، در صف رأی دادن به کاندیدای ریاست جمهوری ایستاده اند. دوربین پایین می آید و به یک دختر حدوداً 20 ساله که همراه مادرش در صف ایستاده، نزدیک می شود. دختر به دوربین لبخند می زند، گزارشگر از دختر سؤال می کند.
گزارشگر: خانم به کی رأی می دهید؟
دختر: دکتر احمدینژاد
گزارشگر: چرا؟
دختر: چرا نه؟
گزارشگر: خب کت و شلوار قیمتی نمی پوشه. چهره اش یه کمی آخه می دونید...
دختر: 2 ساله عقد کردم، هر چی تلاش می کنیم، نمی تونیم یه آپارتمان 40 متری اجاره کنیم. مشکل من اینه نه کت و شلوار و چهره و...
گزارشگر: اون یکی کاندیدا هم می تونه
دختر: من به دنیا نیامده بودم که اون یکی همه جا رئیس بوده و هنوز هست، اگه می خواست یا می تونست انجام داده بود.
گزارشگر از مادر دختر سئوال می کند.
گزارشگر: خانم شما به کی رأی می دهید؟
زن: این دخترمه، از روش (با بغض) خجالت می کشم هنوز نتونستم چهار تا تکه جهیزیه براش بخرم.
دوربین از از صف زنان فاصله می گیرد. به طرف صف مردان می رود. پیرمردی عصازنان خود را به ته صف می رساند، دوربین به چهرهی خستهی او که چند قطره عرق روی آن نشسته نزدیک می شود.
گزارشگر: پدر به کی رأی می دی؟
پیرمرد: به رجایی.
گزارشگر: رجایی که سال 60 ترور شد.
پیرمرد: جسمش ترور شد، راهش هست.
گزارشگر: مگه اون یکی کاندیدا مخالف راه رجاییه؟
پیرمرد: رجایی تعطیلات فرنگ و کیش نمی رفت. رجایی ساده زیستی را ریا نمی دانست. رجایی منت سر مردم نمی گذاشت. رجایی...
جوانی که جلوی پیرمرد ایستاده، برمی گردد و چنان که گویی از اول به مصاحبه گوش می داد، سینه اش را جلو می دهد و گوش های شکسته اش را به رخ می کشد.
جوان: اصلاً جمهوری شده سلطنتی که پست جمهوری یعنی چند سال خدمت. برو کنار تشک، مدال آور تربیت کن.
گزارشگر: مملکت گردانی آخه چیز سختی است، می دونید؟
جوان: ببین داداشم، ما ورزشکارا می گیم خیلی یل باشی، دو دوره المپیک بسه دیگه. حتماً باید بخوری زمین یه ملت زانوی غم بغل میگیرد. بیا کنار بذار برو بچه های یل جوانتر استخواندار برن وسط. اگه خسته شدن بادشونم بزن، بهشون افتخار کن.
گزارشگر: شما به کی رأی می دین؟
جوان: یه یل که آمادگی آوردن مدال داشته باشه. هی مدال 30 سال پیش رو به رخمون نکشه. به احمدینژاد.
گزارشگر: مملکت که تشک کشتی نیست.
جوان: پشت گوشای من مخملیه.
گزارشگر نگاهی می کند، لبخندی می زند.
گزارشگر: یعنی چی؟
جوان: یعنی خرم
گزارشگر: قبل از تولد من، او آقا و تمام فامیلش سرکنار بودند. حالا می گه یکصدهزار تومان میدم. خونه می دم. چی و چی می دم، شما رأی بدین. اصلاً رأی من فروشی نیست، برو عزیزم.
پیرمرد پشت سر جوان دوباره خود را به جلوی دوربین می رساند و با تعصب خاصی به بحث وارد می شود، چند نفر دیگر از رأی دهندگان هم گرد دوربین جمع شده اند.
پیرمرد: اینا همیشه بازنشستگی ما رو با تأخیر می دن یا داشتند و نمی دادند و اگه نداشتند حالا از کجا میارن، می خوان به هر نفری صد هزارتومان بدن.
جوان که کمی عصبی شده، سرش را داخل کادر دوربین کنار صورت پیرمرد می کند.
جوان: بابا بزرگم خدا رحمتش کنه، نور به قبرش بباره می گفت: زمون شاه، با مینی بوس از ده می بردنشون شهر رأی بدن، هر شناسنامه ای یه دست چلوکباب می دادن. ای بابا با این حرف ها ما که برگشتیم به زمون بابابزرگم، اف داره واسه مملکت. دست بردارین. جمهوریه. مسئولین باید عوض بشن. چه پول کباب بدن چه ندن.
چند نفر از ناظرین انتخابات به طرف دوربین می آیند اما دوربین از محل رأی گیری فاصله می گیرد. سپس با اوج گرفتن، چند محل رأی گیری را همزمان در یک لانگ شات می بینیم. دوربین همچنان اوج می گیرد و سپس با یک چرخش از زمین به طرف آسمان، لکه ابری که گویی آخرین قطرات باران بهاری را در خود جای داده، قاب تصویر را پر می کند.
ستاد انتخابات وزارت کشور- روز بعد- داخلی
در ستاد انتخابات ولوله ای برپاست. چند آقازاده با چهره های برافروخته به اینطرف و آنطرف می دوند. چند وزیر که سابقه وزارتشان از ربع قرن کمی کمتر است هم سعی دارند آقازاده ها را آرام کنند. رفتار وزرای ربع قرنی چنان است که گویی قرار بوده تا آخر عمر وزیر باشند و آقازاده ها هم رفتارشان و حرف زدنشان بهگونه ای است که قرار بوده ریاست حکومت بعد از این دوره به آنان ارث برسد.
چند کارمند که خود را با رایانه مشغول نشان می دهند، گرد هم جمعند و ضمن کنترل آمار رأی دهندگان هر کدام چیزی می گویند.
اولی: ا... پسر، احمدینژاد تو مشهدم خیلی بالاست.
دومی: اصفهانی ها خیلی مردی کردن، بیشتر از دوره اول بهش رأی دادن.
سومی: این همه تخریب رو مردم تهرانم اثر نداشت.
و مردی که پشت رایانه نشسته، سربرمی گرداند و به همکارانش تذکر می دهد.
مرد: بچه ها لبخند نزنین، خودتونو ناراحت نشون بدین، می دونیم که رأی مردم برا اینا عین سونامیه.
تصویر روی نام دکتر احمدینژاد و ارقامی روی صفحه مانیتور کامپیوتر فیکس می شود.
مردم پس از مناظره در شهرهای مختلف به خیابانها آمدند و هر نقطهای را که منتسب به احمدینژاد بود، محلی برای اجتماع و بیان شور و هیجان خود قرار دادند. دانشجویانی که برای تماشای مناظره در مقابل صداوسیما جمع شده بودند، سر از پا نمی شناختند. بسیاری از خانوادهها آنهم با جایگاههای اجتماعی متفاوت و بعضاً متضاد، در حالی که ساعت از نیمه شب گذشته بود، به خیابانها آمدند.
واقعاً مگر چه شده است؟ مگر در این مناظره اتفاق جدیدی افتاد؟ مگر غیر از این بود که باز هم طبق روال 3 ماه اخیر و یا حتی 4 سال گذشته، لیست تکراری از بیانصافیها، تخریبها و حتی توهینها قرائت شد؟ بیش از نیمی از 45 دقیقه وقت احمدینژاد هم که در پاسخ به همین بیانصافیها گذشت.
اما این سؤال جدی است: مگر احمدینژاد در همان چند دقیقه کوتاه چه گفت که اینچنین تودهها را شعلهور کرد؟
پاسخ را باید در فضایی که احمدینژاد در آن لب به سخن گشود، یافت. احمدینژاد در پس 4 سال سکوت، زمانی عزم سخن گفتن کرد که "هیاهوی سبز"، به یاری امواج بلند تهمت، توهین و تخریب، غباری سنگین و البته سبز رنگ را بر جامعه پاشیده بود. غلظت این غبار که این بار همه توان اغواگران را به خدمت گرفته بود، آنقدر سنگین بود که حتی میرفت تا پرنورترین و روشنترین نقاط 4 سال تلاش شبانهروزی دولت اسلامی را نیز در خود فرو بلعیده و مانع از دیدنشان شود؛ آنقدر سنگین که روشنایی کارنامه نماینده یک ملت در سیاست خارجی، مایه ذلت خوانده شود و خدمت مایه خفت.
احمدینژاد ماهیت غبارگونهی این هیاهوی سبز را شناخت و تنها کاری که کرد، فرونشاندن این غبار بود. ماهیت حبابوار این هیاهوی سبز ایجاب میکرد که با سر سوزنی فرونشیند و با سر سوزنی فرونشست.
احمدینژاد حتی در افشاگری خویش نیز سخن تازهای نگفت. او تنها سخنانی را که در یک محفل خانوادگی، یک جمع 5 نفره در تاکسی و یا یک صف چند نفره مقابل مغازه نانوایی مطرح میشود، باز گو کرد. او از شبکه قدرت و ثروتی سخن گفت که بارها و بارها موضوع بحث جمعهای کوچک مردم بوده است، با این تفاوت که او در جایگاه نماینده ملت، نه بر مبنای شنیدهها، که اینک از روی شواهد، ناگفتههای ملت را از زبان آنان و به نمایندگی از آنان مطالبه میکرد.
اگر چه او را مردم به حلقهای بسته از مدیریت اجرایی کشور تحمیل کردهاند، ولی وی در واپسین ماههای نمایندگیاش از مردم، نه تنها به رنگ سبز آن حلقهی بسته در نیامده است، بلکه این احمدینژاد است که با شجاعت و به قیمت به جان خریدن توهینهای مکرر، کلام مردم را برای صاحبان قدرت و ثروت هجی میکند.
و شاید اینک بتوان دریافت راز این همه شور و احساس را تنها پس از یک مناظرهی در ظاهر ساده؛ احمدینژاد بغض فروخفتهای بود که به فریاد الله اکبر شبانه مردم تبدیل شد. او باطلالسحر جادوی سبزرنگی بود که اغواگرانه در جمع مردم میگشت تا شاید از "غوغا" طرفی بربندد. و اینک صاحبان این هیاهو نیک میدانند که در فضایی که غبار آلوده نیست، رقابت دیگر معنایی ندارد.
طرفداران کانددیداتوری سید محمد خاتمی و عبدالله نوری در مراسمی که امروز در دانشکده فنی دانشگاه تهران با سخنرانی خاتمی ترتیب داده شده بود، با یکدیگر درگیر شدند.
به گزارش رجانیوز، علی رغم تدابیر انجمن اسلامی دانشگاه تهران با هدف جلوگیری از ورود حامیان نوری به تالار شهید چمران محل سخنرانی خاتمی، تعدادی از این افراد به سالن راه یافتند و با ورود خاتمی، شعارهایی علیه وی سر دادند.
مجری برنامه با ورود خاتمی شعار "دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد" را از پشت تریبون مطرح کرد اما حاضران وی را هو کردند.
حامیان خاتمی و اعضاء انجمن اسلامی دانشگاه تهران نیز که از خاتمی برای حضور در این مراسم دعوت کرده بودند، شعارهایی در حمایت از خاتمی سر دادند."خاتمی قهرمان، برای حفظ ایران، امید ملت بمان" جزء شعارهای اصلی طرفداران خاتمی است که به صورت دست نوشته هایی نیز در سالن دیده می شود.
برخی زدوخوردهای پراکنده در گوشه و کنار سالن مشاهده شد.
دو طیف سنتی و مدرن طیف علامه دفتر تحکیم وحدت، حامیان و مخالفان کاندیداتوری خاتمی هستند که در مراسم امروز نیز نتوانستند اختلافات خود را مخفی کنند.
مخالفان خاتمی با شعارهایی مانند "آزادی، مساوات، تحریم انتخابات"، "انجمن سنتی تو مایه خفتی"، فضای این مراسم را متشنج کرده اند. این طیف افراطی همچنین شعارهای متعددی علیه دولت سر دادند که در این شعارها، حامیان خاتمی نیز آنها راه همراهی می کردند.
این عده همچنین با آتش زدن تصاویر خاتمی و همچنین ریختن تصاویر وی در سطل زباله به حضور رئیس جمهور سابق در دانشگاه تهران اعتراض کردند.
صبح امروز از دانشگاه های امیرکبیر، تریبت مدرس، خواجه نصیر و تریبت معلم، اتوبوس هایی برای انتقال دانشجویان به دانشگاه تهران و محل سخنرانی خاتمی توسط انجمن های اسلامی این دانشگاه ها درنظر گرفته شده بود. به طوری که وقتی درب سالن در اثر ازدحام جمعیت شکسته شد، دانشجویان با صندلی هایی که از ساعتی قبل با انتقال اتوبوسی پر شده بود، مواجه شدند.
پس از شکست شدن درب سالن، یکی از اوباش، تصویر امام خمینی(ره) را که بالای درب نصب شده بود، پاره کرد.
انجمن اسلامی دانشگاه تهران به منظور کنترل تشنج و درگیری های احتمالی، حساسیت ویژه ای بر روی ورود و خروج دانشجویان به دانشکده فنی به خرج می دادند مانع از ورود تعدادی از منتقدان شناخته شده خاتمی شدند.
درب های اصلی دانشگاه تهران نیز امروز به صورت خاص توسط نیروهای انتظامات و حراست دانشگاه کنترل می شد.
مخالفان کاندیداتوری خاتمی که حامی کاندیداتوری عبدالله نوری و در غیر اینصورت طرفدار تحریم انتخابات هستند، در تجمع هفته گذشته خود نیز علیه خاتمی شعارهایی سرداده بودند.
سخنرانی خاتمی قرار بود روز یکشنبه هفته گذشته برگزار شود که به دلیل همزمانی آن با تجمع منتقدانش در روز 17 آذر لغو و به امروز موکول شد.
روز گذشته نیز نامه ای توسط این طیف با محتوای هشدار به خاتمی منتشر شده بود که پس از درج این نامه در رسانه های اصولگرا، سایت خبرنامه امیرکبیر از انعکاس این خبر به عنوان اقدام تفرقه افکنانه یاد کرده بود.
در برنامه امروز اجازه پرسش شفاهی به دانشجویان داده نشد و چند سؤالات کتبی به صورت گزینش شده قرائت شد.
پس از هر بار متشنج شدن فضای جلسه، خاتمی از دانشجویان درخواست می کرد به یکدیگر "مرگ" نگویند.
هنگامی که یکی از دانشجویان پرسید امام خمینی که شما می شناسید با امام خمینی که برخی مصادره کرده اند، چه فرقی دارد، ابتدا حامیان خاتمی وی را هو کردند و سپس خاتمی گفت مجالی برای پاسخ به این سؤال نیست.
حامیان خاتمی به طرف حامیان معدود عبدالله نوری و تعدادی از مارکسیست ها، اشیایی پرتاب کردند.
رئیس جمهور سابق در بخشی از اظهارات خود تأکید کرد دموکراسی بدون دین به نتیجه نمی رسد اما هنگامی که دانشجویی از وی سؤال کرد چرا اجازه فعالیت غیردینی در دانشگاهها داده نمی شود، گفت: فضای دانشگاه ها فضای خوبی نیست، اگرچه طبق فرمایش امام(ره) باید به همه گروه ها حتی ملحدین و مارکسیست ها حق فعالیت در جمهوری اسلامی داد.
خاتمی در پاسخ به به سؤال یکی از منتقدان که پرسید آیا 8 سال برای فعالیت شما کافی نبود، اظهار داشت: 8 سال که هیچ، 28 سال هم کم است.
رئیس بنیاد باران در مورد ماجرای 18 تیر 78 هم گفت: آن مسئله فاجعه ای بود که از یادها نمی رود و کار متحجرانی بود که توهم را به جای تفکر قرار می دهند.
وی درخصوص جنبش دانشجویی نیز گفت جنبش دانشجویی برای آنکه دوام داشته باشد، باید برآمده از جنبش عام اجتماعی باشد.
خاتمی درخصوص کاندیداتوری خود نیز این مسئله را نفی نکرد و پاسخ روشنی نداد اما گفت شرایط باید فراهم باشد و برنامه داشته باشیم، حساسیت ها نسبت به من زیاد است.
وی با بیان اینکه اگر شورای نگهبان کاندیداهای ما در انتخابات مجلس هشتم را رد نمی کرد، امروز 50% مجلس متعلق به ما بود، گفت: افرادی توسط شورای نگهبان ردصلاحیت می شوند که سابقه جنگ و جبهه اشان بیشتر از این افراد است.
خاتمی همچنین گفت: دولت من با نفت 9 دلاری، تورم را در سطح 15% نگاه داشت، این دولت با نفت 90 دلاری، چه تورمی دارد؟
وی اضافه کرد: البته این سیاه نمایی علیه دولت نیست، نیت دولت نهم نیز خیر است.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه اگر تکلیف شد، آیا حاضرید آبروی خود را برای ایران بگذارید؟ گفت: با این که یزدی هستم حاضرم جان خود را برای ایران بگذارم.
از سوی دیگر جمعی از دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران نیز امروز با صدور نامه ای سرگشاده با عنوان "آقای خاتمی، ما هم سؤال داریم" همزمان با حضور امروز خاتمی در دانشگاه تهران، سؤالاتی را از وی مطرح کردند.
در این نامه خطاب به خاتمی آمده است: بعد از دوران اصلاحات، این سومین حضور شما در سیاسیترین دانشگاه ایران است. حتما یادتان هست که در سال پایانی دوره 8 ساله ریاست جمهوریتان چه رخ داد! فرزندان شما که سالها برایتان سوت و کف زده بودند شما را هو کردند و چقدر زیبا شاهد شعار زنده باد مخالف من، بودند؛ به خاطر میآورید؟ به اخراج از سالن توسط همراهانتان، تهدیدشان کردید و در آدم بودنشان شک کردید و این دانشجویان ارزشی و مسلمان بودند که احترام رئیسجمهور مملکتشان را حفظ کردند و از حق نقد و سوالهای بیشمار خود از گفتمان اصلاحطلبان گذشتند.
رئیسجمهور سابق ما، آنجا شما از شنیده شدن صدای دشمن در پایگاه اصلاحطلبان گفتید، چقدر دیر این صدا به گوش شما رسید. صدایی که از همان ابتدا به گوش ما و سایر دوستداران نظام رسیده بود. امروز هم این صداها واضحتر شنیده میشود. از حمایتهای رئیسجمهور آمریکا از اصلاحطلبان چه خبر؟ اخیرا برای چندمین بار از اصلاحطلبان بیروت تا تهران حمایت کرده است، به نظر شما این حمایتها در پاسخ صداهای خارج شده از اردوگاه اصلاحات نیست؟
حجتالسلام و المسلمین خاتمی، بالاخره ما نفهمیدیم که اصلاحاتی که تاکنون تعریف دقیقی نشده است برای دموکراسی قید دین میاورد یا برای دین قید دموکراسی؟ شما اظهارات آقایان آغاجری، سروش و گنجی را که بوی ارتداد از آن به مشام می رسد شنیدهاید؟ موضع شما به عنوان یکی از رهبران اصلاحات چیست؟
سازمانی را که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به امضای آیت الله مشکینی (در پی حمایت قاطع از اظهارات هاشم آغاجری) نامشروع اعلام کردند، مشروع میدانید یا نامشروع؟
نسبت شما با افرادی که در انتخابات مجلس هفتم، پس از تحصن در مجلس ششم (که مقام معظم رهبری از آن به چراغ سبز به دشمن یاد کردند) بر روی التزام به ولایت فقیه قلم کشیدند، چیست؟ آیا بعد از اینکه 8سال در کنار شما بودند باز هم آنها را در اطراف خود میبینید؟
کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری، در کابینه احتمالی شما، آیا کماکان برای افراد چون مهاجرانی، حاجی، معین و.. جایی هست؟ اگر فراموش کردهاید برایتان تحصن 3 روز علمای حوزه علمیه قم در معیت مراجع اعزام تقلید مانند حضرتآیتالله العظمی نوری همدانی و... در اعتراض به عملکرد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شما را یادآوری کنیم: (ننگ ما، ننگ ما، وزیر فرهنگ ما) و شما این اعتراضات را دیدید و نسبت به رفع آن هیچ کاری نکردید.
بحث مدارک دانشگاهی مدیران کماکان داغ است. در رزومه بسیاری از مدیران اصلاحطلب، مدارک تحصیلی دانشگاه جعلی هاوایی به چشم میخورد. آقای دکتر مرتضی حاجی، وزیر آموزش و پرورش دولت شما، فوقلیسانس مدیریت آموزشی خودشان را برای مدیریت و تربیت دانشآموزان متقلب میخواستند؟
اعلام عدم رضایت صریح مقام معظم رهبری از عملکرد دکتر معین در وزارت علوم را که در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی 26/9/81 در حضور شما و غیبت دکتر معین ابراز شد را به یاد دارید؟ در راستای رفع دغدغههای معظمله چه کردهاید و در آینده چه خواهید کرد؟
حاج آقای خاتمی، ما معتقدیم ساختار شکنیهای زیادی در دوران اصلاحات به وقوع پیوست از لوایح دوقلوی افزایش اختیارات رئیس جمهور گرفته تا نامه نمایندگان مجلس ششم به رهبری برای نوشیدن جام زهر، آیا اصلاحات برای ادامه این ساختار شکنیها برنامه ویژه دیگری دارد؟
آقای خاتمی، رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با هیات دولت از جلوگیری دولت نهم از نفوذ سکولاریسم در بدنه قوه مجریه قدردانی کردند به نظر شما تفکر جدایی دین از سیاست، در بدنه کدام دولت ترویج پیدا میکرد؟
از انتخابات شورای شهر دوم تاکنون در 5 انتخابات متوالی مردم به گفتمان شما "نه" گفتهاند؛ در انتخابات شورای شهر دوم که از شورای نگهبان هم خبری نبود و مجلس اصلاحات آن را برگزار کرد شکست بدی خوردید و آن شروع سرآغازی بود بر انتخابات گفتمان امام (ره) و انقلاب توسط ملت ایران، گفتمانی که در عمل به دنبال خدمت به تمام مردم است، چه مردم مراکز استانها و چه روستانشینان زحمتکش برای ولینعمتان انقلاب از دید حضرت امام احترام ویژهای قائل است و به دنبال بازیهای سیاسی نمیباشد.
در انتخابات مجلس هشتم یاران شما در ائتلاف اصلاح طلبان تنها 11 نفر را به دور دوم انتخابات فرستادند و پس از برداشته شدن نام شما از لیست انتخاباتی، تنها آقای مجوب از اعضای حزب کار وارد مجلس شد.
چند ماه پیش، شما بازنشستگی سیاسی خود را رسما اعلام کردید و دیری نگذشت برای حضور در عرصه انتخابات شرط گذاشتید. جدای از تناقض در حرفهایتان در طول چند ماه، به نظر شما آیا برای خدمت گزار مردم شدن، باید برای مردم شرط گذاشت؟
بنیان گذار محترم بنیاد باران، آن موقع که دوستان شما اندیشه های حضرت امام (ره) را به موزه های تاریخ فرستادند، شما کجا بودید؟ هنوز خودتان را پیرو راه و منش امام روح الله می دانید؟ آنچه ما در عمل دیدیدم، چیز دیگری بود! نه از عزت و اقتدار ملی در عرصه سیاست خارجی خبری بود و نه در سیاست داخلی.
نامه دور از شان نظام اسلامی توسط دستگاه دیپلماسی شما در سال 2003 که از ترس تهدیدات شیطان بزرگ نوشته شده بود، در کجای راه امام (ره) می گنجد؟
آن نامه نوشته شد و به دست نامحرمان نظام رسید ولی مردم انقلابی ایران را محرم ندانستید و حتی رهبری نظام را هم در جریان موضوع قرار ندادید، آیا اقتدار نظام اسلامی ما را در مواجهه با شرق و غرب به فراموشی سپرده بودید؟ اقتدار عملی و تدبیر امام روح الله را در قضایای مکفارلین، حکم ارتداد سلمان رشدی، محو اسرائیل و... فراموش کرده اید؟ آیا این اقدامات را تنش زا و بدون توجیه می دانید؟
با توجه به اظهارات اخیر بوش، تعلیق تمام فعالیتهای هستهای، مایه امیدواری غرب و آمریکا بود، هنوز برای ما امیدواری دشمنانمان از عملکردهای دولت شما قابل تحلیل نیست.
موضوع هسته ای در زمان اصلاحات جزو تحقیر آمیز ترین موضوعات بود و برای ملت هیچ فایده ای نداشت. ملت و رهبری نظام از افراد ترسویی که همچون شاه سلطان حسین باشند حمایت نخواهند کرد.
راستی آقای موسویان هم که از جرم جاسوسی تبرئه شد و به استناد ماده 505 قانون مجازات اسلامی به علت بر هم زدن امنیت کشور از طریق در اختیار قرار دادن اسناد طبقه بندی شده به بیگانگان محکوم شد! (حکمی که همچنان برای ما جای سؤال از قوه قضائیه را باقی گذاشته است.)
دوستی می گفت 2 سال حبس تعلیقی و 5 سال انفصال از خدمت دولتی هم که آقای موسویان به آن محکوم شدند برای اتمام زمان ریاست جمهوری دولت اصولگرا است! نظر شما چیست؟
سید اصلاحات، در داخل کشور آشوب گران دست به اغتشاشات 18 تیر 1378 زدند و از احساسات پاک دانشجویان سوء استفاده کردند. در میان آشوب گران بیسیم های وزارت کشور دیده شد، کیانوش مظفری را که می شناسید؟ حوادث 18 تیر نیاز به باز خوانی دارد. در این بازخوانی ما را یاری میکنید؟
معاون سیاسی وزیر کشور اصلاحات در دادگاه به جرم تقلب و دخالت در انتخابات محکوم شد. برای ما این حق را قائل شوید که دیگر به مدیران اصلاح طلب اعتماد نداشته باشیم.
سید خندان، آن موقع که شما چشمهایتان از کم خوابی برای دیدن مسابقه فوتبال پف کرده بود عده زیادی از مردم به خاطر شرایط سخت اقتصادی و معیشتی در دو نوبت کار می کردند و هرگز خواب تماشای مسابقه فوتبال را به جای خواب و استراحت نمی دیدند، امروز اقتصاد ایران کماکان با مشکلاتی دست به گریبان است که میراث دولتهای گذشته است.
دیوان محاسبات از 6 میلیارد دلار گم شده از درآمد ارزی کشور سخن می گوید آیا شما این پول را دیدهاید؟!
در برنامه های سوم و چهار توسعه از هدفمند کردن یارانهها سخن به میان آمده است، چرا شجاعت این اقدام بزرگ را نداشتید؟
آقای سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ما و کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری، اینها تنها گوشهای از سوالات بیشمار و بدون پاسخ ما دانشجویان است که در این نوشتار آمده و امید داریم که این سوالات دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران، پس از این همه رفت و آمد به دانشگاه ما همچنان بدون پاسخ نماند.
آقای خاتمی ما هم پاسخ می خواهیم...
علی نادری
1. دیدار رهبر انقلاب اسلامی با دانشجویان دانشگاه علم وصنعت را شاید بتوان یکی از مهترین دیدارهای ایشان در سالیان اخیر دانست. هرچند رسانهها در پوشش اخبار این دیدار بیشتر بر جملاتی تأکید کردند که در آن به تمجید از انقلابى بودن، تعهد، کارآمدی، فعال بودن و شجاعت رئیسجمهور پرداخته شده بود، و هرچند در تحلیلها، انتخاب دانشگاه علموصنعت به عنوان محل این دیدار امارهای از توجه رهبر انقلاب به دولت نهم و رئیس جمهور خوانده شد، ولی به نظر می رسد آنچه دراین دیدار بیش از تمجیدها و تعریفها اهمیت داشت، مدل و شیوهای از حکومتداری بود کهرهبر انقلاببرمبنای گفتمان انقلاب اسلامی مطالبه کردند و صد البته جمع دانشجویان به عنوان مجموعهای بریّ از شائبه قدرت طلبی و مشهور به آرمانطلبی، خود مزیدی بود بر علت این بیانات.
"صورت" انقلاب اسلامی و "سیرت" آن؛ همه مسئله این بود و نسبت این دو با هم. آن هم در واپسین روزها از دهه سوم انقلاب اسلامی. آن زمان که اهالی انقلاب اسلامی برای تحقق آرمانها، مطالبات و دغدغههایی که سالیان دراز مبارزه فراهم آورده بود، بر سر مدل حکومتداری بحث می کردند، ساختار حکومتی "جمهوری اسلامی" به عنوان شیوه و مدلی که ظرفیت تحقق ابعاد گوناگون "انقلاب اسلامی" را داراست، انتخاب شد و برهمین مبنا، ساختارهای حقوقی "جمهوری اسلامی" شکل گرفت. اما به راستی تنها با داشتن "صورتی" از انقلاب اسلامی، بدون توجه به "سیرت" انقلابی، امیدی به تحقق آرمانهای انقلابی وجود داشت؟ شاید جدایی همین "سیرت" از "صورت" مهمترین خطری بود که نظام اسلامی را تهدید می کرد و می کند، آنچنانکه رهبری در این دیدار فرمودند:
«اگر این مغزهاى حقیقى و این بخش هاى اصلىِ هویت واقعى جمهورى اسلامى از دست برود و ضعیف شود، ساخت ظاهرىِ جمهورى اسلامى خیلى کمکى نمی کند؛ خیلى اثرى نمی بخشد و پسوند "اسلامى" بعد از مجلس شورا: مجلس شوراى اسلامى؛ دولت جمهورى اسلامى، به تنهایى کارى صورت نمی دهد. اصل قضیه این است که مراقب باشیم آن روح، آن سیرت، از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سیرت توجه داشته باشید. این، اساس قضیه است.»
2. در سالیان پس از دفاع مقدس، عمدهترین چالشی که نظام اسلامی با آن دست به گریبان بود، تهی شدن از هویت انقلابی خود بود، چرا که التزام به اصول انقلابی، هزینههایی را طلب می کرد که درگیر شدن با امورات پرحجم اجرایی، پذیرش آنها را برای عدهای از دولتمردان دشوار میساخت. هر چند دوران دفاع مقدس و شور انقلابی اهالی جهاد وشهادت، چنان روحی را در جامعه دمیده بود که امکان چشمپوشی از گفتمان انقلاب اسلامی را در تصمیم گیرهای کلان به راحتی به دولتمردان نمیداد، اما آنچه را که در سال های پس از آن روی داد، می توان نشانه ای بر کم رنگ شدن این گفتمان در تصمیم گیریهای کلان دولتمردان دانست.
هر آنچه رنگ و بوی انقلابی داشت، برچسبی معادل "تندروی" دریافت کرد و آنگونه شد که در مقابل این "تندروی"، "اعتدال" به متاعی بس گرانبها بدل شد، چراکه حرکت در خلاف مسیر رود خانهی دهکدهی جهانی، اقتضائاتی داشت که جز مؤمنین به انقلاب و مبانی آن را توان پرداختنش نبود، و اینگونه شد که "تنش زدایی"، "اعتدال" و "فن سالاری" به عنوان ویژگی های مدیریت مطلوب شناخته شد.
تغییری بی سرو صدا در "سیرت" انقلابیِ تکیه زدگان بر مناصب جمهوری اسلامی. آنچنانکه رهبر حکیم انقلاب فرمودند:
«انحراف در هدفها، در آرمانها، در جهتگیرىها را باید مراقبت کرد که پیش نیاید، و این چیزى است که ما در طول این سالهاى طولانى -بهخصوص بعد از جنگ و بعد از رحلت امام- درگیرش بودیم؛ جزء درگیرىهاى اساسى در این دو دههى گذشته، یکى همین بوده.»
3. ویژگیهایی چون "عدالتطلبى"، "سادهزیستى"، "اجتناب از اشرافیگرى"، "کار و تلاش مخلصانه"، "اعتماد به مردم"، "جهاد و شهادت"، "شجاعت در برابر هیبت دشمن"، "نزدیکى با ملتهاى مسلمان"، "طلب و پویایى علمى بىوقفه" که رهبر انقلاب در این دیدار از آنها به عنوان شاخصههای هویت انقلابی و به عبارتی "سیرت" انقلاب یاد کردند، را امروز میتوان در منش دولتمردان دولت نهم یافت. مؤلفههایی که علیرغم رنگ باختن در دولتهای پس از جنگ، دولت نهم را بر آن داشت تا با شعار تحقق آنها به میدان بیاید. همان مؤلفههایی که به تعبیر رهبر انقلاب، سبب گرمتر شدن حمایتهای ایشان از دولت نهم است و از سوی دیگر همان مؤلفه هایی که سبب گرمتر شدن مخالفت ها، تخریب ها و کارشکنیهاست.
نزاع برسر گفتمانی است که دولت نهم به آن پایبند است و بسیاری از نخبگانی که روزگاری بر مسندها تکیه زده بودند، امروز برنمیتابند؛ حتی احمدینژاد هم محل نزاع نیست. نزاع بر سر پذیرش گفتمان انقلاب اسلامی با همه لوازم آن است. گفتمانی که بی شک با گفتمان های وارداتی همچون لیبرالیسم، هیچ نسبتی ندارد و اینک احمدینژاد با همه کاستیهای احتمالی، نمادی است از این گفتمان.
و دیگر بر کسی پوشیده نیست که در این جدال، هدایت جبهه اصحاب انقلاب را جز رهبر انقلاب بر عهده ندارد، جدالی که حیات نظام اسلامی به آن وابسته است:
«جمهورى اسلامى را نمیتوانند تکان بدهند. ما باید خودمان مراقب باشیم که از درون پوک نشویم؛ از درون پوسیده نشویم.»
4. سؤال اینجاست: نظام را نخبگان شکل میدهند؛ با نخبگانی که حاضرند برای ساختن دولتی منهای احمدینژاد، با رقیبان و حتی دشمنان سالیان گذشته خویش بر سر یک سفره بنشینند، چگونه میتوان به سوی تثبیت هویت انقلابی جمهوری اسلامی پیش رفت؟
بعید به نظر میرسد که مشکل طراحان طرحهای رنگارنگی که این روزها با پسوند "ملی" در رسانهها خود نمایی می کنند، شخص احمدینژاد باشد. دیگر جنس دعوا سیاسی نیست، ماجرا، ماجرای جدال اصحاب گفتمان انقلاب اسلامی با مخالفین این گفتمان در تثبیت هویت انقلابی نظام اسلامی است، جدالی که میتواند نوید بخش تحقق دولت اسلامی باشد، جدالی که هرگز سیاسی نیست.
همواره این سؤال برای نگارنده مطرح بود که چگونه تصریحات واضح و غیر قابل انکار رسول اکرم صلوات الله علیه و آله در غدیر خم بر ولایت و وصایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، در جمعی بالغ بر 120 هزار نفر، آنهم از همه بلاد اسلامی، در مدت زمانی نزدیک به 70 روز به دست فراموشی سپرده شد؟ این روزها و پس از تأکیدات و تصریحات رهبر انقلاب بر رویکرد انقلابی دولت و فراموشی این تصریحات در کمتر از چند روز آنهم توسط یاران دیرین انقلاب اسلامی، شاید بتوان به خوبی شرایط را آن زمان را درک کرد.
آری! هرچند بسیاری از حاضرین در گردهمایی غدیر نماد اسلام و از پیش کسوتان مسلمانی بودند ولی آنچه روشن است این است که در دل با اسلام راستین، فاصلهای به اندازه فاصله علی علیهالسلام با غاصبان ولایتش داشتند، فاصلهای که شاید بتوان امروز نیز درمنش بسیاری از یاران، اصحاب و نماد های انقلاب اسلامی مشاهده کرد. جدال غدیر، جدالی بر سر اسلام شاهنشاهی و اسلام علوی بود و شانه خالی کردن از پذیرش این الزامات اسلام علوی.
امروز نخبگان انقلاب اسلامی هستند که در آستانه دهه چهارم انقلاب باید جبهه خود را در این جدال تاریخی که قدمتش به درازای تاریخ بشر است، مشخص کنند "و لتغربلن غربلة..."
مداح مشهور تهران در اجتماع عظیم دعای عرفه درخصوص دعوت از مخالفان انقلاب به همایش 30 سال قانونگذاری به شدت انتقادکرد.
به گزارش رجانیوز، حاج منصور ارضی در خلال قرائت دعای عرفه در اجتماع ده ها هزار نفر از مردم با ابراز تأسف از دعوت افرادی که صراحتاً خواستار حذف ولایت فقیه از قانون اساسی هستند، افزود: وحدت ملی با این افراد معنا ندارد.
وی با بیان اینکه وحدت ملی نه با دشمنان انقلاب بلکه در عمق شهرستانها و روستاهای محروم باید به نمایش گذاشته شود، تأکید کرد: آنقدر عقب ماندگی در این شهرها و روستاها وجود دارد که حتی اگر 20 سال دیگر هم این دولت با همین سرعت فعالیت کند، باز هم جبران بی توجهی ها به این مناطق نخواهد شد.
این مداح مشهور در ادامه با اشاره به تجلیل از اغلب هنرمندان طاغوتی و هنرپیشگان بدسابقه و بدون قید در صداوسیمای جمهوری اسلامی، اضافه کرد: همین صداوسیما در آستانه محرم به نوکران امام حسین(ع) و مداحان اهلبیت(ع) حمله و آنان را متهم به دروغگویی می کند.
وی همچنین با بیان اینکه دشمن خارجی و داخلی به یقین رسیده اند که برای از بین بردن دین و انقلاب مردم باید مجالس اهلبیت(ع) را تخریب و سست کنند، تأکید کرد: امنیت مجالس اهلبیت(ع) باید حفظ شود.
حاج منصور ارضی با اشاره به گرایش برخی جوانان به مکان هایی مانند قهوه خانه ها افزود: همانطور که شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان گفتم و امام رضا(ع) را شاهد گرفتم، بچه های هیأتی حق رفتن به چنین مکان هایی را ندارند. قهوه خانه برای هیأتی ها حکم شرابخانه را دارد و قلیان حکم شراب
گروه سیاسی- حسین مرعشی در محافل سیاسی به بذله گویی مشهور است، شاید از همین رو بود که صبح امروز زمانی که وی در سرمقاله روزنامه کارگزاران ادعا کرد عسگراولادی، باهنر و حبیبی به جامعه روحانیت رفته و ضمن ارائه گزارشی واقع بینانه از اوضاع کشور تأکید کرده اند احمدی نژاد قابل اصلاح نیست و با این رئیس جمهور و این سیاست ها امکان اداره کشور وجود ندارد، ابتدا این تردید به وجود آمد که مبادا این نیز جزء لطیفه هایی باشد که سیاستمدار بذله گوی حزب کارگزاران که از قضا سخنگوی حزب نیز می باشد، گفته است.
با این حال، هنگامی که خواننده این نوشته، به خواندن آن ادامه می داد، متوجه می شد که مرعشی این بار قصد شوخی که ندارد، بلکه عصبانی و نگران نیز از آشکار بودن نشانه های پیروزی اصولگرایان و احمدی نژاد به نظر می رسد.
ادعای مرعشی اما بلافاصله توسط دبیرکل حزب مؤتلفه تکذیب شد و محمد نبی حبیبی ضمن تأکید بر اینکه این مسئله کذب محض است، گفت: تکذیبیه ای در اسرع وقت برای رسانه ها ارسال خواهد شد. همچنین، مسئول دفتر عسگراولادی نیز این ادعا را به شدت تکذیب کرد.
حجت الاسلام شجونی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز نیزدر گفتگو با خبرنگار ما با تکذیب ادعای مرعشی تأکید کرد نه تنها اظهارات مرعشی صحت ندارد بلکه احمدی نژاد به کوری چشم دشمنان پیروز انتخابات آینده است و هیچ یک از گروه های اصولگرایان از وی عبور نخواهند کرد.
اما در توضیحی که از سوی حزب مؤتلفه برای رسانه ها ارسال شد، آمده است:
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی، ادعای امروز عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران مبنی بر دفاع آقایان عسگراولادی، باهنر، حبیبی از دولت وحدت ملی و ناکارآمدی احمدی نژاد را خلاف واقع و کذب محض دانست.
محمد نبی حبیبی افزود: آقای مرعشی آوردهاند: «آقایان عسگراولادی، باهنر، حبیبی به جامعه روحانیت رفتند و با ارائه گزارش واقعبینانه از اوضاع کشور به این نکته پافشاری کردند که نه کشور با این رئیس جمهور و سیاستهای آن قابل اداره کردن است و نه احمدینژاد قابل اصلاح.» نکاتی که آقای مرعشی اشاره کردهاند، واقعیت ندارد و کذب محض است و نباید آقای مرعشی برای جا انداختن تئوری وحدت ملی مطلوب اصلاحطلبان، به چنین گزارش خلافی تکیه کند.
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: داوری حزب مؤتلفه اسلامی در خصوص اوضاع کشور و سیاست های دولت نهم غیر از آن چیزی است که به آقای مرعشی گزارش کردهاند.
بنا بر این گزارش، حزب مؤتلفه در هیچ محفل رسمی یا غیر رسمی عبور از احمدینژاد را مطرح نکرده است.
حبیبی همچنین یادآور شد: سیاست حزب مؤتلفه اسلامی همگرایی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری دهم است، پیشنهاد مشخص ما برای آغاز گفتوگوها لا به شرط بودن است. لذا همانطور که آقای عسگراولادی فرمودهاند؛ اصولگرایان برای گفتوگو و همگرایی هیچ شرطی را برای تعامل خود قرار ندادهاند.
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی اضافه کرد: اصولگرایان آماده یک رقابت سالم، اخلاقی و جدی با دوم خردادیها هستند پروژه دولت وحدت ملی آنطور که در ذهن آقای مرعشی و برخی دوم خردادیها هست به اصل رقابت آسیب وارد میکند و بازی کردن با رأی مردم است.
همچنین سخنگوی جبهه پیروان خط امام ورهبری ادعای سخنگوی حزب کارگزاران در خصوص مطالب مطرح شده در نشست سران جبهه پیروان خط امام و رهبری با جامعه روحانیت مبارز را تکذیب کرد.
عسگر اولادی ، باهنر و حبیبی از اعضای ارشد جبهه پیروان خط امام و رهبری هستند.
کمال سجادی با با بیان اینکه در دیدار جبهه پیروان خط امام و رهبری با جامعه روحانیت مبارز حضور داشته است، تأکید کرد که مطلب مطرح شده توسط مرعشی، دروغ محض است.
سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری خاطرنشان کرد که بر خلاف گفته مرعشی، در این دیدار بر ضرورت دست یابی به سازوکاری برای رسیدن اصولگرایان به وحدت در انتخابات آتی ریاست جمهوری تاکید شده است و به هیچ وجه موضوع عبور از احمدی نژاد مطرح نیست.
وی همچنین گفت: آنان در پی این هستند که از دولت وحدت ملی استفاده خاص خود را ببرند و در خواست دبیرکل کارگزاران برای گفتگو نیز در جهت خروج اصلاح طلبان از انزوا و دور افتادگی از قدرت است.
سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری با بیان اینکه در صورت تحقق این فرضیه کابینه دولت وحدت ملی پر تنش خواهد بود، تصریح کرد: وحدت ملی که با حذف گزینهای به نام احمدینژاد محقق شود کارآمدی آن زیر سوال میرود.
سجادی با توصیه به جریان اصولگرا برای رسیدن به وحدت حداکثری، تصریح کرد: اصولگرایان در انتخابات آتی دارای شرایط خطیری هستند و باید برای ادامه خدمت رسانی خود به وحدت جامع و در نهایت به یک کاندیدای معقول برسند.
وی تاکید کرد: جبهه پیروان خط امام و رهبری در حال رایزنی با شخصیتها و تشکلهای اصولگرا برای رسیدن به وحدت بر مبنای سازوکار وحدت است.
گروه سیاسی- «برادر ارجمند جناب آقای ناطق نوری با عرض سلام و احترام و عطف به دعوت به سخنرانی در نشست ارزشمند بزرگواران و مسئولان محترم شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی به استحضار میرساند از آنجا که حدود 6 ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده است و برادر کوچک مسئولیت اداره شهر تهران و اجرای پروژههای مهمی را برعهده دارد، خوف آن دارم که حضور زودهنگام و اسمی در عرصه تبلیغات انتخاباتی در روند خدمتگذاری در تهران آسیب رساند، بنابراین علیرغم اشتیاق فراوان به دیدار دوستان گرانقدر از حضور در این جلسه معذورم.»
27 آذرماه 83، هنگامی که ولایتی، رضایی، لاریجانی و احمد توکلی در همایش شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی که با محوریت علی اکبر ناطق نوری برگزار شد، شرکت کردند، احمدی نژاد ترجیح داد با اشاره به مسئولیت خود در شهرداری تهران، از حضور در جلسه عذرخواهی کند و در نامه ای به ناطق ورود زودهنگام به تبلیغات را موجب آسیب رسیدن به خدمتگزاری به مردم بداند.
شورای هماهنگی اگرچه با معرفی لاریجانی به عنوان نامزد نهایی خود نتوانست نقش محوریش را تا انتخابات حفظ کند و پس از آن بود که هر یک از کاندیداها راه خود را گرفتند، به طوری که ناطق نوری با دلخوری از وضعیت پدید آمده نوعی "قهر سیاسی" را برگزید و ترجیح داد ایام پرتلاطم انتخابات را در زادگاهش شهر "نور" مازندران سپری کند اما آنچه که بیش از همه، تحسین ناظران سیاسی را برانگیخت، آینده نگری احمدی نژاد بود که از همان ابتدا با علم نسبت به پایگاه ضعیف احزاب در آراء مردم، هیچ یک از برگ های برنده خود برای این "شیر بی یال و دم و اشکم" نسوزاند.
وی حتی پس از ریاست جمهوری نیز به سان رؤسای دولت های قبل به سمت تشکیل احزاب دولت ساخته نرفت و ضمن بیان اینکه با احزاب مشکلی ندارد، تأکید کرد دولت دلیلی برای تشکیل حزب با استفاده از منابع و رانت قدرت نمی بیند.
3 سال پس از این ماجرا، اما احمدی نژاد بار دیگر در همایشی که این بار با گستره ای وسیع تر از فعالان سیاسی حتی از میان اپوزیسیون تشکیل شده بود، شرکت نکرد تا نشان دهد کماکان زاویه خود را با جریان های حزبی فارغ از ملت حفظ کرده است.
همایش 30 سال قانونگذاری، سه شنبه هفته گذشته در شرایطی برگزار شد که پیش و پس از آن، فعالان حزبی از هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب، این همایش را نمایش وحدت ملی و در راستای تقویت ایده دولت وحدت ملی که ناطق نوری آن را مطرح کرده است، دانستند.
گویا ناطق، 4 سال پس از ناکامی در اعمال شیخوخیت بر اصولگرایان بار دیگر دست به کار شده تا شانس خود را آزمایش کند، اگرچه واکنش ها نسبت به طرح وی، این بار بسیار زودتر از سال 83 ابراز شده است. واکنش هایی که آنقدر متعدد و صریح بود که وی ترجیح داد از تحقق ایده خود ابراز ناامیدی کند و در حاشیه کنگره بزرگداشت شهید لاجوردی (3 شهریورماه) اظهار داشت: «پیشنهاد من این بود که فردی مورد اتفاق همه است و مورد قبول رهبری نیز می باشد و اصول و ارزش های انقلاب را هم قبول دارد و نیز مورد تحمل همه جریانها است برای تشکیل دولت ملی معرفی شود، اما متاسفانه دیدیم که هر گروهی به دنبال کار خودش رفت و تئوری من هم در نطفه خفه شد.»
اما پس از آنکه علی لاریجانی از این ایده دفاع کرد و غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران در همایش هفته گذشته این حزب از دولت وحدت ملی حمایت کرد، ناطق بار دیگر روز گذشته از ایده خود دفاع و تشکیل دولت وحدت ملی را راه موفقیت کشور خواند: «راه حل موفقیت در کشور استفاده از همه نیروهای موجود و تشکیل دولت وحدت ملی از میان همه کسانی است که درد دین و دغدغه ایران دارند.»
اما روایت اعضاء حزب کارگزاران و هاشمی رفسنجانی مرد پرنفوذ در این حزب که چندی قبل گفته بود در تشکیل کارگزاران دخالتی نداشته است، از طرح دولت وحدت ملی قابل توجه است. وی امروز در همایش اصل 44، با بیان اینکه اصولگرایانی مانند ناطق، لاریجانی، عسگراولادی، باهنر، حبیبی و جامعه روحانیت پیگیر این طرح هستند، گفت اصلاح طلبان مخالف دولت وحدت ملی هستند. این طرح را اول آقای ناطق نوری مطرح کرد که جزء اصلاحطلبان نیست. بعد هم آقای لاریجانی مطرح کرد که او هم جزء اصلاحطلبان نیست. بعد هم جامعه روحانیت مبارز با خواست عسگراولادی، باهنر و حبیبی به میدان آمد. فقط وقتی آقای کرباسچی آن را قبول کرد، موج برگشت و گفتند اصلاحطلبان این را مطرح کردهاند؛ در حالی که اصلاحطلبان با این طرح مخالف هستند؛ چرا که این طرح به این معنی است که رییسجمهور اصولگرا و کابینه مشترک باشد، این طرح آقای ناطق است؛ آن را وارونه نکنید.
ادعای درخواست عسگراولادی از جامعه روحانیت برای تقویت طرح دولت وحدت ملی در حالی از سوی هاشمی مطرح شده و امروز نیز سخنگوی حزب کارگزاران آن را در سرمقاله این روزنامه منعکس کرده است که عسگراولادی هفته قبل این طرح را رد کرده و گفته بود: این درست نیست رفقا و یا رقبای او انتظار داشته باشند پس از انتخابات در امر توزیع قدرت با او شریک باشند. دولت یک شرکت سهامی نیست که احزاب ادعای شراکت در آن را داشته باشند. رئیس جمهور با توجه به ظرفیت مدیریتی خود و نیز برای تضمین وحدت ملی می تواند از دیگر نیروها در اداره کشور بهره ببرد.
با این حال، اغلب اصولگرایان هفته قبل در مقابل این طرح به نوعی اجماع دست زدند و طراحان آن را افراد کم وزن از حیث پایگاه مردمی و شکست خوردگان در انتخابات های قبلی نامیدند.
عدم حضور احمدی نژاد در همایش 30 سال قانونگذاری که مشروعیت آن از سوی اصولگرایان به دلیل دعوت از چهره های اپوزیسیون و مخالف انقلاب زیر سؤال رفت، علاوه بر آنکه یادآور اقدام 4 سال قبل احمدی نژاد بود، نشان داد وی با همان هوشمندی در پازلی که برای همرنگ جماعت کردن او چیده شده است، بازی نمی کند و در وحدتی که به نام ملت و به کام احزاب سیاسی است، مشارکت نمی نماید.
نظرات کاربران: