دسته
لينك هاي دسترسي سريع
مطالب من در ثبت مطالب روزانه
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1156422
تعداد نوشته ها : 1368
تعداد نظرات : 348
Rss
طراح قالب
مهدي يوسفي
وقتى دوره سطح را در حوزه تمام کردم ، متحیّر مانده بودم که چه برنامه اى براى خودم داشته باشم . دوستانم به درس خارج فقه رفتند، امّا من سرگردان بودم . بالاخره تصمیم گرفتم جوان هاى محل را به خانه ام دعوت کنم وبراى آنان اصول دین بگویم . تخته سیاهى تهیه کردم ومقدارى هم میوه وشیرینى خریدم وشروع به دعوت کردم .
بعد دیدم کار خوبى است ولى یک دست صدا ندارد، طلبه ها مشغول درس ‍ هستند و جوانها رها و مفاسد بسیار، در فکر بودم که آیا کار من درست است یا کار دوستان ، من درس را رها کرده ام به سراغ جوانها رفته ام و آنها جوانها را رها کرده به سراغ درس رفته اند. تا اینکه یکى از فضلاى محترم روزى به من گفت : در خواب دیدم که به من گفتند: لباست را بپوش تا خدمت امام زمان علیه السلام برسى . به محضر آقا رسیدم ، امّا زبانم گرفت ، به شدّت ناراحت شدم تا اینکه زبانم باز شد. از آقا سؤ ال کردم : الا ن وظیفه چیست ؟ فرمودند: وظیفه شما این است که هر کدام تعدادى از جوانها را جمع کنید و به آنها دین بیاموزید.
امیدوار شدم و به کارم ادامه دادم .


جمعه بیست و پنجم 11 1387
X