به عیادت یکى از مراجع رفتم ، ایشان بلند شده عمامه اش را به سرگذاشت و نشست ، علّت را پرسیدم . فرمود: به احترام شما. من تقاضا کردم راحت باشد و استراحت کند، ایشان قبول کرده و فرمود: حال که اجازه مى دهى من هم برمى دارم .
من تمام درسهایى که در محضرش خوانده بودم فراموش کردم ، ولى این خاطره براى من مانده که به احترام من بلند شد و عمامه اش را به سر گذاشت .