دسته
لينك هاي دسترسي سريع
مطالب من در ثبت مطالب روزانه
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1157388
تعداد نوشته ها : 1368
تعداد نظرات : 348
Rss
طراح قالب
مهدي يوسفي
عبد صالح پرهیزگار مرحوم حاج محمد هاشم سلاحى - رحمة اللّه علیه - چندى قرحه اى در داخل دهانش پیدا شد و چرک و خون از آن خارج مى گردید و سخت ناراحت بود و براى معالجه آن به آقاى دکتر یاورى مراجعه مى کرد تا آنکه دکتر به ایشان گفت این قرحه را باید به وسیله برق شفاى هفت مریض در یک لحظه معالجه کرد و فعلا دستگاه برق در شیراز نیست وباید به تهران بروى و به بیمارستان شوروى مراجعه کنى .
آن مرحوم به بنده مى گفت مى ترسم به تهران بروم و از روزه ماه مبارک رمضان و فیوضات آن محروم شوم و اگر نروم مى ترسم که چرک و خون فرو برم و مبتلا به اکل حرام گردم و بالاخره تصمیم گرفت به تهران نرود.
یک روز صبح آقاى دکتر یاورى با کتاب طبى که در دست داشت به منزل آمد و گفت شب گذشته در خواب شخصى به من گفت چرا محمدهاشم را معالجه نمى کنى ، گفتم باید به تهران برود فرمود لازم نیست درد او و دوایش در فلان صفحه از فلان کتابى که دارى موجود است .
از خواب بیدار شدم کتاب را برداشتم باز کردم همان صفحه که فرموده بود آمد و بالجمله به وسیله استعمال همان دوایى که حواله فرموده بودند خداوند به ایشان شفا داد و از اول ماه مبارک موفق به روزه شد - رحمت بى پایان خداوند به روانش ‍ باد.

سه شنبه بیست و دوم 11 1387
X