هیچ کس اشکی برای ما نریخت / هر که با ما بود از ما می گریخت
چند روزی هست حالم دیدنیست / حال من از این و آن پرسیدنیست
گاه بر روی زمین زل می زنم / گاه بر حافظ تفاءل می زنم
حافظ دیوانه فالم را گرفت / یک غزل آمد که حالم را گرفت:
ما زیاران چشم یاری داشتیم *** خود غلط بود آنچه می پنداشتیم