عشق شوق مرگ فاخته ایست برای رسیدن به دلباخته اش ، التماس درختی ست به آب جوی ، عشق لذت تمام است انشای تن و روان است ، زبان چشم است ، دیوانگی عقل است ، تن به تن جنگ است رسوایی قلب است ، آماده گوش به زنگ است ، خیلی زرنک است ، هزار رنگ است ، عشق جرأت و دیوانگی ست ، جنگ سرد است و دیگر هیچ
با این نوشته موافقین؟من که قبولش دارم.