بي تو و چشم مست تو من به كجا سفر كنم ؟
بي تو چگونه نازنين ستاره را خبر كنم ؟
شهر نگاه من ببين يخ زده و بدون نور
نگو كه بي نگاه تو شب دلم سحر كنم
پر از صداي تو شده تمام لحظه هاي من
چگونه بعد تو از آن خاطره ها گذر كنم ؟
درون شعر زندگي قافيه نام تو شده
نمي شود به زندگي بدون تو نظر كنم
اگر تمام قلب من بسوزد از فراق باز
محال باشد اين كه من ز عاشقي حذر كنم
تمام هر چه هست و نيست به اسم تو نوشته ام
براي من همين كه با خيال تو سفر كنم
« يلدا »