صفحه ها
دسته
برخي از نوشته ها
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1027338
تعداد نوشته ها : 446
تعداد نظرات : 419
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
 روان شناسان شخصیتی براین عقیده اند که شماره تولد، شما را از آن چیزی که می خواهید باشید دور نمی کند، بلکه مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید :فرض می کنیم که شما متولد 29 اردیبهشت 1364 هستید.اردیبهشت ماه دوم (2) سال است پس :  9=1+8=18=5+9+3+1=1395=1364+2+29  شماره تولد 9 است و اکنون می توانید آنچه راکه مربوط به این شماره است با خود مطابقت دهید. تفسیر اعداد: خالق و مبتکر: ''یک'' ها پایه و اساس زندگی هستند. همیشه عقاید جدید و بدیع دارند و این حالت در آنها طبیعی است. همیشه دوست دارند تمامی کارها و مسائل بر حول محوری که آنها می گویند و تعیین می کنند در گردش باشد و چون مبتکر هستند، گاهی خود خواه می شوند. با این حال ''یک'' ها بشدت صادق و وفادارند و به خوبی مهارتهای سیاسی را یاد میگیرند . همیشه دوست دارند حرف اول را بزنند و غالبا رهبر و فرمانده هستند، چون عاشق این هستند که ''بهترین'' باشند . در استخدام خود بودن و برای خود کار کردن بزرگترین کمک به آنهاست ولی باید یاد بگیرند عقاید دیگران ممکن است بهتر باشد و باید با رویی باز آنها را نیز بشنوند.  پیام آور صلح : ''دو'' ها سیاستمدار به دنیا می آیند ! از نیاز دیگران خبر دارند و غالبا پیش از دیگران به آنها فکر می کنند . اصلا تنهایی را دوست ندارند . دوستی و همراهی با دیگران برایشان بسیار مهم است و می تواند آنها را به موفقیت در زندگی رهنمون سازد. اما از طرف دیگر ، چنانچه در دوستی با کسی احساس ناراحتی کنند ترجیح می دهند تنها باشند.از آنجایی که ذاتا خجالتی هستند باید در تقویت اعتماد به نفس خود تلاش کنند و با استفاده از لحظه ها و فرصت ها آنها را از دست ندهند.   قلب تپنده زندگی : '' سه '' ها ایده آلیست هستند، بسیار فعال،اجتماعی،جذاب،رمانتیک وبسیار بردبار و پر تحمل .خیلی کارها را با هم شروع می کنند اما همه آنها را پیگیری نمی کنند. دوست دارند که دیگران شاد باشند و برای این کار تمام تلاش خود رابه کار می گیرند. بسیار محبوب اجتماعی و ایده آلیست هستند اما باید یاد بگیرند که دنیا را از دید واقعگرایایه تری هم ببینند.  محافظه کار : ''چهار'' ها بسیار حساس و سنتی هستند. آنها عاشق کارهای روزمره، روتین و پیرو نظم و انضباط هستند و تنها زمانی وارد عمل می شوند که دقیقا بدانند چه کاری باید انجام دهند. به سختی کار و تلاش می کنند. عاشق طبیعت و محیط خارج از خانه هستند. بسیار مقاوم و با پشتکار هستند. اما باید یاد بگیرند که انعطاف پذیری بیشتری داشته و با خود مهربانتر باشند. ناهماهنگ با جماعت : ''پنج'' ها جهانگرد هستند و کنجکاوی ذاتی، خطر پذیری و اشتیاق سیری ناپذیر آنها به جهان هستی و دیدن محیط اطراف خود،غالبا برایشان درد سر ساز می شود. آنها عاشق تنوع هستند ودوست ندارند مانند درخت در یک جا ثابت بمانند. تمام دنیا مدرسه آنهاست و در هر موقعیتی به دنبال یادگیری هستند. سوالات آنها هرگز تمام نمی شود. آنها به خوبی یاد گرفته اند که قبل از اقدام به عمل، تمامی جوانب کار را سنجیده و مطمئن شوند که پیش از نتیجه گیری ،تمامی حقایق را مد نظر قرار داده اند.  رمانتیک و احساساتی : '' شش'' ها ایده آلیست هستند و زمانی خوشحال می شوند که احساس مفید بودن کنند. یک رابطه خانوادگی بسیار محکم برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعمالشان بر تصمیم گیری هایشان موثر است و آنها حس غریب برای مراقبت از دیگران و کمک به آنها دارند. بسیار وفادار و صادق بوده و معلمان بزرگی می شوند. عاشق هنرو موسیقی هستند. دوستانی صادق و در دوستی ثابت قدم هستند.''شش'' ها باید بین چیزهایی که می توانند آنها را تغییر دهند و چیزهایی که نمی توانند، تفاوت قائل شوند.  عاقل و خردمند : ''هفت'' ها جستجو گر هستند. آنها همیشه به دنبال اطلاعات پنهان و مخفی بوده و به سختی اطلاعات به دست آمده را با ارزش حقیقی آن می پذیرند.احساسات هیچ ارتباطی با تصمیم گیری های آنها ندارد. با اینکه در مورد همه چیز در زندگی سوال می کنند اما دوست ندارند مورد پرسش واقع شوند و هیچگاه کاری را ابتدا به ساکن با سرعت شروع نمی کنند و شعارآنها این است که به آرامی می توان مسابقه را برد. آنها فیلسوفهای آینده هستند؛ طالبان علم که به هر چه می خواهند می رسند و سوال بی جوابی ندارند . مرموز هستند و در دنیای خودشان زندگی می کنند و باید یاد بگیرند در این دنیا چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی نه!  آدم کله گنده : ''هشت '' ها حلال مشکلات هستند. اساسی و حرفه ای سراغ مشکل رفته و آن را حل می کنند. قضاوتی درست دارند و بسیار مصمم هستندو طرحهاو نقشه های بزرگی دارند و دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند. مسوولیت افراد را بر عهده می گیرند و مردم را با هدف خاص خود می بینند. با شرایط ویژه ای این امکان رابه وجود می آورند که دیگران همیشه آنها را رئیس ببینند.  اجرا کننده و بازیگر : 

''نه '' ها ذاتا هنرمند هستند . بسیار دلسوز دیگران و بخشنده بوده و آخرین پول جیب خود را نیز برای کمک به دیگران خرج میکنند . با جذابیت ذاتی شان اصلا در دوست یابی مشکلی ندارند و هیچ کـس برای آنها فرد غریبه ای به حساب نمی آید.در حالات مختلف شخصیت های متفاوتی از خود بروز می دهند و برای افرادی که اطرافشان هستند شناخت این افراد کمی دشوار به نظر می رسد . آنها شبیه بازیگرانی هستند که در موقعیت های مختلف رفتارهای متفاوتی نشان می دهند. افرادی خوش شانس هستند اما خیلی وقتها از آینده خود بیمناک و نسبت به آن هراسان هستند. آنها برای موفقیت باید به یک دوستی و عشق دو جانبه که می تواند مکملشان در زندگی باشد دست یابند 1- 2- 3- 4- 5- 6- 7- 8- 9-

دسته ها : روانشناسی
هفتم 2 1388 18:38
1- جلوی گریه خود را نگیرید و گه گاهی گریه کنید.

2- دست کم روزی 15 دقیقه را در سکوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی که دارید فکر کنید. سکوت عصاره‌ ی آرامش است، با زور نمی‌ توان آن را ایجاد کرد، باید زمانی که فرا رسید آن را بپذیرید. اگر برایتان امکان دارد دست کم روزی یک ساعت، تنها به اتاقی بروید و در را به روی خود ببندید.

3- افراد آرام به خود می ‌گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی ‌توان کرد، آنگاه از فکر ادامه زندگی لذت می ‌برند.

4- وقتی احساس می ‌کنید که سرتان پر از فکرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست، با قدم زدن، آنها را پاک کنید.

5- اگر نتوانید کسی را ببخشید، افکار خشمگین‌ تان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد کرد. شاد کردن دیگران، باعث آرامش می ‌شود.

6- آرامش را از کودکان بیاموزید، ببینید که چگونه در همان لحظه‌ ای که هستند، زندگی می‌ کنند و لذت می ‌برند.

7- از همان که هستید راضی باشید، در این صورت احساس آرامش بیشتری می‌ کنید.

8- هرچه اکسیژن بیشتری به شما برسد، آرام‌ تر خواهید شد، خوب است در محل کار و زندگی خود گیاهی نگه دارید.

9- مهم نیست که با شما مؤدبانه برخورد کنند یا نه، برخورد مؤدبانه‌ ی شما، باعث ایجاد آرامی و احساس خوبی در شما خواهد شد.

10- سرعت حرکت شما با احساستان رابطه‌ ای مستقیم دارد، آرام راه بروید و حرکات بدن خود را آرام ‌تر کنید، طولی نمی‌ کشد که آرام خواهید شد. گاهی می ‌توانید برای رسیدن به آرامش، دراز بکشید، عضلات خود را شل کنید و به هیچ چیز فکر نکنید.

11- با حرکات آرام و صحبت کردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل کنید. آیا تا به حال فرد آرامی را دیدید که با صدای بلند صحبت کند؟

12- با شوخ طبعی به آرامش خود کمک کنید.

13- راحتی، یکی از عناصر مهم آرامش است، مثل دمای مناسب، صندلی راحت و لباس و کفش راحت:

• هر چند وقت یک بار ساعتتان را کنار بگذارید و خود را از فشار زمان نجات دهید.

• در آوردن کفش‌ها به کاهش فشار عصبی کمک می‌کند.

• فشردن یک توپ کوچک، تنش‌های عصبی‌ را که در انگشتان و دست‌های شما متمرکز شده‌اند، خالی می ‌کند.

• لباس‌های گشاد و راحت، باعث ایجاد راحتی و احساس آرامش می‌ شود.


14- لحظه‌ های زیبای زندگیتان را بنویسید و از آنها عکس و فیلم بگیرید، سپس بیشتر وقت‌ها آنها را به یاد آورید و درباره‌ شان فکر کنید و لذت ببرید.

15- هوای دریا، آب شور و صدای امواج، همگی باعث آرامش می ‌شوند، مسافرت به سواحل دریا را فراموش نکنید. تماشای ماهی‌ ها مثل خیره شدن به دریا، در شما ایجاد آرامش می ‌کند، زیرا ماهی‌ها آرام شنا می ‌کنند و آرام تنفس می‌ کنند.

16- آهسته غذا خوردن و جویدن، باعث تجدید قوای فکری و احساس آرامش خواهد شد.

17- برای تأثیر بیشتر و رسیدن به آرامش، در خود متمرکز شوید و آرام نفس بکشید.

18- تمرین کنید که آرامتر از حد معمول صحبت کنید، این کار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را کم می‌ کند و به شما اجازه می‌دهد، ذهن و فکرتان را از بسیاری مسائل پاک کنید.


19- احساسات و مشکلات خود را به دیگران بگویید و آرامش بیشتری احساس کنید.

20- یکی از مهمترین مهارت‌ها در آرام بودن، فکر نکردن به مسائل کوچک است، دومین مهارت، کوچک شمردن تمام مسایل است.

21- شاد کردن دیگران، موجب آرامش می‌ شود. نمی ‌دانید چه لذتی دارد پول رستوران امشب را با توافق سایرین به یک کارتن خواب هدیه دهید. قدردانی کنید. دیگران را برای لطف کردن به خود تحت فشار قرار ندهید، لطف که وظیفه نیست!

22- اگر می‌ دانستید که: «سیگار کشیدن + ورزش نکردن = استرس ، اضطراب و حذف آرامش»، هرگز سیگار نمی‌ کشیدید و ورزش کردن را به تعویق نمی‌ انداختید.
دسته ها : علمی - روانشناسی
هفتم 2 1388 18:38

توجه: مطالب این پست بر اساس تحقیقات شخصی می باشد.
 (کافیه تو گوگل یه سرچ از “
Maya Prediction” انجام بدید! یعنی پیشگویی مایا! )

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

مایاها قومی بودند که چند هزار سال پیش تو مناطق آمریکای مرکزی زندگی می کردند، البته الان هم از قوم اونها بازماندگانی وجود دارن. حتما معبد زیر رو که متعلق به مایا هست رو دیدید:  قبل از اینکه وارد مقوله پیش گویی اصلی مایا بشم باید توضیحاتی راجع به قدرت و تمدن این قوم براتون بنویسم. مایا! قومی که هزاران سال پیش معبد و هرمی که در بالا مشاهده می کنید رو با 365 پله ساخته! به تعداد روزهای سال. مایا تمامی خسوف ها و کسوف ها را دقیقا تا سال 2012 ثبت کرده و همشون طبق برنامه دارن اتفاق می افتن، مایا چندین هزار سال پیش عدد یک میلیون رو کشف کرده بود، مایا هزاران سال پش تو معابدش تصاویری از سفینه ها و فضانوردان رو روی سنگ ثبت کردن! (این رو خودم به چشم دیدم!). مایا آن زمان حتی تعداد روزهای هر سال ماه رو که گمونم 279 روز هست محاسبه کرده بود. مایا ها از اورانوس و نپتون اطلاع داشتند، تقویم مایا برای 400 میلیون سال استخراج شده است، سال خورشید و زهره را تا چهار رقم اعشار محاسبه کرده اند.

همه اینها رو به دو دلیل اشاره کردم یکیش اینکه بگم مایا چقدر قدرت محاسباتی و علمی داشته و دوم رو هم تو پی نوشت ها خواهید خوند. در ویدئوی زیر اطلاعات بیشتری از مایا و تقویمشون براتون نشون می ده.

حالا بریم سر اصل مطلب، پیشگویی!

پیشگویی می گه: تو 21 دسامبر سال 2012 این زندگی روی کره زمین به اتمام می رسه و یک دوره جدید زندگی روی زمین شروع می شه. تو چند تا سایت خوندم که این دوره جدید پر از صلح و عشق و آرامش و پیشرفت هست. (مصداق حرف یکی از سیاستمداران آمریکایی که پایان بحران مالی آمریکا رو صلح و آرامش تو دنیا می دونست). حالا چند تا نظریه دیگه هم هستند که به تفضیل روشون بحث می کنیم.
 استاد کلاس #C اطلاعاتی در این مورد داشت، جالبه که گفت ما به ناسا یه ایمیل فرستادیم و پرسیدیم که آیا سال 2012 اتفاقی تو کهکشان خواهد افتاد؟ ناسا پاسخ داده بود که نارسایی هایی مشاهده می شن ولی نمی تونیم تائید کنیم که این اختلالات آسیبی به زمین می رسونن یا نه!
مایاها معتقد بودند که زمین از 5 دوره تشکیل شده، پایان هر دوره یه اتفاق خیلی بد می افته و دوره جدید شروع می شه. جالب اینجاست که 2012 پایان دوره پنجم هست! و ما وارد دوره ششم خواهیم شد، گفته می شه تمدن حاضر از بین خواهد رفت تا دوره ششم شروع بشه! (تو ویدئو اشاره شده به زمین لرزه های بزرگ)
البته نگاههای خیلی مثبتی هم به قضیه شده و بعضی هم اصلا این گفته رو کاملا رد می کنند. منظور ما هم این نیست که شما رو از زندگی ناامید کنم یا صحت این بحث رو اثبات کرده باشم. اینها همه نتایج تحقیقات شخصی می باشد که خودتان هم میتونید انجام بدید و خیلی امکان داره که چون مثلا روی یک نظریه نادرست پی ریزی شده کلا نادرست باشه ولی به هر حال شواهد و مدارک موجود انسان رو از ساده از کنار این قضیه گذشتن منع می کنه.

علم سرشار مایا بخصوص از نجوم اونها رو قومی آگاه و متمدن ساخته بود. البته قضیه ترک مایا از محل زندگیشون هم یک قضیه خیلی معروف هست که دلایل بسیاری براش بیان شده

گفته می شه پایان دوره دوم توسط هوا بوده (منظور نارسایی های جوی) دوره سوم با آتش و دوره چهارم با سیل تموم شدند، لذا نظریه های زیادی مبنی بر اینکه دوره پنجم با زلزله از بین بره جاری هست.
دوتا چیز جالب هم دیدم: یکی اینکه مایا حتی زمان سقوط قوم خودشون رو پیشبینی کرده بودند و عجیب تر از همه: جنگهای جهانی رو هم پیش بینی کرده بودند. البته دقت کنید که اتمام دنیا به این معنی نیست که همه چیز از بین می ره، حتما شروعی خواهد بود، برای دوره ششم و هنوز مطمئن نیستیم که این دوره چه چیزی را به ارمغان خواهد آورد.
خوب، اگه از یه منظر دیگه هم نگاه کنیم برای اینکه اثبات بشه این دوره نمی تونه واقعا اتمام باشه، بلکه فقط تعویض دوره هست، بحث دین و اعتقادات هست.

پی نوشت 1: طبق شواهد و مدارکی که تو کتاب “ارابه خدایان توسط اریک فون دانیکن” ارائه شده، مایاها ناگهان از محل زندگی خودشون بصورت دسته جمعی کوچ کردند، همون تصویر فضانودری که بالا اشاره کردم، بعلاوه علم سرشار مایا + خیلی از مدارک که پیشنهاد می کنم از تو کتاب بخونید تقریبا می شه ادعا کرد که مایاها خدایانی داشتند. خدایانی که از آسمون اومده بودند، یا بهتر بگم، یکسری موجودات متفکر که اون زمون که انسان نیمه وحشی بوده برروی زمین فرود اومدند و علم خودشون رو در اختیار مایا قرار دادند، وگرنه اون پیشرفت های مایا رو که بهتون گفتم تصور کنید برای یک سری انسان های نیمه وحشی دسترسی براشون چقدر می تونه دور از ذهن باشه. در ضمن علت کوچ دسته جمعی مایا رو هم می شه یک فشار روحی قلمداد کرد، فشاری که مایاها برای برگشت خدایان تحمل کردند ولی وقتی دیدن که از خدایان خبری نشد همشون به نوعی روحیه خودشون رو از دست دادن و اونجا رو که به خاطر خدایان آباد کرده بودند و همه جا نشانه هایی از اونها براشون بود ترک می کنند.

پی نوشت 2: کلید واژه هایی که می تونید ازشون برای تحقیق استفاده کنید : Maya Prediction, Maya 2012, Mayan prediction و … متاسفانه منابع فارسی زیادی در دسترس نیست.

پی نوشت سه : ظاهرا مایا اون زمون به علم پر کردن دندون های پوسیده هم رسیده بودند، جالب اینه موادی که برای پر کردن دندون استفاده کردند از اون زمون تا حالا سالم داخل دندون باقی موندن، گفته می شه نوعی سیمان یا چسب ناشناخته می تونه باشه!
روزنوشت های یک داشنجوی زبان و عاشق آی تی.

دسته ها : شگفتی ها - علمی
هفتم 2 1388 18:37
این ناهنجاری ناشی از تحریک تخمک گذاری توسط تجویز گنادوتروپین های انسانی به زنانی است که دچار نارسایی اوولاسیون (تخمک گذاری) هستند و یا ناشی از درمان زنان با لقاح داخل آزمایشگاهی و انتقال جنین میباشد.  در آمریکا از هر ۸۵ بارداری یک دوقلو (TWINS)از هر ۸۱۰۰ بارداری یک سه قلو (TRIPLETS)، از هر ۷۲۹۰۰۰ بارداری یک چهار قلو (QUADRUPLETS) و از هر ۶۵۶۱۰۰۰۰ بارداری یک چند قلو (QUINTUPLETS) به دنیا می‏آید .اگر دوقلو ها از دو زیگوت (سلول تخم) به وجود آمده باشند آنها را دوقلوی دو تخمی یا غیر همسان DIZYGOTIC TWINS می‏نامند و اگر منشا آنها یک زیگوت (یک سلول تخم) باشد به آنها دو قلوی تک‏تخمی یا همسان MONO ZYGOTIC TWINS می‏گویند .بر اساس منشا و نحوه ایجاد دو قلو ها وضعیت پرده‏ها و جفت‏ها فرق می‏کند. میزان دوقلوهای تک تخمی به سن مادر چندان ارتباطی ندارد ولی با افزایش سن مادر میزان تشکیل دوقلوی دو تخمی زیاد می شود . وراثت هم میزان شیوع دوقلوی دو تخمی را بر خلاف تک‏تخمی تحت تاثیر قرار می دهد. 
  • دوقلوی دو تخمی (DZ)
چون باروری دو تخمک توسط دو اسپرم مختلف صورت می گیرد، دوقلو ممکن است از یک جنس یا از جنس مخالف (پسر و دختر) باشند و به همین دلیل شباهت آنان مانند برادر و خواهر معمولی است. تنها وجه مشترک آنان این است که همزمان در رحم مادر بوده‏اند. خطر امکان تکرار پدیده چند زایی در چنینی خانواده هایی ۳ برابر خانواده های معمولی است .
  • دوقلوی تک تخمی (MZ)
در این حالت فقط یک اووم (تخمک) بارور شده و یک زیگوت تکامل یافته است بنابر این دوقلو های تک تخمی همیشه همجنس هستند و از لحاظ ژنتیکی شباهت ظاهری زیادی به هم دارند . تفاوت های آنها به دلیل عوامل محیطی مثل تفاوت خونرسانی و آناستوموز عروق جفتی است . در اواخر هفته اول دوقلوهای تک تخمی از تقسیم توده سلول داخلی به دو رویان(جنین) اصلی به وجود می‏آیند . سپس هر رویان، داخل کیسه آمنیوتیک خود (کیسه آب)، با یک کیسه کوریونی و جفت مشترک به تکامل ادامه می دهد. در موارد نادری توده ۸ سلولی در ابتدای مسیر تکامل از هم جدا می شوند در این صورت ۲ آمنیون و ۲ کوریون دارند با جفت مشترک یا جدا. اگر جدا شدن دو قلو ها در هفته دوم اتفاق بیافتد یک کیسه آمنیون و یک کیسه کوریون دارند و میزان مرگ و میر این نوزادان به ۵۰ درصد میرسد و ندرتاٌ زنده به دنیا می آیند چون غالباٌ طناب نافی آنقدر دچار پیچیدگی می شود که جنین از کم‏خونی می‏میرد . 
  • انواع دیگر چند زایی :
انواع سه قلو :
۱- اگر زیگوت ( تخم) یکی باشد سه قلو همسان هستند .
۲- اگر زیگوت‏ها دو تا باشند، در این حالت یک دوقلوی همسان و یک نوزاد جدا وجود دارد .
۳- اگر زیگوت‏ها ۳ تا باشند، از لحاظ جنسیت می‏توانند یکسان یا متفاوت باشند .
همچنین در مورد ۴ قلوها و ۵ قلوها و ۶ قلوها و ۷ قلوها چنین توضیحی وجود دارد . 
  • حقایقی جالب در مورد چندقلوها :

۱ - بیشترین وزن هنگام تولد پنج قلوها مربوط به خانواده ویلکینسونز در آمریکا بوده که نزدیک ۱۰ کیلوگرم روی هم وزن داشته اند.
۲ - هم اکنون نزدیک ۱۰۰ سری ۵قلو در ایالات متحده زندگی می‏کنند.
۳ - والدین پنج‏قلوها نزدیک به ۳۵۰۰۰ پوشک بچه باید تعویض نمایند.
۴ - اولین سری از پنج‏قلوها در سال ۱۸۷۵ در ایالات متحده به دنیا آمد که هیچ کدام زنده نماندند
  

  چندقلوزایی چه عوارضی را برای مادر به همراه دارد؟به دنبال استفاده از روشهای تحریک گذاری و شیوه های درمان ناباروری مثل IVF ، درصد دوقلو یا چندقلوزایی افزایش می یابد که خود می تواند عوارض و مشکلات بارداری را در مادر افزایش دهد.
بعلاوه خطر سقط جنین یا زایمان زودرس نیز در چندقلوزایی افزایش می یابد. براین اساس ، تکنیکی ارائه شده است که کاهش انتخابی جنین ها نامیده می شود.
ما نیز به این بهانه با دکتر محسن معینی ، متخصص زنان و عضو هیات علمی مرکز درمان ناباروری ابن سینا درارتباط با این شیوه به گفتگو نشسته ایم.

● شیوه های معمول جلوگیری از چندقلوزایی چه هستند؟
علت ایجاد چندقلویی ها در دهه گذشته استفاده از داروهای تحریک تخمک گذاری است. در روشهای تحریک تخمک گذاری با روش طبیعی ، برای جلوگیری از چندقلویی شدن می توان تخمدان های فرد را با سونوگرافی مورد بررسی قرار داد و در صورت تشکیل فولیکول های متعدد که خطر چندقلویی شدن را افزایش می دهد ، فرد را از تلاش برای باردار شدن منع کرد.
در روشهای تحریک تخمک گذاری با روشهای آزمایشگاهی مثل
IVF ، برای جلوگیری از چندقلو شدن باید تعداد جنین های کمتری را به رحم بیمار منتقل کرد که متقابلا شانس باردار شدن بیمار را نیز کاهش خواهد داد. امروزه در کشورهای غربی به خانمهای زیر ۳۵ سال که از روش IVF استفاده می کنند ، فقط یک جنین انتقال داده می شود و به بالای ۳۵ سال حداکثر ۲ جنین. در ایران نیز برای انتقال جنین ، محدودیت خاصی وجود ندارد.

● چندقلوزایی چه عوارضی را برای مادر به همراه دارد؟
در حاملگی های چندقلویی تقریبا خطر ایجاد همه عوارض و مشکلات بارداری در مادر افزایش می یابد. به عنوان مثال فشار خون حاملگی ، کم خونی ، مسمومیت حاملگی ، دیابت بارداری ، خونریزی های دوران بارداری و پارگی کیسه آب را می توان نام برد. حاملگی های چندقلویی به خودی خود پرخطر هستند و به مراقبت های ویژه نیاز دارند. این حاملگی ها برای خود جنین ها نیز عوارض بیشتری به دنبال دارند. خطر مرده زایی ، مرگ پس از تولد و نوزادان
CP که دچار عقب ماندگی ذهنی هستند ، بخصوص زایمان های زودرس در این حاملگی ها بیشتر است.
بسیاری از چندقلوها به علت زایمان زودرس به بستری شدن طولانی مدت در
NICU نیاز دارند که برای خودشان خطر عوارض بعدی و برای پدر و مادر مشکلات روحی و مخارج و هزینه های بالا را دربر دارد.

● تشخیص چندقلویی در چه مقطعی از بارداری ممکن است؟
بهترین زمان برای تشخیص چندقلویی ها در ۳ ماهه اول بارداری با سونوگرافی است. بارها شنیده شده است که مادری باردار بوده و تا پس از تولد از چندقلو بودن جنین ها اطلاعی نداشته است.
سونوگرافی در ۳ ماهه اول بخصوص در حدود ۸ تا ۱۰ هفته اگر با دقت کافی انجام شود ، چندقلویی را مشخص و از عوارض بعدی آنها نیز جلوگیری خواهد کرد. تعداد جنین ها اگر از ۲ تا بیشتر باشد ، عوارض بیشتری را در پی خواهد داشت.
مطالعات نشان داده است ، دوقلوها ۸برابر بیشتر از یک قلوها خطر
CP دارند ، در صورتی که این میزان در سه قلوها ۴۸ برابر بیشتر است.
چرا کاهش تعداد جنین های چندقلو اهمیت دارد؟ این کاهش با چه تکنیک هایی ممکن است؟
کاهش تعداد جنین ها در رحم مادر ، باعث کاهش عوارض حاملگی های چندقلویی شده و از زایمان زودرس مادر یا خطر سقط شدن زودرس همه جنین ها می کاهد و به سلامت حاملگی با تعداد جنین های کمتر کمک می کند. این روش از سالها پیش در کشورهای غربی انجام می شده ولی در سالهای گذشته با بهبود روش انجام آن خطر سقط پس از آن نیز کاهش یافته است.
در مواردی در چند قلویی ها ممکن است یک یا دو جنین ناهنجاری های مادرزادی داشته باشند یا دچار اختلال کروموزمی باشند که در این صورت می توان فقط آن را پس از تشخیص قطعی کاهش داد و جنین های سالم را نگه داشت.
به عنوان مثال سال گذشته در ۳ مورد بارداری دوقلویی مادران برای بررسی سلامت جنین ها ارجاع شده بودند ، بیماری منگولیسم یا سندرم داون در یکی از جنین های آنها تشخیص داده شد و تشخیص بیماری با کشت مایع جنینی آنها قطعی شد.
پس جنین هایی که بیمار بودند کاهش داده شدند ولی جنین های سالم دست نخورده باقی ماندند. این روش درمانی طبق اطلاعات موجود برای اولین بار در ایران انجام می شود و کاهش انتخابی جنین ها
selective reduction نامیده می شود.
از جزییات این تکنیک برایمان بگویید. مراحل آن چگونه و در چه مقطع از بارداری انجام می گیرد؟
این تکنیک در کاهش جنین ها از طریق شکم یا واژینال انجام می شود. در این روش ابتدا طریقه قرار گرفتن ساکهای (جنین اولیه) حاملگی در رحم مادر با سونوگرافی به دقت بررسی می شود. پس زمان انجام عمل که بهترین زمان برای دستیابی به جنین های موردنظر بدون آسیب به ساکهای حاملگی دیگر است ، تعیین می شود. در زمان انجام عملی که بین هفته های ۹ تا حداکثر ۱۳ حاملگی است جنین های مورد نظر تحت کنترل سونوگرافی با استفاده از بی حسی موضعی در مادر، با به کار بردن سوزن های بسیار بلند و تزریق داروهای خاص کاهش داده می شوند و همیشه نتیجه عملی به پدر و مادر نشان داده می شود.

● آیا اجرای این تکنیک عوارضی به همراه ندارد؟
انجام آن با خطرات و عوارضی می تواند همراه باشد ، چرا که از سوزن های بسیار بلندی که وارد شکم مادر شده و سپس وارد رحم می شود استفاده می شود و این سوزنها می تواند در مسیر خود باعث صدمات جانبی به احشائ دیگر مادر شود. بنابراین توصیه می شود فقط افرادی که انجام تکنیک های مشابه را از قبل دارند، از این عمل استفاده کنند. تنها عارضه ای که مادران مورد درمان در معرض آن هستند ، سقط حاملگی است که در مطالعات بین المللی میزان آن ۶ تا ۱۲ درصد ذکر شده و برای بیماران آمار قابل توجهی است ، چرا که بیشتر آنها هزینه های هنگفتی را صرف کرده اند تا از روشهای لقاح آزمایشگاهی باردار شوند و حال باید به طور مجدد در خطر ۶ تا ۱۲ درصد سقط قرار گیرند تا تعداد جنین های آنها کاهش داده شود.
خوشبختانه تجربیات ما در مرکز ناباروری ابن سینا در این مورد بی نظیر است و درصد موفقیت ما پس از کاهش جنین ها بسیار بالاست بدین معنی که تا به حال سقط مستقیم پس از انجام کاهش جنین ها نداشته ایم.
از مواردی که در دنیا بی نظیر است ، کاهش جنین ها در یک بارداری ۱۱ قلویی است که ۹ عدد جنین کاهش داده شده و ۲ عدد باقی ماندند ، همچنین کاهش انتخابی جنین هایی که ناهنجاری مادرزادی یا اختلال کروموزومی دارند در این مرکز امکان پذیر است.
توصیه می کنم مادرانی که نگران ایجاد حامگی های چندقلویی هستند ، باید آن را با پزشک خود در میان گذارند و پزشکان می توانند در روشهای تحریک تخمدانی از روش طبیعی در صورت زیاد بودن تخمک ها ، بیمار را از تلاش برای باردارشدن منع کنند و در روشهای تحریک تخمدانی آزمایشگاهی اگر بیمار نگران چند قلویی است ، باید در انتقال بیش از ۲ جنین به رحم خودداری کرد.

دسته ها : علمی
هفتم 2 1388 18:37

چرا زنان بیشتر از مردان طعمه کیفزن ها قرار میگیرند؟
الف: قدر پول رو نمیدونند چون خودشون در نمیارنش؟
ب:کیف زن ها بزرگتر از مرد هاس؟
ج:یک زن تو خیابون باید به فکر تیپش باشه نه پولش؟
د:اصولا چون زنها عاقل تر از مرد ها هستند؟

پاسخ:گذینه ج و د 

دسته ها : طنز
ششم 2 1388 12:14

 

 

اروپا: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود

ایران: موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است   

  اروپا: مدیران بعضی وقتها استعفا میدهند

 ایران: عشق به خدمت مانع از استعفا میشود  

   اروپا: افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند

 ایران: افراد مدیر مادرزادی هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت است    

 اروپا: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند

ایران: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود  

   اروپا: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود

ایران: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده  

   اروپا: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند

ایران: اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند 

    اروپا: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی میکند و حتی ممکن است محاکمه شود

 ایران: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر میشود و پست مدیریت جدید میگیرد  

   اروپا: مدیران بصورت مستقل استخدام و برکنار میشوند، ولی بصورت گروهی و هماهنگ کار میکنند

ایران: مدیران بصورت مستقل و غیرهماهنگ کار میکنند، ولی بصورت گروهی استخدام و برکنار میشوند   

  اروپا: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی میدهند و با برخی مصاحبه میکنند

 ایران: برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن میکنند

     اروپا: زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است

 ایران: مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را میگیرند   

  اروپا: همه میدانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است 

  ایران: مدیران انسانهای ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد 

    اروپا: شما مدیرتان را با اسم کوچک صدا میزنید

 ایران: شما مدیرتان را صدا نمیزنید، چون اصلاً به شما وقت ملاقات نمیدهد    

 اروپا: برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است

 ایران: برای مدیریت، مورد اعتماد بودن کفایت میکند

دسته ها : طنز - اجتماعی
ششم 2 1388 12:13

   ۷ثانیه  طول میکشد تا غذا از دهان به معده برسد.

 موی انسان تحمل وزن ۳ کیلو را دارد.

حدودا هزار میلیارد باکتری روی پا وجود دارد

 زنان دو برابر مردان پلک میزنند 

قلب زنان از مردان تندتر میزند

 پوست انسان دو برابر مغزش وزن دارد

 اگر بزاق شما حلال نباشد نمیتوانید مزه غذاها را تشخیص دهید  

خانمها مدتیست این متن را تمام کرده اند

 

دسته ها : دانستنیها
ششم 2 1388 12:13
نحوه دوشیدن شیر ۲ گاو شما از دیدگاهای مختلف…

سوسیالیسم: دو گاو دارید. یکی را نگه می‌دارید. دیگری را به همسایه خود می‌دهید.

کمونیسم: دو گاو دارید. دولت هر دوی آنها را می‌گیرد تا شما و همسایه‌تان را در شیرش شریک کند.

فاشیسم: دو گاو دارید. شیر را به دولت می‌دهید. دولت آن را به شما می‌فروشد.

کاپیتالیسم: دو گاو دارید. هر دوی آنها را می‌دوشید. شیرها را بر زمین می‌ریزید تا قیمتها همچنان بالا بماند.

نازیسم: دو گاو دارید. دولت به سوی شما تیراندازی می‌کند و هر دو گاو را می‌گیرد.

آنارشیسم: دو گاو دارید. گاوها شما را می‌کشند

سادیسم: دوگاو دارید. به هر دوی آنها تیراندازی می‌کنید و خودتان را در میان ظرف شیرها می‌اندازید.

آپارتاید: دو گاو دارید. شیر گاو سیاه را به گاو سفید می‌دهید ولی گاو سفید را نمی‌دوشید.

دولت مرفه: دو گاو دارید. آنها را می‌دوشید و بعد شیرشان را به خودشان می‌دهید تا بنوشند.

بوروکراسی: دو گاو دارید. برای تهیه شناسنامه آنها هفده فرم را در سه نسخه پر می‌کنید ولی وقت ندارید شیر آنها را بدوشید.
 
سازمان ملل: دو گاو دارید. فرانسه شما را از دوشیدن آنها وتو می‌کند. آمریکا و انگلیس گاوها را از شیر دادن به شما وتو می‌کنند. نیوزلند رای ممتنع می‌دهد.

ایده آلیسم: دو گاو دارید. ازدواج می‌کنید. همسر شما آنها را می‌دوشد.

رئالیسم: دو گاو دارید. ازدواج می‌کنید. اما هنوز هم خودتان آنها را می‌دوشید.

متحجریسم: دو گاو دارید. زشت است شیر گاو ماده را بدوشید.

فمینیسم: دو گاو دارید. حق ندارید شیر گاو ماده را بدوشید.

پلورالیسم: دو گاو نر و ماده دارید. از هر کدام شیر بدوشید فرقی نمی‌کند.

لیبرالیسم: دو گاو دارید. آنها را نمی‌دوشید چون آزادیشان محدود می‌شود.
 
دموکراسی مطلق: دو گاو دارید. از همسایه‌ها رای می‌گیرید که آنها را بدوشید یا نه.

سکولاریسم: دو گاو دارید. پس به خدا نیازی نیست
دسته ها : طنز - سیاسی
پنجم 2 1388 20:53
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند.  یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد.



آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند.

وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.
 سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا!!!!!!
دسته ها : داستان - طنز - سرگرمی
پنجم 2 1388 20:53

همه بچه ها مثل هم نیستند، تعداد کمی از بچه ها هستند نسبت به سن هوش فوق العاده ای دارند! مثلا یک جراح موفق، بدون شک یک آدم باهوشی است، اما وقتی این جراح فقط 7 سال سن داشته باشد باید نعجب کنید، یا مثلا یک نامزد دریافت جایزه صلح نوبل هم انسان باهوشی است اما اگر این شخص فقط 12 سال سن داشته باشد، جای تعجب ندارد؟! در این مطلب شما را با باهوش ترین کودکان جهان آشنا می کنم.  

دختر بجه زیبایی که ، یک خواننده بزرگ است! او با هر آهنگش  1000 یورو پول بدست آورده است. وی متولد October 6, 2002، او در Chisinau به دنیا آمده است. او بدون شک جوانترین هنرمندی است که با صدای زیباش چنین تجارتی برای خود راه انداخته است.او تنوانسته است دو ساعت اجرای زنده داشته باشد، او نشان شماره 1 را نیز در کشورش کسب کرده است. Gregory Smith متولد سال 1990 است، او در دو سالگی قادر به خواندن بود و زمانی که 10 سال سن داشت در دانشگاه ثبت نام کرد. وی موسس یک سازمان نیز هست و همواره در تلاش تا صلح و دوستی را بین جوانان جهان ترویج دهد، او برای اقدامات بشر دوستانه اش نامزد جایزه صلح نوبل نیز شده است. Akrit Jaswal یک جوان هندی است، او معمولی نیست! IQ او 146 است! "اکریت جاسوال" هیچوقت برای طبابت تعلیم ندیده, و با اینحال در زادگاهش او به عنوان یک طبیب ماهر یاد میشود.ماه فوریه سال گذشته "اکریت جاسوال" که او را پسر معجزه میخوانند در برنامه تلویزیونی "اوپرا وینفری" آمریکا حضور یافت و او پس از تولد در سال 1993میلادی, همه را با صحنه های عجیبی روبه رو ساخته و در این میان همچنین لقب نابغه خردسال را نیز به خود گرفته است. در این برنامه تلویزیونی وقتی مجری برنامه از او مپرسد که آیا او قادر به فهم کتابهای شکسپیر در سن چهار سالگی بوده است؟ جواب او مثبت بوده میگوید " بله آن را کاملا میفهمیدم به همین منظور همیشه میخواندمش"
این پسر خردسال سالها پیش از دهکده ای دور افتاده در هند سر برآورده و ویدئویی قدیمی او را درحال انجام یک عملیات جراحی خطرناک بر روی انگشتان به هم چسبیدهء یه دختر کوچک بر اثر سوختگی نشان میدهد و این عمل جراحی سر خط اخبار روز در سراسر جهان را در آن زمان به خود اختصاص داد چرا که این عمل توسط پسر بچه ای هفت ساله به نام اکریت جاسوال تبعهء دهکده "هیماچال پرادش" در هند انجام شده بود .
در حال حاضر, اکریت 13 ساله بوده و آی کیوی او 146 میباشد که باهوشترین فرد در رده سنی خود بر روی کره زمین محسوب میشود آن هم در کشوری که بیش از یک بیلیون جمعیت دارد. در حقیقت این آی کیو میانگین آی کیوی دانشمند بزرگ آلبرت انیشتین را نیز زیر پا گذاشته است . والدین "اکریت" میگویند حتی قبل از اینکه او زبان به سخت گفتن و تکلم بگشاید آنها بر اساس رفتارهایش حس میکردند که قدرت خاصی در او نهفته است.
"راکشا", مادر "اکریت" میگوید که یادگیری او بسیار سریع بود, بطوریکه در سن دو سالگی, وقتی یادگیری حروف الفبا در مدت زمان کمی پایان یافت ما سعی در آموزش وصل کردن حروف و ساخت کلمه و جمله نمودیم که متوجه شدیم او همزمان به نوشتن نیز روی آورده است. هنگامی که او در کلاس دوم بود تمامی امتحانات مربوط به کلاس پنجم را به آسانی و بطور کامل پاسخ میگفت و با گذشت زمان وقتی مادرش متوجه میشود که در سن خاصی او قادر به جوابگویی سوالات تکینیکی مقطع لیسانس دانشگاهی میباشد دیگر به طور قطع باورش شده بود که نبوغ خاصی در پسرش وجود دارد و در آن زمان بود که تمامی شکهایش به بقین بدل گشت.
در سنی که تمام کودکان حروف الفبا را می آموزند "اکریت" کتابهای شکسپیر مطالعه میکرد و در سن پنج سالگی کتابهای طبی جمع آوری کرده و کتابخانه کوچکی فراهم آورده بود و یک سال بعد او برای آموزش و مدارک رسمی در مدرسه ثبت نام کرد و همزمان به تدریس انگلیسی و ریاضیات به دیگران پرداخت.
"اکریت" در سنین خردسالی علاقه شدیدی به مبحث علوم و کالبد شکافی در سر میپروراند. دکترهای محلی متوجه علایق او شده به او اجازه میدادند تا در سن 6 سالگی شاهد انجام عملیات جراحی در بیمارستان باشد. و با اینکار او بیشتر تشویق به ادامه در این زمینه شده و در تمام زمینه های مرتبط به موضوع تا جایی که در توانش بود مطالعه مینمود. هنگامی که خانواده ای فقیر از استعداد ذاتی او خبردار شدند از او خواستند تا عملی را بر روی دختر خرد سالشان بطور مجانی انجام دهد که این عمل به موفقیت کامل به دست او به پایان رسید.
بعد از اتمام آن عمل "اکریت" به نابغه طبابت در هندوستان شهرت یافت و گاه و بیگاه همسایه و آشنا و غریبه برای مداوا و مشاوره به او مراجعه میکردند. در سن 11 سالگی "اکریت" به خاطر نبوغ خود, در "دانشگاه پنجاب" پذیرفته شد و بدین ترتیب او عنوان جوانترین دانشجوی دانشگاههای هندوستان را نیز به خود اختصاص داد. در پایان همان سال برای مشارکت و مشاوره در مسائل تحقیقاتی پزشکی به همکاری دانشمندان و علمای برجسته به دانشگاه سلطنتی انگلستان در لندن از او دعوت به عمل آمد.
"اکریت" میگوید که او میلیونها نظریه در زمینه طبابت در سر دارد ولی در حال حاضر او تمام هوش و حواس خود را بر روی یافتن راهی برای مبارزه با سرطان متمرکز ساخته است. او خاطر نشان کرد که در حال کار بر روی راه کاری به نام "
oral gene therapy" بر اساس نظریات و تثوریهای حاصل از ذهن خلاق خود میباشد و خود را تماما وقف کار بر روی این مکانیزم نموده است.
"اکریت" خاطره های دردناکی از مردمانی که مبتلا به سرطان بوده و بر اثر فقر در گوشه و کنار خیابان جان میباختند و برای آنها جایی در بیمارستان نبوده و توان مالی دوا و درمان را نیز نداشته اند در سر دارد, و حالا او میخواد تا نبوغش را در راه کاهش رنج و عذاب آنها به کار گیرد. او در این رابطه میگوید " من از این ماجرا بسیار رنج میبرم و شاید بتوان گفت مشوق اصلی برای علاقه شدید من برای طبابت و مخصوصا سرطان همین خاطرات تلخ باشد".
هر چند که تمام تلاش "اکریت" برای پرداخت قیمتی سنگین در ازای مهر و عاطفه خانواده اش میباشد, چرا که پدرش پشتیبانی عاطفی خانواده که در این سنین لازمه زندگی برای یک کودک هم سن و سال اوست از او دریغ داشته و به گفته شده تا زمانی که درمانی برای سرطان نیافته حق باز گشت به خانه و سرزمین خود را ندارد و باید در غربت به سر کند . و با تمام بچگی و افکار و نیازهای کودکانه "اکریت" قربانی والدینش برای تحمل دوری او را درک کرده و تمام سعی و تلاش خود را به کار گرفته و به خود اطمینان دارد که این فداکاری آنها را که برای سختکوش بار آمدن او انجام میدهند بی نتیجه نخواهد گذاشت و با اینکه از خانواده ای فقیر بوده امیدهای گرانقیمتی برای رسیدن به هدفش در دل میپروراند.
در حال حاضر "اکریت" بطور همزمان در رشته های گیاه شناسی, جانور شناسی, و شیمی در مقطع لیسانس درحال تحصیل است و او امیدوار است تا روزی در دانشگاه "هاروارد" به ادامه تحصیل پرداخته و به اخذ مدارک و همچنان دانش بالاتر دست یابد.
 Kim Ung-Yong بیشترین ضریب هوشی را در جهان دارد، کافیست بدانید او از 4 سالگی در دانشگاه حضور یافت و در سن 15 سالگی تنوانست مدرک دکترای خود را دریافت کند!   دختر بچه زیبایی تصویر بالا هم یک هنرمند جوان یا بهتر بگم کودک هنرمند است! او جوانترین نقاش دنیاست، او نمایشگاه های برای آثاز خود نیز دارد و علاقه مندان زیادی هم دارد. آثار زیبایی او را در تصویر بالا (پشت خودش) می توانید ببینید. این ها بخش کوچکی از آثار او می باشد

دسته ها : شگفتی ها - سرگرمی
پنجم 2 1388 20:53
یکی از اعتقادات در رابطه با بخت گشایی این بود که وقتی فرد پنبه زنی را به داخل خانه برای کار می آوردند . منتظر می شدند تا پنبه زن به منظور انجام عملی برای مدتی دست از کار بکشد و در این هنگام فوراٌ دختر دم بخت خانه را دور از چشم پنبه بزن آورده و از توی کمان پنبه زنی عبورش می دادند و معتقد بودند که به زودی زه کمان وی پاره خواهد شد و به این ترتیب نیز بخت دخترشان باز می شود . در صورت پاره شدن چله کمان ، جازدن آن کار بسیار مشکلی برای پنبه زن ها بود و به همین خاطر پنبه زن ها سعی می کردند تا جایی که ممکن است کمانشان را رها نکنند تا دست هیچ دختری به آنها نرسد و باعث پاره شدن زه کمان آنها نشود .
برای بخت گشایی کار دیگری نیز می کرده اند و آن اینکه هر گاه درون خانه و یا در منزل همسایگان ، برای نذر گوسفندی می کشتند . مادری که می خواست هر چه زودتر دخترش به خانه بخت برود . چادر دخترش را به همراه مقداری پول و با یک کله قند به قصاب می داد و از وی می خواست که چادر دخترش را از درون روده گوسفندی عبور دهد و بر این اعتقاد بودند که دختر با سر کردن آن چادر ، به زودی بختش باز می شود .

از دیگر معتقدات مردم برای بخت گشایی و همچنین برآورده شدن دیگر حاجات خویش ، دوختن پیراهن مراد بوده است . این مراسم به این شکل بود که در روز بیستم و هفتم ماه مبارک رمضان که روز قتل این منجم می باشد . زن ها آرایش کرده به مساجد می رفته اند تهرانی ها عموماٌ در مسجد شاه تجمع می کردند و با پارچه هایی که از قبل تهیه کرده بودند در بین دو نماز پیراهن مردا می دوختند و معتقد بودند که با پوشیدن این لباس کلیه حاجت های آنها از جلمه گشاده شدن بخت آنها برآورده خواهد شد و در بین بعضی از زنان این اعتقاد نیز بود که پارچه پیراهن ذکر شده را بهتر است که از پول حاصل از گدایی خریداری نمایند .

خواستگاری و بله بران

مراسم خواستگاری معمولاٌ بدین ترتیب بود که مادر داماد به چند تن از زنانی که کارشان پیدا کردن دختر بود می سپرد که اگر دختری را با شرایط مورد نظر وی در نظر دارند به وی معرفی کنند و یا درصدد پیدا کردن چنین دختری باشند . پس از مدتی یکی از زنان دختری را در نظر گرفته و به همراه یک یا چند تن از زنان خانواده داماد برای دیدن دختر مورد نظر سرزده به خانه او می رفتند دختر دم بخت بعد از مدتی با کاسه ای آب وارد اتاق خواستگاران می شد و آب را به آنها تعارف می کرد و پس از آن به کناری می نشست . در این هنگام یکی از خواستگاران که از همه با تجربه تر بود به طرف دختر رفته و چادر و یا چارقد دختر را کنار زده دستی به سر وی می کشید و موهای دختر را جابجا می کرد تا ببیند که مبادا دختر کچل باشد و موهاعاریه ای باشد . بعد از مطمئن شدن از موها ، شروع می کرد به بو کردن دهان و زیربغل و خلاصه تمامی بدن دختر ، که خدای ناکرده بوی بد ندهد . پس از انجام این تشریفات و مورد پسند واقع شدن دختر ، به خانه داماد برگشته و شرح ماجرا را توصیف می کرد و داماد نیز با شرحی که خواستگاران می دادند تصویر دختر را در ذهنش مجسم می کرد و آنگاه موافقت و یا عدم موافقت خود را اعلام می داشت .
در صورت موافقت داماد ، پدر وی به همراه چند تن از بزرگان فامیل به خانه دختر رفته و به اصطلاح شیرینی می خوردند فردای آن روز مادر و خاله و عمو و دیگر کسان نزدیک داماد برای بله برون به خانه عروس رفته و راجع به مهریه و شیربها و روز عروسی و مسائلی دیگر نظیر آن صحبت می کردند . پس از چند روز از خانه داماد هدایایی به وسیله چندین مجمع به منزل عروس فرستاده می شد که وسایل درون مجمع ها معمولاٌ عبارت بودند از : یک عدد انگشتر با حلقه طلا ، یک کاسه نبات ، دو کله قند ، تعدادی لباس برای پدر و مادر و خود عروس که بسته به فصول سال از جنس های مختلف انتخاب می شده است . البسه ای که برای عروس فرستاده می شد معمولاٌ عبارت بود از : یک چادر ، یک پیراهن ، یک تنبان با دامن ، یک جفت کفش ، دو جفت جوراب ، یک یا دو عدد چادر ، یک یا دو عدد پستان بند و زیرجامه همچنین مقداری از میوه های فصل و شیرینی نیز جزو اصلی این هدایا به شمار می آمده است

خرید عروسی

پس از خواستگاری و پسند طرفین و انجام مراسم بله برون ، را هر زمانی که طرفین موافقت کردند و مورد قبول واقع می شد و ایجاد اشکالی نمی کرد . جهت خرید وسایل عروسی تعیین می کردند . وسایلی که معمولاٌ در این زمان خریده می شد عبارت بود از : پارچه و با لباس دوخته شده ، آیینه و شمعدان ، وسایل آرایش عروس ، لباس های زیر برای عروس ، کفش و جوراب ، لوازم مربوط به سفره عقد و دیگر وسایل اینچنین ، نکته دیگر قابل ذکر آن که برای این خرید یک یا دو نفر از خانواده عروس و داماد انتخاب می شدند که معمولاٌ نیز در این خرید عروس و داماد شرکت نداشتند ( البته این قضیه جنبه همگانی نداشته و گاهی خود عروس و داماد شرکت می کردند ) و نمایندگان به سلیقه خود وسایل مورد نیاز را خریداری می کردند . در ضمن این نکته را نیز باید متذکر شد که خرج این دسته خریدها کلاٌ به عهده داماد بوده است .

جهازبران

چند روز قبل از عروسی و گاهی روز قبل از آن ، مراسم جهاز بران صورت می گرفت . برای جهاز بران چند نفر طبق کش به همراه چند قاطر اجیر می شدند تا وسایل جهیزیه عروس را به خانه داماد حمل کنند . علاوه بر طبق کش ها ، عده ای نقاره زن نیز استخدام می شدند تا در طول راه به هنرنمایی بپردازند . قبل از رسیدن گروه مزبور چند تن جلوتر به خانه داماد می رفتند و قسمتهایی از خانه داماد را که برای عروس در نظر گرفته شده بود ، نظافت کرده و به اصطلاح آب و جارو می کردند . هنگامی که جهیزیه در خانه داماد جای می گرفت . فردی از طرف خانواده عروس صورت اسبابی که آورده بودند را نشان داماد می داد و از وی بابت آنها رسیدی دریافت می کرد که به آن سیاهه می گفتند . علاوه بر آن دادن انعام به طبق کش ها و نقاره چی ها جزو وظایف داماد به حساب می آمد . طبق کش ها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند که نقل ها و پارچه های کف طبق ها را که برای تزئین تدارک دیده شده بود را برای خود برداند . وسایل جهیزیه طبق توافقی که قبلاٌ بین خانواده های عروس و داماد صورت گرفته بود تهیه می شد . به عنوان مثال گاهی عبارت بود از : دیگ ، قابلمه ، ملاقه ، آبکش ، مجمع های مسی ، آفتابه لگن و اسباب دیگری همچون رختخواب ، متکا ، پشتی ، پرده ، سماور ، بلور و علاوه بر همه اینها ، آینه و قرآن جزو اصلی مهمترین وسایل جهیزیه به شمار می رفته است .

حنابندان

سه یا چهار روز به عقد مانده حنابندان انجام می گرفت که اولین آرایش عروس را انجام می دادند .

آرایش عروس ( بزک عروس )

پس از پایان استحمام عروس را با ساز و ذهل به خانه می آوردند و در این هنگام مشاطه ای که از قبل فراخوانده شده بود شروع به آرایش عروس می کرد .
آرایش های گذشتگان در فرهنگ های فارسی تحت عنوان ( هر هفت ) معرفی شده است و هر هفت یعنی لوازم آرایش زنانه که در قدیم عبارت بود از هفت چیز : سرخاب ، سفیدآب ، حنا ، وسمه ، سرمه ، زرک ، غالیه و خال ، بنابراین هر هفت کردن به معنی آرایش کردن است و مترادف آن نیز همان اصطلاح هفت قلم آرایش کردن می باشد

مراسم عقد کنان

مراسم عقدکنان را معمولاٌ در خانه عروس انجام می دادند و برای انجام این امر اتاقی را در نظر می گرفتند که مراسم عقدکنان در آن اجرا می شد . قبل از شروع مراسم چند تن از زنان خوش سلیقه و خوشبخت فامیل ، برای تزئین سفره عقد در اتاق مزبور حاضر می شدند و با ظرافت خاصی اسباب سفره را در سرجای خود می چیدند . اسباب سفره عقد عموماٌ عبارت بود از : نقل و شیرینی ، چند کله قند ، چند لاله یا جار ، گلابدان ، خنچه ، اسپند ، کاسه ای آب که رویش یک برگ سبز باشد و .... به هنگام عقد عروس را مقابل آیینه و رو به قبله می نشاندند و به هنگامی که عاقد در حال خواندن خطبه عقد بود لازم می دانستند که عروس خانم حتماٌ در آیینه نگاه کند تا بدین ترتیب بختش همچون آیینه صاف و روشن باشد و همچنین در موقع خواندن خطبه دو زن سپیدبخت دو سر پارچه ای سفید را گرفته و در بالای سر عروس نگاه می داشتند و زن سپیدبخت دیگری به نیت شیرین شدن زندگی عروس بر سر او قند می سایید و در این هنگام فرد دیگری با یک سوزن و نخ هفت رنگ جلو آمده و تعدادی کوک بر پارچه مزبور می زد . به هنگام این کار زیر لب می خواندند : دوختم ، دوختم ، زبان مادر شوهر ، خواهر شوهر ، جاری و پدرشوهر را دوختم .

بردن عروس

پس از جاری شدن خطبه عقد و مراسم عقد کنان چند ساعتی را به زدن ساز و رقص و شادمانی سپری می کردند . آنگاه چند نفر از خانه داماد با اسب سفیدی برای بردن عروس می آمدند . عروس را سوار بر اسب کرده و در جلوی آنها عمله جات طرب و پشت سر آنها نیز جاروکشان و سپس اسب عروس حرکت می کرده است . وقتی قافله عروس به خانه داماد می رسید باید داماد به پیشواز عروس می رفت و نارنجی به طرف وی پرتاب می کرد . اگر عروس می توانست نارنج را در هوا بگیرد نشانه آن بود که عروس بر سر داماد مسلط خواهد شد . هنگامی که می خواستند عروس را به خانه داماد ببرند پسربچه نابالغی را آورده و یک بقچه حاوی نان و پنیر را به وی می دادند و بچه موظف بود که این بقچه را به کمر عروس ببندد و با این نان و پنیر عروس را روانه خانه داماد می کردند . وقتی که عروس می خواست پایش را در آستانه در خانه داماد بگذارد . فندق یا گردویی را زیر پایش قرار می دادند تا به این ترتیب هر گونه طلسمی که برای عروس شده از بین برود در هنگام ورود ، عروس زیر لب می گفت یا عزیزالله ، به این نیت که عزیز شوهرش بشود و در این موقع داماد باید با بالای سر در خانه برود تا عروس از زیر پاهای او عبور کند تا بدین طریق در زندگی بر سر عروس مسلط باشد در موقع ورود داما به اتاق عروس نیز ، کفش های عروس را در بالای در قرار می دادند تا بدین ترتیب عروس بر سر داماد مسلط باشد . بعد از اینکه عروس به خانه داماد وارد شد زن های فامیل می آمدند و شروع به شادمانی می کردند . آنان بر سر عروس و داماد مانند سرعقد نقل و پول می ریختند و می گفتند که هر گاه از این نقل دختر دم بختی بخورد به زودی بختش باز می شود .
مسأله دیگر اینکه داماد نیز می تواند در این مجلس زنانه حضور داشته باشد و بر این عقیده بودند که در این شب داماد به تمامی زنان محرم می باشد .



پاتختی و مادر زن سلام

یکی از مجالسی که پس از عروسی به اجرا در می آمد مراسم پاتختی بود که بلافاصله بعد از شب عروسی و در اولین صبح برگزار می شد . در این مراسم عموماٌ نزدیکان عروس و داماد شرکت داشتند و عده ای مطرب نیز دعوت می شدند تا برای شادمانی مهمانان هنرنمایی و نوازندگی کنند . همچنین در صبح بعد از عروسی ، داماد موظف بود که با مادر زن خود ملاقاتی داشته باشد و از او به خاطر دختر پاکی که به او داده تشکر کند .


پاگشا

مراسمی بود که چهل روز بعد از عروسی در خانه مادر عروس برپا می شد و در آن عروس و داماد و فامیل های نزدیک دو طرف شرکت داشتند . برگزاری این مجلس به این علت بود که دو فامیل بیشتر با هم آشنا شود و نیز دختر بتواند بعد از گذشت زمانی دوباره به خانه مادرش بیاید .
   عجیب ترین رسم‌های ازدواج در دنیا سیاه کردن عروس در اسکاتلند

در اسکاتلند یکی از رسم‌های قبل از مراسم اصلی ازدواج آن است که باید عروس را سیاه کرد. طبق این رسم؛ اطرافیان باید عروس را غافلگیر کرده و بدون این‌که خبر داشته باشد، روی سرش مواد کثیف‌کننده‌ای همچون آب کثیف، تخم‌مرغ، سس‌های مختلف، پر و موادی از این قبیل بریزند. سپس عروس آینده که کاملا کثیف شده، توسط همان اطرافیان دور شهر چرخانده می‌‌شود و حتی او را به چند قهوه‌خانه و رستوران شلوغ هم می‌‌برند که همه او را ببینند.

سکه‌های کفش عروس در سوئد

یک رسم کهن در سوئد این است که عروس سکه‌هایی را در کفش خود حمل می‌‌کند. یک سکه نقره از طرف پدر عروس در کفش چپ او قرار می‌‌گیرد و یک سکه طلا از طرف مادرش در کفش راست عروس گذاشته می‌‌شود و او باید در تمام مدت مراسم این سکه‌ها را در جای خود نگه دارد. این کار نشانه احترام همیشگی عروس به پدر و مادرش و حمایت پدر و مادر از اوست.


ظروف شکسته، ربودن عروس و اره کردن درخت در آلمان

یکی از جالب‌ترین رسم‌های قدیمی آلمان این است که فامیل عروس و داماد قبل از مراسم، تعداد زیادی ظرف و ظروف را می‌‌شکنند و بعد عروس و داماد را مجبور می‌‌کنند تا آنها را جمع کنند. طبق سنن آلمانی وقتی عروس و داماد با کمک یکدیگر این ظرف‌های شکسته را که با تلاش بسیار اطرافیان پخش شده‌ جمع می‌‌کنند، در حقیقت خود را آماده می‌‌سازند که در کنار یکدیگر به جنگ مشکلات زندگی بروند و این کار برای عروس و داماد خوش‌یمن است.

در بسیاری از دهکده‌های آلمانی دوستان عروس یا داماد، عروس را می‌‌دزدند و در جایی پنهان می‌‌کنند. سپس داماد باید عروس خود را پیدا کند. البته این جستجو همیشه از یک قهوه‌خانه شروع می‌‌شود و داماد، حاضرین در قهوه‌خانه را دعوت می‌‌کند تا پس از نوشیدن یک نوشیدنی به خرج او، در پیدا کردن عروس، وی را یاری دهند.اره کردن کنده درخت هم یکی دیگر از رسوم آلمانی است که به نظر می‌‌رسد به منظور ارزیابی مهارت‌های جسمانی عروس و داماد طراحی شده است. پس از انجام مراسم عقد، عروس و داماد باید یک کنده بزرگ را دونفری اره کنند و البته باید این کار را تنها با دست راست‌شان انجام دهند. اگر آنها این کار را به خوبی و با همکاری یکدیگر انجام دهند، معلوم می‌‌شود که زندگی زناشویی خوبی خواهند داشت ولی اگر نتوانند از پس آن برآیند، حتما کارشان به مشکل برخورد خواهد کرد.


پرش عروس و داماد در بین سیاهپوستان

عروس و دامادهای سیاهپوست آمریکایی رسم جالبی برای خود دارند. منشا این رسم مشخص نیست ولی معنای جالبی دارد. پرش عروس و داماد پس از عقد انجام می‌‌گیرد و در آن عروس و داماد باید با یک پرش، زندگی تازه را آغاز کنند. این پرش بدان معناست که آنها تمام مشکلات و نگرانی‌های زندگی مجردی را رها می‌‌کنند و با یک جهش بلند پا به زندگی زناشویی و ماجراهای تازه آن می‌‌گذارند. این پرش باید جلوی چشم خانواده‌های عروس و داماد انجام گیرد
پنجم 2 1388 20:53
X