صفحه ها
دسته
برخي از نوشته ها
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1027337
تعداد نوشته ها : 446
تعداد نظرات : 419
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

خوب است که بدانیم شاید که عمل کنیم!!!

تفاوت کشورهای ثروتمند و فقیر، تفاوت قدمت آنها نیست 

 برای مثال کشور مصر بیش از 3000 سال تاریخ مکتوب دارد و فقیر است !
 
اما کشورهای جدیدی مانند کانادا، نیوزیلند، استرالیا که 150 سال پیش وضعیت قابل توجهی نداشتند، اکنون کشورهایی توسعه یافته و ثروتمند هستند .
 
تفاوت کشورهای فقیر و ثروتمند در میزان منابع طبیعی قابل استحصال آنها هم نیست .

ژاپن کشوری است که سرزمین بسیار محدودی دارد که 80 درصد آن کوههایی است که مناسب کشاورزی و دامداری نیست اما دومین اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمریکا را دارد. این کشور مانند یک کارخانه پهناور و شناوری میباشد که مواد خام را از همه جهان وارد کرده و به صورت محصولات پیشرفته صادر میکند .

>مثال بعدی سویس است.
 
کشوری که اصلاً کاکائو در آن به عمل نمیآید اما بهترین شکلاتهای جهان را تولید و صادر میکند. در سرزمین کوچک و سرد سویس که تنها در چهار ماه سال میتوان کشاورزی و دامداری انجام داد، بهترین لبنیات (پنیر) دنیا تولید میشود .

سویس کشوری است که به امنیت، نظم و سختکوشی مشهور است و به همین خاطر به گاوصندوق دنیا مشهور شده است (بانکهای سویس) .
>
 
افراد تحصیلکردهای که از کشورهای ثروتمند با همتایان خود در کشورهای فقیر برخورد دارند برای ما مشخص میکنند که سطح هوش و فهم نیز تفاوت قابل توجهی در این میان ندارد .


نژاد و رنگ پوست نیز مهم نیستند. زیرا مهاجرانی که در کشور خود برچسب تنبلی میگیرند، در کشورهای اروپایی به نیروهای مولد تبدیل میشوند .

>پس تفاوت در چیست؟

تفاوت در رفتارهای است که در طول سالها فرهنگ و دانش نام گرفته است .

وقتی که رفتارهای مردم کشورهای پیشرفته و ثروتمند را تحلیل میکنیم، متوجه میشویم که اکثریت غالب آنها از اصول زیر در زندگی خود پیروی میکنند:
 
 
 1. اخلاق به عنوان اصل پایه
 
 2. وحدت
 
 
3. مسئولیت پذیری
 
 4. احترام به قانون و مقررات
 
 5. احترام به حقوق شهروندان دیگر
 
 6. عشق به کار
 
 7. تحمل سختیها به منظور سرمایه گذاری روی آینده
 
 8. میل به ارائه کارهای برتر و فوق العاده
 
 9. نظم پذیریی
 

اما در کشورهای فقیر، عده قلیلی از مردم از این اصول پیروی میکنند .
 
ما ایرانیان فقیر هستیم نه به این خاطر که منابع طبیعی نداریم یا اینکه طبیعت نسبت به ما بیرحم بوده است

ما فقیر هستیم برای اینکه رفتارمان چنین سبب شده است.

ما برای آموختن و رعایت اصول فوق که (توسط کشورهای پیشرفته شناسایی شده است) فاقد اهتمام لازم هستیم ...

اگر شما این پیام را برای دیگران نفرستید:
 
اتفاقی برای شما نمیافتد،
 
گربه شما نمیمیرد،
 
از محل کارتان اخراج نمیشوید،
 
هفت سال بدبختی بر سرتان آوار نمیشود
 
و مریض هم نخواهید شد .
 

 اما اگر میهن خود را دوست دارید،
 
  این پیغام را به گردش بیاندازید تا شاید تعداد بیشتری از هموطنانمان مانند شما آن را بفهمند، تغییر کرده و عمل کنند ...

نهم 2 1388 15:3
در سال ۱۸۱۲، جیمز بری (James Barry) (متولد ۱۷۹۵)، مردی جوان و ریز اندام، مدرک پزشکی خود را از د;انشگاه ادینبورگ (Edinburgh) در بریتانیای کبیر گرفت. پس از اخذ مدرک پزشکی در سال ۱۸۱۲ به لندن بازگشت تا در ب;یمارستان گای اند سنت توماس (Guy and St Thomas) تحصیلات خود را ارتقا داده و در زمینه جراحی تجربیاتی را کسب کند. پس از گذران دوره‏ای کوتاه، این پزشک جوان و نامی به استخدام ارتش در آمده و در سرزمینهایی دوردست (از جمله آفریقا و کانادا و هند) به ارتقاء سطح کیفی بیمارستانها و سلامت مردم و بخصوص افراد ارتش پرداخت. 
  • مورد عجیب چه بود؟
جیمز بری، این جراح سرشناس در سال ۱۸۶۵ از دنیا رفت. وقتی مامور به اصطلاح ما مرده‏شور خواست او را برای قراردادن در تابوت آماده نماید، با چیز عجیبی روبرو شد؛ جیمز بری یک زن بود.
هیچ‏کس به اندازۀ همکلاسی‏ها و دوستان جیمز حیرت زده نشده بود. پسری که سالها با وی دوست بوده و با او رفت و آمد داشتند، ناگهان زن از آب در آمده است. بعضی افراد جیمز بری را به دلیل داشتن جثه‏ای کوچک و صورتی ریزنقش، حتی مناسب برای دانشگاه نمی‏دانستند تا جاییکه مسئول گزینش دانشگاه باور نمی‏کرد که سن و سال جیمز به حد دریافت مدرک پزشکی کفاف می‏دهد.
  • او که بود؟
آقای جیمز بری که نام اصلی وی (خانم) «مارگارت آن بالکلی» است در ایرلند به دنیا آمد. لباسهایی که در سنین کودکی تن او می‏شد اکثرا پسرانه بود و همین روال ادامه یافت تا اینکه تشخیص پسر یا دختر بودن او سخت شده بود. ب;رادر جیمز بری، استاد نقاشی در رویال آکادمی لندن بود اما هیچ کس او را با برادرش اشتباه نگرفت. او علاقۀ شدیدی به تحصیل در رشتۀ پزشکی داشت اما شرایط آن زمان آنطور بود که خانمها نمی‏توانستند در این رشته تحصیل کنند. در نتیجه مارگارت بری تصمیم گرفت خود را به جای پسرها جا زده و مسیر زندگی خود را آنطور که دلش می‏خواست تغییر دهد. او اسم برادرش را بر روی خود گذاشت و به دانشگاه رفت و تبدیل به اولین پزشک زن در تاریخ شد. او با توجه به علاقۀ شدیدی که به کار و تحصیلات خود داشت، هر کجا که می‏رفت در ارتقاء سیستم بهداشت آنجا تلاش می‏نمود و موفقیتهایی را در این زمینه کسب نمود. همچنین با توجه به اینکه در زمان جیمز از بیهوشی و بی‏حسی برای اعمال جراحی بهره‏ای چندان نمی‏بردند، وی به سریع و فرز بودن در انجام اعمال جراحی مشهور بوده است.مارگارت، برای اطرافیانش دوست خوش مشربی نبود. وی کمی تندخو و حاضرجواب بود. همچنین هر وقت شخصی به صدای ظریف او و یا ظاهرش ایراد می‏گرفت، بعید بود که دعوایی تن به تن رخ ندهد. وی چندین بار به دلیل سرپیچی از فرماندهان خود مواخذه شد اما معمولا با مدارا با وی رفتار می‏شد. خوب است بدانید در همین زمینه فیلمی به نام بهشت و زمین - (۲۰۰۸) Heaven and Earth به کارگردانی مارلین گوریس ساخته شده که برداشتی است از زندگی جیمز بری؛ همچنین مجموعه‏ای مستند با نام A Skirt Through History که بوسیلۀ بی‏بی‏سی منتشر شده، خلاصه‏ای از زندگی جیمز بری را به تصویر کشیده و نیز رمانی با نام جیمز میراندا بری (James Miranda Barry) نوشتۀ پاتریشیا دانکر نیز به زندگی جیمز پرداخته است.
  • نتیجه گیری :
به نظر من از این داستان واقعی می‏توان بدین صورت استنتاج نمود که اگر انسان هدف خود را اکیدا دنبال کند، اگرچه به قیمت تغییر مسیر زندگی و یا مانند جیمز بری به قیمت جازدن مرد به جای زن تمام شود، دست یافتنی است و با تلاش و پشتکار، یک زن می‏تواند پزشک ارشد ارتش شود، وقتی که تحصیل در رشتۀ پزشکی برای خانمها ممنوع باشد. پورعلی.نت
نهم 2 1388 15:3

گهواره بیداری یهودا (
The Wake of Juda's cradle)

قربانی بوسیله یک کمربند آهنی به بالای کمرش آویزان میشد. پاها و دستهای قربانی را با طناب به هم بسته و پاهایش را بوسیله یک تکه چوب به صورت نیمه باز قرار میدادند به طوری که قربانی تنها می توانست آنها را همزمان با هم حرکت دهد. سپس قربانی را بالای یک هرم نوک تیز قرار می دادند. پاهای قربانی را بوسیله طنابی که به قوزک پایش بسته بود ا حد امکان می کشیدند. سپس قربانی را بر روی هرم قرار می دادند به طوری که نوک تیز هرم در مقعد یا در آلت وی قرار می گرفت. به این ترتیب قربانی، با توجه به فشاری که بر ماهیچه های وی وارد می آمد لحظه ای آسوده نبود و نمی توانست بخوابد.

باک*ره نورمبرگ (
The virgin of Nuremburg)

اسم این وسیله نشاندهنده اولین جاییست که این وسیله در آن ساخته شده است. گفته می شود که تصاویری بر روی این تابوت حکاکی می شده که آنرا ترسناکتر نشان دهد.
میخهایی در این تابوت قرار دارد که نقاط مختلفی از بدن قربانی را سوراخ می کند. ولی برای زنده نگه داشتن قربانی و زجر دادن وی، مکان این میخها طوری طراحی شده که اعضای حیاتی بدن را سوراخ نکند و قربانی را در حالت ایستاده زنده نگه دارد.
در این وسیله از هر دو طرف باز می شود ولی قربانی نمی تواند از آن خارج شود. دیواره های این تابوت به قدری ضخیم بوده که صدای ناله قربانی از بیرون آن شنیده نمی شود.
با تکرار این عمل، میخها دقیقا جای زخمهای قبلی را سوراخ می کردند که قربانی را زجرکش می نمود.

  
ارّه (
The saw)

این وسیله در همه جای اروپا یافت می شد. این ارّه برای جرمهای گوناگونی از قبیل شورش، جیب بری و عدم اطاعت نظامی استفاده می شد. این وسیله تقریبا در تمام خانه های اروپا برای اعدام پیدا میشد!
بر طبق نقاشیهای آن دوره، قربانی در حالت معسلامح قرار داده میشد که خون در مغز وی جمع شده و قربانی در هنگام اعدام با از دست دادن خون بیهوش نشده وقبل از مرگ زجر بکشد !



خفه کننده (
Garrotte)

این وسیله که یک نام اسپانیایی دارد اولین بار در اسپانیا مورد استفاده قانونی قرار گرفت. این وسیله تا سال ۱۹۷۵ برای اعدام استفاده میشد.
این وسیله منشا بسیار قدیمی دارد که از یک ستون چوبی و یک طناب که دور گردن قربانی بسته میشد تشکیل میشد.
این وسیله شکنجه در تمامی نقاط دنیا استفاده میشد. مدل اسپانیایی این وسیله برای اعدام طراحی شده بود. گردنبند آهنی ستون مهره های پشت گردن را سوراخ می کرد به طوری که قربانی به علت خفگی و خورد شدن مهره گردن جان می داد.

 


صندلی تفتیش عقاید (
The inqiuisitional chair)

این صندلیها پوشیده بود از میخهایی در پشت، محل قرار دادن بازو، محل نشستن و محل قرار دادن پا. میخها طوری طراحی شده بود که قربانی را ساکن نگه دارد و بوسیله پیچهایی هر چه بیشتر در بدن قربانی فرو رود.
قربانی بوسیله میله های آهنی و یا چوبی از کمر، مچ و سینه به صندلی بسته میشد. صندلی اغلب از آهن ساخته میشد که بتوان آنرا حرارت داد.از این وسیله در آلمان تا قرن ۱۹، در ایتالیا و اسپانیا تا قرن ۱۸ و در فرانسه و سایر کشورهای اروپای مرکزی تا اوایل قرن ۱۹ استفاده میشد.

 
پنجه گربه یا قلقلک اسپانیایی (
Cat's Paw or Spanish Tickle)

این وسیله بسیار شبیه پنجه گربه با چنگالهایی بسیار بلند و تیز می باشد. از این وسیله برای پاره پاره کردن گوشت بدن قربانی استفاده میشد. به دلیل ابعاد چنگالها، ماهیچه ها و استخوانها مانعی برای استفاده بربری از این وسیله نبودند. به طور یقین دستها و پاهای قربانی را ابتدا می بسته اند و سپس با این وسیله گوشت تنش را جدا می کرده اند.
  
گیوتین ( The Guillotine)

اسم این وسیله از نام مخترع فیزیکدان فرانسویش گرفته شده است و از وسایل دیگر اعدام بسیار سمبولیک تر بوده است.
دسته ها : تاریخی - تحقیقاتی
نهم 2 1388 15:1

اگر از وجود حلقه‌های دور چشم رنج می‌برید، اگر بین ابروهای‌تان چین و چروک‌ به‌وجود آمده است و اگر چین‌های صورت شما عمیق شده‌اند می‌توانید با انجام یک‌سری ورزش‌های ساده صورت، زیباتر و شاداب‌تر به نظر برسید و این مشکلات را برطرف کنید.
با انجام این حرکات ورزشی، صورت شما بسیار جوان‌تر به نظر می‌رسد و نیاز به انجام اعمال جراحی صورت برای از بین بردن چین‌ و چروک‌های صورت‌تان نخواهید داشت. این ورزش‌ها را باید روزی 10 بار و در هر بار هر حرکت را باید شش دفعه انجام دهید.

ورزش‌های ناحیه پیشانی و ابرو

1) انگشتان خود را کنار هم نگاه دارید و آنها را در ناحیه محل رویش موی خود بگذارید و پوست پیشانی خود را به سمت بالا بکشید و چند ثانیه نگه دارید و آن را رها کنید. شش بار پشت‌سر هم این کار را انجام دهید: این کار موجب از بین رفتن خطوط بالای پیشانی شما می‌شود.
2) ابتدا نوک انگشتان سبابه خود را در وسط ابروهای خود بگذارید و سعی کنید آنها را به طرف خارج صورت خود بکشید. هنگامی که این کار را می‌کنید سعی کنید با استفاده از عضلات صورت اخم کنید، یعنی دو حرکت در جهت مخالف انجام دهید تا عضلات این ناحیه را تقویت کنید. سپس برعکس این حرکت را انجام دهید، یعنی با دست ابروها را به سمت داخل بکشید و با استفاده از عضلات خود در برابر حرکت دست مقاومت کنید. این ورزش موجب از بین رفتن چین‌های بین دو ابرو و تقویت عضلات بالای پیشانی می‌شود.
 
ورزش چشم‌ها

1) سه انگشت وسط خود را زیر چشم‌های خود قرار دهید و در حالی که چشم‌هایتان بسته است، پوست صورت خود را به سمت پایین بکشید و بعد از چند ثانیه رها کنید. این ورزش موجب تقویت عضلات زیر چشمی و از بین رفتن پف زیر‌چشم‌ها می‌شود.

2) انگشت سوم و چهارم خود را گوشه چشم‌های خود بگذارید و به سمت بالا و پایین بکشید و چند ثانیه نگه دارید. آگهی این کار باعث می‌شود چروک‌های گوشه چشم از بین برود.
 
ورزش‌ گونه‌ها

سر خود را عقب بگذارید. سه انگشت وسطی خود را روی برجستگی گونه‌ها بگذارید و در حالی که با دست گونه‌ها را پایین می‌کشید تا جایی که می‌توانید لبخند بزنید. این کار عضلات گونه‌های شما را تقویت می‌کند.
 
ورزش‌ لب‌ها

1) انگشتان وسط خود را روی لب پایین بگذارید و آن را به سمت پایین بکشید تا دندان‌هایتان پدیدار شوند. این ورزش باعث تقویت عضلات دور دهان می‌شود.

2) انگشتان وسطی خود را روی چانه بگذارید و در حالی که آن را به سمت پایین می‌کشید، چانه خود را منقبض کنید. این کار موجب تقویت عضلات چانه می‌شود. با استفاده از این ورزش‌ها، صورتی زیباتر و شاداب‌تر داشته باشید

نهم 2 1388 14:59
وقتی ارتباط عاشقانه ات به انتها میرسد ، فقط به سادگی بگو : همه اش تقصیر من بود .
جکسون براون

شادمانی اسطوره ایست که در جستجویش هستیم.
جبران خلیل جبران

اگر به مهمانی گرگ می روید ، سگ خود را به همراه ببرید .
گوته

آن کسی که از رنج زندگی بترسد ، از ترس در رنج خواهد بود .
چینی

وقتی نانوا نان را با دقت و وسواس می پزد و به دست مشتری میدهد ، خدا با او در کنار تنور ایستاده است
کریستیان بوبن

اگر قرار است برای چیزی زندگی خود را خرج کنیم ، بهتر آن است که آنرا خرج لطافت یک لبخند و یا نوازشی عاشقانه کنیم .
شکسپیر

استعداد در فضای آرام رشد میکند و شخصیت در جریان کامل زندگی .
گوته

بیش از هر چیز نخست بدان که چه میخواهی .
فوخ

بردن ، همه چیز نیست ، اما تلاش برای بردن چرا .
لومباردی

اگر خاموش بنشینی تا دیگران به سخنت آورند ، بهتر از آنست که سخن بگویی و خاموشت کنند.
سقراط

عادتمند کسی است که به مشکلات و مصائب زندگی لبخند بزند .
شکسپیر

از استثنائـات است که کسی را بـه خاطر آنچه که هست دوست بدارند . اکثر آدمها چیزی را در دیگران دوست دارند که خود به آنها امانت می دهند : خودشان را ، تفسیر و برداشت خودشان را از او ..............
گوته

ماهی و مهمان دو روز اول خوب هستند ، از روز سوم بو می گیرند .
( البته از دید اسپانیولی ها )

در روز عشاق برای دوستت کارتی بفرست و روی آن بنویس : " از طرف کسیکه فکر میکند تو بی نظیری"
براون

مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان .
رومن رولان

جریان زندگی چیزی جز مبارزه میان عاطفه وعقل نیست .
مارک تواین

آزادی متعلق به یک نفر نیست ، مال همه است .
اسپنسر

هر کس مرتکب اشتباهی شده ، اکتشافی هم نکرده است .
گالیله

با دیگران آنگونه رفتار کن که میخواهی با تو رفتار شود .
براون

نیاسائید ، زندگی در گذر است . بروید و دلیری کنید ، پیش از آنکه بمیرید ، چیزی نیرومند و متعالی از خود بجای گذارید ، تا بر زمان غالب شوید .
گوته

عشق ما را می کشد تا دوباره حیاتمان بخشد .
شکسپیر

لبخند، حتی زمانیکه بر لبان یک مرده می نشیند ، بازهم زیباست .
کریستیان بوبن
 هرگز فرصت گفتن « دوستت دارم » را از دست مده .
براون

امید با مرگ هم به گور نمی رود .
شیلر

مرور زمان به خودی خود بسیاری از نگرانی ها را از بین می برد .
دیل کارنگی

هر چه نور بیشتر باشد ، سایه عمیق تر است .
گوته

من آینده را دوست دارم چون بقیه عمرم را باید در آن بگذرانم .
کترینگ

برای آنکه عمر طولانی باشد ، باید آهسته زندگی کنیم .
سیسرون

• به گونه ای زندگی کنید که وقتی فرزندانتان به یاد عدالت ، صداقت و مهربانی می افتند ، شما در نظرشان تداعی شوید .
جکسون براون

هرکس باید روزانه یک آواز بشنود ، یک شعر خوب بخواند و در صورت امکان چند کلمه حرف منطقی بزند .
گوته

تواضع بیجا آخرین حد تکبر است .
لابرویر

هیچکس بدبخت تراز کسی نیست که همیشه خوشبخت است .
هلندی

آنها که غائب اند ، کمال مطلوب اند و حاضرین معمولی و پیش و پا افتاده اند .
گوته

در دعوا اولین مشت را بزن و محکم هم بزن .
جکسون براون

فقط به ندای کودک درون خویش گوش بسپار نه هیچ ......
کریستیان بوبن

سعادت دیگران بخش مهمی از خوشیختی ماست .
رنان

با مردمان نیک معاشرت کن تا خودت هم یکی از آنان به شمار روی .
ژرژهربرت

با تقوی و خوبی میتوان سعادت آفرید .
زنون

برای شب پیری در روز جوانی چراغی باید تهیه کرد .
پلوتارک
طبیعی‌ترین شکل خانواده ‌این است که هیچ عاملی جز مرگ نتواند پیوند زناشویی را بگسلد و میان زن و شوهر جدایی بیفکند .

کوشش مصلحان جامعه ، مخصوصاً پیامبران خدا ، این بوده است که نظام خانواده ، یک نظام مستحکم و پایدار باشد و هیچ عاملی نتواند این کانون سعادت را متلاشی گرداند . به هرحال خانواده خوشبخت نشانه‌هایی دارد که در اینجا به چند نمونه آن اشاره می‌شود :


1-در بین اعضای خانواده جمله « به من چه یا به توچه » ردو بدل نمی‌شود ، چرا که اعضا به گفتگو و مشورت منطقی اعتقاد دارند و احساس مسؤولیت می‌کنند .


2-افراد به یکدیگر اعتماد دارند و از این اعتماد سوء استفاده نمی‌کنند و اعتماد را یکی از پایدارترین ویژگی ازدواج موفق و خانواده موفق می‌دانند .


3- تاجایی که امکان دارد با هم هستند و در مهمانی‌ها یا کارهای مربوط به خانواده تنها نمی‌روند . همدلی ، همکاری ، همفکری ،‌ هماهنگی را بقای خانواده خوشبخت می‌دانند.


4- باهم اتحاد دارند و در مسایل مختلف ، با گفتگو و مشورت به تفاهم می‌رسند و سعی می‌کننداگرسوء تفاهم به وجودآمد ، آن را در درون خود بدون این‌که کسی بفهمد حل کنند .


5-به سلیقه‌ها و عقاید یکدیگر آگاه بوده و به آن احترام گذاشته و عمل می‌کنند .


6-نسبت به هم شرم مسموم ندارند یعنی خواسته‌های طبیعی خودشان را بدون نگرانی یا خشونت ابراز می‌کنند .


7-به حریم یکدیگر احترام گذاشته و از حدود مشخص شده خود فراتر نمی‌روند .


8-نگران سلامت روحی و جسمی یکدیگر بوده و از هم مراقبت می‌کنند .

اگرچنانچه مشکلی به وجود آید سعی وافر در حل مشکل را دارند .


9-در بیشتر اوقات لحظات خوشی را که بایکدیگر بوده‌اند مرور می‌کنند ،

دنبال خاطرات تلخ نیستند ، دوست دارند همیشه در خوشی ، شادی و نشاط زندگی کنند .


10-برای فامیل‌ها و همسایه‌های خود اهمیت قائل‌اند و پذیرای فامیل یکدیگر هستند .


11-از امور مالی یکدیگرخبردارند و چیزی را از یکدیگر پنهان نمی‌کنند ،

صرفه‌جویی و پس‌انداز کردن جزء برنامه‌های اقتصادی خانواده‌های خوشبخت است .


12-برای رشد یکدیگر تلاش کرده و زمینه پیشرفت خانواده را فراهم می‌کنند .


13-افراد به هم افقی نگاه می‌کنند نه عمودی ، یعنی هیچ کس خود را برتر از دیگری

و در مقام قدرت نمی‌بیند . دیکتاتوری ، زور و قدرت طلبی حاکم نیست .


14- همه اعضاء احساس برنده بودن ، موفق بودن ، امیدداشتن می‌کنند و خودشان را در زندگی برنده می‌دانند .


15-درکنار هم احساس امنیت و آرامش می‌کنند نه ترس و اضطراب یا تنش و درگیری .


16- علاقه ، عشق ، محبت ، صفا و یکدلی خود را هم در رفتار و هم در گفتار به یکدیگر ابراز می‌کنند .


17-از یکدیگر انتظار بیجا و توقع نامناسب ندارند .


18-اگر مشکلی پیش بیاید به راه‌حل فکر می‌کنند و به دنبال مقصر و گناهکار نمی‌گردند

، دست به علت‌یابی و ریشه‌یابی آن مشکل می‌زنند و راه‌حل منطقی ارائه می‌دهند .


19-هریک از طرفین پیوسته به فکر خوشحال کردن و راضی نگه‌داشتن یکدیگر هستند .


20-زن و شوهر به خاطر همدیگر زندگی می‌کنند ،

اول خود بعد دیگران ، زندگی آنها به خاطر بچه‌ها یا ترس از طلاق و حرف‌ مردم نیست .


21-زن و مرد می‌توانند هرروز به دنیای اختصاصی یکدیگر نزدیک‌تر شوند ، کار به مسایل خصوصی و زندگی دیگران ندارند .


22-با درخواست‌های یکدیگر برخوردهای مثبت و منطقی دارند .


23-زن و مرد در کنار یکدیگر هستند نه رودر رو و رقیب یکدیگر ، بلکه رفیق هم هستند و واکنش منفی از خود نشان نمی‌دهند .


24-خانواده‌های خوشبخت تلاش دارند که بچه‌های خوب و خوشبختی نیز به جامعه تحویل دهند .
دسته ها : روانشناسی
نهم 2 1388 14:58

وزن اضافه بر معمول یا همان چاقی که غالباً ناشی از کم تحرکی و سوء تغذیه در جهان امروزی است در حال تبدیل به یک معضل اجتماعی است. فراهم شدن وسایل رفاه و پی آمد آن تنبل شدن افراد در انجام بعضی از کارها و کم شدن ترددها از یک طرف و شتاب در امور از جمله صرف غذا باعث مشکلات عدیده گوارشی و لاجرم چاقی شده است. عواملی از این دست و عوامل استرس زای دیگر که منجر به اضافه وزن در افراد شده است، آنها را به حل این نقیصه یا بیماری هدایت می کند. پناه بردن به دارو درمانی و یا پرداختن به ورزش و شبه ورزش هایی از جمله حمام سونا و استخر جکوزی، معمول ترین روش هایی است که افراد مبتلا به چاقی به آنها می پردازند.


ورزشهای سنگین و کم کردن وزن با عمل از دست دادن آب بدن در زمان کوتاه و پناه بردن به انواع داروها، ممکن است در کوتاه مدت پاسخی رضایت برانگیز به فرد بدهد، اما در درازمدت علاوه بر عودت بیماری، ممکن است مسبب بیماری های دیگر در استخوان ها و مفاصل نیز گردد.


بعد روانی چاقی که همانا جامعه گریزی و لاجرم افسردگی است، خطری به مراتب بیشتر از جنبه های جسمی آن دارد. این که چگونه برنامه هایی را در کارهای روزانه مان بگنجانیم که در سایه برنامه معمول و متعارف زندگی مان گم شده، ضمناً در کنترل وزن کمک مان کنند، همان دستورالعملی است که ما به آن ترفند های لاغری می گوییم، اتخاذ چنین روش هایی ارزان، شدنی و مفید است.

۱) هر روز ۵ وعده غذا میل کنید(۳ وعده کامل و ۲ وعده میان وعده صبح تا ظهر و ظهر تا شب. در این صورت متابولیسم بدن افزایش یافته و کالری ها سوخته می شود.)


۲) وقتی احساس کردید که اشتهایتان برطرف شده است، از روی میز بلند شوید، در این صورت شما معده خود را آموزش می دهید که به یک چاه بدون انتها تبدیل نشود.


۳) غذایتان را با سبزیجاتی مثل جعفری، ترخون و آویشن مخلوط کنید و با چاشنی های خوشبویی مثل پیاز، سیر، لیمو، سرکه یا ادویه هایی مثل زعفران، دارچین و کاری آن را میل کنید.


۴) گوشت و ماهی باید در کباب پز پخته شوند و با کمی روغن و مواد معطر آب پز شوند.


۵) از برنامه غذایی تان، مواد غذایی شور را حذف کنید(پنیر، گوشت و ماهی دودی…)


۶) یک لیوان آب پرتقال، لیمو، گریپ فروت و… قبل از غذا میل کنید. آزمایش نشان می دهد که این موضوع به حفظ اندام کمک می کند زیرا دستگاه گوارش را آرام کرده اشتها را کاهش می دهد.


۷) خوردن سبزیجات به صورت خام ضروریست، خصوصاً کاهو، پیاز، رازیانه، مارچوبه، کدوحلوایی، لوبیازمینی، فلفل و قارچ.


۸) به مقدار زیاد آب بنوشید، زیرا سموم زائد بدن و باقیمانده نمک موجود در بدن را دفع می کند. بهتر است یک لیوان آب قبل از خواب نوشیده شود، زیرا اسید اوریک بدن را رقیق می کند. همچنین هر روز صبح بلافاصله بعد از بیداری، خوردن یک لیوان آب برای مبارزه با یبوست ضروری است.


۹) برای پختن سبزیجات از زودپز استفاده کنید، زیرا طعم و رنگ و بوی آنها را حفظ می کند.


۱۰) اگر در حال عبور از یک بحران هستید، سعی کنید یخچال خودتان را با مواد غذایی کم کالری پر کنید.


۱۱) از شیرینی ها و مارمالادهای صنعتی و کارخانه ای اجتناب کنید.


۱۲) از غذا خوردنتان لذت ببرید و در حین غذا خوردن سعی کنید آرامش داشته و با نشاط غذا بخورید.


۱۳) تلاش کنید بعد از شام چیزی میل نکنید، زیرا زمان لازم جهت هضم غذا قبل از خواب از میان می رود.


۱۴) بعد از خوردن هر غذا یا در هر موقعیتی پیاده روی کنید و بدانید که پیاده روی تنش و اضطراب را کاهش می دهد.


۱۵) خوردن میوه با پوست، راهی است برای مقابله با یبوست. در این ارتباط می توانید آلبالو، گیلاس، آلو، توت فرنگی، سیب، انگور و هلو بخورید.


۱۶) از آسانسور دوری کنید و از پله ها برای رسیدن به خانه یا اداره استفاده کنید. بالا رفتن از پله ها ۱۱۰۰ کالری در ساعت می سوزاند و همچنین ران ها را تقویت می کند.


۱۷) یک ایستگاه قبل از مقصد و یک ایستگاه بعد از مبدأ از اتوبوس سوار یا پیاده شوید.


۱۸) از نوشابه های گازدار اجتناب کنید و به جای آن از آب یا نوشیدنی بدون شکر استفاده کنید.


۱۹) از ماشین شخصی تان کمتر استفاده نموده، به جای آن پیاده طی طریق کنید.


۲۰) در مصرف نمک زیاد روی نکنید، چرا که نمک آب را در نسوج بدن نگاه می دارد.


۲۱) تنبل نباشید و از راه های میان بر و کوتاه برای رسیدن به مقصد خودداری کنید. بهتر است که از راه های طولانی تر استفاده کنید و در زمان تردد صرفه جو نباشید.


۲۲) کالری، پروتئین، چربی، شکر و چیزهایی را که می خورید با هم مقایسه کنید، در این صورت یک رژیم سالم غذایی به دست می آورید.


۲۳) از غذاهای اشتهاآور دوری کنید و به جای آن تا می توانید از میوه یا مواد غذایی کم کالری در نیمروز استفاده کنید.


۲۴) یک روش خوب برای شروع یک روز خوب، انجام حرکات ورزشی به مدت ۲۵ دقیقه است.


۲۵) اگر فرزند کوچک دارید، بهانه خوبی است برای این که هر روز برای قدم زدن با او و رفتن به پارک از خانه خارج شوید. و اگر چنین نیست، شما می توانید از یک دوست و همسایه کمک بگیرید تا در پیاده روی شما را همراهی کند.

نهم 2 1388 14:58
1- علائم جـوانی ( انـرژی، انــعطاف پذیری، پوست هـموار و شفاف، سرزندگی )

2- علائم تندرستی ( پوســت شـــفـاف، فـقـدان بـیماری، تناسب اندام)


3- تقارن در جسم و صورت. یـــکی از عوامل بسیار مهم در هر دو جنس محسوب میگردد. تطابق نیمه راست و چپ بدن.

4- چهره کودکانه (بیبی فیس) و تخم مرغی شکل.

5- عدم وجود هر گونه نشان بیماری و یا پیشرفت سن: چین وچروک، موی سر خاکستری، رنگ رخسار نامناسب، لکه های روی پوست، دندانهای ناسالم در تمام جهان نازیبا تلقی میگردد.

6- موهای براق، ضخیم و پرپشت.

7- دندانهای سفید، متقارن و بزرگ.

8- پیشانی بلند تر. (نشانه حجم مغز بیشتر و هوش بالاتر)

9- چشمان درشت با فاصله بیشتر از یکدیگر.

10- ابروهای نازک و تیره.

11- مژه های تیره تر و بلندتر.

12- بینی باریک و کوچک.

13- صورت باریک.

14- استخوان گونه برجسته و چانه کوچک.
هشتم 2 1388 15:5
بی ‏تردید اکثر هموطنان سریال یوسف نبی را از ابتدا دنبال کرده و یا اینکه حداقل چند قسمتی از آن را دیده‏اند. با توجه به این مطلب و همچنین با توجه به اینکه روزهای شنبه به هرکجا که می‏رفتم صحبت از آن بود، تصمیم گرفتم مطالبی را با این محتوا تقدیم خوانندگان محترم نمایم.
داستان سریال یوسف نبی با توجه به اینکه با دقت تمام بررسی و نوشته شده و مورد تایید بسیاری از افراد متخصص در زمینه داستان‏های قرآنی قرارگرفته، بهتر است فقط به دید یک سریال معمولی آنرا نبینیم.

در مورد دلیل مصائبی که بر سر یوسف و یعقوب آمده در پستی با نام “ماجرای یوسف و یعقوب از منظر قانون عمل و عکس العمل” توضیح داده‏ام؛ اما در این پست نکات آموزنده‏ای که می توان از این سریال استخراج نمود را تقدیمتان می‏نمایم.

۱ - هر انسانی ممکن‏الخطاست : یعقوب نبی با ترک اولی  فرزندش را سی و اندی سال از خود دور کرده و همچنین یوسف نبی نیز به قعر چاه افتاد.

۲ – خلوت نمودن مرد و زن، با هر درجه از اطمینان و خودنگهداری، اشتباه است : همانطور که دیدید یک زن، نه زنی مانند زنهای دیگر – آبرودار و از خانواده‏ای متمکن – بازهم اسیر میل نفس شد و زندگی و آبروی خود را تباه نمود.

۳ – حسادت، انسان عامی و فرزند نبی نمی‏شناسد : حسادت زندگی هر انسانی را به آتش کشیده و آبرو و اعتبار فرد را از بین می‏برد، همانطور که برادران یوسف با اینکه فرزندان پیامبر خدا بودند، از روی حسادت آبرو و اعتبار خود را از دست دادند.

۴ – امیدواری به رحمت خدا، حتی در قعر چاه و بدون هیچ ابزاری، منجر به موفقیت و خلاصی از مهلکه‏های مسیر زندگی است.

۵ – افراد تاثیرگذار همیشه و همه‏جا باعث رونق می‏شوند : همانطور که یوسف مخوفترین زندان آن زمان مصر را تبدیل به استراحتگاهی سرسبز کرده بود، همیشه افراد تاثیرگذار در صورتی که تاثیرگذاریشان مثبت باشد، مفید واقع می‏شوند. چرا ما تاثیرگذار نباشیم؟

۶ – ادب، پاکیزگی، تلاش و پشتکار، جوانی چوپان را تبدیل به فرد اول مملکت می‏کند : همانطور که یوسف با رعایت این سه مورد به این درجات عالی رسید و عزیز مردم شد. بعضی از افراد می‏گویند ما کجا و آن کجا؟ که این برداشت غلط است.

۷ – فروتنی و تواضع انسان را در میان مردم عزیز می‏کند، همانگونه که تکبر و خودبزرگ‏بینی انسان را خرد و حقیر می‏نماید: نمونۀ آن را نیز به شهود دیدیم و مانند آهنربا، یوسف مردم را به دور خود جمع می‏نمود.

۸ – نظام زورگویی هرگز پایدار نیست : دست اندرکاران معبد را که می‏شناسید؛ با این همه تدابیر و برنامه‏های ویژه باز هم از بین رفتند.

۹ – عشق حقیقی به این صورت بود : در مورد زلیخا و عشق او حتما مواردی دستگیرتان گردید و در بسیاری از موارد در صورتی که عشقی به صورت خالص و ناب مطرح گردد سرانجام به مراتب عالی می‏انجامد.

۱۰ – راهکار را به دشمن نیاموزیم : یعقوب با توجه به این قضیه که کاملا آگاه بود که بیابان های اطراف مملو از گرگ است، باز هم به برادران یوسف گفت می‏ترسم گرفتار گرگ شوید و یوسف را گرگ بدرد، لذا برادران هم از همین موقعیت سوء استفاده نموده و از همین راه نقشۀ خود را عملی ساختند.

۱۱ – احترام به بزرگتر: با اینکه برادران یوسف همیشه به وی بی‏احترامی نموده و او را مورد آزار و اذیت قرار می‏دادند، باز هم او با برادران در اوج احترام رفتار می‏نمود.

۱۲ – وقتی خدا بخواهد یک نفر را عزیز کند، اگر همه کائنات نخواهند، او باز هم عزت خواهد یافت : همانگونه که دیدیم یوسف همین ماجرا را تجربه نمود.

۱۳ – آنکه به ما ظلم نموده را علنا رسوا نکنیم : همانطور که یوسف پس از بیرون آمدن از زندان در جواب سوالاتی که از او درباره علت به زندان افتادنش پرسیدند گفت از زنان مصر بپرسید آنها بهتر می‏دانند، نباید آبروی مردم را برد هر چند با آبروی ما بازی کرده باشد.

۱۴ – اجازه گرفتن از والدین : در جریان بردن بنیامین به مصر، برادران یوسف با آنکه هر کدام دارای خانواده‏ای بوده و ریشی سفید کرده بودند باز هم از پدر جهت بردن بنیامین به مصر اجازه گرفتند.

۱۵ – همنشینی با انسانهای مثبت منجر به موفقیت و عاقبت بخیری می‏شود: اگر دقت کرده باشید همه کسانی که در زندان با یوسف دمخور بودند، عاقبت بخیر شدند حتی آن دو نفری که یکی اعدام شد و دیگری به کارش بازگشت.

۱۶ – انسان هرقدر هم که منفور باشد، با صبر و پشیمانی از اعمال گذشته محبوب می‏شود : در مورد زلیخا این امر مشهود بود.

۱۷ – عامل موفقیت هر جامعه، تعادل طبقاتی است: همانطور که یوسف چندین بار در سخنرانیهایش اعلام کرد که من روزی را می‏بینم که فقرا غنی شده و اغنیا تعدیل شده‏اند.

۱۸ – دلبستگی به غیر معبود، عامل استرس و نگرانی: اگر دقت کرده باشید، این قضیه بسیار مشهود بود. یوسف و یعقوب چندین بار توکل به خدا را فراموش کردند، مثلا یعقوب مجددا دلبستۀ بنیامین شد و توکل به خدا را فراموش نمود که یوسف برای اینکه این رفتار پدر را از بین ببرد بنیامین را نزد خود نگاه داشت.

۱۹ – انسان با امید زنده است: یعقوب اگر امید به یافتن یوسف نداشت، در همان سالهای ابتدای فراغ از بین می‏رفت اما اینطور نبود و همیشه منتظر بود.

۲۰ – انسان توانایی تغییردادن دنیا را دارد، چه رسد به خود و اطرافیان خود : همانطور که یوسف تاثیرگذارترین فرد در مصر بود که بر فرد اول مملکت بزرگ مصر تاثیرگذاشته و کاری کرده بود که همه مطیع وی باشند. تاثیرگذاری کاری آسان است اما راه دارد.
پورعلی.نت
سرویس بین‌الملل «تابناک»  ـ  در حالی که نزدیک به سه سال از اعدام پر سر و صدای صدام می‌گذرد و اکنون قبر او نیز مشخص شده و همه اعضای خانواده صدام هم مرگش را باور کرده و همچنین چندی مراسم نیز برای او گرفته شده، «سی.ان.ان» در اقدامی ژورنالیستی و شانتاژ خبری، موضوع اعدام صدام به دست نیروهای آمریکایی را مورد تشکیک قرار داد. شبکه خبری «سی.ان.ان» گزارش داد، یک خانم در سایت شخصی خود نوشته است: آنچه آمریکایی‌ها در سال 2003 دستگیر، محاکمه و اعدام کردند، بدل شماره 3 صدام بوده و نام او «میکائیل رمضان» است و صدام رئیس جمهور سابق عراق زنده بوده و همچنان فراری است و آمریکایی‌ها برای تمام کردن فشار روانی جامعه جهانی با دستگیری صوری شبیه صدام و محاکمه و اعدام او، در واقع، شر صدام را از سر خود کم کردند، نه اینکه صدام حقیقی را اعدام کرده باشند. «سی.ان.ان» پس از این خبر، شماری از تصاویر افرادی را که گفته می‌شود، شبیه صدام بودند، منتشر کرده و با آب و تاب به تشریح این خبر مبهم پرداخت. این شبکه خبری آمریکایی که به حزب دمکرات نیز نزدیک است، هیچ اشاره‌ای به مشخصات مدیر سایتی که این خبر را منتشر کرده و این‌که وی به استناد چه شواهدی این ادعا را مطرح کرده است، نکرد. گفتنی است، پس از خبر دستگیری و سپس اعدام صدام به دست نیروهای آمریکایی، این موضوع که آیا صدام واقعی یا یکی از بدل‌های او اعدام شده‌اند، همواره محل تشکیک بوده است، اما طرح این موضوع توسط «سی.ان.ان»، آن هم به استناد ادعای یک سایت شخصی کمی غیر معمول به نظر می‌رسد
دسته ها : اخبار
هشتم 2 1388 15:5
1 - اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود ، مسئولیت کاری را به عهده نمی گیرید یا در مسئولیت محوله تعلل می ورزید. ( تنبلی و بی مسئولیتی)

2 – اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (‌که به نظر شما غیر منطقی بوده یا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضی کننده ندارید و نتوانسته اید تعامل قابل قبولی ایجاد نمائید. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران)

3 – اگر در زندگی ، مرتب شغل خود را عوض کرده اید، با دوستان زیادی به خاطر مشکلاتی قطع رابطه نموده اید، رشته تحصیلی خود را تغییر داده  یا ترک تحصیل کرده اید، علائق خود را نیمه کاره رها کرده اید و ثبات فکری ، احساسی و رفتاری ندارید.( عدم ثبات فکری، احساسی و رفتاری)

4 – اگر تصور می کنید ؛ افکار ، احساس و رفتار همسرتان را در آینده به دلخواه خود تغییر می دهید. (خطای شناختی)

5 – اگر به دنبال همسر مناسبی هستید به نحوی که در زندگی مشترکتان در آینده با هیچ گونه مشکلی مواجه نشوید. (خطای شناختی)
 6 – اگر در پی کسب لذت و علائق خود ، کارها و مسئولیت هایتان بر دوش دیگران قرار می گیرد. (اصالت لذت، و عدم مسئولیت پذیری)

7 – اگر فقط منطق و طرز نگرش خویش را قبول دارید و در برابر دیگران حالت دفاعی یا حالت تهاجمی می گیرید و قادر به درک افکار ، احساس و رفتار دیگران نیستید. (واکنش دفاعی و خود میان بینی)

8 – اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمی بینید. (عدم خودآگاهی)

9 – اگر تا کنون با نظرات، انتقادات و پیشنهادات دیگران، تغییری در رفتار های شما ایجاد نشده است. (عدم مدیریت خود یا خود مدیریتی)

10 – اگر مسائل کاری شما مانع ارتباط دوستانه ، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صمیمی در خانواده ( خانواده پدری) می شود یا مسائل و مشکلات شخصی شما در تمام حوزه های زندگیتان تاثیر می گذارد و در هم تنیده می گردد. (مشکل در تقسیم وظایف و تعارض نقش ها)

11 – اگر به هیچ وجه قادر به تغییر برنامه های از قبل طراحی شده خود نیستید( حتی اگر شرایط تغییر کند) و بسیار متعصب ، خشک و غیر قابل انعطاف هستید. (‌عدم انعطاف پذیری لازم)

12 – اگر قادر به درک احساسات ، رفتار و افکار خانواده ، دوستان و همکارانتان(که متفاوت از شما عمل می کنند)، نمی باشید. (عدم اگاهی اجتماعی)

13 – اگر بیشتر به جای گوش کردن ، صحبت می کنید و بیشتر از آنکه سعی کنید دیگران را بفهمید ، سعی دارید که دیگران شما را درک کنند. (عدم مدیریت رابطه)
 
14 – اگر بسیار هیجان طلب هستید و صرفاً ، هیجانات شما را به سویی می کشاند و قادر به تعویق انداختن خواسته هایتان نیستید. (خود یا اگو ضعیف ، هوش هیجانی پائین)

15 – اگر برای رفتار ، احساس و گفتار خود روش و برنامه ای ندارید و منفعلانه و واکنشی نسبت به دیگران عکس العمل نشان می دهید.( رفتار بی تعقل یا انعکاسی، مشکل در شیوه حل مسئله)

16 – اگر عادت دارید به جای حل مشکلات از آنها فرار کنید یا اجتناب بورزید یا واکنش شما به مسائل بی تفاوتی هست. (پاسخ اجتنابی به رویدادها)

17- اگر در آینه نگاه دیگران، شما فردی غرغرو ، سرزنش گر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه گیر، پرخاشگر، دمدمی مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگین یا تکانشی ( کسی که یکباره بدون مقدمه و از روی احساس دست به عملی می زند و پیامدهای آن را نمی سنجد) به نظر می آئید. (اختلال شخصیت)

18 – اگر فکر می کنید، از میان چند میلیارد ساکنین کره زمین ، فقط و فقط یک شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غیر این صورت زندگی شما بی معنا شده و باید بمیرید یا تا آخر عمر مجرد بمانید.( خطای شناختی ، عدم کنترل احساس ، هوش هیجانی ضعیف)

19 – اگر بدون اینکه خود را دقیقاً‌ ارزیابی کنید و بشناسید ،‌دنبال همسر مناسب می گردید. (‌عدم شناخت خود)

20 – اگر وضعیت فعلی اتان راضی کننده نیست و برای رهایی و فرار از موقعیت ، اقدام به ازدواج می کنید. (مشکل در شیوه حل مسئله)
هشتم 2 1388 15:5
X