صفحه ها
دسته
برخي از نوشته ها
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1027333
تعداد نوشته ها : 446
تعداد نظرات : 419
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

سریال یوسف پیامبر هم تمام شد. سریالی که هم بحث انگیز بود و هم پر تماشاگر. یک سریال خاص! هم از نظر نوع ساخت و مسائل اجرایی هم از نظر محتوای احتمالا سیاسی و هم از نظر بحثهای تاریخی.

نوع اجرای سریال تقریبا یک جور نوآوری در بین سریالهای ایرانی بود. بحث سیاسی را هم فعلا کاری نداریم، اما بعضی از مسائل تاریخی مطرح شده در سریال که با قاطعیت هم مطرح شدند، کمی سوال برانگیز  بودند که من در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنم:

 

1- حقایقی از آخناتون و دوره حکومت وی

آخناتون (یا آمن هوتپ چهارم) یک فرعون ساختار شکن و از فراعنه سلسله 18 مصر بود . وی از اختلال صرع رنج می برد و گویا در شعر و نقاشی هم دست داشته.  وی سعی کرد علاوه بر مذهب تمام عرصه های مدیریت و فرهنگ و هنر مصری را هم تغییر دهد. البته آخناتون با شوکهای فراوان که با این تغییرات به بدنه کشور وارد میکند و با مدیریت ضعیف خود باعث شورش های فراوان در کشور و قتل و کشتارهای بیشمار بین طرفداران آتون و آمون میشود.

این شورشها چنان تشدید میشوند که فرعون ناچار میشود پایتخت را از تبس به شهر جدیدی به نام آخه تاتن (افق آتون) یا همان عمارنای امروزی منتقل کند. همین تغییر پایتخت باعث دوری بیشتر فرعون از مردم و افزایش تنشهای جامعه مصر می گردد.

در دوره او به دلیل ضعف بیش از حد  دولت مصر، بسیاری از ولایات خراجگذار مصر در خاورمیانه با کشور هیتی (مملکت رقیب مصر در حدود ترکیه  امروزی) متحد میشوند و ولایات متحد مصر را تحت فشار میگذارند. جالب است که منطقه کنعان نقطه ثقل این کشمکش بوده که در سریال ما هیچ اشاره ای به آن نشده است. سرانجام با بی تدبیری فرعون تمام مناطق شامات سقوط میکنند و مصریهای ساکن آن مناطق و متحدین آنها قتل عام میوشند. بیش از 380 نامه درخواست کمک از این ولایات از ویرانه های شهر آخه تاتن به دست آمده است که فرعون تمام آنها را نادیده گرفته بود

2- آیا آتون همان خدای یگانه ماست؟

بنا بر شواهد به دست آمده، آتون نوعی خدای یگانه بوده که با نمایشی از قرص خورشید تمثیل میشده است. این خدا که در زمان آخناتن (از سلسله18) خدای رسمی مصر شد گویا حداقل از زمان سلسله 12 شناخته شده بوده اما در زمان آخناتون بود که بر خدای آمون پیروز میشود و خدای یگانه مصر قلمداد میشود. از آنجایی که در برخی متون اخناتون خود را از نسل این خدا میداند(طبق رسم تمام فراعنه) نمی توان صریحا حکم به توحیدی بودن مذهب آتنیسم داد. ضمن اینکه این خدا جنبه ای از رع (خدای خورشید) بوده وبرای آن کاراکتر دو گانه ای از  رع و هوروس (هر دو از خدا های مصر قدیم) متصور بوده اند.

البته بعضی محققین (از قبیل زیگموند فروید) مذهب آتنیسم را پیش در آمدی بر مذهب یهود می دانند و مذهب حضرت موسی را قبل از نبوت آتنیسم معرفی کرده اند.

 3-همزمانی یوسف و آخناتن:

در مورد زمان زندگی حضرت یوسف روایات زیادی هست،از سلسله سوم تا سلسله دوازدهم، 15 یا 18 که در مورد هیچکدام دلیل قطعی ذکر نشده است.

احمد عثمان، مورخ مصری، ادعا می کند که پدر بزرگ مادری آخناتن احتمالا همان حضرت یوسف بوده-منبع ( این ادعا نیز از سوی بسیاری از مورخین رد شده است)

تاجایی که من جست و جو کردم در تاریخ نقلی از چنین خشکسالی عظیمی در زمان اخناتون نشده است که الزاما باید در زمان حضرت یوسف ما 7سال خشکسالی داشته باشیم. علاوه بر آن اگر حضور حضرت یوسف در دربار آخناتون به این حد پررنگ و تاثیر گذار بوده اصلا منطقی نیست که در آثار بجا مانده از دوره اخناتون حتی یک کلمه  یا اثر در مورد او یافت نشود.

همچنین اگر طبق روایت سریال بپذیریم که عملا اخناتون مرید حضرت یوسف بوده و بدون نظر او هیچ اقدامی نمی کرده، پس باید تمام بی تدبیری ها و کشت و کشتارهای او را نتیجه مشاوره حضرت یوسف بدانیم که این بزرگترین اشتباه نویسندگان سریال است که با چشم پوشیدن بر تمام فجایع زمان اخناتون ، اصرار بر همزمانی حضرت یوسف با آخناتون دارند و حتی این فرعون را عامل بی چون و چرای یوسف(ع) معرفی می کنند.

 

4- استناد به رمان و افسانه ها

در بسیاری از بخشهای سریال جزییات صحنه ها از رمان تاریخی The egyptian (ترجمه فارسی: سینوحه طبیب مخصوص فرعون) نوشته میکا والتاری اقتباس شده است. مثلا  جزییات مربوط به نبرد آمونی ها و آتونی ها ،اسامی اشخاص و توصیفات مربوط به کاهنان یا حتی  دکوراسیون خیابان قوچها (با ردیف مجسمه های قوچ) . اما در عین حال به این منبع هم وفادار نبوده. مثلا  سعی کاهنان در گم و گور کردن مجسمه آمون و انتشار شایعه عروج آمون دقیقا از رمان سینوهه برداشته شده. اما در رمان اصلی واقعا کاهنان در این زمینه موفق میشوند، درحالیکه در سریال ما یوزارسیف از راه می رسد و این توطئه را کشف می کند! همچنین در صحنه مربوط به نبرد معبد آمون هم در مستندات تاریخی و هم در رمان سینوهه داریم که مقاومت معتقدین به آمون بسیار شدید بوده و سپاهیان فرعون ناچار دست به قتل عامی وسیع می زنند. اما در نسخه اقای سلحشور، تنها حرکات مضحک چند کاهن کچل است که نمایش داده میشود.

نکته طبیبانه: جالب است که در طول سریال هم همیشه سینوهه را مانند خدمتکاری ایستاده در کنار تخت فرعون تصویر میکنند، در حالیکه مقام پزشکان سلطنتی بویژه در مصر باستان بیش از این بوده و مانند سایر بزرگان برای خود جایگاهی داشته اند و اصولا من در هیچ تاریخی ندیده ام که پزشکان، مگر در مواقع نیاز، بالای سر شاهان بایستند (مگر دربار آی-سی -یو است؟!) در خود رمان سینوهه ، اولا سینوهه سالهای بسیاری از حکومت آخناتون را در مصر به سر نمی برد و ثانیا در جای جای کتاب از مقام والای طبیبان صحبت میکند.

علاوه بر آن بخشی از داستان پردازیهای مربوط به یوسف و زلیخا در سریال، تنها از افسانه ها و داستانهای قدیمی گرفته شده و بعضا ریشه تاریخی-مذهبی درستی ندارند.

5-خروج نور نبوت از  حضرت یوسف:

طبق حدیثی از امام صادق(ع) هنگام دیدار حضرت یعقوب و حضرت یوسف، حضرت یوسف تحت تاثیر جاه و جلال و خدم و حشم خود، دچار غرور شده و برای استقبال پدر از اسب خود پایین نمی آید. (همین قضیه باعث خروج نور نبوت از نسل یوسف و انتقال آن به نسل لاوی می گردد) در حالیکه در سریال دقیقا عکس این قضیه روایت شد و ما شاهد چهار دست و پا رفتن و زمین خوردن پی در پی دو طرف برای دیدار هم هستیم. و حتی این حدیث امام ششم هم مورد سانسور و تحریف آقای سلحشور قرار میگیرد

توضیح: علیرغم علاقه فراوانم به تاریخ و مطالعات مختصری که داشته ام، ادعای تاریخدانی ندارم، نوشته های فوق ترکیبی است از خوانده هایم در کتابهای فرعونها هم می میرند، قصه های قرآن (تاریخ انبیا)  ، رمان سینوهه و چند کتاب مذهبی و تاریخی دیگر با جستجوهایی که به منظور نوشتن این پست انجام دادم (و لینکها را در متن درج کرده ام) در صورتیکه هرگونه اشکال مستدلی بر این نوشته وارد بدانید، خوشحال خواهم شد که آن را مطرح کنید.

منبع: پزشک 78

بیست و دوم 2 1388 12:39
دختری که تا دیروز شانس زنده ماندن نداشت امروز در مسابقه دوشیزه بریتانیا حرف اول را میزند !
 

مریلین لارن وقتی متولد شد یک دست و چهار کلیه داشت و امروز با اینکه معده بسیار ضعیفی دارد قصد دارد رویای کودکیش را به واقعیت تبدیل کند و به یک مدل تبدیل شود.

مریلین لارن ۱۵ ساله که از طریق لوله غذا می خورد و ورم مفاصل او را عذاب میدهد هزاران دختر را در مسابقه ملی مدل ها در بریتانیا شکست داده است و به فینال راه پیدا کرده است.

مریلین زمانی که به دنیا آمد زیر ۲ پوند وزن داشت و وی همکنون از خودجنبایی سندرم زجر میبرد - یک حالت نادر که اجازه نمی دهد معده او غذا را خوب هضم کند.  

  او مجبور است ۱۶ ساعت در روز برای اینکه غذا را از طریق لوله مستقیماً وارد روده خود کند وقت صرف کند.

او مجبور است هرجا که میرود دستگاه خود را با خود حمل کند.

این دختر نوجوان تا کنون صدها عمل جراحی را بر روی بدنش تجربه کرده است. او همچنین با چهار کلیه متولد شده است و برای درد مفاصل مجبور است قرص استفاده کند.

برخلاف فیزیک بدنی اش ، مریلین به فینال مسابقه دوشیزه نوجوان بریتانیا راه پیدا کرده است. او توسط یک استعداد یاب در شو لباس بیرمنگهام کشف شد.

او دارد پا بر جای مدل و ستاره تلویزیونی مورد علاقه اش کیت پرایس می گذارد و می تواند در ماه های اخیر  در  CatWalk ( مسیری که مدل ها برای نمایش لباس در جلوی حضار راه میروند ) راه برود.

این دختر نوجوان که در ماه می باید یک عمل جراحی دیگر را تجربه کند می گوید : هیچوقت فکر مدل شدنم به ذهنم خطور نکرده بود ولی الان میخواهم برنده باشم.

 

مریلین که کودکی زود رس است 12 هفته زودتر به دنیا آمد و تا دوران بچگی نمی توانست به راحتی غذا بخورد زیرا معده او قادر به هضم غذا نیست و این عمر باعث حالت تهوع وی میشود.

مریلین با تمام ناتوانی دارای کمربند آبی کاراته است.

مادر 46 ساله او که دائماً از دخترش مراقبت می کند می گوید : دختر من دختری به تمام معنا است.

او می گوید : معلمان در مدرسه به من گفته اند بعضی اوقات شرمشان می شود که مریلین را می بینند زیرا از دیدن یک لکه بر روی صورت خودشان انقدر ناراحت هستند ولی مریلین با داشتن چنین ناتوانی جسمی دختری بی نظیر است.  

توجه!           توجه!

 هدف از ارسال اینگونه نوشته ها این نیست که باعث ناراحت کردن شما شویم بلکه می خواهیم گاهی یادآور نعمت هایی که خداوند به ما عطا کرده و ما (بعضی از ما ها) زیاد به آنها توجه نداریم و به چشم نمی بینیم باشیم مثل سلامتی! و از خدای مهربان و بخشنده ی خود همیشه شکرگزار باشیم.

موفق و پیروز باشید.

بیست و دوم 2 1388 12:33

سه شنبه


الان رسیدیم خونه بعد ازمسافرت ماه عسل و تو خونه جدید مستقرشدیم.
خیلی سرگرم کننده هست اینکه واسه ریچارد آشپزی می‌کنم .

 

امروزمی‌خوام یه جور کیک درست کنم که تو دستوراتش ذکر کرده ۱۲ تا تخم مرغ روجدا جدا بزنین ولی من کاسه به اندازه‌ی کافی نداشتم واسه همین مجبور شدم ۱۲ تا کاسه قرض بگیرم تا بتونم تخم مرغ‌هاروتوش بزنم .

 

 

چهارشنبه

 

من امروز تصمیم گرفتم برنج درست کنم ویه دستور غذایی هم پیداکردم واسه‌ی این کارکه می‌گفت قبل از دم کردن برنج کاملا شست‌وشوکنین.

 

پس من آب‌گرم‌کن رو راه انداختم و یه حموم حسابی کردم قبل از اینکه برنج رو دم کنم .

 

ولی من آخرش نفهمیدم اینکار چه تاثیری تو دم کردن بهتر برنج داشت .

 

پنج‌شنبه


باز هم امروز ریچارد ازم خواست که واسه‌ش سالاد درست کنم . خب منهم یه دستور جدید رو امتحان کردم .


تودستورش گفته بود مواد لازم روآماده کنین و بعد اونو روی یه ردیف کاهو پخش کنین وبذارین یه ساعت بمونه قبل ازاین که اونو بخورین .

 

خب منم کلی گشتم تا یه باغچه پیداکردم و سالادمو روی یه ردیف از کاهوهایی که اون جا بود پخش و پرا کردم و فقط مجبور شدم یه ساعت بالای سرش بایستم که یه دفعه یه سگی نیاداونو بخوره.

 

ریچارد اومد اون جا و ازم پرسید من واقعا حالم خوبه؟؟


نمی‌دونم چرا ؟عجیبه !!! حتماخیلی توکارش استرس داشته

 

باید سعی کنم یه مقداری دلداریش بدم.

 

جمعه

 

امروز یه دستورغذایی راحت پیدا کردم . نوشته بود همه‌ی مواد لازم رو تو یه کاسه بریزو بزن به چاک

 

beat it =در غذا : مخلوط کردن ، درزبان عامیانه : بزن به چاک

 

خب منم ریختم تو کاسه و رفتم خونه‌ی مامانم .

 

ولی فکر کنم دستوره اشتباه بود چون وقتی برگشتم خونه مواد لازم همون جوری که ریختهبودمشون تو کاسه مونده بودند.

 

شنبه


ریچارد امروز رفت مغازه ویه مرغ خرید و از من خواست که واسه‌ی مراسم روز یک‌شنبه اونو آماده کنم ولی من مطمئن نبودم که چه جوری آخه می‌شه یه مرغ رو واسه یک‌شنبه لباس تنش کرد وآماده اش کرد .


قبلا به این نکته تو مزرعه‌مون توجهی نکرده بودم ولی بالاخره یه لباس قدیمی عروسک پیداکردم و با کفش‌های خوشگلش ..وای من فکر می‌کنم مرغه خیلی خوشگل شده بود.


وقتی ریچارد مرغه رو دید اول شروع کرد تا شماره‌ی ۱۰به شمردن ولی بازم خیلی پریشون بود. حتما به خاطر شغلشه یا شایدم انتظارداشته مرغه واسه‌ش برقصه.


وقتی ازش پرسیدم عزیزم آیا اتفاقی افتاده ؟ شروع کرد به گریه و زاری وهی داد می‌زد آخه چرامن ؟ چرامن؟

 

هووووم … حتما به خاطر استرس کارشه … مطمئنم …

دسته ها : طنز - سرگرمی - ازدواج
بیستم 2 1388 19:46

“آنفلوانزای خوکی” چیست و چه نشانههایی دارد؟
 
 نخستین ساعات روز شنبه (۵ اردیبهشت) بود که واژه “آنفلوانزای خوکی” به رسانهها راه پیدا کرد، واژهای که در روزهای اخیر تبدیل به سرخط اصلی اخبار شده است. چه چیزی یک آنفلوانزای ساده را تا این حد خطرناک کرده است؟

 ابتلا به آنفلوانزای خوکی در روزهای گذشته، برای نخستین بار در مکزیک مشاهده شد و پس از آن نیز در ایالتهای جنوبی ایالات متحده، مواردی مشابه  گزارش شد. تعداد کشتهشدگان بر اثر این بیماری در مکزیک تا صبح دوشنبه (۲۷ آوریل / ۷ اردیبهشت)، بر اساس اعلام وزارت سلامت این کشور، ۱۰۳ نفر و مبتلایان احتمالی به ویروس “H1N1″ (ویروس عامل آنفلوانزای خوکی) حدود هزار و ۶۰۰ نفر بوده است. بانک جهانی برای مقابله با این بیماری، ۲۲۵ میلیون دلار در اختیار دولت مکزیک قرار داده است. “آنفلوانزای خوکی” یک بیماری کاملا ساده و رایج دستگاه تنفسی است. آنفلوانزا در خوکها نیز همان قدر رایج است که در انسانها. این بیماری به راحتی و سرعت سرایت میکند اما به ندرت به مرگ منتهی میشود. اما چه چیزی ویروس کنونی را تبدیل به ویروسی خطرناک کرده است؟ ویروس خوکی نیز مانند تمام ویروسهای دیگر خود را تغییر میدهد. اگر خوکهای مبتلا به آنفلوانزای خوکی همزمان به آنفلوانزای انسانی یا پرندگان نیز مبتلا باشند، این ویروسها میتوانند در بدن حیوان ژنهای خود را تعویض کنند. بدین ترتیب نوعی جدید از ویروس به وجود میآید که هم ژنهای انسان و هم ژنهای حیوان را در خود دارد. این همان اتفاقی است که ظاهرا در مورد ویروس کنونی افتاده است. ویروس جدید یکی از انواع H1N1 است. N و H مخفف واژههای ” Neuraminidase” و  ”Hنmagglutinin ” و نام دو قشاء سلولی ویروس هستند. در مجموع ۱۶ گونه از “Hنmagglutinin ” و ۹ زیرمجموعه از ” Neuraminidase” وجود دارند که میتوانند ترکیبهای مختلفی با هم تشکیل دهند. گونههای “A H1N1″ ویروس آنفلوانزا برای نخستین بار در سال ۱۹۳۰ میلادی قرنطینه شدند.

 راههای انتشار ویروس آنفلوانزای خوکی و نشانههای ابتلا به آن 

 ویروس آنفلوانزای خوکی میتواند به طور مستقیم از خوک به انسان یا برعکس منتقل شوند. سرایتهای تا کنونی به طور مستقیم از خوک به انسان بوده‌اند. بر اساس اخبار منتشر شده، در مکزیک تا کنون احتمالا در ۴ مورد، انتقال از انسان به انسان بوده است. انتقال انسان به انسان نیز دقیقا شبیه سرایتهای سرماخوردگی معمولی، از راه قطرات بزاق به عنوان مثال در هنگام عطسه و سرفه صورت میگیرد. “پاندمی” یا فراگیری گسترده این ویروس در سطح جهانی نیز از خطرهای دیگری است که در مورد آن هشدار داده میشود. ویروس یادشده میتواند از راه مسافران به دیگر کشورها نیز منتقل شود. به گفته مارگارت چان، رئیس سازمان بهداشت جهانی (WHO) «مشاهده بیماری خود میتواند خطر بالقوهای برای انتشار جهانی آن باشد.» این احتمال قوی است که بسیاری از مردم در برابر نوع جدید ویروس ایمن نباشند. اما اینکه این نوع از سرماخوردگی چقدر خطرناک است، به گفته کارشناسان در روزهای آینده مشخص خواهد شد. بر اساس اعلام مرکز پیشگیری از بیماریهای واگیر ایالات متحده، آنفلوانزای خوکی از راه مواد غذایی منتقل نمیشود. البته برای اطمینان بیشتر میتوان گوشت خوک را تا دمای بیش از ۷۲ درجه رساند. در این صورت ویروس بهطور حتم از بین خواهد رفت.نشانه ها همچون نشانههای یک سرماخورگی ساده است: تب، احساس خستگی، بیاشتهایی و سرفه. برخی بیماران همچنین آبریزش بینی، گلودرد و حالت تهوع نیز دارند. اسهال همزمان با تهوع در آنفلوانزای خوکی شدیدتر از انواع دیگر سرماخوردگی است.

 چه داروهایی در برابر این بیماری مؤثرند؟ 

بر اساس اعلام “CDC”، اداره سلامت ایالات متحده، دو داروی “Tamiflu” و “Relenza” که داروهای رایج برای مقابله با آنفلوانزا هستند، برای مقابله با تمام گونههای کنونی آنفلوانزای خوکی نیز مؤثرند. البته تا کنون هیچ واکسن مؤثری برای این نوع از آنفلوانزا یافت نشده است. سازمان بهداشت جهانی و مرکز پیشگیری از بیماریهای واگیردار ایالات متحده ویروس “H1N1″ را قرنطینه کردهاند تا آنها را برای ساخت واکسن در اختیار داروسازان قرار دهند. 

پنج نکته مهم برای جلوگیری از ابتلا به آنفولانزای خوکی

  1--دستهای خود را بشویید: ذرات و قطرات کوچک ناشی از سرفه و عطسه بیماری را منتقل می کنند. این ذرات به دستهای ما منتقل می شوند و بعد هر چیزی را که ما لمس کنیم آلوده کننده می شود.

راه صحیح دست شستن : به غیر از پشت و روی دستها و انگشتان ، زیر ناخنها ، بین انگشتان و دور مچها را به مدت کافی با آب گرم یا داغ کف مالی کنید و بشویید و بعد خوب با آب بشویید::: دستهای خود را نه تنها قبل از غذا خوردن و بعد از دستشویی رفتن بلکه بعد از استفاده کردن از حوله یا پوشاندن دهان بعد از سرفه یا عطسه بشویید.درست است تعداد دفعات خیلی زیاد می شود درست مثل تعداد دفعاتی که اگر شما در اورژانش یا اتاق عمل مشغول به کارمی بودید این کار را انجام می دادید.

  2- وقتی عطسه یا سرفه می کنید دهان خود را بپوشانید:اگر دستمال ندارید از شانه یا گودی آرنج خود استفاده کنید.اگر این ذرات به لباس یا یقه شما منتقل شوند خیلی بهتر است از اینکه در هوا و بین افراد دیگر انتشار یابند.بعد دستهای خود را بشویید.ماسکهای جراحی هم خوب هستند ولی در مورد استفاده هر روزه از آنها توافق نظر وجود ندارد و در ضمن دستها را هم پاک نگه نمی دارند

  3-در خانه بمانید اگر بیمار هستید در خانه بمانید و همیشه دستهای خود را بشویید تا دیگران را آلوده نکنید 

 4-صورت خود را لمس نکنید دستهای خود را از غشاهای مخاطی ( چشم- دهان - بینی ) دور نگه دارید چون ویروس از این راه ها وارد بدن می شود. 

 5- از افراد بیمار دوری کنید در ضمن اجسام صاف مثل سکه بیشتر از اجسام زبر و منفذدار مثل کاغذ ویروس را منتقل می کنند

شانزدهم 2 1388 13:54

نظریۀ سلسله مراتب نیازهای مقدماتی انسان که آقای ماسلو (Maslow) در سال ۱۹۴۳ در مقاله‏ای آنرا ارائه نمود، یکی از مباحثی است که در روانشناسی مطرح است و نظریه‏های متفاوتی در مورد آن ارائه شده است. این رده‏بندی نیازها که به صورت یک هرم نمایش داده می‏شود به این صورت است که نیازهای پایه‏ای‏تر و مهم‏تر در پایین هرم قراردارند و هر چه بالاتر می‏رود از شدت الزام آنها کاسته می‏شود. البته این بدان معنا نیست که مثلا ردۀ بالا اصلا اهمیت ندارد بلکه اهمیت آن به گونه‏ایست که در کیفیت و چگونگی زندگی خود را بروز می‏دهد. در اینکه نیازهای اصلی انسان خوراک، پوشاک و مسکن می‏باشند هیچ شکی نیست اما اگر از زاویه‏ای دیگر به انسان نگاه کنیم، نیازهای دیگری را می‏یابیم که بدون آنها زندگی انسان امروز غیرممکن نمود می‏کند. اهمیت این نیازها آنچنان بالاست که می‏بایست پس از کشف آنها، به فکر راههایی برای ارتقاء و چگونگی پاسخ بهینه به آنها بود. نکتۀ قابل توجه این است که این نیازها شاید در نگاه اول مهم جلوه نکنند اما وقتی بیشتر دقت می‏کنیم درمی‏یابیم که عدم وجود هریک، امید به زندگی و پیشرفت را از بین می‏برد و در بعضی مواقع زندگی را به طور کلی مختل کرده و یا امکان زندگی کردن را از انسانها می‏گیرد. طبق نظریۀ ماسلو، ۵ دسته وجود دارد که عبارتند از :

الف) نیازهای فیزیکی و مادی : خواب، خوراک، پوشاک، مسکن و … که الزام زندگی است و بدون آنها زندگی غیرممکن است، در درجۀ اول اهمیت قرار دارند و کلیۀ فعالیت‏های انسان به گونه ختم به تامین اینها می‏شوند. این گونه نیازها رابطۀ مستقیم با طول عمر دارند.

ب) نیازهای امنیتی : امنیت مالی و جانی، سلامتی، خانوادۀ سالم و خوب، امنیت اجتماعی و … این دسته از نیازها، همانطور که در شکل می‏بینید در درجۀ دوم قرار دارند و به گونه‏ایست که تامین این نیازها، زندگی مستقل و آرامی را نتیجه می‏بخشد. البته تامین این نیازها از لحاظ اهمیت تا اندازه‏ای با نیازهای درجۀ اول برابری می‏کنند و در کشورهای توسعه یافته هدف اصلی مردم و حکومت تامین نیازهای امنیتی است.

ج) نیازهای اجتماعی : پس از تامین دو نیاز بسیار مهم که ذکر شد و پس از کامل کردن آنها (ابتدا آنها باید تامین شوند) نوبت می‏رسد به تامین نیازهای اجتماعی - احساسی شامل دوستی و روابط خانوادگی، عشق و ازدواج و … . با توجه به اینکه انسانها نیاز به متعلق بودن و قبول شدن توسط دیگران را در وجود خود دارند، این نیاز پس از پاسخ به نیازهای اولیه خود را بیش از پیش بروز می‏دهد. رفت و آمدهای خانوادگی، میل به ازدواج و دوست داشته شدن! عضویت در گروههای مختلف، پذیرش در جمع‏های دوستان، جلسه‏های مذهبی، انجمن‏های تخصصی همان نیازهایی است که بیشتر ما همه روزه به دنبال آن هستیم.

د) عزت و اعتبار : همۀ انسانها به این نیاز دارند که مورد قبول و مورد احترام واقع شوند. نمایان شده و در جمع برتر باشند و خود را به نوعی بهتر از دیگران جلوه دهند. در درجۀ اول، اعتماد بنفس، نتیجۀ عزت و اعتبار است و افرادی که معمولا منزوی واقع شده و گاهی اوقات از زندگی اجتماعی زده شده و از حضور در اجتماعات هراس دارند، همان افرادی هستند که این نیاز خود را پاسخ نداده و نسبت به آن بی‏توجه هستند. باید دقت داشت که عزت و اعتبار موروثی نیست و از ابتدا در نهاد انسان واقع نشده بلکه اکتسابی بوده و با کمی تلاش قابل دستیابی است.

ه) خود شکوفایی : آنچه که ماسلو از این بخش معرفی می‏نماید این است :”آنچه که انسان می‏تواند باشد، باید باشد.” افراد خودشکوفا افرادی هستند که عدم نیاز شخصیتی به دیگران در آنها تجلی دارد. زندگی را انطور که هست قبول می‏نمایند. از هر آنچه که دارند راضی هستند و همیشه رضایت در دلشان موج می‏زند. شادی و خوشحالی قسمتی از زندگی انهاست. حل مسائل و مشکلات دیگران برایشان مهم است نوآوری و ابتکار، خلاقیت، شایستگی شخصیتی جهت دریافت موهبت‏های زندگی عادت آنهاست و از تجربیات قبلی خود جهت پیشرفت برنامه های بعدی خود بهره می‏گیرند. در نتیجه این هرم اینطور نشان می‏دهد که پاسخ به سطوح بالایی مستلزم پاسخ به سطوح پایینی است و پس از تامین نیازهای پایینتر می‏توان نیازهای بالایی را تامین کرد.چکیده‏ای از : Wikipedia- psychology.aboutاما طبق رده‏بندی دیگری که توسط دکتر ریموند شامو ارائه شده است، نیازهای انسان به ۲ دسته کلی تقسیم شده‏اند :۴ نیاز شخصیتی و ۲ نیاز روحی.

الف) نیازهای شخصیتی :

۱ – یقین و اطمینانهمۀ ما به مقداری معین از اطمینان نیاز داریم و باید بدانیم که در بعضی موارد هیچ دستی نیست که ما را یاری دهد. ما باید بدانیم و اطمینان داشته باشیم که مقدماتی‏ترین ضرورتهای زندگی برای ما تهیه شده است و همه چیز در اختیار ماست. پس باید احساس امنیت کرده و خود را تنها دریابیم.

۲ – بلاتکلیفی و تردید نسبت به امور پیش رواگر ما نسبت به آینده و آنچه قرار است برایمان اتفاق افتد آگاه بودیم و به راحتی می‏توانستیم دریابیم که فردا چه اتفاقی در انتظار ماست، بی‏شک با زندگی خسته کننده‏ای روبرو می‏شویم و تلاشهایمان برای امرار معاش بی معنی بود. پس اینکه نمی‏دانیم آیندۀ ما به چه صورت رقم می‏خورد باعث ایجاد نوعی انرژی جهت امرار معاش می‏شود.

۳ – اعتبار و عزت هر کس به اندازه‏ای هر چند مختصر و کم نیاز به مهم بودن و ارزشمند بودن دارد؛ اینکه برای عده‏ای و یا حداقل یک نفر مهم باشد و اینکه وجودش اهمیت داشته باشد.

۴ – ارتباط و عشق(No man is an island – جان دون) به راستی که هیچ کس به تنهایی نمی‏تواند زندگی کند. هر کسی نیاز دارد که با دیگران ارتباط داشته باشد و در این میان دوست داشته شود و گاهی مورد ستایش قرار گیرد به عبارتی هرکسی نیاز دارد که به قلب شخصی دیگر تعلق داشته باشد.

ب) نیازهای روحی :

۱ – رشد و ترقیما نیاز به این داریم که احساس کنیم در حال رشد و ترقی هستیم و زندگیمان هر روز بهتر از دیروز است و همچنین قبول اینکه سیرتکاملی داریم امری است که عدم وجود آن باعث رکود در زندگی و نیل به اهداف می‏شود.

۲ – همکاری، تعاوناین امری طبیعی است که یک انسان سالم، احساس کمک به همنوع را در وجود خود دارد. این عمل باعث نوعی احساس خوب بودن و مفید بودن را در ما بروز می‏دهد. همکاری و تعاون در واقع قدم آخر از سیر تکاملی انسان است که متاسفانه رو به کمرنگی است.

پاسخ به این نیازها و رفع و چگونگی دستیابی به آنها، در نتیجه ما را متوجه شخصیت واقعی خود می‏کند و ما را بر آن می‏دارد تا نسبت به آنچه که در آن ضعف داریم دقیق‏تر شده و آن نیاز را بیش از پیش پاسخ گوییم. کمبود هر یک از این نیازها ممکن است انسان را از مسیر تکامل شخصیتی منحرف نماید و گاهی به بیراهه‏ها کشاند.مثلا کسی که بیش از حد نیاز به اهمیت داشتن و مهم بودن دارد اما در زندگی عشقی و رابطۀ‏های خود کمبود دارد، در واقع در رفتار خود با مشکل مواجه است و با کمی جستجو در‏می‏یابد که با تعدیل این دو می‏تواند زندگی بهتری را برای خود فراهم آورد.با کمی تفکر و تامل در‏می‏یابیم که بسیاری از ما بعضی از نیازهای شخصیتی و روحی خود را نادیده گرفته‏ایم و گاهی اصلا توجهی به آنها نمی‏کنیم در حالیکه کلید موفقیت در زندگی شخصی اهمیت دادن به نیازهای اساسی روح و روان و شخصیت است.

شانزدهم 2 1388 13:53

یک مرد بازنشسته روس در سن 79 سالگی از همسر 27 ساله‌اش صاحب یک نوزاد پسر شد! 

به گزارش ایسنا، «بوریس موسکوکف» اهل «ایلی‌نسکی» در مرکز روسیه در مصاحبه‌ای با رسانه‌های دولتی این کشور گفت: من از این که در سن 79 سالگی صاحب یک نوزاد پسر سالم شدم بسیار خوشحالم.این در حالیست که «الگا» همسر 27 ساله این مرد سالخورده در ادامه صحبت‌های همسرش یادآور شد: پسر ما «ایوان» در صحت و سلامت کامل به سر می‌برد و پزشکان از این موضوع بسیار متعجب هستند، چرا که ما برای بارداری از هیچ دارویی استفاده نکرده بودیم.همچنین این خانواده روس‌ قصد دارند سال آینده بار دیگر صاحب فرزند شوند.

دسته ها : اخبار - شگفتی ها
شانزدهم 2 1388 13:51
مردی با اسب و سگش در جاده‌ای راه می‌رفتند. هنگام عبور از کنار درخت عظیمی، صاعقه‌ای فرود آمد و آنها را کشت. اما مرد نفهمید که دیگر این دنیا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت. گاهی مدت‌ها طول می‌کشد تا مرده‌ها به شرایط جدید خودشان پی ببرند.
پیاده‌روی درازی بود، تپه بلندی بود، آفتاب تندی بود، عرق می‌ریختند و به شدت تشنه بودند. در یک پیچ جاده دروازه تمام مرمری عظیمی دیدند که به میدانی با سنگفرش طلا باز می‌شد و در وسط آن چشمه‌ای بود که آب زلالی از آن جاری بود. رهگذر رو به مرد دروازه‌بان کرد: «روز به خیر، اینجا کجاست که اینقدر قشنگ است؟»
دروازه‌بان: «روز به خیر، اینجا بهشت است.»
- «چه خوب که به بهشت رسیدیم، خیلی تشنه‌ایم.»
دروازه‌بان به چشمه اشاره کرد و گفت: «می‌توانید وارد شوید و هر چه قدر دلتان می‌خواهد بنوشید.»
- اسب و سگم هم تشنه‌اند.
نگهبان: واقعأ متأسفم. ورود حیوانات به بهشت ممنوع است.

مرد خیلی ناامید شد؛ چون خیلی تشنه بود، اما حاضر نبود تنهایی آب بنوشد. از نگهبان تشکر کرد و به راهش ادامه داد. پس از اینکه مدت درازی از تپه بالا رفتند، به مزرعه‌ای رسیدند. راه ورود به این مزرعه، دروازه‌ای قدیمی بود که به یک جاده خاکی با درختانی در دو طرفش باز می‌شد. مردی در زیر سایه درخت‌ها دراز کشیده بود و صورتش را با کلاهی پوشانده بود، احتمالأ خوابیده بود.
مسافر گفت: روز به خیر
مرد با سرش جواب داد.
- ما خیلی تشنه‌ایم، من، اسبم و سگم.
مرد به جایی اشاره کرد و گفت: میان آن سنگ‌ها چشمه‌ای است. هرقدر که می‌خواهید بنوشید.
مرد، اسب و سگ، به کنار چشمه رفتند و تشنگی‌شان را فرو نشاندند.


مسافر از مرد تشکر کرد. مرد گفت: هر وقت که دوست داشتید، می‌توانید برگردید.
مسافر پرسید: فقط می‌خواهم بدانم نام اینجا چیست؟
- بهشت
- بهشت؟ اما نگهبان دروازه مرمری هم گفت آنجا بهشت است!
- آنجا بهشت نیست، دوزخ است.
مسافر حیران ماند: باید جلوی دیگران را بگیرید تا از نام شما استفاده نکنند! این اطلاعات غلط باعث سردرگمی زیادی می‌شود!
- کاملأ برعکس؛ در حقیقت لطف بزرگی به ما می‌کنند. چون تمام آنهایی که حاضرند بهترین دوستانشان را ترک کنند، همانجا می‌مانند...

  زندگی ضرب زمین در ضربان دل ماست
دسته ها : داستان
شانزدهم 2 1388 13:49
وقتی در صف شیر مردم جایشان را به شما نمی دهند؟ وقتی کرایه تاکسی را می دهید راننده نمی گوید قابلی نداره؟ وقتی لبخند می زنید بچه های کوچیک از ترس قیافه شماگریه می کنند ؟ وقتی راه میروید بهتر است که راه نروید؟ آیا وقتی به زیبایی فکر می کنید همان زمانی است که به خودتان فکر نمی کنید؟ اگر می خواهید وقتی قدم بر میزنید مردان کف بر شوند، اگر می خواهید وقتی پلک میزنید مردان در خاک و خون غوطه ور شوند، اگر می خواهید وقتی با آنها صحبت می کنید خود را تکه تکه کنند، اگر می خواهید وقتی به آنها لبخند میزنید از کت خود یه چرخ گوشت در آورند و خود را چرخ کنند به موارد زیر توجه کنید:
البته بگما تمامه این کارا کاره مردانه جلفه


حالا به نکات زیر بی زحمت کمی دقت کنین تا شاید فرجی بشه

در باب ادای جملات:
در ادای جملات و واژه ها دقت خاصی مبذول فرمایید. به طور مثال اول هر جمله از واژه ( آخی ) استفاده کنید.
حتی المقدور واژه های پایانی جمله را کمی بیشتر از حد معمول بکشید به طور مثال: (فردا می بینم………… ……… .ت)


سعی کنید ریتم پلک زدنتان را با میزان هجاهای جمله تان هماهنگ کنید مثلا در جمله
”من به فلان چیز علاقه دارم” برای ”من” یک پلک و برای ”به فلان چیز علاقه دارم” ?عدد پلک بزنید.
لطفا امتحان کردنو بزارین واسه بعد بزارین ادامه درسو بدم

در باب خوردن غذا:
در حین خوردن بایستی بسیار جلب توجه کنید برای این کار جسم خوردنی را از انتها با دو انگشت اشاره و شست گرفته و پیش از فرو بردن کامل در دهان بازی دهید (میدونم نمیتونی جلوی شیکمتو بگیری و میخوای همشو یه جا بزاری دهنت حالا این دفه رو کم کم بخور)

در باب راه رفتن:

سعی کنید تق تق پاشنه کفشتان به گونه ای تنظیم گردد که یک ملودی عاشقانه را برای مخاطب تداعی کند.
هیچگاه فاصله ما بین قدمهایتان از دو سانتیمتر تجاوز نکند هر چند عجله داشته باشید.

در باب لبخند زدن:
آداب لبخند زدن بستگی به مستقیمی به وضعیت دندانهایتان دارد اگر دندانهایتان کج و معوج، لک لک، فاصله دار و دارای سایر نا هنجاریها دارید (که متاسفانه یا خوشبختانه اکثر خانوما همین وضع رو دارن) …….. تبسمی کفایت میکند
اگر دندان کناری خود را طلا کرده اید از همان طرف بخندید
اگر اصولا دندانی در کار نیست به گونه ای چشمان را خمار کنید که کار لبخند را میکند

در باب ورود به کلاس:
هنگامی وارد کلاس شوید که حداقل یک ربع ساعت از شروع آن گذشته و همه دانشجویان سر کلاس حاضر باشند.
به قول خودتون هر جا دیر بری کلاس داره
موقع نشستن دورترین و سختترین صندلی را برای نشستن تا حسابی رسیدن به صندلی مورد نظر طول بکشد سپس ده دقیقه وقت به جمع و جور کردن مانتو اختصاص بدید . بهتر است همگام ورود به کلاس کاور گیتاری ولو خالی روی دوشتان حمل شود
 
بدون شک تمرین مستمر نقش مهمی را در موفقیت شما بازی میکند .اگر پس از شش ماه متدهای فوق پاسخگو نبود بهتر است مخاطبین خود را تغییر دهید
دسته ها : طنز - سرگرمی
شانزدهم 2 1388 13:48
1 - سیگار کشیدن باعث میشه شما هرچه سریعتر از شر سلامتی و زندگی به امید خدا خلاص بشید و بتونید پا به عرصه های جدیدتری از جمله جهان آخرت بگذارید و تجربه های جدید کسب کنید .  
۲ – وقتی سیگار بکشین یه سرفه هایی میکنین به خدا همچین سر جیگرتون حال میاد انگار قولنج ریه تون رو گرفته باشن یعنی ششتون حال میاد .

۳ – اونایی که سیگاری هستن بعد از یه مدت متوجه میشن که روابط عاطفی عمیقی با چای و نسکافه پیدا کردن .

۴ – اگه سیگاری بشین برای مواقع بیکاری ، بیعاری ، بیخوابی ، بیداری ،بیزاری ، بیذاتی ، بیماری ، سیرابی ، لیوانی ، خیشاحی ( منظور همون خوشحالیه ) ، نیراحی (ناراحتی ) و سایر مواقع بهترین امکان رو در اختیار دارین .

۵ – اگه سیگاری بشین دارای روابط اجتماعی درخشان میشین و میتونین دوستان جدید زیادی پیدا کنین :

الف – وقتی شما جزء خریداران سیگار باشین دوستانی رو پیدا میکنین که از بس دوستتون دارن شما رو به شکل شیرینی میبینن .
ب – وقتی شما جزء مصرف کنندگان سیگار باشین دوستان مهربونتون شما رو به شکل مگس میبینن .در نوع ب دوستی از طرف شما بسیار عمیقتر خواهد بود .
۶ – اگه سیگاری بشین توی محیط های سربسته و عمومی از دست سیگاری ها حرص نمیخورین و این خودش باعث میشه آرامش اعصاب داشته باشین .

۷ – وقتی سیگاری بشین ، میتونین توی مسابقه جهانی ترک سیگار شرکت کنین و کلی پول به جیب بزنین .

۸ – اگه سیگاری بشین ، وقتی با اقوام و دوستان به پیک نیک میرین موقع روشن کردن آتیش میتونین روش روشن کردن کبریت در میان باد و بوران رو به اونا نشون بدین و خودتون رو به عنوان یک قهرمان ملی معرفی کنید .

۹ – اگه سیگاری بشین با سوپری سر کوچتون بیشتر رفیق میشین طوری که اگه یه روز نرین سراغش دلش براتون تنگ میشه .

۱۰ – اگه مخفیانه سیگار بکشین میتونید با کوچه پس کوچه های اطراف خونه ، پشت بام ، زیر زمین و دیگر جاهایی که تا حالا زیاد بهشون توجه نکردین بیشتر آشنا بشین .

۱۱ – وقتی مخفیانه سیگار میکشین با ادوکلن ، عطر و دئودورانت های ارزون قیمت و همچنین انواع آدامسهای
p.k ، خروس نشان ، relax و غیره آشناتر میشین و به آدمی خوشبو با دندونای سفید مبدل بشین .

۱۲ – هرچه بیشتر سیگار بکشین راحت تر میتونین از شر پولهایی که توی جیبتون سنگینی میکنه راحت بشین .

۱۳ – اگه سیگاری بشین توی شهرای بزرگ که هوای آلوده دارن راحتتر میتونین زندگی کنین .
جهاردهم 2 1388 19:59

روزی برصفحه ای کهنه در دفتری پرازعشق دراین اطاق خواندم

         که دخترکی نوشته بود:  

           حسودشهدا.....!  

  ازاین کلمه عرفان راآموختم  

                      و رسم دلداگی را یادگرفتم. 

                       یک غزل بس نیست هجـران تو را  

                                      کــاش صــد دیوان و شاعــرداشتـم 

                                                                ای شهید...  

 یاد همه شهدا و از جان گذشتگان میهن گرامی باد. 

جهاردهم 2 1388 19:59
الف- دروس عمومی
نام درس نام کتاب در سالی – واحدی کد کتاب پایه تدریس سال چاپ ملاحظات
1- زبان و ادبیات فارسی
ادبیات فارسی (2)
1/220 دوم 85 کلیه رشته‌ها

ادبیات فارسی (3)
1/249 سوم 86 کلیه رشته‌ها غیر از علوم انسانی

زبان و ادبیات فارسی 1 و 2
1/283 پیش‌دانشگاهی 87 کلیه رشته‌ها

ادبیات فارسی 3 (تخصصی انسانی)
2/249 سوم 86 مخصوص علوم انسانی

زبان فارسی 3 (تخصصی انسانی)
4/249 سوم 86 مخصوص علوم انسانی

زبان فارسی 3 (غیر علوم انسانی)
3/249 سوم 86 کلیه رشته‌ها (غیر از علوم انسانی)
2- عربی
عربی 2 (غیر از علوم انسانی)
1/224 دوم 85 کلیه رشته‌ها (غیر از علوم انسانی)

عربی 2 (علوم انسانی)
2/224 دوم 85 مخصوص علوم انسانی

عربی 3 (غیر از علوم انسانی)
1/254 سوم 86 کلیه رشته‌ها (غیر از علوم انسانی)

عربی 3 (علوم انسانی
2/254 سوم 86 مخصوص علوم انسانی
3- فرهنگ و معارف اسلامی
قرآن و تعلیمات دینی 2 (دین و زندگی)
222 دوم 85 کلیه رشته‌ها

قرآن و تعلیمات دینی 3 (دین و زندگی)
251 سوم 86 کلیه رشته‌ها

معارف اسلامی (دین و زندگی)
1/285 پیش‌دانشگاهی 87 کلیه رشته‌ها
4- زبان انگلیسی
انگلیسی 3
1/252 سوم 86 کلیه رشته‌ها

انگلیسی 1 و 2
1/284 پیش‌دانشگاهی 87 کلیه رشته‌ها
ب- دروس تخصصی گروه علوم ریاضی
نام درس نام کتاب در سالی – واحدی کد کتاب پایه تدریس سال چاپ ملاحظات
1- ریاضیات
هندسه 1
2/233 دوم 85  

آمار و مدلسازی
3/234 دوم 85  

هندسی 2
4/258 سوم 86  

ریاضیات 2
2/234 دوم 85  

حسابان
1/258 سوم 86  

جبر و احتمال
2/258 سوم 86  

هندسه تحلیلی و جبر خطی
1/294 پیش‌دانشگاهی 87  

حساب دیفرانسیل و انتگرال 1 و 2
1/295 پیش‌دانشگاهی 87  

ریاضیات گسسته
1/296 پیش‌دانشگاهی 87  
2- فیزیک
فیزیک 1 و آزمایشگاه
2/206 اول 84  

فیزیک 2 و آزمایشگاه
2/226 دوم 85  

فیزیک 3 و آزمایشگاه (ویژه ریاضی)
4/256 سوم 86  

فیزیک 1 و 2 (ویژه ریاضی)
2/293 پیش‌دانشگاهی 87  
3- شیمی
شیمی 2 و آزمایشگاه
1/227 دوم 85  

شیمی 3 و آزمایشگاه
1/257 سوم 86  

شیمی 1 و 2
1/289 پیش‌دانشگاهی 87  
 ج- دروس تخصصی گروه علوم تجربی
<td width="59" style="width: 44.25pt; background-color: tran
نام درس نام کتاب در سالی – واحدی کد کتاب پایه تدریس سال چاپ ملاحظات
1- زمین‌شناسی
زمین‌شناسی
دسته ها : کنکور
جهاردهم 2 1388 19:58
X