عرق یک پدیده طبیعی و لازم بدن است که ضمن مرطوب نگه داشتن پوست ، موجب دفع مقداری از مواد زاید بدن میشود، اما وقتی که بدن مخصوصا در فصل گرم بدبو میشود آنوقت برای فرد و اطرافیان او غیرقابل تحمل میشود.
عرق بدن به تنهایی بدون بو است، اما باکتریها و قارچهای روی بدن از آن بهعنوان محیط رشد استفاده کرده و سریعا شروع به تکثیر میکنند و عرق را به ترکیبات بدبویی تجزیه میکنند؛ اما چرا برخی نواحی مثل زیربغل بیشتر بو میگیرد؟ علت این است که غدد عرق در این مناطق پروتئین و چربی نیز تولید میکنند که مواد اولیه مناسبی برای تغذیه باکتریها و قارچهای سطح پوست است.
این درحالی است که عرق نقاط دیگر بدن بیشتر محتوی نمک است و باکتریها کمتر میتوانند از آن استفاده کنند.
10 فرمان برای فرار از بوی بد عرق
اگر میخواهید از بوی بد عرق رها شوید به دستورهای زیر عمل کنید:
1. از خوردن ادویه، زردچوبه، فلفل، خردل، سس گوجه فرنگی، پنیر کهنه، تخم مرغ، روغن سرخ شده، کالباس، سوسیس و اغذیه نظیر آن خودداری کنید و همراه غذا از سبزی تازه و میوه استفاده کنید. همچنین استفاده از مواد لبنی مثل شیر و ماست را فراموش نکنید.
2. پیشگیری بهترین روش برای مبارزه با بوی بد عرق است. اگر عرق روی بدن نماند ، بو نیز نمیگیرد. برای بسیاری از افراد شستشوی مرتب بدن برای رهایی از شر بوی بد کفایت میکند؛ البته شستشو با آب خالی کافی نیست چون نمیتواند بخوبی عرق را از سطح پوست پاک کند. برای دستیابی به نتیجه مطلوب باید از شامپو و صابونها استفاده کنید.
3. بعد از شستشوی بدن با آب و صابون و خشک کردن کامل بدن، بلافاصله از ترکیبات ضدعرق برای زیر بغل خود استفاده کنید. توجه داشته باشید دئودورانتها مانع تعریق نمیشوند بلکه مانع متصاعدشدن بوی بدن میشوند. در حالی که ضد تعریقها مواد شیمیایی هستند که تعریق را کاهش میدهند؛ البته ضد تعریقها در اکثر موارد حاوی دئودورانت نیز هستند که بوی بدن را دفع میکند.
4. حتما بدن خود را مرتب خشک کنید زیرا باکتریها به سختی در مناطق خشک بدن زنده میمانند.
5. لباسهای نخی بپوشید. زیرا لباس نخی و کتانی عرق را بهتر به خود جذب میکنند. در مقابل لباسهای نایلونی عرق را از سطح بدنتان کمتر جذب کرده و با باقی ماندن این عرق در سطح پوست، خود بخود بوی بد نیز استشمام میشود.
6 . سیگار نکشید. مصرف سیگار علاوه بر بدبو کردن دهان، موجب بدبو شدن عرق نیز میشود. در نظر داشته باشید که هفتهها طول میکشد تا بوی بد سیگار و اثر آن در عرق بدن بعد از ترک از بین برود.
7. لباس تمیز عامل مهمی برای جلوگیری از بوی عرق است. هر بار به حمام میروید لباسهایتان را عوض کنید و لباسهای تمیز بپوشید. گاهی در مناطق گرم و شرجی لازم است لباسها را روزی چند بار عوض کرد.
8 . برخی بیماریها موجب تعریق بدبو میشود، در این مواقع چارهای جز درمان بیماری اصلی وجود ندارد.
9. موهای زیر بغل و کشالهران خود را بهطور مرتب بتراشید. وجود مو در این منطقه موجب مساعد شدن شرایط رشد برای باکتریها میشود.
10. در هفته یکبار استفاده از صابون آنتی باکتریال، گوگرددار و ترکیبات ضد قارچ میتواند میزان باکتریهای مزاحم و بدبو شدن عرق را کم کند
اگر خودتان به ورزشگاه های انگلستان ( مثلا در بازی منچستر – آرسنال ) توجه کرده باشید تفاوت های زیادی رو با ورزشگاه های داباخلی می بینید که من فقط 10 مورد رو بیان می کنم :
1. تماشاگران ( مثلا منچستر – آرسنال ) در یکی دو متری زمین قرار دارند و در جلوشان هیچ حصاری تور سیمی نیست در حال که در ورزشگاه های ایران تماشاگران در ده بیست متری ( با کمی چربی ) زمین قرار دارند ( در دوطرف دروازه ها بیشتر ) و در قفس وحصار قرار دارند تا وارد زمین نشند
2. تماشاگران ایرانی می خوانند بازیکنان و داور بخورند ولی در انگلستان این خبرا نیست و بازی رو در کنار زمین آزادانه می بینند
3. فقط از بیلبرد های تبلیغاتی در ورزشگاه های انگستان استفاده می شودولی در ورزشگاه های داخلی خدا می دونه از چی استفاده می شه کارت پستال. دعوت نامه عروسی. برچسب تبلیغاتی و کلی چیز دیگه ( به این پارچه های که تغییر می کنه و عوض می شه چی می گن )
4. در ورزشگاه های داخلی 600 خبر نگار و عکاس دور ور زمین می ایستند و مانع دیدن بازی برای تماشاگران سکو های پایین می شند بعد کلی باطری آب معدنی و ترقه بهشون می خوره ولی کلی درد سر دیگه تو تلویزیون و … ولی تو انگلستان از این خبرا نیست ( فقط تعدادی در دو طرف زمین (پشت دروازه ها ) به صورت حرفه ای نشته اند .
5.بیشتر ورزشگاه های انگلیس نیمه سر پوشده هستند خبر از نورشدید خورشید در کل زمین نیست در حالی که بازی های داخلی همه بد از ظهر شروع می شه که دمای هوا 40 درجه است که همه می هنکند
6.در ورزشگاه های خارجی ( منظور انگلستان ) تمام بازی ها در روز نیست و بیشتر انها شب برگذارمی شود چون چراغ و نور افکن دارند ولی در ایران به دلیل نداشتن نور افکن تمام ( بیشتر ) بازی ها درروز بر گذارمی شود که دما 50 درجه است ( 10 درجه افزایش یافت.
7. درانگلیس لازم نیست بلیط رو به چند برابر قیمت خرید چون خبر ( کمی ) از بازار سیاه نیست و می ری مثل بچه ادم بلیط رو به قیمت واقعی می خری!
8. مثلا تیم استقلال از پیروزی گل خورده حالا نیکبخت میره کرنربکشه یک باطری آب معدنی به سرزش می خوره یه تیکه از میز کنارش می افته و یک نارنجک کنار پاش می افته ولی اون ور آب ( منظور انگلستان ) از این خبرا نیست
9. اون ور آب ( منظور انگلستان ) داور ها با هدفون و میکروفن . بلند گو و باند . سوت و… با هم در ارتباط هستند ولی این ورآبهنوز اختراع نشده
10. اون جا تو گِل و زمین خاکی و پارک بازی نمی کنند تو ایران داریم
1- انکار و یا نادیده گرفتن اطلاعاتی که تاکنون از طرف مقابلتان کسب کرده اید و نشانه یک مشکل و یا رفتار نامناسب است.
2- تنها بروی جنبه های مثبت تمرکز کردن. عدم تمایل به شناخت ضعف ها، محدودیتها،جنبه های منفی و عادات ناپسند طرف مقابل. شما بایستی منصفانه جنبه های منفی و مثبت فرد مقابل خود را ببینید و مورد ارزیابی قرار دهید.
3- تصمیم گیری درباره اینکه فرد مقابلتان مناسب و درخور شماست یا خیر، هنگامی که دیوانه وار عاشق وی شده اید و یا در مراحل نخست رابطه بسر میبرید. هنگامی که شما دیوانه وار عاشق کسی هستید، از احساس خود لذت ببرید، اما محتاط باشید. در این وضعیت شما در یک حالت خلسه و سرخوشی شگفت انگیزی بسر میبرید و براحتی توسط احساسات خود گمراه میشوید. بنابراین در این مقطع و برهه حساس هیچگونه تصمیم مهمی اتخاذ نکنید. اجازه دهید این احساسات خوشایند فروکش کنند و سپس در مورد فرد مقابل و رابطه خود تصمیم نهایی را اتخاذ کنید.
4- نادیده گرفتن احساسات خودتان. چنانچه شما در کنار فرد مورد نظرتان احساس خوبی ندارید، از اینکه خودتان باشید بیم دارید، و یا قادر به صحبت کردن در مورد برخی مباحث خاص و یا مسایل حساس نیستید، از وی صرفنظر کنید و به جستجوی خود ادامه دهید. چنانچه به طرف مقابل خود اعتماد ندارید و یا هنوز بطور کامل مورد پذیرش وی قرار نگرفته اید، به فرد مقابل خود بعنوان یک شخص ویژه و مهم در زندگی خود ننگرید.
5- انتخاب فردی که نیاز به تغییر دارد. تصور کنید که قادرید وی را تغییر داده و به وی رفتار صحیح را بیاموزید، در زندگی هدایتش کنید و یا آنقدر دوستش دارید که قادرید از کاستی ها و عیوب وی چشم پوشی کرده و آنها را تحمل کنید.
6- انتخاب فردی که به شما نیاز دارد. فردی را برگزینید که شما را دوست دارد و تمایل دارد در کنار شما باشد. نه کسی که به شما محتاج است. چراکه ممکن است پس از برآورده شدن نیازش در آینده، دیگر خواهان شما نباشد.
7- همیشه مهربان و سازگار بودن، همواره به فکر خوشحال کردن و راضی نگه داشتن طرف مقابل بودن، انجام ندادن کاری که طرف مقابل را ناراحت کند. و یا تلاش فراوان برای آنکه طرف مقابل شما را دوست داشته باشد. رابطه باید برای هردوی شما مفید و موثر باشد. مسئولیت شکل دهی این رابطه مفید و موثر نیز به عهده هر دوی شماست.
اشتباهات رایج قبل از ازدواج
۱-اشتباه اول : سؤالات کافی نمی پرسیم
نپرسیدن سؤال کافی به چند دلیل می باشد :
الف ) پرسیدن سؤال جنبه عاشقانه ارتباط را مخدوش می کند ما سؤال نمی پرسیم چون می ترسیم روابط عاشقانه بهم بخورد سؤال کردن شاید عاشقانه نباشد اما تنها راه هوشمندانه برای شناخت همسر آینده است .
ب ) نمی خواهیم جواب سؤالات خود را بدانیم برخی اوقات فکر این هستیم که حتماً با فرد مقابل ازدواج میکنیم و نمی خواهیم رابطه به پایان برسد ، نمی خواهیم چیز بد بشنویم به همین دلیل به طور نا خود آگاه سؤال نمی پرسیم
ج ) می ترسیم متقابلاً از ما نیز همان سؤالات پرسیده شود زمانی که از گذشته خود راضی نیستیم و احساس خوبی نسبت به خودمان نداریم بطور نا خود آگاه از پرسیدن سؤال طفره می رویم تا از ما نیز همان سؤالات پرسیده نشود .
د ) نمی دانیم در باره چه موضوعاتی باید سؤال کنیم به این معنا که ما از ازدواج تصور روشنی نداریم . نمی دانیم در زندگی مشترک چه اموری با اهمیت است .
اشتباه دوم :
2- نشانه های هشداردهنده را نا دید ه می گیریم :
نادیده گرفتن نشانه های هشدار دهنده یکی از خطرناک ترین اشتباهاتی است که در هنگام ازدواج برخی از افراد مرتکب می شوند . ما چیزی را از فرد متقابل خود می بینیم که نشانگر این واقعیت است که باید دقت بیشتر بکنیم اما خود آگاه یا نا خود آگاه از آن چشم پوشی می کنیم .
مهمترین علائم هشدار دهنده :
الف ) مسائل را کم اهمیت جلوه می دهیم
- آنقدر هم عصبانی نیست
- آنقدر هم سیگار مصرف نمی کند
- آنقدر هم مواد مصرف نمی کند
ب ) کار های او را توجیه می کنیم
- کودکی بدی داشته به همین خاطر زود عصبانی می شود
- چون استرس کاری زیادی دارد فعلاً کمی مواد مصرف می کند
ج ) کارهای او را منطقی جلوه می دهیم
- او واقعاً با هوش است اگر کار ی نمی کند در عوض بسسیار مطالعه می کند
د ) مشکلات و مسائل را انکار می کنیم
- هیچکس تا به حال همانند او مرا دوست نداشته است چه کسی گفته که او عصبانی است - او معتاد نیست فقط بعضی وقتها بطور تفننی مواد مصرف می کند
3- عجولانه و زود هنگام سازش می کنیم
یکی از اشتباهات که در زمان آشنایی مرتکب می شویم این است که ارزشها ، رفتارها و عادت های خود را به سرعت تغییر می دهیم تا وانمود کنیم با فرد مقابل توافق و هماهنگی داریم . در ابتدای آشنایی با چشم پوشی و کوتاه آمدن از آنچه برایمان اهمیت دارد سعی می کنیم رابطه را فقط حفظ کنیم وقتی که متوجه می شویم که عقاید و باورهایمان به مزاق فرد مقابل خوش نمی آید ممکن است برای عقاید خود اهمیت کمتری قائل می شویم تا وانمود کنیم که بسیار با هم تفاهم داریم .
سازشهای عجولانه معمولاً در موارد زیر خود را نشان می دهند :
الف ) چشم پوشی از باورها و ارزشهای خود
ب ) دست برداشتن از علائق و فعالیتهای خود
ج ) کناره گیری از خانواده و دوستان
سازش و مدارا و مصالحه در زندگی مشترک از اهمیت زیادی برخوردار است . اما وقتی که سازش زود هنگام و نا پخته بود تأثیر مخربی در ارتباط و آینده خواهد داشت .
4- تسلیم زرق و برق های مادی و ظاهری می شویم
در اجتماع ما ودر جهان امروزین تاکید زیادی بر ثروت ، پول و وضعیت ظاهری افراد می شود . در عین حال ثروت ،شهرت وپول به تنهایی اغوا کننده وافسونگر است . بسیاری از ما در مقابل ثروت وپول افسون می شویم
برخی از ما در انتخاب همسر خود متأثر از عوامل زیر هستیم :
- پول فرد
- ثروت خانوادگی
- قدرت و نفوذ فرد
- شغل او
- شهرت او
- زیبایی او
بسیاری از ما فکر می کنیم که این عوامل بالا شباهتهایی بین دو نفر وجود داشته باشد اما داشتن شباهت با تحت تأثیر قرار گرفتن متفاوت است وقتی یک رابطه صرفاً به دلیل مسائل اقتصادی ظاهری و مادی شکل می گیرد رابطه نا سالم است .
5- تعهد را مقدم بر تفاهم می دانیم
قبل از اینکه متوجه شویم با او تفاهم داریم و قبل از اینکه متوجه شویم که آیا او همسر مناسبی برای من هست یا نه متعهد به ازدواج با او می شویم و سریع قول ازدواج می دهیم افرادی بیشتر دچار این اشتباه می شوند که :
- مایل هستند متأهل باشند تا مجرد
- آرزومند هستند که سر انجام بگیرند و سر خانه زندگی خودشان بروند .
-از خواستگاری خسته شده اند
- از طرف دیگران تحت فشار هستند
- افرادی که فقط و فقط جنبه های مثبت دیگران را می بیند و در هر فردی می تواند به سرعت چیزی دوست داشتنی پیدا کنند .
- به لحاظ عاطفی به فرد متعهد شده اند .
6- تفاهم را بر علاقه و محبت مقدم می دانیم
به نظر می رسد برخی از افراد تفاهم بسیار زیادی با هم دارند و به همین دلیل به آنها پیشنهاد می شود که باهم ازدواج کنند . اما علی رغم تفاهم زیادی که با هم دارند علاقه به یکدیگر ندارند یا بهتر بگوییم برای یکدیگر جذّاب نیستند متأسفانه معمولاً به این افراد توصیه می شود که ازدواج کنند بعداً محبت و علاقه ایجاد می شود . لازم است بدانیم در صورتی که علاقه و محبت بین دو نفر به طور خاص وجود نداشته باشد با ازدواج هم آن علاقه ایجاد نمی شود . درست است که تفاهم در ازدواج لازم است اما کافی نیست .
ازدواج زمانی به سامان و موفقیت منجر می شود که سه عنصر علاقه ، تعهد و تفاهم با هم وجود داشته باشد .
7- باور به این که پس از ازدواج مشکلات کم می شود
بسیاری از ما امید واریم که با ازدواج همه چیز به خیر وخوشی خواهد گذشت . حتی اگر قبل از ازدواج مسایل ومشکلاتی وجود داشته باشد ورابطه دوطرف غیر صمیمی باشد ، باز هم فکر می کنیم که با ازدواج همه چیز حل خواهد شد . اما لازم است به این نکته توجه کنیم که آنچه در خلال آشنایی از فرد می بینیم ، به احتمال بسیار زیاد بعد از ازدواج تداوم خواهد یافت . یکی از راههای شناخت فرد مقابل شناخت خانواده اوست یکی از بهترین شیوه های برای شناخت فرد ، مشاهده او در زمانی است که با خانواده اش درتعامل است. نحوه برخوردبا اعضای خانواده ، پدر ،مادر ، شاخصی از رفتار در آینده او در یک ارتباط صمیمانه است
9- باور به این که اورا تغییر خواهیم داد
یکی از باورهای بسیار رایج وغلط در اکثر فرهنگها این باور است که ما می توانیم با عشق وتوجه وتلاش همسر خود را تغییر دهیم . به خصوص خانمها مستعد پذیرش این باور غلط در زمان آشنایی وازدواج هستند در حالی که این باور نادرست وعملی نیست . در رفتار طرف مقابل مشکلاتی به عینه مشاهده می کنند وخود را به روشهای مختلف توجیه می کنند مثلا چون کودکی خوبی نداشته عصبانی است ، چون پدر ومادر خود را از دست داده مواد مصرف می کند و... واعتقاد دارند چون تاکنون کسی به آنها محبت نکرده دچار این مشکل شده اند ومن اگر به او توجه بیشتر ومحبت کنم مشکل او بر طرف می شود . واقعیت اساسی در رابطه با ازدواج
1- شما نمیتوانید فردی را مجبور کنید تا شما را دوست داشته باشد و هیچ کس توانایی خوشبخت ساختن صد در صد شما را ندارد.
2- هر چه میخواهید تلاش کنید، شما هیچگاه قادر نخواهید بود شریک خود را تغییر دهید، هر چند اگر شما خود را تغییر دهید، ممکن است شریک شما نیز تغییر کند.
3- اشخاص با اشخاص ازدواج نمیکنند، بلکه آنها با توهمات و خیالپردازیهای خودشان ازدواج میکنند.
4- یک ازدواج حقیقی درست از نقطه ای آغاز میگردد که توهمات پایان می یابند. چالش یک ازدواج آن است که کشف کنیم با چه کسی ازدواج کرده ایم.
5- عشق تنها یکی از عللی است که ما شریک خود را بر میگزینیم. (برخی اوقات مهمترین فاکتور نمیباشد)
6- به احتمال زیاد، خصلتها و صفات موجود در شریکتان که دیوانه وار خشم شما را برمی انگیزند، همان صفاتی هستند که در ابتدا شما را مجذوب شریکتان کرده بوده اند.
7-این غیر ممکن است که شما بدون تجربه کردن دوران درد و تنهایی یک رابطه را پشت سر بگذارید.
8-بزرگترین هدیه ای که میتوانید به فرزندانتان اعطا کنید یک ازدواج محبت آمیز میباشد.
9-موفقیت زمانی در یک ازدواج حاصل میگردد که هر کدام از ما به این واقعیت پی ببریم که نیازهای شریکمان حداقل به اهمیت نیازهای خودمان میباشد.
10- ازدواج بهترین فرصت برای رشد و بالندگی، غلبه بر حس خودخواهی و آموزش عشق ورزی میباشد
در آلمان میان ازدواج دفتری و مذهبی تفاوت وجود دارد و.مراسم عروسی با توجه به تعلق مذهبی، وضعیت اقتصادی، موقعیت شغلی و خانوادگی عروس و داماد به اشکال متفاوتی برگزار میشود. ولی در اینجا از مهریه و جهیزیه خبری نیست.
دیدگاههای منعکسشده در این گزارش لزوما منعکسکننده نظرات و دیدگاههای «همصدا» نیست.
---
در آلمان میان ازدواج دفتری و مذهبی تفاوت وجود دارد و مراسم عروسی با توجه به تعلق مذهبی، وضعیت اقتصادی، موقعیت شغلی و خانوادگی عروس و داماد به اشکال متفاوتی برگزار میشود. ولی در اینجا از مهریه و جهیزیه خبری نیست. بطور معمول در آلمان فقط برگ ازدواج صادر شده از سوی اداره ثبت احوال به عنوان سند رسمی پذیرفته میشود. بعد از آشنایی طولانی مدت و حتی زندگی چند ساله مشترک در یک خانه، زن و مردی که در آلمان تصمیم به ازدواج میگیرند باید برای گرفتن زمان امضاء سند ازدواج، به بخش ویژهای از اداره ثبت احوال (Standesamt) مراجعه کنند. در این اداره بدون در نظر گرفتن تعلق مذهبی و یا قومی فرد متقاضی، زمان برگزاری مراسم دفتری ازدواج تعیین میشود. برای آشنایی بیشتر با سنتها و چگونگی مراسم ازدواج در آلمان، خانم لیلو اشمیتLilo Schmitz ، پروفسور مردم شناسیی دانشگاه دوسلدورف به پرسشهای دویچه وله پاسخ داده است:
خانم اشمیتز، به نظر شما برگزاری مراسم عروسی در چند سال اخیر در آلمان تغییر محسوسی داشته است؟ برگزاری جشن عروسی میان جوانان امروزی آلمان چگونه است؟
بعد از گذشت سالهای دهه شصت که بسیاری از جوانان آلمان در تب و تاب جنبشهای بزرگ دانشجویی برگزاری جشهای بزرگ و رسمی را برای ازدواج رد میکردند، چند سالی است که دوباره برگزاری این مراسم به خواست بسیاری از جوانان در زمان ازدواج تبدیل شده است. برای مثال وقتی که من برای اولین بار ازدواج کردم، در دهه شصت، جشن عروسی بزرگ برگزار نمی شد. ما در آن موقع خیلی ساده به اداره ثبت اسناد بخش ازدواج رفتیم و سند ازدواج را امضاء کردیم. بعد با دوستان در یک کافه دور هم نشستیم. این یک دوره تاریخی بود. دوره ای که به دوره جوانان سال ۶۸ معروف است. در آن زمان، در دوره قیام دانشجویی بزرگ در اروپا، ازدواج بیشتر جنبه کارکردی داشت. امروزه این سنت باز در میان جوانان مدرن شده است. مثلا اینکه داماد در روز عروسی بهدنبال عروس به در خانه والدین او برود. حتی برخی از زنان جوان که سالهاست با نامزد خود در یک خانه زندگی میکنند، برای این روز به خانه والدین میروند تا داماد به دنبالشان برود و آنان را با خود به مراسم ببرد. اگر عروسی در کلیسا جشن گرفته شود، پدر عروس است که وی را به کلیسا میبرد. داماد در جلوی در کلیسا منتظر عروس میماند. در داخل کلیسا پدر عروس دست او را به دست داماد میدهد.
شما گفتید لباس سنتی عروس سفید و داماد سیاه است. انتخاب این دو رنگ به چه دلیل است؟
بله، بهطور معمول عروس لباس سفید و داماد خاکستری تیره و یا سیاه به تن میکند. این رنگهای قدیم تغییر نقش زوج را در جامعه نشان میدهند. مثل بسیاری از کشورهای جهان، این دو، نقش جدیدی را در جامعه می پذیرند. سفید یا سیاه در بسیاری از مراسم سنتی قدیمی هم وجود داشته است. این دو رنگ به معنی سادگی و یک دستی و به عبارتی بیرنگی هستند. به این معنی که عروس و داماد در مرحله بینابینیاند و هنوز نقش اجتماعی آنطور که معنی میشود، برای آنها مشخص نشده است.
آیا مراسم عروسی در کلیسا پیش از امضاء قرارداد ازدواج در اداره ثبت انجام میگیرد؟
بطور معمول مدتی بعد از مراسم اداری یعنی ازدواج دفتری، جشن در کلیسا برگزار میشود. پیشترها جشن کلیسا و مراسم در اداره ثبت به فاصله خیلی نزدیک به هم برگزار میشدند. ولی امروزه حتی تا چند ماه بعد، هر وقت که عروس و داما بتوانند این جشن را برگزار میکنند. مراسم در اداره ثبت، نسبتا سادهاست. کارمند ویژه ازدواج سعی میکند کمی هم به این مراسم اداری جنبه سرور بدهد. مراسم در اتاقی که کمی تزیین شده برگزار میشود و کارمند مسئول، لباس رسمی میپوشد. نوشیدنی و یا خوراکی سبکی خورده میشود و مهمانان همراه با عروس و داماد به کافه و یا رستورانی میروند. عروسیهای قدیمی در روستاها تا سه روز جشن گرفته میشد. روز اول با فامیل، روز دوم به همراه دوستان و فامیل و روز سوم با همکاران و همسایهها. در روستاهای آلمان هنوز هم عروسی در سه روز جشن گرفته میشود.
هزینه این جشن را چه کسی میپردازد؟
قدیمها هزینه عروسی را والدین میپرداختند. در بیشتر مواقع خانواده عروس هزینه اصلی را میپذیرفت. ولی امروزه چون بسیاری از خانوادهها فرزندان زیادی ندارند، خانواده داماد هم کمک میکند و مثلا هزینه لباس عروسی را میپردازند.
آیا عروس و داماد در مراسم عروسی هدیه دریافت میکنند؟
بله، مثلا وسایل خانه ویا آشپزخانه به عنوان هدیه به آنان داده میشود. ولی به شکل سنتی مانند ایران و یا برخی از کشورهای دیگر، عروس به عنوان هدیه از سوی خویشاوندان طلاو و جواهر دریافت نمیکند. حلقه عروسی توسط داماد خریداری میشود. بطور معمول حلقه در انگشت چهارم دست راست قرار میگیرد. در آلمان معمولا عروس و داماد در موقع نامزدی حلقه را در دست چپ و بعد از عروسی در دست راست میکنند. در برخی از خانواده ها معمول است که زوجی که میخواهند ازدواج کنند خود وسایلی را که احتیاج دارند در یک فروشگاه وسایل خانه و آشپزخانه انتخاب میکنند. بعد خویشاوندان و دوستان ضمن مراجعه به فروشگاه، هدیه ای را که از نظر میزان قیمت برایشان مناسب است، از میان وسایلی که ویژه این عروس و داماد روی میزی به شکل زیبا و تزیین شده چیده شده است، انتخاب میکنند. هدیه معمولا در طی مراسم عروسی به عروس و داماد داده میشود و مراسمی مانند پاگشا و مهمانی بعد از عروسی وجود ندارد.
در برخی از کشورها عروس و داماد قبل از شب ازدواج رابطه جنسی ندارند. در آلمان وضع به چه گونه است؟
در برخی از کشورها عروسی به معنای رسیدن به پختگی در شخصیت و رابطه جنسی بعد از ازدواج است. در آلمان وضع بگونه دیگری است. در اینجا گفته میشود، اول باید پخته شد، در رابطه جنسی هم تجربه کرد و باید با شریک زندگی آشنا شد و با او رابطه جنسی داشت و مدت طولانی با هم بود تا بعد بتوان تصمیم به ازدواج گرفت. خانواده ها در انتخاب همسر برای فرزندانشان دخالت نمیکنند. والدین هم امروزه در آلمان فکر میکنند بهتر است زوج دلداده دو یا سه سال و یا بیشتر با هم باشند، تا مشخص شود که واقعا بهم میخورند و میخواهند با یکدیگر زندگی مشترکی را پایه ریزی کنند یا نه. جشن عروسی به رابطه جنسی ارتباطی ندارد. مراسم ازدواج در واقع جشنی است برای پایه ریختن خانوادهای که بچه ها در آن بزرگ میشوند. اگر در این میان این دو در انتظار بچهای باشند، ازدواج زودتر صورت میگیرد. در اینجا باید اول رابطه جنسی را امتحان کرد و اگر از همه نظر دو دلداده تفاهم داشته باشند، بعد با هم ازدواج میکنند. در آلمان گفته میشود، کسانی که بحران را از سر گذرانده باشند، میتوانند بهتر با هم زندگی کنند.
در واقع باکره گی زن در موقع ازدواج در اینجا مطرح نیست؟
در واقع به عکس، باکره گی باعث تعجب است. حتی نگرانی وجود دارد که این فرد هنوز بیتجربه است و نمیداند که در رابطه جنسی چطور باید برخورد کند. در عین حال این ترس وجود دارد که اگر کسی این تجربه را نداشته باشد، شاید بعدها بخواهد تجربه دیگری کسب کند.
با توجه به اینکه در آلمان عروس و داماد قبل از ازدواج با هم رابطه نزدیک دارند و یا با هم زندگی میکنند، ازدواج چه کارکرد و یا نقشی را دیگر در این جامعه دارد؟
غیر از جنبه رومانتیک و روحی که این دو میگویند، حالا ما با هم هستیم و تصمیم گرفتهایم با هم زندگی کنیم و با هم پیر شویم، بنا به قانون آلمان کسانی که ازدواج کنند از امکانات اجتماعی بهتری بهرهمند میشوند، برای نمونه، در مورد حق ارث و در موقع بیماری که به تصمیمگیری در مورد شریک زندگی احتیاج باشد. مهمتر این که کسانی که ازدواج کرده باشند در آلمان مالیات کمتری به دولت پرداخت میکنند.
نگاهی به مقدار غذایی که خانواده ها در نقلط مختلف جهان در یک هفته مصرف میکنن
المان
یک خانواده ۴ نفره ۳۷۶ یورو معادل ۵۰۰ دلار
امریکا
یک خانواده ۴ نفره در کارولینای شمالی۳۴۲ دلار
ژاپن
یک خانواده ۴ نفره در شهر کودایرا ( Kodaira City )
۳۸ ین معادل ۳۱۸ دلار
ایتالیا
یک خانواده ۵ نفره در سیسیل ( Sicily )
۲۱۴.۵ یورو معادل ۲۶۰ دلار
مکزیک
یک خانواده ۵ نفره کورناواکا ( Cuernavaca)
۱۸۶۳ پزوس معادل ۱۸۹ دلار
مجارستان
یک خانواده پنج نفره .دو پدر و مادر یک نوجوان (Konstancin-Jeziorna )
۵۸۳ زلوتیس معادل ۱۵۱ دلار
مصر
۷ بزرگسال ۵ کودک قاهره
۳۸۸ پوند مصر معدل ۶۹ دلار
اکوادر
پنج بزرگسال ۴ کودک تینگو (Tingo)
برمه
۷ بزرگسال ۶ کودک (Shingkhey Village )
۲۲۵ نگلترم معدل ۵ دلار
چاد
۳ بزرگسال ۳ کودک کمپ بریدجینگ(Breidjing Camp )
۶۸۵ فرانسه معادل ۱.۵ دلار
آیا اخیرا فراموش می کنید دسته کلید خود را کجا گذاشته اید؟
داخل اتاق می شوید بدون اینکه بدانید برای چه کاری به آن سمت می روید؟
آیا بعد از ریختن چای در استکان قوری را در یخچال می گذارید؟
شماره تلفن منزل خود را فراموش می کنید؟
نگران نباشید! متخصصان معتقدند که استرس های روزمره تا حدی مغز انسان را تحت تاثیر قرار می دهند که کم حافظگی را به وجود می آورد. توصیه های روانشناسان:
١. موز بهترین دوست حافظه: ویتامین" ب" بهترین تغذیه حافظه است و موز دارای این منبع غنی می باشد.
٢. مهربانی با خویشت: انجام کارهای مورد علاقه مانند خریدن یک شاخه گل, کتاب رمان, ملاقات دوستان قدیمی و... باعث افزایش ترشح هورمون " دوپامین " می شود که احساس خوبی را در فرد به وجود می آورد و این افزایش تاثیر مثبتی بر سلسله اعصاب و آن بخش از مغز که مسئول حافظه است می گذارد.
٣. قدم بزنید: زنان یا مردانی که به طور مرتب قدم می زنند بسیار کمتر دچار فراموشی می شوند. چرا؟ تحقیقات نشان داده است که فعالیت, ارتباط مغزی را در بخشی که ذهن مسوول حافظه است گسترش می دهد.
٤. غذای سس دار نخورید: بر اساس تحقیقات انجام شده برروی عادت غذایی بیش از ٨ هزار نفر, استفاده از این نوع سس ها و غذاهای سویا دار باعث کاهش قدرت حافظه می شود. علت آن است که یک ماده شیمیایی موجود در این نوع سس ها و سویا که گفته می شود ضد سرطان و بیماری قلبی است دقیقا عکس این خواص را با خود دارد. با این حال یک بار خوردن آن در هفته چندان مشکلی ندارد!
٥. خواب به موقع: یک استراحت خوب مغز می تواند اطلاعات بیشتر و بهتری را به حافظه شما باز گرداند تا مغزی که تمام روز را بدون استراحت گذرانده باشد .
٦. بیشتر به خودتان برسید: تحقیقات نشان می دهد افرادی که رژیم های غذایی بسیار کم کالری در برنامه روزانه خود دارند نه تنها پروسه اطلاع رسانی را بسیار کند انجام می دهند، بلکه از دیگر افراد هم سن و سال خود که این رژیم را ندارند نیز کمتر قادر به استفاده از حافظه خود می باشند. لذا به فکر خود باشید و رژیم های غیر موجه را فراموش کنید.
٧. چای گیاهی بنوشید: آهن برای عملکرد صحیح حافظه ضروری است و نوشیدنی های کافئین دار به علت دارا بودن موادی به نام " تانن " (اسید تانیک)، ٧٥ درصد آهن موجود در بدن را از بین می برند.
٨. خوردن قند و شکر مصنوعی را کاهش دهید: این امر ممکن است در کاهش وزن به شما کمک کند اما نوشیدن بیش از یک یا دو نوشیدنی رژیمی در طول روز حافظه دراز مدت شما را تخریب می کند. خوشبختانه تاثیرات منفی این مسئله دائمی نیست و شما به راحتی می توانید با قطع مصرف شیرینی های مصنوعی مجددا حافظه خود را اصلاح کنید.
دستور العمل یازدهم
بسمه تعالی
الحمدلله وحده و الصلاة علی سید الانبیاء محمد و آله سادة الأوصیاء الطاهرین و اللعن الدائم علی اعدائهم من الأولین و الآخرین.
و بعد، مخفی نیست بر اولی الألباب که اساسنامه حرکت در مخلوقات، شناختن محرّک است که حرکت، احتیاج به او دارد، و شناختن ما منه الحرکه و ما إلیه الحرکه و ما له الحرکه، یعنی بدایت و نهایت و غرض، که آن به آن، ممکنات، متحرک به سوی مقصد می باشند.
فرق بین عالم و جاهل، معرفت علاج حوادث و عدم معرفت است؛ و تفاوت منازل آنها در عاقبت، به تفاوت مراتب علم آنها است در ابتدا.
پس، اگر محرک را شناختیم و از نظم متحرکات، حسن تدبیر و حکمت محرّک را دانستیم، تمام توجه ما به اراده تکوینیه و تشریعیه اوست، خوشا به حال شناسنده، اگر چه بالاترین شهید باشد؛ و وای به حال ناشناس، اگر چه فرعون زمان باشد.
در عواقب این حرکات، جاهل می گوید: « ای کاش خلق نمی شدم »، عالم می گوید: « کاش هفتاد مرتبه، حرکت به مقصد نمایم و باز بر گردم و حرکت نمایم و شهید حق بشوم ».
مبادا از زندگی خودمان، پشیمان شده بر گردیم؛ صریحاً می گویم: ـ مثلاًـ اگر نصف عمر هر شخصی در یاد منعم حقیقی است و نصف دیگر در غفلت، نصف زندگی، حیات او محسوب و نصف دیگر، ممات او محسوب است، با اختلاف موت، در اضرار به خویش و عدم نفع.
خداشناس، مطیع خدا می شود و سر و کار با او دارد؛ و آنچه می داند موافق رضای اوست، عمل می نماید؛ و در آنچه نمی داند، توقف می نماید تا بداند؛ و آن به آن، استعلام می نماید و عمل می نماید، یا توقف می نماید؛ عملش، از روی دلیل؛ و توقفش، از روی عدم دلیل.
آیا ممکن است بدون اینکه با سلاح اطاعت خدای قادر باشیم، قافله ما به سلامت از این رهگذر پر خطر، به مقصد برسد؟ آیا ممکن است وجود ما از خالق باشد و قوت ما از غیر او باشد؟ پس قوت نافعه باقیه نیست، مگر برای خداییان، و ضعفی نیست مگر برای غیر آنها.
حال اگر در این مرحله، صاحب یقین شدیم، باید برای عملی نمودن این صفات و احوال، بدانیم که این حرکت محققه از اول تا به آخر، مخالفت با محرّک دواعی باطله است، که اگر اعتنا به آنها نکنیم، کافی است در سعادت اتصال به رضای مبدأ اعلی:
« أفضل زاد الراحل إلیک عزم إرادة ».
والحمدلله اولاً و آخراً، و الصلاة علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین.
مشهد مقدس
چهارشنبه مرداد ماه هـ.ش.
مطابق با ربیع الاول 1417 ه. ق.
منبع:خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)
نکاتی برای خانمهایی که شکم بزرگی دارند:
1-شلواری بپوشید که که کمر آن روی شکم شما قرار بگیرد، نه بالای شکم و نه زیر آن؛ در این صورت شکم شما نصف دیده میشود! شلوارهایی که پاچههای آن از زانو به پایین به تدریج گشاد میشود و در کمر چسب و تنگ است(Boot-cut)، می تواند به کوچکتر نشان دادن شکمتان کمک کند.
2-پیراهنهایی انتخاب کنید که پارچه چیندار و چروکی داشته باشد. هیچ کس نمیتواند تشخیص بدهد که گوشت شکم شما این چینها را ایجاد کرده است یا پارچه لباس.
3-پیراهن و بلوزهای مدل Wrap (مدلی که یک طرف لباس روی طرف دیگر پیچیده میشود) بپوشید. این مدل بالاتنه باعث میشود که سینه شما به دو قسمت تفکیک بشود و کمر مشخصتری ایجاد کند، در نتیجه شکم شما کوچکتر به نظر میرسد.4-دامن هایی که خط کمر آن پایینتر است، شکم شما را کوچکتر نشان می دهد.
مدل لباس برای کسانیکه اندامی مانند جنیفر لوپز دارند!
هیچ کس در تمام انواع مدل های لباس خوب و عالی به نظر نمی رسد، حتی افراد مشهور. برای همین است که ستارگان بزرگ دنیا و افراد مشهور متخصصین مد حرفه ای استخدام می کنند تا لباس هایی که متناسب شکل اندام آنها است، طراحی کنند. اما شما هم می توانید روشهای ساده ای را بیاموزید که با کمک آنها مناسب تر و خوش تیپ تر به نظر برسید.
مثلا یکی از اسم های مستعارجنیفر لوپز گیتار(La Guitarra ) است. فکر می کنید چرا؟ چون خیلی گیتارنواز خوبیست؟! نه؛ به این خاطر که اندام او همانند انحناها و خطوط گیتار است. یعنی نیمتنه پایینی انحنادار و بزرگ، با کمری باریک و مشخص دارد، ران های او بزرگ و برجسته است و بالاتنه کوتاهتری دارد. اگر شما هم اندامی شبیه لوپز دارید، باید بیشتر از این مدل ها استفاده کنید: · شلوارهایی که پاچه های آن از زانو به پایین به تدریج پهن و گشاد می شود(Boot-cut) و در کمر چسب و تنگ می شود. · یقه های باز و گشاد مثل یقه هفت تند و یقه قایقی که ظاهر شانه های شما را پهن تر و عریض تر نشان می دهد و به اندام شما تناسب می بخشد. قسمت بالاتنه لباستان را آستردار و لایه دار انتخاب کنید یا بلوز و تاپی بپوشید که چین دار باشد، بالاتنه ای با طرح های تند یا از پارچه های براق هم بسیار خوب است و همگی آنها باعث می شود که توجه به سمت بالاتنه شما جلب شود؛ گردنبندهای بزرگ و درشت، روسری و شال هم تاثیر بسیار خوبی دارد. دامنهای خطی A شکل، دامنی با پلیسه های نرم و ظریف یا کلوش که کمر را دربرمی گیرد و ران ها را کوچکتر نشان می دهد.
· پیراهن های تابستانی دکلته را با کمربند بپوشید.
· · از پوشیدن شلوارهای سرتاسر تنگ و چسب، و دامن های(pencil skirts) تا روی زانو که از ران تا پایین دامن تنگ و چسب است، خودداری کنید، زیرا شما را طوری نشان می دهد که انگار برآمدگی و تورم دارید و انحناهای زنانه شما را نامناسب نشان می دهد.·
· از رنگهای تیره تر و تک رنگ در قسمت پایین تنه استفاده کنید. رنگهای روشن و طرح و نقش را برای قسمت بالایی بدن خود نگاه دارید
مدل لباس برای خانوم های کمر باریک:
بیانسه نولز نمونه عالی از اندامی شبیه ساعت شنی است، یعنی ران و سینه بزرگی دارد و کمر بسیار باریکی دارد. اگر اندام او را اندازه گیری کنیم، احتمالا معلوم می شود که خط کمر او 10 اینچ(25 سانتیمتر) از ران و سینه او کوچکتر است.
اگر شما هم چنین هیکلی دارید، بهتر است در میهمانیهای خصوصی و مجالس زنانه، اینگونه لباس بپوشید:
· پیراهن ها و بلوزهای مدل wrap را انتخاب کنید که بر انحناهای بدن شما تاکید میکند.
· برای لباس میهمانی و شب، مدلی با یقه باز و کمری جمع و تنگ یا کمردار بپوشید.
· مدل کتهایی که در قسمت کمر تنگ و چسب می شود برای شما مناسبتر است.
· یقه های گرد و ملایم تا اندام S شکل شما را کامل کند.
· شلوارهای جین با اندازه متوسط و کمری که تنگ و چسب است انتخاب کنید.
· از پوشیدن شلوارهای تنگ low-rise ، کتهای تنگ و پیراهن هایی که در قسمت جادگمه ها کشیده میشوند، خودداری کنید.
· پارچه های مناسب شما، پارچه هایی است که اندکی استرچ و کششی باشد مانند پارچه های کشباف یا بافتنی های کشباف نرم و سبک.
سریال یوسف پیامبر هم تمام شد. سریالی که هم بحث انگیز بود و هم پر تماشاگر. یک سریال خاص! هم از نظر نوع ساخت و مسائل اجرایی هم از نظر محتوای احتمالا سیاسی و هم از نظر بحثهای تاریخی.
نوع اجرای سریال تقریبا یک جور نوآوری در بین سریالهای ایرانی بود. بحث سیاسی را هم فعلا کاری نداریم، اما بعضی از مسائل تاریخی مطرح شده در سریال که با قاطعیت هم مطرح شدند، کمی سوال برانگیز بودند که من در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنم:
1- حقایقی از آخناتون و دوره حکومت وی
آخناتون (یا آمن هوتپ چهارم) یک فرعون ساختار شکن و از فراعنه سلسله 18 مصر بود . وی از اختلال صرع رنج می برد و گویا در شعر و نقاشی هم دست داشته. وی سعی کرد علاوه بر مذهب تمام عرصه های مدیریت و فرهنگ و هنر مصری را هم تغییر دهد. البته آخناتون با شوکهای فراوان که با این تغییرات به بدنه کشور وارد میکند و با مدیریت ضعیف خود باعث شورش های فراوان در کشور و قتل و کشتارهای بیشمار بین طرفداران آتون و آمون میشود.
این شورشها چنان تشدید میشوند که فرعون ناچار میشود پایتخت را از تبس به شهر جدیدی به نام آخه تاتن (افق آتون) یا همان عمارنای امروزی منتقل کند. همین تغییر پایتخت باعث دوری بیشتر فرعون از مردم و افزایش تنشهای جامعه مصر می گردد.
در دوره او به دلیل ضعف بیش از حد دولت مصر، بسیاری از ولایات خراجگذار مصر در خاورمیانه با کشور هیتی (مملکت رقیب مصر در حدود ترکیه امروزی) متحد میشوند و ولایات متحد مصر را تحت فشار میگذارند. جالب است که منطقه کنعان نقطه ثقل این کشمکش بوده که در سریال ما هیچ اشاره ای به آن نشده است. سرانجام با بی تدبیری فرعون تمام مناطق شامات سقوط میکنند و مصریهای ساکن آن مناطق و متحدین آنها قتل عام میوشند. بیش از 380 نامه درخواست کمک از این ولایات از ویرانه های شهر آخه تاتن به دست آمده است که فرعون تمام آنها را نادیده گرفته بود
2- آیا آتون همان خدای یگانه ماست؟
بنا بر شواهد به دست آمده، آتون نوعی خدای یگانه بوده که با نمایشی از قرص خورشید تمثیل میشده است. این خدا که در زمان آخناتن (از سلسله18) خدای رسمی مصر شد گویا حداقل از زمان سلسله 12 شناخته شده بوده اما در زمان آخناتون بود که بر خدای آمون پیروز میشود و خدای یگانه مصر قلمداد میشود. از آنجایی که در برخی متون اخناتون خود را از نسل این خدا میداند(طبق رسم تمام فراعنه) نمی توان صریحا حکم به توحیدی بودن مذهب آتنیسم داد. ضمن اینکه این خدا جنبه ای از رع (خدای خورشید) بوده وبرای آن کاراکتر دو گانه ای از رع و هوروس (هر دو از خدا های مصر قدیم) متصور بوده اند.
البته بعضی محققین (از قبیل زیگموند فروید) مذهب آتنیسم را پیش در آمدی بر مذهب یهود می دانند و مذهب حضرت موسی را قبل از نبوت آتنیسم معرفی کرده اند.
3-همزمانی یوسف و آخناتن:در مورد زمان زندگی حضرت یوسف روایات زیادی هست،از سلسله سوم تا سلسله دوازدهم، 15 یا 18 که در مورد هیچکدام دلیل قطعی ذکر نشده است.
احمد عثمان، مورخ مصری، ادعا می کند که پدر بزرگ مادری آخناتن احتمالا همان حضرت یوسف بوده-منبع ( این ادعا نیز از سوی بسیاری از مورخین رد شده است)
تاجایی که من جست و جو کردم در تاریخ نقلی از چنین خشکسالی عظیمی در زمان اخناتون نشده است که الزاما باید در زمان حضرت یوسف ما 7سال خشکسالی داشته باشیم. علاوه بر آن اگر حضور حضرت یوسف در دربار آخناتون به این حد پررنگ و تاثیر گذار بوده اصلا منطقی نیست که در آثار بجا مانده از دوره اخناتون حتی یک کلمه یا اثر در مورد او یافت نشود.
همچنین اگر طبق روایت سریال بپذیریم که عملا اخناتون مرید حضرت یوسف بوده و بدون نظر او هیچ اقدامی نمی کرده، پس باید تمام بی تدبیری ها و کشت و کشتارهای او را نتیجه مشاوره حضرت یوسف بدانیم که این بزرگترین اشتباه نویسندگان سریال است که با چشم پوشیدن بر تمام فجایع زمان اخناتون ، اصرار بر همزمانی حضرت یوسف با آخناتون دارند و حتی این فرعون را عامل بی چون و چرای یوسف(ع) معرفی می کنند.
4- استناد به رمان و افسانه ها
در بسیاری از بخشهای سریال جزییات صحنه ها از رمان تاریخی The egyptian (ترجمه فارسی: سینوحه طبیب مخصوص فرعون) نوشته میکا والتاری اقتباس شده است. مثلا جزییات مربوط به نبرد آمونی ها و آتونی ها ،اسامی اشخاص و توصیفات مربوط به کاهنان یا حتی دکوراسیون خیابان قوچها (با ردیف مجسمه های قوچ) . اما در عین حال به این منبع هم وفادار نبوده. مثلا سعی کاهنان در گم و گور کردن مجسمه آمون و انتشار شایعه عروج آمون دقیقا از رمان سینوهه برداشته شده. اما در رمان اصلی واقعا کاهنان در این زمینه موفق میشوند، درحالیکه در سریال ما یوزارسیف از راه می رسد و این توطئه را کشف می کند! همچنین در صحنه مربوط به نبرد معبد آمون هم در مستندات تاریخی و هم در رمان سینوهه داریم که مقاومت معتقدین به آمون بسیار شدید بوده و سپاهیان فرعون ناچار دست به قتل عامی وسیع می زنند. اما در نسخه اقای سلحشور، تنها حرکات مضحک چند کاهن کچل است که نمایش داده میشود.
نکته طبیبانه: جالب است که در طول سریال هم همیشه سینوهه را مانند خدمتکاری ایستاده در کنار تخت فرعون تصویر میکنند، در حالیکه مقام پزشکان سلطنتی بویژه در مصر باستان بیش از این بوده و مانند سایر بزرگان برای خود جایگاهی داشته اند و اصولا من در هیچ تاریخی ندیده ام که پزشکان، مگر در مواقع نیاز، بالای سر شاهان بایستند (مگر دربار آی-سی -یو است؟!) در خود رمان سینوهه ، اولا سینوهه سالهای بسیاری از حکومت آخناتون را در مصر به سر نمی برد و ثانیا در جای جای کتاب از مقام والای طبیبان صحبت میکند.
علاوه بر آن بخشی از داستان پردازیهای مربوط به یوسف و زلیخا در سریال، تنها از افسانه ها و داستانهای قدیمی گرفته شده و بعضا ریشه تاریخی-مذهبی درستی ندارند.
5-خروج نور نبوت از حضرت یوسف:
طبق حدیثی از امام صادق(ع) هنگام دیدار حضرت یعقوب و حضرت یوسف، حضرت یوسف تحت تاثیر جاه و جلال و خدم و حشم خود، دچار غرور شده و برای استقبال پدر از اسب خود پایین نمی آید. (همین قضیه باعث خروج نور نبوت از نسل یوسف و انتقال آن به نسل لاوی می گردد) در حالیکه در سریال دقیقا عکس این قضیه روایت شد و ما شاهد چهار دست و پا رفتن و زمین خوردن پی در پی دو طرف برای دیدار هم هستیم. و حتی این حدیث امام ششم هم مورد سانسور و تحریف آقای سلحشور قرار میگیرد
توضیح: علیرغم علاقه فراوانم به تاریخ و مطالعات مختصری که داشته ام، ادعای تاریخدانی ندارم، نوشته های فوق ترکیبی است از خوانده هایم در کتابهای فرعونها هم می میرند، قصه های قرآن (تاریخ انبیا) ، رمان سینوهه و چند کتاب مذهبی و تاریخی دیگر با جستجوهایی که به منظور نوشتن این پست انجام دادم (و لینکها را در متن درج کرده ام) در صورتیکه هرگونه اشکال مستدلی بر این نوشته وارد بدانید، خوشحال خواهم شد که آن را مطرح کنید.
منبع: پزشک 78