الف: CVS چیست؟
CVS مجموعه ای از علائم چشمی و بینایی است که بر اثر کار با کامپیوتر ایجاد می شوند. تقریبا 4/3 درصد کسانی که زیاد با کامپیوتر کار می کنند گرفتار این علائم هستند. به نظر می رسد با فراگیرتر شدن بکارگیری کامپیوتر در محل های کار و حتی در خانه ها تعداد کسانی که از CVS رنج می برند رو به افزایش باشد. علائم CVS : مهمترین علائم CVS عبارتند از: خستگی چشم، خشکی چشم، سوزش، اشک ریزش و تاری دید. CVS همچنین ممکن است سبب درد در گردن و شانه ها نیز بشود. چشم انسان حروف چاپی را بهتر از حروف نمایش داده شده بر روی مانیتور می بیند. علت این امر این است که حروف چاپی کنتراست بیشتری با صفحه سفید زمینه داشته و لبه های آنها واضح تر است حال آنکه در مورد صفحۀ مانیتور چنین نیست و لبه ها به وضوح حروف چاپی نیستند بلکه حروف از یک مرکز با کنتراست بالا شروع شده و به تدریج کم رنگتر میشوند و پس از تبدیل به خاکستری کمرنگ ناپدید می گردند. بنابراین لبههای حروف بر روی صفحه مانیتور وضوح حروف چاپی را ندارد. یکی از مهمترین دلایل خشکی و سوزش چشم هنگام کار با کامپیوتر کاهش میزان پلک زدن است به طوریکه افراد، هنگام کار با کامپیوتر تقریبا یک پنجم حالت عادی پلک می زنند. این مسأله به همراه خیره شدن به صفحه مانیتور و تمرکز بر روی موضوع کار سبب می شود تا پلک ها مدت بیشتری باز بمانند و در نتیجه اشک روی سطح چشم سریعتر تبخیر می شود.
ب: 10 توصیه برای کاهش علائم CVS2. مرکز مانیتور باید حدود 10 تا 20 سانتی متر پایین تر از چشمان شما باشد. این وضعیت علاوه بر اینکه باعث میشود پلک ها پایین تر قرار گیرند و سطح کمتری از چشم در معرض هوا باشد. از خستگی گردن و شانه ها نیز میکاهد. در این موارد هم باید مانیتور را در ارتفاع مناسب قرار داد و هم ارتفاع صندلی را نسبت به میزکار تنظیم کرد به طوری که ساعد شما هنگام کار با keyboard موازی با سطح زمین باشد.
10. هنگام کار با کامپیوتر سعی کنید گردن خود را راست نگهداشته و شانه را عقب بدهید. قوز کردن هنگام کار طولانی با کامپیوتر سبب دردهای گردن و شانهها می شود. اگر پشتی صندلی شما قابل تنظیم است آن راطوری تنظیم کنید که کاملا به پشت شما بچسبد. همچنین ارتفاع صندلی خود را طوری تنظیم کنید که کف پاها روی زمین قرار داشته و زانوی شما در زاویۀ 90 درجه قرار داشته باشد. Keyboard و Mouse باید پایین تر از آرنج و نزدیک دستان شما قرار داشته باشد.
اگه یه روز دیدید دخترتون شبا با مانتو میخوابه....
اگه یه روز دیدید تو خواب راه میره و حرفای مشکوک میزنه...
.(چغازنبیل..تلهکوفسکی..نئوکلاسیک...)
اگه یه روز دیدید یه کیسه ماژیک رنگی همیشه دنبالشه...
({_اا__ااااــــ} مقاردیری ماژیک رنگی)
اگه یه روز دیدید میره تو اتاق و صبح تا شب از اتاق بیرون نمیاد و با خودش انگار حرف میزنه...
اگه یه روز دیدید زرت و زورت ، میره زیر سِرُم و درَم نمیاد...اگه یه روز دیدید میره یه گوشه میشینه و گوله گوله اشک میریزه...
اگه یه روز دیدید هر سه قدم سه قدم ، حروف بالا میاره...!
اگه یه روز دیدید شکمش هی داره گنده تر و هیکلش داره چاقتر میشه...
بابا ... فکرای بَد نکنید... دخترتون داره واسه کنکور میخونه....!
1.برای ایجاد کلمه عبور، از حروف بزرگ و کوچک و به صورت یک در میان استفاده کنید. مثال: cOmPuTeR
2.حروف اول کلمات یک جمله را به عنوان رمز عبور خود انتخاب کنید.
مثلاًدر جمله:"If sentence is longer password would be safer " که رمز عبور آن به این صورت تبدیل می شود: " Isilpwbs "
3.عدد یا تاریخی را برای خود در نظر بگیرید و آن را با دکمه Shift تایپ کنید.
مثلاً : تاریخ: 13.06.2002 با دکمه Shift به این کلمه تبدیل
می شود: !#>)^>@))@
4.لغتی را در نظر بگیرید و سپس حروف سمت راست آن را که بر روی صفحه کلید قرار دارد، بنویسید:
مثال: Hardware تبدیل می شود به: Jstfestr
5.لغت یا ترکیبی را برای خود در نظر بگیرید مانند “24Oktober” و بعد آن را بهم بریزید به این صورت که حروف اول آن را با حرف آخر، حرف دوم را با حرف ماقبل آخر و به همین ترتیب بقیه را بنویسید: 24r4eObkot
6.لغات یک جمله را به اختصار بنویسید این اختصارات را خود شما تعیین می کنید و از قاعده خاصی پیروی نمی کنند. مثلاً عبارت White meat with cabbage تبدیل می شود به: “whtmtwtcabge”
7.در رمز عبور از علائم ویژه استفاده کنید. مثال: “c/Om%u §E~r
در دوران بارداری تغییرات زیادی در روند زندگی مادر ایجاد می شود. مرسوم است که در طول این بازه خانم از مواد غذایی طبیعی استفاده کند، داروهای گیاهی را جایگزین انواع شیمیایی خود کند، و تقریباً همه چیز را به صورت "طبیعی" مصرف نماید. زمانیکه نوبت به زایمان می رسد، اکثر خانم ها به این موضوع فکر می کنند که آیا زایمان "طبیعی" می تواند گزینه مناسبی برای آنها باشد یا خیر؟
از مزایا زایمان طبیعی باید به این موضوع اشاره داشت که مستقل از بیهوشی، جراحی و مشکلات عدیده ی دیگری است که ممکن است سایر شیوه های زایمان به همراه داشته باشند. در این قسمت نگاه کوتاهی به چند نمونه از فواید دیگر زایمان طبیعی داریم.
ایمنی – اولین انتظار هر خانواده ای این است که فرزندشان در سلامت کامل به دنیا بیاید. پژوهش های گسترده در حیطه زنان و زایمان گویای این مطلب هستند که زایمان طبیعی تا حد زیادی این خواسته والدین را تامین می کند و نه تنها برای نوزاد بلکه برای مادر هم به عنوان یکی از سالم ترین گزینه های زایمان محسوب می شود. به علاوه آمار و ارقام حاکی از آن هستند که میزان مرگ و میر مادر و نوازد در زایمان طبیعی به مراتب پایین تر از سایر شیوه های زایمان است.
مراقبت و پرستاری آسان – پزشکان و پرستارانی که متخصص در زایمان طبیعی هستند طوری آموزش دیده اند که پیش از ایجاد مشکل از وقوع آنها جلوگیری بعمل آورند به این ترتیب که پیش از زایمان، در حین وضع حمل، و پس از آن، آسیب های احتمالی را پیش بینی کرده و از وقوع آنها جلوگیری بعمل می آورند. این در حالی است که پرستاران و پزشکانی که متخصص در امر سزارین هستند اینطور آموزش دیده اند که منتظر می مانند تا مشکلی پیش بیاید و سپس برای رفع آن اقدام می کنند و با اتکا شیوه های تکنولوژیک امروزی برای مرتفع ساختن مشکلات مادر و نوزاد تلاش می کنند.
ارتباط عاطفی قوی تر – مادرانی که به روش طبیعی کودکان خود را به دنیا می آورند خیلی زود تر می توانند با نوزاد انس بگیرند و با او ارتباط صمیمانه عاطفی برقرار کنند. از آنجایی که مادران با زایمان طبیعی سریعتر بهبودی پیدا می کنند، زودتر می توانند شیر دادن به نوزاد را شروع کنند و این مسئله خود به عنوان یکی از مهمترین مزایای زایمان طبیعی به شمار می رود.
احساس قدرت بیشتر – مادرانی که با کمک همسر خود زایمان طبیعی را تجربه می کنند، بیش از هر زمان دیگر احساس خوشبختی می کنند. میزانی از اعتماد و اطمینان در وجودشان پدیدار می شود که قبلاً احساس نمی کرده اند. زایمان طبیعی بهترین هدیه ای است که والدین می توانند به خود و به نوزاد تازه متولد شده خود بدهند. جمع خانوادگی نیز پس از زایمان طبیعی از نظر عاطفی نزدیکی بیشتری را به یکدیگر پیدا می کنند.
هزینه کمتر – زایمان طبیعی هزینه بیهوشی و جراحی در بر ندارد و لازم نیست مادر و فرزند برای مدت زمان طولانی در بیمارستان بستری شوند. طبق برآوردهای اخیر زایمان طبیعی چیزی در حدود %50 الی 75% (بسته به نوع بیمارستان) از هزینه های جانبی خانواده را کاهش می دهد.
درد کمتر – درد زایمان طبیعی فقط زمان وضع حمل ایجاد شده و مادر پس از وضع حمل درد چندانی احساس نمی کند به تدریج بهبود می یابد. این در حالی است که درد زایمان های غیر طبیعی برای هفته ها باقی می ماند.
بهبودی سریعتر – چیزی که بیشتر خانواده ها از آن بی اطلاع هستند این است که تصور می کنند با بیهوشی می توانند خود را از درد کشیدن در زمان وضع حمل رها سازند. این در حالی است که در زایمان غیر طبیعی درد مادر پس از بیهوشی شروع می شود و پس از آن هم باید دوران نقاهت خود را سپری کند و هم از نوزاد مراقبت و نگهداری بعمل آورد. درصد ابتلای مادرانی که کودک خود را به شیوه طبیعی زایمان نمی کنند به مشکلاتی نظیر درد، پارگی، خونریزی، و عفونت پس از زایمان نیز به مراتب بیشتر است. خانم هایی که کودکان خود را به صورت طبیعی زایمان می کنند پس از به دنیا آمدن کودک درد کم و یا اصلاً هیچ دردی را احساس نمی کنند.نوازد هشیارتر – کودکانی که به صورت طبیعی به دنیا می آیند سریعتر با محیط ارتباط برقرار می کنند، هشیار تر هستند، و واکنش های بیشتری از خود نشان می دهند. این در حالی است که اغلب نوزادان سزاریانی می بایست احیا شوند.
کاهش احتمال استفاده از دارو در آینده – کودکانی که به صورت طبیعی و بدون استفاده از دارو به دنیا آمده اند، احتمال استفاده از دارو در آینده زندگی آنها نیز به مراتب کاهش پیدا می کند.
موارد فوق تنها تعداد معدودی از مزایای زایمان طبیعی بودند. زمانیکه خانمی باردار می شود در قبال فرزند خود مسئول است و باید بالاترین میزان مراقبت و حمایتی را که از عهده آن بر می آید را به کودک خود اهدا کند. باید تلاش کنید، از منابع مختلف اطلاعات جمع آوری کنید، و مسئولیت پذیر باشید. با همسر خود در مورد امور مختلف مشورت کنید تا او هم تا آنجایی که می تواند شما را حمایت و پشتیبانی نماید. سایر اعضای خانواده هم می توانند به شما قوت قلب بدهند تا با اطمینان بیشتری این کار را انجام دهید.
البته این امکان هم وجود دارد که شما برای یک زایمان طبیعی برنامه ریزی کرده باشید اما متخصصان مجبور شوند که نوزاد را از طریق جراحی خارج کنند. خوب پس چگونه می توانید مطمئن باشید که توانایی زایمان طبیعی را دارید؟ با مطالعه موارد ذیل می توانید درصد احتمال زایمان طبیعی را افزایش دهید.
حمایت – خانم هایی که حمایت و پشتیبانی بیشتری را از اطرافیان خود دریافت می کنند از نظر روحی راحتتر می توانند خودشان را آماده زایمان طبیعی کنند. بهترین فردی که می تواند در این شرایط حامی خانم باشد پدر نوزاد است. این امر همچنین به استحکام پیوند های خانوادگی کمک می کند و سبب می شود که پدر نیز از همان ابتدا با جنین اخت بگیرد.
آموزش مناسب - می بایست اطلاعات کاملی در این زمینه بدست آورید تا بتوانید ریسک خطرات احتمالی را به حداقل میزان خود کاهش دهید و تصمیم درست را اتخاذ نمایید. از کجا می توانید این اطلاعات را بدست بیاورید؟
* به کتابخانه عمومی مراجعه کنید و کتابی تحت عنوان بارداری، وضع حمل و شیردهی تهیه کنید.
* در کلاس های مشاوره زایمان نام نویسی کنید تا آموزش های لازم را به شما بدهند. فقط پیش از ثبت نام در این کلاس ها به موارد زیر توجه کنید.
1- مطمئن شوید که مشاور شما در جای دیگری (بیمارستان – کلینیک) کار نمی کند و تمام تمرکز و توجهش معطوف به شماست.
2- ببینید کجا آموزش دیده و اطلاعات خود را از چه منبعی بدست آورده. هرگز از او تقاضا نکنید که چند متد مختلف را به شما آموزش دهد چراکه ممکن است گیج بشوید و نتوانید از هیچ از آنها به درستی استفاده کنید. از او بخواهید که یک متد را به طور کامل به شما آموزش دهد.
3- از او بپرسید که آیا خودش قبلاً فرزندی را با استفاده از زایمان طبیعی به دنیا آورده است. اگر خودش در تجربه های حقیقی زندگی یک چنین کاری را انجام داده باشد راحتتر می تواند شما را راهنمایی کند و اطلاعاتش در این زمینه موثق تر هستند.
4- از او بپرسید که آیا خانواده های قبلی که از او مشاوره گرفته اند موفق شده اند که زایمان طبیعی داشته باشند؟ بهتر است که در 80% تا 90 % از نمونه ها پاسخ او مثبت باشد.
5- چه مواردی را در کلاس خود آموزش می دهد؟ بهترین کلاس ها مطالبی به این شرح را تحت پوشش قرار می دهند: تغذیه دوران بارداری، نرمش، جلوگیری از دردهای غیر ضروری، مرحله اول و دوم درد، روش های برقراری ارتباط، برنامه ریزی برای زایمان، تفاوت دردها، عوارض احتمالی، مراقبت های پس از وضع حمل، شیردهی، مراقبت از نوازد و سایر عناوین
6- کلاس ها برای چند هفته (چند ساعت) برگزار می شوند؟ یک جلسه کلاس در آخر هفته و انواع مشابه نمی توانند برای شما مفید باشند. برای اینکه به اطلاعات کامل در این زمینه دست پیدا کنید حداقل باید 12 جلسه کلاس بروید.
7- چند زوج دیگر هم در این کلاس ها شرکت می کنند؟ زوج ها در کلاس های کوچکتر عموماً مورد توجه بیشتر قرار می گیرند و عموماً برگزاری کلاس ها با 5 تا 8 زوج بهتر است.
8- آیا خارج از کلاس هم به سوال های شما جواب می دهند؟ ممکن است در خارج از کلاس به سوال های برخورد کنید که پاسخ دادن به آنها ضروری باشد به همین دلیل بهتر است که در محیط بیرون هم از شما پشتیبانی کنند.
انتخاب پزشک متخصص
1- ابتدا ببینید که پزشک مورد نظر در حال بررسی چند خانم باردار است (به ویژه خانم هایی که اولین زایماشان است). همچنین به پزشک خود توضیح بدهید که منظور شما از زایمان طبیعی تنها زایمان واژینال نیست بلکه قصد دارید در حین وضع حمل از مواد دارویی شیمیایی هم استفاده نکنید. در صورتی می توان بر روی زایمان نام طبیعی را گذاشت که مادر با درد خودانگیخته و با قدرت خود نوزاد را به دنیا بیاورد. به دنبال متخصصانی باشید که زایمان طبیعی انجام می دهند.
2- به حرف های دلتان گوش دهید. اگر با یک پزشک احساس راحتی نمی کنید می توانید به متخصص دیگری مراجعه کنید. تحمل درد در صورتی برایتان مقدور می شود که به متخصص خود اعتماد داشته باشید و از نظر روحی احساس آرامش داشته باشید.
3- به پاسخ های مبهم بسنده نکنید. اگر مسئله ای را متوجه نمی شوید روی آن پافشاری کرده و بخواهید توضیحات دقیقتری را در اختیار شما قرار دهند.
4- سعی کنید از خانم های دیگری که قبلاً وضع حمل طبیعی موفقیت آمیزی داشته اند در این زمینه سوال کنید.
توصیه های مفید
آب – سعی کنید پیش از فرارسیدن زمان وضع حمل آب فراوانی بنوشید. در مصاحبه ای که با بسیاری از خانم هایی که به صورت طبیعی وضع حمل کرده اند داشتم آنها اظهار می داشتند که میزان بالای مصرف آب درد حین وضع حمل را تا حد بسیار زیادی کاهش می دهد. برخی منابع معتقدند که آب اثر بخشی نظیر داروهای مسکن را دارد.
محل زایمان – سعی کنید پیش از زایمان از محلی که قرار است در آن وضع حمل نمایید دیدن کنید. با این کار استرس شما کاهش پیدا می کند.
فن ماساژ و جابجا کردن ستون فقرات – با یک متخصص ستون فقرات مشورت کنید تا شما را راهنمایی کند. او توضیحات لازم در این زمینه که بهترین وضعیت قرار گرفتن در حین زایمان چگونه است را در اختیار شما قرار خواهد داد. همچنین ماساژ و طب سوزنی هم می توانند تا حد زیادی تحمل درد را برای مادر آسانتر کنند. این موارد را جایگزین داروهای شیمیایی کنید.
تغذیه – یک رژیم متعادل بدون غذاهای مصنوعی، افزودنی ها ی مجاز، رنگ های خوراکی، نگهدارنده های شیمیایی، و مواد تصفیه شده بهترین گزینه برای مادران محسوب می شود. سعی کنید مصرف روزانه پروتئین خود را حداقل به 80 گرم برسانید. با پیروی از این الگوی غذایی در تمام طول بارداری سالم می مانید.
برنامه ریزی برای زایمان – قبل از فرا رسیدن روز زایمان برای آن برنامه ریزی کنید و از چند هفته قبل خودتان را برای این کار آماده کنید. گزینه های مختلف را در نظر گرفته و تصمیمات خود را روی کاغذ بیاورید. در مورد این برنامه با شریک زندگی خود مشورت کنید و سپس آنرا برای تایید به متخصص ماما نشان دهید.
به هنگام شروع درد
1- سعی کنید پیش از شروع درد در خانه باشید. زمانیکه دهانه رحم شروع به باز شدن می کند باید خود را برای زایمان آماده کنید.
2- از پاره شدن کیسه آب به صورت مصنوعی خودداری کنید.
3- در هر ساعت حداقل یک مرتبه ادرار کنید
4- مرتباً راه بروید و وضعیت خود را تغییر بدهید. 5- فقط به پشت دراز نکشید. حرکاتی را انجام دهید که از درد شما می کاهند.
5- برای کمتر شدن درد می توانید دوش بگیرید یا درون وان پر از آب دراز بکشید.6- با بدن خود همگام شوید. ببینید چه سیگنالی به شما می دهد. بدن خود را ریلکس کنید. روی نفس کشیدن خود تمرکز کنید و نفس های بریده نکشید.
7- برای کمتر شدن درد از گزینه های غیر دارویی استفاده کنید؛ مانند: تغییر وضعیت بدن، دوش گرفتن، راه رفتن، بوسیدن، نشستن در توالت و یا حتی مکیدن انگشت شست. تنها در صورتی خودتان را مجاز به استفاده از دارو بدانید که بقیه روش ها را امتحان کرده و جواب نگرفتید.
8- از سونوگرافی های پشت سرهم خودداری کنید، مگر دلیل پزشکی خاصی داشته باشد.
9- عجله نکنید.
گرچه آماده شدن برای زایمان طبیعی قدری دشوار است اما ارزش زیادی دارد و نه تنها در وضع حمل به شما کمک زیادی می کند بلکه کودکتان نیز از شما متشکر خواهد بود.هیچ چیز بیشتر از این خوشبختی و شادی من را تباه نمی کند که وقتی خودم را با کسی مقایسه می کنم. اما چرا اینکار را می کنم؟ اینکار باعث می شود دیگر از آنچه هستم و آنچه دارم نتوانم لذت ببرم. همیشه کسی وجود دارد که شغلی بهتر، پول بیشتر، ماشین زیباتر، یا صورت جذاب تری داشته باشد. خیلی ها هم هستند که همه اینها را با هم دارند. شما هم عادت کرده اید مدام خودتان را با دیگران مقایسه کنید؟
البته ما همیشه ظاهر کار را می بینیم. تصورت ما همیشه براساس ظاهر بیرونی شکل می گیرد. اینجور مقایسه فقط باعث ناراحتی ما می شود.
من خودم تو موقعیت های خیلی زیادی اینکار اشتباه را انجام می دهم. مثلاً در کار با خودم فکر می کنم که چقدر همکارم باهوش است و غبطه می خورم که چرا من نمی توانم مثل او باشم؟ گاهی اوقات همکارانی را می بینم که پول بیشتری در می آورند و باز همان حسرت و غبطه. اینگونه فکرها فقط احساس ناراحتی، ناامنی و افسردگی در من باقی می گذارند.
راه های مختلفی وجود دارد که مقایسه کردن خودمان با دیگران باعث آسیب رساندن به ما می شوند و اگر ادامه پیدا کنند، آنوقت یک خلاء عمیق عاطفی در ما ایجاد می شود. در زیر به بعضی از احساساتی که موقع مقایسه کردن خودم با دیگران به من دست می داد اشاره می کنم. ببینید شاید شما هم درگیر چنین احساساتی می شوید.
1. دزدیدن حس شادی. از همان ثانیه اول حس رضایت و خرسندی از من گرفته می شود. شانس لذت بردن از آنچه که دارم و آنچه که تابه حال به دست آورده ام از من دزدیده می شود. در قلبم حس حسادت رشد می کند و دوست دارم چیزی را داشته باشم که آن فرد دارد. کم کم مرغ همسایه برایم غاز می شود. واقعاً احمقانه است که چرا باید به خودم اجازه بدهم همچنین احساسی در من ایجاد شود و خوشحالیم از بین برود.
2. ایجاد حس بی کفایتی. وقتی خودم را با کسانی که موفق تر از من هستند مقایسه می کنم، همچکدام از تلاش هایم خودم دیگر به چشم نمی آیند. البته واقعیت این است که من هیچ درک عمیقی نسبت به موقعیت آنها ندارم. نمی دانم که چطور به چنین موقعیتی رسیده اند و فکر میکنم چون باهوش تر و عاقل تر از من بوده اند، موفق تر از من شده اند.
3. ایجاد حس ناامنی. مقایسه کردن خودم با این وضعیت، حس اعتماد به نفس من را خراب می کند. همه چیز خودم دیگر برایم زیر سوال می رود. نگران این می شوم که دیگران چه فکری درمورد من می کنند. گاهی فکر می کنم که دیگران از من سوء استفاده می کنند.
اگر اجازه بدهم این احساسات نارضایتی، بی کفایتی و ناامنی همه من را فرا می گیرند. گودال عمیقی می شوند که همه انگیزه و لذت من را در خود دفن می کند. البته، راه هایی برای دوری از این دام وجود دارد.
طی سالها سعی کرده ام به خودم آموزش دهم که دیگر خودم را با کسی مقایسه نکنم. متوجه شده ام که این نوع فکر کردن به ضرر من است و باید از آن دوری کنم. در زیر به بعضی از راه هایی اشاره می کنم که به شما کمک می کند از دام مقایسه کردن خود با دیگران دور بمانید.
1. در نطفه خفه اش کنید.
اولین کاری که می کنم این است که کنترل افکارم را در دست می گیرم. وقتی متوجه می شوم که دارم خودم را با کسی مقایسه می کنم، بالافاصله از آن دست می کشم. فکرم را به همه چیزهایی که باید به خاطرشان قدردان باشم معطوف می کنم. در ذهنم به خود متذکر می شوم که خانواده خیلی خوبی دارم، شغل خوبی دارم و زندگیم عالی است. لیستی از همه چیزهایی که باید برایشان قدردان باشم تهیه کرده ام. این لیست خیلی خوب به من کمک می کند تا فکرم را عوض کنم.
2. همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست.
به خودم یادآور می شوم که من فقط دارم به ظاهر زندگی آن فرد نگاه می کنم. خیلی وقت ها به تجربه فهمیده ام که همیشه همه چیز آنطور که در ظاهر به نظر می رسد نیست. آنهایی که اط نظر مالی خیلی موفق به نظر می رسند خیلی وقت ها روابط بسیار اسفناکی دارند. آنهایی که آزادی خیلی وسیعی دارند، معمولاً خیلی تنها هستند. خیلی مهم است که از رو جلد یک کتاب درمورد آن قضاوت نکنیم.
3. آنچه که اهمیت دارد ظاهر نیست.
به خودم یادآور می شوم که ارزش من به عوامل ظاهری مثل اینکه چقدر پول دارم، چه ماشینی سوار می شوم، و کجا زندگی می کنم نیست. افتادن در چنین دامی خیلی راحت است. جامعه ما چنین طرز تفکری را ایجاد می کند. ما معمولاً آدم ها را برحسب این چیزها می سنجیم. اما ارزش واقعی آدم باید از این باشد که می دانیم دیگران را دوست داریم، انتخابات عاقلانه ای می گیریم، و از این قبیل. همه ما خصوصیاتی داریم که باید تحسین شود، همه ما آدم های خاص و به طریق خودمان ارزشمندیم.
دست از مقایسه کردن خودتان با دیگران بردارید و زندگی کنید.
برای داشتن یکز ندگی کامل و شاد باید استعدادها و توانایی های خودمان را پرورش دهیم. باید پیدا کنیم که به چه چیزی علاقه داریم و نقاط قوتمان را در همان راستا تقویت کنیم. نباید سعی کنیم مثل دیگران باشیم و باید قدر آنچه که داریم بدانیم و به خاطر آن سپاسگذار باشیم. این ممکن نیست مگر اینکه کنترل افکارتان را به دست گیرید، قدرشناس بودن را تمرین کنید و ارزش واقعی خودتان را کشف کنید.
شما برای اجتناب از مقایسه کردن خودتان با دیگران چه می کنید؟
منبع: مردمان.نت
۱. داوینچی همزمان با یک دست می نوشت و با یک دست نقاشی می کرد !
۲. هیتلر از مکان های بسته وحشت داشت !
۳. مار می تواند تا نیم ساعت بعد از قطع شدن سرش نیش بزند !
۴. هر انسان تا ۸ دقیقه بعد از قطع گردنش هنوز به هوش است !
۵. اغلب مارها ۶ ردیف دندان دارند !
۶. وقتی به خورشید نگاه می کنید ۸ دقیقه قبل از آن را مشاهده می کنید !
۷. قلب میگو در سر آن واقع است !
۸. ظروف پلاستیکی تقریبا ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه مقاومند !
۹. حدود ۲۵۰ نفر از محققان ناسا ایرانی هستند و رئیس کامپیوتر ناسا یک ایرانی است !
۱۰. دانشمندان دریافته اند مورچه ها هم مانند انسان ها صبح ها خمیازه می کشند !
۱۱. حس بویایی مورچه با سگ برابری می کند !
۱۲. آیا می دانستید تصمیم بر این بود که کوکا کولا به عنوان دارو استفاده شود ؟!
۱۳. با ۳۰ گرم طلا می توان نخی به طول ۸۱ کیلومتر درست کرد !
۱۴. فنلاند از ۱۷۰ هزار و ۵۸۵ جزیره تشکیل شده است !
۱۵. زمین در آغاز پیدایش ۲۰۰۰ بار بزرگتر از حجم کنونی اش بود !
۱۶. در زبان عربی برای کلمه شمشیر ۸۵۰ واژه مختلف وجود دارد !
۱۷. گرانترین کفش دنیا ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان است !
۱۸. برای تخمین زدن حشره های روی زمین کافیست به ازای هر انسان ۲۰۰ میلیون حشره ریز و درشت در نظر بگیریم !
۱۹. کوسه با شنیدن ضربان قلب طعمه خود، آن را پیدا می کند !
۲۰. فیل تنها حیوانی است که نمی تواند بپرد !
۲۱. قلب وال در هر دقیقه فقط ۹ بار می زند !
۲۲. ایرانیان در انگلیس ثروتمندترین قشر هستند حتی ثروتمندتر از ملکه الیزابت !
۲۳. در سال ۱۳۸۰ تعداد گوسفندان زلاندنو ۴۴ میلیون راس اعلام شد در حالی که جمعیت این کشور ۴ میلیون نفر بود !
۲۴. قوه چشایی پروانه در پاهای آن تعبیه شده است !
۲۵. جوانان هندی شادترین و ژاپنی ها افسرده ترین های جهان هستند !
۲۶. مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است که تلویزیون می بینید !
۲۷. ۹۰% سم مار از پروتئین تشکیل شده است !
۲۸. چشم انسان معادل یک دوربین ۱۳۵ مگا پیکسل عمل می کند !
۲۹. آب دریا بهترین ماسک صورت است !
۳۰. سرعت عطسه یک انسان برابر است با ۱۶۰ کیلومتر در ساعت !
شعر خدایا پس چرا من زن ندارم؟ (سروده ی یک پسر ناکام)
خدایا پس چرا من زن ندارم؟ آیا میدانید برای اینکه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته باشد ، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید ! آیا میدانید چه صحبتهایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید ؟
اولین گام در روابط زناشویی نحوه ی صحبت کردن است ، طرز صحیح صحبت کردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابظ شما میگذارد البته لازم به ذکر است نه هر صحبتی .
بعضی از خانمها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را که در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر حود تعریف کنند . با این وجود گاهی اوقات صحبت کردن بسیار خظرناک است و توصیه نمیشود که مدام صحبت نکنید ، سکوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت کردن میباشد .
در این مقاله توصیه و پیش نهادهایی را برای شما ارائه خواهیم کرد :
از دیدگاه روان شناسان انسانها از این منظر به چند دسته تقسیم میشوند
1- افرادی که همه مطالب زندگی خود چه در حال ، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو میکنند به بلوغ فکری نرسیده اند ، ذهنشان مانند دوران نوجوانی شان عمل میکند که عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف کنند .
2- افرادی که در تعاریف خود ، صحبتهای شان اغراق میکنند و حتی گاهی وقتها به دروغ نیز متوسل میشوند ، افرادی هستند که اعتماد به نفس کمی به خود دارند ، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند . امروزه پیوند بین زوجهای با ازدواجهایی که در سابق صورت میگرفت کاملا متفاوت میباشد . در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند ، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند ، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش میآید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا میگذرد ، به ندرت پیش میآید که زوجین در مورد رابطهی خودشان ، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند .
حال به توضیح این موضوع میپردازیم که چرا نباید تمام صحبتهای خود را به همسرتان بازگو کنید ؟ این سوال چندین پاسخ دارد
1- از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی که گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه کنند که ، هنگامی تجربه های تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی کنید با گذشته های تلخ تان خداحافظی کنید و با عنوان کردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نکنید . توجه کنید که شما دیگر در دوران مجردی به سر نمیبرید ، شما تشکیل خانواده داده اید و از همان روز اول که وارد زندگی زناشویی میشوید باید سعی کنید همهی گذشته ی خود را فراموش کنید ، و الان زمان آن است که زندگی دو نفره ی که در آینده خواهید داشت فکر کنید ، صحبتهایتان نیز باید حول زندگی مشترکتان باشد نه گذشته تلختان .
2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد کرده اید لزومی به بازگو کردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممکن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت های فعلی تان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی که بازگو کردن تجربه شما میتواند مانع تکرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود.
3- صحبتهایی را از گذشته ، حال برای همسرتان باز گو و تعریف کنید اما سعی کنید وارد جزییات نشوید ، مسائل را برای او کاملا باز نکنید و نشکافید .
حال چه صحبتهایی را نباید مطرح کرد
1- اسرار تان را به همسرتان نگویید .منظور از اسرار چیست ؟
مشکلاتی که در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو کردن آن تنها باعث مشغول کردن ذهن همسرتان میشود. نا گفته نماند که مسائلی است که گفتن آنها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشته اید به همسر تان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشکلاتی که با پدرو مادر، خواهر یا برادر تان داشته اید و عنوان کردن آنها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد میکند ، کمبودهایی که در زندگی با آنها مواجه بوده اید ، رنجها و مشقتهایی را که متحمل شده اید ، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نکنید.
2- اگر زمانی به همسرتان ، رفتارهایی که انجام میداده شک کردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید
هرگز این موضوع را مطرح نسازید ، زیرا ممکن است شما به اشتباه چنین فکری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری که بین شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بین میرود.
حتما برای همه ما اتفاق افتاده که دلمان خواسته زمان را نه یک ساعت که یک دقیقه عقب ببریم و همه چیز را جبران کنیم. اما اگر هوشیار نباشیم، یک اشتباه بهراحتی میتواند همه چیز را نابود کند و مسیر زندگی هر دوی ما را تغییر بدهد. در واقع گاهی تاوان یک خطا یک معذرتخواهی ساده است اما هستند خطاهایی که باید برای جبران آن تاوان سنگینی بپردازیم؛ تاوانی مثل جدایی. اما نکته ظریف اینجاست که گاهی رفتار منطقی، درست همان رفتاری است که باعث گسستن رابطه میشود؛ به انتها رسیدن یک رابطه ناقص.
بتپرستی مدرن:
وقتی از طرف مقابل بت میسازیم و او را موجودی بیعیب و نقص و مقدس تصور میکنیم، خودمان را فراموش میکنیم و فکر میکنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیتهای خوب و بد یک آدم؛ مثل خود ما. بنابراین طرف مقابل را باید آنطور که هست و با همه خوبیها و بدیهایش ببینیم و بعد، هر تصمیمی که خواستیم بگیریم.
عشق تحمیلی:
اگر احساس کنیم کسی میخواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه میکنیم؟ اولین واکنش همه ما «فرار کردن» از دست اوست؛ بنابراین بهجای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتار کنیم؛ نه آنقدر بیاعتنا و نه آنقدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب.
نه کوچک نه بزرگ:
نقطه مقابل بزرگبینی طرف مقابل، خودبزرگبینی است. اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین ما فاصله میاندازد و نمیگذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم. از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگبینی میشویم، نمیتوانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمیخواهیم احساساتمان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» بهتدریج باعث دوری و سپس جدایی میشود.
رؤیاپردازی ممنوع!
اگر قرار باشد از لحظه خداحافظی تا دیدار یا تلفن بعدی، چشممان را روی واقعیتها ببندیم و رؤیابافی کنیم و حرفها و رفتارهای طرف مقابل را آنطور که دوست داریم تعبیر و تفسیر کنیم، قافیه را باختهایم. با چشم و گوش باز - باز باز - حرفها و رفتارهای طرف مقابل را ببینیم و بشنویم و با چشم بسته تصمیم نگیریم. چشم بسته چاه را نمیبیند. او میفهمد دروغ گفتن و تظاهر کردن بیفایده است؛ چون طرف مقابل بهراحتی احساس ما را میفهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهمترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره میشده است
مقایسه نکنید:
خیلی از ما عادت کردهایم زندگی و روابط شخصیمان را با رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم، یا از طرف مقابل توقعهای خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامیهای قبلیمان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر بهفرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند.
مثل یک راه بیپایان:
با کمی دقت و تیزهوشی میتوانیم طوری رفتار کنیم که همیشه برای هم، حرفی برای گفتن داشته باشیم و از هم خسته نشویم. مطالعه، آگاهی از آنچه در اطراف ما میگذرد، آگاهی از علایق و نیازهای طرف مقابل و... همگی راهکارهایی است که 2نفر را همیشه برای هم دوستداشتنی و نو نگه میدارد. در یک کلام اگر از همدیگر «عقب بمانیم»، زندگیمان نابود میشود؛ مثل ترازویی که همیشه یک کفه آن سنگینتر از دیگری است. زن و مرد باید هم پای هم حرکت کنند تا همیشه همراه هم باشند.
Òاده اما نه مثل بچهها:
بچهها را دیدهاید که چطور بیپروا و آزاد ابراز احساسات میکنند. هرچند قرار نیست ما هم مثل کودکان رفتار کنیم اما باید صداقت و آزادی در نشان دادن احساسات را از آنها یاد بگیریم. وقتی احساساتمان را صادقانه بیان میکنیم، همانطور هم جواب میگیریم. بنابراین بهجای اینکه با تکلف رفتار کنیم و از ابراز احساسات بترسیم، راحت و آزاد ابراز محبت کنیم. حتی با گفتن دلخوریهایمان، به طرف مقابل فرصت دفاع میدهیم و همین فرصت، کدورتهای بین ما را از بین میبرد؛ پس از حرفزدن نترسیم.
آنها نشانه او هستند:
اختلاف عروس و داماد با خانواده طرف مقابل آنقدر تکراری و نخنماست که بهتر است اصلا درباره آن حرف نزنیم. فقط یادمان باشد پدر و مادر او، بخش مهمی از زندگی و حتی شخصیت او هستند و آزردن آنها مساوی است با آزردن کسی که خیلی دوستش داریم. از طرفی همسر ما هر چقدر هم که باگذشت و مهربان باشد، تحمل بیاعتنایی و کماعتنایی به عزیزانش را ندارد. بنابراین اگر تلافی هم نکند، دلخور و افسرده خواهد شد و به تدریج از ما متنفر میشود
و در نهایت اینکه نامزدی میتواند شیرینترین دوران پیش از شروع زندگی مشترک باشد؛ اگر توقعها، خواستهها و محبتها خالص و دوستداشتنی و همراه با عقل و منطق باشد.
آیا مایلید به افکار کسی که کنار دستتان نشسته است پی ببرید؟ اگر با افراد زیادی مواجهه شده باشیم می توانیم بسیاری از افراد را حتی از نوع صحبت کردنشان نیز بشناسیم اما این شناخت در مواجهه حضوری با دانستن بسیاری از حالات اثبات شده در علم روانشناسی بهترین شناخت را نسبت به دیگران برایمان به ارمغان می اورد. اکنون با توجه به نکات ارائه شده میتوانید از روی هر یک از حالات زیر افکار آنها را بخوانید:
خوددار
اگر شخصی دستهایش را پشت کمر خود قفل کند این امر نشان میدهد که وی خود را بشدت کنترل کرده است . دراین حالت او سعی دارد خشم یا احساس نا امیدی را از خود دور کند. این فرد در واقع نشان میدهد که از اعتماد به نفس بسیار بالایی برخوردار است و میتواند در حالات مختلف بر خشم یا ناامیدی خود غلبه کند . در این حالت بهتر است با این فرد به آرامی ارتباط برقرار کرد
تدافعی
اگر انگشتان دستها به بازو گره خورده باشد این حالت نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حمله غیر منتظره و ناگهانی یا بی میلی برای تغییر چهره شخص است. اگر انگشتها مشت شده باشند حالت بی میلی شدیدتر است در این حالت بهتر است با ارامش با شخص مورد بحث برخورد شود تا کم کم از حالت تدافعی خود خارج شده و ارتباطی زیبا را شروع کند
متفکر
گره کردن دستها به دسته های صندلی نشان میدهد که شخص سعی دارد احساس خود را مهار کند اما قفل کردن قوزک پاها به یکدیگر حالت تدافعی است این حالت شاید بیشتر در مسافران مظطرب هواپیما به هنگام پرواز و فرود دیده شود.
بسیاری از افراد این حالت را به نوعی رسیدن به تصمیمی بزرگ میدانند اما روانشناسان بالینی میگویند که حتی اظطراب نیز نشانه تفکر فرد اس
دقیق
وقتی شخص انگشت سبابه خود را روی صورت و بقیه دستش را بصورت گره کرده در پایین صورتش قرار میدهد یعنی که فرد مورد نظر بسیار دقیق است. این حالت نشان میدهد که شخص با دقت زیاد به صحبت های شما گوش میدهد و یک یک کلمات شما را می سنجد و در عین حال در چهره او حالت انتقادی نیز به چشم میخورد اما این انتقاد جنبه دوستانه دارد و شاید بیشتر به منظور برقرار یک ارتباط بین دو نفر است
دودلی
انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره نشان دهنده حالت تردید و دو دلی است . او به صحبت های شما و صحت گفته هایتان تردید میکند . در این حالت ممکن است آرنج روی میز قرار گرفته باشد به گفته برخی از روان شناسان نگاه خیره همیشه نشانه دو دلی است چرا که ثابت قدم و محکم بودن نگاه انسان را نیز مصمم و با اراده می سازد. شاید چون از نگاه شما تردید و دودلی آشکار است دیگران برای قدم جلو گذاشتن و دوست شدن با شما ترید دارند
بی گناه
دستهایی که روی سینه قرار گرفته باشند بهترین نمونه برای حالت بی گناهی و درستکاری است. این حالت به عقیده اکثر روانشناسان اثر باقیمانده ای از شکل سوگند خوردن است که در آن دست را روی قلب قرار میدهند. حالت تواضعی که در این عمل وجوددارد میتواند به شما بگوید که این فرد به رغم آنکه خود به بی گناهیش اذعان دارد ولی نمیداند چگونه آنرا به اثبات برساند و در عین حال بسیار مایل است تا دوست صمیمی برای بیان آنچه در قلبش میگذرد داشته باشد
مطمئندستهایی که به کمر زده میشود در مردها نشان دهنده آن است که فرد به آنچه میگوید اعتقاد و اعتماد کامل دارد. خانمها هنگامی که دست خود را به کمر میزنند نشان میدهند که به آنچه میگویند اطمینان دارند. اما در هر دو مورد این حالت به ما میگوید که فرد به هر حال احساس اطمینانی در گفته ها و رفتار خود دارد که میتواند به سادگی این شرایط را به دیگری نیز منتقل کند
مرموز
دستهای مشت شده در زیر چانه نشان میدهد که شخص نظریاتش را پنهان میکند و به شما اجازه می دهد تا صحبت خود را تمام کنید. آنگاه زمانیکه حرفهای شما پایان یافت در کمال آرامش به شما و نظریات شما حمله میکند. شگرد جالبی است. شخص ابتدا اطمینان شما را جلب میکند و سپس در نهایت آرامش به شما میگوید که شما و نظریاتتان را قبول ندارد
ظاهر ساز
در این حالت شخص آرام بنظر میرسد اما این آرامش پیش از توفان است این حالتی است که بیشتر روسا بخود میگیرند تا خود ر ا بگونه ای به زیر دستان نزدیک کنند و در عین حال جاذبه و جذابیت آنها نیز کم نشود. ظاهرسازی معمولا از آن دسته حالتهایی است که در بیشتر افراد دیده میشود ولی نوع آنها با یکدیگر متفاوت است . اما به هر حال حالت خوبی از یک فرد برای شروع یک ارتباط محسوب نمیشود
مالکیت
قرار دادن پاها روی هر چیز ( روی صندلی- میز-سکو و …) نشانه حالت مالکیت است. در یک میز گرد تنها رئیس اجازه دارد چنین حالتی داشته باشد و از این طریق آرامش خود را نشان دهد. روان شناسان این حالت را حالت مالکیت میدانند که در نهایت به عقیده فرد مورد نظر به موفقیت وی در کارها منجر خواهد شد
اعتماد به نفس
تکیه زدن به صندلی درحالتیکه دستها پشت سر قفل شده نشان دهنده اعتماد به نفس قوی است . اگر شخصی در این حالت صحبت میکند به گفته های خود اعتماددارد و اگر به صحبت های شما گوش میدهد به خود زحمت ندهید ا و خود همه ماجرا را میداند به این ده سوال پاسخ دهید تا دریابید که چه اندازه با احساسات و عواطف خود در ارتباط هستید سپس امتیاز های خود را جمع کرده و نتیجه حاصل را مشاهده نمایید.
۱- هنگامی که غمگین و ناراحت هستید ، آیا می توانید علت ناراحتی خود را پیدا کنید؟
همیشه 4 امتیاز
بیشتر اوقات 3 امتیاز
برخی مواقع 2 امتیاز
به ندرت 1 امتیاز
۲- هر چند وقت یک بار شما چیزهایی را خریداری می کنید ، ولی واقعا نمی توانید از پس هزینه های آن ها برآیید؟
همیشه 1امتیاز
بیشتر اوقات 2 امتیاز
به ندرت 3 امتیاز
هرگز 4 امتیاز
۳- آیا شده که حرفی بزنید و بعد از گفتن آن پشیمان شده باشید؟
اغلب 1 امتیاز
گاهی 2 امتیاز
خیلی کم 4 امتیاز
هیچ وقت 3 امتیاز
۴- وقتی کسی شما را عصبانی کند ، در این صورت شما: با عصبانیت در مقابل او
می ایستید 2 امتیاز
به هیچ کس هیچ حرفی نمی زنید 1 امتیاز
همه جا از آن شخص گله و شکایت می کنید 3 امتیاز
به صورت آرام مساله را مطرح نمایید 4 امتیاز
۵- معمولا چند مدت طول می کشد که به خواب بروید؟
معمولا تا به رختخواب میروید می خوابید 3 امتیاز
20 دقیقه طول می کشد که بخوابی 4 امتیاز
خواب راحتی ندارید و سر جایتان می غلتید 1 امتیاز
یک ساعت یا بیشتر 2 امتیاز
۶- معمولا در چه شرایطی به خود این اجازه را می دهید که گریه کنید؟
وقتی ناراحتم و فقط دوستان نزدیک یا خانواده ام حضور دارند 3 امتیاز
هر زمان که احساس کنم نیاز به گریه دارم 4 امتیاز
هر کاری می کنم تا گریه نکنم 1امتیاز
وقتی که تنها هستم 2 امتیاز
۷- آیا احساس می کنید که دوستان خوبی دارید؟
جمع صمیمی از دوستان و اعضای خانواده دارم 4 امتیاز
افراد کمی در زندگی ام هستند 3 امتیاز
به سختی می توانم با دیگران ارتباط بر قرار کنم 2 امتیاز
تنها متکی به خودم هستم و نیاز به کسی ندارم 1 امتیاز
امتیاز بین 32 تا 40
در این صورت باید به شما تبریک گفت. چرا که شما از لحاظ روحی و عاطفی در سلامت کامل هستید و باید به وجود خودتان افتخار کنید. شما توانسته اید با احساسات خود ارتباط خوبی بر قرار کنید .
امتیاز بین 24 تا 32
لازم است تا شما در شیوه زندگی خود کمی تجدید نظر کنید ، شرایط روحی شما به طرز نابسامانی در حالت نوسان است و اگر به همین منوال پیش بروید از لحاظ سلامت روحی دچار مشکل خواهید شد. شاید یافتن یک شغل جدید و یا حتی مشاوره کار مفید باشد .
به هر حال شما گاهی به خودتان اطمینان کامل دارید و برخی مواقع قادر هستید تا به احساسات خود به خوبی کنار بیایید .
امتیاز کمتر از 24
به شما توصیه می شود که به طور جدی تری به فکر سلامت روحی خود باشید و از کمکهای حرفه ای در این راه استفاده نمایید. ممکن است که مشکلی در زندگی خود داشته باشید و نیاز باشد تا برای دستیابی به آرامش و سلامت فکری خود آن مشکل را به نحوی تجزیه و تحلیل نمایید و راه حل مناسبی را برای آن بیابید .