آیا تا به حال از خود یا فرزندانتان سوال کرده اید که معیارهای واقعی ازدواج برای برخورداری از یک زندگی واقعی چیست؟ یا زندگی ایده آل و لذت بخش چگونه شکل می گیرد؟
اغلب پدر و مادرهای ایرانی علاقه بسیار وافری به فرزندان خود و آینده آن ها دارند و به همین جهت تمامی تلاش خود را از همان دوران کودکی برای رشد و تربیت فرزندان به کار می گیرند. آن ها فرزندان خود را تحت شرایط مطلوب اقتصادی و اجتماعی رشد می دهند و از مدارس پیشرفته و توانمند برای تحصیلات بدون نقص آنها بهره می برند. بهترین کلاس های آموزش هنر، تکنولوژی، زبان و ورزش را برای آمادگی همه جانبه عزیزانشان محیا می کنند و همه این ها مستلزم زحمات و مشکلات متعددی است که والدین برای تربیت بی نظیر فرزندانشان با آغوش باز متحمل می شوند.
اما برخی از این پدر و مادرها علیرغم این که حساسیت فوق العاده ای به تربیت صحیح فرزندان خود دارند، بازهم مهم ترین قسمت زندگی آن ها را نادیده می گیرند یا دست کم آن طور که باید مورد توجه قرار نمی دهند. آن ها فراموش می کنند که ازدواج و شروع زندگی مشترک فرزندانشان بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد و نیازمند آموزش و انتقال تجربه است.
ازدواج و شروع یک زندگی مشترک از مواردی هست که به علت استمرار و پیوستگی ممتد در زندگی افراد موجب می شود تا زن و شوهر به صورت مشترک هر موضوعی را با هم تجربه کنند. انواع مشکلات، موفقیت ها،شادی، غم و قصه ها، حوادث و اتفاقات خوشایند یا تاسف بار و اختلافات و تفاهم ها. این تغییر وضعیت در طول یک زندگی مشترک مستلزم قابلیت ها و تفکرات مشترکی بین زن و مرد است تا از برخورد موج شدید این نا همواریها با پایه های زندگی، اساس آن دچار لرزش و شکاف نگردد.
اهمیت دوران پیش از ازدواج(نامزدی)
زندگی زناشویی متشکل از تجاربی است که با آزمون و خطا صورت می گیرد اما این آزمون و خطا تاریخ و مهلت مشخصی دارند که اگر از زمان آن ها بگذرد تبدیل به نفاق و درگیری و درنهایت جدایی خواهد شد.
زمان به موقع این آزمون و خطاها قبل از شروع زندگی مشترک و در دوره آشنایی یا نامزدی است که هر دوطرف با در نظر گرفتن عقاید و آداب مرسوم خانوادگی ارتباط کنترل شده ای را بایکدیگر آغاز می کنند.
در اصل این رابطه تنها برای شناخت خصوصیات و رفتارهای دو طرف نسبت به یکدیگر است و هرگز نباید این باور را به وجود بیاورد که این دوره مرحله مقدماتی ازدواج است و خواسته و ناخواسته باید ادامه راه به همین منوال صورت پذیرد. باید پذیرفت که این دوره فقط برای آشنایی، شناخت و محک یکدیگر است نه بیشتر. به زبانی ساده تر، یعنی هر جا که دو طرف احساس کردند که واقعا شکاف و اختلافات اساسی بین آن ها وجود دارد بهتر است که از ادامه راه خودداری کنند و بر عقاید و باورهای غلط خود و خانواده که مبنی بر بی آبرویی یا نگون بختی دختر و ضربه روحی هر دوطرف است یا مایه ننگ و حقارت خانواده است دست بردارند. زیرا این بهانه ها تنها یک باور غلط است که وجود منطقی و خارجی ندارد و از اساس اشتباه است. ضمن اینکه تحمل چند وقت ناراحتی و روحی و شکست عشقی خیلی راحت تر، معقولانه تر و واقع بینانه تر از یک عمر زندگی اشتباه و نابه جا با انواع مشکلات کوچک و بزرگ است.
اشتباه بزرگ
پدر و مادری که یک عمر زندگی خود را وقف تربیت صحیح و آموزش موفق فرزند خود کرده اند نباید به خاطر باورهای غلط و عقاید اشتباه خود هرچه رشته اند را پنبه کنند. بله دوران نامزدی هزینه دارد، جشن و میهمانی دارد، دلبستگی دارد و خیلی موضوعات دیگر. اما این ها به هیچ عنوان دلیل خوبی برای ادامه راهی نیست که عاقبت خوشی ندارد. درست است باید به فرزندان آموخت که سنگ صبور مشکلات باشند و با هر اتفاقی که به نظرشان ناخوشایند نمی آید، شانه خالی نکنند اما اختلافات عمیق، عقاید متضاد، عدم علاقه قلبی به یکدیگر و مواردی از این قبیل مشکلات کوچکی نیستند که با گذشت زمان مرتفع شوند یا در زندگی های امروز نادیده گرفته شوند. باید این واقعیت را پذیرفت که فرزندان ما در شرایط و روزگازی غیر از ما زندگی می کنند و بین دوران عشقی ما و دوران عشقی آن ها دست کم چندین دهه فاصله است.
معیارهای ناگفته ازدواج
در ابتدا باید به فرزندان آموخت که معیارهای مهم و اساسی زندگی مشترک خود را دریابند. البته به این علت که فرزندان قبلا تجربه این چنینی نداشته و اطلاعات و آگاهی کافی در این زمینه ندارد، نمی توانند وجوه مختلف یک زندگی ایده آل را بشناسند و اهمیت یک به یک آن ها را درک کند. به همین خاطر لازم است تا والدین هرکدام در جای خود نکات مهم و اساسی یک زندگی مشترک را صادقانه،صریح و بدون کاستی برای آن ها متذکر شوند و مزایا و معایب هرکدام را به روشنی یادآور گردند تا فرزندشان با آگاهی نسبی بتواند معیارهای خود را تقویت و هدایت نماید.
برخی از نکاتی که در زندگی زناشویی زمینه ساز یک زندگی ایده آل و لذت بخش است و بایدمورد توجه قرار بگیرد و بهتر است که جوانان به آن نظری داشته باشند، از این قرار است.
- عدم اختلاف در عقاید مذهبی، فرهنگی و اجتماعی
- تراز تحصیلی و شغلی(بستگی به سلایق زن و شوهر دارد ولی باید مورد توجه قرار بگیرد) البته در این مورد دختران بهتر است از نظر همسرشان در رابطه با فعالیت های اجتماعی و شغلی خود در زندگی مشترک آگاه شوند و در آن زمینه به توافق قطعی برسند.
- تناسب اندام و همچنین اهمیت به چاقی یا لاغری یکدیگر
- تمایل داشتن به علاقه مندی های یکدیگر و پذیرفتن آنها
- شخصیت و فرهنگ خانوادگی و نحوه تفکر و نگرش والدین همسر
- انطباق برنامه های آینده و توافق در اجرای اهداف طرفین و تحمل عواقب آن. مثلا شاید دختری بعد از ازدواج قصد ادامه تحصیل دارد و همسر او در دوران نامزدی با این موضوع موافقت می کند اما با شروع زندگی مشترک، شروط و محدودیت هایی را برای تحقق این موضوع قایل می شود. مانند این که از تحصیل او در شهرهای دیگر یا دانشکده های خاص جلوگیری می کند و یا از پرداخت هزینه آن خودداری می کند.
- توافق در موعد فرزند داری
- توقعات و خواسته های شخصی از یکدیگر
- نوع تمایلات و توقعات جنسی
- محدودیت ها و آزادیهایی که برای یکدیگر قایل می شوند.
- چگونگی کنترل بحران و وضعیت های دشوار توسط طرف مقابل(که نیاز به بررسی و دقت، بدون اطلاع همسر دارد.)
- میزان عصبانیت و چگونگی کنترل آن و اینکه عصبانیت وی منجر به چه اتفاقاتی خواهد شد.
- عدالت و انصاف در رفتار و اعمال
- اهمیت به حرام و حلال
- رعایت قوانین و حقوق دیگران
- میزان رعایت نکات اجتماعی و فرهنگی
- میزان انعطاف پذیری از خود گذشتگی
- میزان ظرفیت انتقاد پذیری و تغییر پذیری
- میزان توجه و حرف شنوی از پیشنهاد و خواسته های طرف مقابل
- پرستیژ و شخصیت رفتاری گفتاری
- میزان منطق و درک قضایا
- اهمیت به نظافت و پاکیزگی شخصی و عمومی
- میزان اهمیت به وضعیت و پوشش ظاهری و نوع راه رفتن، نشستن و غذا خوردن
- میزان صبر و تحمل و بردباری
- نوع تصور و چگونگی رفتار در رابطه با خانواده همسر
- میزان توجه به سلامت و رفاه همسر و خانواده
- میزان تفاهم در مسایل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی
- اهمیت به نحوه زندگی پدر و مادر وی. به این علت که فرزندان در زندگی زناشویی اغلب پدر و مادر و نزدیکان خود را الگو قرار می دهند توجه به زندگی نزدیکان وی خالی از لطف نیست .
- تعداد جمعیت خانواده همسر و تفات آن با جمعیت خانواده خود
- عقاید، تعصبات و آداب رسوم قومی
- نژاد و قومیت خانواده همسر و وضعیت اجتماعی که در آن رشد و تربیت یافته است
- اختلاف های تربیتی و تادیبی که ناشی از نگرش متفاوت والدین است
چگونگی برخور با مشکلات، میزان سازگاری و تصور در مورد طلاق و یا ادامه زندگی و دیدگاه آن ها در مورد طرف مقابل نکاتی است که ذهنیت فرد را تحت تاثیر خود قرار می دهد و لازم است که از آن ها شناخت کافی به دست آورد.
- میزان و چگونگی ارتباط با جنس مخالف که این هم می تواند تحت تاثیر رفتار خانوادگی قرار بگیرد.
- میزان شرم و حیا و احترام به دیگران
- میزان حسادت ، خساست و تفکر اقتصادی و مدیریت بحران و آینده نگری هم از نکات مهم و قابل توجهی هستند که باید مورد بررسی قرار بگیرند.فهرستهای دهتایی در ادبیات و ژورنالیسم دنیای مدرن، نماد لیستی از بهترینها و برترینهاست و کمتر پیش آمده که به بدترین بپردازد؛ از جمله فهرست جدید «رویترز» برای 10 نقطه از جهان که شما را از رفتن به آنجا نهی میکند!
مقام اول متعلق است به بندر مورثبی در گینهنو که به طور متوسط 115 مورد جدید از ابتلا به ایدز را ماهیانه گزارش میکند! بیکاری، دزدی و آدمربایی در پایتخت گینهنو بیداد میکند!
مقام دوم به شهر لینفن در چین میرسد با بیشترین آلودگی هوا، در جوار صنایع غیر اصولی و معادن بزرگ ذغال سنگ که ابری از غبار مسموم کک و آلاینده های هوا آسمانش را همیشه تیره نگاه داشته است!مقام سوم به شهر بوجمبورا در جمهوری برونئی در شرق آفریقا تعلق دارد که فساد و وضع نابسامان اقتصادی آن، پایینترین نرخ رشد اقتصادی جهان را برایش به ارمغان آورده است و شهره به نسل کشی و کشتارهای دسته جمعی است!
مقام چهارم متعلق است به پیونگ یانگ در کره شمالی، به عنوان شهری که علیرغم ظاهرش، در باطن رژیم مدیریتی و حکومتی استبدادی داشته و فقط یک شبکه رادیو و تلوزیون تحت مراقبتهای شدید حکومتی دارد و حتی دوچرخهسواری نیز در این شهر به دلایل سیاسی! ممنوع است!
مقام پنجم در کمال ناباوری متعلق است به اوکلاهما در ایلات متحده و به خاطر بیشترین مخاطرات بلایای طبیعی. این شهر در کریدور معروفی که بیشترین گردبادهای موسمی در آن میوزد، در ماههای مارس تا آگوست بیشترین ریسک مسافرت را دارد!
شهر چرنوبیل در اوکراین هنوز تبعات آلودگیهای رادیواکتیویته در دهه نود قرن بیستم را به دوش میکشد و با مناطق خالی از سکنه و رودخانهها و دریاچههای آلودهاش مقام ششم را به خود اختصاص داده است.
موگادیشو در سومالی به عنوان بیقانونترین شهر هرت جهان! پس از فروپاشی قدرت مرکزی در دهه پایانی هزاره دوم و استقرار واحدهای حافظ صلح، مدتهای مدیدی است که در رتبه هفتم، از همه برشورهای توریستی و مسافرتی حذف شده است.یاکوتسک در روسیه با طبیعتی سرد و منجمد کننده و فاصلهای بسیار دور از مسکو (شش قاچ ساعتی در معیار ساعت جهانی) در تمامی طول سال با دمایی در حدود 32 درجه زیر صفر! به درستی سردترین منطقه مسکونی جهان لقب گرفته و در مقام هشتم، فقط در صورت افت دما به کمتر از میزان یادشده، کودکانش مجاز به تعطیل مدارس هستند!
داکا در بنگلادش گرفتار تبعات جنگهای داخلی عدم ثبات سیاسی و بلایای طبیعی بوده است ولی فقط به خاطر حد بالای آلایندگی هوا و محیط زیست در اثر توسعه نابسنده صنعتی مقام نهم را به خود اختصاص داده است.
بغداد پایتختی در همسایگی که روزی مثل آبادی و امارت نشینی بود، اکنون در آتش سودجویی و جنگ طلبی آمریکا و حامیانش میسوزد، پس از جنگ خلیج فارس و به زانو درآمدن دیکتاتور معروفش این شهر به بالاترین آمار سرقت، آدم ربایی و تجاوز به عنف دست یافته است و در این لیست نیز مقام آخر و دهم را پیدا کرده است.
1- روزانه 10 تا 30 دقیقه به قدم زدن بپردازید، و در این حین لبخند بزنید. این برترین داروی ضد افسردگی ست.
2- حداقل 10 دقیقه در روز با خود خلوت کنید
3- با استفاده از ویدئو برنامه های تلویزیونی آخر شب و مورد علاقه تان را ضبط کنید، و خواب بیشتری کنید.
4- صبحها که از خواب بیدار می شوید این جمله را کامل و تکرار کنید: « امروز قصد دارم….»
5- با سه E زندگی کنید؛ Energy (انرژی)، Enthusiasm (شوق)، Empathy (فهم و همدلی با دیگران)، و همینطور با سه F یعنی Faith (ایمان)، Family (خانواده) و Friends (دوستان).
6- امسال بیشتز از سال پیش به تماشای فیلمهای عمومی (مناسب برای تمام سنین)، بازی با دوستان و خواندن کتاب بپردازید.
7- زمانی را به مراقبه و نیایش اختصاص دهید. اینها سوخت روزانه برای انجام زندگی پر مشغله مان را فراهم می کنند.
8- با افراد بالای 70 و زیر 6 سال اوقات بیشتری صرف کنید.
9- وقت بیداری بیشتر رویا ببینید.
10- از غذاهایی که از گیاهان و درختان بار می آیند بیشتر مصرف کنید، و ازآنها که در کارخانه ها تولید می شوند کمتر.
11- مقداری چای سبز و مقادیر بسیار فراوان تری آب بنوشید. ایدا اریزا (نوعی زغال اخته آبی رنگ)، غذاهای دریائی، گل کلم، بادام و گردو و خشکبار مصرف کنید.
12- تلاش کنید هر روز حداقل سه نفر را به لبخند وادارید.
13- از خانه گرفته تا داخل ماشین و روی میز کار همه را مرتب و تمیز کنید، بگذارید انرژی تازه ای وارد زندگیتان شود.
14- انرژی پرارزشتان را بر سر شایعه سازی، هیولاهای انرژی خوار، مسائل مربوط به گذشته، افکار منفی و یا آنچه بدان کنترل ندارید هدر ندهید. در عوض انرژیتان را صرف همین لحظه مثبت اکنون کنید.
15- این را فهم کنید که زندگی یک مدرسه است و شما اینجائید تا بیاموزید، تا همه امتحانهایتان را بگذرانید. مشکلات تنها بخشی از این دوره آموزشی اند که درست مثل کلاس درس جبر می آیند و می روند، منتها درسهائی که از این کلاس فراگرفته می شود عمری با شما باقی خواهد ماند.
16- صبحانه تان را چون یک شاه، ناهارتان را چون یک شاهزاده و شام تان را چون بچه دانشگاهی ای بخورید که کارت اعتباریش ته کشیده باشد.
17- بیشتر لبخند بزنید و بیشتر بخندید. این هیولاهای انرژی خوار را ازتان دور نگه خواهد داشت.
18- زندگی چندان عادلانه به نظر نمی رسد، با این حال زیباست.
19- زندگی کوتاه تر از آنیست که وقتمان را صرف تنفر از دیگران کنیم.
20- خودتان را خیلی جدی نگیرید، دیگران هم اینکار را در مورد شما نمی کنند.
21- مجبور نیستید همه بحث ها و منازعات را به نفع خود تمام کنید. با مخالفتها موافقت کنید.
22- با گذشته تان از در سازش در آئید، آنوقت دیگر اکنونتان را خراب نخواهید کرد.
23- زندگی تان را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. شما از موضوع و هدف این سفر آنها هیچ نمی دانید.
24- از شمع هایتان استفاده کنید، خوشگل ترین ملافه تان را کنار نگذارید، برای روز مبادا و یا روزی خاص نگه شان ندارید، امروز همان روز بخصوص است.
25- جز شما کس دیگری مسئول خوشبختی تان نیست.
26- همه باصطلاح بدبختیها را با این جمله قالب دهید: «آیا تا پنج سال آینده، هیچ اهمیتی خواهند داشت؟»
27- همه را به خاطر هر چیز و همه چیز ببخشید.
28- افکار مردم در مورد شما، هیچ ربطی به شما ندارند.
29- زمان ، حلال همه مشکلات است. به همه چیز زمان دهید، زمان.
30- یک موقعیت هر چقدر خوب یا بد، بالاخره تغییر می کند.
31- زمان بیماری، این شغل نیست که به دردتان می رسد،خانواده ودوستانتان هستند. با آنها با مهربانی در تماس باشید.
32- از شر هر آنچه سودمند، زیبا و شادی بخش نیست، خلاص شوید.
33- حسادت هدر دادن وقت است. شما الان به همه آنچه نیاز دارید رسیده اید.
34- بهترینها هنوز در راه اند. کمی صبر کنید…
35- هر حسی که می خواهید داشته باشید، بلند شوید، شیک کنید و بزنید بیرون.
36- کار درست را انجام دهید!
37- اغلب با خانواده در تماس باشید.
38- شبها قبل از خواب این جمله را کامل و تکرار کنید: «به خاطر… ممنونم.» «امروز به … دست یافتم.»
39- یادتان باشد، برکتهای زندگی آنقدر هست که استرس و نگرانی را بدان راهی نباشد.
40- از سفر لذت ببر. یادت باشد که این دیزنی ورلد Disney World نیست و تو هم در پی یک گشت و گذار کوتاه نیستی. بهترین استفاده را از آن کنید و از سفرتان لذت ببرید1. لبخند جذابتان می کند.
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.
2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد.
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند.
3. لبخند مسری است.
لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید.
4. لبخند زدن استرس را از بین می برد.
وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.
5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
6. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد.
وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.
7. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند.
تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
8. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد.
عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
9. لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید.
به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.
10. لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید.
لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که "زندگی خوب پیش می رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.
پس....همیشه لبخند بزنید. متولد فروردین ماه
گلنخود شیرین، دوربین، نقره، cd بازی، بادکنک، تابلو پرتره، اسباب بازی، آلبوم عکس، گوشی موبایل، تجهیزات ورزشی، ماشین حساب سِتِ آینه و شانه، ثبت نام کلاسهای چتربازی، سبدی از گل های ابریشمی
متولد اردیبهشت
زمرد سبز ، گل زنبق دشتی ، کیف پول ، وسایل مذهبی ، دوربین شکاری ، آلبوم تمبر کتاب جیبی ، کتاب های رومیزی ، سبد پیک نیک ،روغن و وسایل حمام ،انواع سی دی نرم افزارهای کامپیوتر ، وسایل تزئینی سرخپوستی
متولد خرداد
مروارید ، گل رز ، بادبادک ، کتاب آشپزی ، لوازم مانیکور ، یخدان ، صفحه دارت ، چمدان شکلات ، بلوز ابریشمی ، کتاب آموزش رانندگی ، بلیط مسابقات اسبدوانی ثبت نام کلاس ورزشهای رزمی
متولد تیر ماه
یاقوت ، گل زبان در قفا (دلفینیوم) ، پیراهن ابریشمی ، تخته موج سواری ظروف کریستال ، جعبه جواهر ، شامپاین ، صدف دریایی تزئینی کتاب های خودآموز ، حیوانات خشک شده ، چتر مخصوص کنار دریا ، عینک آفتابی کتاب های عشقی ، تابلو نقاشی با منظره دریا
متولد مردادماه
زبرجد ، گل سوسن ، خودکار طلا ، کارت بازی ، کتاب جُک لباس ، ابزار باغبانی ، نوارهای ویدیویی ورزشی ، دستگاه قهوه ساز
ظروف چینی ، بازوبند تنیس ، دستگاه ضبط صوت ، جعبه سوغاتی
متولد شهریور
یاقوت کبود ، گل مینا ، کتاب ، جدول ، ساعت رومیزی برنجی ، کامپیوتر پَر گردگیری ، گلدان ، ساعت مچی طلا ، موی شتر
کُت ، پارچه رومیزی ، بالش های تزئینی (کوسن) ، چرخ خیاطی
متولد مهرماه
عقیق ، گل همیشه بهار ، قاب پنجره ، بلیط باله ، کتاب و رمان های جدید رومیزی ابریشمی ، بلیط کنسرت
عطر ، ستِ آبرنگ ، عطرپاش ، لباس ورزشی ، تُستِر ، قفس پرنده سیگار ، ماساژُر بدن ، لوازم نقاشی
متولد آبان ماه
یاقوت زرد ، گل داوودی ، لوازم آرایش ، چوگان گلف بازی ماساژُر پا ، روغن های رایحه درمانی ، گیلاس های کریستالی بلیط سفرهای دریایی ، کتاب های ستاره شناسی ، ملحفه و روتختی ابریشمی عطر ، زیرپوش ها و لباسهای زیر ، بلیط پارک آبی
متولد دی ماه
لعل ، گل میخک صدپر ، پرده دیوارکوب ، لوازم آشپزخانه مجسمه ، سی دی موسیقی ، ظروف سفالی و سرامیکی ، قاب عکس
کفش راحتی ، لحاف ، خوراک پرنده ، جارختی ، تلویزیون ، بلیط نمایشگاه
متولد بهمن ماه
یاقوت ارغوانی ، گل بنفشه ، الات موسیقی ، ستِ شطرنج جدول کلمات متقاطع ، بخور خوشبو ، بلیط کنسرت موسیقی سنتی
وسایل اسکی ، ثبت نام کلاسهای رقص ، ستِ بازی کروکت ، بلیط گالری های هنری
متولد اسفند
زمرد کبود ، گل نسترن ، ستِ قهوه خوری کتاب های تاریخی ، لوازم حمام ، دستمال توری ، روتختی ابریشمی ست چای خوری نقره ، بلیط تئاتر ، شمع ، گل خشک ، کتاب های اسطوره ای
1. قدم اول این است که خودتان را درست بشناسید و مطمئن باشید که واقعا تصمیم دارید ازدواج کنید یا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دلیل؟ بخاطر پول ؟ ظاهر طرف مقابل ؟ شخصیتش ؟ یا صرفا برای اینکه از خانه پدری فرار کنید ؟ کسی که خودشناسی می کند، برای زندگی خودش هدف قائل می شود، برنامه ریزی می کند، آرزوهایش را روی کاغذ می آورد و جاهای خالی زندگی اش را شناسایی می کند. کسی که خودش را خوب می شناسد، کمتر تحت تاثیر حرف دیگران مسیر زندگی اش را تغییر می دهد و دوست دارد خودش بداند با زندگی اش چه کار می کند.
به عنوان مثال، یک دختر 17 ساله دوست دارد در سن 30 سالگی جراح زنان و زایمان باشد، در شیراز زندگی کند و یک بچه داشته باشد. اولا این که کسی که می خواهد پزشک متخصص بشود، باید همسری انتخاب کند که شرایط بخصوص شغلی او را درک کرده و بتواند او را حمایت کند. از سوی دیگر شاید لازم نباشد او هم جراح باشد اما باید از تحصیلات دانشگاهی برخوردار باشد. در ضمن، برای چنین دختری که زودتر از 30 سالگی نمی خواهد بچه دار بشود، ازدواج زودرس یا حاملگی زودرس مزیت خاصی ندارد. در ضمن اینکه دوست دارد در شیراز زندگی کند، تا حدی تکلیف خواستگاری که می خواهد او را به تبریز یا کانادا ببرد را مشخص می کند. با خودتان رو راست باشید، و در تصمیمتان راسخ باشید.
2 . مرحله دوم این است که همسر آینده تان را بر اساس خواسته ها و موقعیت فعلی خود تصور کنید. تصور کردن همسر ایده آل با توجه به آرزوهایتان نسبتا راحت است. همیشه از خودتان این سوا ل را بپرسید: «آیا من برای شخصی که به عنوان همسر ایده آل خودم تصور کرده ام، همسر ایده آلی هستم؟» خیلی ساده است. هر ترازویی دو کفه دارد. اگر می خواهید کفه طرف مقابلتان سنگین باشد، ابتدا باید کفه طرف خودتان را سنگین کنید. کسی که می خواهد با یک فرد تحصیل کرده هنردوست ازدواج کند، بهتر است خود نیز تحصیل کرده و هنر دوست باشد.
3. در مرحله سوم باید یکسری معیارهای غربالگری اولیه برای همسریابی انتخاب کرده و آنها را آزمایش کنید. رایجترین معیارهایی که برای این منظور به کار می روند عبارتند از: تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی. نکته مهم این است: این شما هستید که تعیین می کنید یک ویژگی برایتان مهم است یا خیر. مثلا برای یک نفر ممکن است ازدواج درون قومی خیلی مهم باشد ولی برای کس دیگر اصلا اهمیت نداشته باشد. نکته دیگر این است که تفاوت آدمها در یک قالب نسبی مطرح می شود تا مطلق. مثلا به نظر یک نفر قد 170 کوتاه است و به نظر شخص دیگری ایده آل است. پژوهش ها نشان دادند که کسانی که حرف مردم برایشان مهم است بیشتر به ظاهر طرف مقابلشان اهمیت می دهند.
4. مرحله ششم که به نظر من مهمترین مرحله انتخاب همسر است، بردن نهایت استفاده از فرصتها برای شناخت بهتر همسر احتمالی تان از طریق برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی می باشد. امروزه حتی خانواده های نسبتا سنتی و مذهبی با حرف زدن و معاشرت زوجهای آینده در طول دوران نامزدی شان مخالفت چندانی ندارند. در طول این جلسات، از طرف مقابل خود باید سوال بپرسید. سوالهای تعیین کننده. این سوالها از هر فرد به فرد دیگر فرق می کند اما به عنوان نمونه چهار تا پنج مورد از آنها را برایتان می گوییم: الف - می توانید بپرسید: «هدف شما در زندگی چیست؟ سه تا از بزرگترین آرزوهای زندگی تان را بگویید». ب - مثلا: «هدف شما از ازدواج چیه؟ چرا می خواهید با من ازدواج کنید؟» پ - «من شغلم ایجاب می کند که در خارج از منزل کار بکنم. می خواستم بدانم راجع به این موضوع چی فکر می کنی؟» ت - « در خانه پدر و مادری شما تقسیم کارهای منزل به چه صورت بوده؟ دوست دارید در زندگی ما چطور باشد؟» پرسیدن این سئوال ها کمک کننده است، اما فراموش نکنید که ما در دنیای ایده آل زندگی نمی کنیم، بنابراین اگر تصمیمتان بر این شد که با فردی ازدواج کنید (بخصوص برای خانم ها) فراموش نکنید حتما شرایطی را که برایتان مهم است سر عقد مطرح کرده و تعهد لازم را از همسر آینده تان بگیرید. این تنها سندی است که می تواند در صورت عدم سازش همسرتان در موارد یاد شده از شما حمایت کند. از سوال مهمتر، ارتباطات غیر کلامی است. مثلا اینکه آیا رفتارش طوری که می خواهید با مهربانی و عاطفه هست یا نه؟ آیا آداب اجتماعی را در حدی که برای شما مهم است بلد هست اگر نه، آیا در این حد با او احساس صمیمیت می کنید که این مورد را با او در میان بگذارید؟ علاوه بر آن باید از خودتان بپرسید: از هم صحبتی با او خسته شدید یا لذت بردید؟ اینکه اگر اختلاف نظری پیش آمد می توانید با صحبت کردن مسئله را حل کنید و یا بر سرش به تفاهم برسید؟ آیا می ترسید مسئله ای را با او در میان بگذارید؟ از عکس العمل هایش در مقابل حرف ها و رفتار شما نگران می شوید؟ آن چیزهایی را که شنیدید یا دیدید وقتی به خانه برگشتید، روی کاغذ بیاورید، زیرا برای مرحله آخر یا هفتم باید از آنها استفاده کنید.
5. مرحله آخر جمع بندی وضعیت و گرفتن تصمیم مناسب است. در زندگی هر کسی حداقل یک فرد معتمد وجود دارد. نسبت آن شخص مهم نیست. عقل و تجربه اش مهم است. باهم صحبت کنید و مجموع شرایط را برایش بگویید و بخواهید وضعیت را از دید خودش ارزیابی کند. سعی کنید در ارائه مشاهدات و شنیده هایتان منصف باشید و به اصطلاح سانسور نکنید. بعد با خودتان خلوت کنید. تمام نظرات و تفکرات را کنار هم بچینید و جنبه های مثبت و منفی ازدواج با این فرد را کنار هم مقایسه کنید. آیا جنبه های مثبت به جنبه های منفی می چربند؟ آیا چیزی در نکات منفی هست که خیلی برا یتان مهم باشد و بخاطرش بخواهید از طرف بگذرید؟ ممکن است چیزهایی را که شنیدید قبول نداشته باشید که ایرادی ندارد. هرکسی نظر خودش را دارد، ولی در نهایت این زندگی شماست. تصمیم آخر را خودتان بگیرید و آن را به پدر و مادرتان اعلام کنید. می توانید وقتی نتیجه تصمیمتان را به پدر و مادرتان می گویید دلایل خودتان را هم بگویید که بدانند این تصمیم را عاقلانه گرفتید و جوانب آن را سنجیده اید. مراحل بالا توصیف یک فرایند عقلانی و منطقی بود. ازدواج در زندگی فرد یک تصمیم خیلی مهم است. ازدواج موفق می تواند تمام توانایی های بالقوه فرد را شکوفا کند و ازدواج نا موفق میتواند منابع غنی درون وجود یک نفر را به صفر برساند. هستند کسانی که فقط از روی احساسشان ازدواج کردند و خوشبخت شدند ولی تعداد کسانی که خوشبختند و این تصمیم را با چشمهای باز و با در نظر گرفتن همه جوانب گرفتند بیشتر است.
با انجام این تست خود را بهتر بشناسید
اگر مایلید اطلاعات بیشتری در مورد شخصیت خودتان و خصوصیاتی که باعث میشوند دیگران، شما را بیشتر دوست داشته باشند، پیدا کنید، به تست زیر با کمال صداقت پاسخ دهید.
۱- فرض کنید شما مشخصهی صورت کسی میباشید، کدام قسمت از صورت او هستید؟
الف - چین وچروک ب - لکه ج - خال زیبایی د - ککومک ت - لبخند
۲- دوست دارید چه نوع پرندهای باشید؟
الف - شباهنگ ب - جغد ج - عقاب د - فلامینگو ت - پنگوئن
۳- کدامیک از آلات موسیقی را دوست دارید؟
الف - پیانو ب - ویلون ج - سازدهنی د - گیتار ت - دف
۴- کدامیک از برنامههای تلویزیونی برای شما جالبتراست؟
الف – اخبار و برنامههای مستند ب - فیلمهای درام و زندگینامه ج - هیجانی و پلیسی د – عشقی و ماجرایی ت – کمدی و کارتون
۵- کدامیک از بازیهای شهربازی را بیشتر دوست دارید؟
الف - هیچکدام ب - قطار یا قایق ج - نمایش و اجرای کمدی د – چرخوفلک و وسایلی که سریع میچرخند ت - ترنهای هوایی سریعالسیر
۶- آیا شما به اشتباهات خوتان میخندید؟
الف - هرگز ب - بهندرت ج - برخی مواقع د - بهطور معمول ت – همیشه
۷- اگر دوست شما سربهسرتان گذاشت، چه عکسالعملی نشان میدهید؟
الف - عصبانی میشوید ب - ناراحت میشوید ج – برایتان جالب است د – تلافی میکنید ت - چندین برابر تلافی میکنید
۸- اولین چیزی که صبح موقع بیدارشدن به فکرتان خطور میکند، چیست؟
الف – کار و یا تحصیل ب – مشکلات زندگی ج - صبحانه د - روزی که در پیش دارید ت – کاری که تا شب انجام خواهید داد
۹- در زندگیتان چه شعاری دارید؟
الف - وقت طلاست ب - سحرخیز باش تا کامروا باشی ج – آنچه برای خود میپسندی، برای دیگران هم بپسند د – زندگیکن و به دیگران هم اجازهی زندگیکردن بده ت - بیخیال باش ” هرچه بادا باد “
۱۰- آیا به همهی حیوانات علاقهمندید؟
الف - هرگز ب – تعداد کمی از حیوانات ج - برخی از حیوانات د - بیشتر حیوانات ت - تمام حیوانات
۱۱- شما لبخند میزنید؟
الف - هرگز ب - بهندرت ج - گاهیوقتها د - اغلب ت – آنقدر زیاد که برخی فکر میکنند دیوانه هستم
۱۲- نظر دیگران راجعبه شما اغلب کدام مورد است؟
الف - بیرحم ب - سرد و بیاحساس ج – زیبا د - دوستداشتنی ت - خوشگذران
۱۳- شما احساس عشق و قدردانی خود را نشان میدهید؟
الف - هرگز ب - بهندرت ج - گاهی د - اغلب ت - حداکثر تا جایی که امکان دارد
۱۴- شما اعتقاد دارید که برای شاداببودن، باید ساعتهایی از روز را فقط صرف خودتان کنید؟
الف - هرگز ب - به احتمال زیاد نه ج - گاهی د - بله ت - البته، تا جایی که امکان دارد
۱۵- آیا زندگی شما با برنامهریزی پیش میرود؟
الف - حتی در تعطیلات هم برنامهریزی میکنم ب - همیشه برنامهریزی میکنم ج - بستگی به روز هفته دارد د - درصورت امکان اجازه میدهم که خودش پیشآید ت – همیشه بدون برنامهریزی روزها را طیمیکنم
نتیجهگیری آزمون:
حال امتیازات خود را جمع کنید.
گزینهی «الف»۱ امتیار
گزینهی «ب» ۲ امتیاز
گزینهی «ج» ۳ امتیاز
گزینهی «د» ۴ امتیاز
گزینهی «ت» ۵ امتیاز
اگر امتیاز شما بین ۱ تا ۲۰ باشد:
بدینمعنی است که شما «سوسن سفید» هستید. مردم شما را بهخاطر پشتکارتان، از جانودل مایه گذاشتنتان و موفقیتهایتان، تقدیرمیکنند. اهداف مشخصی دارید و فکرتان بر کارتان متمرکز است. احساستان را بهسختی ابراز میکنید. یکی از مهمترین نگرانیهای شما این است که چگونه در برابر افراد مختلف ظاهرشوید. اندیشههایتان کمی متمایل به بدبینی است. اعتمادبهنفس دارید ولی در باطن، گاهی به خود اعتماد ندارید. قادرهستید که هدفی تعیین کنید و به آن برسید. گاهیوقتها دنیا را با دیدی باریکبین مینگرید. احساس میکنید که وقت کمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید.
مواظب باشید جدی بودنتان، شما را از دنیای اطراف دورنکند. خونسرد باشید و از زندگیتان لذت ببرید. کارهایی انجام دهید که از آنها لذت میبرید. با انجام این دستورات، قوهی خلاقیتتان شکوفا میشود. سعیکنید بیشتر بخندید و با دیگران در تماس باشید.
اگر امتیاز شما بین ۲۱ تا ۵۴ باشد:
بدینمعنی است که شما یک گل «رز» هستید. کمی تیغ دارید اما زیباییهای بسیاری دارید. حس شوخطبعی دارید از شنیدن لطیفه لذتمیبرید. مردم دوست دارند دوروبر شما باشند. خونگرم هستید. دوستان صمیمی بسیاری دارید. زندگی را با دید واقعبینانه مینگرید. آگاه هستید که زندگی از خوبیها و بدیها تشکیل شده است. قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایههایی که دارید، امتحان کنید. سختکوش هستید و به اهدافتان پایبندید. دوست دارید خودتان باشید و این مسأله به شما اعتمادبهنفس میدهد. مشکلترین مسأله در زندگیتان یکنواخت بودن مسائل است. یکنواختی در هر مسألهای شما را آزار میدهد و باعث کسل شدن روحیهتان میشود.
به شما پیشنهاد میگردد که افق دیدتان را وسیعتر کنید. مسائل جدیدی را تجربه و کشف کنید. آنگاه متعجب خواهید شد که چه نتایج زیبایی بهدست آوردهاید و مهمتر از همه اینکه فراموش نکنید که در همهچیز دنبال زیبایی بگردید بهخصوص در خودتان.
اگر امتیاز شما بین ۵۵ تا ۷۵ باشد:
بدینمعنی است که شما یک گل «آفتابگردان» هستید در بستری از گلهای رز. یک ویژگی بارز در شما وجود دارد که باعث گرمادهی به دیگران و جلوهگری شما میشود. در وقت لازم، جدی هستید اما دوستانتان شما را بهعنوان یک شخص شوخطبع میشناسند. از گفتن لطیفه لذت میبرید. مایلاید که با افراد جدید و جالبی در زندگیتان آشنا شوید. با افرادی که هیچوقت نمیخندند، راحت نیستید. دید مثبتی به زندگی دارید. در همهچیز بهدنبال خوبیها هستید. بیدی نیستید که با هر بادی بلرزید. گرم، دوستداشتنی و اجتماعی هستید و هرکدام از این صفات، میتواند دلیلی برای خوببودن شما باشد. انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزهتان کم است. برای شما مشکل است که فقط بر روی یک کار متمرکز شوید.
به شما پیشنهاد میگردد که اجازه دهید مردم روی جدی شما را هم ببینند همانطور که چهرهی شاد شما را میبینند. در اینصورت میخواهند که همیشه با شما باشند. به احساسات دیگران احترام بگذارید. از اینشاخه به آنشاخه نپرید و کاری را که دوست دارید، انتخاب کنید و تا پایان، آن را انجام دهید
همه ی ما کم و زیاد از افراد مختلف و به بهانه های گوناگون، صدمه های روحی دیدهایم؛ اعتمادها از بین رفته و قلبهایی شکسته شده است. این صدمات برای مدت کوتاه بسیار معمولی هستند اما همین دردها گاهی اوقات ماندنی میشوند و ما با یادآوری و آن صدمات این دردها را دوباره زنده کرده و با آنها دست و پنجه نرم میکنیم.
این مسئله نه تنها باعث ناراحتی ما شده بلکه میتواند روابط ما را بیش از پیش خدشهدار کرده و باعث برآشفتگی و بی میلی در رویارویی با مردم شود. ما گاها در دایرۀ خشم و عصبانیت گرفتار میشویم و زیباییهای زندگی را از یاد میبریم. ما باید بخشیدن را بیاموزیم و آنرا در زندگی خود جاری سازیم. بعضی اوقات بخشیدن یک فرد چنان میتواند فضای ذهنی ما را باز کند که هیچ عمل دیگری به آن نمیرسد. مثلا ما ۴ سال پیش از یکی از دوستان خود صدمهای روحی خوردهایم که تا امروز آنرا در ذهن خود میپرورانیم. اما باید بدانیم که با بخشیدن آن فرد علاوه بر اینکه فضای ذهنی خود را باز کرده بلکه فردی دیگر را خوشحال نمودهایم.
چرا باید دیگران را بخشید ؟
بخشش میتواند مسیر زندگی افراد را عوض کند. البته نه بخششی که به معنای فراموش کردن و پاک کردن گذشته است، بلکه بخشیدن به معنای واقعی و از اعماق قلب و ته دل. البته باید دقت کنیم که ما نباید سعی در عوض کردن رفتار فرد مقابل داشته باشیم چراکه کنترل رفتار افراد دست ما نیست اما کنترل خشم و عصبانیت خودمان در دست خودمان است. در اینجا دلایلی برای بخشیدن افراد ذکر میگردد :
۱ - نبخشیدن افراد مانند حمل کردن تودهای از بار منفی است که همین امر موجب اختلالاتی در ذهن و متعاقب آن در جسم انسان میشود. چراکه هر تصوری در درون، انعکاسی به بیرون دارد.
۲ - گذشتهای خوب و عاری از تقصیر و گناه دیگران باعث شادابی و سرحالی میشود و باعث میشود که با هر نگاه به گذشته، فقط خاطرات خوش و خوب جلوه کند و با بخشیدن خاطرات بد و منفی خودبخود پاک میشوند.
۳ - بینش افراد نسبت به ما و شخصیت ما بهتر شده و ما را به عنوان فردی با گذشت و مورد اعتماد قبول میکنند همچنین با بخشیدن، فرد مورد نظر را برای همیشه مدیون خود کردهایم. (البته اگر خطای وی به عمد بوده باشد)
۴ - شاید این شرایط برای خود ما هم پیش آید و ما نیز روزی نیازمند بخشیده شدن از جانب دیگران شویم. پس قانون کارما را به یاد آوریم و بومرنگ خود را به سمت بخشش افراد پرتاب کنیم تا با بخشیده شدن از جانب دیگران به سمتمان بازگردد.چگونه ببخشیم ؟
بخشیدن آسان نیست اما ما میتوانیم در عرض یک روز و یا حتی در چند ثانیه یک نفر را ببخشیم. ابتدا باید با خود عهد ببندیم که میخواهیم تغییر کنیم و میخواهیم فضای ذهنی خود را باز کنیم و نیز باید بدانیم که مزمن شدن این دردها باعث آسیب جدی به روح و روان انسان میشود.
یکی از راههای ساده برای بخشیدن افراد این است که خودمان را جای فرد گنهکار بگذاریم. ببینیم چرا او دست به چنین کاری زده است و از خود بپرسیم “کدام رفتار من باعث شده تا او چنین کند؟” و همیشه همه را خوب بدانیم. بدانیم که هیچ کس از ابتدا خطاکار نبوده و هیچ کس قصد آزار و اذیت دیگری را ندارد.
راه دیگر برای بخشیدن افراد این است که بدانیم که گذشته دیگر برنمیگردد و اتفاقی که افتاده دوباره از نو طراحی نمیشود. پس چرا خود را ناراحت کرده و غدهای را در ذهن خود بوجود آوریم و با نبخشیدن افراد آن غده را روز بروز بزرگتر کنیم؟ با خود تصور کنیم که نبخشیدنها مانند سنگهایی هستند که سر راه پیشرفت ما قرار دارند. ما با بخشیدن آرامش را برای خود به ارمغان آورده و در واقع لطفی به خودمان میکنیم. (این قضیه جدی است)
همچنین ما باید دلسوز همنوع خود باشیم. هر کسی در مواقع عصبانیت و یا حتی در حالت عادی و از روی بیفکری دست به اقداماتی میزند که شاید از نظر بسیاری از افراد درست نباشد و عامل ناراحتی آنان شود. پس این مسئله را دلیل بر بی فکری فرد و یا لحظۀ عصبانیت وی در نظر بگیریم.
پورعلی.نت 1- جن جانوریست دارای شعور؛ و فیزیکی غیر ارگانیک ؛ که از لحاظ شان وجودی ؛ از دید ادیان پایینتر از انسان و بالاتر از حیوان جای می گیرد .در فرهنگ فارسی به آن دیو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتین demon یا jinn نام گرفته است. جن به معنای چیزی است که؛ پوشیده شده ؛و منظور پوشیده ماندن او از حواس ماست.
2- خصوصیات فیزیکی جن از دید انسان؛ اعجاب آور است. عنصر اصلی وجودی جن آتش است وبه علت نداشتن عنصر خاک ؛در وجودش مانند بارباپاپا ؛می تواند به هر شکل و اندازه ای تبدیل شود. و بسیاری از چیزها را در یک آن ؛جا به جا کند .همچنین سرعت نقل مکان بسیار بالایی دارد. می تواند مثلا ظرف 5 دقیقه فاصله بین لاهور و تهران را طی کرده و برگردد.
3- جن ابزار ساز نیست ؛ وبه علت خصوصیات فیزیکی منحصر بفرد ؛قادر است در هر مکان و شرایطی زندگی کند ؛وبرای همین به خانه و مسکن نیازی ندارد. زیرا سرما و گرما و باد و بوران بر او کارگر نیست .جن به وسایل حمل و نقل بی نیاز است ؛ و از اینجا می توان فهمید که جن ها دارای صنعت و تکنولوژی نیستند ؛ و شهر و کاشانه ای ندارند مکان معمول زندگی آنها کوه وجنگل و دشت است.
4- جن مانند همه جانداران غذا مصرف می کند . اما به مقداری بسیار کمتر از انسان.
5-جن ها مثل انسان جنسیت ونر یا ماده دارند . تولید مثل می کنند و تشکیل خانواده می دهند ؛ و به صورت جماعت زندگی می کنند و جامعه ندارند.
6- جن نسبت به انسان زیاد عمر می کند . حدود 1000 سال به بالا .جن هایی که در سوره ی جن از آنها نام برده شده ؛ که وقتی اولین بار آیات قرآن را شنیدند ؛ از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب می شدند ؛ احتمالا هنوز زنده اند . جن ها مانند انسان داناونادان ؛ .فرمانده و فرمانبردار ؛ ارباب و بنده ؛ کافر و متدین ؛ شفیق و شرور دارند.وقتی که مردند از بین میروند و نیازی به قبر و گورستان ندارند.
7- جن دارای عقل است . اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفی و خلاقیت هنری .عقل جن به معنای قوه ی ارزیابی امور روزمره یا همان عقل معاش ؛ و قوه تشخیص است ؛ به اضافه هوشی سرشار ؛ اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و یافتن گذشته و آینده.
8- جن ها مانند انسان نامگذاری می شوند ؛ و دارای اسم و رسم و شهرت هستند دارای زبان خاص ؛ و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدمیان.
9- معروف ترین جن ؛ ابلیس ؛ یا همان شیطان نام دارد ؛ که وصف حال او را شنیده اید ؛ که چون بسیار در قرب به حق کوشید به جایگاه فرشته های مقرب رسید ؛ اما چون حاضر به سجده بر انسان ؛ یعنی شریک قرار دادن بر خدا نشد از درگاه رانده شد.
10- جن در شرایطی قادر به تسخیر انسان ؛ و انسان در شرایطی ؛ قادر به تسخیر جن است . انسان مسخر شده را مجنون؛ یا دیوانه ؛یا دیو زده ؛ و جن تسخیر شده را ؛موکل می نامند. گویند خود جنیان بر سه قسمند: دیو.؛جن وپری ؛که از لحاظ مکانی ؛ مادون فرشته هستند.
11- جن می تواند در مواردی تربیت شده ؛ به انسان خدمت کند. چنین سنتی در میان جنگیران ایران و پاکستان وهند وجود دارد . اما به طور کل ؛ نه بودا ؛ نه دالای لاما ؛ نه اولیا الله ؛ و نه عرفا و نه پیامبران هیچکدام ؛به مدد خواستن از موجوداتی که مثل انسان ؛خطا و اشتباه و گناه می کنند ؛توصیه نکرده اند اما همگی؛ وجود آنها را تایید کرده اند .
12- جنیان مانند امواج رادیویی و ماهواره ای ؛با ما هستند ظاهر نمی شوند ؛اما حاضرمی شوند و بعضی از انها ؛درخانه ها و بدن شخصیت های ضعیف ؛رفت و آمد می کنند. یکی از راه های دور کردن جنهای مزاحم ؛خواندن و آویختن 4 آیه از قران است ؛ که با قل شروع می شوند . و بسیاری ادعیه ؛که درکتب مختلف وجود دارند.اماراه دورکردن انسان شرورچیست!؟
13- جن ها ؛ بعضی از ما را؛ به شکل همزاد و غیر همزاد دوست دارند؛ کمکمان می کنند ؛همینطور جواهرات و اشیای قیمتی ما ؛ازجمله انگشترهایی با نگین سنگ (مخصوصا عقیق)را بسیار دوست دارند (ومخصوصا اگر بر آن آیات و اوراد حک شده باشند) .اگر دوستمان داشته باشندو سخنی باماداشته باشند ؛بیشتربه خوابمان می ایند و دلسوزی خود را اعلام می کنند .خیلی ازآنها خدمتگذار ارواح اولیا هستند و دست ماراگرفته اندو خیلی ها هم به کرداراکثرآدمیان اهل شیطنت.بیشتر آنها بی ضررند و مثل ما گرفتار این دنیا و درگیر و دار تقدیر خویشند.
14- اما آنان که ماورای طبیعت ؛ و موجوداتش را باور ندارند؛ چند دسته اند :کسانی که انچه که نمی بینند را باور ندارند . اینها معمولا فقط آنتی تزقصه های جن وپری مادربزرگ ها هستند؛ که حتی زحمت دانستن کوچک ترین اطلاعاتی جز نقد داستان گرمابه های تاریک وکوتوله های پاسمی و عروسی جن ها رابه خودشان نداده اند. این تیپ آدمها از 7 سالگی که مادر بزرگه داستان های جن وپری را برای ترساندن و خواب کردنشان تعریف می کرده ؛هنوز زیر لحاف هستند.و یا اینکه هارد دیسک کوچکشان از مسئله پر شده و دیگر تاب و یارای درک و پذیرش راز را ندارند.مثل من چهارتا کتاب خوانده اند و تمام ماجرا را در همان چهارتا دیده اند.و گروهی که پوچ یا ابسورد هستند: کسانی که خویش را منکرند چه رسد به ماورای خویش . و گروه آخر کسانی که جنها ؛ دستشان می اندازند و در مجالس احضار ارواح ؛در نقش یک روح برایشان شیرین کاری می کنند ؛تا فردا در مدح روح ؛کتاب چاپ کنند و جایزه بگیرند.
جن برای انسان ؛ از انسان خطرناک تر نیست . همانطور که انسان برای کوسه ؛ از کوسه خطرناک تر است!(در تاریخ بشر حتی یک مورد مرگ انسان به دست جن گزارش نشده در حالی که فقط در دوره حکومت استالین 35 میلیون روس به قتل رسیدند آمار کشتار جنگ های مذهبی صلیبی و جنگ های جهانی و قومی و قبیله ای پیش کش) در حقیقت هیچ چیز ؛ هراس ناک تر و هوس ناک تر از انسان نیست ؛ که به قول توماس هابز :انسان گرگ انسان است.
15- در کل؛ و بدون در نظر گرفتن موارد خاص ؛ آنها به ما کاری ندارند .ماهم به آنها کاری نداریم . ازدود و دم و سر و صداهای شهر و بوی فاضلاب و ...... فراریند .مثل ما کار و مکافات دارند. و دست آخر اینکه ؛به عقیده من: با تمام این اوصاف ؛تفاوت اساسی با ما ندارند زیرا که : آنها هم رنج می کشند.
خوب است بدانید که این مواد غذایی که به خاطر همین مسئله مشهور شده اند،حاوی دسته ای ویتامینها و مواد شیمیایی مخصوص هستند که به شما برای مقابله با بسیاری از بیماری های کشنده کمک می کند.
در اینجا به دسته ای از این مواد غذایی اشاره می کنیم:
۱) سیب
*محتویات:سیب سرشار از آنتی اکسیدان هایی مثل کورستین است.همچنین حاوی فیبرهای قابل حل مثل پکتین می باشد.
* اثرات آن روی سلامتی:کورستین که یکی از بهترین آنتی اکسیدان ها به شمار میرود،از ابتلا به سرطان و از لخته شدن خون جلوگیری می کند. پکتین نیز سطح کلسترول خون را پایین می آورد و سموم سرطان زا را از جریان خون دفع می کند.
* بهترین راه استفاده: بهتر است سیب را به حالت خام و با پوست استفاده کنیم چون کورستین در پوست سیب موجود است.
۲) آوکادو
* محتویات: آوکادو حاوی مقدار قابل توجهی فیبر است و حتی بیش از موز پتاسیم در خود دارد.
* اثرات آن روی سلامتی: نه تنها باعث صافی و نرمی پوست می شود،بلکه از بالا رفتن فشار خون،بیماری های قلبی و انواع بخصوصی از سرطان ها به ویژه سرطان روده نیز جلوگیری می کند.
*بهترین راه استفاده: فقط کافی است که پوست آن را کنده و خام بخورید.می توانید آن را با گوجه فرنگی،آبلیمو،فلفل هالپانو و نمک نیز ترکیب کرده و سس گواکامولی از آن بسازید.
۳) موز
*محتویات: موز حاوی مقدار زیادی پتاسیم،منیزیم و فلیت است.
* اثرات آن روی سلامتی: پتاسیم از بالا رفتن فشار خون جلوگیری کرده و احتمال سکته را پایین می آورد.فلیت به رشد صحیح بافت ها کمک کرده و از ایتلا به بیماری های قلبی و سرطان جلوگیری می کند.
* بهترین راه استفاده: دقیقاً مثل میمون ها به راحتی موز را پوست کنده،بخورید و لذت ببرید.به نظر می رسد که میمون ها بیش از آنچه ما فکر می کنیم باهوش هستند.
۴) تخم مرغ
* محتویات: تخم مرغ حاوی مقدار قابل توجهی کولین، پروتئین، کاروتینوئید و زآکسانتین می باشد.
* اثرات آن روی سلامتی: فایده ی عمر طولانی چیست اگر حتی نتوانید به یاد بیاورید که دندان مصنوعی هایتان را کجا گذاشته اید؟ خوردن تخم مرغ به شما کمک می کند.کولین موجود در تخم مرغ به حفظ حافظه در زمان پیری کمک می کند.کاروتینوئید نیز از ابتلا به بیماری های چشمی مربوط به پیری مثل آب مروارید جلوگیری می کند.
* بهترین راه استفاده: تخم مرغ را می توانید به حالت آب پز،جوشانده یا خاگینه استفاده کنید.فقط به یاد داشته باشید که پختن آنها با مقدار زیادی کره یا روغن برایتان ضرر دارد.
۵) سیر
*محتویات: سیر هم حاوی مقدار زیادی از آنتی اکسیدان ها می باشد.
* اثرات آن روی سلامتی: سیر از لخته شدن خون جلوگیری کرده و خطر سکته را کاهش می دهد. همچنین با کشتن سلول های سرطانی مقدار زمان زنده ماندن را در افراد سرطانی افزایش می دهد.
*بهترین راه استفاده: بهتر است که سیر را به حالت خام استفاده کنید.می توانید آن را خرد کرده و به محتویات سالادتان اضافه کنید.
۶) لوبیا قرمز
* محتویات: حاوی مقدار زیادی فیبر قابل حل می باشد.
* اثرات آن روی سلامتی: فیبر به حفظ سلامتی سیستم گوارشی کمک بسیاری میکند و یک سیستم گوارشی سالم نیز از ابتلا به دیابت و سرطان روده جلوگیری میکند.فیبر قابل حل همچنین کلسترول و قند خون را پایین می آورد.
* بهترین راه استفاده: هم لوبیای خشک و هم لوبیای کنسرو شده این اثرات خوب را روی سلامتی می گذارند.خوب است که مقداری از این لوبیاها را هم در غذاهای مورد علاقه تان بیندازید یا آنها را به غذاهای مکزیکی اضافه کنید.
۷) گردو
*محتویات: گردو حاوی مقدار قابل توجهی اسید چرب امگا ۳ است.
* اثرات آن روی سلامتی: اسید چرب امگا ۳ نه تنها از لخته شدن خون و ابتلا به بیماری های قلبی جلوگیری می کند،همچنین می تواند از افسردگی و ورم مفاصل هم جلوگیری کند.
* بهترین راه استفاده: بهتر است که گردو را به حالت تازه بعد از بیرون آمدن آن از پوست استفاده کنید،اما تا دو هفته بعد از بیرون آمدن از پوست هم می توانند تا حدودی تازگی خود را حفظ کنند به شرط اینکه در مکان های خشک و خنک نگهداری شوند.از گردو می توانید برای تزئین روی سالاد هم استفاده کنید.
۸) محصولات سویا و توفو
* محتویات: حاوی هورمون های گیاهی ایزوفلاون می باشد.
* اثرات آن روی سلامتی:سویا به پایین آمدن میزان LDL ناسالم در کلسترول خون کمک
می کند که فشار خون را پایین آورده و احتمال حملات قلبی را نیز کاهش می دهد.
*بهترین راه استفاده: توفوی سفت بهترین منبع سویا می باشد و برخلاف باور عموم توفو طعم بدی ندارد.
۹) انگور قرمز
* محتویات: انگور قرمز حاوی آنتی اکسیدان های قوی کاتچین و نوعی پلی فنول به نام رسیراترول می باشد.
* اثرات آن روی سلامتی: کاتچین به از بین بردن رادیکال های آزاد کمک کرده و از ابتلا به سرطان جلوگیری می کند.تحقیقات جدید نیز نشان می دهد که رسیراترول میزان کلسترول خون را کاهش می دهد و از پیشرفت سرطان های پوستی و سایر سرطان ها جلوگیری می کند.
* بهترین راه استفاده: نوشیدن یک یا دو لیوان آب انگور در روز برای این منظور کافی است.اما مصرف بیشتر از این میزان می تواند اثرات خوب این ماده را از بین ببرد.
۱۰) اسفناج
*محتویات: اسفناج یکی از سالم ترین سبزیجات به حساب می آید.به اندازه ی سیر در خود آنتی اکسیدان داشته و منبع خوبی برای اسید فولیک و ویتامین های A و C به شمار می رود.
*اثرات آن روی سلامتی: اسفناج تاثیرات بسیار مثبتی روی سلامتی شما دارد. با سرطان، بیماری های قلبی و اختلالات مغزی مبارزه می کند.
* بهترین راه استفاده: اسفناج خام یا بخارپز شده بهترین نوع خوردن این ماده ی مفید غذایی می باشد.می توانید آن را با گوجه فرنگی،گردو و تخم مرغ آبپز ترکیب کرده و سالادی خوشمزه بسازید.
۱۱) رازیانه
* محتویات: رازیانه که جزء سبزیجات ایتالیایی است،حاوی مقدار زیادی ویتامین A،کلسیم،پتاسیم و آهن می باشد.
*اثرات آن روی سلامتی: رازیانه به برطرف کردن مشکلات گوارشی کمک می کند.آهن و ویتامین A موجود در این گیاه به سلامت پوست و ناخن کمک بسزایی می کند.از خستگی و کم خونی نیز جلوگیری می کند.
* بهترین راه استفاده: رازیانه را می توانید به صورت های مختلفی استفاده کنید:خام،بخار پز شده یا سرخ شده.
** بخورید تا زنده بمانید...
حال که با فواید این مواد غذایی آشنا شدید،بهتر است که حتماً آنها را در برنامه غذاییتان بگنجانید تا همیشه سالم مانده و عمری طولانی داشته باشید
الف: CVS چیست؟
CVS مجموعه ای از علائم چشمی و بینایی است که بر اثر کار با کامپیوتر ایجاد می شوند. تقریبا 4/3 درصد کسانی که زیاد با کامپیوتر کار می کنند گرفتار این علائم هستند. به نظر می رسد با فراگیرتر شدن بکارگیری کامپیوتر در محل های کار و حتی در خانه ها تعداد کسانی که از CVS رنج می برند رو به افزایش باشد. علائم CVS : مهمترین علائم CVS عبارتند از: خستگی چشم، خشکی چشم، سوزش، اشک ریزش و تاری دید. CVS همچنین ممکن است سبب درد در گردن و شانه ها نیز بشود. چشم انسان حروف چاپی را بهتر از حروف نمایش داده شده بر روی مانیتور می بیند. علت این امر این است که حروف چاپی کنتراست بیشتری با صفحه سفید زمینه داشته و لبه های آنها واضح تر است حال آنکه در مورد صفحۀ مانیتور چنین نیست و لبه ها به وضوح حروف چاپی نیستند بلکه حروف از یک مرکز با کنتراست بالا شروع شده و به تدریج کم رنگتر میشوند و پس از تبدیل به خاکستری کمرنگ ناپدید می گردند. بنابراین لبههای حروف بر روی صفحه مانیتور وضوح حروف چاپی را ندارد. یکی از مهمترین دلایل خشکی و سوزش چشم هنگام کار با کامپیوتر کاهش میزان پلک زدن است به طوریکه افراد، هنگام کار با کامپیوتر تقریبا یک پنجم حالت عادی پلک می زنند. این مسأله به همراه خیره شدن به صفحه مانیتور و تمرکز بر روی موضوع کار سبب می شود تا پلک ها مدت بیشتری باز بمانند و در نتیجه اشک روی سطح چشم سریعتر تبخیر می شود.
ب: 10 توصیه برای کاهش علائم CVS2. مرکز مانیتور باید حدود 10 تا 20 سانتی متر پایین تر از چشمان شما باشد. این وضعیت علاوه بر اینکه باعث میشود پلک ها پایین تر قرار گیرند و سطح کمتری از چشم در معرض هوا باشد. از خستگی گردن و شانه ها نیز میکاهد. در این موارد هم باید مانیتور را در ارتفاع مناسب قرار داد و هم ارتفاع صندلی را نسبت به میزکار تنظیم کرد به طوری که ساعد شما هنگام کار با keyboard موازی با سطح زمین باشد.
10. هنگام کار با کامپیوتر سعی کنید گردن خود را راست نگهداشته و شانه را عقب بدهید. قوز کردن هنگام کار طولانی با کامپیوتر سبب دردهای گردن و شانهها می شود. اگر پشتی صندلی شما قابل تنظیم است آن راطوری تنظیم کنید که کاملا به پشت شما بچسبد. همچنین ارتفاع صندلی خود را طوری تنظیم کنید که کف پاها روی زمین قرار داشته و زانوی شما در زاویۀ 90 درجه قرار داشته باشد. Keyboard و Mouse باید پایین تر از آرنج و نزدیک دستان شما قرار داشته باشد.