“مامان من یک دختر هستم!”، این حرفی
بود که جسی (جوزف) وقتی که ۴
سال داشت به مادرش گفت! وقتی که وی ۵
ساله شد دلش نمی خواست که موهایش را کوتاه کند و وقتی که ۶ ساله بود خانواده وی به این نتیجه رسیده بودند که فررند آنها
واقعا دختر است!
مادر ۴۲ ساله جسی می گوید که وقتی جسی بچه بود همیشه سعی می کرد اسباب
بازی های پسرانه خود را با اسباب بازی های پسرانه عوض کند! و وقتی که بزرگتر شد و
زبان باز کرد همیشه می گفت من یک دخترم!
بیشتر پدر مادر ها وقتی با این مشکل
مواجه می شوند، سعی می کنند که فرزند خود را از دید دیگران مخفی نگه دارند ولی پدر
و مادر جسی این کار را نکردند بلکه به وی کمک کردن که هویت خویش را بدست آورد و
وقتی که ۱۲ ساله شد مورد عمل جراحی قرار گرفت و
هورمونهای زنانه به وی تزریق شد.
با استفاده از ۸ تکنیک ارائه شده در زیر پس از مدتی درک میکنید که در زندگیتان مشکلات کمتری رخ میدهند و احساس ناامیدی کمتری به شما دست خواهد داد. در عوض به این نتیجه میرسید که موقعیتهای بیشماری پیش رویتان قرار دارند و متوجه میشوید که چگونه میتوانید از آنها به نفع خود استفاده کنید.
۱) از خود سؤال کنید که چه کاری در این شرایط جواب میدهد؟
حتی زمانی که احساس میکنید هیچ کاری از دستتان
بر نمیآید، به دقت فکر کنید و مطمئنا" یک راه پیدا میکنید که به شما کمک
کند. خوب همین امر هم جای خوشحالی دارد. حال چگونه میتوانید آنرا به کار بندید و
ارتقا دهید؟ با مطرح کردن این سؤال خودتان را از دایرهی منفیگراییهایی نظیر
"واقعا" ناامیدکننده" است، نجات دادهاید و میتوانید
بر روی نکات مثبت تمرکز کنید.
به این طریق شما راهی را پیدا کردهاید که شما
را به نتیجه میرساند و راهی را به شما نشان میدهد که بتوانید از ناامیدیها نجات
پیدا کنید. در این میان فرایند تمرکز بر روی پیشرفتها از اهمیت بالایی برخوردار
است.
هر کاری را که با موفقیت انجام میدهید،
یادداشت کنید. اگر این کار را بهصورت ماهانه انجام دهید آن وقت میتوانید دریابید
که در طول یک ماه تا چه حد پیشرفت کردهاید.
۲) رکورد کارهای خود را ثبت کنید.
هر کاری را که با موفقیت انجام میدهید،
یادداشت کنید. اگر این کار را بهصورت ماهانه انجام دهید آن وقت میتوانید دریابید
که در طول یک ماه تا چه حد پیشرفت کردهاید. خودتان از هم میزان موفقیتهایتان
شگفتزده خواهید شد. اگر هم دیدید که در لیست شما آیتمهای زیادی نوشته نشدهاند،
چشمهایتان باز میشود و متوجه میشوید که بیش از آنکه کار کنید، وقت گذرانی میکنید
و یا انرژی خود را صرف کارهای بیارزش میکنید و باید حواس خود را بیش از اینها
جمع کنید. باید به جایی برسید که لیستتان از آیتمهای مختلف پر شود تا بتوانید
پیشرفت کنید. با تهیهی لیست همچنین میتوانید به راحتی تشخیص دهید که در کدام
زمینهها مؤثرتر عمل کردهاید و در کدام قسمتها کمی ضعیف بوده و نیاز به تلاش بیشتری
دارید.
۳) بر روی عملی کردن آرزوهای خود تمرکز کنید.
هدف اصلیتان را در ذهن خود تجسم کنید. نتیجهی
مورد علاقهتان چیست؟ گاهی اوقات دور و برمان آن قدر شلوغ میشود و خودمان را
سرگرم حل درگیریها و مشکلات پیش پا افتاده میکنیم که یادمان میرود هدف اصلی
زندگیمان چیست. سعی کنید تا آنجایی که میتوانید از پرسیدن این سؤال: "چرا
چنین اتفاقی افتاد؟" پرهیز کنید، چرا که پرسیدن
این سؤال شما را در گذشته نگه داشته و جلوی پیشرفتتان را میگیرد. این سؤال هیچ
گونه راه حلی برای حل مشکل، به شما معرفی نمیکند. چیزی که باید به آن توجه داشته
باشید دو سؤال زیر است:
- این بار انتظار دارید که چه اتفاق متفاوتی روی
دهد؟
- برای رسیدن به آن نقطه چه کاری باید انجام
دهید؟
۴) هیاهو را کنار بگذارید و سادهسازی را رواج دهید.
زمانیکه برای حل مشکلی در حال تلاش هستید،
ممکن است آن قدر درگیر یافتن راه حل شوید که ناخواسته کارهای جانبی بسیار زیادی را
به آن اضافه کنید و با خودتان هم تصور کنید که ممکن است این موارد به شما کمک کنند.
شما همیشه چند حق انتخاب متفاوت دارید. فقط
کافی است بر روی راههای مختلف تمرکز کرده و آنها را در ذهن تجسم کنید.
اگر نگاهی به سایتهای اینترنتی انداخته باشید
پر است از تبلیغاتی نظیر "راههای ساده برای راهاندازی و ادارهی وب
سایت" ، "راههای آسان کسب درآمد" و.... این قبیل موارد تنها به
عنوان هیاهیو حساب میشوند و باید بدانید که حتی خواندن آنها هم ممکن است وقت شما
را تلف کند. این طور آگهیها فقط وقت شما را تلف کرده و پولهایتان را به تاراج
میدهند. آنها هیچ اهمیتی به موفقیت و یا شکست شما نمیدهند. البته بیشتر افراد
زمانی که از روند کند کار خود خسته میشوند، معمولا" به چنین مواردی روی میآورند
و تبلیغاتی نظیر "این همان چیزی است که شما نیاز دارید" و "ما همه
چیز را برای شما آسان کردهایم" روی میآورند.
اگر آیندهنگر باشید، میتوانید به خوبی پیشبینی
کنید که اگر برای ۶
ماه بر روی کار فعلی خود تمرکز کنید، آن وقت از تمام این پیشنهادهای جور به جور
منفعت بیشتری عایدتان خواهد شد. دیگر نمیخواهیم در اینجا اشاره کنیم که در صورت
رجوع نکردن به این تبلیغات، پول خود را دور نریخته و همان اندازهای که قرار بوده
بابت این تبلیغها پرداخت کنید را جمع میکنید. ببینید چه چیزی در زندگیتان
اولویت دارد و ابتدا همان را انجام دهید. هر کاری که وقت و هزینه شما را تلف میکند
و هیچ حاصلی در بر ندارد باید از برنامهی زندگیتان حذف شود.
۵) راه حلهای چند جانبه
شما همیشه چند حق انتخاب متفاوت دارید. فقط
کافی است بر روی راههای مختلف تمرکز کرده و آنها را در ذهن تجسم کنید. به
خودتان بگویید که من باید به عنوان مثال ۸ راه حل مختلف برای فائق
آمدن بر مشکل فعلی خودم پیدا کنم. تنها دانستن این مطلب که شما راه حلهای متفاوتی
پیش رویتان قرار دارند به شما کمک میکند که احساس بهتری پیدا کنید. بر طبق لیستی
که تهیه کردهاید، انتخابهای متفاوت انجام دهید و کار خود را بر روی برنامه دنبال
کنید.
بهتر است بیشتر آن وقتی را که میخواهید صرف
نگرانی و ترس و منفیبافی کنید، صرف مثبتاندیشی کنید.
۶) اهل عمل باشید
شما زمانی که به ناامیدی میرسید معمولا"
شور و اشتیاق اولیهی خود را از دست میدهید و دیگر حتی تمایلی ندارید که به موضوع
مورد نظر فکر کنید. مسئلهای که برایتان پیش آمده دشوار است، از آن ناامید شدهاید
و احساس میکنید که نمیتوانید کار به جایی ببرید. بنابراین هر کاری که شما را از
آن دور کند برایتان جالبتر به نظر میرسد. در یک چنین زمانی به دنبال این هستید
که هر طور شده از کار اصلی طفره بروید؛ اما اگر اهداف از پیش تعیین شده را داشته
باشید و مسیر مناسبی را برای خود انتخاب کرده باشید، گذر ازاین دستاندازهای کوچک
نباید شما را خسته و ناراحت کند. همانطور که توماس ادیسون گفته: "بسیاری از
افراد شکستخورده کسانی هستند که متوجه نبودهاند تا چه اندازه به اهداف خود نزدیک
شدهاند."
۷) تجسم نتیجهی مثبت
بهتر است بیشتر آن وقتی را که میخواهید صرف
نگرانی و ترس و منفیبافی کنید، صرف مثبتاندیشی کنید. بزرگترین قهرمانان ورزشی
جهان خودشان را در حالی تجسم میکنند که بدون هیچ گونه عیب و نقصی مسابقات مختلف
را به نفع خود به پایان میرسانند. هیچ جایگاهی برای شکست در ذهن این افراد وجود
ندارد. این درست همان چیزی است که شما هم باید به آن برسید. خودتان را ببینید که
به آرزوها و اهدافتان میرسید. خودتان راتصور کنید که به
آرزوهایتان رسیدهاید، چه احساسی دارید؟ چه میگویید؟ بر روی این کار وقت
بگذارید؛ این امر به شما امید میدهد تا راهتان را ادامه دهید.
۸) مثبت باقی بمانید.
معمولا" موارد مختلف به آن اندازهای که
آنها را در ابتدای کار میبینید بد نیستند. گاهی اوقات چیزها بدتر از آنچه هستند
به نظر میرسند تنها به این دلیل که ما خودمان خسته هستیم و از نظر ذهنی آمادگی
نداریم. کمی استراحت و نگه داشتن حس شوخ طبعی میتواند به شما کمک کند. این گونه
احساسها به سرعت از میان میروند و شما مجددا" به حالت عادی باز میگردید.
یک ذهن باز خیلی راحتتر میتواند راه حلهای متفاوت را پیدا کرده و آنها را به
کار ببندد تا یک ذهن کسل و خسته. یک ذهن ناامید به همه چیز این طور نگاه میکند: "فایدهاش
چیست؟" به هر حال باید همچنان بدانید که گزینههای مختلف چه هستند و بر طبق
برنامه هر یک را امتحان کنید. هدف شما این است که راه حل مناسب را انتخاب کرده،
تمام حواس خود را روی آن متمرکز کنید و سپس عکس العمل مناسب نشان دهید.
ابروها
خواهشاً هر کاری که می کنید اما به ابروهایتان دست نزنید. برداشتن ابروها اصلاً در نظر خانم ها کار خوشایندی برای یک مرد نیست. اما اگر ابروهایتان بیش از حد پرپشت و درهم برهم است از آرایشگرتان بخواهید که کمی آنها را برایتان قیچی زده و مرتب کند.
گوش ها
خیلی از مردها رو و داخل گوشهایشان هم مو در می آید اما مهم این است که این موها اصلاً خوشایند خانم ها نیستند. می توانید خیلی راحت از شر آنها خلاص شوید.
ریش و سبیل
یک ریش یا سبیل خوش حالت و مرتب شاید خیلی خیلی از صورت کامل تراشیده بهتر به نظر بیاید. اما دقت کنید که اگر ریش هایتان مثل جنگل به نظر برسند، به هیچ وجه حالب نیست.
بینی
موهای این قسمت هم درست مثل موهای گوش می باشد. بوسیدن یا نگاه کردن مردی که موهای بینی اش پیداست اصلاً خوشایند خانم ها نیست. پس موهای این ناحیه را هم با موچین های مخصوص اصلاح کنید.
پاها
خیلی از مردها روی پاهایشان بیش از اندازه مو دارند. اگر می بینید که موهای این قسمت از بدنتان درهم برهم و زشت است می توانید هفته ای یکبار آنها را اصلاح کنید.قانون جذب یکی از سلسله قوانینی است که بر زندگی ما جاری بوده ولی بسیاری از افراد از آن بیخبرند. همانند قانون جاذبه زمین که تا قبل از آنکه نیوتن آنرا کشف کند هیچ کس از آن خبری نداشت اما آن قانون به قوت خود بر طبیعت جاری بود. قانون جذب بر زندگی ما جاری و ساری است چه بدانیم و چه ندانیم، ما از آن استفاده میکنیم به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه ولی چه بهتر که آنرا بشناسیم و اهداف خود را طبق این قانون برنامهریزی کنیم.
پیشینیان ما از این قانون در زندگی خود استفاده میکردهاند بدون آنکه از آن خبری داشته باشند و به صورت ناخودآگاه خواسته های خود را برآورده شده میدیدند پس ما هم میتوانیم به راحتی از این قانون در زندگی خود کمک بگیریم.
قانون جذب میگوید : هر فکر و نیتی که ما در ذهن و دلمان میگذرانیم دارای انرژی است پس ما با فکر کردن و نیت کردن در ذهن و دل، یک پرتو انرژی به کائنات ساتع مینماییم که آن انرژی به صورت تجسم یافته به ما بازخواهد گشت و ما در واقع شکل تجسم یافته و مادی آن انرژی (فکر و نیت) را جذب میکنیم.
به عبارت ساده تر:
هرآنچه که ما تصور کنیم، آنرا تجسم یاقته (به شکل مادی) خواهیم داشت. (=عینیت یافتن ذهنیات)
و یا هر آنچه که در مورد آن فکر کنیم، آنرا به زندگی خود وارد کردهایم؛ تمرکز بیشتر، ورود آن به زندگی قطعیتر.
اما کیفیت شکل تجسم یافتۀ آنچه که ما تصورش را کرده بودیم بستگی به شدت تمرکز و توجه ما به نیت و خواستهمان دارد. به عنوان مثال اگر ما خواهان یک عدد دوچرخه هستیم، بسته به میزان توجه ما به خواستهمان، یعنی در طول روز دنبال آن بودن و پی آنرا از دوست و آشنا گرفتن، خریدن آن، شکل آنرا ترسیم کردن و خیابانها را با آن دور زدن و تمیز کردن آن و … آنرا به شکل بهتر و کاملتر – یا حتی سریعتر – جذب میکنیم.
چگونه جذب کنیم؟
اینکه چگونه میتوان خواستهها و نیات را با کمک این قانون برآورد و در واقع آنها را جذب کرد خود ساعتها جای بحث و گفتگو توسط افراد متخصص و صابنظر دارد که در این پست به ۴ مورد کلی اشاره میشود اما به زودی در پستی با مضمون “چگونه جذب کنیم و هدف گزینی و دستیابی به اهداف” به طور کامل مطرح خواهد شد.
۱ – دقیقا بدانیم چه میخواهیم (با جزئیات و مختصات).
۲ – از کائنات خواستۀ خود را بخواهیم.
۳ – چنان رفتار کنیم که گویا هم اکنون و مدتی است که این خواسته برآورده شده است.
۴ – آمادۀ دریافت خواستۀ خود باشیم و خواسته را بحال خود رها کنیم (وابسته نشویم).
چه چیزهایی در روند قانون جذب تاثیرگذارند؟
چندین عامل وجود دارد که بر رویۀ جذب خواستهها و نیات ما تاثیرگذارند و در اینجا به چند مورد آن اشاره مینمایم.
۱ – اعتقاد کامل به قانون جذب و قدرت فکر : به این معنا که هر چقدر اعتقاد ما به این قانون عمقیتر و شدیدتر باشد، روند نیل به اهداف و خواستهها سریعتر و با کیفیتتر بوده و باعث برانگیختن کمک کائنات میشویم.
۲ – اعتقاد به اینکه در این هستی هرشخصی و هرچیزی در روند نیل به اهداف و خواستهها به کمک ما میآیند : این مسئله خیلی مهم است. وقتی ما بدانیم که از لحظهای که سرمان را از بالشت جدا میکنیم تمام هستی منتظر ارادۀ ماست تا به کمکمان بیاید، خیلی بهتر جذب میکنیم. اصلا باید مطمئن باشیم که تمام کائنات دوست دارند که ما به خواستۀ مثبتمان برسیم. هیچ چیزی و هیچ شخصی و هیچ جریانی نیست که در جهت مخالف ما حرکت کند. مخالفتهای سطحی هم در جریان موافق ما هستند. برای مثال حتی کلاغ روی درخت هم به ما کمک میکند تا کاغذ آگهی فروش اقساطی دوچرخه را برایمان پایین بیندازد. حتی همسایهای که عمری با او مشاجره داشتهایم نیز یک روز دوچرخهاش را به خاطر گم کردن کلیدش در خانۀ ما میگذارد…
۳ – نیت و هدف ما باید مثبت و در جهتی بوده که به ضرر کائنات نباشد : این قسمت نیاز به توضیح خاصی ندارد ولی برای مثال ما به ندرت خواستۀ دزدی بانک سر کوچه را با کمک قانون جذب طلب میکنیم!
۴ – خالق کائنات را فراموش نکنیم : بعضی اوقات ما به شدت مطمئنیم که فقط و فقط باید به خواستهای که مد نظرمان بوده برسیم اما میبینیم که خواستۀ خود را به نوعی دیگر دریافت نمودهایم. مثلا به جای دوچرخه سه چرخه گیرمان آمد و یا یک موتورسیکلت که این قضیه به صلاح ما شکل خواهد گرفت ( تشخیص خالق کائنات و او که بهتر از هرکسی خیر و شر ما را میداند).
منبع: پورعلی.نت عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی به سرانجام رسانی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی به سرانجام رسانی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است .
(نظریه Transactional Analysis)
شاید شما هم از رفتارهای آدمیان به شگفت آمده باشید. اگر با نظریه تحیلی عاملی”اریک برن” آشنا شوید ، خود و دیگران را بهتر درک کرده و می توانید رفتارتان را بهبود بخشید. ضمنا کمتر نسبت به رفتار دیگران متعجب می شوید. در این نظریه شخصیت هر فردی از بخش تشکیل شده است. ولی در هرفردی یکی از این بخشها غالب هست ، لذا بیشتر کارهای فردی از بخش غالب سرچشمه می گیرد. در ادامه به توضیح مفصل این سه بخش شخصیت می پردازیم. ارک برن می گوید رفتارها ، افکار ، احساسات و عواطف مختلف انسان از بخش های مختلف شخصیت وی سرچشمه می گیرد. وی اجزاء شخصیت انسان را به ۳ بخش تقسیم می کند....
۱ – حالت من کودک child ego stage
۲ – حالت من والــد parent ego stage
۳ – حالت من بالــغ ego stage adult
۱ – حالت من کودک child ego stage
۱ – حالت من کودک
کودک به هنگام به دنیا آمدن ،احساس های درونی و نیازهایی دارد که منجر به رفتارهایی در وی می شود . مثلا با گرسنه بودن، می گرید . و با تامین بودن ، می خندد…. و این حالت در کودکی پایان نمی پذیرد و تا بزرگسالی در افراد مختلف به انحاء مختلفی ادامه می یابد.
این بخش شخصیت بدون هیچ تدبر ، فکر یا بررسی جوانب ، فقط با احساسات و لذات سرو کار دارد . پیوسته به دنبال لذت جویی و دفع درد و رنج است.
سه خاصیت کلی << حالت من کودک >> عبارت است از:
۱ – هرگز از لذت جویی سیر نمی شود.
۲ – آینده را نمی بیند.
۳ – خواسته اش را به تاخیر نمی اندازد.
احساسات منفی ، خلاقیت ، کنجکاوی ، علاقه به دانستن ، اصرار به تجربه کردن و احساس کردن از جمله خصوصیات حالت من است. این بخش از شخصیت فرد را وا می دارد که هر چیزی را شخصا خودش تجربه کند . اصلا خویشتن دار نیست و به عواقب احتمالی رفتارش توجهی ندارد.
تمایلی به رعایت قیود اجتماعی ، عرف ، مذهب ، قانون ، تعقل و… ندارد….
۲– حالت من والد
در سالهای اولیه کودکی ( مخصوصا ۵ سال اول ) ، باید و نباید های زیادی از طرف والدین به کودکان تحمیل شده یا یاد داده می شود.
این مجموعه عظیم از وقایع خارجی و تحمیلی غیر قابل سئوال در حالت من والد کودک ثبت می گردد. و در آینده بخشی از شخصیت فرد را تشکیل می دهد.
این بخش شخصیت ، مسئول خشک و متعصب کارهای انضباطی فرد ، قانون مداری ، باید ها و نبایدها در افراد مختلف است. وقتی فردی بدون توجه به احساسات و عواطف ، یا بدون توجه به تعقل و منطق به امری مبادرت می کند و یا صحبت می کند و یا دیگران را مجبور به انجام چنین اموری می نماید از این بخش شخصیت خود استفاده می کند.
همانطور که بعدا خواهیم گفت . ۳ بخش شخصیت در هر فرد وجود دارد ولی مقدار اثر گذاری آنها از فردی به فرد دیگر فرق می کند. همچنین حاکمیت شخصیت در هر فرد ممکن است به عهده یکی از این اجزاء باشد که هر کدام طبیعتا حکومتهای متفاوتی را بنا خواهند گذاشت. پس شخصیت افراد متفاوت خواهد شد.
شاید شما کسانی را دیده باشید که برای آنها زندگی کار است و کاراست و کار .
و یا کسانی را دیده باشید که بسیار سخت گیر و منضبط هستند به مانند یک نیروی نظامی مقید به تریبت و توالی خاصی هستند و هیچ انعطافی را در زندگی نمی پذیرند.
این افراد باید سر ساعت خاصی بیدار شوند یا به رختخواب بروند و استثنائی بر این امر قائل نیستند.
اضافه کاری و غرق شدن در کارهای جدی چنان است که تفریح و سرگرمی خانواده ، دوستان و فرزندانشان بی اهمیت جلوه می کنند. جلسات متعدد دارند. قرارهای متعدد دارند. در شیوه تربیتی سخت و خشک و متعصب عمل می کنند.دیدن خنده آنها مانند خورشید گرفتگی هر چند سال یکبار در یک زمان کوتاه اتفاق می افتد و البته آنها هم روی نظم معین خودش که می توانید رصد کنید.
( فراموش نکنید شخصیتی نداریم که فقط همین یک جزء را داشته باشد ولی شخصیت های زیادی در فرهنگ و جامعه ما هستند که این بخش بر سایر بخشهای شخصیت غلبه داشته و آنها را زیر حکومت خود دارد.)
۳ – حالت من بالغ
این بخش شخصیت مخ شخصیت است. در واقع مجموعه ای از احساسات ، نگرشها و طرحهای رفتاری خود مختار و مستقل است که فرد را با واقعیتهای موجود تطبیق و هماهنگی می دهد.
این بخش شخصیت است که :
- تجزیه و تحلیل می کند.
- آینده نگری می کند.
- میان احساسات و تعقل فرد تعادل برقرار می کند.
- احتمالاتی را که برای حل و فصل موثر دنیای خارج ضروری هست محاسبه می کند.
- فعالیتهای دو بخش قبلی ( کودک و والد ) را تنظیم می کند و واسطه عینی شدن میان آنهاست
در واقع شخصیت کامل انسانی ، شخصیتی هست که ۳ بخش فوق ( کودک – والد – بالغ ) توام به صورت متعادل در آن حضور داشته باشد. لیکن رئیس بخش بالغ باشد و با روشنفکری در جای خود به کودک و در جای خود به والد اهمیت دهد. و شخصیت را با تجزیه وتحلیل متعادل نگه دارد.
سرنخهای شناسایی شخصیت
● چه بخشی از شخصیت شما بر شما حاکم است؟
از دید ارک برن شخصیت ما از تعامل ۳ جزء مختلف ( ۱ – کودک ۲ – والد ۳ – بالغ ) تشکیل شده است . همچنین توضیح داده شد که خصوصیات هر یک از این ۳ بخش چگونه است و اگر هر کدام بر شخصیت یک فرد حاکم شود آن شخص چگونه رفتار می کند ، احساس می کند ، فکر می کند و یا صحبت می کند.
● هر یک از سرنخهای زیر نشان دهنده یکی از بخشهای سه گانه شخصیت است:
۲ – جزء والد
الف ) سرنخهای کلامی :
- دیگه نمی تونم
- جونم به لب رسیده
- گوش کن ، همیشه هم یادت باشه
- قیودی مثل : هرگز ، همیشه ، هیچ وقت
- آخه چند دفعه بهت بگم
- می خوام ته و توی این موضوع را در آورم، برای اولین و آخرین بار
- بیشتر کلمات تنبیه کننده یا تشویق کننده استفاده می کنند مثل : بی شعور ، مسخره ، بد ، نفرت انگیز ، وحشتناک ، تنبل ، مزخرف ، بی خود ، طفلک ، جرات نمی کنه ، خوشگل ، نکن ، عیب نداره ، باز دیگه چه شد ، بازم و کلمه های باید و مجبور است.
ب ) سر نخهای جسمانی :
- اخمها و چین های پیشانی
- سر تکان دادن
- نگاه ترس آور
- انگشت روی لبها نهادن
- دستها روی سینه گذاشتن
- آه کشیدن
- لبهای در هم فشرده
- انگشت سبابه که اشاره می کند.
کسانی که بخش والد شخصیتشان بر آنها حاکم هست. افراد جدی ، خشک ، کاری و غیر قابل انعطاف هستند. آنها محکم حرف می زنند و کمتر اهل مشورت هستند. گویا همیشه حق همان است که از دهان آنها در می آید و در این مسئله حتی تردید هم نمی کنند ، چه برسد به اینکه بخواهند مشورت دیگران را قبول کنند. بر خلاف دسته اول ( کسانی که جزء کودک شخصیت بر آنها حاکم است) ، این افراد به جای لذت طلبی ، فقط به دنبال واقع نگری ، آینده نگری و سخت کوشی هستند. معمولا خانواده این افراد از دستشان کلافه اند.
از تفریح و … در زندگی آنها اثر زیادی به چشم نمی خورد. بکن و نکن ها و دستورات متوالی آنها اطرافیانشان را در فشار می گذارد. گوش شنوای زیادی ندارند. فقط به هدف می اندیشند و هیچ انعطافی را با دیگران نشان نمی دهند.
زندگی تک بعدی آنها ، اگر چه بر خلاف گروه اول است ولی چون تک بعدی هست رضایت خودشان و دیگران را به همراه ندارد و آرامش آنها مخدوش است.
خود و اطرافیانتان را از نظر این سرنخها مورد دقت قرار دهید
۳ – سرنخهای جزء بالغ شخصیت:
- کلماتی که نشان دهند تجزیه و تحلیل و بررسی هست. مثل :
- چرا ؟ چه ؟ کجا ؟ کی ؟ چطور ؟ چقدر ؟ از چه طریق ؟
- استفاده از قیودی مثل : تا حدی ، احتمالا
- کلماتی که انعطاف فرد را نشان می دهد: به نظر من ، من فکر می کنم.
- کلماتی که نشان دهنده تامل و صبر است؟ تا فردا بررسی می کنم . صبر کنم بیشتر ارزیابی کنم
● خلاصه و نتیجه گیری:
اگر بخواهید در زندگی لذت ببرید و به آرامش برسید باید قسمت بالغ شخصیتتان بر شما حکومت کند. (البته منظور این نیست که دو بخش کودک و والدتان از بین بروند.)
در واقع این جزء بالغ است که شما را متعادل می سازد . یعنی تا حدی کودک وجودتان را ارضاء و شاد می کند . ولی نه آنقدر که فرامین والد شخصیت را زیر پا بگذارد و موجب شود پیشرفت و موفقیت و آینده نگری فرد به خطر بیفتد.
قسمت بالغ شخصیت ، مخ متفکر و مرکز کنترل شخصیت هست که با تجزیه و آنالیز موقعیت های گوناگون سعی می کند آنها را با درون فرد سازگار کند.
- اگر متعصب هستید
- اگر دائما فقط به فکر لذت بردن هستید و به آینده توجهی ندارید
- اگر فقط به فکر خودتان هستید
- اگر انتقاد پذیر نیستید
- اگر در برابر مشکلات همیشه به شیوه تکراری از یک روش منسوخ استفاده می کنید
بدانید که قسمت بالغ شخصیتتان بر شما حاکم نیست.
از طرف دیگر اگر همیشه فقط با سخت کوشی اتان همه را خسته کردید و فقط به دنبال ثروت ، قدرت ، پیشرفت و علم هستید و هیچ وقتی به خود و اطرافیانتان برای لذت بردن ، نمی دهید ، بازهم بدانید که قسمت بالغ شخصیتان کنترل شما را به عهده ندارد.
گل علاوه بر سمبل زیبایی، یکی از هدایایی است که نشان دهنده احساسات و عواطف انسان در شرایط مختلف است. هدیه دادن گل برای هدیه گیرنده احساس خوشایندی را به وجود می آورد که معمولا نشانه علاقه و صمیمیت هدیه دهنده محسوب می گردد و باعث زینت و شادابی محفل نیز می شود. بهترین استفاده ای که می توان از این هدیه شادی بخش نمودآن است که گل های مختلف را در معانی متفاوت به عزیزانمان و آن هایی که دوستشان داریم هدیه بدهیم. این کار موجب می شود تا موجی از شادمانی و احساس صمیمیت و رضایت در وجود آن ها به حرکت درآید و غم و اندوه و مشکلات را مورد هجوم قرار دهد، علاقه افزایش می یابد و محبت ها پایدارتر می شود.
گل لطیف است و احساس لطافت را در روح انسان ها دوچندان می کند و رایحه خوش آن تمام وجود فرد را دگرگون می سازد. اهدای گل نیاز به مناسبت ندارد و بد نیست بعضی وقت ها شاخه ای گل به همسر، مادر، پدر، خواهر، برادر، فرزند و همکار و آن هایی که دوستشان داریم هدیه بدهیم. با اهدای گل عواطف و احساسات خود را بیان کنیم و دیگران را شگفت زده نماییم. دست کم با این کار طراوت، شادابی، خنده و صمیمیت جای سلام و احوالپرسی روزمره و تکراری مارا خواهد گرفت و در وجود طرف مقابل غوغایی شگفت انگیز به پا خواهد شد.
کاربرد گل در کشورهای مختلف
در اغلب کشورهای اروپایی مرسوم است کسانی که به میهمانی شام دعوت می شوند برای تشکر از خانم میزبان چند شاخه گل به او هدیه دهند. در ژاپن هر گل معنای مختلفی دارد و در موارد مختلف مردم آن کشور از گل استفاده های فراوان می کنند. آن ها به پرورش گل علاقه زیادی دارند و در گل آرایی از استادان توانمند و برجسته ای برخوردارند. ژاپنی ها هرسال جشن گل برگزار می کنند و اغلب عشاق آن کشور باتوجه به این که هر گل معنا و مفهوم خاصی دارد احساس خود را با آن بیان می کنند و بانوان آن سرزمین هم برای نشان دادن درخواست و نظرات خود از گل هایی که به همان معنا هستند بهره می برند. در این کشور گل داودی نشانه طول عمر است و در مراسم بازنشستگی افراد یکدسته گل داودی به آن ها هدیه می دهند و به این ترتیب برای او زندگی طولانی آرزو می کنند. اهدای شکوفه گیلاس یادآور آن است که زندگی زودگذر است و نباید آن را سخت گرفت و موجب آزار و اذیت دیگران شد.
البته یونانی ها اولین ملتی بودند که برای گل های مختلف معانی مشخصی تعریف کردند و در زندگی خصوصی و اجتماعی از آن استفاده نمودند. بعد از آن رومی ها از این روش استقبال کردند و سایر مردم جهان کم و بیش آن را پذیرفتند.
در کشور ما هم گل ها کاربدهای مختلفی دارند و هر گل به عنوان نوعی نماد و نشان مشخص مورد استفاده قرار می گیرد. ایرانی ها معمولا از گل برای ابراز علاقه به جنس مخالف، جشن و میهمانی ها، تبریک به عروس و داماد، عیادت مریض، کسی که خانه جدید خریده است یا فرزندی به دنیا آورده استفاده می کنند.
گل لاله در کشور ما طرفداران زیادی دارد و در رنگ های مختلف پرورش می یابد. جشنواره گل لاله پایان بهار هرسال باحضور اغلب طرفداران داخلی و خارجی برگزار می شود و عرضه آن در سطح کشور گسترش می یابد که با استقبال بی نظیر ایرانیان مواجه می شود.معنای گل ها
معنای گل ها در ادوار مختلف متفاوت بوده است. مثلا گل رز که مورد علاقه اغلب افراد بوده است در دوره رنسانس سمبل شهادت و عشق آسمانی و بعد از آن نشانه آرامش، نعمت و صلح بوده است. این گل در مصر باستان نشانه تقوی و پاکدامنی و در عهد یونانی ها نشانی مقدس بوده و رومی ها آن را به عنوان سمبل فتح و پیروزی می شناخته اند. اما گل رز امروزه همه جا معنای عشق و زیبایی دارد.
در اغلب کشورها گل ها از معانی یکسانی برخوردار شده اند که دانستن آن ها استفاده به موقع از معانی آن می تواند در بهبود ارتباط نقش موثری داشته باشد.
گل بنفشه به معنی نجابت و کم رویی، اندیشه ناگفته ، پاکدامنی ، فروتنی
گل شقایق: اختلاف
گل سرخ: عشق و زیبایی
رز سیاه : مرگ و تسلیت
رز سفید : عشق مبارک و فرخنده
رز کاملاً شکفته : تعهد و دوست داشتن
دسته گل رز : قدردانی
ترکیبی از گل رز سفید و سرخ : سازش، اتحاد
سوسن: ملاحت و زیبایی
سوسن سفید: دوشیزگی و پاکیدامنی
خشخاش: تنبلی و سستی
شکوفه پرتقال: علاقه به ازدواج
سنبل: اندوه و تاسف
شب بو: عشق در حال سیه روزی و بدبختی
زنبق سفید: عفت و پاکدامنی
کاملیای سفید : قابل ستایش و پرستیدنی
کاملیای صورتی: در آرزوی رسیدن به یکدیگر
کاملیای قرمز : عشق آتشین
نیلوفر آبی : حقیقت
آنتوریوم: عشق ، علاقه و محبت
داوودی : تو دوست فوق العاده من هستی
آفتابگردان : ستایش ، غرور و پرستش
نرگس : غرور و خودبینی
نرگس زرد : احترام
اقاقیا : عشق پاک
کاکتوس: پایداری و استقامت
لاله : عاشق واقعی
مریم : لذت بردن
میخک : جواب مثبت به درخواست عشق
قاصدک : وفاداری ، خوشبختی و صداقت
نسترن : احساس همدلی و تقاضای دوست داشتن
پامچال : بدون تو ادامه زندگی را نمی خواهم.
یاسمن : شادی و دلپذیری
رزماری : یادآوری خاطرات گذشته
البته تعداد شاخه های دسته گل اهدایی هم معنای مختلفی دارد:
یک شاخه گل: توجه
سه شاخه گل: احترام
پنج شاخه گل: علاقه و محبت
هفت شاخه گل: عشق10 شاخه گل لاله نشانه یک عشق بی نظیر و ماندگار می باشد.
علاقه و توجه به گل تا اندازه ای اهمیت دارد که برخی ملت ها از گل به عنوان علامت کشور خود استفاده کرده اند.
بلژیک: گل آزالیا
انگلستان: رز
رومانی: رز
هلند: لاله
کانادا: برگ افرا
یونان: بنفشه
چین: نرگس
مصر: نیلوفرآبی
ایران: گل سرخ
مکزیک : کاکتوس
لیتوانی: رو
ژاپن: داودی
هندوستان: نیلوفر
اسپانیا: درخت انار
لهستان: گل گندم
پاراگوئه: شکوفه پرتقالسرهنگ معمر قذافی
معمر در زبان عربی به معنای مهندس است و معمولا توسط افراد قبل از نام خانوادگی افراد تحصیل کرده در رشته مهندسی عمران و ساختمان بکار میرود ، اینکه ایا نام کوچک پادشاه لیبی معمر است و یا این واژه لقب او است معلوم نیست ، ولی آنچه مسلم است پادشاه هشتاد و چند ساله لیبی که مانند هنرپیشه های سینمایی هر روز گریم میکند دارای ناهنجاری رفتاری بسیاری است ، مثلا گفته میشود او تا کنون در هیچ یک از دیدارهای رسمی یک لباس را دو بار نپوشیده است ، حال بماند که هر یک از لباسهای ایشان حکایت خاص خود را دارد و یا ایشان در اجلاس چند روز پیش سازمان ملل در نیویورک بجای استفاده از پانزده دقیقه وقت اختصاصی خود یکصد دقیقه سخنرانی نمود که بیش از نود دقیقه آن فحش و ناسزا بود بطوریکه مترجم وی پس از سی و پنج دقیقه ترجمه همزمان کم آورد و شخص دیگری جایگزین او شد . . .
بد نیست بدانید سالها است که او جز در کاخ خودش در هیچ عمارت دیگری اقامت نمیکند و هر گاه برای سفرهای خارجی به دعوت روسای کشورهای دیگر به خارج از لیبی سفر میکند چادر و خیمه و خدم و حشم فراوان خود را به همراه میبرد ، جند سال پیش در سفر به فرانسه در فضای سبز کاخ الیزه (یا ورسای) خیمه و بارگاه خود را برپا نمود و سوژه مناسبی برای خبرنگاران و مطبوعات شد و شایعات فراوانی را به دنبال داشت در سفر اخیر به نیویورک هم ابتدا در پارک ملی نیویورک چادر زدند که ماموران پلیس به دنبال اعتراض برخی از اهالی مبنی بر امنیتی شدن فضای پارک پلیس هیئت لیبیایی را مجبور به جمع کردن خیمه ها نمود (حق و حقوق شهروندی در آمریکا را ملاحظه بفرمایید) و نهایتا هیئت لیبیایی فضای سبز چند هکتاری منزل یکی از ثروتمندان را در حومه نیویورک به مبلغ گزافی برای چند روز اجاره نمود و آنها چادر پادشاه لیبی را در این ملک برپا نمودند . . .
آنچه مسلم است پادشاه لیبی در سن هشتاد سالگی بسیار علاقه دارد که سوژه مطبوعات و رسانه ها باشد ولی شاید از همه جالب تر کادر حفاظتی و محافظین وی باشد ، کادر حفاظتی وی که بسیار ورزیده و جوان بوده پس از آزمونهای فراوان و گذراندن دوره های سخت انتخاب شده و بیش از چهارصد نفر میباشند که در شیفت های چهل نفره مسئول حفاظت از جان وی را برعهده دارند و در سفر نیویورک هنگامی که پادشاه لیبی برای خرید سوغاتی به یکی از فروشگاههای شهر نیویورک رفته بود این کارولن چهل نفره (البته به همراه تعداد بیشمار پلیسهای محلی) باعث راه بندان و ایجاد ترافیک در شهر نیویورک شد ، کادر حفاظتی ایشان که بر خلاف دیگر محافظین هیچگاه لباس شخصی (در حال شیفت و محافظت) نمیپوشند همگی از میان دختران مجرد انتخاب شده اند و تا زمانی که در خدمت هستند حق ازدواج ندارند . . . از چه طریق و راهی متوجه بشویم که چه رنگی به ما میآید؟ و چه رنگی به ما نمیآید؟
انسانهای دارای پوستهای مختلفی هستند: پوستهای روشن، تیره، گندمی و.... هم چنین دارای رنگ موهای متفاوتی هستند: روشن، بلوند، شرابی، مشکی و .... .
بعضی از رنگها هستند که نسبت به رنگهای دیگر بیشتر به شما میآیند و هنگامی که این رنگها را میپوشید : زیبا تر ، شیک تر به نظر میآید .
به شما توصیه میکنیم قبل از اینکه لباس جدید خود را خریداری کنید حتما این مقاله را بخوانید و رنگهایی که شما را زیباتر نشان میدهند را بشناسید ، خرید خود را آغاز کنید :
1- تصور کنید که وارد یک بوتیک لباس فروشی شده اید ، از یک مدل لباس خوشتان آمده است و آن مدل لباس دارای چند رنگ متفاوت هستند ، شما از دو یا سه رنگ آن لباس خوشتان میآید اما نمیدانید از بین این چند رنگ کدام را انتخاب کنید ؟ چه باید کرد ؟ توصیه میکنیم که لباس مورد نظر را با رنگهای مختلف در زیر صورت خود بگیرید ، اثری که رنگ مورد نظرتان بر روی صورت شما میگذارد دقت کنید و مشاهده کنید آیا رنگ صورت شما را باز میکند ، یا اینکه رنگ صورتتان را تیره تر میکند ; رنگ لباسی که انتخاب می کنید باید به نحوی باشد که پوست صورت شما را باز و روشن کند . اگر رنگ صورتتان تیره شد ، حالت و فرم چشمهایتان عوض شد ، یا اینکه موج خستگی یا تیره گی را بر صورت شما گذاشت ، شما باید به این نتیجه برسید که این رنگ به شما نمیآید به خاطر رنگ پوستتان ، رنگ موهایتان و یا رنگ چشمانتان و ..... . پس بهتر است رنگ دیگری را انتخاب کنید .
2- آیا رنگ پوست تاثیر بسزایی در انتخاب رنگها برای شما دارد ؟ بله رنگ پوست تاثیر بسزایی در انتخاب رنگها دارد . اگر رنگ پوستتان سفید یا تیره باشد ، رنگهایی را که انتخاب میکنید تفاوت دارد ، البته علاوه بر رنگ پوستتان ، رنگ موهایتان نیز تاثیر بسزایی دارد . برای مثال هنگامی که رنگ موهایتان مشکی بود یک رنگ خاص به شما نمیآمده اما اکنون که رنگ موهایتان تغییر داده ، همان رنگ قبلی کلی به شما میآید و صورت شما را کلی تغییر داده است ، و شیک تر شده اید .
3- آیا رنگ موهایتان نیز تاثیر بسزایی در انتخاب رنکها برای شما دارد ؟ معمولا رنگ موهای اولیه هر کس ، و رنگ موی طبیعی که خداوند به انسانها هدیه کرده است آن رنگ مناسب ترین و بهترین رنگ میباشد ، اما یک سری از افراد با رنگ مویی که مخصوص خودشان و ذاتی میباشد ، جلوه و ظاهر خوبی پیدا نمیکنند برای همین مجبور میشوند که موهایشان را رنگ کنند . اما از کجا متوجه شویم که چه رنگی به ما میآید ؟
اگر میخواهید متوجه شوید که موهایتان باید به چه رنگی باشد که به شما بیاید باید به سه عاملی که در زیر برایتان توضیح میدهیم دقت کنید :
1- رنگ چشمانتان ، 2 – رنگ پوست صورتتان 3- رنگ ذاتی موهایتان
دقت کنید تا بتوانید به این موضوع پی ببرید و رنگ مناسب را انتخاب کنید . ترکیب سه عامل گفته شده راهی مناسب است ، و شما را در انتخاب بهترین رنگ یاری میدهد .
4- به افرادی که دارای رنگ موهای خاکستری هستند چه رنگهای میآید ؟ اگر میخواهید افراد زیادی جذب شما شوند و توجه بیشتری را جلب کنید توصیه میکنیم که رنگهای سرد ، آرام و ملایم بپوشید . لازم به ذکر است رنگهای سرد و تند را نپوشید بهتر است رنگهای سرد و ملایم را بپوشید تا با رنگ موی شماهارمونی و تطبیق بیشتری داشته باشند تا شما را زیباتر نشان دهند ، نه اینکه کاملا بر ضد هم باشند .
رنگهایی مانند : آبی آسمانی ، صورتیهای کم رنگ ، رنگهای پوست پیازی ، لیموییهای ملایم ، بنفشهای کم رنگ ، گلبه هی ، سبز ، مشکی ، سفید ....
5- اگر رنگ موهایتان کمی روشن تر از خاکستری است ، دیگر رنگهای سرد را به شما پیش نهاد نمیکنیم ، بر عکس رنگهای پر رنگ و گرم را به شما پیش نهاد میکنیم .
رنگهایی مانند : سبز زمردی ، قرمز کبود ، قرمز ، مشکی ، سفید ، را به شما توصیه میکنیم و رنگهایی مانند : برنز ، رنگهای خاکی و رنگهایی در این سبک بپرهیزید .
6- به افرادی که دارای رنگ موهای مسی هستند چه رنگهای میآید ؟ شما نباید رنگهای سرد و ملایم را بپوشید بلکه باید لباسهایی را که انتخاب میکنید از جمله رنگهای گرم و تند باشند.
رنگهایی مانند : بنفش ، قرمزهایی که کمی تیره باشند به شما جلوه ی خوبی را خواهند بخشید . رنگهای که در این درجه بندی رنگی قرار دارند و در این ردیف قرار میگیرند را میتوانید انتخاب کنید . رنگهایی مانند : سبزهای لجنی ، زرد پر رنگ ، نارنجیهای آتشین ، …. شما با پوشیدن این رنگها زیباتر و شیک تر جلوه خواهید کرد . در عوض رنگهایی مانند : آبی نفتی ، خاکستری ، از جمله رنگهای هستند که به شما نمیآیند.
جوک مردانه
خداوند دید مرد گرسنه است نان را آفرید دید تشنه است آب را آفرید دید در تاریکی است نور را آفرید دید هیچ مشکل دیگه ای نداره زن را آفرید!
بیشتر مردها 2 آرزوی بزرگ دارند، اول داشتن خونه، دوم داشتن ماشین برای فرار از خونه!
مثل هندی : ریشه ی تمام نزاعها سه چیزند : زر ، زن ، زمین .
ضرب المثل ژاپنی: زنهای زشت همیشه در عشق صمیمی هستند.
سریع ترین دوربین جهان اختراع شد . این دوربین می تونه از خانوم ها در لحظه ای که دهانشون بسته است عکس بگیره !
ضرب المثل روسی: دو چیز همیشه باید تازه باشند؛ عشق و تخم مرغ !
ضرب المثل آمریکایی: سه چیز را زود به زود عوض کن؛ زن، عشق و پیراهن زیر!
مثل چینی :اگر میخواهی برای یک روز معذب باشی مهمانی کن و اگر می خواهی برای یک سال معذب باشی پرنده نگاهدار و اگر می خواهی مادام العمر معذب باشی زن بگیر.
جوک زنانه
کابینه زندگی مشترک: زن=وزیر سلب آسایش ، شوهر= وزیر کار ، مادر زن= وزیرجنگ ، مادر شوهر=وزیر اغتشاشات ، خواهر زن= جاسوس دو جانبه ، خواهر شوهر= وزیراطلاعات و بازرسی ، پدر زن= وزیر ارشاد ، پدر شوهر= رئیس تشخیص مصلحت !
می دونی بزرگترین مجرد بودن چیه؟ از هر طرف تخت که عشقت بکشه می تونی بیای پایین!
به زی زی (زن زلیل) می گن: ای زی زی (زن ذلیل)! چرا تو شستن ظرف ها به زنت کمک می کنی؟ میگه خوب اونم تو شستن لباس ها کمکم می کنه!
بچه: مامان! شاهزاده رویاها با اسب سفید یعنی چی؟ مامان: یعنی یه خری مثل بابات!
روز قیامت خدا می گه مردی زن ذلیل برن اون طرف وایستن بقیه این طرف. همه مردا می رن تو قسمت زن ذلیل ها وی میستن به جز یک نفر. خدا هیجان زده می شه کلی اون مرد رو تشویق می کنه و بعد ازش می پرسه: تو چرا نرفتی اون طرف؟ آقاهه می گه: زنم گفته همین جا وایسا جُم نخور تا من برگردم.
وقتی زنت خونه نیست چه کار میکنی؟ استراحت. وقتی هست چی؟ استقامت!
اگر دیدی مردی در ماشین رو بری خانمش باز کرد مطمئن باشید که یا ماشین نو است یا خانم!
**************************************
کجا می شینی
لطیفه (جوک) . لطیفه های تاریخ گذشته
از غضنفر میپرسن: شما کجای تهران میشینید؟ میگه: هرجا که خسته شم!...
به یارو میگن: با «ابریشم» جمله بساز. میگه: هوا ابری شم خوبه!
غضنفر می ره امتحان رانندگی، افسر بهش می گه حرکت کن.
غضنفرمی زنه دنده عقب!
افسر میپرسه چرا دنده عقب می ری؟
می گه می خوام خیز بگیرم!
از یارو می پرسن خواهرت دختر زائیده یا پسر؟
میگه به من اطلاع ندادن, هنوز نمیدونم دایی شدم یا خاله
یارو رو داشتن میبردن اتاق عمل. ازش میپرسن:همراه داری؟ میگه: اره دارم خاموشش کردم!!!
یه سوسک میفته تو دستشوی میگه منو این همه خوشبختی محاله!
دستت رو بذار رو یه طرف صورتت ....... گذاشتی !؟
خوب به این پدیده میگن ماه گرفتگی!
این شعر و تصنیف زیبای اون رو همه ی ما حداقل یک بار خوندیم و شنیدیم.
شعری زیبا از مهرداد اوستا :
وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم
اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم
کی ام، شکوفه اشکی که در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شکفتم، به روی شکوه دویدم
مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم
چو شمع خنده نکردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم
بجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم
نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل
ز دست شکوه گرفتم، بدوش ناله کشیدم
جوانی ام به سمند شتاب می شد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم
به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم
وفا نکردی و کردم، بسر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ولی داستان عشق و خیانتی که باعث سروده شدن این شعر شد به گوش کمتر کسی رسیده.
من این داستان رو از زبان استاد ادبیات دوره ی پیش دانشگاهیم که از اساتید دانشگاه هستند شنیدم
و به دلیل زیبا ، غم انگیز و جالب بودن ، این جا برای شما بازگو می کنم .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مهرداد اوستا در جوانی عاشق دختری شده و قرار ازدواج می گذارند.
دختر جوان به دلیل رفت و آمد هایی که به دربار شاه داشته ، پس از مدتی مورد توجه شاه قرار گرفته و شاه به او پیشنهاد ازدواج می دهد.
دوستان نزدیک اوستا که از این جریان باخبر می شوند، به هر نحوی که اوستا متوجه خیانت نامزدش نشود سعی می کنند عقیده ی او را در ادامه ی ارتباط با نامزدش تغییر دهند .
ولی اوستا به هیچ وجه حاضر به بر هم زدن نامزدی و قول خود نمی شود .
تا اینکه یک روز مهرداد اوستا به همراه دوستانش ، نامزد خود را در لباسی که هدیه ای از اوستا بوده ، در حال سوار شدن بر خودروی مخصوص دربار می بیند...
مهرداد اوستا ماه ها دچار افسردگی شده و تبدیل به انسانی ساکت و کم حرف می شود.
سالها بعد از پیروزی انقلاب ، وقتی شاه از دنیا می رود ، زن های شاه از ترس فرح ، هر کدام به کشوری می روند و نامزد اوستا به فرانسه .
در همان روزها ، نامزد اوستا به یاد عشق دیرین خود افتاده و دچار عذاب وجدان می شود .
و در نامه ای از مهرداد اوستا می خواهد که او را ببخشد.
اوستا نیز در پاسخ نامه ی او تنها این شعر را می سراید.
حالا یک بار دیگه شعر رو بخونید ...
منبع: وبلاگ سیب های کال