صفحه ها
دسته
برخي از نوشته ها
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1027280
تعداد نوشته ها : 446
تعداد نظرات : 419
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
 

   بیشتر مردها زنها را انسان هایی مرموز می دانند. البته خانم ها هم از این وضعیت خوشحال هستند و احساس رضایت می کنند! اما در ذهن بیشتر آنها این افکار غوطه ور است: "واقعاً چه اتفاقی می افتد اگر همه ی واقعیت و رازهای زندگیم را به همسرم بگویم؟"  "آیا با بیان این واقعیتها او بیشتر می تواند مرا درک کند؟"  از همه مهم تر اینکه "شاید اگر او حقایق را بداند، کمتر مرا سرزنش کند."

 

شاید اگر اجازه دهید همسرتان حداقل بصورت مختصر به رازهای درونی شما و علت مخفی کردن آن پی ببرد به نفع شما خواهد بود و تا حدی زیاد از این استرس و نگرانی خلاص می شوید (البته این به نفع مردها نیز است، چرا که، داشتن یک خانم خوشحال و خوشرو همیشه برای آنها خوشایند تر است.)

  

در اینجا به ده مورد از مخفی کاری های خانم ها از زبان خودشان اشاره می کنیم که بعضی از آنها شما آقایان را شوک زده می کند؟ برخی دیگر را نیز خود تا حدی به آن مضنون بودید ولی هیچگاه جرأت پرسیدن آن را نداشتید! البته دامنه ی وسعت این رازهای درونی بسیار گسترده تر است ولی بهتر است حداقل از همین ده مورد نیز مطلع باشید:

 

1- بیشتر وقتها اگر جنسی بخریم فرق نمی کند از لباس یا دارو تا... و تخفیفی روی آن بگیریم مثلا" 20%، قیمت اصلی و بدون تخفیف آن جنس را به همسر یا دیگران می گوییم. این تنها یک دروغ مصلحتی است و دلیلی ندارد حقیقت را بگوییم، "در بعضی خریدهای غیرضروری ( لوازم آرایش و..) یک مقدار پول آن را از کارت اعتباری و بقیه را نقدی پرداخت می کنم، به این صورت است که شوهرم دقیقا" نمی داند که چقدر هزینه کردم!"

 

خانمی 32 ساله که از ترس برملاشدن مخفی کاری هایش خواست نامش فاش نشود! می گوید: البته ما قبول داریم که روراستی بهتر است و مخفی کردن عادت بدی است، اما وقتی به دردسرهای بحث هایی که در اثر گفتن حقیقت داستان به همسرمان پیش می آید فکر کنید می بینید که ما حق داریم!"

 

2- ما خانم ها تمام مدت به سکس با همسرمان فکر می کنیم.

 

اما حقیقت این است که آخر شب اینقدر خسته هستیم که حوصله و نیروی لازم را برای سکس نداریم، چه خوب بود اگر شما آقایان در روز این کار را می کردید...

 

3- ما هم به اندازه شما از فکر تعهد به زندگی هراسان و عصبی می شویم!

 

درست است که بیشتر دختران با رویای ازدواج با یک شاهزاده ی جذاب، لباس عروسی مجلل و زیبا و روزهای خوش بعد آن، بزرگ می شوند، اما خوب ما هم انسانیم مثل شما مردها، وقتی تمام این رویاها تبدیل به زندگی با یک نفر متفاوت از رویاهایمان می شود ترس تمام وجودمان را می گیرد، یکی از دوستان من، لیدا 34 ساله می گوید: "فکر ازدواج همیشه مرا می ترساند! می دانم که حس زناشویی شیرین است ولی احساس تسلیم شدن و از دست دادن تمام استقلال شخصیم در زندگی من را فلج می کند"، ولی خوب، جالب اینجاست که همین لیدا وقتی ازدواج کرد، خودش اظهار داشت، " حالا که ازدواج کردم، با وجود یک زندگی متعهد، می بینم که چطور من و همسرم  یک گروه دونفری با اهداف و افکار هماهنگ را دنبال می کنیم و می خواهیم که همین طور نیز بمانیم"

 

4- شاید ظاهرا" خود را مستقل و مدرن جلوه دهیم ولی حقیقت این است که ما همیشه به شما به عنوان "یک مرد" نیاز داریم. در این قرن جدید دوست داریم  پا به پای مردها پیش برویم اما شما مردها بدانید ما در همه جا می خواهیم زیر بال و پر مرد خود باشیم و از ما مراقبت کنید. این رفتار شما از نحوه ی سکس مردانه خود در رختخواب تا تعمیر اتومبیل، حمل چمدان های سنگین در مسافرت ها، کشتن حشرات موذی که همیشه ما زنها از کشتن آنها می ترسیم، همگی برای ما باعث غرور و افتخار است و با حضور شما مردها احساس امنیت بیشتری می کنیم!

 

پریا 29 ساله از تهران چنین می گوید: "این باعث افتخار و غرور من است وقتی دوستان و اطرافیانم از اینکه شوهرم درب ماشین یا منزل را اول برای من باز می کند یا وقتی باردار هستم چطور با احساس از من مراقبت می کند، تعریف می کنند. راستش، همیشه  شب ها وقتی می ترسم دوست دارم در آغوش و بازوان همسرم پناه ببرم، اصلاً آن موقع دیگر مهم نیست که چقدر در زندگی مشترک مستقل هستم!!

 

5- روابط جنسی

 

این که در حرفهایمان موقع سکس یا ... افراطی از شما تعریف می کنیم، مثلا"، "عزیزم تو بهترین سکس را داری و ..." این ها خیلی صادقانه نیست و یک سری ریزه کاری ها را مخفی می کنیم، خوب خیلی عاقلانه نیست که همه چیز را راست بگوییم، اما این را بدانید که سکس با شما به عنوان شریک زندگی و کسی که از صمیم قلب می خواهیم خیلی شیرین تر است!

 

6- ما همیشه می ترسیم که مثل مادرانمان باشیم

 

ما به مادرانمان عشق می ورزیم و آنها را تحسین می کنیم، همواره به آنها به دید عزیزترین موجود می نگریم، اما هیچ وقت دوست نداریم که از زبان شما مردها این را بشنویم که "عین مادرت هستی!" این جمله تمام وجود و احشاء ما زنان را می لرزاند، از آن به بعد فکر می کنیم که شما به خاطر اینکه مثل مادرانمان هستیم با ما ازدواج کردید و حتماً بعد از این هم انتظار دارید مثل او کامل و بی نقص باشیم، خیلی وحشتناک است و ما تبدیل به موجوداتی حساس و عصبی می کند، اگر واقعا" به رابطه ی سکس با همسر و آرامش حین آن علاقه دارید و اهمیت می دهید هرگز این واژه را به کار نبرید! ( همانطور که می دانید اعصاب خانم ها تأثیر مستقیم در نحوه ی سکس آنها دارد!!)

 

7- حسادت شما را دوست داریم اما در حد کم

 

ما زن ها همیشه از اینکه حواستان به ما باشد لذت می بریم و فکر می کنیم که برایتان مهم هستیم. اما لطفاً مثل انسان های عصر حجر با ما رفتار نکنید و فکر نکنید که ما را به بردگی خریدید. نیلوفر 22 ساله می گوید: "من شخصاً از خود مطمئنم و می دانم که نسبت به شوهرم متعهد و  وفادارم، فکر اینکه او حتی ذره ای تصور خیانت از طرف من را در ذهن خود داشته باشد دیوانه ام می کند" شما مردها همواره این حس را دارید چرا که بطور مثال وقتی ما همکار خوش تیپ خود را به شما معرفی می کنیم، با ابرو بالا دادن و قیافه گرفتن شخصیت او را زیر سوال می برید.

 

8-  درست است که ما زنها بیش از حد با دوستانمان گرم می گیریم، اما نه آنقدر که شما از این قضیه می ترسید، بله ما از مادرشوهرمان شکایت می کنیم، یا اینکه چقدر تفریحات مردانه ی شما ما را عذاب می دهد و حتی بهتر است بدانید که راجع به مسائل زناشویی و سکسمان نیز با دوستانمان تبادل نظر می کنیم! اما خیالتان راحت باشد در مورد چیزهایی که غرور شما را لطمه دار می کند چیزی نمی گوییم، (بطور مثال وقتی که با چه حالت دیوانه واری برای مرگ پدر یا مادرتان در آغوش ما گریه می کردیدو...)، مسلما" یک سری مسائل در زندگی خیلی با ارزش تر از آن است که با دیگران سهیم کنیم، یکی از دوستان من این طور عنوان می کند "مطمئناً درست نیست درمورد اینکه چه حرفهایی بین من و همسرم موقع خواستگاری ردو بدل شد، یا احساسات عاطفی بین خودمان و فرزندانمان چیزی به دوستانمان نمی گوییم، این عواطف و زیبایی ها تنها متعلق به خود خود من است"

 

9- بدانید که ما زنان قدر تمام کارهای شما را در زندگی می دانیم ولی !

 

حقیقت این است که نمی توانیم ببینیم که دیگر کارها را نیز انجام نمی دهید! بطور مثال "شوهر من واقعاً در کارهای خانه به من کمک می کند، خیلی خوب فرشها را جارو می کند اما همیشه از اینکه فراموش می کند زیر کاناپه های روی فرشها را هم تمیز کند دیوانه می شوم"

 

خوب، ایراد گرفتن و اعتراض استعدادی است درونی در ما زنان لجباز که می توانیم به آنچه می خواهیم برسیم. مرتباً به نحوه ی انجام  کار در خانه از طرف شما ایراد می گیریم که چرا این را اینجوری تمیز کردی و ... شاید هم همین دلیل این است که مردهای ما خیلی دیگر تمایلی به کمک در کارهای خانه ندارند.

 

می توانیم با هم یک معامله دو طرفه کنیم! اگر شما مردها وقتی ظرفها را می شویید، میز بوفه را نیز تمیز کنید و آشغالها را هم جمع کنید، آن وقت قول می دهیم که هیچ وقت از شما ایراد نگیریم و همواره از شما تعریف کنیم، موافقید؟!! 

 

10- ما در زندگی به شما مردها همواره عشق می ورزیم ولی خوب در حال قانع کردن خود بر این هستیم که دیگر نباید عاشق شویم! شاید این حس بصورت بالقوه هنوز در وجود ما هست.

 

می دانم این طور گفتن خیلی درست نیست، بهتر است این مسئله را این طور بیان  کنم: بیشتر زنها عادت دارند همیشه عاشق باشند، حقیقت این است که وقتی جنسی مونث احساسات خود را با همسرش به زبان می آورد و از عمق و علاقه فی مابین صحبت می کند، هیچ عکس العمل خارق العاده ای از جانب آن مرد نمی بیند، او همچنان مات و مبهوت به ما نگاه می کند، چرا شما مردها فکر می کنید با این برخورد همیشه ما عاشق شما می مانیم؟ ما هم انسانیم نه بازیگر فیلم های رومانتیک، در لحظه ای که ما اظهار عشق می کنیم شاید دیگر کمتر بتوانیم با شما با این لحن حرف بزنیم و با این بی تفاوتی ها دیگر تمایل و توانی برای بیان دوباره این احساسات لطیف را ناخودآگاه از دست می دهیم. ولی خوب در آخر باز هم این ما هستیم که به خاطر زندگی مشترک در این موارد از خود گذشتگی می کنیم.

جهاردهم 11 1388 20:31
       همیشه بگو: من‌ از همه‌ پولدارترم‌!

تجربه‌ نشان‌ داده‌ که‌ خیلی‌ها معتقدند وقتی‌ صحبت‌ پول‌ و خوشبختی‌ است‌ هیچ‌ یک‌ از این‌ تفکرات‌مثبت‌، کارهای‌ شبانه‌ روزی‌ و نگرش‌های‌ صحیح‌ برای‌ بالا بردن‌ توان‌ پرداخت‌ قسطهای‌ آخر ماه‌کوچکترین‌ کمکی‌ نمی‌کند. حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ اندیشه‌های‌ هشیار و ناهشیار ما همیشه‌ با میزان‌ درآمدما در حال‌ عمل‌ هستند. سعادت‌ و یا عدم‌ سعادت‌ ما، نتیجه‌ تفکر ماست‌. ذهن‌ انسان‌ و چگونگی‌باورهای‌ او تعیین‌ کننده‌ کیفیت‌ زندگی‌ اوست‌ و ذهن‌ ما بسته‌ به‌ شیوه‌ای‌ که‌ برای‌ تربیتش‌ اتخاذ می‌کنیم‌ مارا ثروتمند یا فقیر نگه‌ می‌دارد.

 

فقر نتیجه‌ تفکر فقیرانه‌ است‌ اگر ثروت‌ می‌خواهید نوع‌ تفکر خود را عوض‌ کنید. تصور کنید یکی‌ ازدوستانتان‌ همیشه‌ مقروض‌ است‌ و معتقد است‌ که‌ تا ابد برای‌ پرداخت‌ بدهی‌های‌ خود در تنگنا خواهدبود. او احتمالا فقط داوطلب‌ انجام‌ کارهایی‌ است‌ که‌ حقوق‌ و مزایای‌ بسیار کمی‌ دارند زیرا او این‌ جایگاه‌را برای‌ خودش‌ پذیرفته‌ است‌. به‌ احتمال‌ زیاد او فقط با کسانی‌ می‌تواند ارتباط نزدیک‌ داشته‌ باشد که‌ هم‌طبقه‌ خودش‌ باشند زیرا تنها در مصاحبت‌ با این‌ نوع‌ آدم‌ها احساس‌ راحتی‌ می‌کند. او به‌ خودش‌ تلقین‌کرده‌ است‌ که‌ زندگی‌ دشوار و طاقت‌ فرساست‌ و با دوستانی‌ که‌ انتخاب‌ کرده‌ دیگر کوچکترین‌ انگیزه‌ای‌برای‌ تغییر این‌ عقیده‌ ندارد. در زندگی‌ چیزی‌ را به‌ دست‌ می‌آوریم‌ که‌ انتظارش‌ را داریم‌ و بنابراین‌ فردی‌که‌ انتظار تنگدستی‌ دارد همان‌ نصیبش‌ می‌شود زیرا در مغز خود برنامه‌ای‌ دارد که‌ به‌ او می‌گوید: «هی‌، توهیچ‌ وقت‌ پولدار نمی‌شوی‌».

 

احتمالا خود او به‌ این‌ نکته‌ پی‌ برده‌ است‌ که‌ هر وقت‌ پول‌ غیرمنتظره‌ای‌ به‌دستش‌ می‌رسد بلافاصله‌ بیرون‌ می‌رود و خرجش‌ می‌کند چون‌ فکر می‌کند که‌ حالت‌ عجیبی‌ دارد و بهتراست‌ به‌ وضعیت‌ عادی‌ یعنی‌ بی‌پولی‌ برگردد. او ممکن‌ است‌ با خودش‌ فکر کند: من‌ هیچوقت‌ پولدارنخواهم‌ شد زیرا تحصیلات‌ خوبی‌ نداشته‌ام‌. اگر تحصیلات‌ عالی‌ شرط ثروتمند شدن‌ است‌ باید تمام‌اساتید دانشگاه‌ میلیونر باشند.

 

و اما بسیاری‌ از تحصیلکرده‌ها هم‌ هستند که‌ همیشه‌ جیبشان‌ خالی‌ است‌ و بالعکس‌ مردم‌ کم‌ سوادی‌که‌ ثروتهای‌ افسانه‌ای‌ داشته‌اند. شاید او فکر کند که‌ برای‌ ثروتمند شدن‌ شغل‌ مناسبی‌ انتخاب‌ نکرده‌است‌ خوب‌ خیلی‌ها برای‌ شروع‌ یک‌ شغل‌ مکمل‌ هم‌ پیدا می‌کنند و یا کار خود را عوض‌ می‌کنند. ممکن‌است‌ دوست‌ شما فکر کند که‌ زمان‌ کلید حل‌ این‌ شکل‌ باشد. او فکر می‌کند که‌ وقت‌ کافی‌ برای‌ ثروتمندشدن‌ ندارد در این‌ صورت‌ باید گفت‌ که‌ همه‌ ما همین‌ زمان‌ را در اختیار داریم‌ بیست‌ و چهار ساعت‌ درشبانه‌ روز! نه‌ بیشتر و نه‌ کمتر. اما واقعا باید چکار کنیم‌؟

 

در قدم‌ اول‌ باید بدانید که‌:

 

۱) برای‌ کسب‌ ثروت‌ نیاز به‌ تصمیم‌گیری‌ وجود دارد باید خود را متعهد به‌ انجام‌ تلاشهای‌ لازم‌ دراین‌ زمینه‌ کنید. گرچه‌ تلاش‌ از اهمیت‌ فوق‌ العاده‌ای‌ برخوردار است‌ اما این‌ تلاش‌ باید با دیدگاه‌ مناسب‌و صحیح‌ همراه‌ باشد.

 

۲) اول‌ پس‌ انداز کنید، بعد خرج‌ کنید. فقرا برعکس‌ عمل‌ می‌کنند آنها اول‌ خرج‌ می‌کنند و بعد نقشه‌پس‌ اندازه‌های‌ آینده‌ را می‌کشند. برای‌ رسیدن‌ به‌ ثروت‌ باید برنامه‌ای‌ داشت‌ و آن‌ را اجرا کرد.

 

۳) به‌ بررسی‌ زندگی‌ افراد ثروتمند بپردازید. مدتی‌ از وقت‌ خود را با ثروتمندان‌ بگذرانید و ببینید که‌چه‌ فرقهایی‌ با شما دارند و نکات‌ جالب‌ و مثبت‌ آنها را جذب‌ کنید و واقع‌ بین‌ باشید.

 

۴) از دیگران‌ کمک‌ بخواهید. وقتی‌ مردم‌ ببینند که‌ شما برای‌ کمک‌ به‌ خود مصمم‌ هستید آنها نیزبرای‌ کمک‌ به‌ شما بسیار مستعد می‌شوند. باید بدانیم‌ که‌ چگونه‌ از دیگران‌ کمک‌ بگیریم‌.

 

۵) مرتبا برای‌ خود خاطرنشان‌ کنید که‌ شایسته‌ ثروت‌ و قدرت‌ هستید.

 

۶) گاهی‌ اوقات‌ برای‌ خود پول‌ خرج‌ کنید. بخشی‌ از روند رسیدن‌ به‌ استقلال‌ مالی‌ فهمیدن‌ این‌ نکته‌است‌ که‌ شما استطاعت‌ پول‌ خرج‌ کردن‌ برای‌ خودتان‌ را دارید و از پولی‌ که‌ دارید لذت‌ می‌برید و این‌انگیزه‌ای‌ بیشتر برای‌ پولسازی‌ خواهد بود.

 

۷) نقشه‌ بریزید و هدفهای‌ خود را مشخص‌ کنید.

 

۸) به‌ سه‌ دلیل‌ زیر همیشه‌ مقداری‌ پول‌ همراه‌ خود داشته‌ باشید:

الف‌) احساس‌ ثروت‌ بیشتر می‌کنید.

ب‌) به‌ پول‌ داشتن‌ عادت‌ می‌کنید.

ج‌) اعتماد به‌ نفس‌ بیشتر پیدا می‌کنید. همچنین‌ به‌ این‌ ترتیب‌ ترس‌ خرج‌ کردن‌ پول‌ را از دست‌می‌دهید.

بعضی‌ها می‌گویند: من‌ نمی‌توانم‌ پول‌ با خودم‌ حمل‌ کنم‌ زیرا بلافاصله‌ خرجش‌ می‌کنم‌. خوب‌ اگروقتی‌ پول‌ در جیب‌ شماست‌ و به‌ خود اطمینان‌ ندارید چطور می‌توانید انتظار ثروتمند شدن‌ را داشته‌باشید؟

 

۹) به‌ هر مبارزه‌ای‌ با شور و شوق‌ و تعهد یورش‌ ببرید. ثروتمندان‌ می‌دانند که‌ پولسازی‌ واقعی‌ تنها وقتی‌ شروع‌ می‌شود که‌ کار کردن‌ به‌ خاطر پول‌ کنارگذاشته‌ شود.

 

۱۰) فقر یک‌ بیماری‌ روانی‌ است‌ که‌ مانند بسیاری‌ از بیماری‌های‌ دیگر برای‌ کسانی‌ که‌ معتقد به‌درمان‌ پذیری‌ آن‌ هستند قابل‌ علاج‌ است‌ و مانند هر بیماری‌ دیگر برای‌ درمان‌ آن‌ نیاز به‌ تلاش‌، ابتکار وشهامت‌ وجود دارد.

 

خیلی‌ جالب‌ است‌ اگر بدانید که‌ تقریبا تمام‌ آدم‌های‌ شاد و ثروتمند زمانی‌ در زندگی‌ خود این‌ بیماری‌را شکست‌ داده‌اند، پس‌ شما هم‌ می‌توانید.

دسته ها : اجتماعی - اقتصادی
جهاردهم 11 1388 17:34
   تا آخرش بخونید! پشیمون نمیشین! 

در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آنها در میان زوجهای جوانی که در آنجا حضور داشتند بسیار جلب توجه می کردند. بسیاری از آنان، زوج سالخورده را تحسین می کردند و به راحتی می شد فکرشان را از نگاهشان خواند: «نگاه کنید، این دو نفر عمری است که در کنار یکدیگر زندگی می کنند و چقدر در کنار هم خوشبختند .»

 

پیرمرد برای سفارش غذا به طرف صندوق رفت. غذا سفارش داد ، پولش را پرداخت و غذا آماده شد. با سینی به طرف میزی که همسرش پشت آن نشسته بود رفت و رو به رویش نشست.یک ساندویچ همبرگر ، یک بشقاب سیب زمینی خلال شده و یک نوشابه در سینی بود.

 

پیرمرد همبرگر را از لای کاغذ در آورد و آن را با دقت به دو تکه ی مساوی تقسیم کرد.

 

سپس سیب زمینی ها را به دقت شمرد و تقسیم کرد.

 

پیرمرد کمی نوشابه خورد و همسرش نیز از همان لیوان کمی نوشید. همین که پیرمرد به ساندویچ خود گاز می زد مشتریان دیگر با ناراحتی به آنها نگاه می کردند و این بار به این فــکر می کردند که آن زوج پیــر احتمالا آن قدر فقیــر هستند که نمی توانند دو ساندویچ سفــارش بدهند.

 

پیرمرد شروع کرد به خوردن سیب زمینی هایش. مرد جوانی از جای خو بر خاست و به طرف میز زوج پیر آمد و به پیر مرد پیشنهاد کرد تا برایشان یک ساندویچ و نوشابه بگیرد. اما پیر مرد قبول نکرد و گفت : « همه چیز رو به راه است ، ما عادت داریم در همه چیز شریک باشیم . »

 

مردم کم کم متوجه شدند در تمام مدتی که پیرمرد غذایش را می خورد، پیرزن او را نگاه می کند و لب به غذایش نمی زند.

 

بار دیگر همان جوان به طرف میز رفت و از آنها خواهش کرد که اجازه بدهند یک ساندویچ دیگر برایشان سفارش بدهد و این دفعه پیر زن توضیح داد: « ما عادت داریم در همه چیز با هم شریک باشیم.»

 

همین که پیرمرد غذایش را تمام کرد ، مرد جوان طاقت نیاورد و باز به طرف میز آن دو آمد و گفت: «می توانم سوالی از شما بپرسم خانم؟»

 

پیرزن جواب داد: «بفرمایید.»

 

- چرا شما چیزی نمی خورید ؟ شما که گفتید در همه چیز با هم شریک هستید . منتظر چی هستید؟ »

 

پیرزن جواب داد: « منتظر دندانهــــــا !»

دسته ها : داستان - طنز
سیزدهم 11 1388 17:26

 در صورتی که دوست دارید تا با سرعت بیشتری با کامپیوتر کار کنید و خود را حرفه ای تر نشان دهید ترفندی فوق العاده را برای شما در نظر گرفته ایم. قصد داریم تا بیش از ۲۰۰ کلید میان بر در محیط ویندوز را به شما معرفی کنیم که با استفاده از آنها میتوانید به طور کامل کارهایی که میتوانید با موس انجام دهید را با کیبورد شبیه سازی کنید.

  

 Esc لغو عملیات در حال انجام

 

F۱ راهنما.

 

F۲ در حالت عادی تغییر نام آیتم (های) انتخاب شده . در برنامه های قدیمی تر (معمولا تحت داس)ذخیره فایل جاری.

 

F۳ جستجو.

 

F۴ باز کردن لیست پایین رونده Address Bar

 

F۵ به روز آوری Refresh

 

F۶ مانند کلید Tab بین اجزای مختلف پنجره جاری سوییچ می کند.

 

F۱۰ پرش به منو های اصلی یک پنجره مثلFile,Edit,View,...

 

F۱۱ پنجره جاری را تمام صفحه می کند.

 

PrintScreen در ویندوز از کل صفحه نمایش یک عکس می گیرد و آن را در حافظه کلیپ بورد قرار می دهد و ما می توانیم در یک برنامه ویرایش عکس مثل Ms-Paint آن را Paste کنید .

 

Tab بین اجزای پنجره جاری سوییچ می کند .

 

Space در حالت مرورگر اینترنت اکسپلورر صفحه جاری را به پایین می برد .مثل Page Down

 

BackSpace در حالت عادی یعنی در مرور ویندوز یک مرحله به بالاتر میرود (معادل Up) و در مرورگر اینترنت اکسپلورر معادل Back است.

 

Home رفتن به اول خط در حالت ویرایش متن و رفتن به اول صفحه در حالت مرور.

 

End رفتن به آخر خط در حالت ویرایش متن و رفتن به آخر صفحه در حالت مرور.

 

PageUp در حالت مرور چه در اینترنت و چه در ویندوز و معمولا همه جا صفحه به صفحه به بالا می رود.

 

PageDown در حالت مرور چه در اینترنت و چه در ویندوز و معمولا همه جا صفحه به صفحه به پایین می رود.

  

 ترکیبات کلید Ctrl

 

Ctrl+q در بعضی از برنامه ها خروج است.

 

Ctrl+w در اکثر برنامه هایی که چند فایل را باهم باز می کنند مثل Ms-Word, کلا Ms-Office , Adobe Photoshop ,Ms-internet Explorer, ... فایل باز شده جاری را می بندد.

 

Ctrl+e جستجو در مسیر جاری.

 

Ctrl+r تازه کردن صفحه معادل کلید F۵ و Refresh

 

Ctrl+y وقتی که یک عمل به عقب باز میگردیم (Undo) این کلید ها یک عمل به جلو می روند (Redo) البته در بعضی برنامه ها معمولا محصولات آفیس مایکروسافت اینگونه هستند .

 

Ctrl+i باز کردن قسمت علاقه مندی هاFavorites

 

Ctrl+o باز کردن فایل جدید در اکثر برنامه ها ، معادل File>Open

 

Ctrl+p پرینت گرفتن در اکثر برنامه ها.

 

Ctrl+a انتخاب همه آیتم ها.

 

Ctrl+s در اکثر برنامه ها ذخیره فایل جاری .Save

 

Ctrl+d در اینترنت اکسپلورر صفحه باز شده جاری را به علاقه مندی ها اضافه می کند (معادل Favorites>Add to Favorites) و در ویندوز هم آیتم (آیتم های) انتخاب شده را پاک می کند. (ترفندستان.کام)

 

Ctrl+f جستجو.

 

Ctrl+h معادل History (ابته در ویرایشگر نوت پد معادل Find / Replace است)

 

Ctrl+l در اینترنت اکسپلورر معادل File>Open است.

 

Ctrl+z بازگشت به آخرین عملیات انجام شده .Undo

 

Ctrl+x انتقال (برش) آیتم مورد نظر در حافظه کلیپبوردCut.

 

Ctrl+c کپی آیتم مورد نظر در حافظه کلیپبورد.Copy

 

Ctrl+v فراخوانی آیتم مورد نظر از حافظه کلیپبورد.Past

 

Ctrl+b پنجره سازماندهی علاقه مندیها (Organize Favorites) را باز می کند.

 

Ctrl+n در اینترنت اکسپلورر (تقریبا تمامی مرورگرها) یک پنجره جدید باز می کند.

 

Ctrl+F۱ در اکثر برنامه ها ی مختلف راهنمای برنامه را باز می کند .

 

Ctrl+F۴ باز کردن لیست پایین رونده Address Bar در مرورگر اینترنت اکسپلورر و مرورگر ویندوز.

 

Ctrl+F۱۰ باز کردن منو های بالای پنجره برنامه ها مثل File,Edit,....

 

Ctrl+BackSpace موقع ویرایش متن همان کار BackSpace را انجام می دهد با این تفاوت که به جای پاک کردن کاراکتر به کاراکتر کلمه به کلمه پاک می کند.

 

Ctrl+۵ معادل Select All در اکثر ویرایشگر های متنی.

 

Ctrl+Home درحالت ویرایش مکان نما را به اول صفحه انتقال می دهد.

 

Ctrl+End درحالت ویرایش مکان نما را به آخر صفحه انتقال می دهد.

 

Ctrl+Insert کپی آیتم(های) انتخاب شده در حافظه کلیپ بورد(Copy).

 

 ترکیبات کلید Alt

 

Alt+A باز کردن منوی علاقه مندی ها و قرار گرفتن بر روی Add to Favorites

 

Alt+D انتقال مکان نما به Address Bar

 

Alt+F۴ بستن پنجره جاری.

 

Alt+Space Bar معادل راست کلیک بر روی نوار عنوان پنجره جاری.

 

Alt+Esc پیمایش بین پنجره های باز جاری.

 

Alt+Tab سوییچ کردن بین پنجره های باز جاری. 

 

Alt+BackSpace در بعضی از ویرایشگرها معادل Undo عمل می کند (معمولا ویرایشگرهای قدیمی و تحت داس)

 

Alt+Home در مرورگر اینترنت اکسپلورر به صفحه خانگی پرش می کند. 

 

Alt+Right Arrow معادل Forward در مرورگر ویندوز.

 

Alt+Left Arrow معادل Back در مرور گر ویندوز.

 

Alt+Number ترکیب کلید Alt به همراه زدن یک عدد از قسمت سمت راست صفحه کلید در حالت ویرایش یک کاراکتر معادل کد اسکی عدد وارد شده نمایش می دهد . مثلا اگر Alt را نگه داشته و ۷۸۹ را وارد کنیم پس از رها کردن کلید Alt این کاراکتر نمایش داده می شود : آ§ .

 

Alt+Enter متعلقات (Properties) آیتم(های) انتخاب شده را نمایش می دهد.

 

Alt+PrintScreen از پنجره جاری یک عکس تهیه می کند و به حافظه کلیپ بورد انتقال می دهد.

 

 ترکیبات کلید Shift

 

Shift+F۱۰ معادل راست کلیک.

 

Shift+Del پاک کردن کامل آیتم (های) انتخاب شده .یعنی بدون این که به سطل بازیافت انتقال یابد پاک می شود.

 

Shift+tab وارونه کاری که Tab انجام می دهد.

 

Shift+Insert فراخوانی اطلاعات از حافظه کلیپبورد (Paste)

  

 ترکیبات WinKey

 

▪ خود WinKey باز شدن منوی Start در ویندوز.

 

WinKey+E باز کردن My Computer در حالت Folders.

 

WinKey+R باز کردن پنجره Run.

 

WinKey+U باز کردن پنجره Utility Manager.

 

WinKey+D نمایش دسکتاپ معادل Show Desktop

 

WinKey+F جستجو.

 

WinKey+Ctrl+F جستجوی یک کامپیوتر در شبکه.

 

WinKey+L قفل کردن کامپیوتر .یا رفتن به حالت Swich User

 

WinKey+M تمامی پنجره های باز را Minimize می کند.

 

WinKey+Shift+M تمامی پنجره های Minimize شده را Restore می کند.

دوازدهم 11 1388 19:18

افراد زیادی از خیلی از تعاریف و نکات ابتدایی کامپیوتر که برای اکثر مردم خصوصآ جوانان بسیار بدیهی و جا افتاده است بی اطلاع هستند. باور کنید از این وضع هم من بهتر از همه خبر دارم

 

گاهی که پست های ساده تر می نویسم با خودم فکر می کنم شاید این مطلب زیاد هم به درد کسی نخورد و با خودم می گویم باید مطالب را سنگین تر و تخصصی تر کنم. اما با نگاه عمیق تری که کردم متوجه شدم نه این خبر ها هم نیست…بهتره کمی هم از پنجره به بیرون نگاه کنیم و در را باز کنیم و چند تا رفیق جدید به جمع خودمان اضافه کنیم.

 

در ادامه به توضیح برخی از ابتدایی ترین نکاتی می پردازم که هر کاربر ساده کامپیوتر باید بداند. اگر از کاربران تازه کار کامپیوتر هستید دوستانه توصیه می کنم این مطلب را با دقت بخوانید.

 

1- اول آدرس ایمیل www نمی گذارند: اول آدرس ایمیل هرگز www نمی گذارند.

 

2- اینترنت اون علامت e آبی رنگ نیست: اون e آبی رنگ علامت برنامه Internet Explorer، محصول شرکت Microsoft است. خود اینترنت یک شبکه است که برنامه یا آیکون خاصی ندارد.

Internet Explorer به شما کمک می کند از این شبکه برای دیدن سایت های مختلف استفاده کنید. درست مثل اینکه می توانید برنامه کانال های تلویزیون را با یک تلویزیون Panasonic یا با یک تلویزیون Sony یا با هر مارک دیگری ببینید…

برنامه های دیگری هم وجود دارند که کار آن e آبی را می کنند و حتی خیلی بهتر! مثل Safari، Chrome، Opera یا Firefox که می توانید از آنها استفاده کنید.

 

3- چت همان یاهو مسنجر نیست: چت کردن لازم نیست حتمآ با برنامه یاهو مسنجر انجام شود. یاهو یکی از شرکت هایی است که سرویس چت اینترنتی را ارائه می کند. با ICQ، MSN Messenger یا Gtalk و… هم می توانید چت کنید (با سایر کاربران همان سرویس).

 

4- هر کامپیوتری الزامآ ویندوز نیست: این خیلی مهمه! ببینید یک کامپیوتر را خاموش فرض کنید! اصلآ به آن چه روی صفحه مانیتورش دیده می شود فکر نکنید. این به خودی خودش یک کامپیوتر است.

حالا باید یک برنامه روی این کامپیوتر نصب بشه که این کامپیوتر بتونه روشن بشه و ما ازش استفاده کنیم. به این برنامه ها می گوییم «سیستم عامل» یا «Operating System» یا OS.

یکی از معروف ترین این برنامه ها «ویندوز» نام داره که نسخه های مختلفی هم داره که می دونم همگی با آنها آشنا هستید. مثل ویندوز 98 یا ویندوز xp یا ویستا. ویندوز محصول شرکت Microsoft است.

حالا نکته اینجا است، هیچ اجباری به استفاده از ویندوز نیست و ویندوز تنها انتخاب موجود نیست. بلکه این تصور غلط به خاطر سلطه مایکروسافت بر روی بازار به وجود آمده. در اصل شرکت های مختلف و مشابهی وجود دارند که در این صنعت با مایکروسافت در رقابت هستند و خودشان «سیستم عامل» تولید می کنند.

به عنوان مثال، شرکت Apple سیستم عامل Mac را دارد. یا مثلآ سیستم عامل Ubuntu مال شرکت Canonical است.

 

5- هر کامپیوتری الزامآ پنتیوم نیست: pentium فقط اسم مدل یکی از پردازنده (CPU) های شرکت اینتل است! فکر می کنم واضحه، مثلآ من اگر از CPU یک شرکت دیگه مثل AMD استفاده کنم دیگه «کامپیوترت پنتیوم چنده؟» مفهومی نداره. در ضمن مدل های pentium هم الان تقریبآ منسوخ شده و قدیمی به حساب می آیند.

 

6- فایروال همان آنتی ویروس نیست: هر دو امنیت کامپیوتر را تامین می کنند اما با یکدیگر فرق دارند. توضیح تخصصی این تفاوت از حوصله این مطلب (و احتمالآ شما) خارج است. بگذارید این طور بگویم، فایروال یا دیواره آتش مثل یک گارد هست که شما بگذارید دم در خانه تا از ورود افراد خطرناک جلوگیری کند. آنتی ویروس مثل یک محافظ شخصی است که اگر کسی یه جوری گارد را دست به سر کرد یا یواشکی از دودکش شومینه اومد توی خونه او را دستگیر کنه.

 

7- تفاوت فایل، فولدر و درایو: اصلآ به کامپیوتر فکر نکنید، درایو مثل طبقه ای است که شما پوشه های مختلف از اسناد تان را نگهدای می کنید. فولدر همان پوشه هایی است که اسناد در آنها وجود دارند.

هر سند موجود در پوشه مثل یک فایل هست. در نتیجه من اگر از شما بپرسم فلان سند کجاست؟ شما می گویید: «در طبقه دوم، پوشه سبز رنگ، کاغذ آخر.»

حالا اگر بپرسم «اون تحقیق شیمی که دانلود کردی کجاست؟» چه می گویید؟ «درایو C، فولدر Shimi، فایل shimi.pdf» یا مدل کامپیوتری تر: C:\Shimi\shimi.pdf

این طور بخوانید، «سی دو نقطه بک اسلش شیمی بک اسلش شیمی دات پی دی اف».

حالا چطوری فرق اینا را هم به خاطر بسپاریم؟ یکی اینکه درایو ها تعداد شان زیاد نیست. عمومآ همین C و D و E و اینها هستند… فولدر ها یا پوشه ها هم که اصلآ از آیکون شان مشخص است.

فایل ها هم می توانید این جوری بشناسید. هر آیتمی که وقتی رویش کلیک می کنید دیگه جلوتر نمی توانید بروید یک فایل است. به عنوان مثال وقتی روی یک فولدر کلیک می کنید وارد آن می شوید، دوباره می توانید چیزی انتخاب کنید… در نتیجه این یک فایل نیست.

اما اگر روی یک عکس کلیک کنید آن عکس خودش باز می شود، دیگر داخل آن عکس پوشه های دیگر یا فایل های دیگر وجود ندارد. در نتیجه یک عکس یک فایل است. به عبارتی هر آیتمی که یک پسوند داشته باشد، مثلآ txt. یا jpg. و… یک فایل است.

 

8- پسوند فایل ها مهم است: اول از همه، اصلآ پسوند چیه؟ پسوند اون سه حرف آخر اسم هر فایل است (اگر ویندوز شما پسوند ها را نشان نمی دهد مثل این راهنما عمل کنید).

پسوند به ویندوز و شما می گوید که این چه نوع فایلی است. به عنوان مثال یک فایل متنی که فقط حاوی نوشته است پسوندش txt. است. عکس های واقعی مثل آنها که با دوربین عکاسی می گیرید عمومآ دارای پسوند jpg هستند. عکس های کارتونی و کامپیوتری و غیر واقعی هم عمومآ gif یا png هستند.

فایل های فشرده شده عمومآ دارای پسوند zip یا rar هستند که آنها را باید با برنامه های مخصوص مثل Winzip یا WinRAR باز کنید.

 

فایل های اجرایی مثل فایل های برنامه های یا فایل های Setup بازی ها و… هم عمومآ دارای پسوند exe. هستند. آهنگ ها هم که مطمئنم خودتان می دانید، عمومآ mp3 یا wav هستند.

پسوند فایل ها اطلاعات زیادی به ما می دهند. مثلآ اگر کسی یک فایل به شما داد که پسوند آن exe. بود و گفت این عکس خودم است. دارد دروغ می گوید! احتمالآ به جای عکس یک برنامه مخرب مثل یک ویروس است.

 

9- تفاوت وبلاگ و وب سایت: «وبلاگ» از جمله چیز هایی است که تعریف دقیقش یکم سخته. یک باور اشتباه اینه که یک وب سایت یک آدرس مستقل دارد، مثلآ  تنها کاربران عضو سایت قادر به مشاهده لینک ها هستند.

عضویت در سایت / ورود به سایت

یک سایت است اما microsoft.persianblog.ir یک وبلاگ است. این تعریف اشتباه است.

وبلاگ جایی است که – عمومآ – یک نفر یادداشت هایی می نویسد. این یادداشت ها می توانید شخصی، تخصصی یا عمومی باشد. وبلاگ ها بر پایه یکی از برنامه های مدیریت محتوا نظیر وردپرس یا مووبل تایپ هستند. همچنین می توانند روی سرویس دهنده های وبلاگ آنلاین باشند، مثل Blogspot یا Persianblog و… که در این صورت آدرس آنها به شکل EsmeWeblog.Persianblog.ir و… درمیاید. اما می توانند آدرس شخصی هم داشته باشند. مثل Zangoole.com که یک وبلاگ است.

اکثر وبلاگ ها شامل بخش نظرات هم هستند که خوانندگان از این طریق با نویسنده در ارتباط هستند و نظر خودشان را به اطلاع نویسنده می رسانند. هم وبلاگ و هم وب سایت می تواند متعلق به یک نفر، چند نفر یا یک شرکت هم باشد در نتیجه مالکیت یا مخاطب یک نشانه برای تمیز دادن وبلاگ از وب سایت نیست. اما عمومآ وبلاگ متعلق به یک نفر است و شما با ورود به آن می دانید که در حال خواندن نوشته چه کسی هستید. وبلاگ ها عمومآ غیر رسمی تر از وب سایت ها هم هستند.

یک تفاوت دیگر هم این است که وب سایت ها عمومآ سرویس یا محصول خاصی دارند اما وبلاگ ها – حداقل مستقیمآ – سرویسی ارائه نمی کنند و فقط حاوی نوشته های نویسنده هستند.

 

10- دومین، دامین یا دامنه: ببینید خودتان را درگیر نکنید، خیلی ساده است. اسم هر سایت (آدرسی که تایپ می کنید که واردش شوید) دامنه آن سایت است. مثلآ دامنه یاهو yahoo.com است. برای داشتن این نام ها باید نام مورد نظر آزاد باشد و مبلغی را سالیانه پرداخت کنید تا به نام شما ثبت شود.

توجه کنید که مثلآ در مثال یاهو، کل عبارت “Yahoo.com” دامنه است، نه فقط “Yahoo” در نتیجه “Yahoo.net” هم یک دامنه جدا است که می تواند متعلق به فرد دیگری باشد، همچنین “Yahoo.org” و… اما خوب شرکت های بزرگ تمام دامنه های اسم شرکت شان را به نام خودشان ثبت می کنند.

 

11- هاست یا هاستینگ: هاست، هاستینگ یا Host یعنی فضایی که فایل های یک سایت اینترنتی روی آن قرار می گیرد. هر چیزی که شما روی یک سایت می خوانید باید روی یک کامپیوتر واقعی در یک جایی از دنیا وجود داشته باشد. همین مطلب که الان شما دارید می خوانید روی سرور زنگوله در تگزاس آمریکا است.

این فضا ها هم توسط شرکت ها فروخته می شود. در نتیجه اگر می بینید می گویند «هاست 100 مگابایتی» یعنی به شما 100 مگابایت فضا می دهند که فایل های سایت تان را در آن نگهداری کنید.

 

12- پروکسی همان فیلتر شکن نیست: پروکسی (proxy) همان فیلتر شکن نیست و هیچ ربطی هم به فیلتر شکن ندارد. به کامپیوتر اصلآ فکر نکنید، پروکسی می دانید مثل چیست؟ مثل اینکه من زنگ بزنم به شما بگم «اگر می تونی سر راه برو فلان کتاب فروشی ببین این کتاب را داره؟» شما می روید و از همانجا به من زنگ می زنید، می گویید «آره مثلآ فلان کتاب هست جلدش این رنگیه قیمتشم اینه…». این یعنی پروکسی.

وقتی شما IP و Port پروکسی را در برنامه ای وارد می کنید یا از فیلتر شکن استفاده می کنید کامپیوتر شما به یک کامپیوتر دیگه در جایی از دنیا وصل میشه و اون کامپیوتر میره اون آدرسی که شما می خواهید را باز می کنه و به شما نشان میده. حالا اگر پروکسی شما در یک کشور خارجی باشه می تونه جاهایی بره که شما نمی تونید برید! خیلی واضحه نه؟

در مطالب بعدی توضیحات کامل تری در این زمینه خواهم داد.

 

13- وی پی ان (vpn) همان فیلتر شکن نیست: نمی خواهم به ساختار vpn و… بپردازم. بلکه می خواهم بر عکس خیلی ها ساده برای تان توضیح بدهم که خوب متوجه بشید. vpn یک نوعی از شبکه است که اطلاعاتی که در آن رد و بدل می شود به خاطر فرایند رمزنگاری قابل دیده شدن نیست.

مثل چی؟ این سناریو را تجسم کنید، من و دوستم و شما با هم در یک اتاق هستیم. من و دوستم هر دو علاوه بر فارسی به زبان چینی هم مسلط هستیم اما شما یک کلمه هم چینی بلد نیستید.

حالا شما به من به فارسی می گویید «تو حق نداری راجع به آن موضوع با دوستت صحبت کنی!». حالا اگر من شروع کنم به چینی با دوستم حرف بزنم چی؟ شما نمی توانید بفهمید من دارم راجع به چی حرف می زنم.

اینکه vpn به عنوان یک فیلتر شکن استفاده می شود هم موردی مشابه است. «آن موضوع» همان سایت مسدود شده است و «زبان چینی» هم همان رمزنگاری شبکه vpn.

 

14- RAM بیشتر همیشه بهتر نیست: رم و حافظه بیشتر همیشه الزامآ بهتر نیست. یعنی کلآ این عدد ها هر چقدر بزرگتر می شوند الزامی نیست که بهتر شوند. چرا؟ به دلایل مختلف، مهم ترینش اینکه خیلی اوقات کامپیوتر شما توان استفاده از آن مقدار عظیم RAM را اصلآ ندارد… به عنوان مثال، اکثر افراد از ویندوز های 32 بیت استفاده می کنند که توان استفاده بیشتر از 4 گیگ رم را ندارند یعنی اگر شما 8 گیگ رم هم داشته باشید هیچ فرقی نخواهید دید… پس اگر از نحوه کار یک دستگاه آگاه نیستید حواستان جمع باشد که پول تان را بی خود هدر ندهید. برای استفاده بیشتر از 4 گیگ رم باید از سیستم عامل های 64 بیت استفاده کنید. مثلآ Windows Vista x64 Ultimate.

 

15- قوی بودن یکی از اجزای کامپیوتر ضعیف بودن جزئی دیگر را جبران نمی کند: این هم از جمله اشتباهاتی است که از خیلی ها تا به حال شنیده ام. هر عضو کامپیوتر وظیفه منحصر به فرد خودش را دارد و قوی بودن یک جز، مثلآ RAM ضعیف بودن CPU را جبران نمی کند. مثلآ شنیده ام که می گویند «این بازی 2 گیگ رم می خواد ولی اگر CPU ات قویه با 1 گیگ هم جواب میده…» که کاملآ اشتباه است.

یازدهم 11 1388 18:12

 

  نکاتی که حین گشت و گزارهای اینترنتِی بهتر است رعایت کنیم 

لینک ها را در صفحات جدید باز کنید.

 

وقتی شما به لینکی بر می خورید (مقصود همان کلمات یا عباراتی است که عموما آبی رنگ هستند و "کرزر" با رفتن بر روی آنها، به "دست" تبدیل می شود) می توانیدآن را در همان پنجره باز کنید و یا اینکه آن را در پنجره جدیدی باز کنید. بهتر است همیشه لینک ها را در پنجره جدید باز کنید، برای این کار بجای اینکه به راحتی روی لینک رفته کلیک چپ کنید، روی لینک بروید و سپس کلیک راست کنید، بعد از آن روی open in a new window بروید و در مرحله آخر کلیک راست را رها کنید. با این کار لینک در پنجره جدیدی باز می شود. این کار چه مزیتی دارد؟ با این کار شما در حالی که مشغول خواندن صفحه دانلود شده هستید، صفحات دیگر دانلود می شوند، یعنی سریعتر کارها انجام می شود. مثلا وقتی توسط "ابزار جستجویی" کلمه ای را جستجو می کنید و سپس نتایج ظاهر می شود، هر کدام از نتایج که مورد علاقه شما بود، "در صفحه جدید باز کنید" با این کار در حالی که مشغول خواندن نتایج سرچ هستید، صفحات مورد علاقه شما در حال دانلود شدن هستند. مثلا وقتی که می خواهید به صفحه بعدی نتایج سرچ بروید (و مثلا کلید next را می زنید) می توانید در حالیکه صفحات بعدی نتایج جستجو در حال دانلود شدن هستند، برگردید و صفحات کاملا دانلود شده خود را، از صفحات مورد علاقه انتخاب شده از میان نتایج جستجو، مطالعه کنید.

  

▪ توجه:

 

۱. ۱) بعضی از سایتها این امکان را می دهند که با زدن کلیدی ، تمامی لینکها در پنجره جدید باز شوند.

 

۲. ۲) بعضی از لینکها طوری آماده شده اند که خود بخود در پنجره جدید بازشوند. با این کار (یعنی زدن کلیک راست و سپس انتخاب حالت open in a new window) ممکن است اعلان "صفحه یافت نشد" پدیدار شود. در اینصورت کافی است همان کلیک چپ را بزنید تا لینک در پنجره جدید باز شود.

 

۳. ۳) شما برای باز کردن لینک ها در پنجره های جدید، محدودیت دارید. اگر تعداد زیادی پنجره باز شود ممکن است باعث "هنگ" کردن برنامه مرورگرتان شود. بنابراین بطور همزمان، حدود ۱۰ تا ۱۵ پنجره بیشتر باز نکنید.

 

 خطوط را "خرچنگ قورباغه" می بینید؟ فرار نکنید.

 

بسیاری از افراد هنگام مواجهه با صفحات فارسی ای که در آنها بجای حروف درست فارسی اشکال عجیب غریب دیده می شوند، به سرعت سایت را ترک می کنند. البته این را ه مناسبی برای تنبیه طراحان صفحات وبی است که در صفحه وب خود این مشکل را دارند. ولی چنانچه بخواهید می توانید، احتمالا صفحه را درست کنید. کلیک راست موس را فشار دهید، از صفحه باز شده، گزینه encoding را انتخاب کنید. برای درست دیدن صفحات فارسی، یکی یکی گزینه های زیر را انتخاب کنید تا ببینید، کدامیک جواب می دهد: Windows (Arabic) Windows (Western) UTF-۸ یعنی ابتدا از گزینه، encoding، windows(Arabic) را انتخاب کنید، اگر صفحه درست شد که هیچ ولی اگر درست نشد،‌ مجددا کلیک راست کرده encoding و سپس windows (western) را انتخاب کنید، اگر صفحه درست شد که هیچ ولی اگر درست نشد، گزینه سوم (یعنی UTF-۸) را امتحان کنید. اگر هیچکدام نشد،‌ ببینید (احتمالا در صفحه اول سایت) آیا صفحه فارسی با قلم خاصی نوشته شده در نتیجه از شما خواهش شده که : "ابتدا قلم ما را نصب کنید"؟ در اینصورت مجبورید ابتدا آن فونت را به شکل زیر نصب کنید:

 

۱) فونت را دانلود کنید.

 

۲) در پنجره control panel روی fonts دوبار کلیک کنید تا پنجره مورد نظر باز شود.

 

۳) گزینه Install new font را از منوی File همان پنجره Fonts انتخاب کنید.

 

۴) مسیر فونت مورد نظر را از پنجره های لیست Folders، Drives همان پنجره مشخص کنید. سپس فونت شما در پنجره کوچک list of fonts ظاهر می شود.

 

۵) حال آن را انتخاب و ok بزنید تا فونت مورد نظر روی سیستم نصب شود. پس از این با زدن refresh صفحه وب مورد نظر،‌ می توانید آن را به راحتی بخوانید. ولی اگر باز مشکل داشتید، روی صفحه وب،‌کلیک راست کنید و در encoding گزینه User defined را انتخاب کنید. قاعدتا با refresh کردن باید بتوانید صفحه را بخوانید.

 بجای عکس ، یک مربع حاوی ضربدر قرمز رنگ می بینید.  

اینهم از خطاهای طراح صفحه وب است ولی بد نیست این راه را امتحان کنید. شاید توانستید عکس را ببینید، ولی اگر جواب نداد دیگر کاری نمی شود کرد.

 

با موس کرزر را روی عکس ببرید. کلیک راست موس کنید. روی properties رفته و کلید موس را رها کنید. در صفحه properties ، آدرس جلوی URL را در جعبه آدرس مرورگرتان بنویسید (مثل حالت قبل) و enter کنید، اگر عکس آمد، که آمد اگر نه کاری نمی توان کرد.

  

 خواندن ، save کردن و پرینت گرفتن مقالات چند صفحه ای

 

گاهی به مقالاتی برمی خوریم که در چندین صفحه تقسیم شده اند. خواندن ، save کردن و پرینت گرفتن چنین مقالاتی مشکل است ، آیا راهی برای تسهیل کار وجود ندارد؟

 

گاهی راهی وجود دارد. البته ابتدا باید گفت هدف طراحان از تقسیم یک مقاله واحد در چندین صفحه ، قرار دادن تبلیغات زیاد در هر صفحه است که خواننده مجبور باشد تمام آنها را بخواند. گاهی در صفحه اول و عموما در صفحه آخر این مقالات کلیدی وجود دارد به نام printer friendly یا عبارات مشابه، با زدن این کلید تمامی مقاله در یک صفحه ظاهر می شود و می توانید آن را به راحتی پرینت بگیرید یا save کنید. بنابراین در برخورد با چنین مقالاتی ابتدا به صفحه اول و صفحه آخر مراجعه کنید و ببینید آیا چنین کلیدی وجود دارد یا نه، اگر وجود نداشت که مجبورید یکی یکی صفحات مقاله را دانلود کرده و آنها را بخوانید و saveکنید یا پرینت بگیرید.

  

 کلیک راست کار نمی کند؟!

 

در بعضی صفحات یا روی بعضی تصاویر، کلیک راست موس کار نمی کند. در واقع طراح صفحه خواسته با اینکار جلوی پرینت کردن یا save بعضی صفحات یا عکس ها را توسط شما بگیرد، ولی شما به او بدلش را بزنید: کلیک چپ را فشار دهید و نگهدارید ، حالا کلیک راست کنید، می بیند که کلیک راست (در این حالت) عمل می کند!

 

بهرحال در بدترین حالت اگر بهیچ وجه نتوانستید عکسی را save کنید، این کار را انحام دهید.

 

عکس را در صفحه مونیتور خود بیاورید، سپس کلید print screen را که روی صفحه کلیدتان است فشار دهید (در این حالت در واقع تمامی مطالب و تصاویر روی صفحه مانیتورcopy شده است) حال یک برنامه ویرایش تصاویر، مثل paint که در خود برنامه windows است، را باز کنید و در صفحه سفید آن کلیک راست کنید و از نواری که باز می شود ، گزینه paste را انتخاب کنید. می بینید که مطالب صفحه مانیتور به طور کامل به این جا می آید. حال می توانید مستقیما این را به نام فایلی save کنید، یا ابتدا عکسهای آن را درآورده (دوربری کنید) و سپس هر عکسی را در فایلی save کنید.

 

دقت کنید با یان روش صفحه محتویات قابل دیدن روی مانیتور منتقل و save می شوند و در صفحاتی که scrollهای افقی یا عمودی دارند،‌در واقع شما از بقیه صفحه صرفنظر کرده اید، اگر بخواهید آن قسمتها را هم save کنید، با حرکت دادن scrollbar ، آنها را روی صفحه مانیتور بیاورید و مجددا کارهای گفته شده در بالا را انجام دهید تا آن قسمتها هم save شوند.

  

 میانبرهای اینترنت

 

برای آنهایی که از اینترنت استفاده می کنند میانبرهایی وجود دارد که به آنها در گشت و گذار اینترنتی بسیار کمک می کند. اگر از اینترنت اکسپلورر استفاده می کنید، از کلیدهای CTRL+L یا CTRL+O استفاده کنید و یک پنجره کوچک در برابر شما باز می کند که به آسانی می توانید در آن آدرس اینترنتی خود را تایپ کنید. اگر از Netscape استفاده می کنید از کلیدهای CTRL+O استفاده کنید. همانطور که می دانید L مخخف Location به معنی یک آدرس جدید و O مخخف Open به معنی باز کردن یک پنجره جدید است. (دنیای شگفت)

 

برای بستن یک پنجره در اینترنت اکسپلورر از CTRL+W استفاده کنید این عمل بسیار ساده تر از این است که نشانگر موس را تا بالای صفحه حرکت دهید تا یک علامت ضربدر کوچک را کلیک کنید.

  

 کلیدهای میانبر مفید همراه با کلید Windows

 

ـ Windows+R: پنجره Run را باز می کند.

 

ـ Windows+E: پنجره ویندوز اکسپلورر را باز می کند.

 

ـ Windows+F: برای پیدا کردن فایلها و فولدرها.

 

ـ Windows+Break: پنجره System Properties را باز می کند.

 

ـ Windows+F۱: پنجره Help ویندوز را باز می کند.

 

ـWindows+D: همه پنجره های باز ویندوز را minimize می کند و دسک تاپ را نمایش می دهد.

 

ـ Windows+TAB: در بین پنجره های Task bar تغییر موقعیت می دهد.

 

Windows+M: همه پنجره ها را minimize می کند.

 

توجه داشته باشید که در اینترنت هر چه از موس بیشتر استفاده کنید، سرعت شما کندتر می شود. بنابراین سعی کنید تا حد ممکن از کی برد به جای موس استفاده کنید. (دنیای شگفت)

  

 چگونه پسورد (رمز عبور) بسازیم؟

 

در اینترنت بسیار پیش می آید که برای دسترسی به اطلاعات شخصی خود (مانند ایمیل، حساب بانکی و ..) احتیاج به رمز عبور یا پسورد دارید. اگر می خواهید پسوردی بسازید که شکستن آن دشوار باشد، باید ترکیبی از کلمات اعداد و سمبل ها بسازید. شما می توانید این عمل را انجام دهید و هنوز بیاد آوردن آن برایتان ساده باشد. مثلا یک پسورد خوب می تواند $ greatday $ یا # happytimes # باشد. یا ممکن است بخواهید پسورد خود را به روش زیر بسازید، با پیدا کردن یک عبارت، مثلاً عبارت †every day has his day “ در نظر بگیرید، حروف اول این عبارت را کنار هم قرار می دهیم، می شود †edhhd “ که اگر این عبارت را به یاد داشته باشید پسورد مناسبی خواهد بود. روش دیگر چسباندن قسمتی از کلمات به یکدیگر است مثلاً lovmar از ترکیب اول کلمات love و marriage بدست آمده است. اضافه کردن یک یا چند عدد به این پسورد آنرا به مراتب مطمئن تر می کند. مثلاً فرض کنید شما پسورد edhhd را انتخاب کرده اید و شماره شناسنامه شما ۱۱۷۱ می باشد با ترکیب اینها پسورد ۱۱edhhd۷۱ بدست می آید که پسورد بهتری است.

 

و اما آخرین و نه کم اهمیت ترین :

 

همانطور که وقتی می خواهید با ماشینی رانندگی کنید صندلی و آیینه و .... را مطابق نظر خود تنظیم می کنید. وقتی هم که می خواهید در اینترنت "بچرخید" مرورگر را مطابق نظر خود تنظیم کنید. کلیدهای مورد نظر خود را اضافه کنید و آنهایی که نمی خواهید حذف کنید. کلیدها را بزرگ یا کوچک کنید. (دنیای شگفت)

 

جستجوگری که از آن استفاده می کنید (مثلا toolbarاگر لازم می دانید) را دانلود کنید، تا برای سرچ در آنها هر بار مجبور نباشید به صفحه اول google یا yahoo مراجعه کنید

  
دهم 11 1388 15:19

چند روز در سال کار می کنی؟

یک مرد پس از ۲ سال خدمت پی برد که ترفیع نمی گیرد، انتقال نمی یابد، حقوقش افزایش نمی یابد، تشویق نمی شود. بنابراین او تصمیم گرفت که پیش مدیر منابع انسانی برود. مدیر با لبخند او را دعوت به نشستن و شنیدن یک نصیحت کرد: «از تو به خاطر ۱ یا ۲ روز کاری که تو واقعاً انجام می دهی، تقدیر نمی شود.»

مرد از شنیدن آن جمله شگفت زده شد اما مدیر شروع به توضیح نمود.

مدیر : یک سال چند روز دارد؟

مرد: ۳۶۵ روز، بعضی مواقع ۳۶۶.

مدیر: یک روز چند ساعت است؟

مرد: ۲۴ ساعت

مدیر: تو چند ساعت در روز کار می کنی؟

مرد: از ۱۰صبح تا ۶ بعدازظهر؛ ۸ ساعت در روز.

مدیر: بنابراین تو چه کسری از روز را کار می کنی؟

مرد: ۳/۱

مدیر: خوبت باشه!! ۳/۱ از ۳۶۶ چند روز می شود؟

مرد: ۱۲۲ روز.

مدیر: آیا تو تعطیلات آخر هفته را کار می کنی؟

مرد: نه آقا.

مدیر: در یک سال چند روز تعطیلات آخر هفته وجود دارد؟

مرد: ۵۲ روز شنبه و ۵۲ روز یکشنبه، برابر با ۱۰۴ روز.

مدیر: متشکرم. اگر تو ۱۰۴ روز را از ۱۲۲ روز کم کنی، چند روز باقی می ماند؟

مرد:۱۸ روز.

مدیر: من به تو اجازه می دهم که در تا ۲ هفته در سال از مرخصی استعلاجی استفاده کنی .حال اگر ۱۴ روز از ۱۸ روز کم کنی ، چند روز باقی می ماند؟

مرد: ۴ روز.

مدیر: آیا تو در روز جمهوری (یکی از تعطیلات رسمی می باشد) کار می کنی؟

مرد: نه آقا.

مدیر: آیا تو در روز استقلال (یکی دیگر از تعطیلات رسمی می باشد) کار می کنی؟

مرد: نه آقا.

مدیر: بنابراین چند روز باقی می ماند؟

مرد: ۲ روز آقا.

مدیر: آیا تو در روز اول سال به سر کار می روی؟

مرد: نه آقا.

مدیر :بنابراین چند روز باقی می ماند؟

مرد: ۱روز آقا.

مدیر: آیا تو در روز کریسمس کار می کنی؟

مرد: نه آقا.

مدیر: بنابراین چند روز باقی می ماند؟

مرد: هیچی آقا.

مدیر: پس تو چه ادعایی داری؟

مرد: !!!

نتیجه اخلاقی: هرگز از مدیریت منابع انسانی کمک نخواهید.

مدیریت منابع انسانی = HR یعنی High Risk = ریسک بالا

دسته ها : طنز
نهم 11 1388 11:14

تعریف مشاغل

سیاستمدار: کسی است که می تواند به شما بگوید به جهنم بروید منتها به نحوی که شما برای این سفر لحظه شماری کنید.

 

مشاور: کسی است که ساعت شما را از دستتان باز می کند و بعد به شما می گوید ساعت چند است.

 

حسابدار: کسی است که قیمت هر چیز را می داند ولی ارزش هیچ چیز را نمی داند.

 

بانکدار: کسی است هنگامی که هوا آفتابی است چترش را به شما قرض می دهد و درست تا باران شروع می شود آن را می خواهد.

 

اقتصاددان: کسی است که فردا خواهد فهمید چرا چیزهایی که دیروز پیش بینی کرده بود امروز اتفاق نیفتاد.

 

روزنامه نگار: کسی است که %۵۰ از وقتش به نگفتن چیزهایی که می داند می گذرد و %۵۰ بقیه وقتش به صحبت کردن در مورد چیزهایی که نمی داند.

 

ریاضیدان: مرد کوری است که در یک اتاق تاریک بدنبال گربه سیاهیه می گردد که آنجا نیست.

 

هنرمند مدرن: کسی است که رنگ را بر روی بوم می پاشد و با پارچه ای آن را بهم می زند و سپس پارچه را می فروشد.

 

فیلسوف: کسی است که برای عده ای که خوابند حرف می زند.

 

روانشناس: کسی است که از شما پول می گیرد تا سوالاتی را بپرسد که همسرتان مجانی از شما می پرسد.

 

جامعه شناس: کسی است که وقتی ماشین خوشگلی از خیابان رد می شود و همه مردم به آن نگاه می کنند، او به مردم نگاه می کند.

 

برنامه نویس: کسی است که مشکلی که از وجودش بی خبر بودید را به روشی که نمی فهمید حل می کند.

دسته ها : طنز
هشتم 11 1388 18:12

فلسفه بافی ها برای در چاه فتاده

روزی مردی داخل چاهی افتاد و بسیار دردش آمد

یک دانشمند عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت

یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد

یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند

یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت

یک پرستار کنار چاه ایستاد و با او گریه کرد

یک  روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاه کرده بودند پیدا کند

یک تقویت کننده  فکراو را نصیحت کرد که : خواستن توانستن است

یک فرد خوشبین به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی

سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاه بیرون آورد

دسته ها : طنز
هفتم 11 1388 17:11

طنز کتاب مکر زنان حیل النساء

آورده اند مردی بود که پیوسته تحقیق ِ مکرهای زنان می کرد و از غایت غیرت ،هیچ زنی رامحل اعتماد خود نساخت وکتاب” حیل النساء ” (مکرهای زنان) را پیوسته مطالعه می کرد. روزی در هنگام سفربه قبیله ای رسید وبه خانه ای مهمان شد.

مرد ِخانه حضور نداشت ولکن زنی داشت در غایت ظرافت ونهایت لطافت . زن چون مهمان را پذیرا شد با او ملاطفت آغاز نمود. مرد مهمان چون پاپوش خود بگشود وعصا بنهاد،به مطالعه کتاب مشغول شد. زن میزبان گفت: خواجه ! این چه کتاب است که مطالعه میکنی؟ گفت:حکایات مکرهای زنان است. زن بخندید وگفت : آب دریا به غربیل نتوان پیمود وحساب ریگ بیابان به تخته خاک ، برون نتوان آورد و مکرهای زنان در حد حصر نیاید . پس تیر ِغمزه در کمان ِابرو نهاد و بر هدف ِ دل او راست کرد واز درمغازلت و معاشقت در آمد چنان که دلبسته ی ِ او شد. در اثنای آن حال، شوهر او در رسید..

زن گفت : شویم آمد وهمین آن که هر دو کشته خواهیم شد . مهمان گفت:تدبیر چیست؟ گفت :برخیز ودر آن صندوق رو . مرد در صندوق رفت. زن سرِ صندوق قفل کرد . چون شوهر در آمد پیش دوید و ملاطفت ومجاملت آغاز نهاد و به سخنان دلفریب شوهر را ساکن کرد. چون زمانی گذشت گفت: تو را از واقعه امروز ِ خود خبر هست؟ گفت نه بگوی. گفت: مرا امروز مهمانی آمد جوانمردی لطیف ظرایف و خوش سخن و کتابی داشت در مکر زنان و آن را مطالعه میکردمن چون آن را بدیدم خواستم که او را بازی دهم به غمزه بدو اشارت کردم ، مرد غافل بود که چینه دید و دام ندید. به حسن واشارت من مغرور شد و در دام افتاد .و بساط عشقبازی بسط کرد وکار معاشقت به معانقه (دست در گردن هم)رسید. ساعتی در هم آمیختیم! هنوز به مقام آن حکایت نرسیده بودیم که تو برسیدی وعیش ما منغض کردی! زن این میگفت و شوهر او می جوشید ومی خروشید وآن بیچاره در صندوق از خوف می گداخت و روح را وداع می کرد. پس شوهر از غایت غضب گفت: اکنون آن مرد کجاست؟ گفت:اینک او را در صندوق کردم و در قفل کردم.. کلید بستان و قفل بگشای تا ببینی. مرد کلید را بستاند و همانا مردبا زن گرو بسته بودند(جناق شکسته بودند) و مدت مدیدی بود هیچ یک نمی باخت. مرد چون درخشم بود بیاد نیاورد که بگوید *یادم * و زن در دم فریاد کشید *یادم تو را فراموش . * مرد چون این سخن بشنید کلید بینداخت وگفت :

” لعنت بر تو باد که این ساعت مرا به آتش نشانده بودی و قوی طلسمی ساخته بودی تا جناق ببردی.”

پس با شوهر به بازی در آمد و اورا خوش دل کرد .چندان که شوهرش برون رفت ، درِ صندوق بگشاد و گفت: ای خواجه چون دیدی،هرگز تحقیق احوال زنان نکنی؟

گفت:توبه کردم و این کتاب را بشویم که مکر و حیلت ِ شما زیادت از آن باشد که در حد تحریر در آید.

دسته ها : طنز
ششم 11 1388 19:9

نامه مادر غضنفر به غضنفر

گضنفر جان سلام! ما اینجا حالمام خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد. بهش گفتم که این گضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند،‌ آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند.

وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم. پدرت توی صفحه حوادث خوانده بود که بیشتر اتفاقا توی ۱۰ کیلومتری خانه ما اتفاق میافته. ما هم ۱۰ کیلومتر اینورتر اسباب کشی کردیم. اینجوری دیگر لازم نیست که پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه بدهد. آدرس جدید هم نداریم.. خواستی نامه بفرستی به همان آدرس قبلی بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلی را آورده و اینجا نصب کرده که دوستان و فامیل اگه خواستن بیان اینجا به همون آدرس قبلی بیان.

آب و هوای اینجا خیلی خوب نیست. همین هفته پیش دو بار بارون اومد. اولیش ۴ روز طول کشید ،‌دومیش ۳ روز . ولی این هفته دومیش بیشتر از اولیش طول کشید

گضنفر جان،‌آن کت شلوار نارنجیه که خواسته بودی را مجبور شدم جدا جدا برایت پست کنم. آن دکمه فلزی ها پاکت را سنگین میکرد. ولی نگران نباش دکمه ها را جدا کردم وجداگانه توی کارتن مقوایی برایت فرستادم.

پدرت هم که کارش را عوض کرده. میگه هر روز ۸۰۰،‌ ۹۰۰ نفر آدم زیر دستش هستن. از کارش راضیه الحمدالله. هر روز صبح میره سر کار تو بهشت زهرا،‌ چمنهای اونجا رو کوتاه میکنه و شب میاد خونه.

ببخشید معطل شدی. جعفر جان کفاش رفته بود دستشویی حالا برگشت.

دیروز خواهرت فاطی را بردم کلاس شنا. گفتن که فقط اجازه دارن مایو یه تیکه بپوشن. این دختره هم که فقط یه مایو بیشتر نداره،‌اون هم دوتیکه است.. بهش گفتم ننه من که عقلم به جایی قد نمیده. خودت تصمیم بگیر که کدوم تیکه رو نپوشی.

اون یکی خواهرت هم امروز صبح فارغ شد. هنوز نمیدونم بچه اش دختره یا پسره . فهمیدم بهت خبر میدم که بدونی بالاخره به سلامتی عمو شدی یا دایی.

راستی حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصیت کرده بود که بدنش را به آب دریا بندازن. حسن آقا هم طفلکی وقتی داشت زیر دریا برای مرحوم پدرش قبرمیکند نفس کم آورد و مرد!‌شرمنده.

همین دیگه … خبر جدیدی نیست.

قربانت .. مادرت.

راستی:‌گضنفر جان خواستم برات یه خرده پول پست کنم، ‌ولی وقتی یادم افتاد که دیگه خیلی دیر شده بود و این نامه را برایت پست کرده بودم

دسته ها : طنز
پنجم 11 1388 22:7
X