مردی در نمایشگاهی گلدان می فروخت، زنی نزدیک شد و اجناس او را بررسی کرد. بعضی ها ساده اما بعضی ها هم طرح های ظریفی داشتند، زن قیمت گلدان ها را پرسید و دریافت که قیمت همه ی آنها یکیست. پرسید چرا گلدان های ساده و طرح دار یک قیمت هستند؟ مرد گفت: من هنرمندم، قیمت گلدان هایی را که ساخته ام می گیرم، زیبائی رایگان است.
"پائولو کوئیلو"
پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است
پشت سر هر آنچه که دوستش می داری
و تو برای اینکه معشوقت را از دست ندهی
بهتر است بالاتر را نگاه نکنی
زیرا ممکن است چشمت به خدا بیفتد
و او آنقدر بزرگ است
که هر چیز پیش او کوچک جلوه می کند
پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است
اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی
اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح
خدا چندان کاری به کارت ندارد
اجازه می دهد که عاشقی کنی
تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی...
اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوی
خدا با تو سختگیرتر می شود
هر قدر که در عاشقی عمیق تر شوی و پاکبازتر
و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زیباتر
بیشتر باید از خدا بترسی
زیرا خدا از عشق های پاک و عمیق و ناب و زیبا نمی گذرد
مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند
پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده است
و هر گامی که تو در عشق بر می داری
خدا هم گامی در غیرت بر می دارد
تو عاشق تر می شوی و خدا غیورتر
و آنگاه که گمان می کنی معشوق چه دست یافتنی است
و وصل چه ممکن و عشق چه آسان
خدا وارد کارت می شود و خیالت را در هم می ریزد
و معشوقت را در هم می کوبد
معشوقت هر کس که باشد
و هر جا که باشد و هر قدر که باشد
خدا هرگز نمی گذارد میان تو و او، چیزی فاصله بیندازد
معشوقت می شکند و تو ناامید می شوی
و نمی دانی که ناامیدی زیباترین نتیجه ی عشق است
ناامیدی از اینجا و آنجا
ناامیدی از این کس و آن کس
ناامیدی از این چیز و آن چیز
تو ناامید می شوی و گمان می کنی
که عشق بیهوده ترین کارهاست
و بر آنی، که شکست خورده ای
و خیال می کنی که آن همه شور و آن همه ذوق
و آن همه عشق را تلف کرده ای
اما خوب که نگاه کنی
می بینی از عشقت
حتی قطره ای هم هدر نرفته است
خدا همه را جمع کرده و برای خویش برداشته
و به حساب خود گذاشته است
خدا به تو می گوید:
مگر نمی دانستی
که پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است؟
تو برای من بود که این همه راه آمده ای
و برای من بود که این همه رنج برده ای
و برای من بود که اینهمه عشق ورزیده ای
پس به پاس این
قلبت را و روحت را و دنیایت را وسعت می بخشم
و از بی نیازی نصیبی به تو می دهم
واین ثروتی است که هیچ کس ندارد
تا به تو ارزانی اش کند
فردا اما تو باز عاشق می شوی
تا عمیق تر شوی و وسیع تر و بزرگ تر و ناامیدتر
تا بی نیازتر شوی و به او نزدیکتر
راستی
اما چه زیباست
و چه با شکوه و چه شورانگیز
که پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است!
"عرفان نظر آهاری"
کمتر از سبز بگوئید که زردید همه
کم بخندید که احیا گر دردید همه
وقتی از عشق چنین ساده سخن می گوئید
پس بدانید که از مرحله پرتید همه
"محمد کلهر"
بیا
که کم کم دارم ته می کشم و
خالی تر می شوم از خودم
بیا و مرا چشم براه نگذار
که دیگر چیزی از من باقی نمانده
بیا
بیا، خسته شدم از بس منتظر ماندم
منتظر... نه، من دیگر خود انتظار شده ام
بیا
که دیگر چشم هایم برای انتظار رمق ندارد
فقط بیا...
ای ناگهان تر از همه ی اتفاق ها
پایان خوب قصه ی تلخ فراق ها
یکجا ز شوق آمدنت باز می شوند
درهای نیمه باز تمام اتاق ها
یک لحظه بی حمایت تو ای ستون عشق
سر باز می کند ترکها به طاق ها
بی دستگیری ات به کجا راه می برم؟
در این مسیر پر شده از باتلاق ها
باز آ بهار من که به نوبت نشسته اند
در انتظار مرگ درختان اجاق ها
ای وارث شکوه اساطیر! جلوه کن
تا کم شود ابهت پر طمطراق ها
"مهدی عابدی"
نفرین نکن به جهنم عقبی نمی روم
فکری بکن، بدون تو تنها نمی روم
بر روی سنگفرش دلم، هی قدم نزن
نشکن چنین مرا، که از اینجا نمی روم
"سایت ادبی"
اعضای اصلی یا موسس:
51 کشور بودند که در کنفرانس سانفرانسیکو شرکت داشتند و قبلا هم اعلامیه ملل متحد را تصویب کرده بودند و به دولت های محور (آلمان و ژاپن و ایتالیا) اعلان جنگ کرده بودند. از جمله: ایران، ترکیه، عراق، مصر سوریه و...
اعضای جدید:
پذیرش اینان 4 شرط دارد:
1- دولت بودن
2- صلح جو بودن
3- قبول تعهدات منشور
4- داشتن شایستگی و توانایی اجرای تعهدات منشور
مشخصه دولت بودن، استقلال آنست. به استثناء جمهوری های اوکراین و بلاروس، که به این ترتیب به کشور بزرگ اتحاد جماهیر شوروی 3 رای در سازمان اعطاء شد.
وصف صلح جو بودن هم ابتدا به کشورهایی گفته می شد که علیه دولت های محور اعلان جنگ کرده بودند.
پذیرش در سازمان با توصیه شورای امنیت به مجمع عمومی و تصویب توسط مجمع انجام می شود. مجمع با اکثریت دو سوم آراء موافق درخواست عضویت را می پذیرد. در سازمان ملل متحد، شورای امنیت حق وتو دارد.«توصیه» در اینجا یک رای ساده ی فاقد ارزش حقوقی نیست بلکه به معنی «تصمیم» است. شیوه رای گیری در شورای امنیت، "اکثریت کیفی" است که باعث می شود اعضای دائمی عملا حق وتو داشته باشند. مثل اتحاد جماهیر شوروی که تا سال 1955، 47 بار برای جلوگیری از عضویت 16 کشور از حق وتو استفاده کرد، برای رسیدن به اینکه موافقت شورا رو برای پذیرش دسته جمعی کشورهای سوسیالیستی بلوک شرق به دست آورد.
ادامه دارد...
*"تقدیم به او که نبود و بود"*
من آمده بودم
که تو رفتی
من آمدم
تو نبودی
من ماندم
تو نیامدی
من هنوز هستم
اما تو...
نه،... تو همیشه بوده ای و
هستی، با من.
همیشه دوستت داشتم ...
وقتی با خدا حرف می زنی، اسمش راز و نیازه
اما اگر خدا با تو حرف بزنه، می گویند دیوونه شده ای!
"توماس شش"
همه ی جیب های دنیا درز کوچکی داشت
آن اندازه که تو را
چون کشتی نوح
از تنگه بغض من عبور می داد.
اهداف:
1- حفظ صلح و امنیت بین المللی
2- توسعه روابط دوستانه میان ملت ها بر اساس احترام به اصل برابری حقوقی و خود مختاری دولت ها
3- همکاری اقتصادی و اجتماعی و ترویج احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همگان
4- بودن مرکزی برای هماهنگ سازی اقدامات ملت ها برای نیل به اهداف مشترک
اصولی که برای رسین به اهداف فوق باید مراعات شود:
1- سازمان بر اساس اصل برابری حاکمیت کلیه اعضای آن بنیان گذاشته شده است.
2- کلیه اعضا باید تعهداتی را که به موجب منشور قبول کرده اند با حسن نیت انجام دهند.
3- اختلافات بین المللی اعضا باید از طریق مسالمت آمیز حل و فصل شود.
4- اعضا باید از هر گونه توسل به زور یا به کار گیری آن به هر نحویکه با مقاصد و اهداف سازمان مغایر باشد، خودداری کنند.
5- اعضا باید به سازمان در هر اقدامی که طبق منشور انجام می دهد، مساعدت کنند و از کمک به هر کشوری که سازمان علیه آن اقدام تامینی یا قهری انجام داده، خودداری کنند.
6- سازمان باید مراقبت کند که کشورهاییکه عضو نیستند، تا آنجا که حفظ صلح و امنیت بین المللی ایجاب می کند، طبق اصول رفتار کنند.
7- سازمان نباید در اموریکه اساسا جزء صلاحیت داخلی کشورهاست دخالت کند، اما این شرط مانع اقدامات قهری در مورد تهدید به صلح، نقض صلح و اقدام تجاوز کارانه نمی شود.
ادامه دارد...