معرفی وبلاگ
سلام.ممنون از انتخابتون، تو این وبلاگ مطالبه متنوعی گذاشتم از همه چی، امیدوارم خوشتون بیاد، لطفا نظر بدین، نظرای شما خیلی میتونه منو تو ادامه ی فعالیتم تو وبلاگ کمک کنه.ممنون.
صفحه ها
دسته
♥دوستان من♥
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 286036
تعداد نوشته ها : 221
تعداد نظرات : 119
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
این نوع کفش ها مناسب نیستند،
اگر چه بسیاری از خانم ها پوشیدن کفش های پاشنه دار را به دیگر انواع کفش های مختلف 
ترجیح می دهند اما بررسی های انجام شده در این زمینه حاکی از آن است که پوشیدن کفش 
های پاشنه دار در بلندمدت نه تنها موجب پادرد خواهد شد بلکه می تواند موجب بد شکلی 
انگشتان پاها و همچنین ایجاد تغییراتی در مفاصل زانوها شود که می تواند آسیب ها و 
صدمات جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد. 


تغییر وضعیت بدن در هنگام راه رفتن با کفش هایی که پاشنه بلندی دارند سبب اعمال 
فشار زیادی بر روی زانوها می شود که این موضوع می تواند عامل مهمی در افزایش آمار 
مبتلایان به بیماری های ناشی از التهاب مفاصل استخوانی در میان خانم ها باشد. 
براساس نتایج به دست آمده از مطالعات انجام شده در این زمینه با پوشیدن کفش های 
پاشنه با فشار وارد شده بر مفصل زانو تا 26 درصد افزایش خواهد یافت. 

با پوشیدن کفش های پاشنه دار مرکز جرم بدن به سمت جلو جابه جا شده و در نتیجه مفصل 
ران و ستوان فقرات در یک امتداد قرار نمی گیرند. اگر چه پوشیدن کفش های پاشنه دار 
سبب می شوند که فرد قد بلندتر به نظر برسد اما باید توجه داشته باشید که هر چه 
پاشنه کفش شما بلندتر باشد فشار اعمال شده بر روی پاها نیز به همان نسبت افزایش 
خواهد یافت. جالب است بدانید که براساس زاویه پاشنه کفشی که می پوشید میزان انقباض 
و کشیدگی ماهیچه ساق پا نیز در مقایسه با شرایط معمولی متفاوت خواهد بود. 

معمولا با پوشیدن کفش های پاشنه دار ماهیچه ساق پا کوتاه تر شده و تحت فشار بیشتری 
قرار می گیرد. 

پوشیدن کفش هایی که پاشنه های نسبتا بلند دارند و یا این که سرپنجه آنها به گونه ای 
است که انگشتان پاها به هم فشرده می شوند سبب می شود که ضخامت بافت مجاور عصب ها در 
بین انگشتان سوم و چهارم افزایش پیدا کرده و در نتیجه برآمدگی، یا ورم عصبی ایجاد 
شده انگشتان پاها دردناک و یا بی حس می شوند. با پوشیدن کفش های پاشنه دار قسمت 
جلوی پا در مقایسه با پاشنه پا در ارتقاع کمتری قرار می گیرد که این تغییر وضعیت 
منجر به کشیده شدن زردپی آشیل خواهد شد. زردپی آشیل استخوان پاشنه پا را به ماهیچه 
ساق پا مرتبط می سازد. هر چه پاشنه کفشی که فرد می پوشد بلندتر باشد، زردپی آشیل 
کوتاهتر شده و در نتیجه فرد درد بیشتری را در پاشنه پای خود احساس خواهد کرد. 

بد شکلی انگشتان پاها نیز از دیگر عوارض نامطلوبی است که پوشیدن کفش های پاشنه داری 
که انتهای جلویی آنها باریک است به همراه خواهند داشت. 

در اثر پوشیدن مداوم این نوع کفش ها در ابتدای مفصل انگشت بزرگ یک زایده استخوانی 
شکل می گیرد که موجب تغییر زاویه انگشت بزرگ پا به طرف دیگر انگشتان پا و دردناک 
شدن آن خواهد شد. در چنین وضعیتی انگشتان کوچک تر از قسمت مفصل میانی خمیده شده و 
به این ترتیب حتی هنگامی که فرد کفش نپوشیده است نیز ماهیچه های انگشتان دوم، سوم و 
چهارم نمی توانند در وضعیت طبیعی خود قرار گیرند و موجب بد شکلی دایمی انگشتان پاها 
می شوند. 

با توجه به این که کفش های پاشنه بلند فرد را از حالت تعادل طبیعی خارج می سازند 
بنابر این می توان گفت که در چنین شرایطی فرد بیش از پیش در معرض خطر به زمین 
افتادن قرار می گیرد و احتمال رگ به رگ شدن و یا حتی شکستن قوزک پای او نیز به 
مراتب افزایش خواهد یافت. 
دوشنبه 5 11 1388 11:11

مردی مشغول تمیز کردن ماشین نوی خودش بود. ناگهان پسر 4 ساله اش سنگی برداشت و با 
آن چند خط روی بدنه ماشین کشید. مرد با عصبانیت دست پسرش را گرفت و چندین بار به آن 
ضربه زد. او بدون اینکه متوجه باشد، با آچار فرانسه ای که در دستش داشت، این کار را 
می کرد! 

در بیمارستان، پسرک به دلیل شکستگی های متعدد، انگشتانش را از دست داد. 

وقتی پسرک پدرش را دید، با نگاهی دردناک پرسید: 

«کی انگشتانم دوباره رشد می کنند؟!» 

مرد بسیار غمگین شد و هیچ سخنی بر زبان نیاورد. او به سمت ماشینش برگشت و از روی 
عصبانیت چندین بار با لگد به آن ضربه زد. در حالی که از کرده خود بسیار ناراحت و 
پشیمان بود، جلوی ماشین نشست و به خط هایی که پسرش کشیده بود نگاه کرد. پسرش نوشته 
بود: 

«دوستت دارم بابایی» 

روز بعد آن مرد خودکشی کرد! 


عصبانیت و دوست داشتن هیچ حد و حدودی ندارند. دومی را انتخاب کنید تا یک زندگی زیبا 
و دوست داشتنی داشته باشید. این را نیز به یاد داشته باشید که: 

وسایل برای استفاده کردن هستند و انسانها برای دوست داشتن. اما مشکل جهان امروز این 
است که انسانها مورد استفاده واقع می شوند و به وسایل عشق ورزیده می شود. 


بیایید همواره این گفته را به یاد داشته باشیم: 

وسایل برای استفاده کردن هستند. 

انسانها برای دوست داشتن هستند. 

مواظب افکارتان باشید، آنها به کلمات تبدیل می شوند. 

مواظب کلماتی که به زبان می آورید، باشید، آنها به رفتار تبدیل می شوند. 

مواظب رفتارتان باشید، آنها به عادت ها تبدیل می شوند. 

مواظب عادت هایتان باشید، آنها شخصیت شمار را شکل می دهند. 

مواظب شخصیت تان باشید، چون سرنوشت شما را می سازد.
دوشنبه 5 11 1388 11:8
سوالی رو که در پایین متن مشاهده می کنید و یک تست روانشانی CSI:Crime Scene Investigation است . متن را با دقت بخوانید تک تک کلمات در جواب نهایی تاثیر دارند:
یک زن در مراسم ختم مادر خود ، مردی را می بیند که قبلا او را نمی شناخت. او با خود اندیشید که این مرد بسیار جذاب است. او با خود گفت او همان مرد رویایی من است و در همان جا عاشق او می شود .اما هیچگاه از او تقاضای شماره نمی کند و دیگر آن مرد را نمی بیند. چند روز بعد او خواهر خود را می کشد.
به نظر شما انگیزه ی او از قتل خواهر خود چه بوده است ؟
چند دقیقه با خود فکر کنید و پاسخ صحیح: 

جواب:

آن زن امید داشت که در مراسم ختم خواهرش شاید ان مرد را دوباره ببنید.
اگر توانسته به این سوال پاسخ صحیح بدهید احتمالا شما یک بیمار روانی یا psychopath هستید. 
یکی از بزگترین روانشناسان امریکایی این تست را بر روی افراد زیادی انجام تا به این نتیجه برسد که چه کسانی پاسخ صحیح می دهند.
نکته ی جالب اینکه اکثر قاتل های سریالی به راحتی و سرعت توانستند جواب صحیح بدهند.
بنابراین اگر پاسخ شما صحیح بود احتمالا شما یکی از قاتل های سریالی آینده خواهید بود! مبارک است.
دوشنبه 5 11 1388 11:3
ابتدا مطمئن شوید به اندازه کافی وقت دارید و می توانید فکرتان را متمرکز نمائید.

برای انجام این آزمون باید تصویر موقعیتهای گفته شده را به ذهن بیاورید و خود را در آن موقعیت قرار دهید. ابتدا با جنگل شروع می ‌کنیم. 







 

.جنگل 

خود را دریک جنگل مجسّم کنید و به سوالات زیر پاسخ دهید: 

 

آیا جنگلی که در آن هستید تاریک است یا روشن؟ 

  الف) من خود را در جنگلی در روشنایی روز می ‌بینم. 
  ب) من خود را در جنگلی در شب می ‌بینم.
  پ) من خود را در جنگلی در هنگام غروب،یا طلوع خورشید می ‌بینم. نه کاملاً تاریک و نه کاملاً روشن. 

 

آیا راهی در میان جنگل وجود دارد؟ 

  الف) بله 
  ب) نه 

 

.فنجان 

حال از شما می ‌خواهیم که به میان جنگل بروید. 

 

فنجانی را می ‌بینید. چه شکلی است؟ 

  الف) فنجان به نظر من با ارزش می ‌آید. 
  ب) فنجان به نظر من ارزش چندانی ندارد. 

با آن چکار می ‌کنید؟ 

  الف) رهایش می ‌کنم و از کنارش می ‌گذرم. 
  ب) ار زمین برمی ‌دارمش و سپس دوباره به زمین می ‌اندازمش. 
  پ) از آن استفاده می ‌کنم و سپس آن را همانجا رها می ‌کنم. 
  ت) بر می ‌دارمش و با خودم می ‌برم. 

 


 

.خرس 

به راهتان در جنگل ادامه می ‌دهید که ناگهان با خرسی مواجه می ‌شوید. 

 

چه نوع خرسی است؟ 

  الف) یک خرس کوچولوی خوشگل 
  پ) یک خرس بزرگ و واقعی 

آن خرس چکار می ‌کند؟ (نزدیکترین گزینه را انتخاب کنید.)

  الف) خرس متوجه من نشده است. 
  ب) خرس متوجه من شده و دارد با خودش بازیهای قشنگی می ‌کند. 
  پ) خرس متوجه من شده ولی با من کاری ندارد و سرگرم کار خودش است. 
  ت) خرس متوجه من شده و به نحو تهدیدآمیز و ترسناکی به من نگاه می ‌کند. 
  ث) هیچکدام ... صاف دارد به طرف من می ‌آید. 

شما باید به راهتان ادامه دهید. با آن خرس چکار می ‌کنید؟ 

  الف) کار خاصی نمی ‌کنم. خیلی کوچولو وخوشگل است و به فکر این هستم که آن را بغل کنم و همراه خود ببرم. 
  ب) به آن توجهی نمی ‌کنم و راهم را ادامه می ‌دهم. 
  پ) قبل از آن که مرا ببیند از آنجا دور می ‌شوم. 
  ت) بالای درخت می ‌روم یا پنهان می ‌شوم. 
  ث) می ‌ایستم و با آن مقابله می ‌کنم. من پیروز خواهم شد. 
  ج) می ‌ایستم و مقابله می ‌کنم. کمی زخمی می ‌شوم. 
  چ) هیچکدام از این گزینه‌ها به انتخاب من نزدیک نیست. 

 

.ساحل 

به راهتان ادامه می ‌دهید تا به ساحلی می ‌رسید. 

 

چند نفر آدم در آنجا می ‌بینید؟ 

  الف) صدها و شاید هزاران نفر. 
  ب) 20 تا 100 نفر 
  پ) یکیا دو نفر 
  ت) هیچکس 

فاصله شما از آنها چقدر است؟ 

  الف) آنقدر نزدیکند که می ‌توان با آنها صحبت کرد. 
  ب) آنقدر نزدیک نیستند که بتوان با آنها صحبت کرد.
  پ) یا خیلی دورند ویا هیچکس در ساحل نیست. 

 

جنگل و مسیر 

 

جنگل نماد «زندگی» شماست و این که شما چگونه به آن نگاه می ‌کنید. اگر شما گزینه «جنگل در روشنایی روز» را انتخاب کرده‌اید، این قویاً نشانگر این است که به طور کلی آدم شادی هستید. هر چه نور بیشتری در جنگل ببینید به معنی این است که زندگی شما از محتوای بیشتری برخوردار است. چنانچه شما گزینه «جنگل در شب» را انتخاب کرده‌اید، بدین معنی است که چیز عمده‌ای در زندگی شما وجود دارد که می ‌خواهید آن را تغییر دهید یا از آن ناراضی هستید. این انتخاب همچنین بیانگر این است که شما به دلایلی تحت فشار استرس قرار دارید. اگر گزینه «جنگل نه کاملاً تاریک و نه کاملاً روشن» را انتخاب کرده‌اید، نشانگر چیزی بین دو حالت فوق است. یعنی این که یکی دو چیز در زندگی شما وجود دارد که مایلید آن را تغییر دهید. 

 

اگر راهی در جنگل دیده‌اید بدین معنی است که هنوز در زندگی خود به طور کامل جا نیافتاده‌اید. جوانترها معمولاً چنین راهی را می ‌بینند. چرا چنین است؟ راه، نماد جایی است که به سوی آن در حرکتید. کسانی که هنوز راه مشخصی را در زندگی خود پیدا نکرده‌اند به احتمال زیاد راهی را در جنگل می ‌بینند. و از طرف دیگر، کسانی که راه زندگی خود را یافته‌اند(معمولاً افراد مسن‌تر) احتمال کمتری دارد که راهی در بین جنگل ببینند. 

 

 فنجان = ثروت 

 

فنجان نماد «ثروت» و رهیافت شما به آن است. این سوال به شما این شانس را می ‌دهد که هر نوع فنجانی را ببینید. در واقع، این سوال به شما فرصت می ‌دهد تا به خودتان پاداش بدهید. اگر فنجان باارزشی را دیده‌اید در این صورت چیزی که برایتان باارزش است را به خودتان پاداش داده‌اید. و اگر فنجانی که دیده‌اید ارزش چندانی نداشته، یعنی هنگامی که فرصتی پیش آمده به خودتان پاداش نداده‌اید. 

 

اگر فنجان را رها کرده‌اید، یعنی به شما شانس داده شده که پاداشی بگیرید ولی شما آن را پشت سر گذاشته‌اید. این بدان معنی است که یا ثروت برای شما ارزش محسوب نمی ‌شود و یا اینکه فکر می ‌کنید «ثروت»، چیزی است که باید برای به دست آوردنش کار و تلاش کنید. 

 

اگر فنجان را از زمین برداشته ودوباره به زمین انداخته‌اید، بدان معنی است که شانس پاداش گرفتن به شما داده شده است، شما هم به قدر کافی کنجکاو بوده‌اید که فنجان را از زمین برداشته‌اید، ولی آن را پشتeسرگذاشته‌اید. یا ثروت برای شما ارزش eواقعی محسوب نمی ‌شود و یا فکر می ‌کنید «ثروت» چیزی است که باید برای بهe دست آوردنش کار و تلاش کرد. 

 

اگر از فنجان استفاده کرده و سپس آن را همانجا رها کرده‌اید، بدین معنی است که شانس پاداش گرفتن به شما داده شده و شما یک استفاده فوری برای آن پیدا کرده‌اید و فوراً آن را به کار بسته‌اید. بسیاری از مردم یک فنجان چای یا قهوه می ‌بینند و آن را می ‌نوشند. شما هم چنین بوده‌اید؟ شما شانس پاداش گرفتن را پشت سر گذاشت‌اید و یک استفاده عملی برای فنجان یافته‌اید. رهیافت شما به سوی پاداش، «اینجا و اکنون» بوده است. 

 

اگر فنجان را برداشته و با خود برده‌اید، احتمالاً فنجانی را دیده‌اید که به نوعی برایتان باارزش بوده است. یعنی شما شانس پاداش دادن سریع به خودتان را پیدا کرده‌اید و از آن استفاده نموده‌اید. 

 


 

 خرس= استرس 

 

خرس، نماد مشکلات و چگونگی برخورد شما با آنهاست. اگر خرس کوچولوی خوشگلی را دیده‌ باشید نشانگر این است که زندگی شما خالی از استرس است و شما به راحتی از کنار مشکلات می ‌گذرید. همچنین نشانگر این است که شما از زندگی‌تان لذت می ‌برد. 

 

امّا چنانچه خرس واقعی و بزرگی را دیده باشید، حال امکان مواجه شدن با یک مشکل واقعی برایتان فراهم شده است. کسانی که به طور دائم تحت فشارهای استرس قرار دارند، خرسهای بزرگتر و خطرناکتری را می ‌بینند. 

 

چه شما خرس را نادیده بگیرید و چه خرس شما را، هر دو نشانگر این است که چگونه به استرس و مشکلات هنگامی که برایتان پیش می ‌آید، می ‌نگرید. 

 

اگر خرس شما را ندیده است و یا آن که دیده ولی سرگرم بازیهای قشنگ با خودش است، بدین معنی است که شما مشکلات واقعی چندانی در زندگی ندارید. شما تحت استرس و نگرانیهای روزمره نیستید. به شما فرصت داده شد تا مشکلی را ببینید ولی این فرصت را از دست دادید! اصلاً چیز بدی نیست. 

 

اگر خرس شما را دیده ولی با شما کاری نداشته و سرگرم کار خودش بوده است، این بدان معنی است که با وجودی که مشکلات متداول در زندگی شما وجود دارد، ولی شما از نظر سطح استرس یا نگرانی، در شرایط ناسالمی قرار ندارید. 

 

و بالاخره اگر خرس متوجه شما شده و به نحو تهدیدآمیز و ترسناکی به شما نگاه می ‌کرده است، یعنی شما نیاز به مرخصی دارید! شما تحت eفشارهای شدید استرس و نگرانی هستید و این می ‌تواند شرایط ناسالمی را برای شماe به وجود آورد. 

 

نحوه عبور از خرس و ادامه دادن راه، نشانگر این است که شما با مشکلات چگونه برخورد می ‌کنید و چگونه به حل آنها می ‌پردازید. اگر پاسخ شما این بوده که به فکر بغل کردن خرس و همراه بردن آن بوده‌اید، در این صورت رویکرد شما با سایر مردم بسیار متفاوت است. اغلب مردم تحت استرس بسیار بیشتری از شما قرار دارند. 

 

 ساحل = ارتباط با مردم 

 

ساحل، نماد چگونگی ارتباط شما با افرادی که پیرامونتان قرار دارند است. تعداد افرادی که در ساحل دیده‌اید، مستقیماً به تعداد افرادی که مایلند دوروبرتان باشند ارتباط دارد. افراد اجتماعی و معاشرتی در کنار عدّه زیادی از مردم احساس راحتی می ‌کنند. این گونه افراد، ساحل را مملو از جمعیت می ‌بینند. در طرف مقابل، کسانی که هیچکس را در ساحل ندیده‌اند آنهایی هستند که از تنها بودن با خودشان احساس آرامش و راحتی می ‌کنند. احساس تنهایی برای آنها مفهومی ندارد و می ‌توانند مدّت زمانی طولانی با خودشان به سر برند. 

 

اگر شما صدها نفر را در ساحل دیده باشید یعنی از بودن در مکانهای شلوغ و پرجمعیت احساس ناراحتی نمی ‌کنید. در حالی که اگر یک یا دو نفر را در ساحل دیده باشید، بدان معنی است که شما فردی هستید که نمی ‌خواهد زمان زیادی را در مکانهای شلوغ بگذراند و ترجیح می ‌دهد با یک نفر یا دونفر صحبت کند. 

 

البته این به معنی آن نیست که شما آدمی اجتماعی نیستید. بلکه نشانگر این است که بیشتر تمایل به محیطهای آرام و کم جمعیت دارید. اغلب مردم، ساحل را با یک یا دو نفر می ‌بینند. 

 

فاصله مردمی که در ساحل هستند با شما، نماد چگونگی ارتباط شما با افرادی است که پیرامونتان قرار دارند. اگر مردم آنقدر نزدیک بوده‌اند که امکان صحبت کردن با آنها فراهم بود، یعنی شما در بیشتر مواقع مایل به ارتباط برقرار کردن با دیگران هستید. 

 

اگر مردم آنقدر دور بوده‌اند که امکان صحبت با آنها نبوده، بدان معنی است که شما در اکثر اوقات نیازی به برقراری ارتباط با دیگران ندارید، اما دلتان می ‌خواهد کسانی را پیرامون خود داشته باشید. 

 

و بالاخره اگر مردم خیلی دور بوده‌اند یعنی شما در اکثر مواقع نیازی به برقراری ارتباط با دیگران ندارید و از تنها بودن با خودتان راضی هستید.
دوشنبه 5 11 1388 11:1
بهار 

افرادی که در بهار به دنیا آمده اند، دارای رنگ های طلایی است. بعضی از متولدین این فصل چهره ای عاجی رنگ همراه با لک و کک و مک دارند و بقیه دارای پوستی شفاف و گندمگون می باشند. حتی با وجود کک و مک نیز پوست چهره ی آنها شفاف و درخشان بوده و در برابر نور آفتاب قهوه ای رنگ و برنزه می گردد. رنگ چشمهای این افراد معمولاً روشن با رگه هایی طلایی است. 



رنگ های بهاری 

نارنجی های روشن، هلویی، انواع رنگ قرمز، زنگاری روشن، صورتی های مایل به هلویی، قرمزهای روشن و درخشان متمایل به نارنجی، طلایی روشن و درخشان، زرد طلایی، خاکستری سایه روشن، قهوه ای متمایل به طلایی، قهوه ای مسی، آبی روشن و درخشان، آبی فیروزه ای، آبی دریایی، و آبی لاجوردی روشن تا سبزهای روشن و درخشان متمایل به زرد رنگ های متولدین فصل بهار است. مشکی و شرابی رنگ متولدین این فصل نیست. 



تابستان 

پوست متولدین تابستان دارای زمینه ی رنگ های آبی متمایل به صورتی است. و معمولاً پوست صورت اینگونه افراد صاف و شفاف و مهتابی بوده و رنگ موها نیز از بور بسیار تند یا خاکستری یا قهوه ای با زمینه رنگ قهوه ای متمایل به قرمز یا خاکستری متغیر است. رنگ چشمهای متولدین این فصل روشن یا خاکستری ملایم می باشد. 


رنگ های تابستانی

انواع صورتی های کمرنگ و صورتی های متمایل به شرابی، تمشکی، قرمزهای متمایل به آبی، آبی، بلوطی، زرد لیموی کمرنگ، بنفش تیره و کمرنگ، بنفش مایل به ارغونی سیر، سفید ملایم، بژ متمایل به آبی، قهوه ای گوزنی، آبی تیره متمایل به خاکستری، آبی روشن متمایل به خاکستری، سبزهای متمایل به آبی رنگ های متولدین فصل تابستان است. نارنجی، طلایی، مشکی از رنگ های این فصل نمی باشد. 


پاییز 


پوست افرادی که در فصل پاییز به دنیا آمده اند، دارای زمینه ی رنگ های طلایی است و رنگ موهایشان قرمز یا قهوه ای متمایل به قرمز بوده و پوست چهره ی آنها لطیف و شفاف، گلگون رنگ یا طلایی تیره می باشد. افراد متعلق به این فصل، با چشمهایی روشن و کمرنگ، در رنگ های تیره ی پاییزی بهتر به نظر خواهند رسید. 


رنگ های پاییزی 

انواع نارنجی، هلویی تیره، زنگاری، قرمز متمایل به قهوه ای، قرمزهای تیره و متمایل به نارنجی، طلایی، طلایی متمایل به زرد، طلایی متمایل به کرم، بژ متمایل به طلایی، انواع قهوه ای، آبی، فیروزه ای، انواع سبز رنگ های متولدین فصل پاییز است. صورتی، شرابی، ارغوانی، خاکستری و مشکی جزء رنگ های این فصل به حساب نمی آید. 



زمستان 

پوست زمستانی ها دارای زمینه ی رنگ های آبی متمایل به صورتی است. رنگ موهای اغلب افراد متولد در این فصل تیره بوده و رنگ چهره ی آنها بژ متمایل به خاکستری یا زرد رنگ می باشد. تضاد بین سفیدی چشم و عنبیه در چشمهای این افراد بیشتر از افراد متولد فصل تابستان است. 


رنگ های زمستانی 

اکثر رنگ های روشن و درخشان، صورتی های متمایل به آبی روشن و تیره، قرمزهای روشن و درخشان، قرمزهای متمایل به آبی، زردهای روشن، ارغوانی متمایل به قرمز تیره، سفید، بنفش مات، خاکستری متمایل به قهوه ای، خاکستری، مشکی، آبی تیره، آبی روشن، آبی مات، فیروزه ای روشن، سبزهای روشن از رگ ها متعلق به متولدین فصل زمستان است. نارنجی و طلایی از رنگ های زمستانی نمی باشند.
دوشنبه 5 11 1388 10:59
در تست زیر تعیین کنید در همین لحظه چه احساسی دارید؟!

الف)1 امتیاز ب) 2 امتیاز ج) 3 امتیاز د) 4 امتیاز ه) 5 امتیاز

 

سوالات:

1) به خود مطمئن هستم؟الف) بسیار زیاد ب) زیاد ج) تا حد متوسط د) کمی ه) هرگز


 

2) می توانم بر افکار خود تمرکز کنم؟الف) بسیار زیاد ب) زیاد ج) تا حد متوسط د) کمی ه) هرگز


 

3) آرام هستم؟الف) بسیار آرام ب) تا حدود زیادی آرام ج) تا حد متوسط د) کمی آرام ه) هرگز


 

4) عصبی هستمالف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه


 

5) ناراحت هستمالف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه


 

6) بدنم همواره مرطوب استالف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه


 

7) نفسم منظم استالف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه


 

8) احساس تنش در معده دارمالف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه


 

حالا امتیاز ها را با هم جمع کرده وببینید:

کمتر از ٢۴

افراد طبیعی را می رساند که اختلال اضطرابی و مشکل عمده ای ندارند

 

٢۴ تا ٣٢

اضطراب شما کمی بیش از حد طبیعی است که با توجه به شدت کم اختلال, می توانید با

 استفاده از کتابهای اضطراب آن را هم برطرف کنید.

٣٢ تا ۵٠

شما به اضطراب شدید مبتلا هستید, به طور حتم باید به روان شناس مراجعه کنید.
دوشنبه 5 11 1388 10:58
1-پایان دنیا نزدیک است. اگر فقط بتوانید یک نوع از حیوانات را نجات دهید، کدام را انتخاب می‌کنید؟

الف : خرگوش 
ب : گوسفند 
پ : گوزن
ت : اسب

2- به آفریقا رفته‌اید. به هنگام بازدید از یکی از قبیله‌ها، آنها اصرار می‌کنند که یکی از حیوانات زیر را به عنوان یادگاری با خود ببرید. کدام را انتخاب می‌کنید؟
الف : میمون 
ب : شیر 
پ : مار 
ت : زرافه

3- فرض کنید خطای بزرگی انجام داده‌اید و خداوند برای مجازات شما تصمیم گرفته است که به جای انسان، شما را به صورت یکی از حیوانات زیر در آورد. کدام را انتخاب می‌کنید؟
الف : سگ 
ب : گربه 
پ : اسب 
ت : مار

4- اگر قدرت داشتید که یک نوع از حیوانات را برای همیشه از روی کره زمین نابود کنید، کدام را انتخاب می‌کردید؟ 
الف : شیر 
ب : مار
پ : تمساح
ت : کوسه


5- یک روز، با حیوانی برخورد می‌کنید که می‌تواند با شما به زبان خودتان صحبت کند. دلتان می‌خواهد که کدامیک از حیوانات زیر باشد؟
الف : گوسفند
ب : اسب
پ : خرگوش 
ت : پرنده

6- در یک جزیره دور افتاده، تنها یک موجود زنده به عنوان همدم و همراه شما وجود دارد. کدامیک را انتخاب می‌کنید؟
الف : انسان 
ب : خوک 
پ : گاو
ت : پرنده

7- اگر قدرت داشتید که هر نوع حیوانی را اهلی و دست‌آموز کنید. کدامیک از حیوانات زیر را به عنوان حیوان خانگی خودتان انتخاب می‌کردید؟
الف : دایناسور 
ب : ببر
پ : خرس قطبی
ت : پلنگ

8- اگر قرار بود برای 5 دقیقه به صورت یکی از حیوانات زیر در می‌آمدید، کدامیک را انتخاب می‌کردید؟
الف : شیر 
ب : گربه 
پ : اسب 
ت : کبوتر


تحلیل:
1- در زندگی واقعی، برای چه نوع آدمهایی جذابیت و کشش دارید.
الف: خرگوش– کسانی که دارای شخصیت دوگانه هستند، به سردی یخ در ظاهر اما به گرمی آتش در باطن
ب: گوسفند– مطیع و گرم
پ: گوزن– زیبا و آداب دان
ت: اسب- کسانی که غیرقابل جلوگیری، بی‌بند و بار و آزاد هستند.
2- در فرایند ابراز عشق و درخواست ازدواج، کدام رویکرد برای شما خوشایندتر و موثرتر است.
الف: میمون – مبتکر و باذوق که هیچگاه احساس خستگی نکنید.
ب: شیر- سرراست، صاف و پوست کنده به شما بگوید که دوستتان دارد.
پ: مار- دمدمی مزاج، پر نوسان، نفس گرم و عشق سرد
ت: زرّافه- صبور، هرگز شما را رها نکند.
3- دلتان می‌خواهد معشوقتان چه عقیده‌ای در باره شما داشته باشد.
الف: سگ- باوفا، صادق، ثابت قدم
ب: گربه- شیک و زیبا
پ: اسب- خوش بین
ت: مار- انعطاف‌پذیر
4- چه اتفاقی باعث می‌شود که شما رابطه‌تان را قطع کنید/ از چه خصوصیتی بیش از همه نفرت دارید.
الف: شیر- متکبر و خودخواه، امر و نهی کن
ب: مار- هیجانی و دمدمی مزاج، نمی‌دانید چگونه او را خوشحال کنید.
پ: تمساح- خونسرد، بیرحم، سنگدل
ت: کوسه- ناامن
5- دوست دارید چه نوع رابطه‌ای با او برقرار سازید.
الف: گوسفند- سنتی، بدون آن که چیزی بگوئید او بفهمد چه می‌خواهید، ارتباط برقرار کردن از طریق قلب‌ها.
ب: اسب- هر دو بتوانید درباره همه چیز با هم صحبت کنید، هیچ چیز مخفی در میان نباشد.
پ: خرگوش- رابطه‌ای که همیشه خود را گرم و عاشق او حس کنید.
ت: پرنده- رابطه‌ای پایدار و طولانی و بالنده
6- آیا به او خیانت می کنید.
الف: انسان- شما به جامعه و اخلاقیات احترام می‌گذارید، پس از ازدواج هیچ کار خلافی نمی‌کنید.
ب: خوک- نمی‌توانید در مقابل تمایلاتتان مقاومت کنید، به احتمال زیاد خیانت می‌کنید.
پ: گاو- خیلی سعی می‌کنید که چنین کاری نکنید.
ت: پرنده- شما هرگز نمی‌توانید استوار و ثابت قدم باشید، شما واقعاً برای ازدواج مناسب نیستید و نمی‌خواهید تعهدی بپذیرید.
7- درباره ازدواج چه فکر می‌کنید.
الف: دایناسور- شما خیلی بدبین هستید و فکر می‌کنید این روزها دیگر ازدواج سعادتمندانه وجود ندارد.
ب: ببر- شما به ازدواج به صورت یک چیز گرانبها فکر می‌کنید. پس از آن که ازدواج کردید، پیوند زناشویی و همسرتان را بسیار باارزش و گرامی می‌دارید.
پ: خرس قطبی- شما از ازدواج می‌ترسید، فکر می‌کنید آزادیتان را از شما خواهد گرفت.
ت: پلنگ- شما همیشه طالب ازدواج بوده‌اید ولی در واقع، شناخت دقیقی از آن ندارید
8- در این لحظه، به عشق چگونه فکر می‌کنید.
الف: شیر- شما همیشه تشنه عشقید و می‌توانید هر کاری برای آن بکنید اما به راحتی در دام عشق نمی‌افتید.
ب: گربه- شما خیلی خودمحور و خودخواهید. شما فکر می‌کنید عشق چیزی است که می‌توانید به دست آورید و هرگاه که خواستید آن را دور بیاندازید.
پ: اسب- شما نمی‌خواهید در قید و بند یک رابطه پایدار قرار بگیرید. به هر چمن که رسیدی گلی بچین و برو
ت: کبوتر- شما به عشق به صورت یک تعهد دو طرفه فکر می‌کنید
دوشنبه 5 11 1388 10:55
این یه تست روانشناسی فوق العاده ست، لطفا صادقانه جواب بدین و جواب ها رو دقیق تو ذهنتون نگه دارین و در آخر با بررسی ها مقایسه کنید، لطفا قبل از جوابگویی خودتون به سوال ها، هیچ کدوم از پاسخ ها رو نخونین، چون نتیجه ی نهایی نادرست در میاد!!!



 


1- در جنگل در حال قدم زدن با شخصی هستید، شخص همراه شما کیست؟



2- باز هم در جنگل، قدم می زنید. حیوانی را می بینید. می توانید بگویید چیست؟



3- چه تعامل یا ارتباطی بین شما و آن حیوان ایجاد می شود؟



4- به اعماق جنگل می روید. وارد محوطه ای بدون درخت می شوید و در مقابل خود، خانه ی رویایی و ایده آلی را که در ذهن داشتید می بینید، آن را توصیف کنید؟



5- آیا دور خانه ی شما نرده یا توری وجود دارد؟



6- وارد خانه می شوید. به اتاق ناهار خوری می روید و میز ناهار خوری را می بینید. توضیح دهید روی میز و دور و بر آن چه می بینید؟



7- از در پشت خانه خارج می شوید. بر روی چمن ها یک فنجان قرار گرفته است. جنس فنجان از چیست ( سرامیک، شیشه، کاغذ، چینی، پلاستیک و...) ؟



8- با فنجان چه می کنید؟



9- در حاشیه و اطراف خانه قدم می زنید و خود را کنار آب می بینید، آبی که می بینید چه نوع است (اقیانوس، دریاچه، دریا، رودخانه، نهر و ...) ؟ 



10- چگونه از روی آب می گذرید؟


 


 




 


 


پاسخ های خود را با بررسی های زیر مقایسه کنید و نتیجه بگیرید:



 


1- همراهی که از او نام بردید و با شما قدم می زند، مهم ترین فرد زندگی شماست.



2- اندازه حیوانی که در جنگل می بینید، بیانگر حجم مشکلات شخصی شماست.



3- ارتباطی که با حیوان برقرار می کنید و اعمالی که انجام می دهید نشان می دهد که به شیوه با مشکلات خود(مثبت یا منفی) برخورد خواهید کرد.



4- اندازه ی خانه ی رویایی شما، تعیین کننده ی مقدار انگیزه و هدف شما در حل مشکلات و مسائل است.



5- اگر هیچ نرده یا حصاری دور خانه ی رویایی خود در نظر نگرفته اید، نشان می دهد که شخصیت آزادی دارید و همیشه از مردم استقبال می کنید و به آن ها خوشامد می گویید. بر عکس، حضور نرده، نمایشگر شخصیت بسته و محدود شماست، شما ترجیح می دهید که افراد، سرزده به دیدن شما نیایند.



6- اگر پاسخ شما شامل خوراک، افراد و یا گل ها نیست، از زندگی کاملا ناراحت هستید.



7- دوام وپایداری جنسیت فنجان انتخاب شده توسط شما، پایداری رابطه شما و شخص نامبرده در سوال اول را نشان می دهد.



8- نحوه کار شما با فنجان، نشانگر طرز تفکر شما نسبت به شخص سوال اول است.



9- اندازه ی حجم آبی که می بینید، بیانگر عاطفه و احساسات شماست.



10- میزان خیس شدن شما، هنگاهی که از آب عبور می کنید، اهمیت ارتباطات و روابط عاطفی شما را نشان می دهد.
دوشنبه 5 11 1388 10:53
اگه از تو ننوشتم ، فکر نکن سرم شلوغه توی زندگی یه وقتا ، تنهایی رمز عبوره اگه از چشمات گذشتم ، فکر نکن عاشق نبودم مطمئن باش توی دنیا ، دل به تو سپرده بودم.



--------------------------------------------------------------------------------


دیشب تو فکرت بودم که یه قطره اشک از چشمام جاری شد ........ از اشک پرسیدم چرا اومدی؟؟ گفت آخه تو چشمات کسی هست که دیگه اونجا جای من نیست.



--------------------------------------------------------------------------------


۲تا ادم برفی ۲طرفه رود خونه عاشقه همدیگه میشن.از عشق همدیگه آب میشن تا شاید وسط رودخونه به هم برسن.



--------------------------------------------------------------------------------


می خواستم اسمتو تو قلبم حک کنم ولی نکردم. می دونی چرا؟
آخه ترسیدم ضربان قلبم موقع خواب اذیتت کنه.



--------------------------------------------------------------------------------


فرق تو با روز چیه؟ روز باید 30 تاش رو جمع کنی تا 1 ماه بشه اما تو همین جوری ماهی.



--------------------------------------------------------------------------------



هر وقت دلم برات تنگ می شه میام پشت قلبت هی در می زنم پس هر وقت قلبت می زنه بدون دلم برات تنگ شده.



--------------------------------------------------------------------------------


اگر تمام شب برا ی از دست دادن خورشید گریه کنی لذت دیدن ستاره ها را هم از دست خواهی داد.
فرقی نمی کند گودال آب کوچکی باشی یا دریای بیکران… زلال که باشی، آسمان در توست.



--------------------------------------------------------------------------------


روی سنگ نوشتم دوستت دارم همون سنگ بخوره توی سرت که این چیزا حالیت نمیشه.



--------------------------------------------------------------------------------


تا حالا فکر کردی که چرا بعضی وقتها زمین میخوریم؟ از بد شانسیمون نیست، طبیعت میخواد به ما یاد بده که چطور دوباره بلند بشیم.



--------------------------------------------------------------------------------


آنگاه که ... ضربه های تیشه زندگی را بر ریشه آرزوهایت حس می کنی؛ به خاطر بیاور که... زیبایی شهاب ها از شکستن قلب ستارگان است 
دسته ها : اس ام اس
دوشنبه 5 11 1388 10:46

باید پس از خواندن سئوال در عرض فقط 5 ثانیه به آن جواب درست را بدهید در پایان تعداد پاسخهای درست شما ضرب در 10 میشود و میزان آی کیو شما را نشان میدهد.
1- بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟
2- اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگوید هر نیم ساعت 1 قرص بخور چقدر طول میکشد تا تمام قرصها خورده شود؟
3- من ساعت 8 شب به رختخواب رفتم و ساعتم را کوک کردم که 9 صبح زنگ بزند وقتی با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم چند ساعت خوابیده بودم؟
4- عدد 30 را به نیم تقسیم کنید وعدد 10 را به حاصل آن اضافه کنید چه عددی به دست می آید؟
5- مزرعه داری 17 گوسفند زنده داشت تمام گوسفند هایش به جز 9 تا مردند چند گوسفند زنده برایش باقی مانده است؟
6- اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی یک چراغ نفتی و یک شمع باشد اول کدامیک را روشن میکنید؟
7- فردی خانه ای ساخته که هر چهار دیوار آن به سمت جنوب پنجره دارد خرسی بزرگ به این خانه نزدیک میشود این خرس چه رنگی است؟
8- اگر 2 سیب از 3 سیب بردارین چند سیب دارید؟
9- حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود به کشتی برد؟
10- اگر اتوبوسی را با 43 مسافر از مشهد به سمت تهران برانید و در نیشابور 5 مسافر را پیاده کنید و 7 مسافر جدید را سوار کنید و در دامغان 8 مسافر پیاده و 4 نفر را سوار کنید و سرانجام بعد از 14 ساعت به تهران برسید حالا نام راننده اتوبوس چیست؟

ارزیابی تست براساس تعداد جوابهای نادرست سطح هوش
7تا و بیشتر دانش اموز دبستان
6 تا دانش اموز دبیرستان
5 تا دانشجو
2-3 استاد دانشگاه
1 مدیران ارشد

 

 

 

 

 

پاسخ تست ها
1- تمام ماهها حداقل 29 روز را دارند!!!
2- یک ساعت (شما یک قرص را در ساعت 1 و دیگری را درساعت 1 و 30 و بعدی را در ساعت 2 می خورید) !
3- ساعت کوکی نمیتواند شب و روز را تشخیص دهد پس به اولین ساعت 9 که برسد زنگ میزند که ساعت 9 شب است!!!
4- حاصل 70 است ( تقسیم بر نیم معادل ضرب در 2 است)!
5- او 9 گوسفند خواهد داشت!
6- کبریت!!!
7- سفید چون خانه ای که هر چهار دیوارش رو به سمت جنوب پنجره داشته باشد باید در نوک قطب شمال باشد !
8- همان2 سیب!
9- هیچ( حضرت نوح بود نه حضرت موسی)!!!
10- خوب خودتونید دیگه( نام خودتان)!

يکشنبه 4 11 1388 22:20
شما جزو کدام دسته هستید؟



با دقت به 32 سوال زیر پاسخ دهید:



1- امیدوارم همکارانم بتوانند بیشتر به من کمک کنند

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



2- احساس می کنم جامعه به حرفه من زیاد نیاز ندارد

-هرگز- گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



3- واقعا" نگران آینده هستم

- هرگز –گهگاه –بعضی وقتها – معمولا"- همیشه



4- احساس می کنم عده زیادی مرا دوست ندارند

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



5- در مقایسه با دیگران احساس میکنم انر زی و فعالیت کافی ندارم

- هرکز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا"- همیشه



6- دلواپس این هستم که آیا تمام افکار و ایده های من عقلایی است.

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



7- همیشه نگران این هستم که آیا به نظر دیگران آدم احمقی هستم؟

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



8-فکر می کنم از نظر ظاهری دیگران بهتر از من هستند

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



9- هنگام صحبت کردن پیش غریبه ها استرس زیادی دارم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



10- هنگام انجام کارهای ارجاعی قطعا" اشتباهات زیادی خواهم داشت

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



11 –دلم می خواست نزد دیگران بتوانم صحبت کنم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



12- آرزو دارم اعتماد به نفس بیشتری داشتم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



13- دلم می خواهد بدانم،چگونه می توانم دید گاههای مثبت بیشتری را به سوی خود جلب کنم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



14- به حد افراط متواضع و فروتن هستم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



15- به حد افراط مغرور هستم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



16- فکر می کنم مردم دیدگاههای عمیق متفا وتی نسبت به من دارند

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا"- همیشه



17- فکر می کنم نمی توانم در زندگی خصو صی خودم به افرادی که در کنارم هستند چیز زیادی بگویم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



18- مردم امید واریهای زیادی را در من ایجاد می کنند

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



19- احساس می کنم کارهایم به اندازه کافی برای دیگران جالب نیست

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



20- احساس می کنم در بهت و سرگردانی به سر می برم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" –همیشه



21- احساس می کنم بیشتر افراد مرا درک نمی کنند

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



22- نسبت به محیط اطرافم احساس نا امنی می کنم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



23- معمولا" نگرانی های بی مورد دارم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



24- زمانی که وارد اتاق پر ازدحامی می شوم احساس راحتی نمی کنم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



25- فکر افرادی در باره من صحبت می کنند که من آنها را نمی شناسم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



26- احساس می کنم از نظر جسمی و روحی راحت نیستم

-هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



27- فکر می کنم دیگران راحت تر از من هر کاری را انجام می دهند

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



28- از چیز های نا راحت کننده ای که ممکن است در آینده برای من اتفاق بیا فتد وحشت دارم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



29- می خواهم در باره شیوه هایی که دیگران با من رفتار میکنند بیشتر بدانم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه –



30- دلم می خواست در ارتباطات روزانه ام با دیگران بهتر می بودم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



31- مطمئنم که در یک جمع می توا نم صحبت کنم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه



32- مشتاقم بدانم دیگران امیدوارند که من چه کاره شوم

- هرگز – گهگاه – بعضی وقتها – معمولا" – همیشه





جدول امتیازها:

هرگز=0 گهگاه=1 بعضی وقتها=2 معمولا"=3 همیشه=4



حالبر اساس جدول امتیازها،امتیاز پا سخهایتان را جمع بزنید سپس با توجه به جدول سن و امتیاز سطح اعتماد به نفستان را ارزیابی کنید.



جدول سن وامتیاز:



14-16 17-21 22-30 بالای 30 سال سطح اعتماد به نفس

امتیاز امتیاز امتیاز امتیاز

8-0 20-0 12-0 15-0 --> خیلی زیاد

17-9 36-21 25-13 29-16 --> زیاد

33-18 44-37 40-26 46-30 --> کمی بالا



تر از سطح متوسط

54-34 69-45 59-41 66-47 --> کمی پایین



تر از سطح متوسط

128-55 128-70 128-60 128-67 --> کم





خیلی زیاد

مشکلی در مورد اعتماد به نفس شما وجود ندارد همیشه دیگران را تحت تاثیر خود قرار می دهید شما نه خود کم بین هستید و نه مغرور.

   

زیاد

در مقایسه با هم سن ها و یا افراد نزدیک به سن شما ،اعتماد به نفس بالاتری دارید. شما همیشه دیگران را در حد خوبی تحت تاثیر قرار می دهید و به ندرت احساس غرور یا خود کم بینی می کنید



متوسط

اعتماد به نفس شما در حد متعادل است ،اما با تغییری می تواند به سمت نا کامی برود .احسا ستان به شما می گوید که چه کاری انجام دهید شما همیشه از اینکه تاثیر منفی روی دیگران بگزارید می هراسید  



کم

اعتماد به نفس یک مشکل بزرگ برای شما به حساب می آید .همیشه فکر می کنید که چه تا ثیری می توانستید بیشتر مطمئن به خود باشید و بتوانید با مشکلات زندگی مقابله کنید.
يکشنبه 4 11 1388 22:6

1ـ من به خودم اجازه اشتباه کردن هم می‌دهم چون فکر می‌کنم همه آدم‌ها ممکن است اشتباه کنند و همه‌شان هم می‌توانند از این اشتباهات درس بگیرند.

الف) هرگز یا به ندرت

ب) بعضی اوقات 

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها

2ـ من . . . فکر می‌کنم ارزش من وابسته است به این که بقیه درباره من چه فکری می‌کنند.

الف) هرگز یا به ندرت 

ب) بعضی اوقات 

ج) معمولا

د) خیلی وقت‌ها

3ـ من وقتی به موفقیتی دست پیدا می‌کنم یا وقتی به مشکلی برخورد می کنم، حتما باید به خودم یک فرصت ویژه‌ای بدهم، مثلا به سفری بروم تا روحیه‌ام تازه شود یا به رستورانی بروم که غذای مورد علاقه‌ام را به بهترین نحو آماده می‌کند.

الف) هرگز یا به ندرت 

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها

4ـ‌ سخت می‌توانم از کسی بخواهم کاری برایم انجام بدهد و عادت دارم خیلی زیاد از این و آن معذرت‌خواهی کنم. 

الف) هرگز یا به ندرت

ب) بعضی اوقات 

ج) معمولا

د) خیلی وقت‌ها 5

5 ـ اگر بفهمم کالایی که خریده‌ام مشکلی داشته، ترجیح می‌دهم نگه‌اش دارم تا این که بروم و آن را به فروشنده پس بدهم. اگر در رستوران غذایی سفارش بدهم و غذایم را اشتباه بیاورند، باز هم ترجیح می‌دهم همان غذا را بخورم تا این که بروم آن را پس بدهم یا عوضش کنم.

الف) هرگز یا به ندرت 

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها 

6ـ وقتی یک اشتباهی مرتکب می‌شوم، خودم را ملامت می‌کنم و به خودم ناسزا می‌گویم.

الف) هرگز یا به ندرت

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها

7ـ اگر احساس کنم انجام یک کار با مخالفت اطرافیانم مواجه می‌شود، آن کار را انجام نمی‌دهم؛ حتی اگر انجام آن کار به نظرم درست باشد.

الف) هرگز یا به ندرت

ب) بعضی اوقات 

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها

8ـ وقتی جلوی آینه می‌ایستم و به خودم نگاه می‌کنم، فقط نواقصم را می‌بینم. 

الف) هرگز یا به ندرت

ب) بعضی اوقات 

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها

9ـ من . . . فکر می‌کنم اگر باهوش‌تر یا خوش‌قیافه‌تر از این بودم، حال و روزم بهتر بود. 

الف) هرگز یا به ندرت 

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها 

10ـ نه تنها از انتقادها فرار نمی‌کنم، بلکه از آنها استقبال می‌کنم.

الف) هرگز یا به ندرت 

ب) بعضی اوقات 

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها

11ـ سعی می‌کنم جسمم را شاداب‌ و ورزیده نگاه دارم.

الف) هرگز یا به ندرت

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها

12ـ با احساسات ناخوشایندی مانند غم و غصه و ناراحتی به آسانی کنار می‌آیم.

الف) هرگز یا به ندرت

ب) بعضی اوقات 

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها

13ـ اگر مشکلی برایم پیش بیاید که نتوانم آن را حل کنم، به خانواده یا دوستانم می‌گویم و از آنها کمک می‌خواهم.

الف) هرگز یا به ندرت 

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها

14ـ وقتی عصبانی‌ام، احساساتم را به راحتی بروز می‌دهم.

الف) هرگز یا به ندرت

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا

د) خیلی وقت‌ها

15ـ انتظارات و خواسته‌هایم را به خانواده، دوستان و همکارانم می‌گویم.

الف) هرگز یا به ندرت 

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا

د) خیلی وقت‌ها

16ـ وقتی را هم برای تنها بودن و استراحت در نظر می‌گیرم و از این تنهایی خوشم می‌آید.

الف) هرگز یا به ندرت

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا

د) خیلی وقت‌ها

17ـ به آدم‌هایی که ازشان خوشم می‌آید، نزدیک می‌شوم و با آنها یک رابطه دوستانه برقرار می‌کنم.

الف) هرگز یا به ندرت 

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا

د) خیلی وقت‌ها

18ـ من در کار وزندگی‌ام، مدتی را هم به تفریح و لذت اختصاص می‌دهم چون فکر می‌کنم اگر بهتر استراحت ‌کنم، بهتر می‌توانم کار کنم.

الف) هرگز یا به ندرت 

ب) بعضی اوقات

ج) معمولا 

د) خیلی وقت‌ها

نحوه محاسبه: پاسخ های هر سوال امتیاز مخصوصی دارد که در نهایت امتیاز جمع امتیاز پاسخ سوال ها میزان اعتماد بنفس شما را تعیین می کند.

سوال 1: الف(1 نمره)، ب(2 نمره)، ج(3 نمره)، د(4نمره) 

سوال‌های2 تا 9 : الف(4 نمره)، ب(3 نمره)، ج(2 نمره)، د(1نمره)

سوال 10 تا 18 : الف(1 نمره)، ب(2 نمره)، ج(3 نمره)، د(4نمره) 

نتیجه آزمون: امتیاز 1 تا 18 عدم اعتماد به نفس ، 19 تا 36 کمبود اعتماد به نفس ، 37 تا 54 اعتماد به نفس بالا ، 55 تا72 اعتماد به نفس بسیار بالا
يکشنبه 4 11 1388 22:3
بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست

اهتزاز ابدیت را

یارای تماشایم نیست...

 

کاش می گفتی چیست

آنچه از چشم تو

تا عمق وجودم

جاریست...
دسته ها : متن و شعر زیبا
شنبه 3 11 1388 21:5
وقتی کسی رو دوس داری،حاضری جون فداش کنی

حاضری دنیارو بدی،فقط یه بار نیگاش کنی

به خاطرش داد بزنی،به خاطرش دروغ بگی

رو همه چی خط بکشی،حتّی رو برگ زندگی

وقتی کسی تو قلبته،حاضری دنیا بد بشه

فقط اونی که عشقته،عاشقی رو بلد باشه

قید تموم دنیارو به خاطرِ اون می زنی

خیلی چیزارو می شکنی ، تا دل اونو نشکنی

حاضری که بگذری از دوستای امروز و قدیم

امّا صداشو بشنوی ، شب از میون دوتا سیم

حاضری قلب تو باشه ، پیش چشای اون گرو

فقط خدا نکرده اون ، یه وقت بهت نگه برو

حاضری هر چی دوس نداشت ، به خاطرش رها کنی

حسابتو حسابی از ، مردم شهر جدا کنی

حاضری حرف قانون و ، ساده بذاری زیر پات

به حرف اون گوش کنی و به حرف قلب باوفات

وقتی بشینه به دلت ، از همه دنیا می گذری

تولّد دوبارته ، اسمشو وقتی می بری

حاضری جونت و بدی ، یه خار توی دساش نره

حتی یه ذرّه گرد وخاک تو معبد چشاش نره

حاضری مسخرت کنن ، تمام آدمای شهر

امّا نبینی اون باهات ، کرده واسه یه لحظه قهر

حاضری هر جا که بری ، به خاطرش گریه کنی

بگی که محتاجشی و ، به شونه هاش تکیه کنی

حاضری که به خاطر ، خواستن اون دیوونه شی

رو دست مجنون بزنی ، با غصه هاهمخونه شی

حاضری مردم همشون ، تو رو با دست نشون بدن

دیوونه های دوره گرد ، واسه تو دس ت بدن

حاضری اعتبارتو ، به خاطرش خراب کنن

کار تو به کسی بدن ، جات اونو انتخاب کنن

حاضری که بگذری از ، شهرت و اسم و آبروت

مهم نباشه که کسی ، نخواد بشینه روبروت

وقتی کسی تو قلبته ، یه چیزقیمتی داری

دیگه به چشمت نمی یاد ، اگر که ثروتی داری

حاضری هر چی بشنوی ، حتی اگه سرزنشه

به خاطر اون کسی که ، خیلی برات با ارزشه

حاضری هر روز سر اون ، با آدما دعوا کنی

غرورتو بشکنی و باز خودتو رسوا کنی

حاضری که به خاطرش ، پاشی بری میدون جنگ

عاشق باشی اما بازم ، بگیری دستت یه تفنگ

حاضری هر کی جز اونو ، ساده فراموش بکنی


پشت سرت هر چی می گن ، چیزی نگی گوش بکنی


حاضری هر چی که داری ، بیان و از تو بگیرن

پرنده های شهرتون ، دونه به دونه بمیرن

وقتی کسی رو دوس داری ، صاحب کلّی ثروتی

نذار که از دستت بره ، این گنجِ خیلی قیمتی
دسته ها : متن و شعر زیبا
شنبه 3 11 1388 20:22
بر تن خورشید می پیچد به ناز
 چادر نیلوفری رنگ غروب
تک درختی خشک در پهنای دشت
تشنه می ماند در این تنگ غروب
از کبود آسمان های روشنی
می گریزد جانب آفاق دور
در افق بر لاله سرخ شفق
می چکد از ابرها باران نور
می گشاید دود شب آغوش خویش
زندگی را تنگ می گیرد به بر
باد وحشی می دود در کوچه ها
تیرگی سر می کشد از بام و در
شهر می خوابد به لالای سکوت
اختران نجوا کنان بر بام شب
نرم نرمک باده مهتاب را
ماه می ریزد درون جام شب
نیمه شب ابری به پهنای سپهر
می رسد از راه و می تازد به ماه
جغد می خندد به روی کاج پیر
شاعری می ماند و شامی سیاه
 دردل تاریک این شب های سرد
ای امید نا امیدی های من
برق چشمان تو همچون آفتاب
می درخشد بر رخ فردای من
دسته ها : متن و شعر زیبا
شنبه 3 11 1388 20:22
دلم چون کودکی دلگیر، پا را بر زمین کوبد
که "عمر خویش می خواهم! 
روان و راحت و آرام جان خویش می خواهم!"
***
نمی فهمد دل سرکش 
نمی فهمد خطا رفته است بازی را
دل کودک، به هر سازی که می گویم،
برایم باز می گوید که:
"عمر خویش می خواهم، پسم ده نازنینم را!"
***
برایش قصه گفتم دوش، تا شاید بیاساید
نگاهش همچنان سنگین به لبهایم
هر از چندی به من می گفت:
"یارم کو؟ برایم قصه او گو!"
***
ز چشمش قطره ای سنگین فرو افتاد
"وای الهام! پاسخ گو!!!
بهارم را کجا راندی؟
نگارم را، امید روزگارم را کجا راندی؟
به هر ساز تو رقصیدم
شکستم، دل نبستم
باز خندیدم!
تلف کردی جوانی را به تنهایی
نگفتم هیچ!
حالا آشیانت کو؟ 
یار مهربانت کو؟!"
***
دل تنگم! مزن سنگم! توانم نیست
آری! آشیانم نیست!
یار مهربانم نیست!
بی جرم از برم دامن کشیده است او
من خود، زخمی ام زین غم
مزن سنگم دل تنها! مزن سنگم!
توانم نیست.
دسته ها : متن و شعر زیبا
شنبه 3 11 1388 20:16
X