يك سال موسيقي سيدعليرضا ميرعلينقي سال، به طور قراردادي، عبارت است از يك دور كامل سيصد و شصت و پنجروزه. سال رسمي از اول فروردين شروع ميشود و تا آخر اسفند ادامه مييابد. در حالي كه فضاهاي ديگر، سال خاص خود را دارند. مثل سال تحصيلي كه از اول مهر شروع ميشود و يا سال مالي كه در ارگانها و مؤسسات، تابع شروع و پاياني متفاوتي با روند بهار و تابستان و... است. سال موسيقايي نيز از حدود دي و بهمن شروع ميشود. يعني اگر مبناي شروع را بزرگترين واقعه رسمي موسيقايي يعني جشنواره سراسري موسيقي فجر قرار دهيم، سال موسيقايي ما از دي- بهمن يك سال تا دي- بهمن سال ديگر است. بديهي است كه جشنواره موسيقي فجر، هميشه رأس دهه فجر برگزار نميشود و بديهيتر اين كه تمام اتفاقات مهم در يك سال موسيقي، الزاماً در فضاهاي رسمي و دولتي نيست. اگر چه سياستگذار و قدرتمدار اكثر زمينهها، از توليد تا صدور مجوز زير نظر ارگانهاي مختلف دولتي است. روند اتفاقات در موسيقي كشور را بايد در حوزههاي مختلف بررسي كرد: نهادهاي سياستگذار، دانشگاهها، بخش خصوصي و حتي خارج از كشور. چرا كه به هر حال بخشي از حيات موسيقايي ما در بيرون از مرزها و بينميليونها ايراني مسافر در آن كشورها ميگذرد. بويژه در آلمان، فرانسه و آمريكا كه فعاليت موسيقيدانان ايراني بارزتر است. فعاليتهاي ارزنده در شهرستانها، بويژه اصفهان نيز نبايد از نظر دور بماند. گرچه اطلاع رساني در اين زمينه بسيار ضعيف است. نام چهارم يك سازمان سال موسيقايي گذشته، آخرين تغيير قابل توجه در ساختار اداري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در ارتباط با موسيقي صورت گرفت. مركزي كه از بدو انقلاب تا به حال، سه نام را به خود ديده است، نام چهارم را نيز ديد: «دفتر امور موسيقي و شعر» كه البته مورد حمايت بيشتر شاعران و مورد انتقاد بعضي از موسيقيدانان قرار گرفت. موسيقيدانان معتقد بودند كه هنر موسيقي مستقل است و نه در بخش هنري و نه در بخش اداري نبايد با شعر و شادي مجاورت داشته باشد. اما توضيحات محمدحسين صفار هرندي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز براي بعضي از آنان قانع كننده بود. خلاصهاي از اين توضيحات را در بولتنهاي جشنواره فجر بيست و دوم ميتوان خواند. متعاقب آن، انجمن موسيقي ايران به مديرعاملي بابك رضايي، خط مشي و اهداف جديد خود را عنوان كرد و اين انجمن كه بعد از تغييرات مديريتي، مدت زماني دچار ركود شده بود، افق تازهاي از فعاليتهاي آتي خود را با خبرنگاران رسانهها در ميان گذاشت. خانه موسيقي ايران به مدير عاملي حميدرضا نوربخش، (خواننده شناخته شدهاي كه اولين نوار كاست خود را همراه با استاد فرامرز پايور منتشر كرد) در صدد برنامههاي تازهاي است،ولي گويا مشكلاتي چند، مانع شده تا چرخ فعاليت خانه موسيقي به نحو مطلوب گردش نكند.واحد موسيقي صدا و سيماي جمهوري اسلامي كه كار توليد و نظارت بر موسيقيهاي مورد پخش از رسانههاي صوتي تصويري همگاني را به عهده دارد، با مديريت سيد محمد ميرزماني فعاليت ميكند. از حجم توليد موسيقيهاي به اصطلاح پاپ ايراني تا حد محسوس كاسته شده و اولويت با توليد آثاري است كه ريشههاي فرهنگ ملي و مناسبتهاي آييني و مذهبي داشته باشند. تعداد قابل توجهي قطعات باارزش به مناسبتهاي گوناگون و ازجمله به تبرك سال پيامبر اعظم(ص) ساخته و پخش شده است. مركز موسيقي حوزه هنري به مديريت رضا مهدوي (نوازنده سنتور) نيز تنها نهاد فعال دولتي در زمينه توليد آثار فاخر موسيقي در قالب كتاب و لوح فشرده است. سطح خوب كيفيت انتشارات اين مركز، اعم از كتاب و نوار و لوح فشرده و كنسرتهايي كه هراز گاهي برگزار ميكند، نشاندهنده توجه بخش دولتي به تواناييهاي نهفته در كار هنرمندان است كه به علت محروميت از حامي مناسب، در گوشه فراموشي به سر ميبرند وآثارشان شناخته نميشود. همايش سراسري هنر انقلاب نيز از كارهاي مهمي بود كه به كوشش پژوهشگاه هنر و فرهنگ اسلامي در بهمن ماه برگزار شد. بخشهاي مختلفي از آن به شعر، هنرهاي تجسمي، معماري، ادبيات و... بويژه موسيقي اختصاص داشت. بخش موسيقي آن با حضور هنرمندان بزرگ موسيقي انقلاب: محمدعلي گلريز و احمدعلي راغب و كارشناسي ايرج نعيمايي برگزار شد.اولين سخنران اين برنامه، هوشنگ جاويد بود و سيد عليرضا ميرعلي نقي نيز تحليلي خاص درباره موسيقي در انقلاب عنوان كرد و با گردانندگي او، جلسه پرسش و پاسخ بين آقايان گلريز و راغب و يغمايي تا حدود پنج ساعت ادامه داشت. گروههاي موسيقي دانشگاهها نيز در برگزاري كنفرانسهاي پژوهشي و همايشها فعاليت داشتند، اين فعاليت با مشاركت چندين و چند نهاد و ارگان صورت ميگيرد زيرا امكانات دانشگاه براي برگزاري چنين مجامعي كافي نيست، در نيمه اول سال، همايش بزرگ قطبالدين شيرازي، با همكاري فرهنگستان هنر و چند نهاد ديگر اعم از خصوصي و دولتي ابتدا در تهران و سپس در شيراز برگزار شد. چهرههاي علمي برجستهاي از قبيل پروفسور نويي باوئر آلماني (و همسرشان) از خارج كشور و استاداني چون داريوش طلايي و مجيد كياني از ايران در اين همايش شركت داشتند. در نيمه دوم سال نيز شهر اصفهانپذيراي همايش بزرگ مكتب اصفهان بود كه در رشتههاي مختلف هنر و از جمله موسيقي برگزار شد و صاحبنظران با سخنراني و ارسال مقاله در آن همايش شركت جستند. بهار موسيقي در راديو صداي جمهوري اسلامي ايران، با كيفيت و حجمي بسيار افزونتر از سيماي جمهوري اسلامي ايران به موسيقي پرداخته است. گذشته از توصيههاي بسيار، تهيه و پخش برنامههاي فرهنگي و آموزشي در شبكههاي آن، بويژه شبكه فرهنگ قابل توجه است، در اين شبكه برنامههاي مختلفي از قبيل چهار مضراب، هفت اقليم، نيستان، ارغنون، آثار از پنجره تاريخ ... با كميت و كيفيت بالا توليد ميشود و در واقع، مهمترين رسانه اطلاعرسان در زمينه موسيقي فرهنگي و فاخر ايران است. كارشناساني چون شاهين فرهت، ارشد تهماسبي، رضا مهدوي، سيدعليرضا ميرعلي نقي و ... در آن برنامهها فعاليت دارند. در بين گروههاي موسيقي دانشكدهها، بايد از فعاليت مثمر ثمر دكتر حسن رياحي (آهنگساز، مدير گروه و سازنده سرود جمهوري اسلامي ايران) در برپايي كنسرتهاي ارزنده دانشجويي ياد كرد. متأسفانه ثمره اين تلاشها در رسانهها انعكاس نيافت.بيست و دومين جشنواره فجر امسال نيز با رويكردي متفاوت با سالهاي قبل برگزار شد. كامبيز روشنروان، دبير اين جشنواره، اهداف آن را با دو شاخص نظم و كيفيت عنوان كرد و همكاري انجمن موسيقي ايران با دفتر موسيقي و شعر در مدت اين جشنواره قابل توجه بود. «اينيار سولبو»، نماينده شوراي جهاني موسيقي نيز ميهمان جشنواره بود و برنامه گروه موسيقي شيلي از برنامههايي كه مورد علاقه بينندگان آن واقع شده به خاطر زيبايي و تسلط تكنيكي مجريان آن. برنامه اركستر سمفونيك تهران به رهبري نادر مشايخي نيز در سطحي پايينتر از حد انتظار قرار داشت. در مقابل، برنامه مفصل پوئم سمفونيك رسول عشق و اميد، ساخته و رهبري شده لوريس چكناواريان به مناسبت سال پيامبر اعظم(ص) همراه متن سيدمهدي شجاعي و گويندگي ژاله صادقيان از نقاط قوت جشنواره بود، براي نخستين بار بعد از انقلاب، برنامه اركستر سمفونيك مستقيماً از صداي جمهوري اسلامي ايران پخش شد و رسانهاي قوي، مردم را زيرپوشش موسيقي سنگين و فرهنگي قرار داد. كار گروه اعزامي از كهنوج كرمان به سرپرستي سيد فوأد توحيدي نيز از تازگي و بداعت برخوردار بود. در اين جشنواره، بحث مهم جذب اسپانسر براي اولين بار به طور جدي مطرح شد و اسپانسر از ستونهاي حائز اهميت در اقتصاد هنر آينده شمرده شده است. بولتن امسال، به سردبيري سيدمحسن شهرنازدار نيز داراي مطالب باارزش و متنوع و كيفيت خوب در چاپ بود.نشريات هنر موسيقي، مقام موسيقايي، ماهور و فرهنگ و آهنگ نيز به انتشار بيوقفه خود ادامه دادند. هر كدام از اين نشريات، طيف خاصي از اهل موسيقي را پوشش ميدهند. سايتهاي كوچك و بزرگ نيز فعال بودند و از كارآمدترين آنها بايد سايت «گفتوگوي هماهنگ» نام برد كه سجاد پورقناد (نوازنده و منتقد موسيقي) آن را سرپرستي ميكند، در توليدات بخش خصوصي نيز مؤسساتي چون ماهور، آواي باربد و هرمس نيز آثاري ارزشمند بيرون دادهاند، آموزشگاه موسيقي زند در شيراز نيز تنها با انتشار يك حلقه لوح فشرده «معبد پيكرههاي چوبي» به نوازندگي نويد افقه نيز در اين زمينه شروع به فعاليت كرده بود كه متأسفانه بعد از نشر اين آلبوم زيبا، كار خود را متوقف كرد. به ياد درگذشتگان در سال موسيقايي كه گذشت، چهرههاي ارزشمندي را از كف داديم كه فقدانشان جبرانناپذير است: استاد علي تجويدي (نوازنده ويولون و خالق آهنگهاي جاوداني)، منوچهر همايونپور (خواننده قديمي و صاحب سبك)، بهروز رضوي (نوازنده تنبك)، عباس شاپوري (نوازنده ويولون و سازنده آهنگهاي خاطرهانگيز)، منصور ياحقي(نوازنده قديمي سنتور و از شاگردان حبيب سماعي)، بابك بيات(آهنگساز نامدار موسيقي پاپ و فيلم)، پرويز ياحقي(نوازنده بلندآوازه ويولون،آهنگساز و چهره تأثير گذار موسيقي ايراني) و بالاخره، محمد بهارلو(نوازنده ويولون، آهنگساز و گرداننده قديميترين آموزشگاه موسيقي در تهران) از جمله اين رفتگان بودند، خداوند روان پاك آنها را رحمت كناد و براي بزرگان موسيقي ما، استادان: شهناز، پايور، كسايي، نريمان، شهيدي، ابراهيمي و قنبري، طول عمر با عزت و سربلندي نصيب فرمايد. منبع : همشهري
دسته ها :
سه شنبه بیست و دوم 12 1385