سه پند
شيطان به حضور حضرت موسي (ع ) آمد و گفت : آيا مي خواهي به تو هزار و سه پند بياموزم .
موسي گفت : آنچه تو مي داني من بيشتر مي دانم و نيازي به پند تو ندارم .
در همين حال جبرئيل وارد شد و عرض كرد : اي موسي خداوند مي فرمايد هزار پند او فريب است ، اما سه پند او را بشنو .
موسي هم به شيطان گفت : سه پند از هزار و سه پندت را بگو .
شيطان گفت :
1. چنانچه در خاطرت انجام دادن كار نيكي را گذراندي ، براي انجام آن شتاب كن وگرنه تو را پشيمان مي كنم.
2.اگر با زنان بيگانه و نا محرم نشستي ، غافل از من مباش كه ترا به گمراهي وادار مي كنم .
3.چون خشم و غضب بر تو مستولي شد ، جاي خود را عوض كن وگرنه فتنه به پا كنم