شخصي از مباركه اصفهان مي گفت:
« من حاجتي داشتم كه بارها از خدا روا شدن آن را خواسته بودم. شب چهارشنبه اي
آمدم مسجد جمكران خيلي تضرع و التجا به حضرت كردم، شب جمعه در مباركه در
عالم خواب ديدم مشرف به مسجد جمكرانم، درب كفشداري حضرت آيت الله العظمي
گلپايگاني ايستاده بودند، فرمودند: من نايب بر حق حضرت حجت بن الحسن هستم و
تو به خاطر آن گناهي كه انجام دادي دعايت مستجاب نمي شود.
من در عالم رويا خيلي محزون شدم. آقا چون اين حالت مرا ديدند، دست در جيب
مبارك برده و مبلغ 20 هزار تومان به من دادند و فرمودند: من در رابطه با حاجت
شما به حضرت عرض مي كنم.
فرداي آن روز ساعت 10 صبح حاجت من برآورده شد با اينكه سالها بود دعا مي كردم
و تا آن وقت به اجابت نرسيده بود. »