نیایش
خدایا
! مرا وسیله ای برای صلح و
آرامش قرار ده.
بگذار
هرجا تنفر است ، بذر عشق بکارم.
هرجا
آزردگی است ، ببخشایم . هرجا شک حاکم است ، ایمان و هرجا یأس است ، امید . هرجا تاریکی است ، روشنایی و هرجا غم جاری است
، شادی نثارکنم.
الهی ! توفیقم ده که بیش از طلب همدردی ، همدردی کنم .
بیش
از آنکه مرا بفهمند ، دیگران را درک کنم .
پیش
از آنکه مرا دوست بدارند ، دوست بدارم ، زیرا در عطا کردن است که
می
ستانیم و در بخشیدن است که بخشیده میشویم و در مردن است که ، حیات ابدی می یابیم
گذر عمر
این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی را که به طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد