ادامه از متن قبلی
مشارکت سیاسی
مشارکت سیاسی(Political Participation) قدمتی به قدمت خود دموکراسی دارد و خاستگاه آن غرب است و گسترة وسیعی از انسانها را فارغ از نژاد، مذهب و جنس با اتکا به حقوق طبیعی و حقوق بشر شامل میشود که حق دخالت در امور سیاسی خود را دارند.
ضرورت مشارکت سیاسی ناشی از عدم آگاهی افراد از چند و چون تصمیمات سیاسی متخذه توسط مسئولان سیاسی جامعة خود میباشد که اغلب، سازمانها و نهادهای دموکراسی را بازیچة دست خود قرار دادهاند. از این رو تنها مشارکت مستقیم افراد در تصمیم گیریهایی که به نام دولت، مقامات محلی و یا دستگاههای دولتی اتخاذ میشود میتواند حقوق و آزادیهای آنها را تضمین نماید.
دو بینش ابزاری و ارتباطی داونز و دورکیم مشارکت را به ترتیب 1ـ رفتاری از سوی شهروندان که متوجه قلمرو سیاست است و به منظور اثر گذاشتن بر نحوة تصمیمگیری و انتخاب حاکمان صورت میگیرد، 2ـ ارتباط میان دو عالم سیاسی و غیر سیاسی که بر اساس آئین، مقتضیات، زمان و مکان در هر جامعه صورت میگیرد، تعریف مینمایند. از آنجا که در جوامع بزرگ، افراد به صورت فردی و جدا جدا توان نظارت و تأثیرگذاری را ندارند، در قالب احزاب، انجمنها، اتحادیهها و رسانهها عمل میکنند. از مظاهر آن انتخابات، نظارت، نقادی، نصیحت، بازخواست، استیضاح و مخالفت از طریق همان احزاب، گروهها، اتحادیهها، نمایندگان و سایر مکانیسمهای مستقیم و غیر مستقیم صورت میگیرد (این مفاهیم در فقه اسلامی تحت نام ارادة جمعی، اطاعت از خدا، رسول و اولیالامر، واجبات کفایی، امر به معروف و نهی از منکر، نصیحت رهبران جامعه، رضیالعامه، بیعت، اجماع، شورا و ... قابل تعریف است) [زنجانی 1377].
چنانکه در بخشهای پیشین اشاره شد امام مشارکت را به منزلة پشتوانه نظام تلقی میکرده و میفرمایند: «آگاهی مردم و مشارکت و نظارت و همگامی آنها با حکومت منتخب خودشان، خود بزرگترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه خواهد بود» [صحیفة امام ج 4: 248]. «امروز مثل سابق نیست که یک دولتی بیاید هر غلطی میخواهد بکند. خیر، باید موافق امیال صحیحة ملت عمل بکند؛ نوکر ملت باید باشد، نه آقای ملت» [صحیفة امام ج 15: 373]. «ما امروز میخواهیم همه ملت را وارد در دولت کنیم، جدا نباشد. همه با هم اعانت کنند، معاون هم باشند» [صحیفة امام ج 5: 513].
امام درخصوص حق مردم در نظارت بر اعمال همة مسئولین میفرمایند:
هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد و در غیر اینصورت، اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد
ــ خود به خود ــ از مقام زمامداری معزول است [صحیفة امام ج 5: 409].
امام خمینی بارها خطاب به مسئولین درخصوص حفظ انگیزة مشارکت مردم تأکید کرده و میگویند:
... باید جوری باشید که مردم مثل مادر شما را در آغوش بگیرند ... هر روزی برای مملکت مشکل پیدا شود... حلّالش خود این مردم هستند... این باید حفظ بشود تا حفظ بشویم. تا کشورتان حفظ بشود [صحیفة امام ج 13: 388].
چنانکه پیشتر هم گفته شد، امام خمینی درخصوص مشارکت احزاب سیاسی تنها یک شرط، آن هم شرط عدم توطئه و عملیات مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی را شرط فعالیت میدانستند:
«تنها به احزاب و گروههایی اجازه شرکت در انتخابات داده خواهد شد که به منافع ملی احترام بگذارند» [صحیفة امام ج 5: 446]. نباید فراموش کرد که طبیعت مشارکت سیاسی در جوامع جهان سومی دارای منابع غنی و ثروت مانند ایران، تنوع و تکثر، آلوده به بیگانه پرستی و دست نشاندگی است، کما اینکه احزاب و گروههای بسیاری در ابتدای انقلاب اسلامی برای چین، روسیه (شوروی)، امریکا، انگلیس کار میکردند و از هر یک نمایندگی در تهران و شهرستانها داشت و تحمل مردم نسبت به اینها کم شده بود، با این حال امام مدارا مینمودند:
بعض احزابی که انحرافی هستند و ما آنها را جزء مسلمین هم حساب نمیکنیم، مع ذلک، چون بنای قیام مسلحانه ندارند و فقط صحبتهای سیاسی دارند، هم آزادند و هم نشریه دارند به طور آزاد [صحیفة امام ج 14: 343].
بر اساس اصول ششم، هفتم، هشتم، بیست و چهارم و بیست و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم مشارکت احزاب جمعیتها، انجمنها و هم تشکیل اجتماعات و هم تذکر، انتقاد و اتکای به انتخابات و همهپرسی پیشبینی شده است. همینطور ممکن است همة مقامات بدون استثنا استیضاح و حتی عزل شوند و بنابراین هیچیک از مکانیسمهای قانونی در راستای مشارکت و نظارت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نیز اندیشة سیاسی شخص حضرت امام فروگذار نشده است.
عناصری که تاکنون به مثابة امهات دموکراسی مطرح شد، همان عناصر کلیدی دموکراسیاند و وجود و حضور آنها در اندیشة سیاسی امام و قانون اساسی که ملهم از اندیشة امام است گویای اندراج دموکراسی در اندیشة سیاسی امام خمینی است.
ادامه دارد...