بهای متوسط یک مسکن متعارف در شهرهای بزرگ ایران به بیش از 10 برابر درآمد متوسط یک خانوار شهری رسیده در صورتی که حد متوسط آن در جهان 5 برابر درآمد سالانه است. سنگینی بار هزینة مسکن باعث بالا رفتن شدت و مدت کار سرپرستان خانوار از یک سو و کاهش سایر هزینههای ضروری، از جمله اضطرار در کاهش دادن هزینههای خوراک و پوشاک و ... است. در بسیاری از کشورهای جهان افراد با ذخیره کردن حداکثر 30 درصد از درآمد ماهانه خود و ظرف 10 تا 15 سال میتوانند صاحب خانه شوند. "دولت امید" قصد دارد با بسیج نیروهای سازمانی و مالی خود گام بلندی در حل مشکل مسکن بردارد. تحول در بخش مسکن نه تنها برای کاهش فقر و تأمین یکی از نیازهای اساسی مردم باید مورد توجه قرار گیرد بلکه در شرایط رکود کنونی این ضرورت مضاعف شده است. در شرایط کنونی که قیمت نفت کاهش یافته است ارزبری اندک از مزیتهای بزرگ این بخش محسوب میشود. در برنامه کنونی، سیاستهای مؤثری برای تحول در بخش مسکن دیده شده است. اهم این سیاستها عبارتند از :
- تأمین مسکن کارگران، فرهنگیان وکارمندان دولت
- اختصاص مالیات برمستغلات و املاک برای نوسازی شهرها
- تصحیح در مسیر طرح مسکن مهر و اجرای صحیح آن تا رسیدن به نتیجه
- استفاده از ظرفیت خالی شهرهای جدید
- ارتقاء شرایط زیستی در سکونتگاههای غیر رسمی به همراه اتخاذ سیاستهای مناسب برای جلوگیری از رشد این مناطق
- ایجاد صندوق اعتباری برای تأمین یا بهسازی مسکن
- کارآمد سازی نظام تأمین مالی مسکن و رشد ابزارهای مالی
- سیاستهای با ثبات اقتصاد کلان و هم پیوند با رشد پایدار بخش مسکن
- ایجاد ثبات در جریان تولید مسکن
طرح تبدیل صنعت نفت به موتور محرکه اقتصاد کشور
ایران با در اختیار داشتن بیش از 100 میدان هیدروکربوری، حدود 17 درصد از ذخایر گاز و بیش از ده درصد از ذخایر نفت جهان
از جایگاه ممتازی برخوردار است که مزیت اقتصادی ویژهای را برای کشور فراهم میآورد. ما نتوانستهایم تاکنون به خوبی از این مزیت استفاده کنیم. صنعت نفت که یکصد سال از عمر آن میگذرد هنوز نتوانسته است با پیکره اقتصاد ملی تعامل و ارتباط لازم را برقرار کند. دهها میلیارد دلار در صنعت نفت سرمایهگذاری شده و دهها میلیارد دلار دیگر نیز باید در دهههای آتی سرمایهگذاری شود. آیا چنین موقعیتی ایجاب نمیکرد و نمیکند که به نوعی همه بخشهای صنعتی و اقتصادی کشور حول صنایع نفت توسعه یابند؟ کشورهایی که سابقهای بسیار کمتر از ما در این صنعت دارند با استفاده از مزیت داخلی خود اینک به صادرکننده کالاها و خدمات آن تبدیل شدهاند، این در حالی است که ما همچنان نیازمند آنها هستیم. آیا زمانیکه یک پروژه بزرگ هیدروکربوری تعریف میشود، این پروژه برای کالاها و خدمات دیگر صنایع و بخشهای مختلف داخلی تقاضای بیشتری ایجاد میکند یا برای شرکتهای خارجی؟ رسالت ایجاد تعامل میان بخشهای مختلف صنعتی و اقتصادی، تنها وظیفة صنعت نفت نیست، بلکه فراتر از آن و در حوزه وظایف دولت است.
صنعتنفت ایران از ابتدا در تعامل با اقتصاد و صنعت و بخش خدمات کشور توسعه نیافته است. نفت باید در پیوند با فرایند توسعة ملی درآید. اگر جهتگیری همه بخشها و نظام آموزشی کشور قبل از هر چیز در مسیر تأمین نیازهای صنعت نفت قرار گیرد، سرمایهگذاری در این صنعت تقاضای گستردهای را برای بخشهای مختلف کشور و نیز اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی و نیروی کار، ایجاد خواهد کرد و به این صورت مردم جنبة مثبت و مولد نفت را در زندگی خود حس خواهند کرد. تحقق این هدف، مشارکت همگانی و ملی را در جهت تبدیل این مزیت نسبی به مزیتی رقابتی در سطح جهانی میطلبد و دولت از این همکاری عمومی در این زمینه حمایت خواهد کرد. نفت باید نه از طریق رانت افزایش دهنده مصرف بلکه از طریق ایجاد اشتغال و فرصتهای تأسیس بنگاه و تحریک تولید، در زندگی مردم اثر کند و باید شرایطی را هدف گرفت که صادرات دانش، کالا و خدمات مربوط به صنایع نفت، جایگزین صادرات نفتخام شود، تولیدات و خدماتی که هم از بازار بزرگ داخلی و هم از بازار گسترده جهانی برخوردار هستند و بیشترین مزیت را برای توسعه دارند.
برای وارد شدن کشور به تمام زنجیره ارزش نفت و گاز اقدامات زیر انجام خواهد شد:
- تدوین برنامه جامع و بلند مدّت توسعة ذخایر نفت و گاز کشور و صنعت نفت
- گسترش زنجیرة ارزش و تأمین حلقههای مفقوده آن
- تطبیق تواناییهای داخلی با زنجیره ارزش و نیازهای صنعت نفت
- رفع تبعیض میان عرضه کنندگان داخلی و خارجی خدمات و تجهیزات صنعت نفت
- صدور کالا و خدمات در بخش نفت
- ثبات و تداوم در سیاستها و بهبود فضای کسب و کار در صنعت نفت و صنایع مرتبط
برنامه بهبود محیط کسب و کار
بهبود محیط کسب و کار در جهان امروز، شناختهترین سیاست برای رفع مشکل بیکاری و فقر است. در برنامه اقتصادی "دولت امید" نیز بهبود محیط کسب و کار کشور به عنوان یک راهبرد اساسی در حل مشکلات اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. مهمترین اجزای محیط کسب و کار که بر صاحبان حرف و صنایع هزینه تحمیل می کند عبارتند از :
- محیط سیاسی پر تنش در عرصه داخلی و خارجی
- تحریمهای یکجانبه و چند جانبه مالی و اقتصادی بینالمللی
- عدم ثبات در اقتصاد کلان (شامل بی ثباتی سیاستهای پولی، مالی و تجاری)
- پایبند نبودن دولتهای به وعدههای خود در قبال بخش خصوصی
- وجود قوانین، بخشنامهها و آییننامههای همپوشان و متعارض
- تصمیمگیریهای خلق الساعه و غیرکارشناسی که برنامهریزی را غیر ممکن میسازد
- بازارهای مالی توسعه نیافته و دشواری تأمین مالی پروژهها
مطالعات تجربی نشان میدهد که هزینههای محیطی میتواند 20 تا 30 درصد از هزینههای تولید را افزایش دهد. از همین رو بزرگترین خدمت دولت به صاحبان کسب و کار و در واقع آحاد ملت ایران، کاهش هزینههای محیطی از طریق تحول اساسی در محیط کسب و کار است.
اهم سیاستهای "دولت امید" برای بهبود فضای کسب و کار عبارتند از:
از آنجا که تشکلها (اتحادیهها، انجمنها و اصناف) از بازیگران اصلی در عرصة اقتصاد هستند و میتوانند در بهبود محیط کسب و کار نقشی تعیین کننده ایفا کنند باید مشکلات خود را دسته بندی نموده و برای بهبود محیط کسب و کار برنامههای مشخصی داشته باشند و از دولت خواهان اجرای برنامة بهبود شوند. البته در این میان گوش شنوا در بخش دولتی و استقبال از پیشنهادات بخش خصوصی شرطی لازم است.
اگر بخواهیم بخش خصوصی نقشی مؤثر در بهبود محیط کسب و کار و ایجاد فضای مساعد کارآفرینی ایفا نماید باید استقلال آنها تأمین شود.
وفاداری علاوه بر اینکه وظیفهای اخلاقی است و دولت ایران باید رسالت خود را دررشد اخلاق اسلامی بداند با توجه به سوگند رئیس جمهور اصلی تعهدآور برای دولت و نظام است. دولت باید بجد از هرگونه خلف وعده با مردم پرهیز نماید.
اندازه گیری زمان و مراحل انجام امور اداری
لازمة بهبود محیط کسب و کار جمعآوری و دستهبندی اطلاعات در مورد کیفیت و هزینه خدمات دولتی است با تأسیس یک مرکز سنجش میتوان کیفیت زمان و مراحل انجام امور اداری را در ایران اندازهگیری نمود.
بی نظمی مالی، رفتار دولت را غیر قابل پیشبینی میسازد. این بینظمی موجب عدم ایفای تعهدات دولت به بخش خصوصی و تزلزل بخش خصوصی در ورود فعالانه به عرصة اقتصاد می شود..
باید با تکیه بر اطلاعات حاصل از سنجش محیط کسب و کار، نهادها و سازمانهای مشابه را در سطح کشور بر حسب کارآیی کیفی و هزینهای رتبه بندی نمود.
از جمله مهمترین اقدامات در شرایط کنونی رفع تبعیض میان این دو بخش است.
حمایت از پیوند شرکتهای بزرگ و کوچک
استفاده از دولت الکترونیک برای روانسازی نظام اداری
در جهان کنونی شاهد تحولی عظیم بنام انقلاب انفورماتیک هستیم که اطلاعات یعنی گرانسنگترین سرمایة ملل، از انحصار وابستگان به قدرت خارج و به طور برابر در اختیار همگان قرار گرفته است.
پس از پایان جنگ تحمیلی و در دو مقطع سالهای نخست دهه¬ هفتاد و سپس در ابتدای دهة هشتاد خیزشی برای بکارگیری این فناوری در کشور ما ایجاد شد که خیزش اول به دلیل اتکاء بیش از حد به شرکتهای دولتی و عدم توجه به بخش خصوصی و خیزش دوم نیز با روی کارآمدن دولت نهم ابتر ماند.
تجربیات جهانی نشان داده است که اکسیر توسعه عموم کشورهای جهان نظیر مالزی ، هند و کره، فناوری اطلاعات و ارتباطات بوده است و ما اطمینان داریم جمهوری اسلامی ایران با توانمندیهای انسانی و سرمایههای اجتماعی- فرهنگی و دینی بینظیر خود می تواند طرحی نو از کارآمدی و رشد را در جهان با استفاده از این سرمایهها وفناوری اطلاعات ترسیم کند.
ادامه دارد...
منبع:تبیان