فاطمه آجورلو در گفت و گویی تفصیلی با خبرنگار سیاسی برنا در مورد هزار میلیارد تومان پول نفت که جریانات تخریبی علیه دولت مطرح می کنند، گفت: این رقم نتیجه گزارش دیوان محاسبات بوده است، آیین نامه هم فرصت داده است که دولت جواب دهد.
وی با بیان اینکه جوابیه دولت حدود یک ماه است که رسیده، اظهار داشت: برای ما هم جای سئوال دارد که خصوصا با توجه به نزدیکی انتخابات چرا دردستور کار مجلس قرار نمی گیرد تا در صحن علنی قرائت شود.
نماینده کرج در مجلس تصریح کرد: عملکرد دولت را از چند محور باید بررسی کرد؛ اقتصاد ما تقریبا یک اقتصاد یارانه محور است و لذا ما باید برای خارج شدن از آن یک به یک کالاها را از سبد حمایتی خارج می کردیم و دراین بحث منافع باندهایی به خطر می افتد به همین خاطر هر وقت قرار شد که اقدامی انجام شود و اتفاقی بیافتد که به سمت ساماندهی یارانه ها حرکت کنیم، یک تنش عظیم را ما باید مدیریت می کردیم.
وی ادامه داد: مثلا شاهد بودیم وقتی سیمان می خواست از سبد حمایتی خارج شود، احتکار و تبلیغات کردند، شلوغ کردند ولی چیزی که امروز مردم می بینند این است که هر کس می تواند نیازش را بدون واسطه تامین کند؛ اینجا قطع کردن دست واسطه ها هدف بود که تقریبا محقق شد و مباحثی مانند مواد شوینده یا سهمیه بندی بنزین نیز همگی در راستای این بود که ما بتوانیم حقایق واقعی نهفته در اقتصاد خودمان را پیدا کنیم و یک آسیب شناسی واقعی صورت گیرد.
عضو فراکسیون اصولگرایان خاطرنشان کرد: ما در اوایل مجلس هفتم وقتی مرکز پژوهش ها کار تحقیقاتی می کرد و نمی توانست میزان واردات بنزین را با میزان تولید آن و میزان مصرف داخلی کنار هم قرار داده و تطبیق دهد اما بعد از سهمیه بندی بنزین شاهد بودیم که دست خیل یاز قاچاقچیان بنزین کوتاه و یک ضربه اقتصادی بر پیکر کسانی که خون مردم را می مکند و بیت المال را به یغما می برند، وارد شد و این خوشایند مزاق خیل ها نبود.
احمدی نژاد بین مردم با دولت را پیوند زد، فاصله ها را حذف کرد و مردم دولت را از جنس خود می دانند، جنس فکر دولت از جنس تفکر و اندیشه مردم است
وی افزود: درباره لایحه خدمات مدیریت کشوری که اولین مصوبه مجلس هفتم بود و دولت اصلاحات در روزهای آخر این لایحه را تقدیم مجلس کرد اما چون دولت تغییر کرد باید این لایحه به دولت باز می گشت و دوباره تنظیم و ارائه می شد.
آجورلو ضمن انتقاد از عدم اجرایی شدن لایحه خدمت کشوری یعنی همان دیدگاه عدالت محور مبنی بر اینکه تمام کسانی که از نظر علمی و تخصص در یک شرایط قراردارند، بتوانند در هر وزارتخانه ای که در حال خدمت هستند از امتیازات یکسان بهره ببرند، گفت: در همین بحث ما بازنشستگان لشکری و کشوری یا تامین اجتماعی را می بینیم که واقعا با نشاط شده اند، به خاطر این که کسی که بازنشسته می شود تازه پدربزرگ می شود داماد و عروس و نوه و .. دارد.
وی با اشاره به اینکه در گذشته یکباره کاهش چشم گیر حقوق داشتیم، تأکید کرد: معنای این کاهش حقوق شکستن عزت بزرگان در برابر بچه هایشان بود ولی امروز شاهد رشد خیلی خوبی در حقوق آن ها هستیم و همه با نشاط هستند.
این نماینده اصولگرای مجلس درباره بحث سهام عدالت نیز تصریح کرد: توزیع سهام عدالت یعنی حفظ شأن انسان ها. چرا که می توانند یک پس اندازی داشته باشند وامنیت اقتصادی را احساس کنند و علاوه بر آن تشیکل سهام عدالت برای اقشار کم درآمد یک نقطه امید است؛ اگر چه سود سهام در حال حاضر بالا نیست ولی یک سرمایه است برای آینده خانواده هایی که از طبقات و اقشار کم درآمد تشکیل شده اند.
وی افزود: ما در دولت نهم بیمه زنان سرپرست خانوار، بیمه خادمین مساجد، کارگران روز مزد معمولی و بیمه کامیون داران را داشتیم که همگی به معنی شناسایی اقشار آسیب پذیر و ایجاد یک پشتوانه برای آن ها بود که البته هزینه های خاص خود را دارد و نظام بیمه گر ما باید این را مدیریت کند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ادامه داد: در حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی آخرین قسط معوقه که دولت پرداخت تقریبا معوقات سال 72 و 74 و 75 بود یعنی آموزش و پرورش با این جمعیت بالا همیشه مورد بی مهری قرار می گرفت ولی ما اول مجلس هفتم در کمیسیون آموزش و تحقیقات آمار آموزش و پرورش را خواستیم و دیدیم که آمار مرکز پژوهش های مجلس با سازمان مدیریت و خود وزارت آموزش و پرورش متفاوت است.
وی با اشاره به اینکه دو مجموعه تصمیم ساز مانند آموزش و پرورش که مسئول امر است و سازمان مدیریت که باید تخصیص می داد هیچکدام آمار درستی نداشتند، گفت: وقتی آمار درست در یک مجموعه نباشد، اتفاقات خیلی ناگواری می افتد.
آجورلو بیان داشت: در دولت نهم شروع کردیم به اینکه یک آمار درست داشته باشیم وضعیت نیروی انسانی را شناسایی کرده و علت افت تحصیلی و همچنین از بین رفتن انگیزه در معلمان را بررسی کنیم؛ همینطور اینکه چرا اینقدر فاصله است بین پرداختی های فرهنگیان با کارمندان دیگر وزارتخانه ها و اینکه حق جذب فرهنگیان را بدون هیچ دلیلی 80 درصد می دادند یا مثلا ارتقای شغلی را کسانی که 600 امتیاز می گرفتند بدون هیچ دلیلی 60 درصد می پرداختند و 40 درصد را نمی دادند و مباحثی از این دست که بحث های جدی و آموزش و پرورش هستند.
وی با تصریح اینکه همه این موانع و مشکلات از سر راه برداشته شده اند و در حال حاضر یک آمار درست داریم، اظهار داشت: وقتی مجلس گفت میزان معوقات و کسری بودجه آموزش و پرورش را اعلام کنید در ابتدای دولت نهم گفتند 2 هزار و دویست میلیارد کسری داریم، ما هزار و 200 میلیارد تامین کردیم و هزار میلیارد باقی ماند برای سال بعد اتفاق جالبی افتاد و آقای علی احمدی که آمدند از وی خواستیم رقم واقعی داده و کسر بودجه وزارت آموزش و پرورش را اعلام کنند که وی 6 هزار و 800 میلیارد تومان گزارش داد، یعنی یک کسری تاریخی که همینطوری سال به سال روی هم جمع شده بود.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات ادامه داد: از حدود سالهای 70 به بعد جرم آموزش و پرورش این بود که جمعیت زیادی داشت و اینکه به خاطر حفظ شأن معلمی سخنی نمی گفتند و سکوت می کردند. به خاطر همین یک دفعه می بینیم که در سال های پایانی دولت اصلاحات جامعه آموزش و پرورش نسبت به دولت یک دفعه یک نگاه تحقیر آمیزی پیدا می کند.
نماینده کرج خاطرنشان کرد: دولت اصلاحات در آموزش و پرورش امور تربیتی را حذف می کنند و با یک شعار قشنگ می گویند همه دست اندرکاران آموزش باید کار تربیتی کنند ولی هیچ سازوکاری برای این کار طراحی نمی شود و در همین حوزه برای ارتقاء روش های تربیت اسلامی در معلمین هیچ اقدامی نمی شود.
وی افزود: هر کس با هر دیدگاه سیاسی که وارد آموزش و پرورش شده صفر تا صد آموزش و پرورش را سعی می کرد تغییر دهد یعنی ما در آموزش و پرورش کمتر داشته ایم که یک دوی امدادی باشد یعنی کسانی که می آیند ادامه راه قبلی را بدهند؛ هر کس آمده نفر قبلی را نقد کرده و گفته می خواهم انقلاب کنم.
آجورلو اظهار داشت: ما در مدارس هر روز شاهد یک فاجعه بودیم؛ جایی دیواری می ریخت یک بچه کشته می شد، جایی بخاری آتش می گرفت و بچه ها می سوختند، در جایی چاه فرو می ریخت و لذا واقعا یک نگاه ویژه به آموزش و پرورش نیاز داشتیم.
همه این ها برخاسته از فکر دولت است؛ سالیان سال بود که پروژه های زیر ساختی در سطح کشور یا تعطیل بود و یا آنقدر کند پیش می رفت که دیگر هزینه ای که بابت تأخیر پروژه دریافت می کردند، از اصل بودجه پروژه خیلی بیشتر بود
به گفته وی، در گذشته با دید توجیه اقتصادی به آموزش و پرورش نگاه می کردند که اگر ما هزینه کنیم توجیه اقتصادی ندارد و زمانیکه بحث مقاوم سازی و نوسازی مدارس می شد، همه شروع می کردند به آه و ناله ولی هیچ کس دنبال تدبیر و طراحی برای جلوگیری از این فاجعه ها نبود؛ در حالی که در حال حاضر می بینیم که 4 هزار میلیارد تومان اختصاص داده می شود اتفاقی که افتاد 4 هزار میلیارد تومان مصوب شد در دولت نهم در تمام مناطق ، محروم ترین استان ها یک نهضت مقاوم سازی و نوسازی مدارس داریم فقط کرج برای اولین بار نزدیک به 30 مدرسه تخریب و نوسازی کردیم که در مهر و بهمن 87 افتتاح شدند.
عضو فراکسیون اصولگرایان با بیان اینکه این ها مباحثی نیست که ما به راحتی از کنار آن عبور کنیم، تصریح کرد: ما نیازمند نگاه مبتنی بر تفکر و اندیشه ای هستیم که به صورت زیر ساختی به آموزش و پرورش بنگرد.
وی درخصوص بحث آموزش عالی گفت: ما در دولت های گذشته وارث دانشگاه هایی بودیم که اکثرا کهنه و فرسوده بودند؛ مسئله این است که ما اگر بخواهیم به چشم انداز برسیم ابزار و سازوکار داریم؛ یک ابزار همین مباحث سخت افزاری در حوزه آکادمیک است. چرا که اگر در این حوزه دقت کنید، می بینید که تعداد استادان دانشگاه ما آنقدر کم است که اساتید همه از این دانشگاه به آن دانشگاه و از این شهر به آن شهر پروازی هستند برای اینکه بتوانند زندگی خود را تامین کنند و یا از طرفی می بینیم که یک عده خاص فقط برای فرصت های مطالعاتی اعزام می شوند ولی در دولت نهم افزایش جدی حقوق اعضای هیئت علمی و تعیین تکلیف برای اساتید منجر به این شد که دیگر پروازی تدریس نکنند.
نماینده کرج با بیان اینکه در آموزش عالی، بحث های حوزه عقیدتی در تمام زمینه ها و بحث ظرفیت سازی مهم ترین مباحث بود، افزود: کنکور به عنوان سدی که همه جوانان باید از آن عبور می کردند، نقطه استرس همه جوانان بود اما امروز با ظرفیت سازی هایی که شد در حال حذف است و تا چند سال آینده شاهد حذف کنکور خواهیم بود.
وی تأکید کرد: خیلی از دانشگاه های ما اعم از دولتی، پیام نوروهمه دانشگاه های فعال با یک رویکرد عالمانه در حال ادامه راه خود هستند ضمن اینکه دولت نهم در حال فعالیت روی محتوای دانشگاه هاست؛ در واقع غیر از مباحث کمیتی در زمینه های کیفیتی هم کار می شود.
آجورلو تصریح کرد: همه این ها برخاسته از فکر دولت است؛ سالیان سال بود که پروژه های زیر ساختی در سطح کشور یا تعطیل بود و یا آنقدر کند پیش می رفت که دیگر هزینه ای که بابت تأخیر پروژه دریافت می کردند، از اصل بودجه پروژه خیلی بیشتر بود.
وی با اعلام اینکه به طور مثال درهشت سال دولت اصلاحات در کرج جاده 45 کیلومتری ماهدشت به اشتهارد ده سال طول کشید و آخر هم کار به اتمام نرسید، به سفرهای استانی دولت نهم اشاره کرد و گفت: در مورد سفرهای استانی دیگر نیازی به صحبت ما نیست. چرا که مقام معظم رهبری کاملا تایید کرده و فرمودند زمانی باید مردم دنبال دولت ها می گشتند تا آنها را ببینند ولی الان این دولت است که در دورترین نقاط حضور پیدا کرده و مشکلات مردم را بررسی می کند.
آجورلو با اشاره به ریشه یابی بیماری در علم پزشکی و شناسایی درمان تا تجویز دارو و رسیدن به سلامتی گفت: مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره هم همینطور است کسی می تواند موفق باشد که بداند برای کجا و چه موردی تصمیم می گیرد.
وی ادامه داد: به طور مثال حدود 18 سال پیش در شورای عالی امنیت ملی نشسته اند یک تصویبی داشته اند برای جاده چالوس، گفته اند حریم از وسط جاده به هر طرف 70 متر تغییر کند، شما وقتی در جاده این 70 متر را تصور کنید، می بینید که تا سینه کش کوه می رود، یعنی در جاده ای که وسط با کنار جاده 4 متر کمتر فاصله دارد، 70 متر حریم تعریف کرده اند، که تقریبا می رسد به نزدیک قله کوه های اطراف جاده علت این تصمیم چیست؟
آجرلو در بیان علت این تصمیمات گفت: آنها نمی دانند برای کجا تصمیم گرفته اند، چون فضا را ندیده اند در مورد دیگری گفته اند که کل جاده چالوس ظرف 2 سال ساماندهی شود، الان 18 سال از آن مصوبه می گذرد ولی می بینیم که در این چهار سال اخیر آمده اند، روستا به روستا ساماندهی می کنند، در مسیری که این همه کوه است، این تصمیم شدنی نیست، این ها مصوبات شورای عالی امنیت ملی است که رییس جمهوری 18 سال پیش در راس آن بوده است.
نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: سفر استانی معنایش این است که وقتی می خواهند برای جاده چالوس تصمیم بگیرند، حداقل یک بار در عمر خودشان از نزدیک آن مکان را دیده باشند، تا تصمیمات واقعی باشد و بر مبنای نیازها باشد و یک تصمیم تشریفاتی نباشد که دردهای واقعی مردم مفقو دشود.
آجور لو با بیان اینکه مردم باید مسئولین و نظام را از خود بدانند و احساس فاصله نکنند، اظهار داشت: اگر این اتفاق بیافتد آن وقت هر هزینه ای لازم باشد خود مردم برای نظام پرداخت می کنند، مگر زمان جنگ چه شد که مردم به جبهه ها رفتند؟
آجورلو ادامه داد: مردم انقلاب را مال خود می دانستند، لذا از آن دفاع کردند، مردم وقتی رییس جمهور را از خود دیدند، آن وقت است که همه با هم یکصدا می شوند و می گویند "انرژی هسته ای حق مسلم ما است" و می گویند تحریم را هم قبول می کنیم ، گرسنگی هم می کشیم، ولی زیر بار زورگویان نمی رویم.
وی گفت: احمدی نژاد بین مردم با دولت را پیوند زد، فاصله ها را حذف کرد و مردم دولت را از جنس خود می دانند، جنس فکر دولت از جنس تفکر و اندیشه مردم است.
آجورلو در پایان خاطرنشان کرد: خیلی ها تمام همت خود را می گذارند که مصوبات سفرهای استانی اجرایی نشود، باید گفت، تمام بدنه دولت بدنه همراه نیست. چرا که خیلی ها از گذشته در بدنه هستند و حتی در این دولت پست گرفته اند که دغدغه خدمت به مردم ندارند که باید آسیب شناسی شود و تدبیر شود.
برای دیدن اخبار، اطلاعات، تحلیل های انتخاباتی دیگر کاندیداها اینجا کلیک کنید.
تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
منبع:تبیان
خطاب نوشتار امروز به کسانی است که می خواهند در انتخابات رای ندهند. معمولا ما تصور می کنیم تنها مخالفان و اپوزوسیون در انتخابات شرکت نمیکنند اما واقعیت این است که بخش قابل توجهی از کسانی که رای نمی دهند و در انتخابات شرکت نمی کنند، ترسوها هستند. تعجب کردید؟ بله ترسوها در انتخابات شرکت نمی کنند!
اصلا منظورمان ترس سیاسی یا ترس از دست دادن شغل یا مقام نیست، بلکه منظور یک ترس روانی است. ترسی که نه فقط در انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس بلکه در هر انتخابی حضور است. در واقع هر کجا انتخاب هست ترس هم -البته در عده ای- هست.
شاید خیلی ها که در ظاهر ژست اپوزوسیون می گیرند و فلسفه های عریض و طویل و بعضا مغلق برای عدم شرکت خود در انتخابات می تراشند، وقتی این مطلب را بخوانند در دل تصدیق کنند که بله ما به دلیل ترس است که رای نمی دهیم!
ما انسانها موجوداتی مختار هستیم یعنی از این توان برخوردار هستیم که سرنوشت خود و جامعه خودمان را خودمان رقم بزنیم. انتخابات نیز در همین چارچوب معنا می یابد یعنی تعیین سرنوشت جامعه و خود ما به تک تک ما سپرده شده است. و همین مساله مشکل زاست.
هر جا انتخابی هست مسئولیتی نیز در قبال آن وجود دارد و شما باید در برابر آیندگان نسبت به انتخاب خود پاسخگو باشید. هر کسی که از حق انتخاب خود استفاده کند خود را در این مسئولیت شریک می کند و باید پاسخ گوی انتخاب خود باشد.
بگذارید با مثال ساده ای مساله را بیان کنیم: فرض کنید پدر شما، شما را وادار کرده که در رشته پزشکی درس بخوانید و شما هم یکی پس از دیگری درسها را مردود می شوید. اگر کسی از شما بپرسد چرا وضعیت درسی شما این گونه است خواهید گفت "من را مجبور کرده اند"، "من اصلا علاقه ای نداشته ام" و دلیل شما نیز تاحدودی قانع کننده به نظر می رسد. حال فرض کنید شما با اختیار و انتخاب خود این رشته را برگزیده باشید، طبیعی است که این بهانه از شما گرفته شده و باید پاسخگوی رفتار و عملکرد خود باشید.
بخشی از کسانی که در انتخابات شرکت نمی کنند، کسانی هستند که از مسئولیت و پاسخگویی بعد از آن ترس و بیم دارند. قصد بی احترامی به آنها را نداریم ولی آنها کسانی هستند که می خواهند همیشه نقد کنند و هر دولتی و هر جناحی که بر سرکار آمد را ناکارآمد و ناتوان بدانند و چون به هیچ کدام رای نداده اند خود را از تمام انتقادها بری بدانند.
در حالی که در واقع آنها صرفا صورت مساله را پاک کرده اند و با رای ندادن خود باز هم در قبال جامعه و آیندگان مسئولند. چون عدم استفاده از حق انتخاب خود نوعی انتخاب است!
آنچه که در این مقاله بررسی کردیم صرفا در مورد انتخابات ریاست جمهوری نیست، بلکه هر کجا که انتخابی به ما انسانها داده می شود برخی با شجاعت و درایت می کوشند به بهترین نحو از این حق خود برخوردار شوند اما هستند کسانی که –شاید من و تو باشیم- که از انتخاب می ترسند، چراکه می خواهند بار ناکامی احتمالی آینده را بر دوش دیگران بیندازند و خود را مبرا بدانند. شاید یکی از دلایل رواج بیش از حد تفال و فال گیری در بین انسانها نیز همین ترس از انتخاب باشد. در آنجا هم میکوشیم دیگران را در نتایج احتمالا نامطلوب آینده دخیل کنیم.
ما انسانها بسیار موجودات عجیبی هستیم، سالها تلاش می کنیم و می کوشیم تا به آرمانمان برسیم اما همین که بهش رسیدیم، ازش استفاده نمی کنیم.
انسان شجاع انسانی است که با درایت و تامل از حق انتخاب استفاده می کند و البته اگر انتخاب او نیز اشتباه بود با صراحت به آن اعتراف می کند.
حمید نساج
گروه جامعه و سیاست
منبع:تبیان
پیش از آنکه به هر پرسشی برسیم باید وضعیت موجود را مورد شناسایی قرار دهیم ،چرا که اتخاذ هر موضع سیاسی مشروط به این شناسایی است . شما چه تصویری از شرایط موجود دارید؟
مهمترین نکته ای که وضع را هول انگیز می کند آشفتگی وضع موجود است ، در توصیف شرایط با دولتی طرف هستیم که بجای استفاده از آمار و ارقام در جهت توصیف شرایط اقتصادی با آنها بازی می کند، آمار و ارقامی در سخنرانی ها ارائه می شود که با داده های مراکز رسمی که زیر نظر همین دولت ارائه می شود همخوانی می شود. بجای آنکه نگاهها معطوف به برنامه ها و تشخیص فرصت ها و کمبودها باشد با یک رجز خوانی بی وقفه طرف هستیم.
مثلا می گویند ما به برنامه راهبردی بیست ساله بی اعتنائیم چرا که می توانیم پنج ساله به آن برسیم .در حالی که برای ادعایشان هیچ شواهد تجربی ارائه نمی دهند و به ما نمی گویند بر اساس کدام قابلیت ، منابع و توان مدیریتی این ادعا را می کنند.در حالی وقتی به صورت شهودی و نه حتی کارشناسی به مسئله نگاه می کنیم در می یابیم اوضاع نابهنجار است . نرخ تورم و نرخ بیکاری به سطح خطرناکی رسیده است. اخباری که از وزارتخانه ها و سازمانها به گوش می رسد خبر از هرج و.مرج در تصمیم گیری ها می دهد . برنامه ریزی دیگر وجود خارجی ندارد. تصمیمات توسط یک نفر انجام می گیرد و آنهم تصمیمات ناقص . این وضعیت آینده را بسیار پر مخاطره کرده است.
با تصویری که شما ارائه می دهید چگونه می توان از این مشکل خلاصی جست آیا با تغییر ریاست جمهوری می توان از نابسامانی عظیم خلاصی یافت؟
بی شک تنها راه حل تغییر رئیس جمهوری نیست اما بخشی از راه حل و سریع ترین است. این تغییر اولین سودی که در بردارد این است که جلوی رشد بحران را می گیرد .بیماروقتی به بیمارستان می رسد اولین کاری که می کنند وضع موجود او را حفظ می کنند تا از خطر مرگ برهد و بعد با شناخت بیماری گام به گام سلامت را به او باز می گردانند. انتخابات در این دوره رساندن بیمار به بخش فوریتهای ویژه است . باید قبل از هر کار هیات دولتی بر سر کار بیایند که به برنامه ریزِی ،تدبیر و مشورت بهای لازم را بدهد .احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی و شوراهای تخصصی اولین گام است و در گام دوم ایجاد انگیزه در نیروی کارشناسی است که بپذیرند وارد چالش با انبوه مشکلات شوند .چرا که این انگیزه در چهار سال اخیر به شدت کم رنگ شده است و در گام بعدی باید برای احیای اقتصاد تصمیمات شجاعانه گرفت و با صراحت با مردم در مورد پیچیدگی اوضاع سخن گفت؟
با این گفته وقت آن رسیده است که این سوال را به صورت مشخص بپرسیم در میان دو گزینه موسوی و کروبی شما بر اساس چه ادله ای دومی را انتخاب کردید؟
پرسش خوبی است. با صراحت می گوئیم هر نامزد اصلاح طلب توان این را دارند که کشور را از گردونه های بحران زا عبور دهند و هر کدام انتخاب شوند به نفع تمام خواهد شد و به این دلیل معتقدم همه نیروهای اصلاح طلب وظیفه دارند که رای های بیشتری را به سبد اصلاحات جلب کنند . اگر مشارکت به مرز چهل میلیون نزدیک بشود امکان تقلب و رای سازی به شدت کاهش می یابد.
هر دو کاندیدا رای های مخصوص به خود را دارند و می توانند در این هدف راهبردی نقش موثری ایفا کنند ، ولی جدا از احترامی که به قابلیت و شایستگی موسوی قائلم ، به دلیل شرایط سیاسی کشورجسارت و شفافیت کلام کروبی در شرایط کنونی را بسیارراهگشا می دانم. ایشان اولین شخصیت طراز اول کشورند که کار حزبی می کنند و از همه مهمتر مشورت پذیریشان در دایره حزب محدود نمی شود . تیمی که اطراف ایشان جمع شده اند با سلایق متفاوت نشاندهنده این سعه صدر است . خستگی ناپذیرشان در تعقیب هدفی که بر می گزید بی نظیر است و از همه مهمتر نگاه پدرانه به اطراف خود دارد که جز فرهنگ دیرپای ملی ما محسوب می شود
با این حساب شما روند کلی انتخابات را چگونه پیش بینی می کنید ،آیا اصلاح طلبان قادر خواهند بود به آنچه می خواهند در این انتخابات برسند؟
بایداز همه ابزارهایی که در اختیار داریم بدرستی استفاده کنیم .باید منصفانه دولت فعلی را نقد کنیم و مردم را در جریان واقعیات قرار دهیم. باید به کسانی که از وضع موجود گله دارند بفهمانیم که راه حل کناره گیری و تحریم نیست بلکه حضور فعال در صحنه است. باید بتوانیم تعاد بیشتری را برای فعالیت انتخاباتی بسیج کنیم. اگر بتوانیم به صورت چهره به چهره با مردم سخن بگوئیم و واقعیت را همانگونه که هست انتقال دهیم و مراقب جنگهای روانی رقیب و سلامت انتخابات باشیم تردید ندارم که اصلاح طلبان پیروز انتخابات خواهند شد.
منبع:تبیان
در فوتبال اصطلاحی وجود دارد که بر پایه آن "نیمه دوم نیمه مربیان" است. حال در وضعیت امروز انتخابات، ستادهای
انتخاباتی و گرداننده آن ها حکم مربیان در زمین فوتبال دارند. تغییر نتیجه انتخابات در این روزها به کارهای برنامه های انتخاباتی و راهبردهای عملیاتی نامزدها و ستادهای آنان بستگی دارد. ما در این نوشتار ضمن بررسی وضعیت فعلی صحنه انتخابات به تحلیل راهبردهای انتخاباتی هر کدام از نامزدها خواهیم پرداخت و به این سوال پاسخ می دهیم که هر کدام از این نامزدها افکار ما را به کجا می برند:
بر پایه نتایج اکثر نظرسنجی های انتخاباتی، آقای احمدی نژاد در راس انتخاب مخاطبان قرار دارد. البته میزان آراء وی از 50 تا 65 درصد آراء متغیر بوده است. غرض از بیان این نکته، غرض ورزی سیاسی و یا اعمال سلیقه نیست. بلکه بیان این واقعیت است که این نتیجه برای آقای احمدی نژاد هم فرصت و هم تهدید است.
تهدید اصلی، مدیریت زمان و افکار عمومی تا انتخابات می باشد. بدین معنا که رفتارشناسی انتخاباتی مردم ایران نشان می دهد که در برخی ادوار تحت تاثیر شرایط روانی و یا رسانه ای ،موج های رای پدید آمده و نتایج نظرسنجی های ابتدایی را کاملاً بی اثر می سازند. نمونه اصلی آن در دوره قبل انتخابات اتفاق افتاد که برخلاف نظرسنجی های ابتدایی، آقای احمدی نژاد به دور دوم راه یافت و رقیب خود را که حائز اکثریت آراء در نظرسنجی های ابتدایی بود شکست داد.
آقای احمدی نژاد برای پیروزی در انتخابات به حفظ وضع فعلی احتیاج دارد. اگر از نظر وی و هم فکرانش اجرای قانون خدمات کشوری ، افزایش حقوق کارمندان ،افزایش حقوق مستمری بگیران تامین اجتماعی، ارائه یارانه به بازنشستگان، وعده دادن یارانه نقدی بین 50 تا 70 هزار تومان و در نهایت سهام نفت انتخاباتی نبوده و جریان عادی برنامه های دولت است، اما این وعده ها و برنامه ها دارای آثار انتخاباتی واضح بوده و می تواند به سوگیری آراء به سمت آقای احمدی نژاد کمک کند.
استراتژی فعلی آقای احمدی نژاد احتراز به ورود درگیری ها و چالش های رقیب، عدم ورود به بحث آزادسازی قیمت ها تا بعد از انتخابات جهت عدم ایجاد موج اجتماعی و حفظ وضعیت روانی موجود است.
2- میرحسین موسوی: دور ایران در هشتاد روز!
راهبرد تبلیغاتی میرحسین موسوی دارای یک هدف اصلی است و آن شناساندن میرحسین موسوی به نسل سوم انقلاب در درجه اول است. سکوت میرحسین در 20 سال اخیر و عدم درگیری وی در مباحث سیاسی و اکتفای او به فرهنگستان هنر، بدین منجر شد که وی برای جوانان امروز ناشناخته باقی بماند. اگرچه او برای افرادی که دهه 60 را در جوانی و یا میان سالی تجربه کرده اند نام آشنا است ،اما او برای کسب آراء به نسل سوم نیاز دارد.
با توجه به ورود دیرهنگام او به عرصه انتخابات استراتژی او در دو گام خلاصه شده است. گام اول که همانا سفرهای استانی فشرده ای است که با مخاطب قرار دادن نسل جوان دانشجو همراه است. او تمرکز خود را بر نسل جوان قرار داده است. گام دوم استراتژیست های او، ایجاد حرکت های مدنی و نمود تبلیغاتی در جامعه مدنی است. مساله استفاده از پوشش سبز، طراحی وبلاگ های مختلف، ایجاد جوامع مجازی، طرح های تاکسی سبز و یا خودرو سبز و ... همه با هدف نمود تبلیغاتی میرحسین در جامعه مدنی است.
نکته دیگر در برنامه تبلیغاتی میرحسین رویکرد مثبت وی نسبت به اقشار مذهبی و متدین جامعه است. برخلاف برخی حامیان وی، او با انتخاب رنگ سبز حاوی ارزش های مذهبی و هم چنین استفاده از ادبیات دینی می کوشد اعتماد این اقشار را به خود جلب نماید. این مسائل باعث شد آراء او از حدود دو تا سه درصد در پیش از عید به بالای 30 درصد (بر اساس برخی نظرسنجی ها) رشد کند.
اما به نظر می رسد برنامه ریزان تبلیغاتی میرحسین می بایست به روزهای آینده بیاندیشند. او باید در رسانه حاضر شده و هم شاهد به چالش کشیدن شدن توسط آقای احمدی نژاد و طرفداران او و هم چنین جمعی از حامیان کروبی که اصلاح طلبی او را زیر سوال می برند،باشد.
واقعیت این جاست که آینده سیاسی میرحسین موسوی در این یک ماه اخیر رقم می خورد. آینده ای که به مناظرات انتخاباتی به خصوص در مقابل آقای احمدی نژاد و نحوه تسلط میرحسین بر خود و گفتار خودارتباط دارد.
یکی از شگفتی های انتخابات اخیر، شیوه های تبلیغاتی و عملیاتی ستاد آقای کروبی است. حضور شخصیت های سیاسی مانند کرباسچی، مهاجرانی و ... به عنوان حامیان کروبی و برنامه از پیش طراحی شده تبلیغات او از عزم جدی شیخ اصلاحات برای ریاست جمهوری حکایت می کند.
اگرچه در برخی از نظرسنجی ها آقای کروبی وضعیت خوبی ندارد، اما به نظر می رسد او سبد آراء خود را جایی دیگر از نمونه های آماری نظرسنجی ها قرار داده است. اولین سبد رای مورد استفاده آقای کروبی اقشار پائین دستی، روستانشینان، اقلیت های قومی و دینی است. افرادی که اگرچه در حاشیه سیاست ایران قرار دارند اما اتصال آنان به هم می تواند سبد رای به مراتب سنگین تر از متن را فراهم سازد.
دومین راهبرد آقای کروبی زنده کردن اقشاری از طبقه متوسط مدرن شهری به ویژه در شهرهای بزرگ است که از تمایل کمتری برای کنش سیاسی برخوردارند. اگر کروبی شعار سهام نفت را می دهد و می کوشد طبقات پایین دستی را به نفع خود بسیج کند در مقابل با بهره گیری از چهره های تکنوگرانی مانند کرباسچی و ... آراء طبقه متوسط مدرن را به خود جلب کند.
راهبرد دیگری که توسط آقای کروبی اتخاذ شده است، استراتژی "حمله" است. آقای کروبی می کوشد با نقدهای رادیکال از آقای احمدی نژاد، برخی از آراء منتقدان رادیکال را به خود جلب کند. این راهبرد کاملاً متفاوت با چهره ای از آقای کروبی است که به میانه روی در مجلس ششم شهره بود. مشاوران تبلیغاتی آقای کروبی با هدف قرار دادن طبقه متوسط مدرن شهری خاموش و "دیگران" در عرصه سیاسی ایران نوعی حمله نامتقارن را طراحی کرده اند.
دومین راهبرد آقای کروبی زنده کردن اقشاری از طبقه متوسط مدرن شهری به ویژه در شهرهای بزرگ است که از تمایل کمتری برای کنش سیاسی برخوردارند. اگر کروبی شعار سهام نفت را می دهد و می کوشد طبقات پایین دستی را به نفع خود بسیج کند در مقابل با بهره گیری از چهره های تکنوگرانی مانند کرباسچی و ... آراء طبقه متوسط مدرن را به خود جلب کند.
اگر آقای احمدی نژاد در دوره ریاست جمهوری خود میان مردم پایگاه خوبی به دست آورد، اما در میان احزاب و گروه های اصول گرا منتقدانی جدی پیدا کرد. اگرچه در نهایت اجماع احزاب اصول گرا بر احمدی نژاد قرار گرفت، اما مشخص بود این اجماع چندان پایدار نمی ماند و برخی چهره های منتقد از آقای احمدی نژاد آن را برنمی تابند. این جریان اگرچه در رفتارهای حزبی اصول گرایان جلوه نکرد اما باعث شد چهره های شاخصی مانند توکلی، افروغ، دانش جعفری و .... نگاهی منتقدانه پیدا کنند.
این وضعیت باعث گردید که حتی سخن از حمایت برخی اصول گرایان از میرحسین بوجود بیاید. محسن رضایی از ابتدا با پیش بینی این شرایط با شعار دولت ائتلافی می کوشید آقای قالیباف یا ولایتی را به عرصه دعوت کند. اما آن ها با توجه به احتمال اجماع بر روی آقای احمدی نژاد و یا هر دلیل دیگر از حضور استنکاف کردند.
محسن رضایی با این رویکرد وارد عرصه انتخابات شد و به سرعت توانست چهره های متنفذ اصول گرا را به خود جلب نماید. برخی از حامیان او مدیران سابق ارشد دولت آقای احمدی نژاد مانند آقای دانش جعفری، نمایندگان سابق اصول گرا مانند آقای افروغ و یا اعضای آبادگر شورای اسلامی تهران مانند بیادی هستند که هر کدام به دلیلی منتقد احمدی نژاد شده اند.
انتقاد شدید آقای رضایی از آقای احمدی نژاد به خاطر فعال سازی گسل هایی است که می تواند آراء سبد اصول گرایان مردد را به سمت خود جلب نماید.
این گفتار ادامه دارد............
سید حسین زرهانی
گروه جامعه وسیاست
منبع:تبیان
احمدینژاد در ادامه انتخابات ایران را امری اصیل دانست که حقیقتا در آن ملت تصمیمگیر هستند و گفت: انتخابات ایران یک سکوی پرش است که باید همه توانمندیهای ملت در آن مجتمع شود و هر انتخابات انرژی جدیدی را به کشور تزریق کنند.
وی افزود: انتخابات ما در هر مقطع موجب سرافرازی ملت وهراس دشمنان میشود و به همین علت دشمنان نگران هستند که یک بار دیگر اراده ملت ما به صورت یکپارچه به صحنه بیاید و به همه توقعات آنها یک پاسخ “نه ” بلند بدهد.
احمدینژاد با بیان اینکه باید تلاش کنیم انتخاباتی پرشور و گسترده برگزار شود، گفت: یک آقایی آمده و از شش ماه قبل در حال زیر سوال بردن سلامت انتخابات است و یک آقای دیگر که دور قبل هم کاندیدا بود، چهار سال است انتخابات را زیر سوال میبرد و من چهار سال است که سکوت کردهام اما برای دفاع از ملت میگویم و همه یادشان هست که موضع دولت قبل و وزارت کشو و مجریان انتخابات قبل چه بود و همه میدانند حامی صد در صد رقبای این دولت بودند، آنها چه طور میگویند انتخابات سال ۸۴ سالم نبوده است، اگر قرار باشد آن انتخابات ناسالم باشد همه حضور آنها در مناصب بعد از انقلاب هم زیر سوال است.
وی تصریح کرد: بعضیها با این حرفها و لوس کردن خودشان میخواهند برای خدشه بر انتخابات زمینهچینی کنند پس باید هوشیار باشیم و هر کسی که میخواهد احمدینژاد را تبلیغ کند حق ندارد نسبت به دیگران اهانت کند، باید مراقبت کنیم، هر کسی که به دنبال توهین، تعرض، بیادبی و مزاحمت برای مردم باشد ربطی به ملت ایران و جمع حاضر و احمدینژاد ندارد.
احمدینژاد ادامه داد: در تبلیغ خدمات نیز انصاف را رعایت کنید چرا که صداقت پایه کار و شرط نجات و پیروزی است.
وی با بیان اینکه مراقب باشید کسی شما را عصبانی نکند، اظهار داشت: بعضیها میخواهند دعوا درست کنند دیدید که رفتند و گفتند نمیگذارم ما صحبت کنیم که بلافاصله بنده آمدم و اعلام کردم همه برای سخنرانی و ارائه دیدگاههای خود آزاد هستند.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: نباید فرصت مظلومنمایی را در اختیار بعضیها قرار داد، مراقب باشید با چند صحنه ساختگی آنها خودشان را مظلوم جا نزنند؛ بعضیها به دنبال مسئلهسازی هستند پس باید آرامش را حفظ کنیم تا آنها نتوانند کاری بکنند،همه باید تابع اراده ملت ایران باشیم .
رئیسجمهور انتخابات ایران را دارای آثار جهانی و موردتوجه همه ملتها و دولتهای دنیا دانست و اظهار داشت: همه مناسبات سیاسی جهان اکنون متوقف به تصمیم ملت ایران است.
احمدینژاد با اشاره به خبر پرتاب موشک چند مرحلهای باسوخت جامد گفت: معنای پرتاب موشک این است که متخصصان ما در گام بعد میتوانند موشکی با هر بردی را در اختیار داشته باشند، اما ملت ایران اهل منطق و گفتگو است ومعتقد است باید درسایه عدالت و برادری مسائل را حل کند و به امید خدا باید دست در دست هم بدهیم تا موشک انتخابات رادر چند مرحله و با سوخت جامد به فضای جهان پرتاب کنیم.
وی خطاب به حامیان خود از حضور آنها تشکر کرد و گفت: میدانم که وقتی من این مقدار زخم زبان میشنوم شما صد برابر من زخم زبان میشنوید.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بدانید صبح نزدیک است و تا طلوع صبح آرمانها یک یا حسین دیگر باقی مانده است.
همایش دانشجویی حمایت از دکتر احمدی نژاد قرار بود با حضور ۶هزار نفر برگزار شود ولی به دلیل استقبال پرشور دانشجویان، با حضور بیش از ۲۰ هزار نفر در سالن ورزشی شهدای هفتم تیر برگزار شد و پیش از صحبت های دکتر احمدی نژاد، حجت الاسلام و المسلمین مرتضی آقاتهرانی به سخنرانی پرداخت.