سلام
باعث و بانی این سوتی كسی نبود جز شخص بنده و مدیر مدرسه مون
... .
سال اول یا دوم راهنمایی بودم كه دبیر منو برای یه كاری فرستاد دفتر (البته فكر بد نكنین ها من دانش آموز خوبی بودم و برای یه كاردیگه رفتم دفتر
) مدیر با مادر یكی از دانش آموز ها داشت حرف میزد. وارد دفتر كه شدم مدیر به من گفت برو فلان كلاس اقای اصغری (دانش آموز) رو بگو بیاد مادرش اومده.......
سر كلاس اون بنده خدا كه رسیدم در زدم...... درو كه باز كردم دیدم یكی از دبیر های خودم كه اتفاقا اسمش اقای اصغری بود سر كلاس داشت درس میداد.... ما هم نگو فكر كردیم منظور مدیر همون دبیر بوده. به دبیر گفتم : آقای اصغری مادرتون اومده دفتر كارتون داره
...... (چه تعجبی كه دبیر كرد) خودم هم كه خیلی عجله داشتم سریع رفتم دفتر... بعدش هم رفتم سر كلاس... .
چند دقیقه بعد كه زنگ خورد اون دبیر رو تو راهرو دیدم كه بدجور داشت منو نیگا میكرد. هنوز متوجه نشده بودم كه چه خبره تا این كه از یكی از دوستام كه تو همون كلاس بود قضیه رو پرسیدم ........... تازه اون موقع بود كه فهمیدم چه سوتی خرابی دادم
...... .