سلام...
هوووووووووم من عاشق ماه رمضونم
خیلی میدوستم این ماه رو...
هووم خاطره؟!
من یکبار نزدیکای اذون مغرب بود
مامانم داشت فرنی (به به
) درست میکرد
بعد که مامانم رفت اونورتر حواسش نبود
منم انگشت زدم تو فرنیا بعد دستم سوخت
منم سریع انگشتم رو کردم تو دهنم!!
بعد که فهمیدم وااااااااو من روزه بودم سریع دهنم رو سشتم!
همین دیگه! خیلی دوست دارم روزه باشم بعد یادم بره
بشینم یک شکم سیر غذا بخورم!!
اما تاحالا نشده!
یا علی.