سلام گروهان زندانی خودم
شورشیان عزیز دیدید که مناز مسافرت برگشتم و همه شماها رو از زندان نیکادل فراری دادم الان نیکادل یا تب کرده
و یا داره گریه میکنه
من نیروهای جدیدی اوردم که قدرتمون چند برابر شده و سلاح هایی اوردم که کسی جرات چپ نگاه کردن به ما را نداشته باشه 
چند سرباز جلوی در گذاشتم تا هر کسی که بی اجازه وارد این پادگان بشه تیربارون بشه
من در این مدت رفتم اموزش کاماندویی دیدم و با قوانین جنگ اشنایی دارم