بوی صداقت آمد 2
نامه چایكاران به موسوی در سال 66: زندگی بیش از 500 هزار چایکار در آستانه سقوط است
آخرین نخستوزیر كشور كه پس از 20 سال خاموشی، به عنوان اولین كاندیدای انتخابات ریاست جمهوری از تریبون
صدا و سیما بهره برد، همانند بسیاری از برنامه و سخنرانیهای انتخاباتیاش سعی كرد وضعیت كنونی را تیره و تار جلوه دهد و از تمام توان خود برای انتقاد از دولت استفاده كند.
به گزارش رجانیوز، میرحسین موسوی 30 دقیقهای را كه در اختیارش بود، به نقد دولت و زیر سؤال بردن اقدامات 4 ساله آن پرداخت و تا انتهای سخنانش، هیچ برنامهای برای رفع نقصها ارائه نداد.
وی که تأکید ویژهای در تبلیغاتش بر صداقت خود دارد، البته سعی كرد كه مدیریت كنونی را نه با دوران تحتنخستوزیری و مدیریت خود كه با یك وضعیت آرمانی مقایسه كند. بر این اساس بود كه موسوی به هیچ نكته مثبتی در مدیریت دولت نهم اشاره نكرد.
در این میان گویا وضعیت چای كاران پیش از همه خاطر میرحسین را رنجیده كرده بود چرا كه او از سفر خود به شمال كشور و و دیدار از باغ چای آن دیار سخن گفت و وضعیت چایكاران را اسفبار توصیف كرده اما هرگز به روزگار سختی كه آنها در دوران نخستوزیری سپری كرده بودند، اشاره نكرد.
خیلی سخت نیست اگر درباره اوضاع باغهای چای و چایكاران دهه اول انقلاب كمی جستجو و به مطالبی دست پیدا كنیم؛ نامه امام جمعه لاهیجان و نماینده مردم آستانه اشرفیه در مجلس به میرحسین موسوی، از زندگی در حال سقوط چایكاران خبر میدهد و از نخستوزیر طلب توجه به این صنعت را میكند.
این نامه كه روزگار چایكاران را در ششمین سال نخستوزیری میرحسین توصیف كرده، به عدم تناسب «قیمت بالای اجناس و اجرت كارگری» با «قیمت چای» اشاره و تصریح كرده است: «همین عامل باعث شده كه بیش از 3 هزار هكتار باغات چای متروكه شده و مابقی نیز در معرض خطر تبدیل به برنجكاری و نوغانداری و مسكن و مراكز تجاری قرار گیرد.»
امام جمعه لاهیجان همچنین به پیامدهای بیتوجهی چندساله مسئولان وقت به صنعت چای اشاره كرده و مینویسد: «صنعت چای از لحاظ كیفیت نسبت به گذشته به شدت پایین آمده تا جایی كه در نمایشگاه بینالمللی ژاپن اجازه طبخ چای ما را ندادند و مردم ما نیز بر اثر همینامر، به خوردن چای خارجه ولو به قیمت گرانتر (تا كیلویی 600 تومان!) گرایش پید كردهاند.»
در ادامه این نامه پس از بیان دیگر مشكلات این عرصه، پیشنهاداتی برای اجرا به میرحسین ارائه و در پایان بار دیگر به عمق فاجعه تأكید میشود: «در خاتمه متذكر میشوم كه اگر دولت و شورای اقتصاد رو بنایی فكر كنند و به دلیل تورم، از بالا بردن قمیت چای و تجدید نظر كلی دربارهی آن خودداری نمایند، در حالی كه بسیاری از مایحتاج عمومی تا چند صد درصد افزایش یافته و تجدید نظر در آنها به عمل آمده، این مختصر خواهد بود و بیش از 500 هزار نفر كه زیر پوشش چای قرار دارند، از زندگی ساقط خواهند شد والان كه 30 درصد چای مصرفی را از خارج وارد میكنیم، در آن وقت صد در صد نیاز به خارج خواهیم داشت.»
اما انگار ارادهای برای حل مشكلات چایداران وجود نداشته و نامه زینالعابدین قربانی راه به جایی نبرده بود چرا كه كمتر از 2 سال بعد، او برای بار دوم دست به قلم میشود تا مشكلات چند ساله صنعت چای را این بار به گوش هاشمی رفسنجانی كه به تازگی جای میرحسین را به عنون مدیر ارشد اجرایی كشور گرفته بود، برساند.
قربانی در نامه به رئیسجمهور وقت از تنزل كمی و كیفی چای در دهه اول انقلاب سخن میگوید و مینویسد: «اكنون از اراضی چای بیش از 30هزار هكتار ( آن هم به شكل نیمه آباد و غیر استاندارد) باقی نمانده و از لحاظ كیفی، چای شمال بدون اختلاط با چای خارجی غیر قابل شرب تشخیص داده شده و اگر وضع به همین منوال بگذرد، طولی نخواهد كشید كه این محصول كه روزی بیش از 500 هزار نفر را زیر پوشش داشت، از بین خواهد رفت. بخصوص كه امسال بخاطر خشكسالی و عدم مدیریت صحیح سازمان چای، نصف محصول سال قبل تولید شد.»
سیاست آخرین نخست وزیر كشور در زمینه "دولتی كردن اقتصاد" كه حجم وسیعی از انتقادات را نسبت به میرحسین به دنبال داشت، در ادامه نامه امام جمعه لاهیجان به هاشمیرفسنجانی، مورد اشاره قرار گرفته و به نوشته قربانی «همچون سیستم انحصار تار عنكبوتی»، انگیزه ادامه تولید چای و رقابتی كردن این عرصه را از بین برده و آنهایی كه اكنون (از چایدار و كارخانهدار) به این كار مشغولند از روی لاعلاجی و ناچاری است» از همین روست كه امام جمعه لاهیجان از هاشمی میخواهد تا «این سیستم تار عنكبوتی انحصار به شكل فعلی را از دست و پای مردم كشاورز و كارخانهدار و مصرفكننده باز كنند و مردم را در تولید و عرضه چای آزاد بگذارند.»
با این اوصاف به نظر میرسد، چایكاران حق داشته باشند تا ادعاهای موسوی علیه مدیریت دولت نهم را با عملكرد خود وی مقایسه كنند تا معلوم شود این كاندیدای انتخابات دهم از بیان آنچه «مشكلات كشور» مینامد، واقعا در پی حل معضلات و "خدمت" به مردم است یا میخواهد روش ساده تخریب را پله رایآوری قرار دهد.
لازم به ذكر است متن كامل نامههای مورد اشاره در متن، در صفحات 340 تا 346 در كتاب "كاشف السلطنه؛ پدر چای ایران" نوشته ثریا كاظمی آمده است. متن كامل یكی از این نامه ها به شرح زیر است:
حضور محترم برادر میرحسین موسوی
نخستوزیر خدمتگزار جمهوری اسلامی ایران(دامت بركاته)
پس از سلام، توجه آن برادر دلسوز را به نكات زیر، كه مشكلات عمده چایكاران شمال است، جلب مینمایم:
1- در سالهای اخیر قیمت اجناس و اجرت كارگری چندین برابر افزایش یافته، ولی قیمت چای هیچگونه تناسبی با آنها ندارد و در نتیجه چایكاری برای كشاورزان صرف نمیكند و همین امر باعث شده بیش از 3 هزار هكتار باغات چای متروكه و مابقی نیز در معرض خطر تبدیل به برنجكاری و نوغانداری و مسكن و مراكز تجاری قرار گیرد.
2-صنعت چای از لحاظ كیفیت نسبت به گذشته بشدت پائین آمده، تا جایی كه در نمایشگاه بینالمللی ژاپن اجازه طبخ چای ما را ندادند و مردم ما نیز بر اثر همین امر گرایش به خوردن چای خارجه ولو به قیمت گرانتر (تا كیلویی 600 تومان!) پیدا كردهاند.
3- هر كدام از چایبهاره و تابستانه و پائیزه، درجه یك و دو و سه، داخله و خارجه پخت و طعم خاصی دارند. مخلوط كردن همه آنها و یكجا در اختیار مصرف كننده قرار دادن، همانند این است كه انواع برنج از نیمدانه و چمپا، گرفته تا صدری و دمسیاه، همه را در یك ظرف بریزیم و انتظار داشته باشیم چلوی خوب دانه سوا درآید، طبعاً چنین انتظاری بیهوده است؛ ولی همین امر از یك سو كیفیت صنعت چای را پائین آورده و از سوی دیگر، انگیزه بالا بردن كیفیت صنعت چای را از بین برده و یا كاهش داده و از دیگر سو، ذائقه و میل مردم ما را نسبت به چای داخله بد و منفور كردهاست!
4- حدود 60درصد كارهای مربوط به چای به كشاورزی، 30درصد به صنایع، و 10 درصد مربوط به بازرگانی است. از این رو، سپردن سرنوشت چای به بازرگانی، دادن امانت به غیر اهل خواهد بود.
5- هم اكنون بیش از نود كارخانه چای سازی غیر دولتی در شمال مشغول به كار است و با بالا رفتن اجرت كارگر و قیمت وسایل یدكی و كمبود آنها و اجرت خشككردن (هر كیلو 7 تومان) مقرون به صرفه نیست. این امر كارخانه داران را وادار میكند از راههای ناصحیح دیگر، از قبیل یك مالشه كردن، برگها را پلاس نكردن، به جای چهلوپنج دقیقه بیستدقیقه مالش كردن و ... اقدام كنند. شك نیست كه این امر موجب پائینآمدن كیفیت صنعت چای و نارضایی عمومی و از بین رفتن انگیزه بهتر ساختن چای خواهد بود!
6- كارخانههای یاد شده نوعاً فرسوده، و دور از مراكز تولید چای، و در فصل بهار كافی برای چای تولیدی نیست، و از سوی دیگر، چای چیده شده یك عمر محدودی دارد؛ از این رو مسئولین ناگزیر میشوند: كارخانهای را كه مثلاً 15 تن تناژ و مصرف دارد، تا 50 تن بالا میبرند. بدیهی است كه این وضع چه ضربهای به كیفیت صنعت چای وارد خواهد كرد!
با توجه به نكات فوق، پیشنهاد میشود:
1- چای براساس درجهبندی بدون اختلاط به شرح زیر قیمت گذاری شود:
- درجه یك (دو برگ و یك غنچه) چای خشك هر كیلو دو هزار ریال، برگ سبزهر كیلو 300 ریال.
- درجه دو (سه تا چهار برگ و یك غنچه) چای خشك هر كیلو 1200 ریال، برگ سبز هر كیلو 200 ریال.
بدیهی است كه مردم از لحاظ كیفیت به چای از یك دیدگاه نمینگرند، این تفاوت قیمت و درجهبندی هم میتواند خواستههای مردم را درمورد مرغوبیت و عدم مرغوبیت چای تأمین كند و هم انگیزه بالا بردن كیفیت چای را تقویت نماید و هم از مفاسد ناشی از اختلاط به دور باشد.
2- به همین نسبت، اجرت خشك كردن چای كارخانجات نیز به شرح زیر افزایش یابد:
- برای هر كیلو چای خشك حد متوسط 100 ریال (گروه یك 112 ریال، گروه دو 102 ریال، گروه سه 95 ریال و گروه چهار 91 ریال).
3- با تقویت تعاونی چای، كمكم كار چایكاری و چایسازی و بالا بردن كیفیت و كمیت چای و دیگر امور مربوطه، به تعاونیها تفویض، تا از این حالت طفیلگری نجات یافته، شخصیت واقعی خود را بازیافته، شخصاً درباره آن تصمیمگیری نمایند (البته با نظارت دولت).
4- مازاد پولهای وصول شده از فروش چای و مخارج، كه رقم درشتی را تشكیل میدهد،به شكلهای مختلف، از قبیل جایزه و فراهم كردن وسایل و امكانات كشاورزی و صنعتی و غیره، به عنوان تشویق به كشاورزان برگردد.
5- برای مبارزه با بالا رفتن اجرت كارگر و مدرنیزه كردن كاشت و برداشت و ساخت و پرداخت چای، لازم است دولت وسایل و امكانات مكانیزه كردن امور یاد شده را فراهم و كشاورزان را به آن امور مجهز نماید.
6- جهت بهتر ساختن كیفیت چای و جلوگیری از ضایع شدن آن در فصل فشار چای لازم است به مقدار نیاز، كارخانجات در مناطق چایخیز افزایش یابد و مسئولان، همهگونه همكاری لازم را با مؤسسین مبذول دارند.
7- دو درصد مأخوذه از كشاورزان، در جهت منافع كشاورزان، از قبیل عمران و بهداشت و آن قسمت از كارهای پژوهشكده كه در جهت منافع كشاورزان است و امتیاز مخصوصی ندارد، صرف گردد.
8- سرپرستی سازمان چای به وزارت كشاورزی و یا مجمع مشترك كشاورزی، صنایع و بازرگانی سپرده شود.
در خاتمه متذكر میشوم كه اگر دولت و شورای اقتصاد، روبنایی فكر كنند و به دلیل تورم، از بالا بردن قیمت چای و تجدیدنظر كلی درباره آن خودداری نمایند،در حالی كه بسیاری از مایحتاج عمومی تا چندصد درصد افزایش یافته و تجدیدنظر در آنها بهعمل آمده است، این مختصر خواهد بود و بیش از پانصد هزار نفر كه زیرپوشش چای قرار دارند، از زندگی ساقط خواهند شد و اكنون كه 30 درصد چای مصرفی كشور را از خارج وارد میكنیم، در آن وقت 100 درصد نیاز به خارج خواهیم داشت و شك نیست كه در آن هنگام جنبیدن، همانند «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» خواهد بود. والامر الیكم و ما علیالرسول الاالبلاغ. والسلام.
امام جمعه لاهیجان و نماینده مردم آستانه اشرفیه در مجلس شورای اسلامی
24/9/66
متن کامل مکاتبات صورت گرفته به هاشمی رفسنجانی نیز بدین شرح است:
محضر مبارک حضرت حجةالاسلام والمسلمین آقای هاشمی رفسنجانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران(دامت برکاته)
ضمن عرض سلام و درخواست توفیق غلبه بیشتر بر مشکلات از درگاه الهی برای کابینه جناب عالی، خاطر شریف را به مطالب زیر، که مربوط به "تراژدی" چای است، جلب مینمایم:
بیش از هشتاد سال پیش، انسان بلندهمتی به نام "کاشف السلطنه"، به مرارتهای فراوانی(که حتی جانش را در این راه گذاشت) کشاورزی و صنعت چای را به این شهر و دیار آورد و بر اثر مدیریت صحیح و مراقبت کامل و بهرهدهی کامل این صنعت، طولی نکشید که بیش از چهل هزار هکتار مزارع این سازمان زیر کشت این محصول درآمد؛ تا آن جا که محصول دوم شمال به حساب آمد و از لحاظ کیفیت، چای خارجی را تحتالشعاع قرار داد. ولی بعد از انقلاب به جهاتی این محصول از لحاظ کمی و کیفی روز به روز، رو به تنزل نهاد که اکنون از آن اراضی بیش از سی هزار هکتار(آن هم به شکل نیمه اباد و غیراستاندارد) باقی نمانده و از لحاظ کیفی، چای شمال بدون اختلاط با چای خارجی غیرقابل شرب تشخیص داده شده و اگر وضع به همین منوال بگذرد، طولی نخواهد کشید که این محصول، که روزی بیش از پانصد هزار نفر را زیر پوشش داشت، از بین خواهد رفت؛ به خصوص که امسال به خاطر خشکسالی و عدم مدیریت صحیح سازمان چای، نصف محصول سال قبل تولید شد و اگر مدیریت صحیح بود، همان گونه که در مورد برنج چهل تا پنجاه درصد افزایش داشتیم، درباره چای نیز میتوانستیم بیش از این مقدار افزایش داشته باشیم.
در هر صورت علت عمده این سیر قهقرایی "سیستم انحصار تارعنکبوتی" ای است که بر این محصول زیر نام "سازمان چای" متعلق به وزارت بازرگانی حاکم است. این سیستم، انگیزه ادامه تولید این محصول، رقابت بهتر ساختن چای و انگیزه بهتر برداشت کردن آن، و همچنین امکان برخورد قاطع مسئولان را با کسانی که چای را غیراستاندارد میچینند و میسازند، از بین برده است و آنهایی که اکنون(از چایکار و کارخانهدار) به این کار مشغولند، روی لاعلاجی و ناچاری است.
گرچه بنده دو سال قبل، طرحی جامع، جهت حفظ این مختصر تهیه و با امضای نمایندگان شمال، در دور دوم مجلس شورای اسلامی، تقدیم نخست وزیر وقت کرده بودم و حتی در این راه از حمایت برادر خوبمان جناب آقای عطاءالله مهاجرانی، معاون پارلمانی دیروز نخست وزیر و امروز شما برخوردار بودم، معظم له طرح ماده واحده و تبصرهای مبنی بر انتزاع سازمان چای از وزارت بازرگانی (که به شکل نامادری عمل میکند) و الحاق آن به وزارت کشاورزی (که مادر واقعی اوست) فراهم کرده و مصمم بوده که آن را به تصویب مجلس برساند، ولی به هر دلیل این کار هنوز انجام نگرفت و این مختصر، آخرین دقایق حیات را سپری میکند!
با توجه به عنایتی که جناب عالی به تقویت بخش خصوصی، بخصوص کشاورزی دارید و معتقدید با سپردن کار مردم به مردم، هم تا حدودی جلو تورم گرفته می شود و هم اشتغال بیشتر به وجود میآید و هم انگیزه تلاش و رقابت در عرصه کالای مرغوب افزایش مییابد و هم دولت برای سیاستگذاری و کارهای مهمتر، فارغ البالتر میشود و... از این رو، انتظار دارم دستور فرمایید: این سیستم تار عنکبوتی انحصاری به شکل فعلی را از دست و پای مردم کشاورز و کارخانهدار و مصرفکننده باز کنند، و مردم را در تولید و عرضه چای آزاد بگذارند و این سازمان را به عنوان هدایت و ارایه خدمات، زیر نظر وزارت کشاروزی، که مادر حقیقی این صنعت است، قرار دهند.
البته برداشت محصول این روزها پایان میپذیرد و تا فصل برداشت محصول آینده حدود شش ماه وقت داریم. شما میتوانید ظرف مدت این شش ماه مشکل قانونی یاد شده را اصلاح کنید که در فصل برداشت سال آینده با برنامهای حساب شده جلو برویم و دعای کشاورزان و دستاندرکاران این صنعت ارزشمند را بدرقه راهتان و روح مقدس مراد و مرشدمان، رهبر کبیر انقلاب، امام امت - قدس سره - و فرزند برومندش، ولی امر مسلمین، حضرت آیتالله خامنهای - مدظله - فرمایید. دمتم بخیر.
امضاء
برادر شما: زینالعابدین قربانی، امام جمعه لاهیجان
68/7/25
محضر مبارک حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای هاشمی رفسنجانی
رییسجمهوری با کفایت جمهوری اسلامی ایران(دامت توفیقاته)
بعدالتحیه و السلام؛ پیرو تلفنگرام مورخه 25/7/68 اینجانب به جنابعالی، در مورد معضلات چای کشور و سوءمدیریت سازمان چای، اینک مجددا تصدیع میدهد: به بهرهبرداری چای (سال) 69 سه ماه بیشتر باقی نمانده است، در صورتی که هنوز تکلیف آن معلوم نشده که آیا بطور کل، جزء ابواب جمعی وزارت کشاورزی خواهد بود و یا آن که توزیع و واردات آن همچنان در دست وزارت بازرگانی باقی خواهد ماند؟
بدیهی است این حالت، از یک سو، به خاطر نامعلوم بودن خط مشی و سرنوشت، روحیه دلمردگی و عدم نشاط را برای همه دستاندرکاران این صنعت ارزشمند، به وجود آورده است و از سوی دیگر، سرنوشت این صنعت و کارخانهداران و کشاورزان و سیاستگذاری آن را در هالهای از ابهام قرار داده، که طبعا نابسامانیهای فراوانی را به دنبال خواهد داشت.
از این روی، با همه مشکلاتی که دولت محترم و مجلس شورای اسلامی دارد، به خاطر اهمیت قضیه، دستور دهید: مجلس شورای اسلامی لایحه مربوط به چای را، که شور اول آن مبنی بر انتزاع سازمان چای از وزارت بازرگانی و الحاق آن به وزارت کشاورزی تصویب شده، هر چه زودتر (حداکثر ظرف یک - دو ماه آینده) شور دوم آن، مورد برسی قرار گیرد تا ضایعه و فتوری در مرحله برداشت پیش نیاید.
لازم به تذکر است که سپردن تمام مسائل مربوط به چای - از تولید تا توزیع - به وزارت کشاورزی اصلح به نظر میرسد، زیرا اولا همانگونه که در قرآن مجید فرموده: "لوکان فیهما الهه الا الله لفسدتا" اگر مسائل مربوط، تجزیه شود، هر وزارتخانه ای از دیدگاه خاصی به آن مینگرد و در باره آن سیاستگذاری میکند که طبعا ضایعاتی به دنبال خواهد داشت و ثانیا، هر کدام از تولید و توزیع لوازمی دارند که تفکیک آن و تنها از دریچهای خاص به آنها نگریستن، مصالح واقعی این صنعت را به خطر خواهد افکند و ثالثا، تقسیم مسئولیت و تفکیک آن، بطوری که مربوط به کشاورزی و توزیع مربوط به بازرگانی باشد، ممکن است که ارزش این محصول را، تحتالشعاع روح تجاری و بازرگانی (نه مصلحت واقعی) قرار دهد!
علیهذا، با روح واقعبینی و حمایت خاصی که از شما در مورد کشاورزی و خودکفایی سراغ داریم، متوقعیم که ظرف مدت یاد شده، تکلیف این سازمان را بطور کل، تعیین و آن را با تمام ابواب جمعی آن، به مادر حقیقیاش، وزارت کشاورزی، ملحق فرمایید و دعای خیر کشاورزان، کارخانهداران، مصرفکنندگان و همه دستاندرکاران این محصول ارزشمند را بدرقه راهتان و گرهگشای مشکلات دولت کریمهتان قرار دهید.
والسلام. دمتم بخیر.
برادر شما: زینالعابدین قربانی، امام جمعه لاهیجان