با نام ویاد خدا
با سلام
حسین آقای شریعتمداری مدیر روزنامه كیهان به هنرهای بسیار آراسته است؛ یكی هم «هنر تحریف» است و ما ادراك
«تحریف»؟
تحریف
آن است كه در پاسخ به شیخ مهدی كروبی به هیچ پرسش او پاسخ ندهند و به جای
آن پرسشهای تازه طرح كنند و خویش را مظلوم جلوه دهند و از فرط تنهایی-
تاجایی كه آیتالله مهدویكنی هم در جلسه جامعه روحانیت مبارز از
شریعتمداری انتقاد كنند- به آینده پناه ببرند و وعده محال دهند و شاید
تهدید كنند كه: «در آیندهای نزدیك به چشم خود میبینید»
پرسشهایی كه مهدی كروبی از حسین شریعتمداری پرسیده بود و او به جواب گذاشته عبارتند از:
1- رابطه حسین شریعتمداری با سعیدی سیرجانی
2- رابطه حسین شریعتمداری با سعید امامی
3- سابقه تحصیلی و علمی حسین شریعتمداری از مدرسه تا دانشكده و یحتمل حوزه علمیه
4- علت حمایت روزنامه حكومتی كیهان از نامزدی خاص (محمود احمدینژاد) در انتخابات 88
5- قدرت پیشگویی مدیر روزنامه كیهان درباره راهیابی محمود احمدینژاد به مرحله دوم قبل از آنكه آرا شمرده شده باشد در سال 1384
در
مقابل این دم فروبستن از جواب (كه هنوز مشتاقانه در انتظار پاسخ حسین آقای
شریعتمداری هستیم) برخی پرسشهای جدید از مهدی كروبی طرح شده است كه
روزنامه اعتمادملی لازم میبیند به سهم خویش به آنها پاسخ دهد چراكه
جایگاه مهدی كروبی همان بود كه تنها یكبار با حسین شریعتمداری سخن گوید و
بس كه اگر در خانه كس است یك حرف او را بس است...
اول- این استدلال كه
اگر حرف و حدیثی را قبل از ما دیگری (احیانا دشمن) بگوید حتما نادرست و
ناحق است از پایه باطل است. یهودیان تبعه رژیم صهیونیستی معتقدند خداوند
به سنت ادیان ابراهیمی احد و واحد است. آیا نعوذبالله توحید توطئهای
صهیونیستی است؟ در مقابل از پیامبر گرامی اسلامی نقل شده كه علم را طلب
كنید حتی اگر در چین باشد. آیا علم چینی، علم الحادی اگر به كشفی رسید
باید متفكران اسلامی آن را انكار كنند تا مبادا با ملحدین و كافرین همنوا
نشوند؟ اگر چنین است چرا اصلیترین یاران دولت نهم از سران دولتهای كافر
چین و كرهشمالی و نیز دولتهای چپگرا و شبه كمونیست و نزوئلا و بولیوی
است؟
بر فرض برخی میگویند افكار و آرای شما شباهتهای فراوانی با
افكار و آرای طالبان در افغانستان دارد. مطمئنا شما این فرض را رد میكنید
اما آیا این افراد میتوانند شما را به خط گرفتن از طالبان متهم كنند و
بعد به رابطه با القاعده برسند؟ این گمانه نادرستی است اما ایراد اصلی به
منطقی است كه در پس این حرف نهفته است و ظاهرا منطق كلام شما هم هست.
متاسفانه
باید از حسین شریعتمداری دوباره پرسید این منطق را در كدام دانشكده فلسفه
خوانده است كه به جای نگریستن به گفتار به صاحب گفتار مینگرد و «من قال»
را بر «ما قال» برتری میدهد و ترجیح میدهد اساس تفكر خود را بر تضاد
(سنتی ماركسیستی است) بگذارد و بنگرد تا دیگران چه بگویند كه او وارونهاش
را بر زبان آورد.
دوم- تجربه مهدی كروبی از موضوعات فقهی، حقوقی و
قضایی تجربه با واسطه نیست. كروبی در حوزه و دانشكده درس خوانده و رئیس
مجلس و مشاور رهبری بوده است. دستكم برای دهها پرونده با مراجعه مستقیم
خانواده متهم به او در جریان موضوع قرار گرفته است و سعی كرده با
ریشسفیدی ماجرا را حل كند و از ایجاد مساله برای كشور جلوگیری كند. كروبی
نیازی به مرور مواضع رژیم صهیونیستی یا منابع خارجی ندارد تا اعلام موضع
كند. در موضوع اعدام افراد زیر 18 سال هم موضوع به حدی روشن است كه قوه
قضائیه خود طرح و لایحه طراحی كرده است.
البته ایجاد رابطه میان
موضوعات بعید از دیگر هنرهای حسین آقای شریعتمداری است همانند روزی كه در
كیهان از رابطه قتلهای زنجیرهای و رژیم صهیونیستی نوشت و سرانجام روشن
شد آن فاجعه دستكم كار نیروهای خودسرخودی بوده است.
سوم- به جمله امام
راحل اشاره كردهاید كه ملاك وضع فعلی افراد است. چه جمله شریفی. ای كاش
همان را درباره خویش معیار قرار میدادید كه وضع فعلی شما چیست؟ آیا از
یاد بردهاید روزی كه در همین ستون به نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی
توهین كردید و دادستان تهران روزنامه كیهان را توقیف كرد؟
آیا از یاد بردهاید روزی كه خلاف نصصریح قانون مطبوعات به مرجع تقلید شیعه آیتالله صانعی توهین كردید و هیچ برخوردی با شما نشد؟
آیا
از یاد بردهاید كه به بیت شریف امام خمینی توهین كردید؟ به علاقهمندان
به مرحوم مهندس بازرگان و شركتكنندگان در مجلس فاتحه آن مرحوم اهانت
كردید؟
اگر این درست باشد كه كیهان از اموال عمومی نظام است و به
همین جهت زیرنظر مقام رهبری اداره میشود تا همچون ایشان در انتخابات
بیطرف باشند و از هیچ نامزدی حمایت نكنند چرا كیهان در انتخابات سال 1376
از یك نامزد خاص و در انتخابات سال 1388 از نامزدی دیگر دفاع میكند؟