تبیان، دستیار زندگی

کاریکلماتور یعنی کاریکاتوری که با کلمات به ثبت می رسد .
کاریکلماتور نامی است که احمد شاملو بر نوشته‌های پرویز شاپور گذاشت. این کلمه ابتدا در سال ۱۳۴۷ در مجله خوشه به سردبیری شاملو به کاربرده شد و حاصل پیوند «کاریکاتور» و «کلمه» است. به نظر شاملو، نوشته‌های شاپور کاریکاتورهایی است که با کلمه بیان شده‌است.

حالا نوبت شما دوستان گرامی است که کاریکاتورهای خود را با کلمه بیان کنید.

اگر هم بازی تو باشی ، بهترین بازی عشق استکاش می دانستم آبرویم را می بُرد کجا؟ بر پیکره ی زمان اصابت کرده تیری که تفنگ خواست مشقی باشد .

۱ـ با كاریكلماتور یخ زندگی آب می شود.
۲ـ بعضی نگاهشان را عوض می كنند و برخی عینكشان را.
۳ـ به دانشگاهی كه مدركش را «هوایی» بدهد، «هاوایی» می گویند.
۴ـ هیچ كس آنجا كه باید باشد نیست، شما كجایید؟

۵ـ شخصیت های داستان علیه نویسنده توطئه كردند.
۶ـ دیوانه ها همیشه در مصرف عقل صرفه جویی می كنند.
۷ـ برای اینكه حرفی را زیر سبیلی رد نكند سبیلش را تراشید.
۸ـ ضربان قلب همه نژادها با یك ریتم می زند.

۹ـ بعضی از نگاه ها، صدای قشنگی دارند.
۱۰ـ آنهایی كه بلند فكر می كنند،هیچ وقت كوتاه نمی آیند.
۱۱ـ بعضی ها زبانشان لهجه دارد و بعضی ها گوششان.
۱۲ـ آدمهایی كه خم می شوند از پیچ و خمها زود  رد میشوند.

 در كودتای كلمات، كاریكلماتور به حكومت رسید 
زندگی بدون عشق مثل بیژامه بدون كش است 
پرسپولیسی ها عاشق چراغ قرمزند 
بعضی ها رو دست ندارند و بعضی ها زیر دست 
چشمانش آیفون تصویری مغزش بود 
كشاورز ناشی، بادمجان را زیر چشم می كارد

آنهایی كه مغز ندارند، دچار مرگ مغزی نمی شوند 
قلم خسیس هیچ گاه خوب نمی نویسد 
ویزای سفر افكارم را رؤیاها صادر می كنند 
بعضی ها تند می نویسند و بعضی ها آرام می خوانند 
بعضی از قدرتها حقوق بشر را به حساب حقوق حیوانات واریز می كنند 
آكواریوم، منوی زنده غذای گربه هاست

بعضی ها تو دلتان را خالی می كنند و بعضی ها زیر پایتان را 
آدم خوشبخت جز آنچه برایش مهیاست، آرزو نمی كند 
چون ریاضی بلد نبود، دیگران را به حساب نمی آورد 
موج یك رنگی را در دریا دیدم 
وقتی خودم را گم می كنم، كاریكلماتورها مرا پیدا می كنند 
پا برهنه ها ریگی به كفش ندارند 
وقتی به بالایی ها نگاه می كنم سر گیجه می گیرم 

 از حرفهای سر بسته سر درد گرفتم.

گاهی با قلم موی رویاء افکارم را نقاشی میکنم.

 زمان دشمن عمر ماست ، زمانه را چه عرض کنم.

 اونهایی که دنبال روابط میگردند ، باید فراماسون باشند.

 گاهی قلم به تیز بودن تیغ جراحی میخندد.

بعضی ها فکرشان به جایی نمیرسد و بعضی ها خودشان. دشمن ترسو سایه ام را با تیر میزند . بعضی از نگاه ها صدای قشنگی دارد. آدم دلدار هیچگاه دلباخته نمی شود.

وقتی آخر ماه میشود کیفم از فراق اسکناس اشک میریزد.

یک روز را نباید ۳۶۵ روز تکرار کرد.

به قدری شکمو بود که حرفهایش را هم میخورد.

از بس خوابش سنگین بود تخت خواب را شکست.

شب با دیدن صبح رنگش پرید.

باد یکی از حرفه ای ترین کلاه بردارها است.

برای اینکه دلبسته شود ، به دلش قفل زد.

ماهنامه مکتوب شماره ۱۸ مهرماه۸۷