• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کتاب و کتابخوانی (بازدید: 16670)
سه شنبه 11/8/1389 - 21:0 -0 تشکر 247501
معرفی کتاب

کتاب "حماسه حسینی" اثراستاد شهید مرتضی مطهری

سلام دوستان. کتاب حماسه حسینی یکی از کتابهاییست که به نظر من برای تمام جوانان ما خواندنش الزامیست. متأسفانه در سالهای اخیر برخی انحرافات در بین برخی مداحان غالی و فاصله گرفته از علما، باعث شده ا ست که برخی از جوانان ما راه را گم کنند و مفهوم عزاداری را درک نکنند و در برخی هیئتها شاهد رفتار غیراسلامی باشیم. این امر هم به لحاظ حیثیت شیعه(و اسلام) و هم به لحاظ عقیدتی بسیار خطرناک است. من وظیفه خود میدانستم که با آوردن مطالبی در نقد این گروه ضاله حساب آنها را از شیعه جدا کنم ولی از آنجا که ممکن بود دوباره برخی من را تبلیغگر اهل سنت بخوانند، تصمیم گرفتم این کتاب ارزشمند از مرحوم شهید مطهری را معرفی کنم:


 


نام کتاب: حماسۀ حسینی



مؤلف: شهید مرتضی مطهری



ناشر: انتشارات صدرا


 


این کتاب در دوجلد(در چاپ قدیم در سه جلد که جلد اول فعلی شامل جلد یکم و دوم چاپ قدیم است.) بر اساس چندین سخنرانی و نوشته های مختلف مرحوم شهید مطهری نوشته شده است.در اینجا به قسمت سخنرانیهای آن میپردازم:


 


۱.انحرافات در واقعۀ تاریخی عاشورا: این فصل را، این حقیر مهمترین بخش کتاب میداند چراکه با کمال تأسف با وجود اینکه نزدیک به چهل سال از سخنرانی مرحوم مطهری میگذرد همچنان جلوه هایی از آنرا در هیئتها شاهدیم که باید اصلاح شوند. هنوز هم در برخی هیئتها به مسائل فرعی بیش از مسائل اصلی اهمیت میدهند و در یک کلام برای برخی هیئتها حسین(ع) ناشناخته باقی مانده است. علت این انحرافات را میتوانید در این بخش از کتاب بیابید.در این بخش از کتاب است که در میابیم چه نوع اشک ریختنی در ایام عزا ارزش دارد و در ضمن با خیلی از تحریفات لفظی معنوی آشنا میشوید.


 


۲.عنصر امر به معروف و نهی از منکر: خواندن این بخش را نیز به تمام دوستان توصیه میکنم. به خصوص کسانی که احساس میکنند، در جامعۀ امروز امر به معروف و نهی از منکر واجب است؛ بهتر است با خواندن این بخش از کتاب اصول این کار را درک کنید. لازم به ذکر است که مرحوم مطهری «امر به معروف و نهی از منکر» را از برجسته ترین اهداف حسین(ع) میداند که میتوانید شرح آنرا در این بخش از کتاب ببینید. بنا بر روایتی امام حسین(ع) هدف خود از این قیام را اصلاح امت جدش و امر به معروف و نهی از منکر مینامد.


 


 


 


۳.حماسۀ حسینی: این فصل که نام کتاب را نیز بر اساس آن قرار داده اند، با نگاهی حماسی به واقعۀ عاشورا مینگرد و انتقاداتی دیگر را نیز مطرح میکند.


 


۴.شعارهای عاشورا: این فصل نیز از فصول بسیار مهم کتاب است و بازهم به نکاتی فراموش شده از واقعۀ عاشورا میپردازد.(البته فراموش شده برای ما، نه علما) متأسفانه این روزها شعارهای برخی هیئتها را میتوان توهین به معصومین خواند یا به قول شهید مطهری «شعارهای پست و ذلت بار که حسین(ع) هرگز بر زبان نیاورده است» نامید.


 


خواندن این کتاب ارزشمند را به برادران اهل سنت نیز توصیه میکنم تا بدانند شیعه به هیچ وجه امام پرست یا چیزی توی این مایه ها نیست!

دوشنبه 16/5/1391 - 6:16 - 0 تشکر 493633

افشار، نمادِ شتاب به دور از شتابزدگی





پیشوای مکتب دقت، علامه فقید محمد قزوینی است و پیشوای مکتب سرعت، استاد فقید سعید نفیسی.



چند سال پیش، آنگاه که درآمدی بر دیوان ظهیر فاریابی، تصحیح استاد فقید دکتر امیر حسن یزدگردی، می نوشتم، از دو مکتب در حوزۀ تصحیح متون و تحقیقات ادبی سخن گفتم: «مکتب دقت» و «مکتب سرعت». پیشوای مکتب دقت، علامه فقید محمد قزوینی است و پیشوای مکتب سرعت، استاد فقید سعید نفیسی. آنجا نوشتم که در مکتب دقت بر کیفیت تأکید می شود و در مکتب سرعت بر کمیت؛ اما این بدان معنا نیست که پیروان مکتب سرعت با کیفیت بیگانه اند... .
استاد فقید، افشار، به مکتب سرعت تعلق دارد که جز با پیروی از این مکتب فراهم آمدن و منتشر ساختن آن همه اثر ممکن نیست. پیروان مکتب سرعت از یک سو به کوتاهی عمر می اندیشند و می بینند که دوران عمر و بویژه دوران عمر مفید بس کوتاه است و بر بنیاد چنین باوری است که به سرعت می کوشند و می پویند و بی آنکه شتابزده باشند و اسیر آفت شتابزدگی گردند، در کار تحقیق «شتاب می ورزند»؛ شتابی خاص که لازمۀ شتاب عمر است.
استاد افشار مظهر آن باور بود؛ باور نسبت به گذرندگی حیات و کوتاهی عمر مفید و نماد این شتاب؛ شتاب به دور از شتاب زدگی در کار و تحقیق.
آنچه خواندید، منتخبی بود از مقاله ای با عنوان «استاد ایرج افشار و مکتب سرعت»، که دکتر اصغر دادبه آن را در فرهنگ یزد (ویژه نامه شادروان استاد ایرج افشار)، به چاپ رسانیده است.
از دیگر عناوینی که در این شماره به چشم می خورد، می توان به این موارد اشاره کرد:
روایت استاد افشار از خاندان خود: ایرج افشار
گفتار دکتر حداد عادل در مراسم بزرگداشت ایرج افشار: حداد عادل
قلم رنجه، کوشاترین ایران شناس و پربارتین: بهاء الدین خرمشاهی
پژوهش های یزدشناسی استاد ایرج افشار: حسین مسرت
افشار و کتیبه های یزد: علی اکبر شیرسلیمیان
یار نیکو گر بماند ز آدمی: یدالله جلالی پندری
دریغا شیر آهن کوه مردا که افشار بود: مهدی فیروزیان
در سوگ استاد ایرج افشار: محمد روشن
به یاد استاد ایرج افشار: محمدآصف فکرت
شعری و سخنی برای افشار: غلامرضا محمدی
افشار به مثابه یک نهاد: علی اکبر جعفری ندوشن
مرگ چنان خواجه نه کاری است خرد: سیدعلی اصغر طباطبایی نیا
فصلنامۀ فرهنگی پژوهشی فرهنگ یزد؛ شماره 41-40 (ویژه نامه شادروان استاد ایرج افشار)؛ صاحب امتیاز: شورای پژوهشی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد؛ مدیر مسئول: بهرام عبدالحسینی؛ سردبیر: سید عبدالعظیم پویا؛ قطع: وزیری؛ 162 صفحه


میراث مکتوب

چهارشنبه 18/5/1391 - 5:18 - 0 تشکر 497015

رایحه‌درمانی و خواص روغن ها



«رایحه‌درمانی» با ترجمه شهین‌دخت سرلتی (صنعتی) منتشر شد. در این کتاب توضیحاتی درباره انواع روغن‌های فرار مفید، خواص آن‌ها و همچنین نحوه بهره‌ بردن از رایحه این روغن‌ها آمده است.



در کتاب «رایحه‌درمانی» اطلاعاتی درباره تاریخچه رایحه‌درمانی و اثرات آن آمده و توضیحاتی در اهمیت روغن‌های فرّار، روش‌های استفاده، خرید و نگهداری از آن‌ها بیان شده است.


در این کتاب این امکان برای مخاطب فراهم آمده که با رجوع به بخش‌های مختلف، که هر یک به رایحه‌ای خاص اختصاص دارد، اطلاعاتی درباره یک روغن خاص به دست بیاورد و حتی با حدود نسبی قیمت آن آشنا شود.


نویسنده، فصل‌های این کتاب را به روغن‌هایی چون اُکالیپتوس، بابونه، بهار نارنج، درخت چای، چوب صندل، رزماری، زنجبیل، سرو کوهی، شمعدانی عطری، کندر، گریپ فروت، مرزنجوش، گل محمدی، نعناع و یاسمن اختصاص و روش استفاده از هر ماده را شرح داده است.


طبق تعریف این کتاب، رایحه درمانی یا Aromatherapy، یعنی استفاده مطمئن از روغن‌های فرار گیاهی و عصاره‌هایی با منشا گیاهی، برای استفاده ار خواص شفابخش آن‌ها که به افراد در حفظ سلامتی و برقراری آرامش کمک می‌کند، روح تازه‌ای به ذهن، جسم و روان می‌بخشد و خلاصه در ارتقای سلامتی و تندرستی افراد موثر است.


در این کتاب چگونگی رایحه‌درمانی در محیط خانه و محیط کار و در دوران بارداری و بعد از آن شرح داده شده‌ و به مخاطب امروزی کمک می‌کنند در تمامی شرایط برای حفظ و ارتقای سلامتی خود بکوشند.


از سوی دیگر در این کتاب بخشی هم به تاثیر این روغن‌ها در ماساژدرمانی اختصاص یافته و توضیحات نسبتا کاملی درباره روش صحیح ماساژ دادن در کتاب آمده است. از ویژگی‌های این کتاب، تقسیم‌بندی‌های منظم، ترسیم جدول‌های متعدد و بهره‌گیری از تصاویر متعدد و رنگی است که به مخاطب در درک بهتر مفاهیم کمک می‌کند.


طبق دستورالعمل‌های مطرح شده در این کتاب بسیاری از مشکلاتی که افراد روزمره با آن‌ها درگیرند با رایحه‌درمانی برطرف می‌شوند. برای مثال به کمک چند قطره اسطوخودوس یا بابونه می‌توان مشکل بدخوابی را برطرف کرد و با گل یاسمن درد و گرفتگی عضلانی را تسکین داد.


به عقیده نویسنده همه روغن‌ها نوعی خواص درمانی مهم دارند و وی در بخش‌های مختلف کتاب خواص مختلف آن‌ها را بیان می‌کند. وی تاثیر روغن‌های فرّار بر بدن را به سه دسته دارویی، جسمی و روانی تقسیم می‌کند و از روش‌های مختلف جذب آن‌ها می‌نویسد.


«رایحه‌درمانی در دامپزشکی» عنوان بخش پایانی این کتاب است که در آن اطلاعاتی درباره حیوانات اهلی و به‌ویژه اسب ذکر شده است.


شهیندخت سرلتی متولد سال 1327 در کرمان است. وی مدرک دکترای خود را در رشته روانشناسی اجتماعی و ارتباطات در آمریکا دریافت کرد. سرلتی در سال 1356 به منطقه‌ای در کرمان به نام لاله‌زار رفت و مردم ناحیه را تشویق به کاشت گل به جای خشخاش و تولید گلاب به جای تریاک کرد. وی همسر مرحوم همایون صنعتی، بنیانگذار موسسه انتشارات فرانکلین و نویسنده و مترجم ایرانی بود و در سال 1383 از دنیا رفت.


«رایحه‌درمانی» اثر لوسیندا دیکن دیویس با ترجمه شهین‌دخت سرلتی (صنعتی) در 204 صفحه، با شمارگان دوهزار نسخه و به بهای 9 هزار تومان از سوی انتشارات «فرهنگ معاصر» منتشر شده است.

چهارشنبه 18/5/1391 - 5:24 - 0 تشکر 497017

مجموعه داستان «سِفر کالیو» نوشته فرهنگ راد با محوریت دیوانگان و زندگی آنها منتشر شد.


کتاب «سفر کالیو» نوشته فرهنگ راد مجموعه داستانی به هم پیوسته به شمار می‌رود که به گفته نویسنده آن شامل چندین روایت درباه سیر و سفر در دنیای جنون و مجانین است.


داستان‌های این کتاب که شامل 10 روایت کوتاه می‌شود عمدتا در شهر رشت و اطراف آن رخ می‌دهد و شخصیت‌های محوری آن نیز از جمله انسان‌های شوربختی به شمار می‌روند که زندگی عقلایی در جهان را ترک گفته‌اند و در عالم جنون به زندگی می‌ ‍ پردازند.


در قسمتی از توضیحات پشت جلد این کتاب آمده است: «کتاب به مساله‌ای محوری، دیوانگی می‌پردازد و آن را در بسترهای مختلف زندگی شخصیت‌های اثر دنبال می‌کند. در این کتاب سبک و فرم جایگاه ویژه خود را دارند و نوعی طنز با رویکردی به گروتسک در آن نقش پررنگی دارد.»


جنون از جنس ایژ، دیوانه محبوب سال‌های کودکی من، غول روستای بالاده و جنونش، جناب سرهنگ و عصر کوتاهش در دیوانگی، دیوانه و جاده، دیوانه‌ها و کوچه‌ها، دیوانه زیبای پایین ده، از رضا مار تا پیچا مار، آدلف هیتلر و آلبرت شوایتزر رشتی و سنگام عناوین داستان‌های این مجموعه به شمار می‌روند.


در نخستین داستان این مجموعه که «جنون از جنس ایژ» نام گرفته، راوی درباره جنون یک موتور سیکلت در محله‌ای از محله‌های شهر رشت قصه‌ای را تعریف می‌کند؛ ضمن آنکه دیدگاه فلسفی نویسنده در لایه‌های زیرین داستانی پنهان نمانده است. 


این داستان با مروری بر گوشه‌ای از مناسبات مردم این شهر از نگاه نویسنده، با نقدی ظریف بر فضای سیاسی وارد فضای داستانی شده است و جنون موتوری با نام «آقای بیب» را دستمایه‌ای برای توصیف برخی رفتارهای افراد حکومتی رژیم سابق قرار داده است.


دیوانگی محوریت اصلی داستان‌های این کتاب به شمار می‌رود و در بسترهای مختلف زندگی شخصیت‌های این داستان‌ها ابعاد مختلف آن را به نمایش کشیده است.


سبک و فرم در این اثر جایگاه ویژه‌ای به خود اختصاص داده است و در کنار آن نویسنده درصدد ارائه نوعی طنز تلخ در این کتاب به شمار می‌رود.


در بخشی از این داستان می‌خوانیم: «به بالای بالکن ساختمان شهرداری قدیم رفت و از آن جا با خوش‌حالی انبوهی از قربانیان شاه و میهن را زیر پای خود در محدوده آسفالت دور میدان مرکزی شهر جمع شده دید. دولت مرد شروع به سخنرانی کرد و اگر چه بیشتر حرف‌هایش از جنس دروغ‌های استاندارد و فابریک بود به رضایت تمام می‌دید که مردم سراپا ایستاده‌اند  و نگاه آن‌ها مطابق انتظار دقیق و جدی است...»


«سفر کالیو» تابستان امسال (1391) به شمارگان هزار و  100 نسخه از سوی انتشارات «روزنه» منتشر شد و طرح روی جلد آن اثر سیدصدرالدین بهشتی است. این کتاب 144 صفحه و قیمت آن چهار هزار و 500 تومان است.


چهارشنبه 18/5/1391 - 5:27 - 0 تشکر 497018

عروسک‌هایی که ساکت نمی‌نشینند



تمام اشیای روی صحنه که ممکن است در هر لحظه به نشانه و کاربردی تازه بدل شده، مفهوم و تاویل ساختاری - معنایی تازه‌ای به خود بگیرند: نور، اصوات، سکوت، سکون و حرکت، سایه‌ها و حتا اتاقک سالن اجرا و نیز تماشاگران همگی قابلیت تبدیل به عروسک‌هایی را دارا هستند که از جان گرداننده، جان می‌گیرند.




وقتی عروسک‌ها ساکت‌اند (گفتارهایی پیرامون تئاتر عروسکی). روزبه حسینی. تهران: انتشارات افراز. چاپ نخست: 1391. 1100 نسخه. 96 صفحه. 3400 تومان.



پیش از هرچیز باید به‌سراغ جلد کتاب رفت که نقاشی علی ترقی‌خواه بر روی آن قرار گرفته است و طرح جلدی شکیل و جذاب را پیش روی مخاطبی قرار می‌دهد که نخست با رویه‌ی کتاب مواجهه دارد. کتاب وقتی عروسک‌ها ساکت‌اند به‌جز چهار گفتار با عنوان‌های «اسطوره‌ی عروسک‌ها»، «قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی و رقص کلمات و عروسک‌ها»، «وقتی آدم‌های بزرگ عروسک می‌شوند» و درنهایت «وقتی عروسک‌ها ساکت‌اند»؛ مشتمل بر «پیشگفتار»، «به جای موخره» و «فهرست منابع و ماخذ» است.


این کتاب جلد نخست مجموعه‌ای با نام وقتی عروسک‌ها ساکت‌اند است که امید می‌رود در آینده کامل شود. در پایگاه الکترونیکی نشر افراز در معرفی این کتاب چنین آمده است که «نوع انسان در کودکی خود، جادوی همرازی عروسک را با خود تجربه کرده است و در آموزش به کودکان خود (با حفظ کودکِ درونش) یادآورِ این خاصیتِ نهفته در جسمِ به‌ظاهر بی‌جان عروسک است، عروسکی که به وقتِ سکوت، معنایی از صدا دارد و به وقتِ سکون، معنایی از حرکت، و با حرکت دستی، جانی جادویی پیدا می‌کند.»[1]


روزبه حسینی نویسنده‌ کتابی که به بنیان‌ها و مسایل نمایش عروسکی می‌پردازد، نویسنده‌ و کارگردان تئاتر، متولد 1357 است. او کارهایی را چون دو تک‌گویی، روزگار و نغمه‌هایش، حکایت الکتریک عاشق و دستی نام تو رو روی ماه نوشته است را کارگردانی کرده است و در مجموعه‌ای از آثاری که به‌کوشش او بر روی صحنه رفته‌اند، نقش‌های دیگری را چون نویسندگی، طراحی صحنه، طراحی نور و دراماتورژی و طراحی لباس نیز بر عهده گرفته است. او در حالی با کارنامه‌ی قابل توجه خود در عرصه‌ی تئاتر به‌سوی تئوری نمایش رفته که تحصیلات خود را در رشته‌ی حقوق قضایی به پایان رسانده است. روزبه حسینی در سال 1378 گروه تئاتر «و ناگهان» را پایه گذاشت و در سال‌هایی که به تئاتر مشغول بود از نوشتن و انتشار نوشتار خود نیز غافل نماند. از آثار او می‌توان کتاب‌هایی چون این سه تسخیرناپذیر منتشرشده توسط نشر قطره و نمایشنامه‌ی هان؟! به کوشش نشر افراز را مثال آورد.


روزبه حسینی نویسنده‌ی جوان جلد نخست از مجموعه‌ی وقتی عروسک‌ها ساکت‌اند در متن کتاب که قسمت عمده‌ای از حجم آن را متنی با عنوان به‌جای موخره پر کرده است، به‌سراغ تئوری‌های ریز و درشت تئوری‌پردازهای معاصری می‌رود که بخش عمده‌ای از گفتمان نقد هنری و ادبی دو دهه‌ی اخیر را به خود اختصاص داده‌اند. او نام‌های خاص اندیشمندان و نظریه‌پردازان را پررنگ‌تر از نوشتار اصلی آورده است و در این رهگذر مجموعه‌ای از نام‌ها و مکتب‌ها گرد هم آمده‌اند که در میان آن‌ها هم می‌توان از فوکو سراغ گرفت، هم می‌توان با آدورنو ملاقات کرد، می‌توان در عین حال سراغی از باشلار، جان کیج، مایرهولدریال لاکان و دیگرانی را گرفت که در ساختار گفتمانی ما به مدد ترجمه‌های گروهی از مترجمان مشغول به این گونه‌ی خاص ترجمه حضور یافته‌اند.


فقط کافی است به نام‌ها نگاهی بیندازیم و با توجه به تبار هر کدام از اندیشمندان و هنرمندانی که از ایشان سخن به میان آمده است به این پرسش برسیم که نویسنده‌ی کتاب با چه ترفندی تمام این نام‌ها و مکتب‌ها را در کنار هم آورده است و در مسیر برهم‌کنش آن‌ها به نتیجه‌گیری خاص خود رسیده است؟ مگر می‌شود هم از هگل سخن به میان آورد و هم پای تئودور آدورنو را به میان کشید؟



درهرحال این نوع نگارش متن در میان اهالی قلم فارسی‌زبان بی‌سابقه نیست و می‌توان نسب آن را در تاریخ اندیشگانی ایران حتا پیش از قرن حاضر بررسی کرد. واقعیت این است که ما بیش از آن‌چیزی که لازم است از دیگرانی که ملزم به حضور هم‌زمانی نیستند، تئوری خرج می‌کنیم تا کلام خود را به حضور ایشان مفتخر سازیم گو این‌که اصالت اندیشگانی و مشروعیت گفتار خود را الزامن از آن‌ها دریافت می‌کنیم.


با این وجود نکته‌ی قابل اشاره در مورد دیدگاه روزبه حسینی در این کتاب به عروسک و نمایش عروسکی، به‌واسطه‌ی منظرگاهی که انتخاب کرده و بحث‌های زبان‌شناسی را وارد این عرصه کرده است، عروسک را نه صرفن طبق آن تعریف معمول آورده و نه تنها آن را به این حوزه فرونکاهیده بلکه کلیت امر را و همچنین حوزه‌های دیگر ژنریک تئاتر را به حوزه‌ی نمایش عروسک بسط داده است. آن‌طور که خود نیز در صفحه‌ی 51 در گفتار چهارم به آن اشاره دارد:


«تمام اشیای روی صحنه که ممکن است در هر لحظه به نشانه و کاربردی تازه بدل شده، مفهوم و تاویل ساختاری / معنایی تازه‌ای به خود بگیرند: نور، اصوات، سکوت، سکون و حرکت، سایه‌ها و حتا اتاقک سالن اجرا و نیز تماشاگران همگی قابلیت تبدیل به عروسک‌هایی را دارا هستند که از جان گرداننده، جان می‌گیرند. نیز به عبارتی در نمایش مفهومی عروسکی، مفاهیم و تبدیل عینیت‌ها به ذهنیت‌ها و بالعکس است که حتا می‌تواند حرکتی و جانی "عروسکی"، در ذهنیت مخاطب، در حوزه‌ی تاویل جهان متن عروسک‌ها را برایش تداعی ایجاد کند.»[2]


این نوع نگاه خارج از نظرگاهی قابل توجه در حوزه‌ی نظری، می‌تواند در حوزه‌ی عملکردی نمایش نیز دخیل شود و رویکرد اهل نمایش و همچنین مخاطب تئاتر را نیز نسبت به هرآن‌چه در زیست تئاتری موجود است، تغییر دهد و نگاه و رویکرد ما را نسبت به ساز و کار آن دگرگون سازد تا از این مسیر به سمت دیگری برویم، شاید که جهت‌گیری پیشنهادی بتواند تئاتر را در مسیر اثربخشی هدایت کند.

چهارشنبه 18/5/1391 - 5:29 - 0 تشکر 497019

آتش بازی کودکان را در دام خطرناک ترین و وحشتناک ترین بازی ها گیر می اندازد. وحشت واقعی زمانی است که کودکان متوجه می شوند یک نفر دارد بازی را تا ابد ادامه می دهد. 


آتش بازی. آر. ال. استاین.مترجم. سید مصطفی رضیئی. تهران: نشر ویدا. چاپ اول:1389. 2200نسخه. 176صفحه.2200 تومان.



«دیان گفت: " آره واقعا وحشتناک بود. بیشتر از آن چیزی که بتوانی توی یک صد سال تصور کنی. کلمه ای برای توصیف دردی که من تحمل کردم وجود نداشت." جیل گفت: " من واقعا نمی دانستم. باور کردنی نیست که زنده ماندی." دیان تقریبا مفتخر گفت:" من تقریبا مرده بودم. دکترها همه شان می گفتند که شانسی ندارم. اما جیل، من زنده ماندم و می دانی چرا؟ " جیل زمزمه کرد: " نه" به زحمت می توانست چشم از انبوه زخم های دیان بردارد. دیان قدرتمند گفت:" به خاطر گیب بود. هر روز به دیدنم می آمد. تکلیف های مدرسه را می آورد . گیتار می زد و آواز می خواند. فقط برای من. با من حرف می زد. بهم دلیلی می داد تا ادامه بدهم. دلیلی برای مبارزه با رنج و زنده ماندن. " [1]


آتش بازی داستان کودکان بازیگوشی است که برای سرگرمی و خودنمایی پیش همدیگر دست به برپاکردن آتش می زنند. آتشی که در ابتدا به صورت اتفاقی رخ می دهد. آتشی کوچک و بی خطر که تنها ایجاد هیجان و ترس های موقتی در دیگران می کند.


در ابتدا این کارشان صرفا یک بازی کودکانه است و ابعاد آتش هم بچه گانه و کوچک است اما هر بار که جایی را به آتش می کشند احساس غرور بیشتری کرده و بر ابعاد کارشان می افزایند تا قدرت های پنهانی وجودشان را به نمایش بگذارند.


آتش به سرعت پخش می شود به طوری که بچه ها را در خطرناک ترین بازی ها گیر می اندازد.


خیابانی خلوت با خانه هایی خالی مکان مناسبی است برای این بازی هولناک. شبی که کودکان برای پیدا کردن مکانی مناسب برای آتش بازی به خیابان هراس سر می زنند خانه ای متروک را پیدا کرده و با ترغیب همدیگر خانه را به آتش می کشند.


فردای آن شب ماموران پلیس اعلام می کنند که خانه به دوشی در خانه پناه گرفته بوده که از آتش آسیب دیده و مرده است.


کودکان مطمئن هستند آتشی که شب پیش به پا کرده بودند آتشی بازیگوشانه و قابل کنترل بوده است و همانجا از ایجاد آتش های بیشتر  کنار می کشند.


اما آتش بازی همچنان ادامه پیدا می کند انگار آتش بازی برای یک نفر هنوز به پایان نرسیده است.  آنها ترسیده و وحشت زده پراکنده می شوند. اما خبر به آتش کشیده شدن مکانی دیگر در خیابان هراس به گوششان می رسد و مطمئن می شوند کسی میانشان وجود دارد که قاعده بازی آنها را می داند و پنهان از سایرین بازی بزرگی را هدایت می کند.


کودکان به هم دیگر مشکوک می شوند و در جستجوی یکی از میان خودشان می گردند که بدون هماهنگی دست به کار آتش سازی شده است.


جستجو یکی از کودکان به نام جیل را به کلبه متروکی در خیابان هراس می کشاند. جایی که دیان همکلاسی اش تهیه و تدارک دیده تا قصه اش را برای جیل تعریف کند. قصه ای که به چهار سال قبل بر می گردد، وقتی که دیان به دیدن مادر بزرگش رفته و بخاری نفتی او در دل دیان منفجر می شود. از آن تاریخ به بعد دیان نسبت به آتش حساس می شود. تحمل درد شدید سوختگی برای دیان قابل تحمل نبوده است و حالا می خواهد این درد را به دیگران هم بچشاند و آن فرد کسی نیست جز جیل که با پای خود به خیابان هراس آمده است.


دیان که عاشق است تصور می کند به خاطر سوختگی هرگز به عشقش نمی رسد و دیدن یک زوج عاشق او را تحریک می کند تا به دیگران سوزش درد آتش را بچشاند.



دیان با آتش دستگاه جوشکاری به جیل حمله می کند و جیل و کلبه را به آتش می کشد اما در میانه حمله و آتش، گیب پسری که از همان چهار سال پیش دیان را همراهی کرده بود از راه می رسد و دیان را کنترل می کند. جیل نجات پیدا می کند و پلیس از راه می رسد تا آتش را مهار کند. گیب به دیان می گوید آتش بازی تمام شده و به پایان خوبش رسیده ایم. به این ترتیب دیان آرام می گیرد و به آینده اش امیدوار می شود.


آتش بازی در واقع داستانی عاشقانه است. داستانی درباره یک عشق سوزان عشقی که عاشق را مجبور می کند خود و اطرافیانش را به نابودی بکشاند. افراط در عشق چیزی جز نابودی به دنبال ندارد. دیان که در آتش بدن خود را از دست داده و به دختری ناقص بدل شده عاشق گیب تنها همدمش در طول دوره درمانی، زمانی که هنوز زخم هایش داغ و درد آلود است می شود اما با گذشت چهار سال به این نتیجه می رسد که این عشق یک طرفه خواهد بود و گیب هرگز او را نخواهد پذیرفت چرا که بدنش در آتش از بین رفته است. جیل تلاش می کند او را متقاعد کند که با جراحی پلاستیک می تواند به فردی عادی بدل شود اما دیان به او می خندد و با آتش به او حمله ور می شود تا اندازه دردی را که کشیده است به او نیز بچشاند.


آتش بازی بیست و هشت فصل کوتاه است. هر کدام از فصل ها بیش تر از یک یا دو صفحه نیست و هر فصل بیشتر به یک قطعه شبیه است. این کتاب دومین جلد از مجموعه کتاب خیابان هراس است.  اولین وحشت، دومین وحشت، جا به جایی، هوادار مرموز و بهترین دوست کتاب های دیگر این مجموعه هستند که تا کنون به فارسی بر گردانده شده است.


رابرت لارنس استاین نویسنده امریکایی است که در ژانر وحشت برای کودکان و نوجوانان می نویسد. مجموعه خیابان هراس و تالار وحشت  و مور مور مجموعه هایی است که برخی از آنها به فارسی بر گردانده شده اند. مجموعه داستان هایی که خواندنش مو بر اندام سیخ می کند. او معتقد است باید خواننده با خواندن داستان هایش حسابی به هیجان بیایند. استاین ترسناک ترین مکان را ذهن خواننده می داند. 


چهارشنبه 18/5/1391 - 5:30 - 0 تشکر 497020

توصیه «بی‌نظیر» به غرب


پرهیز از اسلام ستیزی و تقابل با مسلمانان


نگاهی تازه به کتاب «آشتی: اسلام، دموکراسی و غرب»



چاپ دوم کتاب «آشتی: اسلام، دموکراسی و غرب» نوشته «بی‌نظیر بوتو»(نخست وزیر سابق پاکستان ) با ترجمه علیرضا عیاری از سوی انتشارات اطلاعات منتشر و روانه بازار نشر شد.



چاپ دوم کتاب «آشتی: اسلام، دموکراسی و غرب» نوشته «بی‌نظیر بوتو»(نخست وزیر سابق پاکستان ) با ترجمه علیرضا عیاری از سوی انتشارات اطلاعات منتشر و روانه بازار نشر شد. این اثر، دربرگیرنده خاطرات و تجربیات ارزنده شخصی و توصیه‌هایی به دنیای غرب مبنی بر لزوم تلاش برای درک صحیح و شناخت بیشتر دنیای اسلام و پرهیز از تقابل با مسلمانان است.


بی‌نظیر بوتو شدیدا نگران فرقه‌گرایی و ظهور گروه‌های اسلامی تندرو و افراطی در خاورمیانه و به‌ویژه در پاکستان و افغانستان بود و به این قبیل افراد توصیه می‌کرد راه اعتدال و میانه‌روی را پیشه خود سازند.


مترجم در این اثر، ابتدا به شرح مختصری از کشور پاکستان و زندگی این بانو که ترور شد و جان خود را در راه احیا و ابقای دموکراسی گذاشت، ‌پرداخته است.


شرح حالی از زندگی بی‌نظیر بوتو، بخشی از مقدمه کتاب حاضر را تشکیل می‌دهد: «خانواده بوتو مانند خانواده نهرو-گاندی در هند، یکی از مشهورترین خاندان سیاسی در جهان به‌شمار می‌روند. بی‌نظیر بوتو به عنوان اولین فرزند ذوالفقار علی بوتو، از مادری ایرانی‌الاصل در سال 1953 میلادی متولد شد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه‌های‌ هاروارد آمریکا و آکسفورد انگلستان گذراند.


وی به رغم میل باطنی خود در ابتدا به فعالیت‌های سیاسی نپرداخت، اما به تدریج وارد عرصه‌های سیاسی پاکستان شد و بعد دوبار به عنوان نخست‌وزیر این کشور انتخاب گردید. خانم بوتو در زمان اوج محبوبیت خود، یعنی بعد از نخستین پیروزی انتخاباتی‌اش، یکی از شناخته‌شده‌ترین رهبران زن در جهان به حساب می‌آمد.


بی‌نظیر بوتو قبل از مرگ پدرش زندانی شد و مدت پنج سال را در حبس انفرادی گذراند. بی‌نظیر بوتو و همسرش آصف علی زرداری(رئیس جمهور فعلی پاکستان)، با اتهامات متعددی مبنی بر فساد روبه‌‌رو بوده‌اند، اما تاکنون هیچ‌کدام از این اتهامات، ثابت نشده است. او سال‌هایی را در تبعید گذراند اما در پی رایزنی‌ها و مشورت با دوستان خود، سرانجام در نخستین ساعات بامداد روز جمعه 19 اکتبر 2007 و مصادف با 27 مهرماه 1386 و از طریق فرودگاه کراچی وارد پاکستان شد. با وجود تدابیر شدید امنیتی و در حالی که بیش از صدها هزار نفر برای استقبال از او به فرودگاه آمده بودند، انفجار دو بمب در فاصله بسیار نزدیک از کاروان حامل وی در شهر کراچی دست‌کم یکصد و سی کشته و ده‌ها زخمی به جای گذاشت. بوتو در این انفجارها آسیبی ندید، اما پنجره اتومبیلی که وی بر آن سوار بود خرد شد و در آن نیز از جا کنده شد.


بی‌نظیر بوتو، نخست‌وزیر پیشین پاکستان و یکی از رهبران اصلی مخالف این کشور روز پنج‌شنبه ششم دی‌ماه 1386 در شهر راولپندی بر اثر اصابت گلوله که در پی آن انفجاری انتحاری نیز صورت گرفت، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. از بی‌نظیر بوتو یک پسر و دو دختر به جای مانده است.»



«مارک.ا.سی گل» در پیشگفتار کتاب نوشته است: «این کتاب در شرایط بسیار فوق‌العاده‌ای نوشته شده است. همراهی و همکاری با بی‌نظیر بوتو در تکمیل این پروژه و نگارش کتاب حاضر طی آن دوران سخت برای اینجانب، افتخاری بس بزرگ محسوب می‌شود. این دوره از زندگی او شامل بازگشت تاریخی وی به کراچی در 18 اکتبر سال 2007 است که بیش از سه میلیون نفر برای استقبال از او حاضر شدند و از طرفی تلاش ناموفق برای ترور و نابودی او در اکتبر همان سال است که منجر به کشته‌شدن 179 نفر شد. من با بی‌نظیر بوتو در اثنای این آشوب‌ها و زمانی که او در شرایط سخت و بحرانی رژیم حاکم "مشرف" که چیزی شبیه به برقراری حکومت نظامی بود و در بازداشت خانگی بسر می‌برد، در تماسی دائمی بودم و با هم همکاری داشتیم. به‌رغم رویارویی با ماجراهای زیاد و عهده‌دار بودن مسوولیت هدایت بزرگترین حزب کشور پاکستان –حزب مردم پاکستان– و در بحبوحه مبارزات پارلمانی، باید اذغان داشت که بی‌نظیر بوتو، هرگز کم‌توجهی نسبت به نگارش و اتمام هرچه سریعتر کتاب "آشتی: اسلام، دموکراسی و غرب" نداشت. نگارش و اتمام کتاب حاضر از نظر او حائز اهمیت بود و به جرات باید گفت که بی‌نظیر ساعت‌ها وقت گران‌بهای خود را به نوشتن این کتاب اختصاص داده است. به اعتقاد او مبارزه بین دموکراسی و دیکتاتوری از سویی و افراط‌گرایی و میانه‌روی از سویی دیگر، از مهمترین چالش‌های فراروی هزاره سوم هستند. از دید او پیام واقعی اسلام گرانقدر توسط گروهی افراطی و کسانی که دارای احساسات خشک و شدید مذهبی هستند تحریف شده است. به اعتقاد وی، دیکتاتوری و افراط‌گرایی رو به ‌رشد نه تنها سرزمین مادری وی یعنی پاکستان؛ بلکه کل دنیا را تهدید می‌کند. به همین دلیل بود که او این کتاب را نوشت و شاید با همین انگیزه بود که نگارش و اتمام این کتاب برای او بسیار اهمیت داشت. او بخش عظیمی از اوقات خود را صرف اتمام این پروژه کرد. شاید اغراق باشد اما باید بگویم که دست‌نوشته‌های نهایی این کتاب را من در آخرین لحظات زندگی وی یعنی همان روز مرگش دریافت داشتم.»


کتاب حاضر در شش فصل سامان یافته است. «بازگشت به پاکستان»، «اختلاف سلایق در دنیای اسلام: دموکراسی در مقابل دیکتاتوری»، «اعتدال در مقابل افراط‌گرایی؛ تاریخ، مطالعه و بررسی رفتارها»، «وضعیت پاکستان؛ آیا برخورد تمدن‌ها اجتناب‌ناپذیر است؟» و «آشتی» عناوین فصول مختلف این اثرند.


«بی‌نظیر بوتو» نخست وزیر سابق پاکستان و رهبر حزب اپوزیسیون مردم پاکستان 27 دسامبر 2007 در شهر راولپندی در عملیاتی انتحاری توسط یک مرد تیرانداز، ترور و کشته شد.


چهارشنبه 18/5/1391 - 5:32 - 0 تشکر 497021

گفتارهاى معنوى


کتابی که رهبر انقلاب برای مطالعه در ماه رمضان توصیه کردند



این کتاب اولین بار در سال 1365 مشتمل بر سیزده سخنرانی آیت الله شهید مرتضی مطهری منتشر و در چاپ نوزدهم با افزودن دو سخنرانی دیگر تجدید چاپ شد و تاکنون بیش از 52 بار تجدید چاپ شده است.



رهبر معظم انقلاب در تاریخ 24 مرداد 1390 و در دیدار جمعی از شعرا در خصوص مطالعه در ماه مبارک رمضان به یکی از کتاب های شهید مطهری اشاره و تصریح کردند:«خودتان را برخوردار از معارف کنید. البته راهش آشنائى با قرآن، انس با قرآن، انس با نهج‌البلاغه، انس با صحیفه‌ سجادیه است. خیلى از این تردیدها و نگرانى‌ها و زنگارهائى که انسان در یک مواردى در دل دارد، با مطالعه‌ اینها تبدیل می‌شود به شفافیت و روشنى؛ انسان می‌فهمد، راه را می‌شناسد، کار را می‌شناسد، هدف را می‌شناسد. مثلاً مطالعه‌ کتاب «گفتارهاى معنوى» شهید مطهرى متناسب با همین ایام ماه رمضان است.»


بنابراین گزارش، «گفتارهای معنوی» که انتشارات صدرا نام آن را به «آزادی معنوی» تغییر داد تا کنون بیش از 50بار تجدید چاپ شده است. «گفتارهای معنوی» نام کتابی است از برخی سخنرانی‌های استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری. این کتاب اولین بار در سال 1365 و مشتمل بر سیزده سخنرانی توسط ناشر در هشت فصل و سپس در چاپ نوزدهم با افزودن دو سخنرانی دیگر به فصل عبادت‌ و دعا منتشر شد.


فصل اول با عنوان «آزادی معنوی» شامل دو سخنرانی در سال 1348 که در حسینیه‌ ارشاد تهران ایراد شده، فصل دوم «عبادت و دعا»، شامل چهار سخنرانی در سال 1349 شمسی که در حسینیه‌ ارشاد تهران ایراد شده، «توبه» عنوان فصل سوم، شامل دو سخنرانی در سال 1349 شمسی که در حسینیه ارشاد تهران ایراد شده، «هجرت و جهاد»، شامل سه سخنرانی در سال 1350 شمسی که در مسجد نارمک تهران ایراد شده در فصل چهارم، در فصل پنجم با عنوان «بزرگی و بزرگواری روح» یک سخنرانی که در سال 1349 شمسی در حسینیه‌ ارشاد تهران ایراد شده به چشم می خورد. همچنین «ایمان به غیب»، شامل یک سخنرانی که در سال 1347 شمسی در یک منزل شخصی ایراد شده در فصل ششم، «معیار انسانیت چیست؟»، شامل یک سخنرانی در یکی از دانشگاه‌های کشور که تاریخ آن نامعلوم است در فصل هفتم و بالاخره «مکتب انسانیت»، شامل یک سخنرانی در دانشکده فنی دانشگاه تهران که تاریخ آن نیز نامعلوم است در فصل آخر کتاب گنجانده شده است.


محور اصلی همه‌ گفتارهای این کتاب مساله خودسازی، تزکیه نفس و در یک کلمه «انسان شدن» است. استاد شهید در دو سخنرانی فصل اول به تعریف و اقسام آزادی و ارتباط میان آزادی‌ اجتماعی و آزادی معنوی پرداخته و اولویت را به آزادی معنوی یعنی آزادی انسان از اسارت نفس امّاره می‌دهند واز خطبه‌ 207 و نامه 45 نهج‌البلاغه امیرالمومنین علی(ع) نمونه‌هایی از آزادمردی واقعی را به عنوان شاهد ذکر کرده‌اند. تمایز میان «من انسانی» و «من حیوانی» و اقسام اسارتهای درونی انسان و همچنین بحث وجدان از دیگر مباحث این فصل است. گفتارهای چهارگانه‌ فصل دوم در ایام و لیالی محدوده‌ شبهای قدر در ماه مبارک رمضان ایراده شده. تحلیل واژه‌ «احیاء» آثار عبادت، تقوا، تقرب، تقرب به خدا، آثار منفی افراطی‌گری در عبادت و مسائل اجتماعی، ابعاد، شرایط و ویژگی‌های نماز صحیح و همچنین به مناسبت ضربت خوردن و شهادت امام علی(ع) بحث اسوه و نمونه بودن امیرالمومنین محورهای اصلی این فصل را تشکیل می‌دهد. در دو سخنرانی فصل سوم، استاد شهید به بحث درباره اولین منزل سیر و سلوک یعنی توبه پرداخته‌اند. اهمیت توبه، تعریف، شرایط، زمان، آثار و نمونه‌هایی از توبه‌های اولیاء خدا از مباحث این گفتارها می‌باشد.



در بخش هایی برگزیده از این کتاب می خوانیم:


بشر باید در ناحیه وجود خودش، در ناحیه‌ روح خودش آزاد بشود تا بتواند به دیگران آزادی بدهد. لذا آزادمرد واقعی جهان کیست؟ علی‌بن‌ابیطالب یا افرادی که از طراز علی‌بن‌ابیطالب و یا تربیت‌شده‌ دبستان او باشند. چون اینها افرادی هستند که در درجه اول از اسارت نفس خودشان نجات پیدا کرده‌اند.


*


بزرگترین برنامه‌ انبیا، آزادی معنوی است. اصلاً تزکیه‌ نفس یعنی آزادی معنوی: قد اقلح من زکّیها و قد خاب من دسّها. (سوره‌ شمس/آیات 9 و 10) و بزرگترین خسران عصر ما این است که همواره می‌گویند آزادی، اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمی‌گویند، از آزادی معنوی، دیگر حرفی نمی‌زنند و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمی‌رسند.


*


محور مسائل اخلاقی، خود را فراموش کردن و از خودگذشتگی و از منافع خود صرف‌نظر کردن است. همانطور که در سلامت بدن یک اصل هست که به منزله‌ی مبدا و منشا همه‌ خوبی‌هاست و آن مسأله «حمیه» یعنی ترک پرخوری است، در اخلاق هم یک مساله وجود دارد که اُسّ اساس همه‌‌ مسائل اخلاقی است و آن رهایی از خودی و رها کردن و ترک «منیّت» است.


بندگی خدا همیشه مساوی است با آزاد شدن از غیرخدا؛ چون ادراک عظمت الهی همیشه ملازم است با ادراک حقارت غیرخدا، و وقتی انسان خدا را ـ هر چه بود ـ حقیر و کوچک دید، محال است حقیر را از آن جهت که حقیر است بندگی کند. حقیر را انسان به غلط عظیم می‌بیند که بندگی می‌کند.


*


این چه مسلمانی‌ای است که من و شما داریم و کبائر محترمات اسلامی را هم مرتکب می‌شویم؟ قرآن دیگر چقدر در مورد همین معصیت رایج میان ما، یعنی غیبت کردن و تهمت زدن داد بکشد؟ به خدا قسم انسان از این همه تهمتهایی که میان مردم است تعجب می‌کند. می‌دانید تهمت یعنی چه؟ ما در گناه کبیره درجه‌ یک داریم: یکی از آنها دروغ گفتن است و دیگری غیبت کردن. گناه کبیره یعنی گناهی که انسانی به وسیله‌ی آن استحقاق جهنم رفتن را پیدا می‌کند... تهمت یعنی دروغ به علاوه غیبت؛ یعنی دو گناه که با همدیگر توام شدند اسمش می‌شود تهمت.


از ویژگی‌های کتاب آزادی معنوی، استفاده استاد مطهری از اشعار شاعران برجسته فارسی زبان همراه با ذکر حکایات واقعی متعددی از اولیاء الهی است.

جمعه 10/6/1391 - 9:50 - 0 تشکر 536241

ناتور دشت(جی دی سلینجر)






آغاز فصل 1:

اگه جدا می خوای دربارش بشنوی لابد اولین چیزی که می خوای بدونی اینه که کجا بدنیا اومدم و بچگی گنده م چه جوری بوده و پدرمادرم قبل از بدنیا اومدنم چیکار میکردن و از این جور مزخرفات دیوید کاپرفیلدی. اما من اصلا حال و حوصله تعریف این چیزها رو ندارم.... فقط داستان اتفاقات مسخره ای رو که دور و بر کریسمس گذشته، قبل از این که حسابی پیرم درآد، سرم اومد و مجبور شدم بیام اینجا بی خیالی طی کنم رو برات تعریف می کنم.....

روی جلد کتاب ناتور دشت (انگلیسی)



آغاز فصل 12:



.....تاکسی ای که گرفته بودم خیلی قدیمی و قراضه بود و بویی میداد که انگار یکی توش تگری زده. هر وقت شبها تاکسی می گیرم، همین بوی تهوع آور توش میاد. از اون بدتر این که بیرون با این که شب یکشنبه بود ساکت و ملال آور بود. هیشکی رو تو خیابون ندیدم. هر از گاهی میشد یه زن و مرد رو که دست دور کمر هم از خیابون رد میشدن یا لات ولوت ها رو با دوست دخترهاشون دید که همه شون از خنده به یه چیزی غش کرده بودن. که میشد شرط بست اصلا خنده دار نیست. وقتی کسی شبها دیر وقت تو خیابون می خنده، نیویورک افتضاح می شه. همیشه هم من رو افسرده می کنه و احساس تنهایی بهم دست می ده. بعد از یه مدتی من و راننده تاکسی سر صحبت رو باهم باز کردیم. اسمش هورویتس بود. خیلی بهتر از راننده قبلی بود. به هرحال فکر کردم شاید برنامه اردکها رو بدونه. گفتم: __هی هورویتس تا حال از د دریاچه سنترال پارک رد شدی؟ __ آره چطور؟ __اون اردکها رو دیدی که توش شنا میکنن؟ تو فصل بهار؟ می دونی زمستونها کجا میرن؟ __کی ها کجا میرن؟ __اردکها، می دونی؟ هورویتس برگشت و به من نگاهی انداخت. از اون آدمهای بی صبر و طاقت بود ولی آدم بدی نبود. گفت: __ من از کجا بدونم؟ جواب یه همچین سوال مسخره ای رو از کجا باید بدونم؟ گفتم : خوب حالا عصبانی نشو. خیلی عصبانی بود. ___ کی عصبانیه کسی عصبانی نیست.......



فصل 19 (گفتگو با لیوس در یک کافه):

....داشتم زیادی خودمونی می شم. خودمم فهمیدم ولی این یکی از بدیهای لیوس بود. وقتی تو ((ووتن))بودیم همه جور سوال خصوصی از آدم می پرسید ولی وقتی همون سوالها را از خودش می پرسیدی عصبانی می شد. یکی از آشکالهای این آدمهای روشنفکر و باهوش اینه که درباره چیزی حرف نمی زنن مگه این که مهار کار دست خودشون باشه . همیشه وقتی خودشون خفه شدن تو هم خفه شی و وقتی خودشون می رن تو اتاقشون تو هم بری.....



فصل 24 (گفتگو با معلم قدیمی ش آقای آنتولینی):

.... دورباره سعی کرد تمرکز کنه. بعدش گفت: __ سقوطی که من بهش اشاره می کنم و فکر می کنم تو دنبالش هستی. سقوط بخصوصیه. یه سقوط وحشتناک. ...همه چی برای کسی که لحظه ای تو عمرش دنبال چیزی می گرده که محیطش نمی تونه بهش بده یا فقط خیال می کنه که محیطش نمی تونه بهش بده آماده س. واسه همین هم دست از جستجو می کشه. حتی قبل از این که بتونه شروع کنه، دست می کشه. متوجه می شی؟ __ بله آقا __حتما؟ __ بله. بلند شد و دوباره لیوانش رو پر کرد....نگاه عجیبی بهم انداخت: __اگه یه چیزی برات بنویسم قول می دی با دقت بخونیش و نگهش داری؟ __ بله حتما. همین کار رو هم کردم هنوز هم اون چیزی روکه نوشت دارم... ((مشخصه یک مرد نابالغ این است که میل دارد به دلیلی با شرافت بمیرد و مشخصه یک مرد بالغ این است که میل دارد به دلیلی با تواضع زندگی کند.)) .....


جمعه 10/6/1391 - 9:51 - 0 تشکر 536243

این کتاب کتاب مورد علاقه ی خودمم هست....به توصیه ی بنده حتما بخونیدش من که خیلی ازش خوشم اومد

جمعه 10/6/1391 - 9:52 - 0 تشکر 536244

این کتاب کتاب مورد علاقه ی خودمم هست....به توصیه ی بنده حتما بخونیدش من که خیلی ازش خوشم اومد

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.