تبیان، دستیار زندگی

با یاد دوست

سلام سلام سلام

(خانم گل جان گل خانم می خواستم از آستانه اشرفیه بسوزانمت گفتم درست نیست توی کافی نت مردم ...هه هه )

ممنون بابت اظهار لطف و نمره ی نسبتا خوبی که بهم دادی (به خودم امیدوار شدم کمی تا قسمتی)

شکر ... خوبیم الحمدلله!!!!!!!!!!!! (سوال طرح شده تیکه نبود خدایی نکرده؟!)

جسارتا اولین سوال من این هست که چرا در این صندلی داغ سوالات طولانی تر از پاسخ هاست؟

الف) سوالات به صورت جای خالی را پر کنید مطرح می شود.

ب) صندلی داغ این ماه چهارگزینه ایست.

ج) سائلین پرحرفی می کنند.

د) متهم از فرط سوختگی کم حرفی پیشه کرده است.

- سوال بعدی اینکه از کی دست به قلم شدی و اولین داستانی که نوشتی چی بود؟ (کاملا باید برامون ثبت کنی)

- تنها طرح سیاه قلمی که ازت دیدم خیلی متفاوت و زیبا به نظرم رسید ... آیا این طرح پیرو سبک خاصی هست؟ یا خودت ابداع کردی؟ کلا طراحی هایت در چه قالبی هست کاملا توضیح بده برامون ... ممنون می شم.

- با توجه به اینکه حضرت عالیه یک هنرمند ادیب می باشید، مسلما صاحب قوه ی تخیل قوی هستید، برای پرورش تخیلات و گسترش بینشت که لازمه ی  آثار هنری و ادبیت هست چه کارهایی انجام می دهی و بیشتر از چه عواملی الهام می گیری؟

- یادم می آید یه مرتبه بهم گفتی، انجمن را نمی شه رها کرد! این سوال مدتیه ذهن من را به خودش مشغول کرده که آیا واقعا سخت نیست مسوولیت انجمن ها و محیطی که هرگز تعطیلی نداره و هیچ حد و مرزی نمی شه برایش قائل شد؟ تصور من این هست که چنین مسوولیتی وقت آزاد خیلی خیلی محدودی برای زندگی شخصی فرد باقی می گذارد. آیا موافق این مسئله هستی و آیا از این شرایط رضایت داری؟

در برسا فعالتر بودن

سلام

ممنون که به سوالام جواب دادید. میتونم بگم که جواباتون خیلی ساده و صادقانه هست که از این نظر بهتون تبریک می گم. حالا یه چند تا سوال دیگه:

     1-دوست دارید همسر آیندتون چه خصوصیاتی داشته باشه؟

 2-ترسناکترین صحنه ای که دیدید ، چی بوده؟

3- بدترین سوتی عمرتون چی بوده؟

به به!!

چشم ما روشن!!

ببین کی نشسته رو صندلیییی!!!

میدونم الان یه جورایی از دستم شاکی هستی که انقدر دیر اومدم.

اما اینم میدونم که حتما میدونی در حال گذروندن امتحاناتم.اصولا امتحانای ما از همه دانشگاه ها زودتر شروع میشه و زودترم تموم میشه.

الانم بدون که خیلی برام عزیزی که فقط به خاطر توووووو اومدم پای سیستم.

از نظرت در مورد خودم خوشم اومد.مرسی.عزمم واسه مطب زدن بیشتر جزم شد!!

و اما در مورد سوالت.

شیزوفرنی همون اسکیزوفرنیه اما با تلفظ فرانسویش.

و اما یه کوچولو هم در مورد اسکیزوفرنی بگم که پستم بار علمیش بیشتر شه.

ویژگی اصلی اسکیزوفرنی یک الگوی کناره گیری از روابط اجتماعیه که این افراد میلی به صمیمی شدن ندارند.ترجیح میدن وقت خودشون رو به تنهایی بگذرونن.نسبت به تایید و انتقاد دیگران بی تفاوتند....

دوست داشتم یه سری سوالم ازت بکنم ولی میبینم ماشالا دوستان خیلی فعال ظاهر شدن.واسه همینم ترجیح میدم بهت یه استراحت کوچولو بدم از جانب خودم.

شاد باشی و سلامت.

هو الخالق

 خوشحالم كه بعد مدتی فراغتی پیدا شد تا یه سری به دوستان قدیمی بزنم.

در بدو ورود با صندلی داغ خانم گل عزیز روبرو شدم . با دیدن اسامی دوستانی كه هنوز تو برسا فعالیت میكنند خیلی خوشحال شدم. امیدوارم كه همگی در صحت و سلامت باشند .:)

و من الله الوفیق

سلام

من با همتون قهرم....چرا می زنید تو ذوق بچه؟؟؟

درسنه توی اون چیزی كه نوشته بودم سؤالی نپرسیده بودم ازتون.....

ولی پنجره ها هم گناه دارناااااااااا 

باشه.....بای بای 

با سلام

این اولین باره که توسط یه ایرانی آخ ببخشید یه تبیانی

همچین اتفاقی میفته : بسته ی داغ ( دوبس دوبس ترق

توق ) بسته ی داغ برای اولین بار از صندلی داغ برسا

(دوباره از همون آهنگا ) خوب این آنونس کار جدید مبتکر

انجمنها بود . بسته ی داغ از این به بعد بخشی از صندلی

 داغ میشه . راستی بد نیست به آمریکایی هم بنویسیم (

ابتدا بگم که در پست بعد بسته ی داغ داغ همکارمون خانم

 گل عزیز قرار داده میشه البته با رعایت تمامی قوانین

صندلی داغ و دریافت جواز از ایشون . کلی از پله های این

ساختمان تبیان بالا پایین رفتم تا مجوز کار رو گرفتم الکی

اما این بسته می تونه چی باشه : فعلا دستمون تنگه و

 فقط موزیک و یه عکس البته اگر می شد عکس بچه ها رو

پیدا می کردیم میذاشتیم بهتر بود ولی خوب دستمون تنگه

 چون آدمای معروفی رو صندلی نیستند و بیشتر عکساشون

 شخصیه و نمیشه اونا رو یواشکی قاپید ( نه دیگه نداشتیم

گفتم رعایت قوانین الزامیه )( پس فردا نرید از مک لارن در

حال تچرخ زدن با ماشین ( مگه میشه ، فک کنم بشه مکی

 می تونه ) عکس بندازید بد آموزی داره) ولی خب این بسته

 ی داغ می تونه صندلی داغ رو شیرین تر و داغ تر مثل

مربای تازه درست شده ی هویج ... چی ربطی داشت ؟

خوب به ما چه ...! بریم سر اصل مطلب . پست بعدی رو

حتما ببینید یه خاطره از دوران کودکی خانم گل و یه عکس

 مجهول که بعضی از خبر رسانی ها گفتند خانم گل وقتی

 بچه بوده اون عکس رو انداخته . خوب دیگه این پستی بود

برای تبلیغات بسته ی دااااااااااااااااااااااغ ( اینو یواش مثل

صدای درگوشی بکشید مثل دراکولا ) البته بگم که از این

بسته ها را یه زمانی همکار عزیزم شفیقم رفیقم و بالاخره

 صمیمم که اسمشو نمی گم گذاشته بود که خیلی عالی

 بود ولی تو صندلی داغ نه تو انجمن طنز ، کار جالبی می

 تونه باشه شما هم بسته ی داغ دارید ، بدویید سریع آپلود

 کنید ، اگه می خواید خانم احمدی نبینه ( چون خودش آپلود

خوب پست بعد پایین منتظرتونم .

سلام

خیلی از خبر رسانی های قانونی و غیر قانونی ! گفتند که این عکس متعلق به خانم گله باید بگم که این عکس دوران کودکیشونه اصلا  به من ربطی نداره ! هر کی می خواد موافق باشه هر کی می خواد مخالف حرف حرف منه فهمیدی !!!

اما این عکس اصلا جریانش چیه گوش بده پسر و دختر : یکی بود یکی نبود تو یه روز سر پاییزی وقتی شهرمون با ملودی خش خش برگها سرود بچه ها مدرسه ها وا شده       وقت تماشا شده !!!!!!!!!!!!!!!

رو می خونه خانم گل به همراه خواهر گرامشون برای دیدن مدرسشون که ببینده این مدرسه چیه خوردنیه؟! میرند به طرف مدرسه . در بین راه یک آن خانم گل شیطون میشه و دست خواهرشو ول می کنه می پره وسط خیابون اون ور خیابون یه فروشگاه رو می بینه که بالاش نوشته بودش سینمای خانگی محسن خسرو ، خانم گل که سواد نداشت توجه نمی کنه میره جلوی فروشگاه که یه دونه تیلفزیون ( فرهنگ لغت دهخدا اون زمان اینو تصویب کرده بودند البته میرزا رضا لغوش کرد *) گنده گذاشته بودند که داشت فیلم دراکولا رو پخش می کرد دراکولا که دنبال یه پروانه کرده بود و خانم گل که همین طور مات و مبهوت داشت به مانیتور نگاه می کرد که یک آن پروانه ی فیلمه برگشت و یه نگاه کرد به خانم گل و یه عکس با دوربین ازش انداخت خانم گل تو حال خودش بود و تعجب و متحیر که یک آن احساس درد شدیدی در گوش جناح چپش کرد و یه صدایی که گفت : مگه صد دفه بهت نگفتم دستمو تو خیابون ول نکن . خطرناکه ... خانم گل یه نیگا کردو گفت : باسه باسه دیگه از این کارای بد بد نمی کنم ببخسید . گول میدم دیگه بسه ی خوبی باسم و یه لبخند زد و خواهرشونم دیگه کم آورد خلاصه الان سالها می گذره که خانم گل تو فکر اون عکسو کی ازش انداخته خوب تو این برنامه رفع ابهام کردیم . خانم گل واقعیت داشت البته حتما اون محسن خسرو من نبودم امکان نداره یه جاهایی از نظر تاریخی مشکل داشت خوب اینم از تیتر مجله ی زرد امروز .

اما دومین بسته ی داغ یه موزیک زیبا که دلم می خواد حستون رو بعد از گوش دادن به اون برام بنویسید . (البته اینو با اینترنت دانلود کنید )

بسته ی شیشه ای 2

دیگه آخرشم چی بگم به قول پسر فیلم یه تیکه نون هیچ چی .