• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 16149)
شنبه 17/9/1386 - 0:36 -0 تشکر 18782
چرا اسلام...؟

سلام

در این تاپیک قصد دارم تا اسلام رو بهتر بشناسم، در حقیقت قصد دارم اسلام رو نقد کنم، البته می دونم که اسلام برحقه ولی این دلیل نشد که چون برحقه ویا اینکه ما اعتقاد بر حقانیتش داریم دیگه نقدش نکنیم.

من می خواهم به کمک شما دوستان عزیز سوالها و ایراداتی که از دین اسلام در ذهن ها هست رو بیان کنم وهرکس که تونست با دلیل عقل و منطق ویا هر منبع دیگه ای بجز قرآن ، احادیث ، روایات و اعتقادات اسلامی، به اونها جواب بده.

پس لطفا نظرات و انتقادات خودتون رو بدون تعارف و کاملارُک و شفاف بیان کنید تا این سوال و جوابها کاملترو قانع کننده تر باشند. حتی اگر علاقه ای به این بحث ندارید حتما سوالی با موضوع نقد اسلام بنویسید، شاید سوال شما چراغی را در دل و دیده من یا هر خواننده دیگه ای روشن کنه.

این را هم بگویم که من نه طلبه ام ونه متدینی که بتوان نام مومن برویش گذاشت و همونطور که گفتم برای آگاهی و شناخت بیشتر اسلام این چنین بحثی رو راه انداختم.

اینجا هم من وهم شما سوال می پرسید و شما پاسخ می دهید و اگرهم احتمالا کسی نتوانست به سوالی جوابی قانع کننده  دهد از کسی که اطلاع کاملتری دارد سوال خواهیم کرد تا بحث هرچه داغتر و آموزنده تر شود.

خوب، شروع کنید...

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
دوشنبه 22/11/1386 - 1:37 - 0 تشکر 29462

  دوباره سلام دوستان

واما در مورد جواب به سوال sokot2گرامی (خانم یا آقا؟) در مورد مکان امام زمان –عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ اینکه پرسیدید "می خواهم بدانم شما که می گویید امام زمانی دارید ودر بین شماست.به امور شما رسیدگی می کند کجاست؟ هر کس آدرسی دارد. آدرس امام زمان شما کجاست من می خواهم بروم پیشش؟ لطفا آدرس دقیق آن را بگویید؟"

اول از همه بگم که برای طرح سوالات اینچنینی حتما نباید کمونیست و مسیحی و غیره بود، این سوال به فکر یه مسلمون هم میتونه برسه و میرسه.

فکر نمیکنم بعنوان جواب چیزی بخواهید مثل اینکه " امام در قلبهاست" ویا اینکه " امام جایی هستن که کسی بدانجا دسترسی ندارد" و...

من اطلاع دقیقی از جا و مکان امام ندارم و البته هیچ کس دیگه ای هم نداره، واین کاملا طبیعیه، از این جهت که اولین و ساده ترین کار برای حفظ جان یک شخص مهم مخفی نگه داشتن آدرس اوست، نه؟ و اینکه چرا هرکسی به پیش ایشان راه ندارد و نمیتواند ایشان را ملاقات کند هم به این خاطر است که ...که... نمیدونم چرا.....

بذارید از یه بُعد دیگه بررسی کنیم. طبق اطلاعات و چیزهایی که از امام میدانیم و جمع بندی آنها میشه تقریبا یه نتیجه مشابه زیر رسید.

مسلمان معتقد است که امام دوازدهم او از نظرها غایب است اما این به این معنی نیست که ایشان در عالمی دیگر زندگی میکنند نه؛ در حقیقت ایشان درمیان خلق زندگی میکنند، با آنها درآمیخته اند و از غمها و شادی هایشان باخبرند، به تمام مملکت ها سرکشی میکنند و مخلوق را زیر نظر دارند و کلا یک زندگی کاملا معمولی مثل سایر انسانها دارند و تنها تفاوتشان در عمر ایشان است.

اما اینکه چرا همه کس ایشان را نمی بینند؟ مگر غیر از اینست که ایشان درمیان ما هستند، پس چرا من ندیدمشان؟

خوب این می تونه این جواب رو داشته باشه که از کجا معلوم که دیده باشی اما نشناختی و خیلی آروم از کنارشون نگذشته باشی؟ آخه طبق اعتقادات دینی مسلمانان، این امام از زندگی همه مردم شان باخبرند، چطور میشود که شما را ندیده باشند اما از زندگی شما باخبرند؟ (البته طبق برداشتهای من منظور از مردم و ملتشان تنها مسلمانان نیست و تمام پیروان از هر دینی را شامل میشود).

و اما یه جواب دیگه هم میشه به این سوال داد. گفته شد که امام کاملا مثل سایر مردم وبا همان ظاهر معمولی ای که همه دارند در بین عوام رفت و آمد میکنن. خوب پس فرقی با دیگران ندارند (ظاهری) و این میتواند به نوعی تاییدی بر جواب اول باشد. خوب حالا که ظاهر یکسان است پس با چه سنگ محکی می توان ایشان را تشخیص داد؟ تنها راهی میماند توجه به باطن است و این جز به چشم دل یا سنگ محکی دیگر تشخیص داده نمی شود که چشم دل باز از معنویان است، پس اگر معنوی هستید و بتونید تا حدودی باطن رو تمییز بدین از ظاهر پس باید و حتما تا حالا امام خودتون رو دیده باشید که البته این افراد اندکند.

من تا همین حد جواب این سوال رو میدونم اگه قانع نشدید بگید و البته سوالتون رو هم به شکل دیگه ای مطرح کنید تا اگه شد و چیزی به فکر من و دوستان همراه رسید و یا یه دوست دیگه ای که هنوز همراهمون نیستن اما بزودی میشن، براتون بنویسم.... ویک نکته اینکه اعتقادات غلط در مورد امام زمان –عجل الله تعالی فرجه الشریف بشدت رواج پیدا کرده و خیلی از مردم مسلمان هم به آنها اعتراضی نمیکنند، مثلا اینکه امام در جزیره ای بنام خضرا زندگی میکنند و یا اینکه یک دوست عزیزی فرمودن که امام زمانی ظهور میکنن که جهان پر از بیداد و ظلم شده باشه و.... بنظرتون اینها رو همینجا و توی همین بحث مطرح کنم ویا بهتره یه تاپیک جداگانه برای امام و اعتقادات اشتباه درباره ایشون ترتیب بدم؟

دست آخری بگم که فعلا چیزی به فکرم نمیرسه (البته اگه یه بار دیگه بزنم بیرون و با چندتا از دوستانم صحبت کنم حتما چند مورد یادم میاد اما فعلا...)......... بزرگان عزیزی که یه سوال درمورد نقد اسلام رو میدونن و میدونن که که این میتونه برای خیلی های دیگه هم مشکل و مشکل ساز باشه، خواهش میکنم که بزرگواری کنن و مطرح کنن، واگه جواب رو هم بدونن چه بهتر وگرنه همون سوال کلی درد رو دوا میکنه. پیشاپیش ازتون تشکر میکنم.

منتظ همه عزیزان هستم...

یاحق

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
پنج شنبه 25/11/1386 - 19:3 - 0 تشکر 29999

سلام حالت چطوره زودباش بگو 123 123 123 ؟

من بازم دیر رسیدم

 منم با نظرات دوستان موافقم

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو . . .

منتظر شما در وبلاگ دل شکسته
شنبه 27/11/1386 - 0:57 - 0 تشکر 30207

به نام تنها دلیل زندگی

سلام دوستای خوبم

آقا مجتبی گل حالت چطوره؟ خدا قوت..

ممنون از لطفت،داشتن دوستایی مثل شما برای من مایه افتخاره و واقعاً دارم از وجود شما و سایر دوستان استفاده می برم.خیلی خیلی زیاد

توضیحاتت مثل همیشه خیلی خوب،مسئولانه و مفید بودن و باعث شدن یه قدم دیگه به سمت جلو حرکت کنیم.ان شاءالله که با همین نیرو و انگیزه خالصانه بازم ادامه بدی و ما هم بتونیم تو این مسیربه تو و در حقیقت به خودمون کمک کنیم.

در مورد زرتشت هم تو باید ببخشی اگه لحن من ابهام داشت،من به هیچ وجه همچین برداشتی از صحبتت نکردم،فقط گفتم رفتم گشتم توی قرآن،دیدم یه آیه در مورد زرتشت اومده و چون این بحث جنبه تحلیلی چندانی نداره بهتره ازش رد شیم.

خب چون این موضوع تاریخیه به تفسیر مراجعه کردم تا ببینم چی در موردش گفته،حالا این آیه و ترجمه اون و تفسیرش رو در ادامه میارم.فکر می کنم خیلی ساده و واضح گفته:

متن قرآن(سوره حجآیه 17)

……………………………………………………………………………

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ الصَّابِئِینَ وَ النَّصارى وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِینَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ

............

ترجمه آیات

كسانى كه ایمان آوردند و آنان كه یهودى شدند و صابئى ها و نصارى و مجوس و كسانى كه شرك آوردند خدا در روز رستاخیز میانشان امتیاز مى نهد، و از هم جدایشان مى كند كه خدا به همه چیز گواه است (17)

..............................

ترجمه تفسیر المیزان جلد 14 صفحه 505 و 506

و منظور از "مجوس" قوم معروفى هستند كه به زرتشت گرویده ، كتاب مقدسشان "اوستا"نام دارد. چیزى كه هست تاریخ حیات زرتشت و زمان ظهور او بسیار مبهم است ، به طورى كه مى توان گفت به كلى منقطع است . این قوم كتاب مقدس خود را در داستان استیلاى اسكندر بر ایران به كلى از دست دادند، و حتى یك نسخه از آن نماند، تا آنكه در زمان ملوك ساسانى مجددا به رشته تحریر در آمد، و به همین جهت ممكن نیست بر واقعیت مذهب ایشان وقوف یافت . آنچه مسلم است ، مجوسیان معتقد هستند كه براى تدبیر عالم دو مبداء است ، یكى مبداء خیر، و دیگرى مبداء شر. اولى نامش "یزدان" و دومى "اهریمن" و یا اولى "نور"، و دومى"ظلمت " است . و نیز مسلم است كه ایشان ملائكه را مقدس دانسته ، بدون اینكه مانند بت پرستان براى آنها بتى درست كنند، به آنها توسل و تقرب مى جویند. و نیز مسلم است كه عناصر بسیطه و مخصوصا آتش را مقدس مى دارند. و در قدیم الایام مجوسیان در ایران و چین و هند و غیر آنها آتشكده هایى داشتند كه وجود همه عالم رامستند به

"اهورا مزدا" دانسته ، او را ایجاد كننده همه مى دانستند.………………………………………………………………………………

ادامه در پست بعد...

شنبه 27/11/1386 - 1:10 - 0 تشکر 30208

....ادامه پست قبل

بر فرض که درست باشه و اون زمان انسان به بلوغ کافی رسیده باشه ( که طبق اونچه تاریخ میگه و البته نوشته های شما رسیده) به قول خودت "این بلوغ مثل بلوغ نوجوانی ما و در حقیقت یه نوع بلوغ اولیه ست و بعد از اون هم انسان از لحاظ فکری رشد می کنه." . من منظورم و سوالم رو اینطور مطرح میکنم که چرا دینی بعد از اسلام  در آن زمانیکه انسان به درجه کاملتری از بلوغ رسیده و میتونه بهتر و کاملتر دستورات اون دین رو برداشت و تجزیه و تحلیل کنه، نیامد؟

.......

آقا مجتبی من جواب این سؤال رو در ادامه پست سری قبل عنوان کردم.حالا برای یادآوری یه بار دیگه در ادامه اونو قرار می دم.

.............

اما دوستان عزیز این بلوغ مثل بلوغ نوجوانی ما و در حقیقت یه نوع بلوغ اولیه ست و بعد از اون هم انسان از لحاظ فکری رشد می کنه.خدا هم هدایتش رو با فرستادن امامانی که قرآن رو برای این مردم در حال رشد فکری تفسیر کنن،استمرار بخشیده و طبق فرموده ائمه زمین هیچ وقت از وجود حجت(نماینده خدا بر روی زمین و امام و راهنما) خالی نمیشه.این مسأله هم به راحتی با اثبات قبلی و در نهایت رسیدن به تناقض ثابت میشه...در واقع نیاز به فرستادن کتاب آسمانی جدید با فرستادن کتاب کامل هدایتگر قرآن برآورده شد و بلوغ جدید با تفسیر این کتاب پرمحتوای بی انتها بدست میاد.

...............

در ضمن توی یه قسمت دیگه از صحبتای سری قبل اثبات شد که توی قرآن تحریفی صورت نمی گیره(چون به تناقض می رسیم)،پس تمام گفته های قرآن صحیحه و اگه توی اون اومده که این کتاب آخرین کتاب الهیه و پیامبرش آخرین پیامبره و درضمن این دین کاملترین راهنمای بشره،مسلماً حقیقت هم همینه.البته این استدلال یه استدلال عقلی و منطقیه که می تونه اطمینان ما رو نسبت به استدلال و صحبتهای قبلی بیشتر کنه.

............................................................................................................

اگه دقت کرده باشید سخنان همه پیامبران و همه کتب آسمانی (اصیل و بدون تحریف) یکی است وهمه یک چیز گفته اند و آینده جهان را به یک شکل خاص تصویر کرده اند وتنها تفاوتشان سادگی آنهاست، درست مثل تفاوت بین نقاشی یه کودک با یک استاد ماهر. همگی یک منظور دارند اما ظاهرشان متفاوت است. مثلا اگر انجیل تحریف نمیشد و دستوراتشان بی کم و کاست به انسانها میرسید، شک نکنید که اگر یک مفسر و نکته دان بزرگ و آشنا به رموز می بود، انجیل هم میتوانست همان کاری را بکند که قرآن میکند(البته انجیل حضرت عیسی – علیه السلام نه آنچه که بعد از نبود این حضرت بدست یارانی چون برنابا و یوحنا گردآوری شد) من مشکلم اینجاست که چرا این نقاش بزرگ کائنات طرح و نقشی که جزئیات بیشتری دارد و رازهایش به گونه ای دیگر است را رونمایی نمیکند؟ انسان جایز الخطاست و این خطاها زمانیکه کار دشوارتر است بیشتر هم می شود، نه؟ چرا باید به مفسران و فقیهانی که هرروز کارشان برای رمزگشایی این دین مشکلتر میشود اعتماد کنیم؟ چرا نشود که برداشت از دین با آمدن دینی به زبان خودمان (امروزی) برایمان سهلتر و آسانتر شود؟ و...

................

دوست خوبم بحث رو به جای خیلی خوبی کشوندین،اصلاً همین که همه دینهای قبلی تحریف شدن جز اسلام،نشون می ده که این دین باید آخرین و کاملترین دین الهی باشه.خدا از روی حکمتش می خواسته این اتفاق برای همه دینهای دیگه بیفته تا مقداری از واقعیت اون دینها از بین بره و انسانها رو به سمت دین جدید و کاملشون هدایت کنه.فرض کنید اگه انجیل و تورات هم تحریف نشده می موندن، اون وقت چقدر سخت تر می شد،یهودی ها یا مسیحی ها رو به اسلام دعوت کرد.چون در اینصورت اونها بهونه می آوردن که دین ما هم بدون اشکاله و ما رو به کمال می رسونه،پس ما به دین شما نیازی نداریم.

اگه دین اسلام رو به درجه دکترا(آخرین درجه کمال بشر) تشبیه کنیم،دین مسیح فوق لیسانس و دین های قبلی به ترتیب درجه های پایین تری پیدا می کنن.ما خیلی از چیزایی که توی دوره های پایین تر می خونیم به صورت کلی هستن.مثلاً توی دوره راهنمایی به خاطر اینکه ما هنوز آمادگی کافی نداریم،به ما می گن که جذر اعداد منفی وجود نداره؛اما وقتی بالاتر میایم و وارد دانشگاه می شیم،می فهمیم که این جذر وجود داره و کاربرد وسیعی هم داره.نمی خوام بگم توی اصل دینهای قبل اسلام اشکال وجود داره،اما همون طور که می دونین هر چه به کلاس بالاتری بیایم مطالب وسیعتری رو یاد می گیریم که برای کمال لازم و ضروریه و باید اونا رو یاد بگیریم،اما توی کلاسهای پایین تر ما ظرفیت و آمادگی درک اون مطالب رو نداریم. بلکه پله پله و مرحله مرحله ظرفیت و آمادگی کسب درجات بالاتر رو پیدا می کنیم و به تکامل می رسیم.

پس رسیدن به درجه دکترا(اسلام) برای کمال نهایی ما لازم و ضروریه،اما انسانهایی که توی زمانهای قبل از اسلام زندگی کردن مسلماً در حد تعالیم همون موقع خدا ازشون انتظار داره...اما حالا که انسان ظرفیت درک دکترا رو پیدا کرده(خدا از روی رحمتش می خواد ما رو به سمت منتهای کمال سوق بده)،پس مسلمه که خدا هم در همون حد ازش انتظار داره.به همین خاطر خدا به صورت حکیمانه تنها دین بدون تحریف رو اسلام قرار داد تا یه توفیق اجباری برای همه انسانها بشه و یه علامت بزرگ برای اینکه این دین کاملترینه و دیگه در حال تکمیل و تعالی(از نظر اصول نه از نظر تفسیر) نیست.پس در این زمان هیچ بهونه ای از مسیحی ها و یا ادیان دیگه در نپذیرفتن اسلام قابل قبول نیست.

ببینید چه خدایی مهربونی داریم که به هر طریق ممکن می خواد ما رو به بالاترین درجات کمال برسونه و ما چقدر بهونه گیر و ناسپاسیم!!!

ای به من از من به من مشتاق تر

............................................................................................................

ادامه در پست بعد...

شنبه 27/11/1386 - 1:22 - 0 تشکر 30210

....ادامه پست قبل

در مورد اومدن دین امروزی تر هم،در قسمت قبل توضیح دادم و اثبات شد که کاملترین کتاب الهی نازل شده که با هر جور شرایط زمانی و هر گونه زبان و هر نوع پیشرفت علمی و اجتماعی منطبق و منعطفه،کتاب قرآنه؛ و این ماییم که باید زبان قرآن رو برای امروزمون درک کنیم و شرایط خودمون رو بر اون منطبق کنیم و از اون الگوبرداری کنیم،نه اینکه منتظر کتاب دیگه ای باشیم که خودش رو بر شرایط ما منطبق کنه.

قرآن یه کتاب هادی و کلیه که رهنمودهای اساسی و جهت دهی های اصولی و کلی رو مطرح می کنه(البته به یه سری جزئیات هم در قرآن اشاره شده که لازم بوده اشاره بشه،اما ماهیت قرآن یه ایدئولوژی و هدایت گری اصولی و کلی انسانهاست) که این رهنمودها کاملاً منطبق بر فطرت تغییر ناپذیر انسان و از سوی سازنده این وجود ارائه شده،پس همیشه و در هر شرایطی صحیح و کاربردی هستند.

اما در هر زمانی هم خدا ما رو رها نکرده و راهنماهایی فرستاده که همون امامها هستن که البته کتاب و دستور جدیدی نمیارن(چون قرآن کامله) بلکه این کتاب کامل رو برای ما تفسیر می کنن.یعنی کتاب برای دوره دکترا(که اونو آخرین درجه کمال انسان فرض کردیم) در اختیار بشر قرار گرفته،پس کتاب دیگه ای لازم نیست نازل بشه.و پیامبر و ائمه نقش اساتید راهنما که وظیفه تدریس و تفسیر این کتابو دارن رو ایفا می کنن.

در زمان ما هم امام زمان(عج) گرچه از دیده ها پنهانند،اما باز هم به هدایت همه انسانها مشغولند؛و همون طور که در پستهای سری قبل اشاره کردم،خدا فعلاً ایشون رو غایب نگه داشته تا ما عملاً نیاز به حضور ایشون رو احساس کنیم و بتونیم ظرفیت درک اون حضرت رو در خودمون ایجاد کنیم و بدین ترتیب پس از ظهور این آخرین چراغ هدایت الهی بشر به منتهای ظرفیت وجودی خودش دست پیدا کنه.

اللهم عجل لولیک الفرج

...

.....................................................................................................

آقا مجتبی عزیز اولاً درباره صحبتهاتون در مورد غایب بودن ظاهری امام زمان(عج) و زندگی اون در بین ما وافعاً عالی بود.

ویک نکته اینکه اعتقادات غلط در مورد امام زمان –عجل الله تعالی فرجه الشریف بشدت رواج پیدا کرده و خیلی از مردم مسلمان هم به آنها اعتراضی نمیکنند، مثلا اینکه امام در جزیره ای بنام خضرا زندگی میکنند و یا اینکه یک دوست عزیزی فرمودن که امام زمانی ظهور میکنن که جهان پر از بیداد و ظلم شده باشه و.... بنظرتون اینها رو همینجا و توی همین بحث مطرح کنم ویا بهتره یه تاپیک جداگانه برای امام و اعتقادات اشتباه درباره ایشون ترتیب بدم؟

.................

خیلی دوست دارم هر چه سریعتر این بحث رو مطرح کنی.چون واقعاً لازمه.

در ضمن به نظرم اگه صحبتها همین جا مطرح بشه بهتره،چون پیگیری اونها راحت تر میشه و دوسان سرگردون نمیشن.در ضمن یه کار دیگه میشه کرد.اسم تاپیک فعلی "چرا اسلام؟!" هست.تو می تونی هر وقت بحث جدیدی می شه،برای اینکه همه دوستان متوجه بشن،به آخر اسم تاپیک عنوان موضوع جدید رو اضافه کنی.مثلاً حالا بحث امام زمان مطرح شده،میشه اسم تاپیکو به "چرا اسلام؟! –چرا امام زمان؟!" یا "چرا اسلامشبهات درباره امام زمان" تغییر بدی.نظرت چیه؟

...................................................................

در پناه دوست مشترکمان موفق باشید

يکشنبه 28/11/1386 - 1:2 - 0 تشکر 30353

سلام

خوبم، شما چطوری حسین آقا؟... راستی دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است؛ هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم....یه سوال داشتم، شما با کدوم نظرات دوستان موافقید؟ اینجا کلی نظر هست که هرکدوم از اونیکی قشنگتره...

وسلام ویژه به آقای نظری عزیز، خوش میگذره؟.... والا من بخاطر داشتن عزیزان و دوستانی مثل شماست که اینطوریم وگرنه "من این همه نیستم"؛ شما لطف دارین.... شرمندم آقا محمود، چون مطلبت یه خورده طویله هنوز نخوندمش و درواقع اومدم تا یه چیزی رو از شما و همه دوستان دیگه بپرسم. نظرم رو در مورد مطلبتون رو بزودی بعد از خوندش مینویسم، باید ببخشید ولی اینی که میپرسم، قرار بود زودتر بپرسم که یادم رفته بود...

یه دوست به من گفت که این تاپیک دیگه خیلی طولانی شده و... و بهتره که یه تاپیک دیگه بزنی مثلا چرا اسلام (2).... من که به همین طولانی بودنش دل بستم و به همین خاطر هم هست که این مبحث رو خیلی خیلی دوست دارم. هربار که میام توی این صفحه و میبینم که یکی جواب داده و نظرش رو نوشتم کلی ذوق میکنم و هر دفعه هم خدا رو شکر میکنم. من که به همین راضی ام اما اگه سایر دوستان مشکلی دارن و با این وضعیت تاپیک اذیت میشن و میخوان که یه ورژن جدید راه اندازی بشه بگن. ممنون میشم اگه نظرتون رو بنویسید.

البته به عزیزانی که مبحث رو دنبال نمیکردن بگم که اینجا هروقت کسی سوالی داشت میپرسه و سایر دوستان لطف میکنن و جواب میدن. در مورد آخرین سوال (ها) هم باید بگم که معمولا سوالهایی که جواب داده نشده توی آخرین پست های من نوشته شده ویا خود عزیزان به نوعی نوشته اند که به چشم میاد و راحت هم پیدا میشه. درضمن همونطور که قبلا گفتم باز هم میگم، اینجا هیچ سوال و بحثی رو به اتمام نرسوندیم و هرکس هروقت که شد و هرچی که داشت و میخواست بگه رو بگه، زمانش مهم نیست، هیچ سوالی کاملا توجیه نشده و هیچ جوابی هم کانل نیست، پس هرکجای این تاپیک به سوالی برخوردین که جوابی براش داشتین (حتی اگه جوابهای دوستان رو نخونده باشین) جواب خودتون رو ثبت کنین ممنونتون میشم.

و یادآوری کنم که من سوال هام ته کشیده، اگه سوال دارین حتما مطرح کنین، منتظرم...

یاحق

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
سه شنبه 30/11/1386 - 5:27 - 0 تشکر 30663

به نام تنها دلیل زندگی

سلام دوستای خوبم

بازم سلام و بازم تشکر خدمت دوست گلم آقا مجتبی عزیز

مجتبی جان انتهای پست آخرم پاسخ سؤالت در مورد زدن تاپیک جدید رو داده بودم.اما برای یادآوری(خصوصاً برای دوستانی که ممکنه مطالب قبلی رو دنبال نکرده باشن) یه بار دیگه اونو درادامه قرار می دم.

" به نظرم اگه صحبتها همین جا مطرح بشه بهتره،چون پیگیری اونها راحت تر میشه و دوسان سرگردون نمیشن.در ضمن یه کار دیگه میشه کرد.اسم تاپیک فعلی "چرا اسلام؟!" هست؛تو می تونی هر وقت بحث جدیدی می شه،برای اینکه همه دوستان متوجه بشن،به آخر اسم تاپیک عنوان موضوع جدید رو اضافه کنی.مثلاً حالا بحث امام زمان مطرح شده،میشه اسم تاپیکو به "چرا اسلام؟! _چرا امام زمان؟!" یا "چرا اسلام؟!_شبهات درباره امام زمان" تغییر بدی.نظرت چیه؟ "

.....................

در ضمن در مورد طویل شدن بحث قبلی هم باید بگم به خاطر این بود که توی پست اول به بحث قبلیمون درباره زرتشت جواب دادم که یه جواب مستند و میشه گفت کامل از تفسیر المیزانه و فکر کنم پاسخ خیلی از شبهات رو بده.توی پست دوم و سوم هم بعضی از مطالب نقل قول از بحثای قبلی بود و به همین خاطر مطلب رو طولانی تر نشون میدن.البته بازم باید ببخشی که مطالب طولانی شدن.اما خب بعضی وقتا برای روشن شدن بحث لازم میشه.فقط امیدوارم مطالب جذاب و مفیدی بوده باشن.

...

درباره سؤال جدید: فکر کنم بهتره اول وضعیت بحثای قبلی یه مقدار مشخص تر بشه و در ضمن نظر دوستان رو در مورد زدن تاپیک جدید یا ادامه بحث توی همین تاپیک بدونیم؛تا به یه جمع بندی مناسبی برسیم.

.....................

مشتاقانه منتظر شنیدن نظر همه دوستای عزیزم هستم.

........................................................................

در پناه دوست مشترکمان موفق باشید

دوشنبه 6/12/1386 - 23:49 - 0 تشکر 31717

مجتبی

سلام سلام سلام

شب و روز همگی عزیزانم بخیر... ببخشید اگه کوتاهی کرد و اینقدر دیر اومدم، واقعا شرمندم، تو رو خدا ببخشید...

ممنون آقا محمود بخاطر هم مطلبت و هم پیشنهادت. در مورد پیشنهادت باید بگم که خیلی ایه خوبی بود اما یه مشکلی داره و اون اینه که من این کار رو امتحان کردم و به این نتیجه رسیدم که اگه عنوان یه مبحث رو تغییر بدی کل نظرات و جوابهایی که به اون بحث داده شده پاک میشه، به همین خاطر نشدنیه...

و اما درباره مطلبتون که قرار بود زودتر از اینها بنویسمش که متاسفانه نشد... بخاطر اون قسمتیکه درباره زرتشت نوشتی و اون تفسیر واقعا ازت ممنونم، خیلی عالی بود.

واما درمورد سوالی که چرا یک دین امروزی نمیاد، فکر میکنم که یه خورده خطا رفتین ویا شاید من منظورم رو خوب نرسونم. مشکل این نیست که چرا قرآنی جدید نمیاد، مشکل من اینه که چرا یه دین جدید نمیاد؟... بزارید یه جور دیگه بگم؛ فرض کنید مسیحیت دینی بود که اومده اما بجای اینکه زمینه ساز اسلام میبود زمینه سازی یک دین دیگه میبود که این دین قرار بر زمینه سازی برای اسلام رو میداشت. منظور من اینه که اگه ایون دین بجای اسلام و در هزاروچهارصد و خورده ای پیش میومد و اسلام که کامل کننده دین خدا بود و کاملترین راهنمای بشری توی دنیای امروز ظهور میکرد، اونوقت چی میشد؟ اسلام بخاطر عقلهای متکامل تر بهتر شناخته نمیشد و بهتر هم پذیرفته و رعایت نمیشد؟

...

با شما موافقم که " بهتره اول وضعیت بحثای قبلی یه مقدار مشخص تر بشه و در ضمن نظر دوستان رو در مورد زدن تاپیک جدید یا ادامه بحث توی همین تاپیک بدونیم؛تا به یه جمع بندی مناسبی برسیم." کاملا موافقم اما کس دیگه ای نظری ننوشته. نمیدونم چرا؟؟؟... سایر دوستان اگه لطف کنن و نظرشون رو درباره تاپیک جدید بدن یه دنیا ممنونشون میشم.... منتظرم...

یاحق

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
چهارشنبه 8/12/1386 - 1:35 - 0 تشکر 31840

به نام تنها دلیل زندگی

السلام علیك یا ابا عبدالله الحسین(ع)

سلام دوستای خوب و عزیزم

با تشکر از دوست گرامی،آقا مجتبی عزیز

آقا مجتبی،خب پس اگه این طور نمیشه،همون اسم پیشنهادی مثلاً "چرا اسلام؟! _چرا امام زمان؟!" یا "چرا اسلام؟!_شبهات درباره امام زمان" رو تو یه تاپیک جدید می تونی مطرح کنی.خب اول اسم تاپیک هم مشخص میکنه که این بحث در ادامه و یه شاخه از بحث "چرا اسلام؟!" هست.

راستی،آقا مجتبی من توی صحبتای قبلیم فقط درباره اومدن کتاب جدید،بحث نکردم و بحث رو به این نتیجه رسوندم که نیازی به اومدن دین جدید هم نیست.

..............

مشکل این نیست که چرا قرآنی جدید نمیاد، مشکل من اینه که چرا یه دین جدید نمیاد؟... بزارید یه جور دیگه بگم؛ فرض کنید مسیحیت دینی بود که اومده اما بجای اینکه زمینه ساز اسلام میبود زمینه سازی یک دین دیگه میبود که این دین قرار بر زمینه سازی برای اسلام رو میداشت. منظور من اینه که اگه ایون دین بجای اسلام و در هزاروچهارصد و خورده ای پیش میومد و اسلام که کامل کننده دین خدا بود و کاملترین راهنمای بشری توی دنیای امروز ظهور میکرد، اونوقت چی میشد؟ اسلام بخاطر عقلهای متکامل تر بهتر شناخته نمیشد و بهتر هم پذیرفته و رعایت نمیشد؟

............................

ببین آقا مجتبی عزیز،اگه این طوری باشه که باید بگیم خب هنوزم زوده،بذاریم قرآن 1000 سال دیگه بیاد تا اون موقع آدما از لحاظ فکری و عقلی بیشتر پیشرفت کنن و اسلام بهتر شناخته بشه.

تشخیص اینکه قرآن یا دین اسلام چه موقع باید بیاد و تو چه شرایطی از رشد فکری انسانها باید کامل بشه رو فقط خدا می تونه بده. و همچنین تشخیص اینکه آیا دین واسطه دیگه ای هم نیاز هست یا نه،فقط از عهده خدا برمیاد و چیزی نیست که بتونیم روش بحث کنیم.پس اگه قرآن و اسلام تو اون زمان نازل شده،یعنی مردم اون زمان به بلوغ فکری لازم برای درک مفاهیمی که قرآن در اون شرایط می بایست به انسانها منتقل می کرد،رسیده بودن.تازه تکامل آدمها از این به بعد با تفسیر این کتاب و دین کامل که همیشه برای بشریت نو می مونه و حقایق جدیدی مبتنی بر هر عصری از اون بدست میاد،ادامه پیدا می کنه.یعنی این کتاب یا این دین منحصر به زمان خاصی نیست؛مثل اینکه قرآن تو همین زمان ما نازل شده و حالا ما با درک امروزی مون می تونیم برداشت به روزتری از اون داشته باشیم.در حقیقت قرآن و اسلام به این دلیل آخرین دین و کتاب خدا هستند که اونقدر وسیع هستن که هر زمان مفاهیم جدیدی و تابع اون زمان رو میشه از اونها استخراج کرد و به تکامل بیشتری رسید.

پس میشه این طور تصور کرد که با تکامل بشر،اسلام که کاملترین و وسیع ترین دین الهیه هم،متکامل تر و بهتر فهمیده میشه،انگار که هر زمان داره یه دین پیشرفته تر برای مردم اون زمان میاد.

..........................................

امیدوارم توضیحات من بتونن مفید باشن.

مشتاقانه منتظر نظرات متفکرانه شما و سایر دوستای خوبمون هم هستم.

..............................................................

دوستان،در پناه دوست مشترکمان موفق باشیم

پنج شنبه 16/12/1386 - 0:40 - 0 تشکر 32732

سلام

وقت همگی بخیر... ببخشید که اینقدر دیر به دیر میام ... ممنونم آقا محمود که اینقده سریع جوابیه نوشتی، خیلی خوشحالم که دوستانی مثل شما دارم....

" من توی صحبتای قبلیم فقط درباره اومدن کتاب جدید،بحث نکردم و بحث رو به این نتیجه رسوندم که نیازی به اومدن دین جدید هم نیست."

بله؛ شما فقط دراینباره صحبت نکردین و در مورد دین جدید هم نوشتی، اما اینطوری من متوجه شدم، شما این دین جدید رو برپایه رد کتابی جدید مردود کرده بودین. شما ابتدا اومدن یک کتاب جدید رو بیهوده خوندین و بعد برپایه اون دین جدید رو نفی کردین... من هم همینقدر کافی دونستم که اگر این پایه رو خرده گیری کنم، میشه که بحث از بُعد دیگه ای هم به موضوع نگاه کنه... مثلا به این جمله خئدتون دقت کنین "ر مورد اومدن دین امروزی تر هم،در قسمت قبل توضیح دادم و اثبات شد که کاملترین کتاب الهی نازل شده که با هر جور شرایط زمانی و هر گونه زبان و هر نوع پیشرفت علمی و اجتماعی منطبق و منعطفه،کتاب قرآنه؛"( و ادامه مطلبتون تا آخر پاراگراف بعدش)... نمیدونم، درست منظورتون رو فهمیدم یا نه؟؟؟

برای اینکه جوابیه ام به جوابتون خیلی مختصر بود و همونجا نگفته بودم که چرا اونطوریه متاسفم... الان دوباره مطلبتون رو میخونم و نظرم رو درمورد سایر قسمتها (جدای از پایه ریزی ای که کردین و بالا بهش اشاره کردم و نظرم رو نوشتم) مینویسم...

"...اصلاً همین که همه دینهای قبلی تحریف شدن جز اسلام،نشون می ده که این دین باید آخرین و کاملترین دین الهی باشه."

بله حق با شماست اما توی اون توضیح کوچیک (که حالت مثالی هم داشت) نوشتم که فرض رو این میگیریم که دینی که بجای اسلام در حدود 1400و خورده ای پیش اومده هم تحریف شده، حالا چرا اسلام الان نیاد؟... ویا اصلا، گیریم که اون دین هم تحریف نشه، چرا دینی به زبون امروزی نداشته باشیم؟؟؟...ووو

البته در ادامه جواب این قسمت رو دادین (منظورم سوال دومیه)... "چون در اینصورت اونها بهونه می آوردن که دین ما هم بدون اشکاله و ما رو به کمال می رسونه،پس ما به دین شما نیازی نداریم."... وکاملا هم درسته و این چند دینی رو میاورد و خود همین میتونست نوعی تفرقه بین مسلمونهای به خدا ایجاد کنه.... از طرفی اگه این دین میمد و خودش رو دقیقا همون دین قبل میگفت، تنها به زبون امروز، واز آنجایی که در دین گذشته تحریفی نبوده، خوب باید توی اوامر و احادیث اون دین آمده که "دینی بشکل همین و از همین و خود همین دین در آینده خواهد آمد که دستورات را تنها به زبان روز میگویدو..." واینطوری میشد یه جورایی توافق کرد و تفرقه رو ازبین برد....

"نمی خوام بگم توی اصل دینهای قبل اسلام اشکال وجود داره،اما همون طور که می دونین هر چه به کلاس بالاتری بیایم مطالب وسیعتری رو یاد می گیریم که برای کمال لازم و ضروریه و باید اونا رو یاد بگیریم..."

من هم همین رو میگم. چرا کلاسی تشکیل نشه برای بروز رسانی آموزه های قبلی برای بنده ها؟ چرا کلاس تقویتی نداشته باشیم؟ در دین قبل مشکلی نیست اما این تعالیم هم به نوعی لازمه، نه؟؟؟... بنظرتون اگه یه همچین اتفاقی بیافته راه برای رسین به اون درجه دکترا و کمال بشر هموارتر نیست؟ اینطوری تعداد انسانهای پاک و مخلص بیشتر نمیشه؟؟؟.....

در ادامه جواب بالا و این جملتون که "ببینید چه خدایی مهربونی داریم که به هر طریق ممکن می خواد ما رو به بالاترین درجات کمال برسونه و ما چقدر بهونه گیر و ناسپاسیم" میتونم این رو بگم که...!!!

از خود پیامبر اکرم –صلی الله و علیه و آله- حدیث هست که می فرمایند " بزرگترین مردم در علم و یقین کسانی هستند که در روزگاران آینده زندگی میکنند، پیامبرشان را ندیده اند، امام آنها در غیبت است و فقط به سبب خواندن خطی بر کاغذ ایمان می آورند." ... خوب این یعنی چی؟ یعنی اینکه کار امروزی ها خیلی سخته. میدونم که این کار میتونه به نوعی گلین خوبان باشه برای آخرالزمان، اما فکر نمیکنم که خدا کارش این باشه!!!... خدا خلق کرده و راه هدایت رو هم نشون داده، اما قرار این نبوده...چرا یه اسلام رو درزبان امروز بیان نکنه تا بنده های بیشتری جذبش بشن؟ چرا خودش یه خورده کمک چون من گمراهان و گنا هکارانی نکنه، تا اونها هم شاید چیزی بشن؟ حداقلش اینه که دیگه همه کار برای بندش کرده و حجتش تمومه، و بنده اگه گراه بشه معلومه که کوتاهی از خودش بوده و بس، و این طوری شکایتی از خدا نبود....

--- ادامه در پست بعد---

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.