• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 24291)
دوشنبه 14/5/1387 - 19:53 -0 تشکر 50566
صندلی داغ "عشق آبی" مدیر انجمن دانشجویی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

با توجه به قانون نانوشته نیوتن که هر کی خربزه بخوره بازم می‌تونه بخوره ولی در انتها پای لرزشم می‌شینه دوست خوبمون کاربر "عشق آبی" به روی صندلی نشستن.

سایر دوستان عزیز می‌تونن با در نظر گرفتن سند معرف انجمن صندلی داغ و اهداف انجمن سوالاتشون رو از ایشون بپرسن.

و آما، در راستای هدف اصلی انجمن مبنی بر شناخت بیشتر خود بر حسب سوالات دوستان، از خانم عشق آبی می‌خوایم که در انتهای کار، گزارش کاری از صندلی داغ خودشون در اختیارمون بذارن. این خیلی مهمه و لطفاً حتما اجراش کنید.

مجددا از همگیه دوستان خواهشمندم که قبل از زدن هر پست حتما سند معرف رو مطالعه بفرمایند تا خدای ناکرده بعدا شرمنده کسی نشیم، پیشاپیش و پساپس از همکاری همگیتون سپاس‌گزارم، باتشکر.

مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم

MCLAREN SUPER CARS

مسئول انجمن صندلی داغ

مسئول2 انجمن مکانیک و روباتیک

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

دوشنبه 21/5/1387 - 14:56 - 0 تشکر 51735

هو العزیز

سلام

به به می بینم که داغی صندلی داغ به مسولین انجمن دانشجویی رسیده

ازم سوال نموده بودید چرا منهم ؟ چون منهم آمدم تبیان دیگه ، یا منهم برای هر کاری که برای ارتقاء تبیان باشه آماده ام . (البته یک دلیل دیگه هم داره که بعدا می گم )

حالا اگه ناراحتید خوب شماهم خوبه ؟

فعلا یه سوال بیشتر به ذهنم نمی رسه و اون اینکه :

آیا از فعالیتتون به عنوان مدیر انجمن دانشجویی راضی هستید ؟ چه کارهایی به نظرتون برای ارتقاء این انجمن لازم بوده که انجام نشده و دلیل انجام نشدن آن ؟

آیا تا حالا کسی ازتون ناراضی هم شده (توی انجمن ها ) چرا ؟

به نظرتون نوشتن داستا های گروهی برای انجمن دانشجویی نیازه ؟ بهتر نبود این بحث توی یک انجمن دیگه مطرح می شد ؟ و علت ایجاد این تاپیک توی انجمن دانشجویی ؟

ممنون بازم می بینموتون.

««« تبیان »»»

 

دوشنبه 21/5/1387 - 15:24 - 0 تشکر 51747

هوالباقی...

سلام!!!!!!!!

من از خانوم عشق آبی جان یه سوال داشتم:

چرا اسمتونو عشق آبی انتخاب كردین؟چرا ؟میشد خیلی دیگه نوشت عشق صورتی عشق سفید ،قرمز ،خاكستریوخیلی رنگای دیگه اگه برا انتخاب رنگ آبی دلیلی داشتین بگین!

كلك نكنه استقلالی هستی؟

در پناه یزدان پاك...

و او تنها پناه  همه ي ماست...
پنج شنبه 24/5/1387 - 12:21 - 0 تشکر 52253

به نام خدا
سلام هستم .. پوزش هستم .. موقتا خوشحال هستم .. دقایقی در خدمتتون هستم ..
سیستمم هنوز نیستن .. ایشون عارتی هستن .. ساعاتی مهمون ما هستن ..

خوب از هستم و نیستم می گذرم و تا جایی که فرصت اجازه بده به سوالات جواب میدم . فقط یه نکته ! من جواب سوالات آقایون شجاعتی ، محسن خسرو و ممل 92 رو در سیستم خودم ذخیره کردم اگه اجازه بدین فعلا اونا رو جواب نمیدم تا هر وقت سیستمم درست شد اونا رو ثبت می کنم . بازم از آقای مدیر و سائلین محترم عذر میخوام .. همه اینا باعث میه آدم به این صندلی داغ شک کنه که هر کی روش میشینه مدتی غیب میشه !!!

خوب از حاشیه میکاهیم و به اصل می افزاییم : ( توجه ! این سیستم فارسی نمی نویسه و من الان در کامنتینگ وبلاگ می نویسم فقط برای جبران دیرکرد و کاهش شرمندگیم )

*********************************

Aansherly 

به به ...پیرترین تفنگدار بی تفنگ...!!!(ببین عزیز تقصیر خودته که بهت میگیم پیر...از بس هی مرموز بازی در میاری،خوبه سنی نداری چند سال دیگه میخوای چی کار کنی؟)
خوب بعضی جاها این مرموز بازی خوبه عزیز دلم ! اونایی که باید سنمو بدونن می دونن اما طبق گفته آنه آستین پفی من سنی ندارم !

وقتی داشتم مطالبت رو میخوندم گریم گرفت،باورت میشه؟نمیدونم چرا...تقریبا میشه گفت مانیتور رو نمیدیدم از بس چشام پره اشک شده بود
نمیدونم شاید چون خیلی دوستت دارم ولی....

حتما همونیه که خودت گفتی ! اصولا همه منو دوست دارن ! ولی چرا گریه ات گرفته ؟ از شوق ؟ یا از مرور خاطرات ؟ یا از چی ؟

در مورد بقیه حرفات هم خدا نکنه ! دیگه دوست ندارم از دهن یکی از بهترین دوستان این حرفارو بشنوم .. تو همیشه مقاوم بودی . / خوب بریم سراغ هیزما :

1- انشرلی، نوای آسمانی؛ گیگیلی(با گیگیلی شناختیمت هنوزم گیگیلی صدات میزنیم...با عشق آبی از اول مشکل داشتم)فقط لطفا نگو سه تفنگ دار اونی که اقای محمدی گفت رو هم نگو
آره می دونم با عشق آبی از اول مشکل داشتی ! چقدرم منو حرص دادی ! تازگیها هم که تو لیست اسامی می نویسی خانم عشق آبی !!! / آقای محمدی هم گفت سه تفنگدار تا جایی که من یادمه ! اگه چیز دیگه ای گفتن بهم بگو . هر کی یه چیز میگه دیگه ! اما من میگم " سه دلاور " !!! ( به یاد 3در4 )

2-چرا با ما دوست شدی،چرا دوست موندی و چرا دوست خواهی موند؟

(به خاطر رفتارهای غیر اخلاقی!!!!!! اوایلت میگم در مورد زیاد حرف زدن ما)
دوست شدم چون نیاز داشتم با چند نفر دوست باشم / دوست موندم چون مشترکات زیادی داشتیم و دیدم که دوستای خوبی می تونیم برای هم باشیم / دوست خواهم موند چون دوستتون دارم ( صندلی عشقولانه می شود ! )

_ سوال 5 رو ادغام می کنم _
3-بهترین ویژگی اخلاقی من / خودت

شاد و شنگول بودنت / صبرم

4-بدترین ویژگی اخلاقی خودت
پس خودت چی ؟ فقط ویژگی بد خودمو بگم ؟ نوچ ! نمیشه ! هم خودم هم خودت !
تو : خیلی عجول / خودم : زود جوگیر میشم


پنج شنبه 24/5/1387 - 12:49 - 0 تشکر 52262

6-اگه ازدواج کنی(خدای نکرده!) بعد همسرت بگه که حق نداری با این دوتا بگردی دلیلم برات میاره مثلا میگه خییلی میخندن خیلی حرف میزنن هی میکشوننت از خونه بیرون و ... چی بهش میگی؟فرض میکنیم وحشتناک هم دوستش داری
تا اون موقع یه راه حل پیدا کردم چون الان با این مسئله درگیرم ! ولی حتما قانعش می کنم ! تو نگران نباش ! تار زلف ما سه تا به هم گره خورده !

7-بدترین خاطره از من (به جان خودم باز بگی ایام امتحانات فردا من میدونم با تو..حالا یه بار تو عمرم!!!بداخلاق بودم ها)
ایام امتحاناتت ! یییییی ! این اواخر هم سر اون موضوع اعصاب منو خیلی خورد کردی که همش حرف خودتو میزدی اما حالا به حرف من رسیدی ! آهان یه مورد دیگه هم سر کنار نیومدنت با عشق آبی بود ! پیف پیف

8-من داستان عشق آقاجونو با دنیا عوض نمیکنم چون فوق العاده برام عزیزه...

تو حاضری با چی عوضش کنی(حتما با یه چی عوضش کنی ها)
واااااااای این داستانه ! هنوز بعضی وقتها میرم از اول اولش می خونمو اون روزای سرد یخ بندون زمستونی یادم میاد که از کله صبح که کامی رو روشن می کردم همینجور همش می نوشتم ! قسمت آخرشم که 12 صفحه یه کله نوشتم ! نمی دونم با چی عوضش کنم ؟ آخه این اولین داستان بلند مشترکی که بود که می نوشتم . اصرار نکن با چیزی عوضش نمی کنم !

9-خوشبخت هستی ؟چرا؟
اوهوم . خدا رو شکر خوشبختم . خوشبختم چون خانوادمو دوست دارم . خوشبختم چون روحم آرامش داره

10-اگه کسی که خیلی دوستش داری تحقیرت کنه چه عکس العملی نشون میدی؟
اگه بخوام تلافی کنم بدجور تلافی می کنم اما یه جمله هست که در جواب یکی از سوالات آقای شجاعتی نوشتم . اگه اینکارو کنه هیچ کاری نمی کنم چون یه تجربه کسب کردم که دوست داشتنم اشتباه بوده و سعی می کنم که کسی رو دوست داشته باشم که دوستم داشته باشه چون اگه دوستم داشته باشه تحقیرم نمی کنه .

11-دوست داری ازت معذرت خواهی کنن یا نه ؟
اوهوم . چون باید اون طرف بدونه که اشتباه کرده . اینجوری وجدان خودشم آروم میشه

12-چرا وقتی من و نوای آسمانی میخندیم اینقدر گریه میکنی؟!!
چون منم دارم می خندم !
ولی با این مسئله مشکل دارم چون منو به قولی تابلو می کنه ! حتی با یک لبخند هم اشک سرازیر میشه از چشمام !

13- این جمله رو کامل کن: پیس پیس...!! شما لطفا اون....
مرسی از تقلبی که اونروز بهم رسوندی بابت این سوال ! خوب الان با ادامه های مختلفی از این دست روبرو هستیم ! مثلا : پیس پیس ! ... ( خودت برو بقیه شو )

14-اگه یه پسر ساده کم سواد شایدم بیسواد نسبتا زشت و میشه گفت روستایی بیاد خواستگاریت اما فوق العاده دوست داشته باشه فوق العاده ساده و خوب و بی ریا و مهربون و اینا باشه حاضری بهش بله بگی؟

(هدفم از این سوال اینه که چقدر به سادگی آدما اعتقاد داری...ساده و دوست داشتنی
و خوب یا در ظاهر جذاب و در باطن مزخرف!)
صریحا جواب من " نه " هست ! نه بخاطر قیافش یا روستایی بودنش ! چون اینجوری 50 درصد قضیه حلّه اما 50 درصد من نه ! می دونی چرا میگم نوچ ؟ چون عشق و دوست داشتن یک طرف _ آزار دهنده _ است .

15-فرض کن یه روزی من، تو نوای آسمانی، درخشان، عسل، مونا،مهشید، مینا،
و خلاصه همه با هم باشیم بدترین اتفاقی که ممکنه اونروز بیفته از بدشانسی ماها
و کوفتمون کنه چی میتونه باشه؟

(میتونی طنز جواب بدی میتونی جدی یا هر دو،ترجیحا هر دو، چون قوه تخیلت رو دوست دارم اینو میگم)
طبق همون قانون جذبی که سر سیستم من بلا آورد هیچ وقت فکر نمی کنم که قرارمون بهم بخوره ! ما همگی ایشالله یه روز همدیگه رو می بینیم همونطور که یکی یکیشونو کم کم داریم می بینیم ! ( چقدر قوه تخیل روانه این سوال کردم ! )

16_بهترین خاطره  از من(جز صبح های کله سحر و داستان و اینا)
ههههههه ! سوتی هایی که میدی یکی از یکی بیشتر خاطره ست ! دیروز هم که با _ پاروزنان _ شاهکار کردی !

17_ اگه خدا بودی خودتو چجوری می آفریدی؟
خوبه که من جای خدا نیستم ! ولی شاید همینطوری ! اگه الان اونجوری که باید نیستم به خاطر اینه که خودمو هنوز نشناختم وگرنه می تونستم یکی از بهترین بنده هاش باشم

18_خدا چرا اینقدر صبوره؟
اگه صبور نبود فکر می کنی می تونست با آدمایی مثل من و تو سر کنه ؟

19_یه آرزوی قشنگ برای من(لطفا کلیشه نباشه...نو ترین آرزوی ممکن)
هر چی آرزوی خوبه مال تو ! هر چی کادو مادو داری همش مال من( کلیشه ای نبود که ؟ ) / یه آرزوی خوب برای تو .. نمی دونم .. این سوالو بعدا دوباره ازم بپرس

20-نفرت انگیز ترین ادم زندگی من(یه اشاره بهش بکن که بفهمم کیو میگی)
میشه اینو جواب ندم ؟

اگه وقت کردم بازم میام...
باشه . منتظرم . فقط پوزش به خاطر جوابام چون اگه بدونی در چه وضعیتی دارم جواب میدم ! هههه ! رو صندلی خودم دارم از گرما میسوزم !

پنج شنبه 24/5/1387 - 13:15 - 0 تشکر 52266

-به به می‌بینم که عشق آبی عزیز خیلی زیرکانه غول صندلی داغ رو ضربه فنی کردن، مر30 واقعا.
خواهش می کنم ! از تجربیات گذشتگان استفاده نمودیم بسی همی !

-در مورد نظرات شما بگم که: اول اینکه میگین همه جهانی منظورتون یکی برای همه، همه برای یکی بود!!! یا یکی بود یکی نبود، بود!!
منظورم از همه جهانی صدا و تصویر و کلا همه این چیزا بود !

-الآن که انجمن نجوم هست اونجا و ممکنه چند وقت دیگه دوباره ورزش و سایر انجمن‌ها، ولی در کل من همه‌ی انجمن ها رو دوس دارم و خوشحالم که در همش شرکت کردم.
خوب چرا باید اینجوری باشه ؟ بعدشم یه سوال دیگه ! چرا فقط یه تاپیکهای خاص ؟ فکر نمی کنید نسل جدید کاربران تبیان هم باید با هنرهای شما آشنا بشن ؟

-خب دیگه این سری شما پرسیدی من جواب دادم سری بعد من حسابی می پرسم و شما جواب میدی، منتظر باشین...
می بینم که پرسیدین ! پس هنوز منتظر جواباتون بمونین !

پنج شنبه 24/5/1387 - 14:37 - 0 تشکر 52274

به نام اولین عاشق

به نام اولین تنها

به نام خدا

سلام

عشق آبی جان، عزیزم حرص منو الان در اوردی...

1-اون دست خط من بود؟؟قشنگ جان اونو خانم سجادی نوشته بود

2- آرههه؟؟؟آبروی منو میبری...دارم برات...تقضیر من چی بود؟ اولش تقصیر آقای گمینی بود که میخواست ساکت بشیم ما گفت یکی از ما بخونه

بعدشم تقصیر اون کتابه بود...کجای دنیا پارو زنان رو مینویسن پاروزنان؟؟؟نمیخوام...آبروم رفت...

3-به هیچ عنوان من به حرفایی که تو زدی در رابطه با اون قضیه نرسیدم...حرفای تو با اون قضیه خیلی فرق میکرد...نمیخوام بهش فکر کنم

چون هم حرفای تو بهم توهین بود...هم اون رفتار...


بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
پنج شنبه 24/5/1387 - 15:28 - 0 تشکر 52277

هوالباقی...

.:.«ولادت با سعادت امام قائم، مهدی (عج)ونیمه شعبان مبارك».:.

سلام

قبل از اینكه خانوم عشق آبی به سوال من جواب بده سوالمو تصحیح می كنم

منظورمن از سوالی كه پرسیدم این بود:

*دلیلی كه برا انتخاب این اسم داشتین چی بود؟عشق به آبی بیكران(خدا)،عشق به آبی(استقلال)،عشق پاك(كه از بس پاك بود به رنگ آبی در اومد)یا...

چندتا دیگه هم یادم اومد :

*اگه به جای عقربه های ساعت بودین ترجیح می دادین رو كدوم شماره وایستین؟

*اگه یه روز صبح از خواب پاشین وببینین یه آدم دیگه شدین(از نظر قیافه)چی كارمی كنین؟

*اگه یه روز بفهمین این سوالای صندلی داغ نبوده كه اونو داغ كرده بلكه اجاق گازی كه زیر اون جاسازی شده باعث اینهمه داغیه ،چه بلایی به سرآقای مكلارن می آوردین؟!!!!؟؟

نظرتون راجبه كلمات زیر؟!:

*آبگوشت*

*چاقووووو*

*Panah60*

*عمرنوح*

*یه لیوان آب طالبی خنك*

سوالای من اصاً داغ نبودن خودم می دونم یخ یخن!!...ای روزگار...هی...

هاهاهاها

در پناه یزدان پاك...

و او تنها پناه  همه ي ماست...
پنج شنبه 24/5/1387 - 17:19 - 0 تشکر 52299

 به نام خدا 

{ آنه عزیزم منم دوست ندارم راجع به اون موضوع فكر كنم اما من به تمام حرفام رسیدم . اون حرفام هم فكر نمی كنم بار توهینی داشته بوده باشه ! حرفایی بود كه باید در اون روزها بهت می زدم چون دوستت داشته و دارم .. دیگه هم نمیخوام به اون روزها فكر كنم . }

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

impertu_world

سلام

سلام

نمی دونم چیه خداییش حتا تلفظشم سخته

می دونید دل سهراب رو شكستین ! كلمه به این خوشگلی ! با كلاسی ! شاسوسا !

1- اگه یک روز به عمرتون مونده باشه چی کار می کنید؟

اول اینكه دوست ندارم لحظه مرگمو بدونم اما فكر می كنم رفتارم عادی باشه

2- اگه بهتون بگن که تا سه روز دیگه بیناییتونو از دست می دید، سعی می کنید به چه چیزایی نگاه کنید؟

به چهره تك تك اعضای خانوادم .. به گل و گیاه .. به كامپیوتر ( نیشخند )

3- اگه خدا بودید، چه چیزی رو خلق می کردید؟ کلا چی کار می کردید؟

خدا رو شكر جای خدا نیستم وگرنه همینا هم كه الان خلق شدن ، وجود نداشتن !!! فكر می كنم همه چی سرجاشه . ولی دوست داشتم بنده هام اول از همه بیان پیش خودم  

4- اگه یه روز از خواب بیدار شید و ببینید که همه این اتفاقایی که براتون افتاده فقط خواب بوده، چی کار می کنید؟

میگم : هههههه ! چه جالب ! چه خواب طولانی ئی ! پاشم برم نت ببینم دنیا دست كیه ؟

5- از مرگ می ترسید؟ چرا؟بعضی روزا آره ! بعضی روزا نه ! مثلا یه مواقعی از روز هست كه میگم اگه الان منو بذارن تو قبر نمی ترسم اما بعضی مواقع حتی فكر بهش دیوونم می كنه . میگن ترس از مرگ به خاطر عدم شناخت ما نسبت به اونه اما خود من بیشتر به خاطر اعمالم می ترسم .

6- به تناسخ اعتقاد دارید؟ ( حلول روح، بعد از مرگ، در جسم دیگه)

چیز زیادی ازش نمی دونم جز چند تا فیلمی كه در این مورد دیدم . نظرمو نمی تونم قاطع بگم

7-  به کدوم یک از این خواستگارها جواب مثبت می دید؟

به پسری که عاشقت باشه ولی هیچ سرمایه ای نداشته باشه حتی پول اجاره خونه یا پسری که پولدار باشه ولی خیلی دوستت نداشته باشه. (جواب پولدار عاشق قبول نیست)

هیچ كدوم .. نه دوست دارم كسی خودشو بهم تحمیل كنه و نه من خودمو به كسی تحمیل كنم . همونطور كه در جواب آنه گفتم تجربم ثابت كرده عشق یك طرفه آزار دهنده ست .

8- اگه قدرت تغییر گذشته رو داشتید، چیرو تغییر می دادید؟

اوضاح الان جهان رو

9- اگه می تونستید آینده رو ببینید، چه کار می کردید؟

این یه توانایی سختیه .. اما فكر می كنم كار خاصی نمی كردم .. یه فیلمی قبلا تلویزیون پخش كرد كه دختره توانایی دیدن آینده رو داشت و همش از مرگ یكی جلوگیری می كرد ، باز تو همون آینده نگریش دید كه اون خانوم كه خیلی مومن و مقبول بود در اثر تصادف یه بچه رو می كشه و باقی قضایا ! شاید اگه به همون تقدیرات بسنده كنیم سیستم جهان رو به هم نمیزنیم .

10- تا حالا خودتون یا دیگران رو هیپنوتیزم کردید؟

نه ! ولی دوست دارم یاد بگیرم

پنج شنبه 24/5/1387 - 17:35 - 0 تشکر 52309

botanist

از اینکه میشه چند معنی برداشت کرد خیلی خوشم اومده !"با تو نیست!" الان تو فکرم ولی.... یکم غم انگیزه! ......

من مدتها با تونیست می خوندم ! دیگه تكرار نمیشه ! دندم نرم با تمرین و ممارست بوتانیست رو ملكه ذهنم می كنه .. شما هم دیگه غصه نخورید

در واقع میشه گفت متاسفانه شناختی  ندارم ،چون باز هم متاسفانه! با هم توی یه تاپیک رو در رو نشده بودیم.

شانس بزرگی رو از دست دادین كه با من آشنا نیستین ! نچ نچ ! حالا باید انگشت حسرت به دهان بگیرید و بگزید !

انشاالله برمی گردم و سولاتم رو می پرسم

منم منتظر سوالای شما هستم .. شایدم پرسیدین كه من ندیدم ! اخه قصد خودسوزی دارم و سوالا رو پیش پیش نخوندم !

ان شاءالله بیشتر با هم آشنا میشیم .. برای آشنایی هیچ وقت دیر نیست

پنج شنبه 24/5/1387 - 18:4 - 0 تشکر 52314

Navaaye_Asemani

سلااااااااااااااااااام.... سلام دوست جونم

سلام عزیز دل گیلی گیلی

حالااین یه لقمه پیرتزا رو بگیر تا جون بگیری و به سوالام جواب بده!

كو ؟ یه لقمه پیتزات كو ؟ مردم دروغه ! قویاً تكذیب می كنم ! خودم بهش پیتزا دادم ! آنه شاهده ! نوای آسمانی به من پیتزا نداده ! ( متشنجینگ جو ! )

( تشویش ) من برم سراغ گول مرحله 2 !

1_من، تو، خدا! وقتی به این كلمه ها نگاه میكنی یاد چی میفتی؟

روز عرفه

2_میگن مرگ یه خوابه، یه خوابه طولانی... تو چی میگی!؟قبولش داری؟

آره قبول دارم .. اما وقتی بیدار شدیم این مدت طولانی رو حس نمی كنیم مثل همین خواب ساده شبانمون

3 _به نظرت چه زمانی مرگ آسون تره و آدم خیلی راحت جان به جان آفرین تسلیم میكنه!؟ وقتی خیلی عاشقه! وقتی خیلی بیخیاله! فرقی نمیكنه! یا هر گزینه ی دیگه ای!وقتی كه هیچ كار دیگه ای تو این دنیا نداشته باشی ! از این لحاظ كه یه بنده تمام و كمال برای خدا بوده باشی

4_برای یه ثانیه خودتو جای حضرت ازرائیل بزار... چه حسی داری!؟

{ در گوشتو بیار : عزرائیل درست تره ! } / وظیفه من گرفتن جون شماست و من از مسئولیتم یه لحظه دست نمی كشم ( یاد قصه آفریده شدن انسان افتادم كه فقط عزرائیل تونست خواسته خدا رو اجابت كنه ) / ولی تا حالا به این تركیب فكر كردی ؟ "‌فرشته مرگ " .. چرا ما فقط به مرگ توجهمون جلب میشه و نه فرشته ؟

5_اگه شیطان میتونست حضرت ازرائیل رو گول بزنه!؟ به نظرت از چه حربه ای استفاده میكرد!؟

اوم .. سخته .. من جای شیطون نیستم .. منو وادار به افكار شیطانی نكن دخخخخخختر !

6_چی میشه كه شیطان حتی از یه آدم وقتی در حال مرگ هم هست نمیگذره؟

چون پای قسمش واستاده .. هدفش براش مهمه

7_میگن چیزی به اسم نیروی خیر و شر نیست! همیشه همه چیز خیر هست! همه چیز از قدرت خدا كه خیر مطلق هست به وجودمیاد! قبول داری؟ اگه قبول داری به نظرت شیطان این وسط چی كارست!؟ اگه شیطان شر مطلق هست! پس این حرف چی میشه!؟بالاخره شر هست یا نیست؟

هم شر هست و هم خیر .. این خیر و شر مطلق نیستن .. تا شر نباشه ، خیر معنا نداره .. یه چیز ممكنه در عین خیر بودن شر هم باشه و بالعكس مثل آتیش .. خدا همه رو پاك می آفرینه به انضمام همون نیروی اختیار ، حالا اینجا به خود آدم بستگی داره كه پاك بمونه .. شیطان هم بیشتر نقش وسوسه كننده رو ایفا می كنه .. انسان می تونه طرفش نره و خدایی بمونه

8_تا حالا تو ذهنت شیطان رو تصور كردی؟

یه تصویر از شیطان تو ذهنم مونده از فیلم حضرت ایوب .. اونجوری تصورش می كنم

9_اگه وقتی مردی اولین چیزی كه میبینی همون شیطانی باشه كه تصورش رو میكردی... چه حسی بهت دست میده!؟

هیچی ! میگم بخشكی شانس !!!

10_میتونی حس كنی كه نمردی و زنده زنده خاكت كردن... تو بیهوشی.... وقتی بهوش میای كه اولین قطره ی آب از رو كفنت میریزه رو صورتت! اون موقع چی كار میكنی؟؟ (این خیلی دیگه استغفراللهی شد... شرمنده)

اس.تغ.ف.ر.الله.ربی.و.ا.توب.الیه ( با لحن خودت نوشتم ) / اینو چند بار امتحان كردم .. چند شب وقتی می خوابیدم با لاحاف خودمو كفن پیچ كردم .. بعد فكر كردم كه الان تو قبرم .. همه جا تاریك بود .. همه خواب .. هیچ صدایی نمیومد .. بعد من دارم از بی هوایی خفه میشم .. باورت میشه كه قلبم داشت وامیستاد ؟ ههههه .. ولی دوست ندارم این اتفاق برام بیفته و طبق قانون جذب اصلا دیگه بهش فكر نمی كنم چون مدتی ملكه ذهنم شده بود 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.