vapor میشه بخار آب.
ترکیب gathered data on... بسیار مفیده. اطلاعات جمع اوری کردن در باره یه موضوعی.
swamp هم میشه مرداب.
eliminate به معنی حذف کردن.
یه معنی جالب برا figure هست "حساب کردن". کلمه extra هم مربوط به ضمایم و اضافه ها است که میتونه پرکاربرد باشه. air conditioning میشه تهویه هوا.
villain همون wicked هست به معنی شرور.
conceal رو اگه یادتون باشه خوندیم: پنهان کردن...cellar هم که نمیدونم با سلول ارتباطی داره یا نه میشه سرداب.
dense هم که میشه ضخیم و متراکم.
leaves اینجا فعل نیست و جمع کلمه leaf به معنی برگ هست. نکته جالب دیگه فعل let in "اجازه عبور دادن" هست که میتونه پرکاربرد باشه.
utilize همون use هست و من تفاوتی بین این دو تا ندیدم. کسی تفاوتی میدونه بگه.
ترکیب in order to یعنی "به منظور" و کلمه زیبای beautify یعنی زیبا کردن.